حسین عبداللهیفر/ روزنامه شرق در سرمقالهای با عنوان «روحانی چگونه تغيير كرد؟» تغییر وی را یک فرض اثبات شده انگاشته و از وی میخواهد تا به عقب، جایی که احساس امنیت و آرامش کند، باز نگردد.
اینکه روحانی به عقب برنمیگردد درست است؛ چرا که مردم نیز همین انتظار را دارند تا او از تجارب چهار ساله اولش بهره گرفته و به حل مشکلات کشور و مردم بپردازد. بر همین اساس وی نیز در نخستین اظهارنظر پس از انتخابات 96 اعلام کرد دولت دوازدهم کماشتباهتر از دولت یازدهم خواهد بود. اما اینکه رئیسجمهور مطابق با میل افراطیون حرکت کرده و بخواهد همان فضای انتخابات را ادامه دهد به نظر میرسد نه تنها با شعار اعتدال روحانی همخوانی ندارد؛ بلکه با روحیات وی نیز سنخیتی ندارد.
لذا تعمیم ژستهای ویژه دوره رقابت به پس از آن، انتظار نابجایی است که کمتر در گذشته اتفاق افتاده است؛ چراکه نامزد انتخابات، وقتی در حال رقابت است برای گرفتن رأی از سبد اقشار مختلف سخن میگوید و چون خود را در معرض باخت میبیند نیاز دارد تا آرای اقشار خاکستری و سیاه را هم با خود همراه کند. اما وقتی رأی گرفت و رئیسجمهور شد، رئیسجمهور همه است و نمیتواند مطابق خواست قشر خاصی حرکت کند.
آنچه مسلم است اینکه، خواسته اکثریت جامعه ثبات سیاسی کشور به همراه کارآمدی دولت است و عمل خلاف آن با مصالح عمومی کشور و منافع مردم در تضاد است و کسی که سوگند یاد میکند به قانون اساسی وفادار بماند و از آن دفاع کند بعید است مسیری پیش گیرد که صرفاً به منظور خوشامد جمعی افراطی باشد.
البته، این تنها اشتباه این نوشتار نیست؛ بلکه مفروضات نادرست زیادی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
1ـ اینکه در تیتر آوردهاید روحانی چگونه تغییر کرد؟ در واقع برای رسیدن به خواسته خود «تغییر روحانی» را مفروض گرفتهاید و به دنبال تبیین چگونگی آن هستید، در حالی که شاید زود قضاوت کرده باشید و روحانی همان نشده باشد که شما دلتان میخواهد.
2ـ از باب قیاس در اولین جمله از نوشتار به کلان روایتی اشاره کردهاید که مردم سیاستمداران را میسازند و برعکس. این در حالی است که تعمیم این گزاره در مجامع تحت تأثیر لیبرال دموکراسی ممکن است که از سیاست نه دیانت میخواهد و نه اخلاق. اما در جوامع ارزشی و اصولی که هنوز پارادایم رویکرد مردم دینی است، این دین و اخلاق است که سیاستمدار را میسازد، اگر سیاستمداری از این گردونه خارج شد، هم در مقابل شارع قرار میگیرد، هم مردم.
3ـ مانور مکرر شما بر 24 میلیون رأی روحانی و اینکه گفتهاید «این قريب ٢٤ میلیون رأی مردم به خودشان است.» این همان میزان رأیی است که چند سال پیش هم همین مردم در نه به گذشته و عملکرد اصلاحطلبان به صندوقها ریختند؛ اما شما آن را نپذیرفتید و برای ابطال آن به خیابانها ریختید. آنجا رأی را تقلب و پوپولیسم و بیارزش و... خواندید و امروز احساس غرور میکنید، در حالی که خودتان معترفید برای به دست آوردن این رأی روحانی را وادار به تغییر کردهاید.
4ـ بارها اشاره کردهاید که این رأی، نه به احمدینژاد و گذشته بود و خوشاقبالی روحانی این بوده که رئیسی و قالیباف کپی برابر اصل احمدینژاد بودند، این هم اشتباه بزرگ دیگر شماست؛ چرا که مردم اگرچه دلخوشی از احمدینژاد ندارند، امروز کمتر کسی پیدا میشود از او دفاع نکند. اما این شما بودید که به دوقطبی با او نیاز داشتید و مرتب تلاش کردید تا رقبای خود را به او وصل کنید، در حالی که خوب میدانید که اگر احمدینژاد و یا کپی او تأیید صلاحیت میشد حالا کجا بودید؟ بروید برای رهبر معظم انقلاب دعا کنید که به ایشان توصیه کرد نیاید و البته آن توصیه برای جلوگیری از دوقطبی بود تا کسی خلاف مصالح کشور سخن نگوید و حالا که بدون احمدینژاد این کار را کردید و از سایه آن برای ترساندن مردم استفاده بردید تلاش نکنید از طریق رئیسجمهور فضای کشور را افراطی کنید.