قاسم غفوری/ صحنه بین‌الملل بر اساس اصل تعاملات میان اروپا و آمریکا با دو رویداد مهم همراه بوده است. نخست برگزاری نشست سران ناتو در بروکسل و دیگری نشست گروه 7 در ایتالیا. این نشست‌ها در حالی با ادعای هماهنگی و توسعه اتحاد و همگرایی برگزار شد که تحولات هر کدام از این نشست‌ها نکات مهمی به همراه داشته است. 
نشست سران ناتو در بروکسل با حضور افرادی همچون ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در حالی برگزار شد که چند کلید واژه در آن مهم بود. ناتوانی در حل بحران افغانستان و لزوم ادامه حضور و عملیات نظامی در این کشور، تأکید کشورهای اروپایی بر لزوم استقلال امنیتی و تشدید فضای امنیتی، مواضع آمریکا مبنی بر افزایش منابع مالی ناتو و اقدام سایر اعضا بر افزایش میزان سهم خود در تأمین بودجه نظامی و انسانی، نارضایتی اروپا از سیاست‌های یک‌جانبه آمریکا و نظامی‌گری‌های آن در صحنه جهانی و... از مهم‌ترین مباحث مطرح شده در این نشست بوده است. 
برآورد این نوع رفتارها و آنچه در بروکسل گذشته نشان می‌دهد که اولاً، برخلاف ادعاهای مطرح شده اتحاد و یکپارچگی میان اعضای ناتو دیگر وجود ندارد و بسیاری از کشورها به دنبال جدایی از این پیمان و داشتن نیروی نظامی مستقل هستند که از نشانه‌های آن نپذیرفتن طرح‌هایی همچون افزایش نظامی بوده است. ثانیاً، نوع رفتارهای ترامپ در این اجلاس نشان می‌دهد که آمریکا همچنان تصور قدرت برتر بودن را دارد و انتظار دارد تمام مطالباتش را بدون تغییر همگان بپذیرند. چنانکه ترامپ به صراحت اعضا را تهدید می‌کند که اگر افزایش بودجه نظامی ناتو را اجرایی نکنند، آمریکا از حمایت آنان دست برخواهد داشت. نشست بروکسل به خوبی شکاف ایجاد شده میان آمریکا و اروپا را نشان می‌دهد که از حوزه اقتصادی به عرصه امنیتی و نظامی نیز رسیده است. شاید بتوان گفت که درز اطلاعات تبادل شده میان آمریکا و انگلیس به فاجعه خونین منچستر با ده‌ها کشته و زخمی منجرشد، از عوامل بی‌اعتمادی بیشتر اروپا به آمریکا در حوزه امنیتی و نظامی باشد. 
ثالثاً، مواضع مطرح شده در باب افزایش تروریسم در افغانستان بیانگر شکست ناتو پس از ۱۶ سال حضور در افغانستان که واهی بودن ادعای پلیس جهان بودن آن را نشان می‌دهد. در کنار این چالش‌ها تظاهرات مردمی در بروکسل و سایر شهرهای اروپایی، نشانگر بی‌اعتمادی مردمی به ناتو و دلسردی همگان از وعده‌های امنیتی آن است که می‌تواند به مؤلفه‌ای برای دوری اجباری دولت‌ها از ناتو باشد. 
با توجه به مجموع این شرایط می‌توان گفت؛ نشست بروکسل هر چند که با حاشیه‌ها و جوسازی‌های بسیار مبنی بر همگرایی در برابر تروریسم برگزار شد؛ اما در نهایت نشان داد که هیچ اجتماعی میان این اعضا وجود ندارد و دوری اروپا از آمریکا در حال شدت گرفتن است و نشستی مانند بروکسل بیش از آنکه برای تقویت همگرایی باشد، محلی برای تقابل‌ها و تنش‌ها میان طرفین است؛ به گونه‌ای که هر کدام با بهره‌گیری از ظرفیت‌های خود به دنبال تسلیم‌سازی طرف مقابل در برابر خواسته‌های خود است. بر این اساس می‌توان گفت که حاضران در بروکسل فقط عکس یادگاری گرفته‌اند در حالی که همان عکس گرفتن‌ها نیز با چالش‌ها و اختلافات بسیاری همراه بوده است.
نکته دیگر؛ برگزاری نشست سران گروه 7 در ایتالیا بود. این نشست هم با حضور ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در حالی برگزارشد که در آن تصمیماتی در باب اقتصاد جهانی و حتی مسئله‌ای همچون هشدار به چین در باب دریای چین جنوبی صورت گرفت؛ اما در نهایت مواضع حاضران در نشست یک نکته مهم را نشان داد و آن ابعاد گسترده اختلافات میان آمریکا و اروپا است. اوج این تنش‌ها را در مواضع آلمان‌ها می‌توان مشاهده کرد؛ چنانکه «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان یک روز پس از دیدار با رئیس‌جمهور آمریکا، گفت: «اروپا دیگر نمی‌تواند به دیگران اتکا کند.» مرکل که در یک تجمع انتخاباتی در شهر «مونیخ» صحبت می‌کرد، با اشاره به رأی مثبت مردم انگلستان به خروج این کشور از اتحادیه اروپا و همچنین روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا، گفت: «اروپا از این پس باید سرنوشت خود را به دست گیرد.»
وی گفت: «دورانی که می‌توانستیم به طور کامل به دیگران اتکا کنیم، به سر آمده است. من این مسئله را در چند روز گذشته تجربه کرده‌ام.» صدر اعظم آلمان هم نشست گروه 7 را نشست «6 علیه یک» توصیف کرده و گفته بود؛ نتایج نشست «اصلاً راضی‌کننده نبود.»
لازم به ذکر است که این اختلاف‌ها در بیانیه پایانی گروه 7 هم مشهود بود. در این بیانیه به طور رسمی اعلام شد که آمریکا مانع اجماع کشورها در مسئله تغییرات آب و هوایی شده است.
در ادامه اعتراض‌ها به سیاست‌های آمریکا، «توماس اوپرمن»، رئیس فراکسیون حزب سوسیال دموکرات آلمان انتقاد شدیدی به رئیس‌جمهور آمریکا وارد کرده و وی را یک خطر امنیتی برای غرب ارزیابی کرد. وی تصریح کرد: «ترامپ رئیس‌جمهوری است که ما باید بپذیریم که اطلاعات بسیار حساسی را به روس‌ها می‌دهد، این یک شرایط خطرناک است.»
البته سایر سران گروه 7 از جمله ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز با دیدگاهی بدبینانه به روابط آمریکا و اروپا نگریسته و خواستار اصلاحاتی در این روابط و استقلال بیشتر اروپا شد. 
می‌توان گفت که نشست‌های سران ناتو و گروه 7 برای نشان دادن وحدت و گسترش همگرایی جهانی برگزار شد؛ اما به صراحت نشان داد که تنش‌ها میان دو قطب آتلانتیک در حال افزایش است و اروپا سرخورده از وابستگی به آمریکا به دنبال یافتن هویتی جدید بدون آمریکاست تا شاید با این رویکرد بتواند ضمن احیای استقلال خود در جایگاه بازیگری مستقل در صحنه جهانی ایفای نقش داشته باشد.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه گفت: بر اساس اطلاعاتی که در دست داریم، هیچ سندی دال بر استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی وجود ندارد. ما مطمئن هستیم که بشار اسد دست به این کار نزده است. ولادیمیر پوتین با بیان اینکه هدف این‌گونه اتهام‌ها تخریب چهره دولت سوریه و فشار بر آن است، گفت: پیشنهادی درباره بازرسی شهرک خان‌شیخون داشتیم؛ ولی قدرت‌های بزرگ با آن مخالفت کردند.
  رضا اشرفي/ سعودي‌ها از زماني كه به واسطه تلاش‌هاي انگليس به قدرت رسيدند و بعد از كشف نفت به دليل اختلافات و تفاوت ديدگاه‌هاي مالي به سمت آمريكا گرايش پيدا كردند، تمايل داشتند تا ديگر كشورهاي عرب منطقه به ویژه در حوزه جنوبي خليج‌فارس را ناديده بگيرند. سعودي‌ها همواره در طول دهه‌هاي گذشته به دنبال فرصتي بودند كه بتوانند در صورت امكان كشورهاي كوچك منطقه را به خاك خود ملحق كنند.‌ اين مسئله‌اي نيست كه كشورهاي منطقه از جمله قطر با آن بيگانه باشند؛ اما در هر صورت ‌اين امكان براي سعودي‌ها ‌ايجاد نشده است. اين موضوع باعث مي‌شود كه تمايلات پنهان دشمني بين دو طرف همواره وجود داشته باشد و در مواقع حساس خود را نشان دهد؛ اما آنچه كه ‌اين روزها بين سعودي‌ها و قطري‌ها مي‌گذرد، ريشه در مسائل و مباحث ديگري دارد. بيداري اسلامي ‌كه با مديريت آمريكا و متحدان منطقه‌اي آن، كاملاً به بحران بزرگ منطقه‌اي با گستره‌اي جهاني تبديل شده،‌ فضا و زمينه‌هاي اختلافي و دشمن محورانه را میان برخي از كشورها بروز داده است. اگرچه ‌اين كشورها همواره سعي دارند تا دشمني‌ها پنهان بماند و بين ديگران آشكار نشود؛ اما ‌اين رويه و رويكرد نمي‌تواند براي هميشه ادامه پيدا كند و به هر شكل سر برمي‌آورد. كمتر تحليلگر و فرد آگاهي از مسائل منطقه‌اي است كه نداند نسبت به مسائل مهم و تأثيرگذار منطقه‌اي دشمني عميقي بين عربستان سعودي و قطر و همچنين سعودي‌ها و تركيه اردوغاني وجود دارد. در حالي كه ‌اين كشورها به ویژه تركيه و عربستان در بسياري از موارد با سرپوش گذاشتن میان دشمني‌هاي خود،‌ نمايش اتحاد را بازي مي‌كنند. اتحادي كه همواره در حال تهديد است و بالاخره خود را نشان مي‌دهد. آنچه كه بين قطر و عربستان سعودي در روزهاي اخير شكل گرفته،‌ حداقلي از ‌اين دشمني‌ها است كه در‌ آینده با شكاف بيشتري مواجه خواهد شد. سعودي‌ها سعي دارند نقش رهبري منطقه‌اي را بازي كرده و همه چيز را فقط براي خود بخواهند. آنها در پناه آمريكا به دنبال ‌اين هستند كه به منطقه تحميل كنند تنها كشوري كه نقش متحد مطمئن آمريكا را بازي مي‌كند و بايد در همين نقش بماند، عربستان است. در این مسیر سعودي‌ها علاقه‌مند هستند به هر شكل ممكن به سمت عادي‌سازي روابط با رژيم صهيونيستي پيش بروند. به همين منظور دونالد ترامپ را واسطه ‌اين كار قرار داده‌اند؛ اما به هر شكل از واكنش افكار عمومي‌ در عربستان و ديگر كشورهاي مسلمان منطقه هراس دارند اگرنه پرچم سفارت خود را در تل‌آويو بالا مي‌بردند. همزمان قطر نيز به دنبال تأثيرگذاري عميق در منطقه است. قطر كه به همراه تركيه تمايلات اخواني دارند به‌دنبال افزايش نفوذ اخواني‌ها در كشورهاي مختلف منطقه به ویژه در رأس سياست و حكومت هستند. ‌اين همان مسئله‌اي است كه باعث شده مصر دوران السيسي با هر دو كشور تركيه و قطر مشكل داشته باشد؛ اما همزمان علاقه ندارد كه زير بيرق عربستان قرار بگيرد. دوحه و آنكارا در حالي اخواني فكر و رفتار مي‌كنند كه عربستان، اخوان‌المسلمين را دشمن خوني خود مي‌داند. دشمني كه نه تنها وابسته به جايگاه و حضور در كشورهاي عرب منطقه از توان سياسي برخوردار است؛ بلكه ريشه‌هاي اجتماعي و فرهنگي دارد كه با رويكردهاي خرد و كلان سعودي‌ها در عربستان مخالف است. شیخ تمیم‌ بن‌‌حمد آل‌ثانی، امیر قطر در مسير رويارویی با عربستان تنها به بحث اخوان بسنده نكرده است؛ بلكه رژيم صهيونيستي را نشانه رفته است. وي مطلع است كه در شرايطي كه منطقه قرار دارد و تمايلاتي كه عربستان سعودي به دنبال آن است،‌ حمله به رژیم صهیونیستی به نوعي حمله به عربستان سعودي است. امير قطر در مواضع خود به طور علني از حماس و حزب‌الله حمايت كرده و همچنين درباره سعودي‌ها تأكيد كرده است. برخي خواهان ‌اين مسئله هستند كه حماس، حزب‌الله و اخوان را در فهرست تروريست‌ها قرار دهند در حالي‌كه «خطر واقعی از جانب برخی از دولت‌های منطقه است كه خود عامل پدید آمدن تروریسم بوده‌اند و درک افراطی از اسلام دارند که با اسلام حقیقی انطباقی ندارد.»وي كه با ‌اين جمله سعودي‌ها را نشانه گرفت و گروه‌هاي تروريستي همچون جبهه النصره، داعش و... را يادآور شد، بابي تازه ‌ايجاد كرد تا ديگر كشورها نيز دشمني‌هاي پنهان خود را با آل‌سعود علني كنند.
فشارهای ترامپ به ایران به نفع آمریکا نیست
خبرگزاری فارس: اندیشکده آمریکایی «رند» در گزارشی با عنوان «فشارهای ترامپ به ایران به نفع آمریکا نیست»، توضیح داد دولت «دونالد ترامپ» سیاست فشار علیه ایران را در پیش گرفته است؛ اما این سیاست این خطر را به همراه دارد که فشار علیه ایران توان به کار بردن اهرم بزرگ‌ترین منابع احتمالی تغییر در ایران را از بین ببرد. این اندیشکده آمریکایی ادامه داد، سیاست آمریکا برای اعمال فشار و تهدید، تغییری در ایران و سیاست‌های این کشور به وجود نخواهد آورد. منزوی‌ کردن و اعمال فشار بر ایران سبب نمی‌شود سیاست‌های ایران در راستای منافع آمریکا پایه‌گذاری شود.
ادعای وزیر دفاع آمریکا
خبرگزاری ایرنا: وزیر دفاع آمریکا در بخشی از مصاحبه با شبکه «سی‌بی‌اس» مدعی شد، ایران در توطئه ترور وزیر خارجه عربستان در سال 2011 مشارکت داشته است. «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا در مصاحبه تلویزیونی با شبکه «سی‌بی‌اس» مدعی شد، توطئه ایران برای ترور «عادل الجبیر» سفیر سابق عربستان در واشنگتن و وزیر خارجه کنونی عربستان «عملیاتی بوده است که در عالی‌ترین سطح اثبات شده است.» وی با اشاره به ترور نافرجام الجبیر در سال 2011، مدعی شد: «آنها (ایران) مراقب منافع مردم خود نیستند. آنها با انگیزه انقلابی به همه جا سر می‌زنند و شرارت می‌کنند که این اقدامات شامل تلاش برای قتل یک سفیر عربی در کمتر از دو مایلی کاخ سفید در فاصله همین چند سال قبل می‌شود.»
خروج از برجام آمریکا را منزوی می‌کند
خبرگزاری صداوسیما: ژنرال دیوید پترائوس، رئیس سابق سازمان سیا و فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در عراق گفت: موضوع مهم این است که من از خروج از برجام بدون ارائه ادله کافی حمایت نمی‌کنم. من نگران آن هستم که اگر از این توافق خارج شویم، بیش از اینکه بتوانیم ایران را منزوی کنیم، خودمان منزوی شویم.
جوسازی با ادعای ساختمانی در نیویورک
خبرگزاری فارس: وکیل دولت آمریکا در دادگاه مربوط به ساختمان علوی بار دیگر دولت ایران را به مدیریت این ساختمان متهم کرد. در ادامه رسیدگی به پرونده ساختمان بنیاد علوی در نیویورک، وکیل دولت آمریکا با حضور در دادگاه بار دیگر مدعی شد، این ساختمان «به صورت مخفیانه و غیر قانونی» در اختیار دولت ایران است. این برج 36 طبقه که در منهتن نیویورک واقع شده، ماه‌هاست به موضوع جدل حقوقی میان آمریکا و ایران بدل شده است. خزانه‌داری آمریکا با بیان این ادعا که دولت ایران به صورت غیر مستقیم سهامدار این ساختمان است، به دنبال مصادره آن است تا از محل فروش ساختمان به خانواده قربانیان حملات یازده سپتامبر غرامت بدهد.
نگران نفوذ ایران در سوریه هستیم
خبرگزاری مهر: «استورات جونز» معاون وزیر خارجه آمریکا در تشریح دستاوردهای سفر ترامپ به عربستان سعودی گفت: ایران منشأ تروریسم و افراطی‌گرایی شناخته شده و واشنگتن درصدد همکاری با اعراب حاشیه خلیج فارس برای مقابله با ایران است. این دیپلمات باسابقه آمریکایی گفت: «فکر می‌کنم می‌توانیم با همکاری عربستان و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) گام‌های بلندی در مبارزه با تروریسم برداریم. ایران منشأ افراطی‌گری و تهدید تروریستی است و این تهدید از جانب آن بخش از نظام ایران است که حتی به رأی‌دهندگان خود پاسخگو نیست.»
سفارش آژانس اطلاعات مکانی آمریکا
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران: آژانس اطلاعات مکانی آمریکا (NGA) به مؤسسه «پلنیت لب» مستقر در سان‌فرانسیسکو سفارش تهیه عکس‌های ماهواره‌ای از ایران داده است. آژانس ملی اطلاعات مکانی سازمانی است که وزارت دفاع ایالات متحده و آژانس اطلاعاتی جامعه اطلاعاتی این کشور از آن پشتیبانی می‌کنند.
وظیفه اصلی این آژانس جمع‌آوری، تحلیل و انتشار اطلاعات مکانی به منظور پشتیبانی از امنیت ملی آمریکا است.

هژمونی آمریکا بر جهان اسلام ـ 19
  عبدالله عبادی/ نیجریه یکی از مهم‌ترین کشورهای آفریقاست. وجود جمعیت 180 میلیون نفری که بیش از 60 درصد آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند، منابع عظیم نفت و گاز و ارتش قدرتمند آن سبب شده تا این کشور در اهداف راهبردی قدرت‌های بزرگ جایگاه ویژه‌ای داشته باشد.
آمریکا بزرگ‌ترین شریک تجاری نیجریه و یکی از مهم‌ترین شرکای سیاسی این کشور در عرصه بین‌الملل است.
در سال 1999 با لغو محدودیت‌های صدور روادید، سفر مقامات بلندپایه آمریکایی به نیجریه و امضای موافقت‌نامه در زمینه مبارزه با مواد مخدر سبب شد تا فصل جدیدی از روابط بین دو کشور آغاز شود. پس از وقایع 11 سپتامبر 2001 و آغاز پروژه نبرد با تروریسم از سوی آمریکا، نیجریه به یکی از ستون‌های این هدف کاخ سفید در غرب آفریقا مبدل شد. دولت نیجریه پس از وقایع 11 سپتامبر نه تنها این انفجارها را محکوم کرد؛ بلکه اعلام کرد در نبرد علیه طالبان و القاعده در کنار آمریکا قرار خواهد گرفت. مقامات نیجریه‌ای در عمل این ادعای خود را ثابت کردند و در جنگ علیه تروریسم به مهم‌ترین حامی آمریکا در منطقه زیر صحرای آفریقا تبدیل شدند. بر اساس آمارها حدود یک میلیون نیجریه‌ای در آمریکا مشغول زندگی، تحصیل و تجارت هستند و از سوی دیگر حدود 25 هزار آمریکایی در نیجریه به سر می‌برند.
نیجریه یکی از مهم‌ترین کشورهای طرفدار سیاست آمریکا در سطح جهان است، بر اساس آمارهای سال 2012، 77 درصد از مردم این کشور موافق، 9 درصد مخالف و 14 درصد نسبت به سیاست‌های آمریکا در جهان بی‌تفاوت هستند. همچنین بر اساس نظرسنجی شبکه بی‌بی‌سی در سال 2013، 60 درصد نیجریه‌ای‌ها موافق نفوذ آمریکا و 30 درصد مخالف نفوذ این کشور در عرصه جهانی هستند، افزون بر این بر اساس نظرسنجی پایگاه GLOBAL opinion poll، 69 درصد از مردم نیجریه به آمریکا و سیاست‌های آن علاقه‌مندند.
روابط نظامی
روابط نیجریه و آمریکا پس از 11 سپتامبر سبب شد تا ارتش این کشور دچار تغییرات ساختاری شود، تا پیش از سال 2000 و به ویژه در دوران حکومت نظامی سانی‌آباشا تحریم‌های آمریکا علیه این کشور سبب شد تا ارتش نیجریه از دسترسی به سلاح‌های مدرن بازماند؛ از این رو سبب شده بود تا ارتش نه تنها از فنون نظامی مدرن به دور باشد؛ بلکه از سلاح‌های کهنه و غیر مدرن استفاده کند.
با آغاز همکاری‌های نیجریه و آمریکا در جنگ علیه تروریسم سیل سلاح‌های پیشرفته آمریکایی به سوی نیجریه سرازیر شد، به طوری که نیروی زمینی و هوایی این کشور که سالیان متمادی از سلاح‌های روسی و انگلیسی استفاده می‌کرد، به کلی متحول شد.
در زمینه آموزش نیز با توجه به رویکرد جدید آمریکا نسبت به جهان و جلوگیری از رشد حکومت‌های نظامی و خودکامه ارتش آمریکا آموزش‌های متنوعی را در طرح درس آموزش نیروهای نیجریه‌ای قرار داد، به طوری که طی 16 سال گذشته هیچ کودتا و نافرمانی از سوی ژنرال‌های ارتش مشاهده نشده است، درست خلاف آنچه در دهه 1990 و پیش از آن در این کشور مرسوم بود.
با ظهور بوکوحرام و اقدامات تروریستی وسیع این گروه بار دیگر ناتوانی ارتش نیجریه که بزرگ‌ترین ارتش آفریقاست مقامات این کشور را نگران کرد؛ از این رو به منظور دریافت تجهیزات ضد تروریستی مدرن و همچنین آموزش‌های لازم دست به دامان آمریکا شدند. آمریکا که نگران سرایت ویروس بوکوحرام به سایر کشورهای غرب آفریقا بود، با فروش جنگنده‌های سوپر توکانو A-29 و هلیکوپترهای آپاچی و همچنین اعزام ده‌ها نفر از نظامیان خود به این کشور موافقت کرد، بر این اساس نظامیان آمریکایی تحت عنوان گروه شناسایی به فرماندهی ژنرال دونالد بولداک به منطقه مادیگوری در شمال نیجریه اعزام شدند؛ منطقه‌ای که از هفت سال پیش از آن به محل عملیات‌های تروریستی بوکوحرام تبدیل شده بود.یکی دیگر از زمینه‌های همکاری‌های دو کشور زمینه اقتصادی است. نیجریه یکی از کشورهای نفت‌خیز آفریقا و خلیج گینه است. ذخایر نفت این کشور حدود شش میلیارد بشکه برآورد شده که این موضوع نیجریه را به بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت در آفریقا تبدیل کرده است. تولید نفت این کشور هم‌اکنون روزانه حدود دو میلیون بشکه در روز است که عمدتاً شرکت‌های آمریکایی و انگلیسی آن را استخراج می‌کنند.
نزدیکی مرزهای جغرافیایی نیجریه به آمریکا و کیفیت بالای نفت آن سبب شده که آمریکا بزرگ‌ترین خریدار نفت نیجریه باشد، به طوری که یک‌چهارم نفت مورد نیاز آمریکا از نیجریه تأمین می‌شود و شرکت‌های نفتی آمریکا نظیر شورون و اکسون موبیل سرمایه‌گذاری هنگفتی در تأسیسات نفتی نیجریه کرده‌اند.
در مهرماه 1395 خبری بر روی تلکس‌های خبرگزاری‌های جهان قرار گرفت که تا حدودی عجیب بود و آن شکایت دولت نیجریه از شرکت‌های نفتی حاضر در این کشور بود، بر این اساس نمایندگان شرکت‌های شورون آمریکا و توتال فرانسه نتوانستند دادگاه نیجریه را قانع کنند که پرونده شکایت دولت این کشور از آنان به اتهام خودداری از اعلام میلیاردها دلار صادرات نفت را مختومه اعلام کند.در ماه ژوئیه 2014 محمد بوهاری رئیس‌جمهور نیجریه دستور داد از ورود 13 کشتی نفتکش به آب‌های سرزمینی این کشور به علت صادرات نفت خام بدون آگاهی دولت خودداری شود. دولت نیجریه سپس حساب‌رسان آمریکایی را مأمور مقایسه تعداد بشکه‌های اعلام شده نفت صادر شده از نیجریه با تعداد اعلام شده برای واردات آمریکا، چین و نروژ کرد. بر اساس اسناد دادگاه که به دست مطبوعات رسید، دولت نیجریه به این نتیجه رسید که یکی از دلایل عمده کاهش درآمدهای این کشور از محل اکتشاف نفت خام، صدور محموله‌های نفت خام اعلام نشده برخی شرکت‌های نفتی آمریکا و کشورهای غربی بوده است.

کرواسی: خشونت پلیس
نگرانی از وضعیت بحرانی پناه‌جویان همچنان ادامه دارد؛ چنانکه شماری از سازمان‌های بشردوستانه پلیس کرواسی را به اعمال خشونت‌‌های پی‌درپی و مداوم علیه مهاجرانی که قصد دارند خود را از طریق صربستان به این کشور برسانند، متهم کردند.سازمان پزشکان بدون مرز در صربستان اعلام کرد: «ما از 10 ماه می شاهد افزایش خشونت‌ها از جانب پلیس کرواسی علیه مهاجرانی هستیم که سعی دارند وارد خاک این کشور شوند. این خشونت‌ها الگوی مشخصی شامل ضربات باتوم و چماق، منهدم کردن تلفن‌ و سرقت پول دارند.» این سازمان در ادامه آورده است: «ما از روز 19 ماه می حدود 30 مهاجر مجروح را درمان کردیم. ما نمی‌توانیم بپذیریم که خشونت به مثابه یک ابزار بازدارندگی علیه افرادی به کار رود که از ماه‌ها پیش در باکان ناکام و سرگردان مانده‌اند.»
فرانسه: تشدید مبارزه با حجاب
اسلام‌ستیزی در فرانسه همچنان اولویت دارد؛ چنانکه پلیس شهر کن فرانسه، حدود 10 زن را به اتهام پوشیدن آنچه «لباس شنای اسلامی» نامیده می‌شود، بازداشت و به کمیساریای این شهر منتقل کرد. به دنبال اعلام ممنوعیت استفاده زنان از آنچه «لباس شنای اسلامی» نامیده می‌شود، در 30 شهر ساحلی فرانسه طی سال گذشته، حدود 10 نفر از زنانی که قصد داشتند با استفاده از این لباس در آب‌های مقابل هتل لوکس «مارتینز» در شهر کن فرانسه شنا کنند، به دست پلیس دستگیر شده و به کمیساریای این شهر منتقل شدند. گفتنی است، 30 شهر ساحلی فرانسه تابستان سال گذشته پوشیدن «لباس شنای اسلامی زنان» مشهور به بورکینی را ممنوع اعلام و آن را نشانه‌ای از اسلام سیاسی قلمداد کردند. بسیاری از نهادهای حقوق بشر این اقدامات را مغایر با حقوق فردی دانسته که ناشی از سیاسی‌کاری و ضدیت سران فرانسه با اسلام است. 
اتحادیه اروپا: پناه‌جویان همچنان در بحران
کشورهای اروپایی در حالی که بر اساس قوانین مصوبه 1951 سازمان ملل موظفند از پناه‌جویان حمایت کنند؛ اما همچنان از اجرای این امر خودداری می‌کنند، چنانکه آژانس مهاجرت سازمان ملل از مرگ بیش از ۱۵۳۰ مهاجر و پناه‌جو در دریای مدیترانه از ابتدای سال ۲۰۱۷ میلادی تاکنون خبر داده است.بنا به گزارش آژانس، بیش از ۶۰ هزار و ۵۲۱ مهاجر و پناه‌جو از ابتدای امسال تاکنون از طریق مدیترانه وارد اروپا شده‌اند که بیش از 80 درصد آنها وارد ایتالیا و مابقی بین یونان، قبرس و اسپانیا تقسیم شده‌اند. این اقدامات در حالی صورت می‌گیرد که گزارش‌ها نشان می‌دهد، پناه‌جویان یا در مسیر رسیدن به اروپا جان خود را از دست می‌دهند یا اینکه اگر به اروپا وارد می‌شوند به دلیل سیاست‌های تبعیض‌آمیز و رفتارهای نژادپرستانه دولت‌های اروپایی در وضعیت بحرانی به سر می‌برند؛ به گونه‌ای که جان بسیاری از آنان در معرض خطر قرار دارد. 
آلمان: توهین نامزد انتخاباتی به حجاب!
«آلیس ویدل» نامزد حزب محافظه‌کار، مدعی شد داشتن حجاب متعلق به فرهنگ آلمانی نیست و باید استفاده از آن را در خیابان‌ها و اماکن عمومی ممنوع کرد.«ویدل» که در انتخابات آتی آلمان حضور دارد، با «آنگلا مرکل» صدراعظم این کشور، از حزب دموکرات مسیحی رقابت خواهد کرد. وی در جایگاه یکی از چهره‌های سرشناس ملی‌گرا در آلمان اعلام کرد: «نه تنها از ممنوعیت پوشش برقع حمایت می‌کند؛ بلکه خواستار ممنوعیت هر پوشش دیگری در کشورش است.» «ویدل» مدعی شد: «هیچ نوع پوشش روسری یا شالی مناسب فضاهای عمومی نیست و باید استفاده از آن در خیابان‌ها ممنوع اعلام شود.» حجاب یک نماد کاملاً جنسیتی است و به آپارتاید در آفریقای جنوبی مربوط می‌شود. جالب توجه آنکه برداشتن حجاب یک حق حقوق بشری عنوان می‌شود؛ اما داشتن حجاب به منزله یک انتخاب پوششی حقوق شهروندی قلمداد نمی‌شود و با آن مبارزه می‌شود.