بهترین باشید
آنقدر قوی باشید که هیچ چیز
«ذهن‌تان» را به هم نریزد.
در هر گفت‌وگویی با دیگران کلامی از
سلامتی، شادی، محبت 
و برکت بر زبان بیاورید.
به تمام موجودات زنده 
با لبخند نگاه کنید.
برای ناراحتی، «صبور»
برای ترس، «قوی»
و در برابر خشم «متین» باشید. 
بهترین باشید
و با رفتار و عمل‌تان
به دنیا بگویید که بهترین هستید.

امام باقر(ع) فرمودند:
روزه افراد زیر كامل نيست؛
1ـ  كسى كه امام (رهبر) را نافرمانى كند؛
2ـ بنده فرارى تا زمانى كه برگردد؛
3ـ زنى كه اطاعت شوهر نكرده است تا اينكه توبه كند؛
4ـ فرزندى كه نافرمان شده است تا اينكه فرمانبردار شود.
بحارالانوار، ج 93، ص 295

تأملی بر پیام امام خمینی(ره) به هنرمندان
 مهدی امیدی/ با گذشت 28 سال از هجرت امام خمینی(ره) از عالم فانی، هنوز هم اندیشه‌های آن بزرگمرد، کامل، جامع و كاربردي‌ترين منبع برای ایجاد جنبش هنر انقلابی است. چرا که حضرت امام(ره)، هم یک رهبر سیاسی و فقیه عالی‌مقام و هم یک نویسنده و شاعر چیره‌دست بودند که از آثار به جا مانده از ایشان پیداست. آن حضرت، گفتارهای زیادی درباره هنر و رسانه، ازجمله بیانات ایشان درباره تلویزیون و سینما به یادگار گذاشته‌اند؛ اما اصلی‌ترین منبع برای شناخت دیدگاه‌های امام خمینی(ره) پيامي است که در سال 1367 خطاب به هنرمندان صادر کردند. بیانیه‌ای که می‌توان آن را مانیفست هنر انقلاب اسلامی دانست. با بررسی اين پیام، مي‌توان نگاه آينده‌نگر امام(ره) درباره شرايط جديد اجتماعي پس از جنگ در ايران و وظيفه هنر در قبال اين شرايط را ديد. چه اينكه پس از اتمام جنگ تحميلي ـ كه مدتي پس از آن نيز داغ بي‌تسلاي رحلت امام بر ايران سايه افكند- تهاجم دشمن از عرصه سخت و نظامي به حوزه نرم و فرهنگي تغيير يافت؛ اما به جز عرصه تقابل خارجي، جبهه ديگري نيز در داخل، پيش روي مردم گشوده شد؛ امام خميني(ره) از اين جبهه نوين داخلي به مثابه جنگ فقر و غنا ياد كردند. همچنان كه در پيام قطعنامه و به مناسبت پايان جنگ فرمودند: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعفاف و استكبار، جنگ پابرهنه‌ها و مرفهين بي‌درد شروع شده است...» و پيام امام(ره) به هنرمندان نيز در راستاي مقابله با شبيخون فرهنگي غرب و جنگ فقر و غنا در داخل بود. به طوري كه در بخشي از اين مانيفست تصريح شده است: «هنري زيبا و پاك است كه كوبنده سرمايه‌داري مدرن و كمونيسم خون‌آشام و نابودكننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومايگي، اسلام مرفهين بي‌درد و در يك كلمه اسلام آمريكايي باشد.» 
هنر در این نگره مسکن درد نيست، بلكه شفایی براي درمان دردهاي جامعه است. امام(ره) در ادامه پيام خود به هنرمندان تأكيد كرده‌اند: «هنر در مدرسه عشق، نشان‌دهنده نقاط كور و مبهم معضلات اجتماعي، اقتصادي، سياسي و نظامي است. هنر در عرفان اسلامي ترسيم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسم تلخكامي گرسنگان مغضوب قدرت و پول است. هنر در جايگاه واقعي خود تصوير زالوصفتاني است كه از مكيدن خون فرهنگ اصيل اسلامي، فرهنگ عدالت و صفا لذت مي‌برند.»
اما دیدگاه حضرت امام(ره) درباره هنر فقط به مسائل داخلی محدود نمی‌شود؛ بلکه راهبردی بین‌المللی برای هنر رهایی‌بخش هم هست. به این ترتیب که هنر، مكلف است كه در عرصه جهاني نيز حضوري فعال و حق‌طلبانه داشته باشد. ایشان در بخش ديگري از پيام تاريخي خود به هنرمندان فرموده‌اند: «تنها به هنري بايد پرداخت كه راه ستيز با جهان‌خواران شرق و غرب و در رأس آنان آمريكا و شوروي را بياموزد. هنرمندان ما تنها زماني مي‌توانند بي‌دغدغه كوله‌بار مسئوليت و امانت‌شان را زمين بگذارند كه مطمئن باشند مردم‌شان بدون اتكا به غير، تنها و تنها در چارچوب مكتب‌شان به حيات جاويدان رسيده‌اند و هنرمندان ما در جبهه‌هاي دفاع مقدس‌مان اين‌گونه بودند، تا به ملأ اعلا شتافتند و براي خدا و عزت و سعادت مردم‌شان جنگيدند و در راه پيروزي اسلام عزيز، تمام مدعيان هنر بي‌درد را رسوا نمودند.»
اما با تأسی از پیام امام خمینی(ره) به هنرمندان، چگونه می‌توان میان هنر دینی و غیردینی تمییز قائل شد؟
امام(ره) در اين زمينه فرموده‌اند: «تنها هنري مورد قبول قرآن است كه صيقل‌دهنده اسلام ناب محمدي(ص)، اسلام ائمه هدي(ع)، اسلام فقراي دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازيانه‌خوردگان تلخ و شرم‌آور محروميت‌ها باشد.» حضرت امام(ره) عمدتاً در بيانات خود هنر مبتذل را برابر با فحشا دانسته‌اند. مثلاً در تبيين فعاليت‌هاي فرهنگي و هنري «شاه» فرموده بودند: «اين آدم به واسطه نوكري كه داشته، مراكز فحشا درست كرده، تلويزيونش مركز فحشاست، راديويش بسياريش فحشاست... براي چه سينماي ما مركز فحشاست؟ ما با سينما مخالف نیستیم ما با مركز فحشا مخالفيم. سينما يكي از مظاهر تمدن است كه بايد در خدمت اين مردم، در خدمت تربيت اين مردم باشد.» مخالفت اصلي امام(ره) با آثاري بود كه نقشي تخديركننده، تباه‌گر و غفلت‌زا داشته‌اند. به ویژه درباره نسل جوان بسيار حساس بودند. اين نوع آثار در اين چارچوب، مبتذل محسوب مي‌شوند. مثلاً در جايي فرمودند: «راديو، تلويزيون و مطبوعات و سينماها و تئاترها، از ابزارهاي مؤثر تباهي و تخدير ملت‌ها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در اين 100 سال اخير، به ويژه در نيمه دوم آن، چه نقشه‌هاي بزرگي از اين ابزار، چه در تبليغ ضد اسلام و روحانيت خدمتگزار و چه در تبليغ استعمارگران غرب و شرق كشيده شد.»

با گذشت بیش از یک هفته از انتخابات ریاست‌جمهوری اظهار نظرها درباره انتخابات و تفسیر رأی ملت همچنان ادامه دارد. چند نمونه از این اظهار نظرها و تفسیرها را با هم مرور می‌کنیم:
نوبخت، سخنگوی دولت: در این دوره از انتخابات بیش از بیست‌وسه میلیون نفر به افزایش یارانه نه گفتند. این نه گفتن علاوه بر اینکه بر عملکرد مثبت دولت یازدهم در حوزه اقتصاد صحه می‌گذارد، ما را مجاب می‌کند که یارانه‌ها را نه به تدریج، بلکه یک‌شبه قطع کنیم.
علی مطهری: این انتخابات نشان داد با وجود تبلیغات مسموم دغدغه اصلی ملت نه تورم و بیکاری و رکود، بلکه رفع حصر است و این یعنی آغازی بر پایان رفع حصر. امیدوارم دولت دوازدهم دیگر ما و ملت را بیش از این معطل نکند.
صادق زیباکلام: ملت در انتخابات اعلام کرد که عاشق اسرائیل است. دولت دوازدهم باید در اولین فرصت سفارت ایران در اسرائیل را تأسیس کند.
کواکبیان: در فصل طالبی ملت سنگ تمام گذاشت و با رأی به روحانی حماسه‌ای به شیرینی هندوانه آفرید.
محمود صادقی: ملت با خلق یک حماسه باز هم به دکتر روحانی اعتماد کردند. این پیروزی ارزشمند نشان داد که ما آرمان‌های اصلاح‌طلبی و امید را ـ (بغض می‌کند) ـ با خود به گور خواهیم برد.
دختر مظلوم یک وزیر: ملت کار را تمام کرد. ملت در این انتخابات اعلام کرد که هنوز انسانیت نمرده است. ملت با رأی خود اعلام کرد نگران اشتغال دختران مظلوم است. همین جا از همه کسانی که در این مدت با ارسال کمک‌های مالی و غیر مالی من را شرمنده کردند کمال تشکر را دارم.
مهدی هاشمی: مردم در این انتخابات اعلام کردند که اعتقادی به زندان و حبس، به ویژه زندانی امنیتی ندارند.
یک خواننده: ملت با این انتخاب‌شون به کنسرت‌ها بله گفتند. از ملت هنردوست و هنرپرور ایران کمال تشکر را دارم که به فکر ما هم بودند.
یک مربی فوتبال: پیروزی دکتر روحانی در انتخابات به من و همه مربیان ثابت کرد که با بدترین کارنامه و عملکرد هم می‌توان پیروز بود.
حسین اسماعیلی



«ماه رمضان شد، می‌ و‌ میخانه برافتاد»
ده وعده روزانه به وقت سحر افتاد
از صبح فروبسته دهان تا پس مغرب
تا بانگ اذان قلب و دلش در شرر افتاد
گرمازده و بی‌رمق و خسته چنان شد 
دل ضعفه و بی‌حالی و غَش کارگر افتاد
یک سفره پر از نعمت و الطاف الهی
حیف است اگرچه دل و جان در خطر افتاد
گفتند که خواب رمضان هست عبادت
خوابید و شد اخراج و چنین خون‌جگر افتاد
یا رب چه کند بنده ضعیف است و پر از عیب
با لطف و عطای تو تلاشش ثمر افتاد
علی عرفانی (شاعرباشی)

 بزرگ‌ترین تشییع تاریخ به روایت خلبانان بالگرد حامل پیکر امام(ره)
مستند «تشییع بزرگ» روایتی از وداع ملت ایران با پیکر امام ‌خمینی(ره) از زبان خلبانان بالگرد حامل پیکر مطهر ایشان، در سالروز رحلت بنیان‌گذار کبیر انقلاب از شبکه افق پخش می‌شود.
به گزارش فارس، مصطفی فتاحی با اشاره به ساخت مستند «تشییع بزرگ» ویژه سالروز ارتحال حضرت امام خمینی(ره) در شبکه افق اظهار داشت: «این مستند روایت‌گر بزرگ‌ترین تشییع تاریخ بشر است که در ایران و در هنگام وداع ملت با امام و مقتدای‌شان به ثبت
 رسید.»
تهیه‌کننده مستند «تشییع بزرگ» گفت: «در این مستند شاهد روایتی نو و کمتر شنیده شده از این اجتماع بزرگ انسانی از زبان خلبانان بالگردی هستیم که حامل پیکر مطهر امام خمینی(ره) بود.»
وی در ادامه عنوان کرد: «در این فیلم شاهد تصاویر آرشیوی کمتر دیده شده یا اصلاً دیده نشده از 16 خرداد سال 1368 یعنی روز تشییع پیکر امام راحل خواهیم بود.»

تقدیر جشنواره کن از فیلم ضد ایرانی
مراسم اختتامیه هفتادمین دوره جشنواره فیلم کن فرانسه با اعطای جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه به فیلم «لرد» برگزار شد. 
محمد رسول‌اف، کارگردان این فیلم، به فعالیت علیه امنیت ملی محکوم است. با این حال، طی سال‌های اخیر فیلم‌هایی را برای جشنواره‌های خارجی ساخته است. وی در فیلم جدید خود تصویری اغراق‌آمیز و به شدت سیاه از ایران نمایش داده است.  شدت تحریف واقعیت‌ها در فیلم رسول‌اف در حدی است که حتی روزنامه «شرق» که معمولاً از فیلم‌های جشنواره‌ای حمایت می‌کند، از این اثر انتقاد کرده بود.
یکی از محورهای محتوایی فیلم «لرد» حمایت از فرقه ضاله بهائیت است. پذیرفته شدن و همچنین دادن جایزه به فیلمی در ستایش از بهائیت، با حضور وزیر فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی در جایگاه مهمان ویژه این جشنواره و همچنین تبلیغ برای این رژیم جعلی در فضای جشنواره کن بی‌ارتباط نیست.
متأسفانه، مسئولانی که با پول بیت‌المال به سفر کن رفته‌ بودند، هیچ اعتراضی به سیاست‌های تبلیغی جشنواره کن علیه ایران و به نفع رژیم صهیونیستی نکردند.
خیابان‌های جنوب
 به «آشوب» کشیده شد
تصویربرداری جدیدترین سریال سازمان هنری رسانه‌ای اوج با محوریت مقاومت مردم خرمشهر در دفاع از هجوم سراسری ارتش بعث عراق ادامه دارد. به گزارش سینماپرس، این سریال که به تهیه‌کنندگی مهدی همایون‌فر و کارگردانی امیر پوروزیری در حال تصویربرداری است، روایتگر قصه شهر خرمشهر در بازه زمانی ماه‌های منتهی به آغاز دفاع مقدس تا اشغال این شهر است. داستان مجموعه تلویزیونی «آشوب» قصه‌ای عاشقانه را پس از انقلاب و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی روایت می‌کند.  تصویربرداری سریال آشوب از یک ماه پیش در تهران آغاز شده و در ادامه تصویربرداری گروه تولید به شهرک سینمایی غزالی، شهرک سینمایی دفاع مقدس، خرمشهر، آبادان و... خواهند رفت. «آشوب» پس از آماده‌سازی از یکی از شبکه‌های سیما پخش خواهد شد.

سعید سهیلی کارت عضویت خود در خانه سینما را آتش زد!
یک فیلمساز در اعتراض به کوتاهی خانه سینما و کانون کارگردانان در انجام وظایف صنفی خود، کارت عضویت خود در این دو تشکل را در مقابل دوربین آتش زد. سعید سهیلی که نسخه قاچاق فیلم او منتشر شده است، در گفت‌وگویی تصویری با اشاره به سکوت خانه سینما و کانون کارگردانان در رویارویی با این موضوع، اظهار داشت: «سینمای ایران هدف تهدید قاچاق قرار می‌گیرد؛ اما نه پی‌گیری می‌کنند، نه بیانیه می‌دهند، نه به پلیس زنگ می‌زنند و نه به صاحب کالا و اثر زنگ می‌زنند.» در واکنش به این اقدام، شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران رفتار سعید سهیلی در آتش زدن کارت خانه سینما خود را دور از شأن فرهنگی دانست و تا اطلاع ثانوی عضویت وی در خانه سینما را تعلیق کرد.
تئاتر مردمی خرداد
 برگزار می‌شود
چهارمین همایش بین‌المللی تئاتر خرداد از 13 تا 17 خرداد در تهران و همزمان با آن در یازده استان كشور برگزار می‌شود. 
کوروش زارعی، دبیر این همایش گفت: «به دنبال این هستیم كه در بلندمدت، این همایش به همایش بزرگ تئاتر انقلاب اسلامی تبدیل شود و تئاتر صحنه‌ای و همچنین موضوعات مرتبط با انقلاب اسلامی نیز به این همایش اضافه شود. البته این برنامه‌ای بلندمدت است و ان‌شاءالله طی پنج سال آینده تحقق پیدا می‌كند.»
گفتنی است، نمایش‌های خیابانی تهران نیز در محوطه مجموعه تئاتر شهر، گلزار شهدای بهشت زهرا و مرقد امام خمینی(ره) اجرا می‌شود.

«بابانظر» برای پنجاه‌وچهارمین بار آمد
كتاب «بابانظر» خاطرات شهیدمحمدحسن نظرنژاد برای پنجاه‌وچهارمین بار در انتشارات سوره مهر منتشر شد. كتاب خاطرات شفاهی «بابانظر» حاصل گفت‌وشنود 36 ساعته حسین بیضایی با شهید محمدحسن نظرنژاد معروف به بابانظر است كه مصطفی رحیمی آن را در هجده فصل تدوین كرده است. همچنین بخش آخر كتاب نیز به عكس و اسناد اختصاص دارد.پرویز پرستویی، بازیگر سینما و تلویزیون، پیشتر در یادداشتی درباره این كتاب نوشته‌ بود: «با خواندن كتاب، باز، بابانظر است كه به ما درس زندگی می‌دهد و راه را برای ما روشن می‌كند. ما را به خود می‌آورد و تلنگر می‌زند. اجازه بدهید كه چیزی نگویم. فقط تقاضا دارم به هر شكلی كه ممكن است این كتاب در اختیار كل ملت ایران قرار بگیرد، تا شاید یادآوری شود كه بابانظرها چه كردند و ما چه می‌كنیم.»



دخترم، زهرا(س) نگاهت می‌کند
پیروی کردی، گواهت می‌کند
وای دشمن، در کمین بنشسته است
برحذر شو، رو سیاهت می‌کند
دخترم، کم‌کم، فریبت می‌دهند
درد و غم، ماتم نصیبت می‌دهند
لحظه‌ای باشی جدا از فاطمه
دست شیطان مهیبت می‌دهند
دخترم، ناموس خود ارزان مباز
بر هوسبازان فروشی عشق و ناز
خویش را، بازیچه دونان مکن
تا شوی در هر دو عالم، سرفراز
دخترم، چادر برایت سنگر است
یادگار بانوان اطهر است
پشت سنگر، عفت خود حفظ کن
حفظ عصمت، خود جهاد اکبر است
دخترم، چادر ز سر انداختی
اعتقاد خویشتن را، باختی
دست شیطان از سرت چادر گرفت
دشمن دیرین خود، نشناختی
دخترم، اینکه خودی آراستی
از برای دیگران، پیراستی
چون شدی، تسلیم بر ابلیسیان
شد نصیبت، آنچه را خود خواستی
دخترم، ساز مخالف می‌زنی
خویشتن را در بلا می‌افکنی
دشمنی دشمن‌تر از خود دیده‌ای؟
گور خود را، ذره‌ذره می‌کنی
عبدالمجید فرائی

 آرش فهیم/ نمی‌توان انکار کرد که «ویلایی‌ها» گل سرسبد اکران سینماها در ماه مبارک رمضان و یکی از بهترین‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر است. این فیلم هم در ساختار و هم در محتوا، اثری قابل تقدیر و احترام است. از همه مهم‌تر اینکه ما پس از مدت‌ها با یک فیلم دفاع مقدسی خوش‌ساخت و با فرم استاندارد مواجه هستیم. این فیلم بدون اینکه دچار شعارزدگی و سطحی‌گرایی شود، محتوایی باارزش، ملی و دفاع مقدسی را تجلی بخشیده است.
وقتی فیلمی با این ویژگی‌ها، آن هم به منزله پدیده‌ای کم‌یاب که هر چند سال یک بار ممکن است مانند آن ساخته شود، در سینمای کشور به ظهور می‌رسد، توقع همه این است که با استقبال رسانه‌ها، سینمادارها و مدیران فرهنگی مواجه شود؛ اما واقعیت، دقیقاً برعکس است؛ یعنی «ویلایی‌ها» برخلاف ارزش‌هایش، مظلوم واقع شده و مدیران سینمایی نیز با این پدیده، مثل بچه سر راهی برخورد می‌کنند!
اولین ظلم به این فیلم، تعیین زمان نامناسب برای اکران است. «ویلایی‌ها» دقیقاً موقعی روی پرده سینماها رفت که جامعه درگیر انتخابات ریاست‌جمهوری، امتحانات دانش‌آموزان و دانشجویان و سپس، ماه مبارک رمضان شد.
مسئله بعدی، تعداد اندک سینماهای اختصاص‌یافته برای این فیلم بود. در شرایطی که معمولاً برای فیلم‌های سخیف و سطح پایین، اکران گسترده‌ای فراهم می‌شود، فیلم‌های دارای محتوای ملی و ارزشی، مورد اجحاف قرار می‌گیرند و فضای محدودی برای اکران می‌یابند؛ به گونه‌ای که تعداد سینماهای اختصاص یافته برای نمایش «ویلایی‌ها» نصف فیلم «گشت 2» است. همچنین با نگاهی به سینماهای نمایش‌دهنده این فیلم دفاع مقدسی می‌توان دریافت که هیچ یک از سینماهای میدان انقلاب به این فیلم اختصاص نیافته است!
در همه جای جهان فیلم‌هایی که موضوعات ملی را به تصویر می‌کشند، از حمایت و پشتیبانی نهادهای دولتی و حاکمیتی برخوردار می‌شوند؛ اما در کشور ما وضعیت به گونه دیگری است و نهادهای دولتی، پشت فیلم‌هایی مانند «ویلایی‌ها» را خالی می‌کنند!
از دولت و سازمان سینمایی توقع چندانی نمی‌رود؛ اما جای شگفتی است که چرا ارگان‌هایی مانند صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی برخورد غیر منصفانه‌ای با این فیلم کردند؟! آن هم در شرایطی که همین چند روز پیش، رهبر معظم انقلاب بر حفظ خاطرات و ارزش‌های دفاع مقدس تأکید کردند. با بیانات رهبر فرزانه انقلاب انتظار داشتیم که نهادی مانند سازمان تبلیغات اسلامی به جای اینکه سینماهای تحت مالکیت خود را دربست در اختیار فیلم «گشت 2» قرار دهد، تعداد بیشتری از سالن‌های خود را به نمایش «ویلایی‌ها» اختصاص دهد.
«ویلایی‌ها» تازه‌ترین قربانی بی‌عدالتی حاکم بر سینمای ایران است. هر چند عوامل متعددی در ایجاد این فضای نامتوازن و ناعادلانه دخیل هستند؛ اما مسئول اصلی این وضعیت، سازمان سینمایی است. سازمان سینمایی با کم‌کاری‌ها و سیاست‌های اشتباه خود، بی‌عدالتی را به سینمای کشورمان تحمیل کرده است. وقتی می‌بینیم بسیاری از هنرمندان و فعالان سینما طی سال‌های اخیر بیکار مانده‌اند و مدیریت سینمایی دولت نسبت به آنها بی‌توجه است، ظلم در اکران یک فیلم دفاع مقدسی نیز نتیجه همین شرایط است.

می‌گفت؛ باید دل به دریا زد
در این متلاطم زندگی که گاهی جزر و مدهایش اَمان آدمی را می‌بُرد
او از دریا به آهنگ موزون موج‌هایش
و نسیم جانبخش ساحلش دل‌ خوش کرده بود
او به جدال موج و صخره نیندیشیده بود.
او طوفان‌ها را دست‌کم گرفته بود
او نمی‌دانست که این آبیِ ممتد او را با خود می‌برد
و شرجیِ خیالش مسحورش می‌سازد
گفتم: اما من ساحل را ترجیح می‌دهم
و از همان ‌جا چشم می‌دوزم به آن سوی آب‌ها...
گفت: خب می‌توان شناگر قابلی بود در خشم آب‌ها و طوفان‌ها
گفتم: اما من آدم صحنه جدال نیستم
گوشه‌ای می‌گزینم به سکوت
او نمی‌دانست من به کسی پشت گرمم
که دریای وجودش آرام خاطر است
گفتم: به دریا بگو من اقیانوسی دارم بس آرام
که قلبش متلاطم انسان‌هایی است که در تلاطم زندگی «آب آنها را برده است»
فریاد زدم: او می‌آید، با «کشتی نجات»!
وعده داده است که در می‌نوردد موج‌های سهمگین را 
من باور دارم...