عبدالله عبادی/ ساحل عاج با وسعتی برابر با 322 هزار و 460 کیلومتر مربع در غرب آفریقا واقع شده و از غرب به لیبریا و گینه، از شمال به مالی و بورکینافاسو و از شرق به غنا و از جنوب به اقیانوس اطلس محدود میشود.
امکانات ارتباطی و راههای مواصلاتی در ساحل عاج بر اهمیت راهبردی این کشور در غرب آفریقا میافزاید، در ساحل عاج حدود 15000 کیلومتر جاده اصلی وجود دارد، افزون بر این راهآهن ابیجان ـ نیجر تنها راهآهن این کشور است که از شهر بواکه گذشته و پس از عبور از بورکینافاسو به نیجر میرسد، طول این خط آهن 1350 کیلومتر است و ساحل عاج در منافع و درآمد آن با کشور نیجر شریک است و از این طریق به نیجر و بورکینافاسو که به دریا ارتباط ندارند، خدمات میدهد.
از سوی دیگر بنادر این کشور در سطح آفریقا مطرح هستند، بندر ابیجان پس از داکار بزرگترین بندر کشورهای غرب آفریقاست و از تأسیسات مختلف مانند سردخانههای مخصوص صدور میوه و ماهی و انبارهای مربوط به چوب برخوردار است. این امکانات و وجود مراتع فراوان و مزارع بزرگ کاکائو و جنگلهای انبوه این کشور را به «بهشت سیاهان» معروف کرده است و اینگونه از اهمیت خاصی در غرب آفریقا برخوردار است.
در حال حاضر ساحل عاج یکی از طرفداران سیاستهای آمریکا در آفریقا و سطح جهان است. بر اساس آمار سال 2002 بیش از 80 درصد از مردم این کشور طرفدار رابطه با آمریکا هستند.
تاریخچه روابط
با وجود اینکه ساحل عاج به طور سنتی یکی از مستعمرههای فرانسه در غرب آفریقا محسوب میشود، اما سطح روابط آن با آمریکا از سطح روابط با پاریس کمتر نبوده است. در دهه 1980 و در اوج جنگ سرد بین آمریکا و شوروی سابق، ساحل عاج همواره یکی از حامیان و طرفداران آمریکا در سازمان ملل بود، ساحل عاج همواره طرفدار مواضع آمریکا در قضیه فلسطین، چاد و لیبی بود.
مخالفتهای این کشور با سیاستهای قذافی در آفریقا به حدی بود که شایعه شده بود قذافی قصد دارد با آموزش یک گروه چریکی در خاک کشور بورکینافاسو به ابیجان پایتخت ساحل عاج حمله کرده و دولت آن را ساقط کند.
با بالا رفتن سطح روابط دو کشور فلیکس بوانی، رئیسجمهور وقت ساحل عاج در سال 1983 عازم واشنگتن شد و ضمن دیدار با مقامات عالیرتبه سیاسی و اقتصادی آمریکا چندین موافقتنامه در زمینههای مختلف با آنها به امضا رساند، از اینرو در پاسخ به این سفر (جرج پیشولتس) وزیر امور خارجه وقت آمریکا در سال 1986 وارد ابیجان شد.
با حمایتهای اقتصادی آمریکا از ساحل عاج این کشور به یکی از شرکای اقتصادی مهم آمریکا در غرب آفریقا تبدیل شد، از اینرو با وجود بدهیهای فراوان این کشور در دوران جنگ سرد، در اثر حمایتهای آمریکا ساحل عاج به نماد کاپیتالیسم در آفریقا تبدیل شد.
در سال 1999 نظامیان این کشور علیه حکومت قانونی آن کودتا و دولت را از قدرت خلع کردند، به همین دلیل سازمان ملل ضمن قطع کمکهای سالیانه خود، ساحل عاج را در فهرست تحریمهای خود قرار داد. در سال 2000 با حمایتهای آمریکا و برخی کشورهای همسایه انتخابات ریاستجمهوری در ساحل عاج برگزار شد، اما حمایت کودتاچیان سابق از یک نامزد خاص سبب شد سازمان ملل ضمن اعلام رد نتیجه انتخابات، تحریمهای خود علیه این کشور را تمدید کند، در این زمان آمریکا با فشار بر سازمان ملل خواست تا به منظور برقراری و استمرار صلح تعداد صلحبانان خود در ساحل عاج را تا چهار برابر افزایش دهد. با حمایتهای سیاسی و اقتصادی آمریکا سرانجام لوران باگبو به مقام ریاستجمهوری در این کشور رسید.
پس از برقراری آرامش در این کشور آمریکا حمایتهای خود را برای استقرار دموکراسی در ساحل عاج متمرکز کرد، به همین دلیل آموزش نظامیان در صدر برنامههای آمریکا قرار گرفت، با برگزاری کلاسهای مختلف در زمینههای نظامی و سیاسی از سوی کارشناسان نظامی آمریکا رفتهرفته روحیه کودتا و سرکوب از نظامیان دور شد و طی 16 سال گذشته نه تنها کودتایی در ساحل عاج رخ نداده است، بلکه نظامیان نقش مهمی در استقرار دموکراسی در آن داشتهاند.
در جریان انتخابات سال 2011، لوران باگبو رئیسجمهور وقت پس از شکست از حسن واتارا از تحویل پست ریاستجمهوری به وی امتناع کرد و این موضوع مناقشه عظیمی را در این کشور موجب شد، به طوریکه در نهایت با دخالت نیروهای سازمان ملل و اتحادیه آفریقا، باگبو دستگیر شد و به زندان افتاد.
با به قدرت رسیدن حسن واتارا در این کشور، اوباما یکی از اولین کسانی بود که پیروزی وی را تبریک گفت. اوباما چنین ابراز امیدواری کرد: «با پایان یافتن جنگ و درگیری در ساحل عاج امیدوارم امنیت بار دیگر به این کشور باز گردد.» طی شش سال گذشته حسن واتارا به دفعات به واشنگتن سفر کرده و با باراک اوباما دیدار داشته است، افزایش ارتباطات سیاسی و اقتصادی این دو کشور سبب شده تا این کشور که زمانی مستعمره فرانسه بوده و زبان و خط آن نیز فرانسوی است، کمترین ارتباط را با سیاستهای کاخ الیزه داشته و بیشتر مجری سیاستهای کاخ سفید در غرب آفریقا باشد.
تحکیم روابط با کشورهای فرانسوی زبان و کم کردن نقش فرانسه در آفریقا از جمله راهبردهای آمریکا در آفریقا پس از حوادث 11 سپتامبر است، در اجرای این سیاست شاهد هستیم با وجود اینکه فرانسه چند پایگاه نظامی در کشورهای ساحل عاج، جیبوتی، گابن و آفریقای مرکزی دارد و هزاران مستشار نظامی آن در کشورهای آفریقایی حضور فیزیکی دارند، در اثر سیاستهای آمریکا، فرانسه که زمانی ابرقدرت آفریقا محسوب میشد و نیمی از کشورهای این قاره مستعمره آن محسوب میشدند، در حال حاضر بعد از آمریکا، چین و رژیم صهیونیستی به قدرت چهارم آفریقا تبدیل شده است.