«الله الله في كبر الحمیه و فخر الجاهلیه، فانه ملاقح الشنآن و منافخ الشيطان اللاتي خدع بها الأمم الماضیه و القرون الخالیه»
مولا با تعابير متعدد و مختلفی اين خطر را بيان ميفرمايند. در واقع ميخواهند بگویند تکبر ابعاد و رنگهاي گوناگونی دارد که با چهرههاي متفاوتي خود را نشان ميدهد. همينطور كه براي عوامل فخرفروشي و علل آن مسائل متعددي وجود دارد؛ گاهي حسد، ثروت و علم است. افراد فكر ميكنند چون برخی داشتهها را دارند، تافته جدا بافتهاي از ديگرانند و به اينها امتياز داده شده است و بايد به ديگران فخرفروشي كنند! چون ثروتم زياد است، ديگران بايد در مقابل من بندگي كنند! چون قدرت من زياد است، ديگران بايد فرمانبرداري كنند!
فرد احساس ميكند چيزي بيشتر از ديگران دارد. البته اينكه شخصی يك چيز بيشتر دارد. يك وقت اين گونه نگاه ميكند كه خداوند لطفي كرده و اين شكرگزار خداوند است. خدا عناياتي كرده به من و توفيق بندگي به من داده است؛ من خدا را شكر ميكنم. خانواده خوبي داشتم، شاكرم كه رفيق خوبي داشتم كه سبب شد من نماز شبخوان شوم؛ اين عيبي ندارد.
شکرگزاری به جای تکبر
اينكه بگويد اين نعمت را منعم به من عطا كرده و من در نعمت باید سپاسگزار باشم، اين چيز خوبي است. اين بنده، هيچ وقت دچار غرور نميشود و به زور و بازوي خود نمينازد. هميشه نسبت به منعم زبان شكر و تشكر دارد. گاهی بنده به داشتههاي خود مينازد. قارون گفت: «قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي»؛ من فكر اقتصادي داشتم و خودم اين كارها را انجام دادهام. زمين از خداست، باران از خداست، عقل از خداست، همه چيز از خداست، داشت، كاشت و برداشت از خداست. اينها سبب شده است من عقلم را به كار بيندازم و بهرهوري خودم را بالا ببرم و اين خودش يك نوع شكر است؛ اما نه چون من تافته جدا بافتهاي بودم مورد تفاخر من است.
همين شيطان است. مگر شيطان چه گفت؟... خلقني من النار. گفت: من جنسم از آتش است. چون از آتش هستم بايد تفاخر داشته باشم. اينها زمينههاي غفلت است و يواش يواش برميگردد مانند شيطان فكر ميكند كه چون از آتش خلق شده برتر است. اصلاً چه کسی گفته است آتش امتياز دارد به خاك؟ هر دو آيت الهي هستند و كلاً ابليس و آدم هر دو مخلوق خداوند هستند. اگر قدرت خالق را فراموش كنيد، در معرض نابودي قرار ميگيريد؛ از این رو حضرت مولا هشدار ميدهند.
برخي معتقدند حضرت خطابشان به شاميان است؛ «به هوش باشيد! آگاه باشيد! شما خيلي زيادهروي كرديد در طغيان.» بعضيها نظرشان اين است مخاطب حضرت كوفيان هستند. در حالي كه اينگونه نيست؛ بلكه ميتوان امروزه ما هم مورد خطاب حضرت باشيم.
در تفسير قرآن هم وقتي شأن نزول ميگوييم، این گونه است؛ یعنی منحصر در اين مورد نيست، بلكه اين مورد يكي از مصاديقش هست و مصداقهاي ديگرش شايد هزاران سال بعد اتفاق بيفتد. اين كليات به مصاديقي كه در عرصههاي مختلف اتفاق ميافتد، به اينها تطبيق پيدا ميكند.
عدالت و جزای محارب
شما در واقع خيلي در عمق كار رفتيد؛ خيلي غرق شديد؛ يعني اگر حواستان نباشد امكان نجات برايتان نيست. در طغيان و زورگويي خيلي غرق شديد؛ يعني خيلي زيادهروي كرديد شمايي كه غرق در فساد شدهايد و از راه انصاف خارج شدهايد و زمين را فاسد كردهايد. حكم مفسد در تمام اديان الهي يك حكم است. مثل غده سرطاني است و بايد برداشته شود. كساني كه در زمين فساد ميكنند، پرچم جنگ با خداوند را برداشتهاند. اگر فسادشان شدت پيدا كند، ديگر امكان بخشش هم نيست.
مفسد محارب بايد از روي زمين برداشته شود. وقتي از زمين برداشته شد، دو حالت دارد يا در همان طغيان و لجبازياش باقي ميماند كه در اين صورت هم دنيايش خراب ميشود و هم آخرتش. ولي اگر واقعاً توفيق توبه پيدا كند؛ چون در دنيا مجازاتش را ديده در آخرت اگر عنايت شود، شامل رحمت حقتعالي قرار ميگيرد.
در زمين فساد ايجاد كرديد. برای نمونه وقتي رئيسجمهور آمريكا ميگويد هر كه با ما نيست، عليه ماست و بعد ايران را محور شرارت معرفي ميكند، اين دقيقاً همين تفكر خودبرتربيني و تفاخر است. جالب اينجاست ميگويند ما رسالت توسعه دموكراسي را در جهان داريم؛ مثل اينكه ما رسول هستيم و مبعوث شدهايم تا دموکراسي را در جهان گسترش دهيم. بعد خودشان تعريف ميكنند؛ اساس دموکراسي چيست؟! اكثريت. پس چرا در تونس دو بار انتخابات شد قبول نكرديد؟ چرا در نوار غزه سه بار انتخابات شد قبول نكرديد؟
ميگويند اينجاها بايد دموکراسي هدايت شده باشد و با اصول ما تطبيق پيدا كند.
وقتي يكي مفسد محارب ميشود و جامعه را به آشوب ميكشد و سبب ميشود هزاران نفر جان خود را از دست بدهند، در جهان مجازاتش اعدام است، با يك بار توبه آيا قابل جبران است؟
ظرف مجازات دنيا خيلي كم است و حداكثرش مرگ است. حتي پاداش دنيا هم كوچك است. فردي جان هزاران نفر را به خطر انداخته است، بيش از يك بار مرگ در دنيا قابل تصور نيست؛ عكس قضيه هم صادق است يك نفر جان هزاران نفر را از خطر مرگ نجات ميدهد، حال بخواهيم از او تقدير كنيم. تقدير يا پاداش ما از اين بالاتر نخواهد بود كه اسم ريزعلي را در كتابهاي دبستاني بياوريم يا در شهر ميانه مجسمهاش را نصب كنند.
دنيا در پاداش دادن يا مجازات كردن محدوديت دارد. از این رو عدالت خداوند اقتضا ميكند که عرصه وسیعتری نسبت به دنیا باشد. در آنجا يك بار سوخته ميشود و دوباره زندهاش ميكنند و اين عمل مدام تكرار ميشود، به دلیل اينكه ظرفيت در آنجا وجود دارد.
در ارتباط با كسي كه حكم اعدام برايش صادر شده، میتوان گفت که اين فرد طبق حكم بايد مجازات شود؛ ولي اگر صادقانه پشيمان شده باشد و توبه كرده باشد، اين در دنيا مجازاتش را ميبيند. مثل اين ميشود كه كسي ميآيد پيش شما و ميگويد روزهاش را خورده و شما ميگوييد بايد شصت روز روزه بگيرد. اين در واقع مجازات روزهخواري آن شخص است و بعد هم خداوند ميفرمايد: «ان الحسنات یذهبن السیئات...»
نزاع با خدا!
در اصول كافي آمده است: «الكبر رداء الله والمتكبر ینازع الله في رداء»؛ اين لباس مخصوص خداوند است؛ آدم متكبر دارد با خدا جنگ ميكند و ميگويد لباس مخصوص خودت را بده به من. اين هم جالب است از حضرت امام صادق(ع) پرسيدند پايينترين درجه الحاد چيست؟ فرمودند: تكبر است؛ چرا كه داريد با صراحت با خداوند و مؤمنين جنگ ميكنيد.
در حديث قدسي خداوند ميفرمايد: «هر كس وليي از اوليای من را مورد اهانت قرار دهد، او به جنگ من آمده است. متكبر همه چيز را براي خودش ميخواهد و براي غیر خويش چيزي نميخواهد.»
اگر كسي ميخواهد با تكبر مبارزه كند، مرحوم نراقي تأكيد ميكنند كه اول بايد حسد را بيرون كند، كينه را از بين ببرد، بخل را از بين ببرد... بنده خدايي آمد نزديك رسولالله(ص) بنشيند ظاهر و وضعيت خوبي داشت، يك فقيري آمد و پيش او نشست، او خودش را به طرف ديگر كشيد. پيغمبر فرمودند ترسيدي از فقر او به تو برسد، يا از ثروت تو به او برسد. متوجه شد كه اشتباه كرده، گفت: يا رسولالله! نصف ثروتم را به اين آقا دادم (بعضيها معرفت دارند) حضرت از آن طرف پرسیدند که ميپذيري؟ گفت: نه، ميترسم من هم روحيهام مثل اين شود.
اين دعا را در جاي ديگري نديدهام؛ فقط در دعاي صفا و مروه هست كه ميخوانيم؛ «اعوذ بالله من فتنه الغنا»؛ به خدا پناه ميبرم از فتنه ثروتمندی.
«فالله في كبر الهميه و فخر الجاهليه»؛ بترسيد از خدا در نظر بگيريد. سيدبنقطب كتابي به نام جاهليت قرن بيستم دارد. الآن هم جاهليت مدرن وجود دارد كه واقعاً دارد بيداد ميكند. تعصبات كوركورانه انسان را به كفر ميرساند.
نماینده ولیفقیه در استان
و امام جمعه زنجان