ذوالفقاری، معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور گفت: معتقدم امنیت در مرزها تنها با اقدامات سخت‌افزاری تأمین نمی‌شود بلکه مجموعه‌ای از اقدامات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در ایجاد امنیت پایدار اثرگذار است در همین راستا برای جبران ضعف ها 13 میلیارد تومان در سال جاری در بودجه امسال پیش بینی شده است و به بسیاری از اقدامات محلی مانند فروش سوخت را به مرزنشینان واگذار کردیم و خوشبختانه وضعیت مرزهای کردستان با گذشته بسیار متفاوت شده و اقدامات بسیار تاثیرگذار و خوبی در کنترل مرزها و ترددهای غیرمجاز انجام شده است.


صبح صادق ابعاد مختلف تحریم‌های« اس 722 » را بررسی می‌کند
 محمدرضا کلهر / در سال‌های اخیر روند تحولات غرب آسیا بسیار پرشتاب بوده است. در این میان کشورهای غربی و به ویژه آمریکا با مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه و حمایت از تروریست‌ها یکی از عوامل اصلی بی‌ثبات‌سازی‌های موجود در منطقه هستند. این در حالی است که ایران برخلاف رویه آمریکا طی چند سال اخیر پرچمدار مبارزه با تروریسم بوده و برای بازگرداندن ثبات به منطقه تلاش بسیاری کرده است. این مسئله سبب نفوذ ایران در کشورهای خاورمیانه شده و همین مسئله نگرانی آمریکا را برانگیخته است؛ چرا که ایران در جایگاه بازیگری ضد نظم کنونی حاکم بر عرصه بین‌اللملل شناخته می‌شود، حال آنکه آمریکا به شدت طالب حفظ وضع موجود است. بنابراین کاملاً طبیعی است که این دو کشور همواره در حال برخورد با یکدیگر باشند. اما ایران برای نشان دادن حسن نیت خود حاضر به توافق هسته‌ای با گروه 1+5 موسوم به برجام شد. در این مسیر ایران به تعهدات خود درباره برجام پایبند بود، اما آمریکا در این باره نه تنها به تعهدات خود عمل نکرده است؛ بلکه با تصویب تحریم‌های پی در پی روز به روز اعتبار برجام را زیر سؤال می‌برد. چرا که اساساً آمریکا تنها به دنبال گرفتن چند امتیاز از ایران نیست؛ بلکه فراتر از این خواسته آمریکا تغییر نظام سیاسی است. بنابراین ساده‌انگارانه است اگر بخواهیم خواسته‌های آمریکا را در چند مؤلفه خلاصه کنیم. 
در ادامه بی‌اعتمادی‌های آمریکا، سنای آمریکا به تازگی طرح تحريم‌هاي اس ۷۲۲ موسوم به «قانون مقابلۀ با اقدامات بی‌ثبات‌کننده ايران ـ 2017» را به تصویب رسانده است. طرح تحریم‌های اس ۷۲۲ جدی‌ترین و جامع‌ترین قانون تحریمی آمریکا پس از اجرای برجام است. طرح تحريم‌هاي ايران موسوم به« اس ۷۲۲» که اوايل فروردين ماه سال جاری سناتور باب کورکر آن را ارائه کرد، پس از آنکه در کميتۀ روابط خارجي سنا مطرح شد و با 18 رأی موافق در مقابل 3 رأی مخالف به تصويب رسید، به صحن سنا آمد و مجلس سناي آمريکا در روز پنج‌شنبه 25 خرداد ماه این طرح را با 98 رأی موافق و 2 رأی مخالف به تصویب رساند. این طرح که برای تبدیل شدن به قانون باید در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شده و به امضای دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا برسد، افزون بر آنکه اشخاص و شرکت‌هاي مرتبط با برنامه موشکي ايران را در معرض تحريم قرار مي‌دهد، به رئيس‌جمهور آمريکا نيز اجازه مي‌دهد به بهانه حمايت از تروريسم و نقض حقوق بشر، تحريم‌هاي جديدي را عليه ايران وضع کند. به همین دلیل برخی از کارشناسان آن را «قانون مادر» می‌نامند؛ زیرا بستر اعمال تحریم‌های دیگر را فراهم کرده است. گفته می‌شود تحریم‌های جدید در سه بخش علیه ایران اعمال خواهند شد:

1ـ برنامه موشک بالستیک
 و تسلیحات متعارف 
بر اساس این طرح، افراد مرتبط با برنامه موشک بالستیک ایران و کسانی که با آنها معامله دارند، تحریم خواهند شد. همچنین تمامی افرادی که در فروش، تأمین قطعه، تعمیر و انتقال تانک، خودروی زرهی، تسلیحات با کالیبر بالا، هواپیماهای جنگی، بالگردهای تهاجمی، کشتی، موشک و سامانه‌های موشکی به ایران، نقش‌آفرین باشند، تحریم می‌شوند و دارایی‌های آنها مسدود می‌شود. 
به طور کلی، تمام شخصيت‌هاي حقوقي و حقيقي که به نوعي در توليد، دستیابی، تصاحب، توسعه، انتقال، پشتيباني مالي يا استفاده از موشک‌های بالستیک و تسلیحات ذکر شده نقش دارند، تمام شخصيت‌هاي حقوقي و حقيقي که به نوعي با يکي از شخصیت‌های بالا همکاري مي‌کنند، تمام شخصيت‌هاي حقوقي و حقيقي که براي دور زدن تحريم‌هاي بالا به اقدام موازي يا تأسيس شرکت‌هاي جديد يا هر کار ديگري دست مي‌زنند، همچنین تمام شخصيت‌هاي حقوقي و حقيقي که هرگونه حمايت مالي، کالايي يا فناورانه را براي يکي از موارد بالا فراهم مي‌کنند، تحریم شده و اموال آنان مسدود خواهد شد. 

2ـ حمايت از تروريسم
یکی دیگر از ابعاد تحریم‌های جدید به مسئله حمایت ایران از تروریسم مرتبط است. جالب است که آمریکا خود را در این زمینه مرجعی برای تروریستی نامیدن کشورها می‌داند. طبق تحریم‌های جدید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نیروی قدس که از عملیات تروریستی و چریکی در خاورمیانه و جنوب آسیا همه‌گونه حمایت کالایی، لجستیکی، آموزشی و مالی صورت می‌دهد، برنامه موشک بالستیک را به پیش می‌برد و مرتکب نقض حقوق بشر در خارج از مرزها شده و برنامه بین‌المللی برای اقدامات بی‌ثبات‌ساز دارد، به همراه تمام اعضا و وابستگان داخلی و خارجی‌اش پس از ۹۰ روز از آغاز اجرای این قانون مورد تحریم و مسدودسازی اموال قرار می‌گیرد. این کار طبق دستورهای اجرایی موجود ضد تروریسم و مانند آن صورت می‌گیرد. دولت حامی تروریسم طبق متون وزارت خارجه آمریکا تعریف می‌شود [نه سازمان‌های بین‌المللی یا هر شخص و نهاد دیگر].  این اولین باری است که آمریکا تحریم‌هایی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به اتهام حمایت از تروریسم اعمال می‌کند. آمریکا پیشتر در سال ۲۰۰۷ نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تحریم کرده بود. 

3ـ نقض حقوق بشر
حقوق بشر و معیارهای دوگانه غرب در این باره نیز یکی از موضوعاتی است که طبق آن ایران تحریم خواهد شد. براساس طرح تحریمی جدید، حداکثر پس از ۹۰ روز از اجرایی‌شدن این قانون، وزارت خارجه آمریکا باید فهرستی از افرادی که مرتکب قتل غیر قانونی، شکنجه یا هر نوع نقض حقوق بشر علیه یکی از دو گروه ذیل شده و می‌شوند، به کمیسیون مرتبط در کنگره ارائه دهد: افرادی که به اقدامات غیر قانونی حکومت ایران اعتراض می‌کنند؛ افرادی که برای دفاع، اجرا یا بهبود وضعیت آزادی‌ها و حقوق بشر، مانند آزادی مذهب، بیان، انجمن، تجمع، محاکمه منصفانه و انتخابات دموکراتیک تلاش می‌کنند.
بند دیگر در این باره این است که هر کس به نمایندگی از یکی از ناقضان حقوق بشر که در بالا اشاره شد، یا از جانب او مرتکب رفتارهای یاد شده شود، مشمول اقدام دولت آمریکا خواهد شد. همچنین مسدود شدن هرگونه اموال که از سوی یکی از افراد بالا یا حتی به نفع یکی از افراد بالا به ایالات متحده یا دارایی یکی از شهروندان ایالات متحده منتقل شود  نیز از جمله بندهای این تحریم جدید است.
در فصل ۹ از متن طرح آمده که رئیس‌جمهور حداکثر پس از ۱۸۰ روز از اجرایی‌شدن آن و پس از آن طی هر ۱۸۰ روز باید گزارشی به کمیسیون مرتبط در کنگره ارائه دهد که در آن تمامی موارد اختلاف بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا را در اِعمال تحریم‌های  متنوعی که در این طرح آمده شامل شده و همچنین دلیل هر یک از این موارد اختلافی را شرح داده باشد. بدیهی است هدف طراحان این بوده که به تدریج سازوکار همراه‌سازی اتحادیه اروپا با تمامی تحریم‌های یکجانبه در این طرح را به دست آورده و از آن برای اعمال فشار یکپارچه از سوی اروپا و آمریکا علیه ایران سوءاستفاده کنند.

تحریم‌های جدید
 و برجام
طرح تحريم‌هاي ايران موسوم به اس ۷۲۲ نه تنها با روح برجام در تناقض است؛ بلکه برجام را آشکارا به ویژه در بندهای ۲9 و ۲6 نقض کرده است. بند ۲۹ برجام «هرگونه مصوبه یا اقدام اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو و همچنین ایالات متحده آمریکا که می‌تواند تأثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادی‌سازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران داشته و در اجرای موفقیت‌آمیز برجام خلل ایجاد کند» را منع می‌کند. البته، این بند از برجام را پیش از این نیز بارها آمریکا نقض کرده بود. این مصوبه افزون بر بند ۲۹، بند ۲۶ برجام را هم به طور آشکاری نقض می‌کند. در بند ۲۶ برجام آمده است: «دولت ایالات متحده در چارچوب اختیارات قانونی رئیس‌جمهور و کنگره، از اعمال تحریم‌های جدید مرتبط با هسته‌ای خودداری خواهد کرد.» «ریچارد نفیو»، کارشناس مسائل تحریمی و عضو سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا چندی پیش به روزنامه هافینگتون‌پست گفت: «از آنجا که سپاه در بخش اعظمی از مبادلات مالی ایران دخیل است، تحریم‌های جدید شرکت‌های خارجی را از انجام مبادله با ایران هراسان خواهد کرد که این سبب تضعیف وعده رفع تحریم‌ها است که در توافق هسته‌ای به ایران وعده داده شده است.»

تحریم‌های جدید
 و ارتباط با اقتصاد
نکته دیگر در این زمینه اینکه، برخی رسانه‌ها ادعا می‌کنند که این طرح حاوی تحریم‌های اقتصادی نیست، در صورتی که شاید موضوع تحریم یا همان بهانه اعمال تحریم، اقتصادی نباشد؛ اما همه تحریم‌ها فارغ از آنکه برای چه موضوعی وضع شده‌اند، از جنس اقتصادی هستند؛ یعنی تنبیهات در نظر گرفته شده برای آن اقتصادی است. در همین طرح انواع تنبیهات اقتصادی از بلوکه‌شدن دارایی‌ها در خاک آمریکا تا ممنوعیت ارائه خدمات بانکی به فرد یا نهاد تحریمی گنجانده شده است. از سوی دیگر همان‌طور که گفته شد در این طرح با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست سازمان‌های تروریستی، به رئیس‌جمهور آمریکا تکلیف شده است که سپاه را مشمول تحریم‌های دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ قرار دهد. با قرار گرفتن سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی ذیل دستور اجرایی فوق‌الذکر، تمامی نهادهای سپاه، تروریستی محسوب خواهند شد. این در حالی است که قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) با بیش از ۲۵۰۰ شرکت اقتصادی همکاری می‌کند، که با قرار گرفتن در فهرست تحریمی آمریکا همه این شرکت‌ها مورد تحریم قرار خواهند گرفت. 
از سوی دیگر، افراد و نهادهایی که ارتباط کاری با سپاه دارند، به موجب دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ باید تحریم شوند و در فهرست تحریمی آمریکا که با عنوان SDN List شناخته می‌شود، قرار گیرند. وقتی یک فرد یا نهاد ایرانی در فهرست تحریمی SDN قرار می‌گیرد به موجب قانون تحریمیIFCA  2013 مشمول تحریم‌های ثانویه بانکی می‌شود و هیچ مؤسسه مالی اجازه ارائه خدمات بانکی مستقیم یا غیر مستقیم به آن فرد یا نهاد تحریمی را ندارد. با این حال، بانک‌های خارجی از همکاری با بخش عظیمی از شبکه اقتصادی کشورمان منع خواهند شد که همین موضوع سبب می‌شود وضعیت شکننده‌ای که پس از برجام شکل گرفته است، متزلزل شده، ریسک سرمایه‌گذاری خارجی در ایران را افزایش دهد و اقتصاد ایران را با محدودیت‌های بیشتری روبه‌رو کند.

اهداف واقعی آمریکا
 از تحریم‌های جدید
توانمندی موشکی ایران سبب شده است تا موازنه قدرت در منطقه کاملاً به سود ایران تغییر کند؛ چرا که در جهان کنونی دیگر کشورها مایل یا قادر به پیاده کردن نیرو برای مبارزه با دشمنان خود نیستند. از این رو با شلیک موشک به مواضع دشمنان حمله می‌کنند. نمونه واضح در این زمینه حمله موشکی اخیر ایران به مواضع داعش در دیرالزور بود که به انهدام مقرهای داعش منجر شد. در واقع، عملیات اخیر سپاه به خوبی نشان داد که یکی از مؤلفه‌های مهم ایران برای بازدارندگی همان قدرت موشکی است که آمریکا بارها سعی کرده است با روش‌های مختلف مانع از گسترش برنامه موشکی ایران شود. توان موشکی ایران آن هم توان بومی با چرخۀ تولید فراگیر اساسی‌ترین سهم را در قدرت دفاعی کشور دارد. آمریکایی‌ها توان موشکی ایران را نه فقط یک مسئلۀ امنیتی، بلکه یکی از مؤلفه‌های تأثیرگذار بر قدرت ملی و منطقه‌ای ایران می‌دانند و توقف رشد این قدرت را در دستور کار خود داشته و دارند اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقۀ شکننده از نظر امنیتی و روبه‌رو بودن با تهدیدات مختلف باید توان دفاعی خود را به ویژه در زمینۀ موشکی تقویت کند. به همین دلیل آمریکا در تحریم‌های جدید بندی را اضافه کرده است که بر اساس آن افراد مرتبط با برنامه موشک بالستیک ایران و کسانی که با آنها معامله دارند، تحریم خواهند شد. این مسئله به خوبی اوج هراس از برنامه موشکی ایران را نشان می‌دهد.
اما یکی از دلایلی که به نظر می‌رسد سبب طرح تحریم‌های جدید در آمریکا شده است به رشد فزاینده جایگاه ایران در منطقه مرتبط است؛ چرا که در سال‌های پس از انقلاب آمریکا تلاش زیادی برای سد کردن نفوذ ایران در منطقه صورت داد که با موفقیت همراه نبود. کشورهای غربی، ایران را در جایگاه بازیگری تجدیدنظرطلب که خواستار تغییر نظم کنونی در جهان است مهم‌ترین دشمن خود می‌شناسند. از سوی دیگر حکام عربی نیز الگوی حکومتی ایران که بر مردم‌سالاری دینی تأکید دارد را برای خود تهدید می‌دانند. از این رو این دو گروه از بازیگران در برابر ایران نوعی «اتحاد طبیعی» دارند و در تلاشند تا از قدرت‌یابی بیشتر ایران در منطقه جلوگیری کنند. اما این تلاش‌ها نتوانسته است در سه دهه گذشته با موفقیت همراه شود و ایران همچنان در حال ارتقای قدرت مادی ـ معنوی خود در منطقه است. در همین راستا هنری کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا در مصاحبه‌ای، ایران را قدرت بزرگ خاورمیانه و به لحاظ راهبردی بسیار قوی توصیف کرده است. وی معتقد است که ایران اکنون به لحاظ راهبردی قدرت بسیار زیادی دارد.
باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق آمریکا نیز در دوران ریاست‌جمهوری خود درباره جایگاه منطقه‌ای ایران اعلام کرد، ما اکنون با قدرتی منطقه‌ای طرف هستیم که در حملات و تجاوزات نامتقارن و نامتعارف و نیابتی خوب است و این موضوعی است که ما به همراه یکدیگر می‌توانیم با آن مقابله کنیم و آن را متوقف کنیم. طلال‌بن‌عبدالعزیز شاهزاده سعودی در گفت‌وگو با شبکه خبری فاکس‌نیوز که در آلمان انجام شده بود، ضمن اعتراف به قدرت نظامی برتر ایران گفته بود؛ ما به هم‌پیمانان خود اعلام کرده‌ایم که با تهدید و تحریک ایران قمار نخواهیم کرد، چون تمایل نداریم که در‌های آتش جهنم را به ‌روی خود باز کنیم. ایران، یمن نیست و نیروهای ایرانی می‌توانند طی ۲۴ ساعت زیرساخت‌ها و نیروی نظامی عربستان را نابود کنند. این جایگاه منطقه‌ای که در حال ارتقا است سبب شده تا آمریکا و متحدان او تمام تلاش خود را برای سدِ نفوذ قدرت ایران در منطقه به کار بگیرند. بنابراین طرح تحریمی جدیدی را آماده کرده‌اند که به دلیل فراگیری آن به «طرح مادر» معروف است.

پایان سخن
طرح موسوم به «قانون مقابله با اقدامات بی‌ثبات‌کننده ایران ـ 2017» پس از تصویب در مجلس سنا برای تبدیل شدن به قانون باید در مجلس نمایندگان آمریکا نیز تصویب شود و سپس به امضای «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا برسد.        
طرح جدید سناتورها که در صورت تبدیل شدن به قانون، تحریم‌های غیر هسته‌ای علیه ایران را افزایش می‌دهد، به طور کلی سه محور اصلی دارد: 1ـ تحریم‌های موشک بالستیک؛ که اشخاص دخیل در برنامه موشکی بالستیک ایران و کسانی که با آنها داد و ستد دارند را هدف تحریم قرار می‌دهد. 2ـ تحریم‌های جدید تروریسم؛ تحریم‌هایی مرتبط با تروریسم را علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعمال می‌کند و به طور مشخص قوانینی علیه افرادی تدوین می‌کند که در حال حاضر به بهانه حمایت ادعایی ایران از «تروریسم» تحریم هستند. 3ـ اجرای تحریم تسلیحاتی؛ رئیس‌جمهور آمریکا را ملزم می‌سازد تا دارایی افراد و نهادهای درگیر در فعالیت‌های خاص مرتبط با تأمین، فروش یا انتقال تسلیحات منع شده و مواد مرتبط به آن از ایران را توقیف کند.
با آنکه تهیه‌کنندگان طرح تأکید دارند که لحن پیش‌نویس به نحوی است که در اجرای توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 خللی ایجاد نمی‌کند، اما کارشناسان مسائل تحریمی حتی در آمریکا درباره مغایر بودن آن با این توافق هشدار داده‌اند. برای نمونه، «آدام زوبین»، معاون وزیر خزانه‌داری سابق آمریکا چندی پیش در نامه‌ای خطاب به نمایندگان کنگره هشدار داده بود این پیش‌نویس توافق هسته‌ای با ایران را تضعیف کرده و در روابط آمریکا با متحدانش اخلال ایجاد خواهد کرد. زوبین نوشته این تحریم‌ها «با توجه به اینکه دست‌کم مغایر با روح برنامه جامع اقدام مشترک دیده خواهند شد، موجب واکنش‌های وحشتناکی در داخل ایران و با متحدان ما خواهد شد.» در مجموع، به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها درصدد تحمیل رژیم جدیدی از تحریم‌های موشکی به ایران هستند تا حتی اگر بر پایه الحاقیه دوم قطعنامه 2231 تحریم‌های بین‌المللی ایران در حوزه موشکی پس از هشت سال لغو شد، باز هم همچنان سایه تحریم‌های یکجانبه موشکی بر سر ایران باقی ‌بماند. در یک جمع‌بندی کلی می‌توان طرح جدید تحریمی کنگره علیه ایران را چکیده تمام انتقادات پیشین محافل داخلی آمریکا نسبت به برجام دانست. در حقیقت، آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند تا امتیازاتی که به وسیله برجام نتوانستند به دست بیاورند را با این قانون عملی کنند. بنابراین دولت ایران باید نسبت به این طرح اقدامات کاملاً متناسب را انجام دهد؛ چرا که این طرح در صورت تصویب نهایی یکی از بزرگ‌ترین موج‌های تحریم را علیه ایران در پی خواهد داشت.
برخلاف تصور اولیه که تحریم‌های این طرح برای تحت ‌فشار گذاشتن سپاه پاسداران و سوق‌ دادن دولت ایران برای پشتیبانی نکردن از اقدامات منطقه‌ای و فعالیت‌های موشکی این نیروی نظامی است؛ اما جامعیت این قانون به تدریج شامل تمام نهادهای جمهوری اسلامی ایران می‌شود.


  مرتضی سویلمی/ حمله اخیر موشکی سپاه به مقر داعش در دیرالزور سوریه بخش کوچکی از واکنش جمهوری اسلامی ایران به اقدام کور و حقیرانه تروریستی داعش و حامیان نیابتی‌اش براساس دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران طبق اصل بازدارندگی فعال و مؤثر است و هرگونه تهدید احتمالی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را به شدیدترین وجه پاسخ می‌دهد.
این اقدام مقتدرانه با توجه به فضای حاکم بر عرصه سیاسی جهان با فاصله کوتاهی پس از شلیک به خبر اول دنیا تبدیل شد و در حالی که حتی بسیاری از ضد انقلاب‌های خارج‌نشین نتوانستند شعف و غرور خود را از این اقدام پنهان کنند؛ اما مزدور سرویس‌های جاسوسی بیگانه و گروهک محارب و چندین فرد بدنام و ضدانقلاب، از جمله روح‌الله زم (معروف به نیما) و اعضای تیم فاسد آمدنیوز تنها کسانی بودند که نتوانستند احساس قلیان شده خود به نفع قبیله آل‌سعود و داعش را پنهان کنند و با وقاحت علیه نظام لجن‌پراکنی کردند.
باید افزود، اهمیت این رخداد و دامنه تأثیر آن را نمی‌توان در محدوده دیرالزور و حتی گستره پرماجرای منطقه غرب آسیا ارزیابی کرد؛ زیرا مقابله با تروریسم از جمله مباحث مورد تأیید مکرر سازمان‌های بین‌المللی، از جمله سازمان ملل متحد است و طبعاً مورد قبول قواعد حقوق بین‌الملل نیز هست.
جامعه بین‌المللی در دهه‌های اخیر با وضعیت‌هایی روبه‌رو شده است که به موجب آن کشورها دست به اقدامات نظامی مستقیم علیه بازیگران غیردولتی مستقر در سرزمین کشور ثالث می‌زنند و این مسئله اغلب بر حاکمیت کشورهای مستقل تأثیر می‌گذارد و سبب طرح پرسش‌های حقوقی درباره مشروعیت این اقدامات می‌شود. 
منشأ تهدیدات علیه صلح و امنیت بین‌المللی در گذشته به اختلافات و منازعات بین کشورها محدود بود؛ اما امروزه گستره این تهدیدات به درون مرزهای ملی منتقل شده است؛ به گونه‌ای که بازیگران غیر دولتی طرح‌ریزی چنین اقداماتی را برعهده دارند. در پاسخ به این تهدیدات دول قربانی به حق دفاع مشروع در برابر عملیات‌های مسلحانه گروه‌های مخالف (بازیگران غیر دولتی) استناد می‌کنند.
بر اساس سابقه‌ای که در سازمان ملل متحد وجود دارد، حق دفاع مشروع بر اساس ماده 51 منشور ملل متحد به عنوان استثنایی‌ بر اصل ممنوعیت توسل به زور در حقوق بین‌الملل در ماده 2 بند 4 قرار گرفته است.
به طور مشخص با توجه به قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و تأکید دبیر کل سازمان ملل متحد عملیات یک سازمان تروریستی به نوعی تجاوز مسلحانه تلقی می‌شود و به طرف مورد حمله شونده اجازه مشروع به طور خاص و همچنین اجازه دفاع مشروع جمعی بر اساس یک حرکت همه‌جانبه و منطقه‌ای اقدام را می‌دهد.
جمهوری اسلامی ایران به مبارزه با تروریسم به صورت مستشار نظامی در کشورهای سوریه و عراق دعوت شده است و طبعاً هر گونه حمله به خاک سوریه به دلیل دعوت همین کشور برای مبارزه با تروریسم بوده است.
در واقع، حمله موشکی سپاه پاسداران به مواضع داعش با اطلاع کشور سوریه بوده و جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قواعد بین‌الملل و با هدف دفاع از حاکمیت و منافع ملی کشورمان دست به چنین اقدامی زده که سابقه این در گذشته نیز وجود داشته است.
از منظر سیاسی و بین‌المللی این حمله موشکی سپاه کار قابل توجه و مورد قبول بین‌المللی بوده و همه طرف‌ها پیام این حرکت جمهوری اسلامی ایران را درک کردند و دیگر بعید است کشورها یا گروهک‌‌های تروریستی به خود اجازه تعرض به مرزها را بدهند.
پیام این حرکت به گروهک‌های تروریستی و ذی‌نفعان آنها داده شد و دیگر هیچ‌کس جرئت تعرض به مرزهای بین‌المللی جمهوری اسلامی را نخواهد کرد. به عبارتی، ایران به مثابه یک کشور ایجادکننده ثبات در منطقه معرفی شده است و ایجاد امنیت در این منطقه به وجود امنیت برای جمهوری اسلامی منوط است.

 سیداکبر عمرانی/ زمانی که بودجه نظامی کشور کسر شد!
 زمانی که خواستار حذف مرگ از شعارهای‌مان شدیم!
 زمانی که اقتدار نیروهای نظامی را زیر سؤال بردیم! 
زمانی که اعدام دهه 60 را وارونه جلوه دادیم!
 زمانی که حضور مدافعان حرم را دفاع از دیکتاتوری نامیدیم! 
زمانی که هزینه سازش را کمتر از چالش منطقی القا کردیم! منافقین داعش جرئت حضور مسلحانه در مجلس را پیدا می‌کنند.
 بی‌شک مردمی که در راه اسلام و اهداف والای آن بیش از 17000 هزار شهید ترور، هشت سال ایستادگی با خون فرزندان‌شان را ثبت کردند، حرکت کوردلان 17 خرداد را طبق فرموده آقای خود تنها ترقه‌بازی می‌دانند. راستی، امروز فرمان امام(ره) درباره  اعدام منافقین سال 1367 را چگونه ارزیابی می‌کنیم؟
 آیا باز هم با این مسئله جناحی برخورد می‌کنیم؟!
 آیا از مردان بی‌ادعا که آنها را افراطی می‌خواندیم؛ آنهایی که با سینه سپر کردن خود برای کشور، امنیت را آفریدند، باز با طعنه یاد می‌کنیم؟! 
اما یک بار دیگر لباس پاسداری بر تن رویین‌تنان سپاه درخشید. امروز حضور مردان ولایتمدار در بیرون از مرزهای ایران را می‌توان معنا کرد. امروز حضور غیورمردان ایران در عراق و سوریه را می‌توان به امنیت سرزمین‌مان ربط داد!
جای سؤال است که چرا ریگی را در آسمان رهگیری می‌کنیم، اما چند نفر تروریست از دست‌مان رد می‌شود؟ 
چرا امروز توهین‌کنندگان به مدافعان حرم ساکت شده‌اند؟ امروز مسئله مهم چیست؟ پخش ربنای شجریان، یا امنیتی که تنها با چالش به دست می‌آید! امروز زمانی است که باید حمایت از نیروهای مسلح در رأس کار قرار گیرد! امروز زمانی است که فرزندان شهدای مدافع حرم بر روی موشک‌های‌مان می‌نویسند تا نابودی دشمنان اسلام ما هم هستیم! 
امروز زمان آغاز دوران موشک‌ها است! امروز زمانی است که می‌توانیم زانو زدن دشمنان را با حضور مدافعان حرم در سوریه و عراق، همراه با لبخندی که بر لبان فرزندان سوری و عراقی جاری است، مشاهده کرد. هر چند چشمان فرزندانی در ایران اسلامی گریان است.
 امروز سخنان ولی امر را می‌توان درک کرد که فرمود اگر مدافعان حرم نبودند باید در کرمانشاه و همدان می‌جنگیدیم. امروز تنها زرگر می‌تواند قیمت زر را بشناسد و بی‌شک مردم قهرمان ایران اسلامی امروز بیشتر از گذشته ارزش فرزندان خود را که به نام مدافعان حرم در صحنه مبارزه حضور دارند، می‌دانند. 
امروز دیگر حضور در آن سوی مرزها برای دفاع از شخص و تنها آن کشور نیست. امروز درخشش فرمان امام خامنه‌ای مبنی بر حضور در عراق و سوریه را می‌توان فهمید، امروز اولویت شناخت تهدید و فوریت داشتن تدبیر در صحنه بین‌الملل است که راهبرد حضور ما را ترسیم کرد، امروز هوشیاری مردان نظامی که بر روی موشک شعار نابودی رژیم منحوس صهیونیستی را نوشتند می‌توان درک کرد.
 امروز باید به مجاهدت‌های مردان و زنان مجاهد خود ببالیم؛ چرا که آرامش، امنیت، خنده و... همه برگرفته از ایمان راسخ آنان است که در پشت سر ولی امر خود با مشت‌های گره کرده و با شعار مرگ بر آمریکا پیش می‌روند تا از راه کربلا به قدس برسند و در این مسیر این مدافعان حرم هستند که پیشقراولان این مسیرند.

 مصطفی قربانی/ در ارتباط با تغییرات دولت دوازدهم، به نسبت دولت یازدهم، با توجه به کهولت سن و ضعف برخی یاران دولت و اعضای کابینه و همچنین ضرورت افزایش تحرک و چابکی و چالاکی دولت، احتمال تغییر حتمی است و در این زمینه گمانه‌زنی‌های مختلفی وجود دارد؛ اما فراتر از اصل این تغییرات، اختلاف دیدگاه‌ها و نگرش‌هایی است که درباره کیفیت و جهت این تغییرات وجود دارد؛ اختلافاتی که عمده آنها ریشه در سهم‌خواهی هر چه بیشتر دارد. در این زمینه می‌توان گفت که اکنون دو دیدگاه عمده درباره کیفیت این تغییرات وجود دارد؛ اصلاح‌طلبان ساختارشکن خواهان آن هستند که روحانی به شعارهای ساختارشکنانه خود در جریان تبلیغات و مناظره‌ها پایبند باشد و در نتیجه، خواهان آن هستند که تغییرات دولت دوازدهم را مطابق نظر و تمایل خود شکل دهند. طبیعتاً قدم گذاشتن روحانی در مسیر ترسیمی این طیف، افزون بر اینکه می‌تواند مانعی برای کارآمدی دولت باشد و کشور را دچار حواشی کند، بیش از گذشته میان روحانی و نیروهای انقلابی فاصله‌ می‌اندازد.
اما گروه دیگری، متشکل از مشاوران روحانی و حتی برخی شخصیت‌های اصلاح‌طلب، خواهان تغییرات ملایم در دولت و فاصله‌گیری دولت دوازدهم از اصلاح‌طلبان ساختارشکن هستند. در این میان، به نظر می‌رسد که دیدگاه شخص رئیس‌جمهور نیز به دو دلیل به دیدگاه طیف دوم نزدیک‌تر است؛ اول آنکه در دیدگاه‌های شخص روحانی نوعی تمایل به استقلال وجود دارد و وی نمی‌خواهد خود را بیش از پیش به طیفی که نگاه قیم‌مآبانه به وی و دولتش دارند، وابسته کند. دوم آنکه احتمال می‌رود دولت دوازدهم دیگر مانند دولت یازدهم، در برخی حوزه‌های مسئله‌برانگیز که اتفاقاً در راستای خواسته طیف مذکور قرار دارد، ورود نخواهد کرد و از این طریق، فاصله خود را با مجموعه‌های حاکمیتی و طیف رقیب خود کمتر کند. به عبارت دیگر، می‌توان گفت که اطرافیان و مشاوران آقای روحانی بیش از پیش متوجه شده‌اند که حفظ آرامش فضای سیاسی کشور و پرهیز از طرح موضوعات مسئله‌آفرین اکنون ضرورتی اساسی برای کشور است و آنها برای اینکه بتوانند اقداماتی اثربخش برای حل مشکلات کشور انجام دهند، باید اولاً، درصدد حفظ و تقویت آرامش در کشور باشند و ثانیاً، از برخی فضاها و موضوعات مخل نیز فاصله بگیرند. هر چند پیش‌بینی در این‌باره زود است و باید منتظر اقدامات دولت در روزها و ماه‌های آینده بود.
به هرحال، دیر یا زود دولت دوازدهم مستقر شده و شروع به کار خواهد کرد که در این میان به نظر می‌رسد که برای حل مشکلات کشور اقدام و عمل باید اولویت اصلی این دولت باشد. در واقع، انبوه مشکلات موجود در کشور، به ویژه مشکلات اقتصادی‌ـ معیشتی که اتفاقاً چندین سال است تداوم داشته و افکار عمومی به طور عاجل منتظر اقدام برای حل‌ورفع آنها است، کمبود فرصت و نداشتن زمان برای آزمون و خطا و... مسائلی هستند که اقدام عاجل، دقیق و حسب‌شده برای حل مشکلات را در صدر اولویت‌های دولت آینده قرار داده است و در این میان انتظار می‌رود دولت محترم آینده، با چشم دوختن به درون و همت گماشتن به شکوفایی ظرفیت‌های داخلی کشور و همچنین قطع‌امید از دشمن، برنامه‌ای عملی و منسجم برای به‌کارگیری و بهره‌برداری از همه‌ ظرفیت‌های داخلی، ولو ظرفیت‌های جریان رقیب و منتقد خود، داشته باشد تا بتوان کشور را از شرایط پیچیده کنونی عبور داد. در واقع، امروز کشور بیش از هر موضوعی نیازمند کار و تلاش و مبارزه با مشکلات است و برای این منظور هم هیچ چاره‌ای جز بریدن از بیرون و دشمن و روی آوردن به استعدادهای درونی کشور وجود ندارد.