اکبر ادراکي/ «تاليدوميد» يک داروي آرامبخش است که در اواخر دهه 50 ميلادي يک شرکت داروسازي آلماني بهنام «گروننتال» توليد و روانه بازار کرد. از اين دارو براي درمان تهوع صبحگاهي زنان باردار و مشکلات بيخوابي استفاده ميشد.
شرکت گروننتال هماکنون يکي از بزرگترين توليدکنندگان داروهاي آرامبخش از جمله ترامادول است که عوارض بسيار خطرناکي در مصرفکنندگان اين دارو نيز مشاهده شده است.
توليد تاليدوميد در یکم اکتبر 1957 آغاز شد. اين دارو يک آرامبخش و مسکن مؤثر بود و در درمان بيخوابي، سرفه، سرماخوردگي، تهوع صبحگاهي و سردرد نيز استفاده میشد که در آن زمان آن را «داروي معجزهآسا» ناميدند. از آنجا که اين دارو در درمان تهوع صبحگاهي بسيار مؤثر بود، هزاران زن باردار شروع به استفاده از اين دارو کردند. گفته ميشود در آن زمان، دانشمندان توليدکننده اين دارو تصور نميکردند دارو بتواند از جفت عبور کند و به جنين در حال رشد آسيبي بزند؛ اما اين دانشمندان هرگز اين دارو را پيش از روانه بازار کردن، روي يک نمونه مشابه انسان در دوره بارداري، آزمايش نکردند و به طور خاص آن را براي زنان باردار تجويز میکردند.
در اواخر دهه 50 و در اوايل دهه 60 بيش از 10 هزار کودک در 46 کشور در نتيجه مصرف تاليدوميد با نقصهاي مادرزادي به دنيا آمدند. تعداد دقيق قربانيان مصرف اين دارو در سراسر جهان مشخص نيست؛ اما تخمينزده ميشود که تعداد قربانيان بين 10 هزار تا 20 هزار نفر باشند.
انگليس پس از آلمان، دومين مصرفکننده اين دارو بود. در سال 1958 اين دارو در انگليس پروانه ساخت گرفت. نيمي از 2000 نوزادي که با نواقص مادرزادي در نتيجه مصرف اين دارو به دنيا آمدند، پس از چند ماه مردند. استفاده از اين دارو در سال 1961 در انگليس ممنوع شد.
در سال 2010 پس از 50 سال سکوت وزير بهداشت انگليس، مايک اوبراين، طي بيانيهاي برای اين اتفاق عذرخواهي کرد. وي در اين بيانيه اعلام کرد؛ «دولت صادقانه متأسف است و با تمام کساني که آسيبي ديدند و رنج کشيدند عميقاً همدردي ميکند... ما به خوبي از سختيهاي فيزيکي و مشکلات عاطفي که هم کودکان و هم خانوادههايشان در نتيجه استفاده از اين دارو متحمل شدند و مشکلاتي که بسياري همچنان روزانه با آن دست به گريبانند، آگاهيم.»
با وجود محدوديت مصرف دارو براي زنان در دوره بارداري، بخش اعظم اين دارو براي زنان باردار و به ویژه زناني که در سه ماهه اول بارداري و زمان تشکيل اندامهاي جنين قرار دارند، تجويز شد.
عجيبتر آنکه پيش از توزيع اين دارو و تجويز آن براي زنان باردار، تاليدوميد هيچگاه روي پستانداران باردار براي تشخيص عوارض احتمالي بر روي نوزاد آزمايش نشد.
يکي از شديدترين عواقب مصرف اين دارو، فوکومليا است. فوکومليا به معناي فقدان بخش بزرگي از دست يا پاست. در نوزادان مبتلا به اين نقص، دستها از مچ به شانه وصل است. همين اتفاق درباره پا نيز رخ ميدهد. بيشتر اين کودکان در دو سمت بدن خود درگير اين مشکل بودند.
نقص در گوش و چشم پس از نقص در اندامها در رتبه دوم پيامدهاي ناشي از مصرف تاليدوميد است. در اين کودکان لاله گوش يا خيلي کوچک است يا اصلاً لاله گوش شکل نميگيرد و سوراخ گوش بسيار کوچک است. شکل نگرفتن چشم يا شکلگيري چشمهاي بسيار کوچک نيز از پيامدهاي اين داروست. شکاف در لب و کام نيز در اين کودکان شايع است. فلج عضلات صورت نيز مشاهده شده است.
تاليدوميد ميتواند به نارساييهاي قلبي، نقص در شکلگيري کليهها، مجاري ادرار، اندامهاي تناسلي و معده و روده منجر شود. همچنين اين دارو ميتواند منجر به عقبماندگي ذهني شود. ميزان مرگومير در نوزاداني که در معرض اين دارو قرار گرفتهاند، 40 درصد است.
اولين علائم مصرف تاليدوميد در کريسمس سال 1956 ظاهر شد. يکي از کارکنان باسابقه شرکت داروسازي گروننتال از همسر باردارش خواست تا اين دارو را امتحان کند. اما کودک اين خانواده ناقص و بدون گوش به دنيا آمد. در آن زمان با وجود گزارش تأثیرات احتمالي دارو بر جنين، تا پنج سال بعد از آن هيچ اقدامي براي ممنوعيت مصرف و جمعآوري آن از بازار صورت نگرفت و تولد کودکان ناقص بدون دست و پا و بدون اندامهاي تناسلي ادامه يافت.
يکي از دلايل اين بيتوجهي و ادامه توليد و توزيع دارو، سود سرشار تاليدوميد بود که بازار خوبي در کشورهاي مختلف از شرق تا غرب پيدا کرده بود. در آن زمان شرکت گروننتال که پس از جنگ جهاني دوم و خسارات ناشي از شکست آلمان و خرابيهاي گسترده بمبارانهاي متفقين، مراحل احياي خود را ميگذراند، نياز مبرمي به سود اين محصول جديد خود داشت.
بسياري از مادران پيش از تولد فرزندشان با آگاهي از نواقص ايجاد شده، اقدام به سقط جنين ميکردند. بسياري از پدران و مادران نوزادان متولد شده از شدت فشار ناشي از اين فاجعه دست به خودکشي و فرزندکشي زدند و بسياري ديگر نيز با برگزيدن راهي ديگر، از سپردن نوزادانشان به مراکز خيريه و دولتي و دريافت کمکهاي دولت سر باز زدند.