بررسی شاخصه‌های کابینه دوازدهم در گفت‌وگوی صبح صادق با دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات و مدیرعامل خبرگزاری فارس
مجتبی برزگر/ با نزدیک شدن به زمان تحلیف و تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری، یکی از مهم‌ترین مباحث روز سیاسی گمانه‌زنی‌ها درباره ترکیب کابینه دوازدهم و تغییر و تحولات احتمالی در دولت است. برای بررسی بیشتر این موضوع به سراغ حجت‌الاسلام محمد زارع‌فومنی، دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات و مدیرمسئول و سرپرست روزنامه صدای اصلاحات و سیدنظام‌الدین موسوی، مدیر عامل خبرگزاری فارس و چهره سیاسی اصولگرا رفتیم و لحظاتی را به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.
*با توجه به ظرفیت‌های ملی موجود برای حل مشکلات اقتصادی و رفع آسیب‌های اجتماعی در کشور، به نظرشما دولت چگونه می‌تواند از این ظرفیت‌های ملی استفاده کند که هم این مشکلات حل شود و هم نظام جمهوری اسلامی بتواند به موفقیت‌های داخلی و خارجی برسد؟
زارع‌فومنی: همان‌طور که می‌دانید در کشور ظرفیت‌های بالقوه و پویایی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که می‌توانیم از این فرصت‌ها و زمینه‌ها به نحو شایسته‌ای بهره ببریم. ما باید فضای نقد را در جامعه گسترش دهیم و سعی کنیم با هدف استفاده از نیروهای متعهد و متخصص، شایسته‌سالاری را به اوج خودش برسانیم. همه دولت‌ها باید بدانند که نیروهای توانمند و با استعدادی در حوزه‌های مختلف داریم؛ از سویی بخش عمده‌ای از رتبه‌های علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... در جهان به جوانان نخبه و با استعداد ما برمی‌گردد. هرچند پس از گذشت سال‌ها هنوز نتوانستیم ثبات اقتصادی را در کشورمان به وجود آوریم؛ ولی می‌توانیم فرصت‌ها را در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گسترش بدهیم. از نظر کشاورزی در سراسر کشور از بهترین نقاط و چهار فصل جهان برخورداریم. در حوزه‌های علمی جوانان بسیار مستعد و نخبه‌ای داریم که می‌توانند در جهان حرفی‌ برای گفتن داشته باشند. در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی هم این روند وجود دارد که به اعتقاد بنده دولت باید از همه این ظرفیت‌ها به دور از هر خطی‌کشی حزبی (اصولگرا، اصلاح‌طلب، مستقل و یا میانه‌رو) بهره ببرد. به خط‌کشی‌ها اعتقاد ندارم؛ به نظر من هر کسی که شایسته است و توانایی‌های لازم برای اداره آن مجموعه مشخص را دارد، باید از او استفاده کرد.
موسوی: اگر بخواهیم یک معضل و مشکلی را برطرف کنیم، در درجه اول باید بپذیریم آن معضل و مشکل وجود دارد. فکر می‌کنم یکی از دلایل اینکه دولت و مسئولان ارشد در چهار سال گذشته نتوانستند بر مشکلاتی که به مرحله بحران رسیده بود، فائق آیند، این بود که درک درستی از این مشکلات و بحران‌ها نداشتند و اینکه  بخش عمده همّ و غمّ آنها به سیاست خارجی معطوف بود. البته پرداختن به مسئله سیاست خارجی به خودی خود مسئله مذمومی نیست؛ بلکه مشکل اینجا بود که دولتمردان تصور می‌کردند مشکلات اقتصادی را هم می‌توانند با اتکا به سیاست خارجی حل کنند؛ از این رو با وجود اینکه بسیاری از دلسوزان کشور تأکید می‌کردند راه فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی، اتکا به درون و استفاده از ظرفیت‌های اقتصادی داخلی است، متأسفانه مسیری در پیش گرفته شد که به مسائل سیاست خارجی در بحثی به نام برجام منحصر شد؛ به همین دلیل در طول چهار سال گذشته مشاهده کردیم، بسیاری از مسائلی که در حوزه اقتصاد می‌توانست با اندکی همت و توجه به ظرفیت‌های داخلی در مسیر درستی قرار بگیرد، به تدریج رو به جلو رفت و الآن به بحران تبدیل شده است. الآن مسئله اشتغال در کشور ما یک بحران اقتصادی جدی است، مسئله رکود، به ظنّ خود مسئولان دولتی به یک بحران تبدیل شده است. در دوره دوم دولت و مسئولان ارشد باید به جای اینکه مسائل حاشیه‌ای را اصل قرار بدهند، از تجربه گذشته عبرت بگیرند و بپذیرند اقتصاد ما در حالت اغما قرار گرفته؛ به ویژه در مسئله اشتغال، رکود و رخوت اقتصادی که با مشکلات عدیده‌ای مواجه هستیم. حتی از اوایل سال جاری، به تدریج به سمتی می‌رویم که تورم در حال تشدید است؛ تورمی که البته با بهره‌گیری از آن فضای رکود تا حدودی کاهش پیدا کرده بود؛ اما بار دیگر با بالارفتن میزان تورم در آستانه رکود تورمی قرار گرفتیم که برای اقتصاد ما بسیار مضرّ و کشنده است؛ از این رو رئيس‌جمهور باید کابینه جدید را با توجه به شاخصه‌های کارآمدی، قدرت و اعتقاد به استفاده از ظرفیت‌های داخلی برگزیند. در درجه اول باید به سیاست‌های ابلاغی رهبر معظم انقلاب در زمینه اقتصاد مقاومتی توجه کند که به نظر من نسخه بی‌بدیل اقتصاد است. اگر دولت از قبل ضمن توجه جدی به این سیاست‌ها، آن را به منزله الگوی بهبود و اصلاح اقتصاد در نظر می‌گرفت، به طور قطع بسیاری از مشکلات و بحران‌های موجود را نداشتیم.

*به نظر شما اگر دولت آینده مطابق نگاه و نگرش دولت یازدهم پیش برود، آیا می‌تواند بر مشکلات غلبه کند یا اینکه سبب بروز مشکلات جدی خواهد شد؟
 زارع‌فومنی: دولت باید از فرصت‌های به دست آمده، نهایت بهره را ببرد و اعتماد مردم را جلب کند؛ همان مردمی که با حضور بیش از 40 میلیون در پای صندوق رأی، نشان دادند که همواره آماده مشارکت و همکاری هستند. این دولت‌ها و حکومت‌ها هستند که باید به مردم خودشان احترام بگذارند. به نظر من، این بهترین فرصت است که این دولت بتواند ظرفیت‌های بالقوه را مغتنم بشمارد. در این صورت، موفقیت بسیار چشمگیری را در کشور خواهد داشت.
موسوی: اگر دولت با همان نگاه، معیارها و همان افراد بخواهد به فعالیت خود ادامه دهد، قطعاً کشور دچار مشکل خواهد شد. در ابتدای دولت قبل رکود و اشتغال به مرحله بحران نرسیده بودند و قابل مدیریت بودند؛ اما به دلیل اعمال سیاست‌های غلط و توجه به بیرون، رکود در معرض بحران جدی قرار گرفت. از ابتدای امسال تورم برخلاف همیشه که سیر نزولی داشت، سیر صعودی گرفته و احتمالاً کشور دچار رکود تورمی بشود. این اتفاقات در کنار بدعهدی آمریکا قرار دارد که بار دیگر تحریم‌های جدیدی را علیه ایران وضع کرد. اگر دولت بخواهد با همان فرمان دولت یازدهم، دولت جدید را هم هدایت کند، قطعاً افزون بر تشدید مشکلات گذشته، شاهد ایجاد مشکلات جدیدتری نیز خواهیم بود.

*با توجه به اینکه در روزهای اخیر درگیری بین طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب برای سهم‌خواهی از دولت شدت گرفته است، به نظر شما دولت تا چه حد به سهم‌خواهی‌های آنها پاسخ مثبت می‌دهد؟
زارع‌فومنی: اینکه عده‌ای سهم‌خواهی می‌کنند، اقدام انکارناپذیری است؛ چرا که در هر دوره و نگاه و با هر گرایش و حزبی این سهم‌خواهی وجود داشته و دارد. در واقع، هر کسی در هر دوره‌ای به واسطه حمایت گروه و قشری برگزیده شده، آنها هم طبیعتاً سهم خودشان را طلب می‌‌کنند. به نظر من، این سهم‌خواهی‌ها خوب نیست؛ اما اینکه بخواهند با مشارکت خودشان، دولت را یاری بدهند، باید از این نوع رویکرد و نگرش استقبال کرد. اگر بخواهیم سهم‌خواهی کنیم، آن چیزهایی که ما می‌گوییم دولت موظف به اجرای آنها باشد، کار اشتباه و غیر اصولی است.
موسوی: آنچه از شواهد آشکار برمی‌آید، دعوای سختی است؛ زیرا اصلاح‌طلبان اعتقاد دارند آنچه توانست موجبات پیروزی روحانی را در انتخابات فراهم کند، رأی اصلاح‌طلبان بوده کما اینکه آنها در دوره گذشته هم معتقد بودند رفتن عارف به نوعی موجب پیروزی روحانی شد؛ اما خود روحانی و افراد منتسب به او همچنین اعتقادی ندارند و معتقدند اصلاح‌طلبان سهم عمده‌ای در پیروزی ایشان نداشتند. در این دوره هم چنین نگاهی دارند و معتقدند جریان اصلاح‌طلبی پایگاه و عقبه چندانی ندارد که بتواند مدعی بشود همه رأی روحانی به وسیله او ساماندهی شده، به همین دلیل هم الآن دچار یک کش‌وقوس هستیم. در این راستا، سعی می‌کنند بیشترین سهم را از دولت به دست بیاورند. تصورم بر این است که دولت می‌داند چهار سال سختی را پیش‌رو دارد، اگر به این فرصت دوباره‌ای که در اختیارشان قرار گرفت پاسخ مثبتی داده نشود، قطعاً دولت دچار افول و در افکار عمومی دچار تزلزل خواهد شد؛ لذا آنچه به واقعیت نزدیک‌تر است اینکه مسئولان ارشد و شخص آقای روحانی تمایل زیادی برای سپردن زمام دولت به اصلاح‌طلبان ندارند. آقای روحانی باهوش‌تر از اینهاست که بخواهد زمام اداره بخش عمده‌ای از دولتش را به کسانی بسپرد که در گذشته ثابت کردند چنانچه قدرت بگیرند و از نردبان بالا بروند آن نردبان را می‌شکنند. به همین دلیل یک چنین کاری نخواهد کرد، اما اگر تسلیم فشارهای اصلاح‌طلبان بشود به نظرم با توجه به اینکه اصلاح‌طلبان عموماً درگیر حاشیه‌های سیاسی هستند و به مطالبات حزبی و جناحی خودشان می‌اندیشند، ایرادات موجود در دولت یازدهم، در دولت دوازدهم افزون‌تر خواهد شد و از سویی دیگر سرعت افول دولت در افکار عمومی رشد بیشتری پیدا می‌کند.

*با توجه به اینکه دولت جدید آمریکا چند ماهی است که روی کار آمده، اما مدام شاهد تهدیدات آمریکایی‌ها هستیم، وظیفه دولت در قبال این موضوع چیست؟
زارع‌فومنی: باید سعی کنیم عظمت ایرانی و ایرانی بودن‌مان را به جهان نشان دهیم تا خدایی نکرده شخصیت و عزت‌مان زیر سؤال نرود. باید همواره شخصیت و شأن کشور و مردم‌مان را در نظر بگیریم و استفاده بهینه‌ای از آنها داشته باشیم.
موسوی: تنها مسیر دولت در این زمینه تغییرات، اتکا به ظرفیت‌های داخلی و ایجاد وحدت با دیگر ارکان حاکمیت است. به هر حال دشمن در دشمنی خود صرفاً بر یک بخش حاکمیت متمرکز نخواهد بود؛ یعنی دشمنی آمریکایی‌ها و غرب صرفاً محدود و خلاصه در یک بخش نیست، آنها کلیت نظام و حاکمیت را مورد هدف قرار داده‌اند و طبیعتاً در این وضعیت و با توجه به این مسائل و پیوستگی که میان اجزای مختلف نظام وجود دارد، بهترین راه‌حل برای دولت اولاً، کاهش سطح تنش‌ها و درگیری‌ها بین خود و بخش‌های دیگر حاکمیت است. این لحن تند و گزنده‌ای که گاهی در کلام رئیس‌جمهور و برخی از مسئولان دولتی نسبت به نهادهای دیگر وجود دارد، باید تغییر کند تا توان یک اجماع جدی در برابر تهدیدات برای شاکله نظام وجود داشته باشد و در درجه بعدی توجه جدی به ظرفیت‌های داخلی و تمرکز بر روی اقتصاد مقاومتی است تا اولاً، دشمن با دیدن این اجماع در نظام و ثانیاً بهره‌گیری درست دولت از ظرفیت‌های داخلی به این باور برسد که فشارها، تهدیدها و تحریم‌های او چندان منشأ اثر نبوده است.

*در عرصه داخلی کشور در چهار سال گذشته وزارتخانه‌های اقتصادی و فرهنگی عملکرد مطلوبی نداشته‌اند، به نظر شما ترکیب کابینه آینده به چه صورت باید باشد که دولت بتواند به مشکلات اقتصادی و فرهنگی غلبه کند؟
زارع‌فومنی: همان‌طوری ‌که رهبر معظم انقلاب در حوزه اقتصادی فرمودند، بحث اقتصاد مقاومتی یک بحث بسیار فراگیر است؛ یعنی دولت و همه ارکان نظام باید به این موضوع توجه داشته باشند و بحث اقتصاد مقاومتی را عملیاتی کنند. به عبارتی، رهبر حکیم انقلاب با تبیین اقتصاد مقاومتی راه را به ما نشان می‌دهند که ما چگونه می‌توانیم در اقتصاد موفق بشویم.
موسوی: حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و دفاعی دولت یک منظومه را با هم تشکیل می‌دهند و همه اجزای این مجموعه باید هم‌افزای باشند. مشکل اصلی کشور در این سال‌ها مسائل و مشکلات اقتصادی است؛ اما به طور طبیعی فرهنگ هوای تنفسی جامعه را تشکیل می‌دهد؛ یعنی اگر در یک فضای فرهنگی ما آن‌طور که باید مشکلات اقتصادی را حل نکنیم، به طور طبیعی هر روز شاهد اصطکاک و از بین‌ رفتن ظرفیت‌ها و توان دولت خواهیم بود. به هر حال، دولت اگر می‌خواهد در حوزه اقتصاد مقاومتی کاری جدی انجام دهد باید در حوزه فرهنگ و در حوزه علم توأمان حرکت کند. الآن بحث شرکت‌های دانش‌بنیان یک وجه مهم اقتصاد مقاومتی و زمینه رشد اقتصادی را فراهم می‌آورد. به طور طبیعی اگر می‌خواهیم اقتصاد مقاومتی داشته باشیم، باید دانشگاه‌ها و مراکز علمی ما این توانایی را داشته باشند که پاسخ دقیقی به حوزه اقتصاد ما بدهند. اگر بتوانیم فناوری و دانش پیشرفته را بومی کنیم، مانند حوزه هسته‌ای، نانو و انرژی؛ در این صورت تهدید دشمن بر ما تأثیری نخواهد داشت و این مستلزم آن است که وزارتخانه‌های علمی و کار دانشی همسو با این سیاست‌ها حرکت کنند. اقتصاد مقاومتی به فرهنگ مقاوم نیاز دارد تا بتواند در برابر تهاجم بیگانه و حملاتی که برای نابود کردن تفکر و ایمان مردم صورت می‌گیرد، مقاومت کند؛ لذا در دولت جدید آقای روحانی در حوزه‌های علمی، فرهنگی و آموزشی حتماً افرادی که در کابینه قرار می‌گیرند باید نسبت به مقاومت در برابر تهاجم همه‌جانبه‌ای که دشمن در عرصه‌های مختلف در پیش گرفته ایمان داشته باشند؛ چرا که با مقاومت می‌توانند در برابر دشمن بایستند. اگر فضای سیاسی و فرهنگی دولت همسو نباشد، با این تفکر و این نگاه دنبال حاشیه می‌روند. اگر حاشیه‌های فرهنگی و سیاسی، دولت را گرفتار کند و بخش عمده‌ای از تلاش و ظرفیت‌های دولت به این سمت کشیده بشود، انرژی دولت گرفته شده و آن بخش‌هایی که باید در خدمت مردم و فکر کردن برای رفع مشکلات مدنظر قرار بگیرد، درگیر مشکلات می‌شوند و فضای ناکارآمدی یک بار دیگر بر دولت سایه می‌اندازد.

*برخی از جریان‌های تندروی اصلاح‌طلب و معاندان با نظام به دنبال فشار به دولت برای استفاده از نیروهای تندرو در کابینه هستند، در صورت به کارگیری این نیروها، دولت با چه مشکلاتی مواجه خواهد شد؟
زارع‌فومنی: تندروها در همه طیف‌ها هستند. من معتقدم دولت نباید تسلیم آدم‌های تند بشود و باید همان روش اعتدال را ادامه بدهد تا بتواند به موفقیت دست یابد.
موسوی: اگر افراد حاشیه‌دار، مسئله‌دار و تولیدکننده حواشی بتوانند به دولت نفوذ کنند و مسئولیت‌ها را برعهده بگیرند، دولت امکان جدی را برای پرداختن به مسائل مهم کشور نخواهد داشت. هر روز درگیر حاشیه‌های ایجاد شده از سوی تندروها خواهد بود و عملاً نمی‌تواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد.

  مهدی عامری/ در آیات 38 تا 48 سوره مبارکه مدثر، گفت‌وگوی تکان‌دهنده‌ای بین اهل جنت و دوزخیان بیان شده است. اصحاب یمین در بهشت برین از گناهگاران می‌پرسند: «چه شده است که گرفتار جهنم شده‌اید؟»
پاسخی که گنهکاران می‌دهند، مضمون همان آیاتی است که پیشتر در سوره ماعون و فجر نیز به آنها اشاره شد. آنها می‌گویند ما جزو نمازگزاران نبودیم و مسکین را کمک و اطعام نمی‌کردیم! و در ادامه هم می‌گویند روز قیامت را دروغ می‌پنداشتیم! 
چنانچه ملاحظه می‌شود؛ اسباب آتش جهنم چند مورد است که نماز نخواندن، اطعام نکردن و خدمت ننمودن به خلق جزو آنها است.
این نشان از این دارد که در اسلام، تقوای فردی کارساز نیست و انسان باید علاوه بر سلوک فردی خود بر تقوای اجتماعی و خدمات عمومی نیز اهمیت بدهد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب تقوای اجتماعی، یعنی رعایت تقوای اسلامی مربوط به اجتماع که شامل حمایت از محرومین و مظلومین می‌شود.
نمی‌شود کسی به تنهایی در پی کسب معنویت و تقوا برآید، اما به جامعه و اطراف خود توجهی نکند! اینکه انسان از درد دیگران، دردمند نمی‌شود و غصه سایرین برای او گران نمی‌آید؛ در مرحله اول از کمبود تقوا ناشی می‌شود. بعد معرفتی اسلام با بعد عملی آن در هم تنیده است. همان‌گونه که ترک نماز نشان از بی‌تقوایی فرد دارد و ثمره آن دوزخ است، ترک اطعام نیز در جامعه موجب بلا خواهد شد.
در جامعه اسلامی، افراد باید همان‌گونه که بدون ریا و خالصانه در پی عبادات می‌روند، بدون منت و اذیت دیگران مجاهدانه به دیگران خیر برسانند.
تلفیق خدمت بی‌منت و عبادت بی‌ریا را می‌توان در اردوهای جهادی مشاهده کرد، آنجا که توسل و تضرع و عبادت با خدمت و کار و تلاش عجین گشته و ثمره‌اش معنویت اجتماعی و همدلی و مهربانی عمومی است.

مرحوم آیت‌الله مشکینی(ره)
بندگان خدا تقوا را مراعات کنید. تقوا بهترین وسیله‌ زندگی شما در یک عالم همیشگی است. آدم بی‌تقوا در آن جهان فقیر است، آدم بی‌تقوا در آن جهان اسیر است، زندانی است، شلّاق می‌خورد، شکنجه می‌بیند، آبروی او می‌ریزد. 

بهشتی‌های بی‌آبرو!
روایت است که گاهی بعضی از مسلمان‌ها، مؤمنینی که موقّتاً به جهنّم رفته بودند، از جهنّم نجات پیدا می‌کنند و وارد بهشت می‌شوند، در پیشانی آنها نوشته می‌شود که اینها آزاد شده از جهنّم هستند. وقتی که میان مسلمان‌ها و مؤمنین اهل بهشت وارد می‌شوند شرمنده می‌شوند، همه می‌گویند: «شما چقدر در جهنّم بودی؟ با چه کسانی دوست بودی؟ فرعون را در آن‌جا دیدی؟ فلان آقا را دیدی؟ شما با یکدیگر بودید؟» بعد اینها از خدا درخواست می‌کنند خدایا آبروی ما در بهشت رفت، این از پیشانی ما زائل بشود. 
در روایتی امام صادق(ع) می‌فرمایند: «چقدر زشت است بنده‌ی مؤمن خدا، آبرو رفته به بهشت برود. عرض می‌کنند که آقا چگونه می‌شود که آبروی او برود و به بهشت هم برود؟ می‌فرمایند: این‌طور، متّقی باشید که به جهنّم نروید، عذاب جهنّم قابل تحمل نیست، ما نمی‌فهمیم که جهنّم چه خبر است؟ عذاب الهی چیست؟ خدایا ما را از جهنّم خود محافظت بفرما، ما را جزء بندگان شایسته‌ خود و جزء بندگان نیک خود که از اول مرگ در خوشی و رحمت تو وارد می‌شوند، قرار بده.»

انس با قرآن
مهم‌ترین حادثه‌ تاریخ، مهم‌ترین حادثه‌ای که از بدو خلقت تا روز قیامت نظیر آن واقع نشده، نزول قرآن است. قرآن کتاب آسمانی بزرگ و آخرین کتاب برای بشر که تا بشر، بشر است، کتاب بشر است و نه فقط در دنیا، در آخرت هم این کتاب را خواهید خواند. قاری اهل جنّت که حضرت داوود است، آنجا چه می‌خواهد بخواند؟ همین قرآن را می‌خواند. این قرآن آنجا هم خوانده می‌شود و روایت می‌گوید هر کس از قرآن هر قدر می‌داند، می‌گویند بخوان و بالا برو، هر چه بیشتر بداند و حفظ باشد، درجه‌ او بالاتر و بالاتر می‌رود. 
این کتاب الهی را مغتنم بشمارید. با این کتاب اُنس پیدا کنید، مأنوس بشوید، کتاب الهی که از پروردگار به وسیله‌ فرشته‌های متعدد بر قلب نازنین پیغمبر وارد شد و از زبان مبارک ایشان تحویل جامعه داده شد، این کتاب را بخوانید. اگر سواد ندارید، بشنوید. از رادیو می‌خوانند گوش بدهید، کسی را بیاورید بخواند و شما گوش بدهید، صدای پروردگار است. 
وقتی که «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» می‌گویند؛ این صوت پروردگار است که به شما و به گوش شما می‌رسد و خطاب می‌کند، بنده‌ مؤمن من و آن عارف می‌گوید والله لذّت اینکه خدا به من خطاب می‌کند از روح من نمی‌رود. این کتاب را محترم بشمارید. 
خدا به حضرت موسی(ع) خطاب فرمود؛ «ای موسی در مقابل من مانند بنده‌ ذلیل بایست و نماز بخوان و تورات را با آهنگ خوش بخوان و روح خود را صفا بده.» این برای آن است. شما مسلمین هم همین‌طور این قرآن را بخوانید.  

ترس‌های رسول خدا!
یک روایت به تناسب این قرآن برای دوستان عرضه می‌دارم، روایت مشهور است، پیامبر گرامی اسلام جمله‌ای فرمودند و توصیه‌ای کردند که در ضمن این به قرآن هم اشاره فرموده‌اند. روزی به مردم فرمودند: «أَخافُ‏ عَلَيْكُم‏» من پنج چیز است که بعد از خود نسبت به امت خود می‌ترسم. 
یک «اسْتِخْفَافاً بِالدِّين‏» می‌ترسم امت من بعد از من دین خدا را بی‌اهمیت بشمارند. دین در میان مردم به اندازه‌ دنیا اهمیت نداشته باشد. دین در میان مردم کم‌اهمیت باشد. امروز دنیا این‌طور است. حتّی مسلمین جهان هم همین‌طور هستند. حساب نکنید که یک قطعه‌ای در دنیا به نام ایران پیدا شده و یک روح‌الله اعظمی پیدا شده و این کشور را از جا حرکت داده، از خواب غفلت بیدار کرده، حرکت کرده‌اند و خود را از دست اجانب و طاغوت‌ها نجات داده‌اند، مستقل و آزاد شده‌اند، ماه رمضان مدام در مساجد، رادیو و تلویزیون قرآن است، این سعادتی است که شما دارید.
 با این قرآن مأنوس بشوید. پیامبر(ص) می‌فرماید: «می‌ترسم زمانی بیاید که ملّت به دین خود اهمیت ندهند و امروز غالب مسلمان‌ها همین‌طور هستند. دین اهمیت ندارد حالا غیر مسلمان که مفهوم دین را نمی‌فهمد.»
دوم «بَيْعَ الْحُكْمِ» خدای ناکرده حکم را بفروشند. یعنی اعوذ بالله در حکم خود، در قضاوت خود، رشوه بگیرند. إن‌شاءالله در کشور ما چنین چیزی نیست و نخواهد بود؛ اما پیامبر(ص) از این می‌ترسید، این خطر بزرگی است. رشوه در میان هر ملّتی پیدا شد بدبختی آن ملّت شروع می‌شود.
سوم «قَطِيعَةَ الرَّحِم‏» می‌ترسم امت من به اقوام خود خیلی اهمیت ندهند، صله‌ رحم نکنند، پدر، مادر، برادر، خواهر و اقوام، می‌ترسم امّت من صله‌‌رحم نکنند، قطع رحم کنند. در روز قیامت از هر انسانی، از چیزهایی، سؤال می‌شود از آن جمله صله‌‌رحم است. نکند سر نزنیم، نکند احوالپرسی نکنیم، برادر و خواهر و اقوام دور و نزدیک باید با هم رابطه داشته باشید، گرم بگیرید، سوغاتی بدهید، اگر ندارند کمک مالی بکنید، با زبان، با مسافرت، با دعوت کردن، به هر نحوی که باشد توصیه‌ پروردگار این است که صله‌‌رحم کنید و شاید در میان ثواب‌های الهی بالاتر از صله‌‌رحم ثوابی نباشد. در قرآن اول توحید بعد احترام و صله‌‌رحم است. می‌ترسم قطع رحم کنند. 
حداقل یک نامه بنویس به فلان اقوام خود هر کجا است، بگویید؛ فلانی من این روایت را شنیدم و الآن با این نامه می‌خواهم به شما اظهار ارادت کنم، شما را دعا می‌کنم، شما را دوست دارم، إن‌شاءالله دعا می‌کنم شما هم ما را دعا کنید، هر وقت بتوانم خدمت‌هایی انجام می‌دهم. صله‌رحم را انجام بدهید. 
 «وَ أَنْ تَتَّخِذُوا الْقُرْآنَ مَزَامِير» می‌ترسم یک وقتی امت من قرآن را همراه وسایل موسیقی قرار بدهند، هم قرآن خوانده بشود و هم یک طرف موسیقی باشد. می‌ترسم قرآن مزامیر بشود، توأم با نی و چنگ و دف بشود، می‌ترسم یک روزی مردم قرآن را توأم با مزامیر انجام بدهند و إن‌شاءالله امیدواریم که چنین چیزی را نگذاریم که انجام بگیرد. 
«تُقَدِّمُونَ أَحَدَكُمْ وَ لَيْسَ بِأَفْضَلِكُم‏» در آخر می‌فرمایند: «می‌ترسم یک وقتی کسانی که لیاقت ندارند پست‌ها را حیازت کنند، آن کسی که لیاقت یک پستی را ندارد آن پست را به او بدهند.» بنابراین این هم از چیزهایی است که پیغمبر گرامی از آن می‌ترسید. این مسئله به دولت ما، به بزرگان ما، به سران کشور ما مربوط است. این پیامبر(ص) است که آنها را نصیحت می‌کند، نکند پست‌ها را به کسی که اهل آن نباشد، روی یک روابطی ضوابط را گم کنید، یک مقام شامخی را به یک انسان نالایق بدهید. هم به آن مقام ظلم کردید، و هم به آن شخص ظلم کردید. مقام را ظلم کردید ضایع شد و آن شخص را ظلم کردید و او را به فوق آنچه که قدرت دارد، تحمیل کردید. 
می‌فرمایند: «تُقَدِّمُونَ أَحَدَكُمْ وَ لَيْسَ بِأَفْضَلِكُم‏» می‌ترسم زمانی برسد کسانی که لیاقت حضور در مجلس شورای اسلامی را ندارند آنجا او را جا بدهند و راه بدهند، این تقصیر، تقصیری است که عفو نمی‌شود و باید در این قسمت إن‌شاءالله فکر کنیم، کسانی که خدا دوست دارد باید در مقام‌ها و پست‌ها قرار بگیرند.

احنف‌بن‌قیس‌ـ 2

در زمان خلیفه دوم احنف فردی معتمد در دستگاه حاکمیت بود. او در این زمان نخستین بار با نمایندگان بنی‌تمیم به مدینه آمد، خلیفه که هنوز از اسلام و وفاداری او اطمینان نداشت یک‌سال او را تحت نظارت قرار داد و آزمود. خلیفه چون از وفاداریش مطمئن شد، به ابو‌موسی اشعری نوشت که احنف را با لشکر به فتح خراسان بفرستد و حتی برخی گفته‌اند که اعلام کرد که او را مشاور خود قرار دهد.
بنابراین تحت فرماندهی ابوموسی راهی ایران شد. بر مبنای روایات تاریخی احنف در ۲۲ ق، یعنی اواخر روزگار عمر به خراسان رفت و اندکی پس از آن به اصفهان هجوم برد. تحت فرماندهی «عبدالله‌بن‌بُدَیل» به یهودیه اصفهان تاخت و آنجا را تصرف کرد و در همین ایام کاشان را نیز فتح کرد.
احنف سپس برای مقابله با یزدگرد ساسانی که در صدد گردآوری لشکر بود، به خراسان رفت و پس از فتح هرات به مرو رفت و کسانی را به فتح نیشابور و سرخس فرستاد. یزدگرد مرو را رها کرد و احنف سر در پی او نهاد و مرورود را نیز گرفت و به تعقیب یزدگرد به بلخ رفت؛ اما لشکر کوفه پیش از او یزدگرد را فراری داده و بلخ را تصرف کرده بودند. احنف به مرورود بازگشت و فرد دیگری را به فتح تخارستان فرستاد و خود فتح‌نامه به عمر نوشت. خلیفه دستور داد که به همان اندازه بسنده کند و از جیحون نگذرد.  وی مدتی والی خراسان بود و پس از آن دوباره به بصره بازگشت و در جایگاه رهبر بنی تمیم نقش‌های سیاسی مهمی داشت. او همچنین در لشکر فتح نیشابور حضور داشت، به طوری که مقدمه آن لشکر برعهده وی بود. فرمانده این سپاه، شخصی به نام «ابن‌عامر» بود. مردمی از هرات، در مقابل احنف صف‌آرایی کردند که احنف بر ایشان غالب شد و نیشابور را به تصرف خود درآورد.
پس از آنکه لشکر اسلام یک بار در اهواز شکست خورد، احنف، نامه‌ای به خلیفه نوشته و از وی یاری طلبید و خلیفه هم عقبه را مأمور این کار کرد، عقبه مردم را جمع کرد و مضمون نامه عمر را به آنها خبر داد. تعدادی از سران بصره از جمله احنف‌بن‌قیس این استمداد را اجابت کردند و در نهایت، در این نبرد مسلمین به پیروزی دست یافتند.  در پایان نبرد مسلمین با ایرانیان در منطقه اهواز، صلح‌نامه‌ای میان دو طرف منعقد شد. بعد از اتمام این جنگ نماینده خلیفه دوم در بصره، یعنی عقبه، هیئتی از نمایندگان نزد عمر فرستاد که جمعی از مردم بصره نیز در میان آنها حضور داشتند، از جمله این افراد احنف بود که در آن زمان ایام جوانی را سپری می‌کرد. عمر به آنها گفت هرچه درخواست دارید، بگویید تا انجام دهم. هر یک از آنها حاجت و درخواست شخصی خود را مطرح کرده و همه گفتند: «می‌خواهیم حاجات شخصی ما برآورده شود.» در میان آنها فقط احنف‌بن‌قیس بود که از مصلحت شخصی خود سخنی نگفت، بلکه درباره مصالح عمومی و مشکلات مردم به این صورت با خلیفه گفت‌وگو کرد: «‌ای امیرالمؤمنین، باید دانست که اهل کوفه در محلی منزل گزیده و زیست می‌کنند که گرداگرد آنها آب روان و چشمه‌سار و چمن‌ها و باغ‌های خرم و بهشت‌ها احاطه کرده، ولی ما اهل بصره در یک زمین شوره‌زار، سست و مرطوب و پرآب منزل کرده‌ایم. یک طرف آن بیابان خشک بی‌آب و علف، و طرف دیگر دریای شور و تلخ است. خانه ما تنگ و تاریک و راه باریک و عده قرون و بزرگان و خردمندان ما کم و دلیران امتحان داده بسیار هستند، یک درهم نزد ما سرمایه بزرگ بشمار می‌آید و... تو‌ ای امیر روزی ما را توسعه بده و تأمین کن تا بتوانیم به زندگانی خود ادامه دهیم»، وقتی عمر این سخنان احنف را شنید خواسته وی را اجابت کرد و سهم آنها را افزایش داد.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی در وصف مقام علمی حضرت معصومه(س) می‌گوید: جمعى از شيعيان وارد مدينه شدند تا از امام کاظم(ع) سؤالات‌شان را بپرسند، اما حضرت در سفر بودند؛ سؤالات را تحويل خانواده حضرت دادند. به هنگام بازگشت به وطن براى خداحافظى به خانه حضرت رفتند. حضرت معصومه(س)‏ جواب سؤالات آنها را داد. در مسير بازگشت امام كاظم(ع) را ملاقات كرده و ماجرا را براى آن حضرت گفتند. امام نوشته را مطالعه كردند. پاسخ‏هاى حضرت معصومه(ع) صحيح بود. امام سه بار فرمودند: «فِداها ابُوها».