بندگان خدا تقوا را مراعات کنید. تقوا بهترین وسیله زندگی شما در یک عالم همیشگی است. آدم بیتقوا در آن جهان فقیر است، آدم بیتقوا در آن جهان اسیر است، زندانی است، شلّاق میخورد، شکنجه میبیند، آبروی او میریزد.
بهشتیهای بیآبرو!
روایت است که گاهی بعضی از مسلمانها، مؤمنینی که موقّتاً به جهنّم رفته بودند، از جهنّم نجات پیدا میکنند و وارد بهشت میشوند، در پیشانی آنها نوشته میشود که اینها آزاد شده از جهنّم هستند. وقتی که میان مسلمانها و مؤمنین اهل بهشت وارد میشوند شرمنده میشوند، همه میگویند: «شما چقدر در جهنّم بودی؟ با چه کسانی دوست بودی؟ فرعون را در آنجا دیدی؟ فلان آقا را دیدی؟ شما با یکدیگر بودید؟» بعد اینها از خدا درخواست میکنند خدایا آبروی ما در بهشت رفت، این از پیشانی ما زائل بشود.
در روایتی امام صادق(ع) میفرمایند: «چقدر زشت است بندهی مؤمن خدا، آبرو رفته به بهشت برود. عرض میکنند که آقا چگونه میشود که آبروی او برود و به بهشت هم برود؟ میفرمایند: اینطور، متّقی باشید که به جهنّم نروید، عذاب جهنّم قابل تحمل نیست، ما نمیفهمیم که جهنّم چه خبر است؟ عذاب الهی چیست؟ خدایا ما را از جهنّم خود محافظت بفرما، ما را جزء بندگان شایسته خود و جزء بندگان نیک خود که از اول مرگ در خوشی و رحمت تو وارد میشوند، قرار بده.»
انس با قرآن
مهمترین حادثه تاریخ، مهمترین حادثهای که از بدو خلقت تا روز قیامت نظیر آن واقع نشده، نزول قرآن است. قرآن کتاب آسمانی بزرگ و آخرین کتاب برای بشر که تا بشر، بشر است، کتاب بشر است و نه فقط در دنیا، در آخرت هم این کتاب را خواهید خواند. قاری اهل جنّت که حضرت داوود است، آنجا چه میخواهد بخواند؟ همین قرآن را میخواند. این قرآن آنجا هم خوانده میشود و روایت میگوید هر کس از قرآن هر قدر میداند، میگویند بخوان و بالا برو، هر چه بیشتر بداند و حفظ باشد، درجه او بالاتر و بالاتر میرود.
این کتاب الهی را مغتنم بشمارید. با این کتاب اُنس پیدا کنید، مأنوس بشوید، کتاب الهی که از پروردگار به وسیله فرشتههای متعدد بر قلب نازنین پیغمبر وارد شد و از زبان مبارک ایشان تحویل جامعه داده شد، این کتاب را بخوانید. اگر سواد ندارید، بشنوید. از رادیو میخوانند گوش بدهید، کسی را بیاورید بخواند و شما گوش بدهید، صدای پروردگار است.
وقتی که «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» میگویند؛ این صوت پروردگار است که به شما و به گوش شما میرسد و خطاب میکند، بنده مؤمن من و آن عارف میگوید والله لذّت اینکه خدا به من خطاب میکند از روح من نمیرود. این کتاب را محترم بشمارید.
خدا به حضرت موسی(ع) خطاب فرمود؛ «ای موسی در مقابل من مانند بنده ذلیل بایست و نماز بخوان و تورات را با آهنگ خوش بخوان و روح خود را صفا بده.» این برای آن است. شما مسلمین هم همینطور این قرآن را بخوانید.
ترسهای رسول خدا!
یک روایت به تناسب این قرآن برای دوستان عرضه میدارم، روایت مشهور است، پیامبر گرامی اسلام جملهای فرمودند و توصیهای کردند که در ضمن این به قرآن هم اشاره فرمودهاند. روزی به مردم فرمودند: «أَخافُ عَلَيْكُم» من پنج چیز است که بعد از خود نسبت به امت خود میترسم.
یک «اسْتِخْفَافاً بِالدِّين» میترسم امت من بعد از من دین خدا را بیاهمیت بشمارند. دین در میان مردم به اندازه دنیا اهمیت نداشته باشد. دین در میان مردم کماهمیت باشد. امروز دنیا اینطور است. حتّی مسلمین جهان هم همینطور هستند. حساب نکنید که یک قطعهای در دنیا به نام ایران پیدا شده و یک روحالله اعظمی پیدا شده و این کشور را از جا حرکت داده، از خواب غفلت بیدار کرده، حرکت کردهاند و خود را از دست اجانب و طاغوتها نجات دادهاند، مستقل و آزاد شدهاند، ماه رمضان مدام در مساجد، رادیو و تلویزیون قرآن است، این سعادتی است که شما دارید.
با این قرآن مأنوس بشوید. پیامبر(ص) میفرماید: «میترسم زمانی بیاید که ملّت به دین خود اهمیت ندهند و امروز غالب مسلمانها همینطور هستند. دین اهمیت ندارد حالا غیر مسلمان که مفهوم دین را نمیفهمد.»
دوم «بَيْعَ الْحُكْمِ» خدای ناکرده حکم را بفروشند. یعنی اعوذ بالله در حکم خود، در قضاوت خود، رشوه بگیرند. إنشاءالله در کشور ما چنین چیزی نیست و نخواهد بود؛ اما پیامبر(ص) از این میترسید، این خطر بزرگی است. رشوه در میان هر ملّتی پیدا شد بدبختی آن ملّت شروع میشود.
سوم «قَطِيعَةَ الرَّحِم» میترسم امت من به اقوام خود خیلی اهمیت ندهند، صله رحم نکنند، پدر، مادر، برادر، خواهر و اقوام، میترسم امّت من صلهرحم نکنند، قطع رحم کنند. در روز قیامت از هر انسانی، از چیزهایی، سؤال میشود از آن جمله صلهرحم است. نکند سر نزنیم، نکند احوالپرسی نکنیم، برادر و خواهر و اقوام دور و نزدیک باید با هم رابطه داشته باشید، گرم بگیرید، سوغاتی بدهید، اگر ندارند کمک مالی بکنید، با زبان، با مسافرت، با دعوت کردن، به هر نحوی که باشد توصیه پروردگار این است که صلهرحم کنید و شاید در میان ثوابهای الهی بالاتر از صلهرحم ثوابی نباشد. در قرآن اول توحید بعد احترام و صلهرحم است. میترسم قطع رحم کنند.
حداقل یک نامه بنویس به فلان اقوام خود هر کجا است، بگویید؛ فلانی من این روایت را شنیدم و الآن با این نامه میخواهم به شما اظهار ارادت کنم، شما را دعا میکنم، شما را دوست دارم، إنشاءالله دعا میکنم شما هم ما را دعا کنید، هر وقت بتوانم خدمتهایی انجام میدهم. صلهرحم را انجام بدهید.
«وَ أَنْ تَتَّخِذُوا الْقُرْآنَ مَزَامِير» میترسم یک وقتی امت من قرآن را همراه وسایل موسیقی قرار بدهند، هم قرآن خوانده بشود و هم یک طرف موسیقی باشد. میترسم قرآن مزامیر بشود، توأم با نی و چنگ و دف بشود، میترسم یک روزی مردم قرآن را توأم با مزامیر انجام بدهند و إنشاءالله امیدواریم که چنین چیزی را نگذاریم که انجام بگیرد.
«تُقَدِّمُونَ أَحَدَكُمْ وَ لَيْسَ بِأَفْضَلِكُم» در آخر میفرمایند: «میترسم یک وقتی کسانی که لیاقت ندارند پستها را حیازت کنند، آن کسی که لیاقت یک پستی را ندارد آن پست را به او بدهند.» بنابراین این هم از چیزهایی است که پیغمبر گرامی از آن میترسید. این مسئله به دولت ما، به بزرگان ما، به سران کشور ما مربوط است. این پیامبر(ص) است که آنها را نصیحت میکند، نکند پستها را به کسی که اهل آن نباشد، روی یک روابطی ضوابط را گم کنید، یک مقام شامخی را به یک انسان نالایق بدهید. هم به آن مقام ظلم کردید، و هم به آن شخص ظلم کردید. مقام را ظلم کردید ضایع شد و آن شخص را ظلم کردید و او را به فوق آنچه که قدرت دارد، تحمیل کردید.
میفرمایند: «تُقَدِّمُونَ أَحَدَكُمْ وَ لَيْسَ بِأَفْضَلِكُم» میترسم زمانی برسد کسانی که لیاقت حضور در مجلس شورای اسلامی را ندارند آنجا او را جا بدهند و راه بدهند، این تقصیر، تقصیری است که عفو نمیشود و باید در این قسمت إنشاءالله فکر کنیم، کسانی که خدا دوست دارد باید در مقامها و پستها قرار بگیرند.