محمدباقر عباسی*/ یکی از ویژگی‌هایی که داعش را از دیگر گروه‌های تروریستی و افراطی متمایز می‌کند، حضور فعال و تأثیرگذار آن در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی است که با مهارت زیاد صورت می‌گیرد و ابزار خاصی است که شامل استفاده از تکنیک‌های پیشرفته صوتی و تصویری برای جذب هر چه بیشتر مخاطبان می‌شود. داعش با قدرت‌نمایی در تولیدات رسانه‌ای و تنوع آن مکتبی به نام «رسانه جهادی» راه انداخت. اولین بار گروه «التوحید و الهجره» به رهبری ابومصعب الزرقاوی هسته‌های اولیه داعش را با سر بریدن یک گروگان آمریکایی به نام «یوجین آرمسترانگ» بنا گذاشت. داعش فیلم سَر بریدن آرمسترانگ را در یوتیوب منتشر کرد که در آن زمان آمریکا اعلام کرد الزرقاوی شخصاً عامل سربریدن وی بوده است.
مهارت داعش در استفاده از فضای مجازی و انتشار فیلم‌های مخوف از اعدام‌های دسته‌جمعی در میادین و سَر بُریدن قربانیان در صفحات و شبکه‌های اجتماعی به ‌اضافه انتشار مجلات و مقالات متعدد به‌ خوبی بیان‌کننده حضور فعال و اثرگذار این گروه تروریستی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی است. 
داعش با تولید و پخش فیلم‌های تبلیغاتی مختلف، انتشار مجلات و مقاله به زبان‌های مطرح جهان به دنبال شکار نیروهای جوان و تندرو برآمد تا از این راه تندروها را به مهاجرت و استقرار تحت خلافت ادعایی خود ترغیب کند که موفق شد جوانان و حتی دختران و زنان را از نقاط مختلف جهان جذب کند.
داعش در توئیتر حضور قوی و برخطی دارد و روزانه اکانت‌های حمایتی زیادی دارد که با فعالیت مداوم در اخبار و برنامه‌های مورد نظر داعش سهیم هستند؛ به ‌این‌ ترتیب از این طریق درصدد تحقق یکی از راهبردی‌ترین اهداف خود یا همان جذب نیرو برآمد که توئیتر را می‌توان مهم‌ترین ابزار رسانه داعش دانست؛ به ‌ویژه اینکه این گروه توئیت‌های خود را ابتدا به زبان انگلیسی و سپس در سطحی اندک و ناچیز به زبان عربی ارسال می‌کند.
داعش تلاش می‌کند گروه‌های مختلف را جذب کند و مفاهیم زیادی را رواج دهد و با این کار دیگران را به تسلیم شدن در برابر خود و سرکردۀ داعش سوق دهد که عملاً بیشتر جوانان که جذب قدرت‌نمایی داعش شده بودند، به ‌صف آن پیوستند. لحن داعش مبتنی بر ایجاد ترس و وحشت و تکیه ‌بر پیروزی‌های میدانی بود تا از این راه روحیه مبارزه‌جویانه دشمن را تضعیف کند؛ اما برخی از مخاطبان آن اهل تسنن بودند که داعش تلاش می‌کرد آنان را به پیوستن به خود متقاعد کند. داعش همچنین خطاب به اهل تسنن آنان را به کمک کردن به مبارزان و ارائه کمک در زمینه‌های مختلف فراخوانده و درباره ادامه دشمنی به آنان هشدار می‌داد و در واقع تلاش می‌کرد با تحریک عاطفی آنان را به خود ملحق کند.
لحن داعش اما در برابر شیعه، مبتنی بر کشتار و سَر بُریدن و به‌طورکلی ایجاد ترس و وحشت است. این گروه درباره پیروان دیگر ادیان، از جمله مسیحیان و ایزدی‌ها نیز همین شیوه را در پیش گرفت، به ‌اضافه اینکه آنان را به پرداخت مالیات و اطاعت از خلافت ادعایی مجبور می‌کرد. داعش در مناطق تحت اشغال خود دفاتر رسانه‌ای به راه انداخت و رادیوی آن نیز به «البیان» معروف است که مرکز پخش آن استان نینوا بوده و اخبار میدانی و تبلیغات داعش از آن پخش می‌شود.
یکی دیگر از اقدامات تبلیغی و رسانه‌ای مطرح داعش استفاده از لباس نارنجی‌رنگ است که ویژگی واحد و تکراری همه فیلم‌های داعش است و در آن قربانیان داعش به مسلخ مرگ بُرده می‌شوند؛ اما دلیل انتخاب این رنگ چیست و داعش با انتخاب آن به دنبال ارسال چه پیامی و به چه کسانی است؟
در این زمینه باید گفت، رنگ نارنجی که داعش بر تن گروگان‌های خود می‌کند، برگرفته از لباس زندانیان گوانتانامو و نماد مشترک تصاویر گروگان‌هایی است که اعدام در انتظار آنان است. گروه تروریستی داعش با انتخاب این رنگ درصدد برآمد به غرب واکنش نشان دهد؛ به این معنی که در پی آغاز عملیات نظامی آمریکا در افغانستان، زندان گوانتانامو نیز در سال 2002 در خاک کوبا تأسیس شد و از همان ابتدا از لباس نارنجی برای زندانیان استفاده می‌شد؛ بنابراین داعش نیز به‌ منظور ابراز تنفر از آمریکا از رنگ نارنجی استفاده کرد.
* کارشناس ارشد علوم سیاسی


 مصطفی قربانی/ «نو‌اصولگرایی» کلیدواژه‌ای بود که هفته گذشته محمدباقر قالیباف، شهردار تهران مطرح کرد. وی در نامه‌ای خطاب به جوانان با بیان‌ اینکه تغییرِ اساسی در نحوه کنش جریان اصولگرایی جزء مطالبات امروز است، تأکید کرد که باید حرکت در راستای «نو‌اصولگرایی» هرچه سریع‌تر آغاز شود.
ضمن اینکه نو شدن و نوگرایی برای هر کنش‌گری یک ضرورت اساسی است و این موضوع در ذات خود مطلوبیت دارد، به نظر می‌رسد که تجربه موفق نشدن یا حداقل پیروز نشدن قاطع در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، انتخابات مجلس و خبرگان سال 94، انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و ریاست‌جمهوری در سال 96، سبب شکل‌گیری این ایده شده است که کیفیت کنش و واکنش‌های این جریان در حوزه سیاست و سیاست‌ورزی به بازخوانی نیاز دارد. در عین حال، هرچند این موضوع چندان در میان اصولگرایان عمومیت نیافته، اما از درک شرایط متغیر و متحول اجتماعی از سوی اصولگرایان حکایت دارد. 
با این حال، آنچه اکنون با عنوان «نواصولگرایی» از آن بحث می‌شود، موضوعی است که پیش از این اصلاح‌طلبان نیز مطرح کرده‌اند. سال 93 محمدرضا تاجیک، از نظریه‌پردازان جریان مذکور، از ضرورت نواصلاح‌طلبی سخن گفت. بنابراین، اکنون که جریان‌های عمده‌ سیاسی کشور ضرورت نو شدن و نوگرایی را احساس کرده‌اند، سؤال این است که سمت‌و‌سوی این نوگرایی باید چگونه باشد؟ 
تجربه حدود سه دهه فعالیت سیاسی،‌ جریانی و حزبی در قالب دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا، حاوی نقاط و نکات قوت و ضعف فراوان در کارنامه‌ عملکردی آنها است که به طور طبیعی اکنون هم زمان لازم برای تشخیص این نقاط سپری شده و هم فرصت مناسب برای تقویت این دو جریان وجود دارد. با وجود این، اگرچه کیفیت این نوگرایی بیشتر مسئله‌ای داخلی و در حوزه صلاحیت خود این جریان‌ها است؛ اما با توجه به شرایط عینی و گفتمانیِ پیش‌روی انقلاب اسلامی توجه به چند نکته ضروری است:
1ـ واقعیت آن است که تجربه‌ حدود سه دهه فعالیت این دو جریان در کشور نشان می‌دهد رقابت میان آنها در برخی موارد سبب سیاسی‌کاری، جنجال‌آفرینی، پرونده‌سازی، تخریب همدیگر، پررنگ شدن حاشیه‌ها و... شده است که این مسئله باید در روند نو شدن این دو جریان مرتفع شود. درواقع، رقابت‌های میان این دو جریان در برخی موارد سبب انسداد امر سیاسی در کشور شده و بیشتر هزینه‌بردار بوده که این مسئله باید حل‌وفصل شود.
2ـ کنش ‌و واکنش سیاسی این دو جریان بیش از آنکه به کارآمدی و افزایش کارایی در مدیریت کشور معطوف باشد، معطوف به مباحث سیاسی بوده است. از این ‌رو، نگاه‌های عملی‌تری که معطوف به کارآمدی و توفیق در حل مشکلات کشور باشد، باید در این دو جریان تقویت شود.
3ـ انقلابی‌گری، استکبارستیزی، لزوم توجه به تقویت ساخت درونی، توجه به استحکام و عمل به اصول هفت‌گانه هندسه انقلاب اسلامی، سرمشق قراردادن خط امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، نفوذناپذیری و مقابله با نفوذ دشمن، توجه به جهادگری و مدیریت جهادی، تقویت جهاد کبیر در برابر استکبار و... مهم‌ترین دال‌های گفتمان انقلاب اسلامی در اوضاع کنونی هستند که باید در منظومه فکری و گفتمانی جریان‌های سیاسی، جایگاه درخور و شایسته‌ای را در روند نوگرایی آنها داشته باشند.
4ـ طبیعتاً نوگرایی با جوان‌گرایی هم‌ذات بوده و تحقق خواسته‌ها، انتظارات و بایسته‌ها در مسیر نوگرایی نیز منوط به اعتماد به جوانان و آماده‌سازی آنها برای پذیرش مسئولیت‌های خطیر انقلاب در برهه‌ها و سال‌های آتی است. البته این نباید به معنای نادیده‌گرفتن تجربیات و مهارت‌های نسل اولِ ورزیده و متعهد انقلاب باشد؛ بلکه این نسل باید ضمن راهبری نسل جوان، تجربیات خود را در اختیار نسل جوان قرار دهد. 
5ـ نوگرایی عنوانی جذاب است که گفتن آن آسان، اما عمل کردن به آن شاید دشوار و پیچیده باشد. انتظار می‌رود که جریان‌های سیاسی با پذیرش سختی‌های این مسیر، نو‌ شدن را در عمل معنا بخشند و نه صرفاً آن را در حد حرف و سخن باقی بگذارند.

صبح صادق پیامدهای تحریم‌های جدید آمریکا را بررسی می‌کند
 محمدرضا کلهر/ مجلس نمایندگان آمریکا روز سه‌شنبه نسخه جدید طرح تحریم ایران را با ۴۱۹ رأی موافق در برابر تنها ۳ رأی مخالف تصویب کرد. این طرح در حالی در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد که نسخه قبلی آن با عنوان «قانون مقابله با اقدامات بی‌ثبات‌کننده ایران» ماه گذشته با ۹۸ رأی موافق در برابر تنها ۲ رأی مخالف در مجلس سنا به تصویب رسیده بود؛ اما از آنجا که طبق قانون اساسی آمریکا، مبدأ مصوباتی مانند لوایح تحریمی که می‌توانند منشأ درآمدی برای دولت باشند باید مجلس نمایندگان باشد نه مجلس سنا، نسخه جدیدی از آن از سوی این مجلس مطرح شد، با این تفاوت که این بار علاوه بر تحریم‌های روسیه، تحریم‌های مربوط به کره‌شمالی نیز به عنوان متمم به آن اضافه شد. این لایحه اکنون برای تبدیل شدن به قانون باید مجدداً به تصویب سنا برسد و رئیس‌جمهور آمریکا نیز در نهایت آن را امضا کند.
برخی مفاد این طرح درباره ایران به شرح زیر است:
بخش اول: این بخش شامل عنوان کوتاه «موشک‌های بالستیک ایران و قانون اجرای تحریم‌های بین‌المللی» است.
بخش دوم: تحریم‌های مربوط به تلاش‌های دولت ایران در رابطه با کالاها، خدمات و فناوری‌های مرتبط با موشک بالستیک.
این بخش که شامل عناصر اصلی این طرح است به ۹ زیرگروه تقسیم می‌شود:
۱ـ در این بخش یافته‌های مهم تشریح می‌شوند. این امر روشن می‌کند که ایران با ساخت موشک‌های بالستیک و با سرپیچی از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل همچنان آمریکا و متحدانش را تهدید می‌کند. همچنین متذکر می‌شود که این قطعنامه‌ها از اعضا می‌خواهد تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از «تهیه، فروش یا انتقال» سلاح‌های متعارف از سوی ایران اتخاذ کنند.
۲ـ در این بخش گفته می‌شود که سیاست آمریکا ممانعت از ادامه ساخت و آزمایش موشک‌های بالستیک در ایران است که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را دارند.
۳ـ این بخش قوه مجریه را ملزم می‌کند تا گزارشی تحلیلی از زنجیره تأمین داخلی و جهانی که ایران از آن برای حمایت از برنامه موشک بالستیک خود استفاده می‌کند، به کنگره ارائه دهد. این گزارش که شامل لزوم شناسایی افراد و شرکت‌های دخیل در این برنامه است، پایه و اساسی برای اجرای تحریم‌ها در این طرح بنا می‌کند.
۴ـ طبق مفاد این بخش قوه مجریه به انجام تحقیقات کامل درباره نقض احتمالی تحریم‌های مربوط به موشک بالستیک و سلاح متعارف ایران موظف شده است.
۵ـ این بخش انتقال فناوری موشک بالستیک و انواع مخرب (برهم‌زننده ثبات) سلاح‌های متعارف را نیز به تحریم‌های کنونی منع اشاعه آمریکا علیه ایران اضافه می‌کند.
۶ـ همچنین براساس محتوای این بند قوه مجریه در به‌کارگیری تحریم‌ها برای نهادهای فهرست شده زیر موظف شده است:
۷ـ آژانس‌های (سازمان‌های) دولتی ایران که در ساخت موشک بالستیک دخیل هستند.
۸ـ هر نهاد خارجی در داخل یا خارج ایران که برای این‌گونه فعالیت‌ها کالا و مواد تهیه می‌کند.
۹ـ هر نهاد خارجی در داخل یا خارج ایران، که برای ساخت موشک بالستیک ایران کمک مالی ارائه می‌کند یا در تسهیل این روند مشارکت دارد.
این زیرگروه همچنین قوه مجریه را ملزم می‌کند که وقتی اطلاعات معتبری را مبنی بر اینکه ایران آزمایش موشک بالستیک داشته است، دریافت می‌کند، تصمیم لازم را مبنی بر اینکه آن آزمایش در مخالفت با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بوده است یا نه به کنگره ارائه کند. سپس قوه مجریه ملزم است تصمیم بگیرد که چه کسی مسئول این آزمایش است و اینکه آیا آن فرد یا افراد باید مشمول تحریم‌ها بشوند یا خیر؟
۱۰ـ این بخش اعمال تحریم‌ها را برای افرادی که سلاح‌های متعارف یا کالاهای مرتبط برای ایران فراهم می‌کنند، یا از ایران دریافت می‌کنند و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را نقض می‌کنند، لازم می‌داند.
۱۱ـ همچنین این بخش مفاد و عبارات مهم استفاده شده را توضیح می‌دهد و چند مورد استثنا برای نهادهایی که کارشان را به درستی انجام می‌دهند، قائل می‌شود.
۱۲ـ این بند به قوه مجریه اجازه می‌دهد تا به هر فردی که طبق این قانون مشمول تحریم‌ها می‌شود ویزا ندهد، یا اموالش در آمریکا را مسدود کند.
بخش سوم: گزارش درباره فعالیت‌های قابل تحریم
این بخش به واسطه درخواست برای گزارش‌های معمول درباره اسناد معتبر و دقیق که در زمینه موارد احتمالی نقض قانون تحریم‌ها یا قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، به دست قوه مجریه رسیده است می‌تواند نظارت کنگره را بیشتر کند.
بخش چهارم: اختیارات مربوط به وضع مقررات
این بخش قوه مجریه را ملزم می‌کند تا مقررات لازم برای اجرای این قانون و اطلاع‌رسانی به کنگره را صادر کند.
بخش پنجم: این بخش مفاد و عبارات مهم استفاده شده در این قانون را تشریح می‌کند.
در صورت تبدیل شدن این لایحه به قانون (پس از تأیید در سنا و امضای ترامپ)، تحریم‌های جامعی علیه ایران به بهانه‌های «حقوق بشر»، «توسعه برنامه موشکی» و «تروریسم» اعمال می‌شود. این طرح ابتدا با هدف آنچه «مقابله با اقدامات ایران» خوانده شد، در مجلس سنای آمریکا پیشنهاد شد. پس از آن قانونگذاران آمریکایی تحریم‌های روسیه را به آن اضافه کردند که همین امر موجب شد تصویب طرح به تعویق بیفتد. سناتورها سرانجام در روز 25 خرداد ماه سال جاری، با 98 رأی موافق و تنها دو رأی مخالف آن را به تصویب رساندند. هفته گذشته قانونگذاران ارشد جمهوریخواه در مجلس نمایندگان، پیشنهاد اضافه کردن طرح تحریم‌های کره‌شمالی به تحریم‌های ایران و روسیه را مطرح کردند. نسخه‌ای از طرح که اکنون روی وبگاه مجلس نمایندگان آمریکا قرار گرفته آن را به عنوان «مقابله با تجاوزهای دولت‌های ایران، فدراسیون روسیه و کره‌شمالی» معرفی می‌کند. افزون بر آنکه اشخاص و شرکت‌هاي مرتبط با برنامه موشکي ايران را در معرض تحريم قرار مي‌دهد، به رئيس‌جمهور آمريکا نيز اجازه مي‌دهد به بهانه حمايت از تروريسم و نقض حقوق بشر، تحريم‌هاي جديدي را عليه ايران وضع کند. به همین دلیل برخی از کارشناسان آن را «قانون مادر» می‌نامند؛ زیرا بستر اعمال تحریم‌های دیگر را فراهم کرده است.  

اهداف آمریکا 
از بسته تحریمی جدید
بر اساس این طرح، افراد مرتبط با برنامه موشک بالستیک ایران و کسانی که با آنها معامله دارند تحریم خواهند شد و دارایی آنها مسدود می‌شود. یکی دیگر از ابعاد این تحریم‌های جدید به مسئله حمایت ایران از تروریسم مرتبط است. طبق تحریم‌های جدید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نیروی قدس که از عملیات تروریستی و چریکی در خاورمیانه و جنوب آسیا همه‌گونه حمایت کالایی، لجستیکی، آموزشی و مالی صورت می‌دهد، برنامه موشک بالستیک را به پیش می‌برد و مرتکب نقض حقوق بشر در خارج از مرزها شده و برنامه بین‌المللی برای اقدامات بی‌ثبات‌ساز دارد، به همراه تمام اعضا و وابستگان داخلی و خارجی‌اش پس از ۹۰ روز از آغاز اجرای این قانون مورد تحریم و مسدودسازی اموال قرار می‌گیرد. حقوق بشر و معیارهای دوگانه غرب در این باره نیز یکی از موضوعاتی است که طبق آن ایران تحریم خواهد شد. به نظر می‌رسد در تحریم‌های جدید آمریکا دو مقصود اصلی را دنبال می‌کند؛ یک هدف تشدید پدیده «خودتحریمی» در داخل ایران است؛ یعنی آمریکا با ایجاد فضای ترسناک درباره نهادهای انقلابی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌خواهد ارتباط نهادهای داخلی همچون ارتباطات بانکی با آن را تضعیف کند. دومین هدف آمریکا تقویت اهرم خود برای مذاکرات احتمالی آینده درباره مباحث به اصطلاح غیر هسته‌ای است. آمریکا طبق سنت رفتاری خود از «هیچ»، ابزار می‌سازد تا در زمان مذاکرات همان‌ها را به منزله امتیاز به طرف مقابل بدهد.
آنچه مسلم است اینکه دولت آمریکا پس از برجام به دنبال نابود کردن برنامه موشکی ایران نیز است. «جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا دی ماه 95 در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، از بازی بردـ برد در مذاکرات هسته‌ای رمزگشایی کرد. وی تأکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب‌نشاندن ایران از برنامه هسته‌ای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانی‌ها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند.» کری تصریح کرد: «اهداف دیگر ما، فشار بر ایران برای دست کشیدن از حمایت تروریست‌ها، پایان دادن به بی‌توجهی به حقوق‌بشر و توقف مداخله ثبات‌زدایانه در امور همسایگانش است.»

واکنش‌ها
آقای روحانی رئیس‌جمهور با تأکید بر اینکه در برابر حرکت جدید کنگره آمریکا به طور حتم پاسخ لازم را خواهیم داد، از واشنگتن خواست با احترام به حقوق ملت ایران، از تجربه ۴۰ سال خصومت خود درس بگیرد.
سردار سیدمسعود جزایری سخنگوی ارشد نیروهای مسلح در پی مصوبه کنگره آمریکا در مورد قانون جدید آمریکا علیه کشورمان به دولت ترامپ هشدار داد که من بعد، بیش از گذشته نسبت به رویکردهای نظامی خود در محیط انقلاب اسلامی دقت و مراقبت داشته باشد.
علی‌اکبر ولایتی رئیس ‌مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام هم درباره تحریم‌های جدید علیه ایران که مادر تحریم‌ها نامیده می‌شود اظهار داشت: «بی‌تردید این تحریم‌ها نقض برجام است.»
محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت هم در نشست هفتگی با خبرنگاران درباره واکنش ایران به تحریم‌های آمریکا علیه ایران و روسیه، گفت: «در ارتباط با اعمال تحریم‌هایی که در برجام لغو شده، باید گفت این مسائل قطعاً نقض برجام است و کمیته‌ای مرتب این مسائل را رصد می‌کند.»

راهکارهای پیش رو
آمریکا پس از برجام بارها نشان داده است که به تعهدات خود پایبند نیست. تحریم‌های جدید که به صورت آشکارا نقض برجام است، در صورت تأیید از سوی ترامپ می‌تواند همانند تیر خلاص بر پیکر بی‌جان برجام عمل کند. در این وضعیت ایران نیز باید اقدام متقابل را انجام دهد؛ چرا که در یک توافق، دو طرف باید همزمان نسبت به بندهای توافق متعهد باشند و پایبند نبودن یکی از دو طرف به منزله لغو توافق است. 
ایران می‌تواند در برابر این نقض توافق به طور متقابل اقداماتی را انجام دهد:
در درجه اول تیم هیئت نظارت در برجام باید به نوعی دچار بازنگری و چینش مجدد شوند؛ چرا که در این هیئت افراد عضو از ابتدا خودشان در مذاکرات بودند و خیلی از برجام حمایت می‌کردند و اکنون سخت است که بخواهند با تخلفات برخورد کنند. بنابراین باید افراد مؤثر در این هیئت ترجیحاً از کسانی باشند که در فرایند مذاکرات برجام موضع حمایتی نگرفته باشند.
قاطعیت دولت در برابر این اقدام آمریکا نیز می‌تواند بسیار مؤثر باشد. برخی دولتمردان و حامیان دولت با نشان دادن ضعف و استیصال در مقابل دشمن که از نداشتن خودباوری و خودکم‌بینی ناشی می‌شود، این‌گونه القا می‌کنند که نباید با رفتارهای آمریکا عصبی شویم، چون آمریکا در پی آن است تا ایران برجام را نقض کند. در واقع تا زمانی که نگرانی از رنجش طرف مقابل باشد، نمی‌توان منافع ملی را محقق ساخت؛ بنابراین باید به صورت قاطعانه اعلام شود که تحریم‌های جدید آمریکا، برجام را نقض کرده است و در گام بعدی به دنبال اقدام متقابل بود. با توجه به اظهارات مقامات دولتی به نظر می‌رسد تیم آقای روحانی به دنبال توجیه کردن این تحریم‌ها هستند و سعی دارند آن را ادامه تحریم‌های قبلی بدانند، در حالی که تحریم‌های جدید بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها در طول تاریخ علیه ایران است و برجام را کاملاً نقض خواهد کرد.
تحریم‌های جدید آمریکا در مجلس نمایندگان تصویب شده است. بنابراین بهترین مکان برای پاسخگویی به این اقدام آمریکا مجلس شورای اسلامی است. در سال 94، نمایندگان مجلس شورای اسلامی جزئیات طرح «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» را به تصویب رساندند. در بخشی از این طرح تأکید شد که دولت موظف است هرگونه ‌پایبند نبودن طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریم‌ها یا بازگرداندن تحریم‌های لغوشده و یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را به‌دقت رصد کند و اقداماتی متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف کند و توسعه سریع برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد، به‌ طوری‌ که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنی‌سازی کشور به ۱۹۰ هزار سو افزایش یابد. در بخش دیگری از این طرح آمده است: وزیر امور خارجه موظف است روند اجرای توافقنامه را هر سه ‌ماه یک ‌بار به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گزارش دهد. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی موظف است هر شش‌ ماه یک‌ بار گزارش اجرای برجام را به صحن علنی مجلس شورای اسلامی ارائه کند. متأسفانه مجلس شورای اسلامی در زمینه وظیفه نظارتی خود در اجرای طرح «اقدام متناسب و متقابل دولت ایران در اجرای برجام» به خوبی عمل نکرده است. این در حالی است که نمایندگان مجلس به عنوان افراد مورد اعتماد ملت در جهت دفاع از حقوق مردم انتخاب شده‌اند و بدیهی است که سکوت نمایندگان در این باره می‌تواند نوعی خیانت به مردم محسوب شود. مجلس شورای اسلامی متأسفانه در مسائل مختلف نشان داده است که کارویژه خود را در مسائل مختلف از دست داده است. در مجلس نمایندگان آمریکا بسته تحریمی جدید علیه ایران تنها با سه رأی مخالف تصویب شد، این در حالی است که اگر بسته مشابهی علیه آمریکا در مجلس ایران بررسی شود، چه بسا که بیش از 100 نفر از نمایندگان مخالفت خود را اعلام کنند. این موضوع نشان می‌دهد که مجلس جایگاه و وظیفه اصلی خود را در بحبوحه بازی‌های سیاسی فراموش کرده است و نمایندگان مجلس باید ضمن دوری از زد و بندهای سیاسی به دنبال دفاع از حقوق ملت باشند. در حال حاضر متأسفانه مجلس به صورت جدی در موضوع برجام ورود نکرده است.
نتیجه
با این طرح تحریمی آثاری از برجام که ممکن است به نفع ایران باشد، از بین می‌رود. در برجام تحریم‌ها سطح‌بندی شده بود، برخی از تحریم‌های هشت ساله زائل می‌شد، در برجام تحریم‌های ما لغو نشدند، در حقیقت تحریم‌ها متوقف شدند، یا تعلیق شدند، اگر این مقاطع را پشت سر بگذاریم، مثلاً اگر هشت سال بگذرد، برخی از این تحریم‌ها لغو می‌شوند، امروز از این هشت سال دو سال گذشته است، شش سال دیگر ما می‌توانستیم شاهد لغو برخی از تحریم‌ها باشیم، ولی با طرح تحریم‌های جدید هرگز این اتفاق نمی‌افتد، چون در حوزه‌هایی که جهان باید با ایران همکاری کند، این طرح قانونی تحریمی اجازه نمی‌دهد آن اتفاق بیفتد. اگرچه ترامپ مدعی است که این تحریم‌ها بر سر مسائل غیر هسته‌ای وضع شده و برجام را هدف قرار نمی‌دهد؛ اما بدیهی است که چنین ادعایی نه به لحاظ حقوقی و نه به لحاظ عقلانی از سوی ایالات متحده آمریکا پذیرفتنی نیست. وضع این تحریم‌ها، به مثابه ایجاد خلل در عادی‌سازی روابط اقتصادی ایران و دیگر کشورهای جهان در دوران پسابرجام محسوب می‌شود. 
اکنون زمان آن رسیده است که دستگاه دیپلماسی ایران و هیئت نظارت بر برجام در درجه اول نقض آشکار برجام از سوی آمریکا را اعلام کند و سپس نسبت به اجرای اقدامات از قبل پیش‌بینی شده برای بدعهدی آمریکا اقدام کنند.

سردار مصطفی ایزدی با اشاره به دیدار اخیر خود با رهبر معظم انقلاب گفت: با بلندنظری‌های صورت گرفته در حوزه پدافند سایبری با وجود مشکلاتی که وجود داشته، شاهد حرکت‌های خوبی بوده‌ایم. معظم‌له فرمودند فضای سایبری اهمیت بسیاری دارد و ببینید سازمان‌ها و مجموعه‌ها چه کار می‌کنند و خلأهایی که در این حوزه دارند اصلاح شود و تدبیری اتخاذ شود. ایشان همچنین به ایجاد نوآوری‌ها در فضای سایبری و راه‌اندازی شبکه اطلاعات ملی تأکید کردند.
 مرتضی سویلمی/ کشور ما در یک موقعیت جغرافیایی نیمه‌خشک و کم آب قرار گرفته که در همین راستا چندی پیش عراقچی، معاون دستگاه دیپلماسی گفت: «مفهوم دیپلماسی آب روز به روز جدی‌تر می‌شود و ما در جمهوری اسلامی باید توجه ویژه‌ای به دیپلماسی آب داشته باشیم.»
کارشناسان امور آب پیش‌بینی می‌کنند تا سال ۲۰3۵ تعداد کشورهای خشک افزایش می‌یابد و تنش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بر سر این مسئله بیشتر خواهد شد. امروزه آب در روابط بین‌الملل به مسئله‌ای بسیار تعیین‌کننده تبدیل شده است که این معضل می‌تواند در روند مناسبات منطقه‌ای و تعاملات و تنازعات و روابط میان کشورهای منطقه تأثیرگذار باشد؛ زیرا بیش از نیمی از مساحت جهان در حوضه آب‌ریز مشترک و در قلمرو سرزمینی دو یا چند کشور قرار دارد و از این رو بهره‌برداری از آب‌های واقع در چنین بخش‌هایی اختلاف‌برانگیز است که می‌توان آن را فرصتی مناسب برای حفظ صلح و امنیت بین‌المللی دانست. 
امروزه، رودهای بین‌المللی در کنار کاهش منابع آبی سطحی و نیازهای روزافزون دولت‌ها به بازارهای اقتصادی رودها در حوزه‌های انرژی صنعتی و کشاورزی با افزایش جمعیت و منافع متضاد دولت‌ها به موضوعی راهبردی تبدیل شده است.
بر اساس اصل حاکمیت دولت‌ها بر قلمرو سرزمینی، که خود یکی از اصول دیرینه و مسلم در روابط بین‌الملل است، بهره‌برداری از آب‌های واقع در قلمرو سرزمینی نیز تحت حاکمیت دولت مربوطه است؛ اما از حدود این حاکمیت که از گذشته مطلق بوده و دولت‌ها در بهره‌برداری از این منابع هیچ‌گونه محدودیت کمی و کیفی را نمی‌پذیرفتند، سازمان ملل متحد از اوایل دهه ۱۹۷۰ تلاش خود را برای تبیین یک نظام حقوقی کارآمد آغاز کرده و در سال ۱۹۹۷ موفق به تصویب کنوانسیون بین‌المللی استفاده غیر کشتیرانی از رودخانه‌ها شد. در این کنوانسیون حوضه آب‌ریز به منزله سیستم یکپارچه در نظر گرفته شده و دیگر کشورها نمی‌توانند با تکیه بر وجود رودخانه‌ای در قلمرو سرزمینی خود هرگونه که مایل باشند، در آن دخل و تصرف کنند.
پیش‌بینی شده است تا سال 2045 تقاضای آب در منطقه خاورمیانه به مقدار 60 درصد افزایش پیدا خواهد کرد. این مقدار چشمگیر نشان‌دهنده این است که بحران آب در آینده قطعی است و مدیریت صحیح منابع آب اصلی‌ترین وظیفه کشورها و دولت‌هاست.
ایران با استقرار در منطقه راهبردی و برخورداری از چندین رود بین‌المللی، حوضه‌های آب‌ریز مشترک مهمی، مانند اروندرود، هیرمند، حریررود، اترک و ارس با همسایه‌های خود عراق، افغانستان، ترکمنستان و آذربایجان دارد. سوابق تاریخی حاکم بر رودهای بین‌المللی، از جمله اروندرود، هیرمند و ارس و همچنین موافقت‌نامه و کشمکش‌های بسیار سبب شکل‌گیری و توجه روزافزون به مسئله دیپلماسی آب و جایگاه آن در مناسبات آینده با کشورهای همسایه شده است؛ از این رو دیپلماسی آب می‌تواند زمینه همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه در جهت همگرایی اجتناب‌ناپذیر باشد.
در چنین شرایطی دیپلماسی واحد سیاسی مبتنی بر همکاری در زمینه چالش‌های ناشی از کمبود آب، شامل حل‌وفصل منازعات، همکاری‌های زیست‌محیطی با همسایگان سبب ارتقای جایگاه ایران در نظام بین‌المللی به مثابه فرصت نوظهور می‌شود؛ مانند روش حل بحران زغال سنگ در اروپا که در نهایت به پدید آمدن اتحادیه اروپا از درون پیمان بازار مشترک «ا.گ» منجر شد. به این منظور دولت‌ها نیازمند در پیش گرفتن سیاست خارجی فعال، پویا و متناسب با شرایط جدید آب‌وهوایی و جمعیتی هستند.