حسن فلاح/ رویکرد کلی رهبر معظم انقلاب در قبال دولتها، رویکرد حمایتی است و ایشان بارها بر استمرار این رویکرد تأکید کردهاند، از جمله در دیدار رمضانی با مسئولان نظام مجدداً و مؤکداً گفتند: «دأب بنده هم این است که همیشه از همه دولتهایی که بر سر کار هستند، حمایت میکنم؛ امروز هم همینجور است، بعد از این هم انشاءالله تا زنده هستیم همینجور خواهد بود.» غرض از رویکرد حمایتی چیست؟ غرض آن است که دولتی که عهدهدار کار سنگین مدیریت اجرایی است، بتواند به وظایف خود عمل، و از مشکلات کشور و مردم گرهگشایی کند. یک لازمه اساسی در تحقق این هدف، انتخاب مسئولانی است که از بن دندان به اصول انقلاب و وظایف خود معتقد باشند و شأن خود را نوکری و خدمتگزاری به مردم بدانند. بیشترین تأکیدات رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر بر حل مشکلات معیشتی مردم و تقویت اقتصاد کشور بوده است؛ اما مغرضانی که جز بدخواهی برای ایران و مردم در سر ندارند، تلاش کردند این تأکیدات را به مخالفت رهبری با دولت ترجمه کنند، در حالیکه این رویکرد رهبر معظم انقلاب، بالاترین سطح از کمک و حمایت از دولت بود؛ نتیجه تلاش برای دور نگهداشتن دولت از حاشیهها و هدایت آن به میدان خدمت و اقدام و عمل، در صورتی که با همراهی دولت همراه شود، موفقیت دولت و اقبال عمومی به خدمات دولت خواهد بود. در آستانه شروع به کار دولت دوازدهم به سراغ دکتر امیر محبیان استاد دانشگاه، مؤسس حزب نواندیشان و مدیرعامل خبرگزاری و مركز پژوهشي راهبردي آريا و بیژن مقدم مدیر مسئول سابق روزنامه جامجم و مدیر عامل پایگاه خبری الف رفتیم و درباره موضوعات مختلف دولت جدید به گفتوگو نشستیم. جزئیات این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
* یکی از موضوعاتی که رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در مراسم تنفیذهای گذشته همواره به آن اشاره داشتهاند، بحث رسیدگی به مشکلات مردم است، به نظر شما دولت چه وظیفهای در راستای حل مشکلات مردم دارد؟
محبیان: مهمترين اولويت هر دولتي پيشبرد جامعه در حوزههاي مختلف و حل مشكلات مردم است. دولتي كه مشكلات مردم را شناسايي و رفع نكند، اساساً خود مشكل مردم خواهد بود. كشور داراي چشمانداز و برنامههاي كلاني است كه برخی اجرا نشده و برخی نيمهكاره اجرا شده است. دولت نياز ندارد به حاشيه بپردازد، بايد در همان مسير حركت كند. متأسفانه دولتها آنقدر درگير حاشيهها ميشوند و گاه متأسفانه حاشيهسازي ميکنند كه از اصل كار و وظيفه خود دور ميشوند. فقط كافي است ميان وضعيت فعلي خود از لحاظ جايگاه در منطقه از لحاظ اقتصادي و جايگاه تعريف شده در چشمانداز، مقايسهاي كنيم تا عمق فاجعه را دريابيم.
مقدم: به نظرمن اگر اشاره شما به صحبتهای رهبر معظم انقلاب هم نبود، وعدههای خود رئیسجمهور کفایت میکرد که تمام همت خودشان و کابینهشان را به گونهای به کار بگیرند که به رفع مشکلات مردم منتهی شود. اتفاقی که در دوره چهار ساله اول دولت افتاد که دولتمردان این تصور را داشتند با پذیرش برجام حتماً گشایشهای زیادی در حوزه معیشت، اشتغال، تولید و رونق اقتصادی ایجاد میشود و عملاً ما به یک شکوفایی متفاوتی میرسیم. چهار سال به پایان رسید. برجام پذیرفته شد، اما معلوم شد هیچ یک از این عوامل در حقیقت نمیتواند میوه چنین توافقی باشد و راهکارهای دیگری نیاز دارد. دولت متأسفانه نسبت به آنها غفلت کرد و همه انرژی خود را در جای دیگری متمرکز کرد. بنابراین اگر دولت بخواهد حداقل به وعدههایش عمل کند که متعهد شده و رأی بخش زیادی از مردم را به واسطه آن وعدهها گرفته، چیزی جز توجه به رفع مشکلات مردم نخواهد بود.
* رهبر معظم انقلاب در دوره گذشته سفارشهایی به دولت کردند، به نظر شما اگر دولت در مسیرهایی که معظمله تبیین فرمودند تلاش میکرد و کابینهاش را برمیگزید، الان در چه موقعیتی قرار داشتیم؟
محبیان: در صحت جهتگيريهاي كلاني كه رهبر حکیم انقلاب مطرح ميكنند، اختلافنظري نيست و حتي تحليلگران خارج كشور هم آن را قبول دارند، اولويتبندي درست است؛ اما متأسفانه دولتها كه وظيفه دارند ميان راهبرد و اجرا را با برنامههاي دقيق پر كنند در خوشبينانهترين حالت غفلت ميكنند و در برداشت بدبينانه بيتوجهي ميكنند؛ از همين رو رهبري مكرر همين اولويتها را گوشزد ميكنند. شايد اگر كسي بگويد دولتهاي ما بيشتر از حل مسئله، براي مسئلهسازي وقت ميگذارند، بيراه نگفته باشد. از اينرو بيگمان اگر دولتها در چارچوب عمل ميكردند، اگر هم معلوم نبود چشمانداز تحقق پيدا ميكرد، ولي قطعاً در اين موقعيت نامناسب اقتصادي در مقايسه با رقباي منطقهاي آنهم با اين ظرفيتهاي عالي نبوديم.
مقدم: خیلی روشن است. دولت حداقل در وضعیت بهتری قرار داشت. با توجه به اینکه نسبت به عملکرد دولت نهم و دهم بود معترض و منتقد بود. البته در حوزههایی مثل ثبات بازار اقتصادی و نوسانات ارز و دلار نوسانات شدید روزمره، هفتگی و ماهیانه، عملکرد موفقی داشت و میتوانست در این راستا ثبات نسبی ایجاد کند، اما در دیگر بخشها به دلیل اینکه ساختار کابینه از نظر تفکری و از نظر نوع افرادی که انتخاب شده بودند بعضاً دغدغههای متفاوتی داشتند، به آن اهداف نرسیدند. مردم هم به همین دلیل به رئیسجمهور دور اول رأی میدهند که کارهایی را که نتوانسته انجام دهد یا نیمهکاره گذاشته را در دور دوم به سرمنزل مقصود برساند.
* رئیسجمهور در چینش کابینه باید چه نکاتی را مدنظر داشته باشد که یک دولت کارآمد شکل بگیرد و بتواند اهداف انقلاب اسلامی را محقق کند؟
محبیان: كابينه كارآمد جز با حضور وزراي كارآمد امكانپذير نيست. كارآمدي كابينه نتیجه كارآمدي اعضاي آن است. اگر فهرستهای منتشر شده قطعيت داشته باشد، به نظر ميرسد شاهد تحول جدي نباشيم؛ اما بهتر است فرصت دهيم و بعداً قضاوت كنيم؛ هرچند تجربههاي مكرر تا حدودي ما را بدبين كرده است.
مقدم: اولین نکته درباره همین سؤال شما، یعنی کارآمدی دولت است! در حال حاضر متأسفانه معیارهای متفاوتی مطرح و فشارهای زیادی به دولت وارد میشود که بخشی از آنها از جنس سهمخواهی و بخشی از آنها از نوع نگاههای جنسیتی و بخشی هم نگاههای تنگنظرانه سیاسی است. هیچ یک از این نگاهها نمیتواند به رئیسجمهور کمک کند. در حقیقت، ایشان برای عمل به وعدههایشان به کارآمدی و استفاده از نیروهای همفکر نیاز دارند. کسی به ایشان توصیه نمیکند از نیروهای مخالف خودشان استفاده بکنند که احیاناً در مسیر کار دچار فرسایش و چالش بشوند. حداقل انتظاری که از شخص رئیسجمهور میرود، این است که از افراد کارآمد استفاده کنند.
* چه عواملی سبب موفق نشدن دولت در حل مسائل و مشکلات مردم میشود؟
محبیان: مهمترين موضوع آن است كه مسائل را درست شناسايي كرده و اولويتبندي دقيقي انجام دهد؛ نيروهاي مناسب را براي حل مسئله به كار گيرد و از درگيرشدن در حاشيهها بپرهيزد. دولت بايد بداند كه كارنامه او را اقداماتش پر خواهد كرد، نه حاشيهپردازيهاي بيفايده.
مقدم: یکی از عوامل مهم تناقض گفتاری و رفتاری دولت درباره مسائل مربوط به تحریمهاست. در یک مقطعی دولتیها اعلام کردند، 80 درصد مشکلات کشور مربوط به تحریمهاست؛ تحریمها هم مربوط به رفتار دولت نهم و دهم بوده است؛ بنابراین ما باید این تحریمها را برداریم که خود به خود 80 درصد مشکلات ما برطرف میشود. برجام را هم پذیرفتند؛ اما مشکلات حل نشد. معلوم میشود ادعای اولیه درست نبوده و سهم تحریمها در مشکلات کشور براساس نظرات معتدل کارشناسان 20 تا 30 درصد بیشتر نیست.
مابقی مربوط به نوع مدیریت و نوع استفاده از امکانات داخلی و همتی است که باید وجود داشته باشد؛ اما وجود ندارد. بحث دیگر حاشیههایی است که دولت علاقهمند است یا حاشیهها را بسازند یا آن حاشیهها را بزرگتر بکنند که این موضوع وقت و انرژی دولت را میگیرد؛ بهترین کار این است که از افراد حاشیهساز داخل دولت فاصله بگیرند و خود رئیسجمهور هم تلاش کند منشأ حاشیهسازی نشود.
* یکی از دغدغههای رهبر معظم انقلاب بحث حل معضلات فرهنگی جامعه است. دولت چه وظیفهای در حل و ساماندهی معضلات فرهنگی دارد و چگونه میتواند نهادها و ارگانهای نظام را برای حل این معضلات سرخط بیاورد یا به عبارت دیگر هماهنگ کند؟
محبیان: ماهيت مسائل فرهنگي با مسائل سياسي متفاوت است. موضوع فرهنگ، ارزشها و هنجارهاست. زمانبري مسائل فرهنگي هم بسيار بیشتر از مسائل سياسي و اقتصادي است. تعارض رفتاري و ارزشي هم به شدت در فرهنگ مخل است در حالي كه در سياست اختلاف نظر ميتواند منشأ خير شود. مديران فرهنگي بايد ماهيت كار فرهنگي را بشناسند و خود در اين زمينه صاحبنظر باشند. هر فردی فقط به دليل مدير بودن نميتواند مدیریت فرهنگي کند.
متأسفانه، نهادهاي فرهنگي متفاوتي در كشور هستند كه عمدتاً موازيكاري ميكنند که اين كار هزينههاي مضاعفي را به كشور تحميل ميكند.
مقدم: دولت در خط مقدم جبهه فرهنگی کشور قرار دارد. هر چند واقعیت این است که همه مسائل فرهنگی کشور در اختیار دولت نیست؛ اما سهم دولت آنقدر زیاد است که در حقیقت همه نگاهها خود به خود متوجه آنها میشود. چه از نظر بودجه و چه از نظر سازوکار و تشکیلاتی که وجود دارد؛ اما به هر صورت همه دولتها مربوط به دولت روحانی
نیست.
متأسفانه، برخلاف آنچه میگویند، فرهنگ به هیچ وجه اولویت همه دولتها نبوده. با اینکه اتکا به فرهنگ بسیاری از مسائل ما را به صورت زیربنایی حل میکند؛ اما در دولتها دغدغه فرهنگی وجود ندارد. افزون بر آن گاهی اتلاف فرهنگی و گاهی بیموالاتی فرهنگی دیده میشود.
دولتی که در حقیقت باید به مسائل زیربنایی فرهنگ همت کند، به یکباره همه دغدغهاش این است که با عدهای به دلیل چند کنسرت لغو شده یا امضای سند 2030 بجنگد این نشان میدهد که دولت فهم درستی از مسائل فرهنگی کشور ندارد.
* جریانهای سیاسی حامی دولت درصدد نفوذ افراد ناکارآمد، سیاستباز و اعضای فتنه در دولت هستند، به نظر شما تأثیر این سهمخواهیها بر دولت چه خواهد بود؟
محبیان: اشكالي ندارد آنها سهم بخواهند؛ اين وظيفه رئيسجمهور است كه كارآمدي دولت خود را در اولويت قرار دهد. اساساً ارزشي ندارد كه اين دولت مملو از نيروهاي اين جناح یا آن جناح باشد. دولت بايد متشكل از مديران كارآمد باشد؛ يك دولت كارآمد براي مردم مفيد است، نه يك دولت صرفاً جناحي!
مقدم: من احتمال میدهم این گونه نباشد که رئیسجمهور در حقیقت بخواهد تسلیم آنها بشود؛ البته ممکن است یک فرصتهایی را برای آنها درست کند؛ اما در مجموع به نظر من این گونه نیست که آقای روحانی تمام و کمال به خواستههای آنها تن بدهد.