محمدرضا مرادی/ نزدیک به سه ماه از آغاز موج جدید حملات رژیم سعودی به العوامیه و مناطق همجوار آن می‌گذرد و این در حالی است که این رژیم با افزایش حضور نظامیان خود در العوامیه و ارسال تجهیزات نظامی بیشتر به این منطقه، حملات خود علیه مردم بی‌‌دفاع را تشدید کرده است. تاکنون در این حملات 25 نفر شهید و ده‌ها نفر زخمی یا بازداشت شده‌اند. اما مقاومت مردم العوامیه باعث شده است تا حتی آل‌سعود دست به دامان نیروی هوایی نیز شود. در همین راستا منابع محلی از شکسته شدن دیوار صوتی در العوامیه در پی پرواز گسترده جنگنده‌‌‌های عربستان بر فراز آسمان این منطقه خبر دادند. رژیم سعودی قصد دارد از طریق ترساندن مردم، قطع جریان برق و دیگر خدمات حیاتی العوامیه، آنها را مجبور به مهاجرت کرده و در نتیجه این منطقه را به یک منطقه نظامی غیر قابل سکونت تبدیل کند. علی الدبیسی، رئیس سازمان اروپایی حقوق بشر عربستان می‌گوید با حضور نظامی آل‌سعود در العوامیه، ساکنان در حالی منازل خود را در محاصره بمب و راکت می‌بینند که به علت چراغ سبزی که نسبت به کشتار مردم در خیابان‌ها داده شده، جرئت خروج از منازل را نیز ندارند. اما دلایل تشدید حملات عربستان در العوامیه طی سه ماه گذشته چیست؟
استان الشرقیه بزرگ‌ترین استان عربستان از نظر مساحت است و در این استان بیشترین حجم ذخایر نفت جهان وجود دارد. این استان از ابعاد مختلف اهمیت استراتژیک دارد و قطب اصلی تولید نفت عربستان است و روزانه میلیون‌ها بشکه نفت از استان الشرقیه استخراج می‌شود، همچنین این استان دروازه شرقی عربستان محسوب می‌شود و این کشور از طریق این استان به چند کشور عربی حاشیه خلیج‌فارس متصل می‌شود. شیعیان استان الشرقیه از تبعیض‌های زیادی رنج می‌برند، آنها افزون بر اینکه از بسیاری از آزادی‌های مذهبی محروم هستند، از سوی شخصیت‌های وابسته به حکومت، کافر و جاسوس معرفی می‌شوند و شیعیان در مناصب نظامی و دولتی عربستان جایی ندارند. شهر العوامیه در شرق عربستان واقع شده است. 
العوامیه زادگاه نمر باقر النمر روحانی فقید شیعه عربستانی است که در پی اعتراضات شیعیان عربستان در سال ۲۰۱۲ بازداشت شد و در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۵ دادگاه جنایی عربستان به دلیل اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، او را به اعدام با شمشیر و به صلیب کشیده شدن در انظار عمومی محکوم کرد و در نهایت این حکم اجرا شد. از سه ماه پیش ساکنان محله المسوّره در منطقه العوامیه در استان شیعه‌نشین القطیف اعلام کرده‌اند که ساکنان محله المسوّره در منطقه العوامیه با ترک محله تاریخی‌شان که قدمت ۳۰۰ ساله دارد، مخالفند و بنا به دلایل «اقتصادی و سیاسی» به حکم تخریب خانه‌های این محله تن ندادن؛ امری که دستاویزی برای تداوم حمله آل‌سعود به این منطقه شد.
در واقع، بزرگ‌ترین راهبرد آل‌سعود در العوامیه نابود کردن نماد مقاومت است. روستای المسوره اکنون به یک نماد در مبارزه با آل‌سعود تبدیل شده است. آل‌سعود قصد دارد با نابود کردن این روستا نماد مقاومت شیعیان عربستان را نابود کند. این تاکتیک در بحرین نیز اتفاق افتاد و آل‌خلیفه با نابود کردن میدان لؤلؤ قصد داشت نماد انقلابیون بحرینی را نابود کند؛ اما این مسئله به عاملی در تشدید قیام بحرینی‌ها تبدیل شد.
 اکنون در عربستان نیز این کشور همان مسیر اشتباه آل‌خلیفه را در پیش گرفته است و سازمان‌ها و نهادهای مدعی حقوق بشر در برابر این سرکوب وحشیانه شیعیان تنها به انتشار بیانیه‌های غیر الزام‌آور اکتفا کرده‌اند.
در مجموع، به نظر می‌رسد که سیاست‌های سرکوبگرانه آل‌سعود تاکنون بی‌فایده بوده است و جرقه‌های یک انقلاب مردمی در منطقه الشرقیه عربستان آغاز شده است؛ چرا که شیعیان در منطقه اکنون در تمامی تحولات دست بالا را دارند و همین مسئله خود به یک انگیزه و عامل تحریک برای مردم شیعه عربستان در جهت اعتراض به آل‌سعود تبدیل شده است.

   حسین عبداللهی‌فر/ مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست‌جمهوری دور دوازدهم برگزار شد و مفهوم آن، این است که دکتر روحانی به طور شرعی و قانونی رئیس‌جمهور کشور است. طبق قانون، یکی از اختیارات بدیهی ایشان انتخاب اعضای کابینه است و طبیعی است که هیچ جریان و گروهی نباید رئیس دولت را برای گزینش همکاران خود تحت فشار قرار دهد.
با این وجود اصلاح‌طلبان که روحانی را وامدار و مدیون خویش می‌دانند، از مدت‌ها پیش وی را تحت تأثیر قرار داده و حتی پیش از اعلام رسمی ترکیب کابینه اعتراضات خود را تا سر حد قهر با وی، رسانه‌ای و علنی ساختند؛ البته اصلاح‌طلبان موضوع سهم‌خواهی را کاملاً تکذیب کرده و می‌گویند خواسته آنها تأمین مطالبات مردم است. ادعایی که چندان هم بی‌اساس نیست چرا که از نظر آنها ترکیب پیشنهادی، حداقل سه اشکال عمده دارد. اول؛ حضور نیروهای وابسته به جریان اصولگرا در پست‌های کلیدی مانند وزارت کشور است. جایی که هر چند در اختیار اصولگرایان نزدیک به دولت است و این طیف هیچ نقشی در رقابت با روحانی ایفا نکرده‌اند؛ اما مکانی حساس برای تحقق برنامه‌های اصلاحات را اشغال کرده است.
دوم؛ پررنگ نبودن حضور زنان در کابینه است، وعده‌ای که اصلاح‌طلبان آن را دامن زده و تحقق نشدن آن را موجب ریزش پایگاه رأی خود می‌دانند.
سومین اشکال هم به تحقق نشدن وعده‌های انتخاباتی به قومیت‌ها و مذاهب مختلف است و اگر این وعده این‌بار هم محقق نشود، ممکن است در آینده قادر به جذب آرای آنها نباشند.
هر سه ایراد اصلاح‌طلبان، نشان‌دهنده دغدغه آنها نسبت به انتخابات آینده است و خواسته آنها در یک کلام از روحانی این است که در 1400 قدرت را به این جریان واگذار کرده و کاری نکند که رقبای آنها به قدرت برسند. 
این نگرانی را در حال حاضر می‌توان از اظهارنظر بسیاری از چهرههای تأثیرگذار و مندرجات رسانه‌های وابسته به این جریان درک کرد. شاید صریح‌ترین مصداق این دغدغه توأم با عصبانیت را بتوان در واکنش اصلاح‌طلبان به طرح کاندیداتوری علی لاریجانی از سوی وزیر کشور یافت که زیر تیترهای درشت «نان و نمک لاریجانی و رحمانی فضلی» انعکاس یافت. 
همین دست اخبار بود که سبب طرح ایده قهر با روحانی از سوی برخی اصلاح‌طلبان شد. موضوعی که زیباکلام علنی کرد و البته مورد انتقاد قرار گرفت. وی با نهی اصلاح‌طلبان از این رویه گفت: «اين‌طور كه از تركيب كابينه دوازدهم شنيده مي‌شود، به نظر مي‌رسد كه كابينه با آن انتظارات، توقعات و اميدهاي‌مان فاصله دارد. اميدهايي كه درباره آوردن چهره‌هاي جديد، زنان، اهل سنت و كردها به كابينه بود، ظاهراً همه آنها به دلايل مختلف عملياتي نشده است. جسته و گريخته نيز مي‌شنويم كه هيچ‌يك از اين موارد در كابينه دوازدهم لحاظ نمي‌شود. بنابراين بيراه نيست اگر بگوييم كف انتظارات و مطالبات ما در مقام حاميان روحاني هنوز برآورده نشده است. بنابراين سؤالی كه پيش پاي ما قرار گرفته و سؤال سختي است، اين است كه بايد به ٢٤ ميليوني كه پاي صندوق رأی رفتند و به آقاي روحاني رأی دادند، از فرداي روز معرفي كابينه
 چه بگوييم؟»
پیش از این نیز محمدرضا تاجیک گفته بود: «اصلاح‌طلبان با توجه به حضور در دولت، شوراهای شهر و روستا و فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی باید بتوانند چنان عمل کنند که فرصت چهار ساله خود را به پیروزی ۱۲ ساله تبدیل کنند. در غیر این صورت مردم در نبود فعالیت‌های موثر اصلاح‌طلبان در جامعه مجدداً به تغییر دولت و جریان سیاسی حاکم تمایل پیدا کنند و این امر ممکن است در یک روند تاریخی باعث شود قدرت همانند سال 1384 در 1400 به رقیب جریان اصلاح‌طلب واگذار شود.»
همین نگرانی‌ها سبب شد تا رسانه‌های وابسته به اصلاحات از هم اکنون «راهبردهای انتخاباتی اصلاح‌طلبان برای 1400» را تیتر کرده و راه آن را انتخابات 98 مجلس عنوان کردند.

 سیاست دو ستونی
 ترامپ علیه تهران
جدیدترین گزارش‌های به دست آمده از محافل نزدیک به کاخ سفید نشان‌دهنده صورت‌بندی کلی راهبرد منطقه‌ای ترامپ در قبال ایران است. در این راستا، در کنار اجرای کامل برجام و تلاش برای بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی از یک‌سو و از سوی دیگر بازگرداندن اهرم نظامی علیه ایران، ضلع جدیدی به سیاست بازدارندگی آمریکا علیه ایران اضافه شده است. در این گزارش آمده است، راهبرد بازدارندگی منطقه‌ای ترامپ به طور مشخص بر عهده دو کشور گذاشته شده است.۱ـ عربستان سعودی و ۲ـ امارات متحده عربی. به عبارتی، این دو کشور بار اصلی مقابله با تهران را به دوش خواهند داشت و در این مسیر از حمایت‌های بی‌دریغ نظامی و مالی ایالات متحده آمریکا بهره‌مند خواهند شد.

هشدار مقام سابق سیا
 به ترامپ درباره ایران
مقام ارشد سیا در دولت سابق آمریکا اقدام ترامپ، رئیس‌جمهوری این کشور در آمیخته کردن مسائل سیاسی با تحلیل‌های اطلاعاتی درباره ایران را «خطرناک» توصیف کرد. به گزارش فارس، دیوید کوهن در یادداشتی که در واشنگتن‌پست منتشر شد، نوشت: «اگر ترامپ بر پایه اطلاعاتی که سیاسی پنداشته می‌شود، از توافق هسته‌ای خارج شود، امیدواری اندکی وجود خواهد داشت که متحدان اروپایی‌مان از چین و روسیه هم که بگذریم با ما برای اعمال مجدد تحریم‌ها همکاری کنند. برای همراه شدن در اقدام نظامی، امیدواری‌ها از آن هم بسیار کمتر است و لطمه‌ها به همین جا ختم نمی‌شوند.»

مرکز ناموفق براندازی
 در ایران
 وبگاه «المانیتور» مدعی شده است، «استفان بانون» استراتژیست ارشد کاخ سفید «یک مرکز قدرت» با مأموریت بررسی امکان براندازی حکومت ایران تشکیل داده که البته دستاوردی نداشته است. طرح طرفداران براندازی حکومت ایران به دلیل اقدامات اخیر «هربرت ریموند مک‌مستر»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در اخراج مخالفان توافق هسته‌ای ایران بی‌حاصل مانده است. مک‌مستر جزء مقاماتی است که از توافق حمایت می‌کند و تلاش دارد «دونالد ترامپ» را نیز به پایبند ماندن به آن متقاعد کند. در جبهه مقابل او «استفان بانون» و «جیرد کوشنر»، داماد ترامپ قرار دارند.

توطئه تکفیری‌ها
 در حاشیه شهر مشهد
آیت‌الله مکارم‌شیرازی با اشاره به مشکلات حاشیه مشهد، گفت: «در گذشته خبرهای ناخوش‌کننده‌ای از نفوذ تکفیری‌ها در حاشیه مشهد به گوش می‌رسید که برای خنثی شدن این توطئه قرار شد مدرسه علمیه، مسجد، کتابخانه بزرگ و خانه‌های اساتید ساخته شود.» به گزارش باشگاه خبرنگاران، وی افزود: «این موضوع سبب می‌شود روحانیون حضور پررنگ در این منطقه داشته باشند که حالا این طرح پیشرفت خوبی داشته و امیدواریم تا سال آینده بخشی از آن به بهره‌برداری برسد.»

سرگردانی
 تجار ایرانی
کشوری با مساحت ٨٣ هزار و ٦٠٠ کیلومتر مربع چیزی در حدود یک‌بیستم مساحت ایران، در دوران تحریم‌ها، با بازی‌های پشت‌پرده سودهای کلانی از ایران برد. این کشور بارها برای تجار ایرانی دردسر آفرید و درحالی ‌که در دوران تحریم بسیار از ایران سود برده‌ بود، در سال‌های آخر تحریم، با خودشیرینی برای آمریکا در همکاری تجاری با ایران دبه کرد. در حقیقت، این کشور کوچک عربی کاری کرد تا با محدودشدن سرمایه‌گذاران ایرانی در امارات، آنها ترجیح دهند به‌دنبال این کارشکنی‌ها از سوی شریک مهم تجاری ایران، یعنی امارات، سرمایه‌های خود را از امارات به ترکیه ببرند. با بازی‌ که بعدها هالک‌بانک بر سر ایران آورد، باز هم سرمایه‌گذاران مجبور شدند به تاجیکستان رجوع کنند و حرف‌وحدیث‌هایی هم از ثبت شرکت در افغانستان به گوش رسید.

وبگاه الجسر وابسته به معارضان گزارش داد که هیئت عالی مذاکره‌کنندگان معارض با صدور پیامی اعلام کرد که عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی خروج بشار اسد از قدرت در حال حاضر را بعید دانست و تأکید کرد: «روند تحولات به گونه‌ای است که کناره‌گیری وی در ابتدای مرحله انتقالی ممکن نیست و باید درباره مدت زمان ابقای وی در مرحله انتقالی و اختیارات وی در این مرحله بحث و بررسی شود.»
   حسن خدادی/  در آخرین دیداری که رهبر معظم انقلاب در 20 تیرماه 94 با دانشجویان داشتند، برای اولین بار درباره مفهوم «اسلام رحمانی» صحبت کردند و به تحلیل آن پرداختند. از یک سو به دلیل اهمیت این موضوع و اینکه اولین باری است که رهبر معظم انقلاب به تبیین موضع خود می‌پردازند و از سوی دیگر به دلیل آنکه با روی کار آمدن دولت یازدهم صحبت از این تفکر در میان برخی از اعضای کابینه و حامیان تئوریک دولت رواج پیدا کرده است، بنابراین بر آن شدیم تا به صورت مختصر به این پدیده اشاره کرده و مواضع معظم‌له را بیان کنیم. در مقاله‌های پیشین به اهداف مورد نظر واضعان این نظریه پرداختیم و در مقاله پیش رو به سه مورد از  ابعاد چهارگانة این مکتب اشاره خواهیم کرد.
 ۱ـ شعار اسلام رحمانی؛ مصداق سطحی‌نگری
رهبر معظم انقلاب در بحث تأثیرگذاری تشکل‌های دانشجویی، ضمن بیان اهمیت این تشکل‌ها در تصمیم‌سازی با وجود حضور نداشتن در نهادهای تصمیم‌گیرنده، این گروه‌ها را آسیب‌شناسی کردند. یکی از آسیب‌های گروه‌های دانشجویی سطحی‌نگری است. ایشان در دیدار جمعی از دانشجویان می‌فرمایند: «اگر تشکّل‌های دانشجویی و جریان دانشجویی بخواهند یک چنین تأثیرگذاری‌ای را به دست بیاورند، الزاماتی دارد؛ این الزامات را باید رعایت کنند. یکی از این الزامات عبارت است از کار بر روی مفاهیم اسلامی، یعنی عمقی روی مسائل کار کردن؛ سطحی‌نگری ضرر می‌زند.» (۲۰/۴/۱۳۹۴)
رهبر فرزانه انقلاب یکی از مصادیق این سطحی‌نگری را شعار اسلام رحمانی می‌دانند. البته می‌توان در این مورد این آسیب را به موارد دیگر تعمیم داد؛ زیرا افراد گوناگون در مناصب مختلف به اسلام رحمانی از سر آگاهی یا ناآگاهی اشاره کردند.
 ۲ـ سکولاریسم عینی آمریکایی؛ مدینة فاضلة اسلام رحمانی
در نتیجه‌گیری سخنرانی محسن کدیور، وی مدل موردنظر خود را آمریکا می‌داند. به نظر وی، نوعی سکولاریسم عینی معتدل نزدیک به تجربه آمریکا امری قابل دفاع است و اسلام رحمانی با چنین سکولاریسمی مشکلی ندارد. رهبر معظم انقلاب حتی نکات مثبت ارزش‌های آمریکایی را در رفتار دولتمردان آمریکایی ندیده‌اند. در همین راستا می‌گویند: «امروز یک چیزی به نام ارزش آمریکایی وجود دارد؛ می‌شنوید در حرف‌های آمریکایی‌ها، [می‌گویند] ارزش‌های آمریکایی، ارزش‌های ما...؛ همان چیزهایی است که منتهی می‌شود به این وضعیت جهان‌خوارگی امروزِ نظام سلطه؛... اینها امروز در رفتار دولت آمریکا و رژیم ایالات متّحده‌ آمریکا وجود ندارد؛ حالا، همانی که هست. اگر این اصطلاح «اسلام رحمانی» اشاره‌ به یک‌چنین چیزی است که خب، این صد درصد غلط است»(همان)
 ۳ـ هویت طرفداران اسلام رحمانی
عمده افرادی که با آگاهی از اسلام رحمانی صحبت می‌کنند، کسانی هستند که دل خوشی از مشی انقلاب اسلامی در ابعاد مبارزه با استکبار، دفاع از مظلومان و مستضعفان و پیشه کردن عدالت و مفاهیمی از این قبیل ندارند و با طرح مفاهیمی، همچون اسلام رحمانی در حال عقده‌گشایی هستند. از سال‌ها پیش عده‌ای در جهان اسلام پروژه‌ای را رقم زدند تا اسلام را به وجه باطنی آن تقلیل دهند و منحصر کنند؛ برای نمونه پروفسور سیدحسین نصر حدود دوازده سال پیش کتابی با عنوان «قلب اسلام» منتشر کرد که در مقدمه و مؤخره آن تصریح کرده است، از نظر من قلب اسلام، اسلام قلبی است؛ یعنی همان اسلام باطنی! کدیور نیز اسلام رحمانی را چارچوب‌بندی کرد یا سروش که به پلورالیسم دینی و تجربه‌گرایی دینی معتقد است و در نهایت همین پروژه معنویت «ملکیان» که داعیه چنین عنوانی را نیز دارد، رسماً، آشکارا و آگاهانه از دین فاصله می‌گیرد و تصریح می‌کند که دین متافیزیک سنگین و مناسک زیادی دارد و معمولاً به خشونت ختم می‌شود، ما به جای دین و پروژه دین‌ورزی می‌خواهیم از پروژه معنویت‌ورزی حمایت کنیم.

  امین پناهی/ مراسم تنفیذ دوازدهمین رئیس‌جمهور اسلامی ایران، پنج‌شنبه گذشته برگزار شد. تنفیذ یعنی مشروعیت بخشیدن به رأی مردم یا اگر بخواهیم بهتر بگوییم، تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری از سوی رهبری، یعنی مهر تأیید ایشان پای جمهوریت نظام.
در سال 88 فتنه عظیمی روی داد، فتنه‌ای که حداقل هشت ماه همه اتفاقات اساسی را به حاشیه برد، فتنه و آشوب‌های حزب بازنده انتخابات آن سال علیه یک موضوع بود که آن هم عبارت است از ارکان جمهوریت نظام.
در اتفاقات آن روزها در یک سو فتنه‌گران قرار داشتند که خواسته آنها ابطال انتخاباتی بود که مردم بیشترین مشارکت در طول تاریخ انقلاب را در آن ثبت کردند. در واقع باید گفت، یک اقلیتی به پشتیبانی مستکبرین قصد داشتند در مقابل رأی اکثریت مردم بایستند؛ اما در جبهه روبه‌رو هواداران نظام اسلامی بودند که با تبیین اصول اساسی انقلاب اسلامی پای جمهوریت نظام اسلامی ایستادند. اینجاست که باید بگوییم رهبر معظم انقلاب در جایگاه بزرگ‌ترین مدافع جمهوریت این نظام قرار دارند. اگر ایستادگی ایشان در مقابل بدعت‌های غیر قانونی نبود، دیگر نمی‌توانستیم هیچ انتخاباتی را از این قاعده مستثنی بدانیم؛ به ویژه اینکه اولین انتخابات ریاست‌جمهوری پس از فتنه نتایج جالبی دارد؛ یعنی منتخب مردم با کمتر از یک درصد به این جایگاه دست پیدا می‌کند. این یعنی اینکه کاندیداهای دیگر بسیار راحت‌تر می‌توانستند پیروزی فرد پیروز را زیر سؤال ببرند. حال آنکه فرد پیروز در جناح همان افرادی بود که به نتیجه انتخابات معترض بودند.
نکته جالب توجه دیگری که در اینجا وجود دارد، این است که برخی این روزها در صحبت‌های‌شان و در نوشته‌های‌شان سران فتنه را پاسداران جمهوریت نظام معرفی می‌کنند! گزاره غلطی که به دنبال وارونه کردن جایگاه آشوبگر و مدافع است. تاریخ فراموش نمی‌کند آن روزی را که نظام جمهوری اسلامی در حال حرکت به سوی والاترین قلل پیشرفت بود، اما یک سری افراد آشوب‌طلب بر پایه توهمات واهی خیابان‌ها را برای تضییع حقوق ملت ناامن کردند. در این میان، البته دشمنان قسم‌خورده ملت ایران نیز به کمک فتنه‌گران شتافته و با یک صف‌آرایی پیچیده‌ در مقابل این اصل اساسی و قانونی، یعنی جمهوریت نظام ایستادند.
گفتنی است، در نظام جمهوریتی بر پایه اصول اسلام هیچ انتخاب و انتصابی الی‌الابد نیست. نکته مهمی که همواره در متن حکم انتصاب رؤسای‌جمهور از سوی رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید می‌شود، این است که این حکم و رأی ملت تا زمانی برای فرد اعتبار دارد که او بر مبانی و اصول اساسی دین و قانون اساسی پایبند باشد. این به این معناست که در نظام جمهوریتی نه رأی مردم و نه تنفیذ رأی از سوی ولی‌فقیه نمی‌تواند الی‌الابد معتبر باشد و تا زمانی اعتبار دارد که فرد بر مبانی پایبند و ثابت‌قدم باشد. برای نمونه یک سری گزاره‌هایی که برخی مطرح می‌کنندکه حالا فلان فرد یک زمانی رئیس دولت بوده و حالا یا ردّ صلاحیت می‌شود یا اتفاقی می‌افتد که از انتشار تصویرش جلوگیری می‌شود، مرتبط با همین موضوع است؛ یعنی ممکن است یک فرد با رأی بالا از طرف مردم انتخاب و از سوی رهبری تنفیذ حکم شود؛ اما بر اساس دموکراسی حاکم بر نظام جمهوری اسلامی این به آن معنا نیست که این فرد تا ابد مورد تأیید ملت و رهبری است؛ یعنی هر لحظه که پایش بلغزد یا از مواضع اسلام عدول کند، دیگر نباید به حمایت‌های فوق‌الذکر امید داشته باشد.
در تاریخ جمهوری اسلامی هم البته مسبوق به سابقه است؛ برای نمونه در موضوع بنی‌صدر با اینکه او از رأی بالایی برخوردار بود و همچنین امضای معمار کبیر انقلاب پای حکم تنفیذش قرار داشت؛ اما زمانی که امام(ره) به این نتیجه می‌رسند که این فرد از موازین اسلامی و انقلابی عدول کرده‌اند، امضای خود را پس گرفته و با تصویب مجلس، او از این مسئولیت عزل می‌شود.