محمدابراهیم میانجی/ در ابتدای سال 1395 رهبر معظم انقلاب در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی به موضوع مهم اقتصادی که اصل و زیربنای حل مشکلات و معضلات اقتصادی کشور است، اشاره کرده و آن را خواست و مطالبه مردم اعلام کردند. ایشان در این سخنرانی اظهار داشتند: «در مسئله‌ اقتصاد، آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئله‌ تولید داخلی است؛ مسئله‌ ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است؛ مسئله‌ تحرک و رونق اقتصادی و مقابله‌ با رکود است؛ اینها مسائل مبتلا به مردم است؛ اینها چیزهایی است که مردم آنها را حس می‌کنند و مطالبه می‌کنند؛ و آمارها و اظهارات خود مسئولین هم نشان می‌دهد که این مطالبات مردم و این خواسته‌های مردم بجا و بمورد است.»
معظم‌له در هشتم اردیبهشت‌ماه همان سال در دیدار با کارگران دوباره موضوع تولید داخلی را مطرح کرده و حمایت از آن را یک وظیفه دانسته و فرمودند: «بنده برای تولید داخلی حقّ زیادی را قائلم. تولید داخلی بایستی به‌عنوان یک چیز مقدّس شمرده بشود. حمایت از تولید داخلی باید یک وظیفه شناخته بشود؛ همه خودشان را موظّف بدانند از تولید داخلی حمایت بکنند.» 

حمایت از تولید ملی
راه برون‌رفت از مشکلات
واقعیت این است که با وجود همه برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته و تأکیدات فراوان سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بر روی حمایت از تولید داخلی و تولید ملی، متأسفانه وضعیت این متغیر اساسی اقتصاد در چند سال گذشته، در کشور چندان مساعد نبوده و نیست. حال آنکه بیشتر کارشناسان داخلی راه برون‌رفت از مشکلات و چالش‌های اقتصادی کشور را در حمایت از تولید ملی دانسته‌اند. کلیدواژه حمایت از تولید ملی راه‌حل مشکلات و معضلات مهم اقتصادی کشور، از جمله رکود، بیکاری، تورم، اشتغال و... است و علاج همه‌ این مشکلات مهم اقتصادی در مجموعه‌ سیاست‌های مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است که متأسفانه در دولت یازدهم توجه چندانی در عرصه اقدام و عمل به این سیاست‌ها صورت نگرفت و موجب شد رهبر معظم انقلاب همواره به دست‌اندرکاران و دولتمردان تذکر بدهند و تحقق این سیاست‌ها را مطالبه کنند. ایشان در ابتدای سال 95 در حرم رضوی فرمودند: «گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان می‌دهد که کارهای وسیعی کرده‌اند؛ منتها این کارها، کارهای مقدماتی است؛ کارهایی است در زمینه‌ بخشنامه‌ها و دستورها به دستگاه‌های مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن؛ این آن چیزی است که وظیفه‌ ما است.»

نسخه خارجی
 حمایت از تولید داخل
برخی از کارشناسان معتقدند در دستیابی به یک صنعت و کشاورزی مولد، نیرومند و پایدار، برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته در سال‌های گذشته ناکارآمد بوده و نتوانسته است مشکلات اقتصادی کشور را مرتفع کند. در این راستا باید برنامه و سیاست‌های اقتصادی متناسب با شرایط داخلی طرح‌ریزی شده و با رویکرد داخلی نسبت به رفع مشکلات و معضلات اقتصادی اقدام کرد. 
در شرایطی که مشکل اصلی اقتصاد حمایت نکردن از تولید داخلی است، باید برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری دولتمردان در این حوزه تمرکز داشته باشد و با حمایت اصولی و منطقی از تولید، مشکلات اقتصادی را مرتفع کرد. بنابراین، باید به سمت حمایت‌های کامل از بخش‌های تولیدی در عرصه صنعت و کشاورزی، برای رونق تولید حرکت کرد. اعمال این‌گونه حمایت‌های کامل و درست عاملی می‌شود که به واسطه تولید، انباشت دانش و سرمایه‌های انسانی و اجتماعی ایجاد شود و تولید جامعه را به سمت توسعه و رونق هدایت کند. این در حالی است که اگر حمایت‌ها از تولید کامل نباشد، نه تنها تولید عامل رونق و توسعه اقتصاد کشور نمی‌شود، بلکه با از بین بردن سرمایه‌های انسانی، اجتماعی و مادی، اقتصاد کشور را در مسیر نابودی تدریجی قرار خواهد داد.
تزریق نقدینگی لازم
 ولی ناکافی 
در راستای حمایت از تولید داخلی، دولت یازدهم اقداماتی را در دستور کار قرار داد که محور اصلی این اقدامات در تزریق نقدینگی به واحدهای تولیدی خلاصه شد. این در حالی است که در بسیاری از فعالیت‌های تولیدی، نقدینگی می‌تواند به منزله تک‌ابزار حمایتی نقش بازی کند؛ ولی در تولید صنعتی، نقدینگی تنها ابزار حمایتی نیست و اگر به مثابه تنها ابزار حمایتی دیده شود، عملاً مجوزی برای نابودی تولید داده شده است. نابودی دفعی نیست؛ بلکه تدریجی است. مرگ تدریجی تولید صنعتی در بسته حمایتی ناقص تولید است و مسئول ناکارآمدی‌های بخش‌های تولیدی برنامه‌ریزی‌های ناقص دولت است و نه بخش‌های تولیدی.
در سال گذشته تزریق نقدینگی جزء اصلی بسته حمایتی دولت بود که البته این نقدینگی هم به واحدهای تولید نیازمند تعلق نگرفت. گفتنی است، دادن نقدینگی به تنهایی نمی‌تواند تولید قوی و پر اشتغال با بازدهی بالا را ایجاد کند. در چرایی نتوانستن نقدینگی در رساندن بخش‌های تولیدی کشور به رشد و توسعه می‌توان گفت، اگر حمایت تنها تزریق نقدینگی باشد و موارد دیگر که به حمایت نیاز دارد، مغفول بماند، نقدینگی اثرات مثبت خود را از دست خواهد داد. حمایت‌های ناقص دیروز دولت در قبال تولیدات صنعتی و حمایت نکردن دولت از کشاورزان، دامداران و... موجب تضعیف تولید داخلی و حل نشدن مشکلات واحدهای تولیدی، و سود کلان واردکنندگان گوشت، کالاهای کشاورزی و صنعتی شد و به نوعی تولید‌کنندگان افزون بر آنکه چوب بسته حمایتی ناقص دولت را می‌خورند، از نتیجه‌ حمایت‌های ناقص هم که تشدید واردات به علت رکود تورمی بوده است، بی‌بهره نبودند.

راهکار برون‌رفت
 از معضلات اقتصادی
اگر دولت دوازدهم در سال «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال»، ادعای حمایت از تولید داخلی و ایجاد رونق در بخش تولید را دارد، به هیچ عنوان نباید هزینه‌های تولید را با تزریق نقدینگی صرف و بدون در نظر داشتن دیگر حمایت‌های لازم افزایش دهد؛ چرا که تزریق نقدینگی آن هم با درصد سودهای نامتعارف موجب افزایش هزینه‌ها، کاهش تولید، کاهش اشتغال و افزایش تورم در کشور می‌شود و از سویی مجوز سوددهی بالای واردات و دلالی را ایجاد کرده و ورود به عرصه تولید را با معضلات شدید مواجه می‌کند و سرمایه‌گذاری در این عرصه را به حداقل می‌رساند.
سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی اقتصادی در دولت دوازدهم باید در کنار افزایش نیافتن هزینه‌ها، بسته  حمایتی کاملی را برای حمایت از بخش‌های تولیدی مدنظر قرار دهد؛ بسته حمایتی که تنها شامل نقدینگی نشود و حمایت از بخش‌های کشاورزی، دامداری و از همه مهم‌تر سرمایه‌گذاری در امر تحقیق و توسعه را در بخش‌های مهم اقتصادی شامل شود و به نوعی توازن توزیعی منابع را در بخش‌های مختلف داشته باشد. بدیهی است در دولت دوازدهم وزارتخانه‌های اقتصادی باید با تمرکز بر روی تولید و اشتغال و حمایت از تولید داخلی در همه بخش‌های اقتصادی روند حل مشکلات اقتصادی را تسریع کنند، نه اینکه با سیاست‌گذاری ناقص موجبات پیچیده‌تر شدن شرایط اقتصادی و بروز چالش‌های جدید در عرصه اقتصاد کشور را فراهم آورند.

حسین راغفر اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه الزهرا(س) گفت: تورم ارتباط نزدیکی با سیاست‌های اقتصادی دارد و باید دید چه سیاست‌هایی باید اتخاذ ‌شود که هم تولید رونق گیرد و هم تورم کنترل شود. شواهدی وجود ندارد که دولت بخواهد با سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های خود زمینه‌ساز رونق تولید و مهار تورم شود، ضمن اینکه بتواند تولید را افزایش داده، مصرف را کنترل کند و مانع از رشد تورم شود.
 محمد نوری/  هفته گذشته خبری به نقل از مهدی کریمی‌تفرشی، رئیس تعاونی تولیدکنندگان مواد غذایی کشور در رسانه‌ها مطرح شد با این مضمون که سالیانه ١٣٠ میلیون تن مواد غذایی در ایران تولید می‌شود که 25 میلیون تن آن هدر می‌رود. زمانی این موضوع اهمیت دو چندان پیدا می‌کند که این خبر در کنار سایر آمار و ارقام منتشر شده در این باره بررسی شود.
- طبق گزارش‌های فائو، در جهانی که 900 میلیون نفر از جمعیت آن از گرسنگی رنج می‌برند، یک‌سوم از مواد غذایی تولیدشده به هدر می‌رود.
- به گزارش سازمان جهانی خواربار(فائو) سالیانه 3/1میلیارد تن غذا در جهان به هدر می‌رود که از این میزان 7/2 درصد که معادل 35 میلیون تن می‌شود، سهم هدررفت مواد غذایی در ایران است. 
- ایرانی‌ها برابر با ۱۰ کشور اروپایی، دورریز مواد غذایی دارند.
- در کل کشورهای عضو اتحادیه اروپا ۹۰ میلیون تن مواد غذایی دورریز می‌شود. این در حالی است که ضایعات مواد غذایی در ایران سالانه قریب به 35 میلیون تن است. 
- با این حجم(35 میلیون تن) ماده غذایی که دور ریخته می‌شود، می‌توان غذای 15میلیون ایرانی را در سال تأمین کرد.
اخبار و گزارش‌های این چنینی را بارها شنیده و از کنار آن به سادگی گذشته‌ایم، بدون اینکه به سهم خودمان در خلق این فاجعه عظیم توجهی کرده باشیم. بدون شک ریشه این معضل بزرگ در حوزه اقتصاد، پدیده اسراف و مصرف‌زدگی است؛ البته باید به این امر نیز اذعان کرد که اسراف به یک بیماری جهانی و مسری تبدیل شده است که روزبه‌روز شکاف فقر و تبعیض را تشدید می‌کند؛ اما اگر هر کسی به سهم خود، ولو اندک از اسراف جلوگیری کند، علاوه بر ثمرات اقتصادی که برای کشور به ارمغان خواهد آورد، سهم بسیاری از مواد غذایی نیازمندان جامعه را تأمین خواهد کرد.   
اسراف علاوه بر آثار منفی در حوزه اقتصاد، در حوزه فرهنگی نیز دارای پیامدهای مضری برای مردم و جامعه است که با جلوگیری از آن و هدایت مردم به سمت الگوی صحیح مصرف، فرهنگ جامعه اصلاح شده و از هدررفت منابع و انرژی که موجبات تولید محصولات مصرفی را فراهم می‌کنند، جلوگیری خواهد کرد.
تدبیر مناسب رهبر معظم انقلاب در ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و اقدام متناسب با آن سیاست‌ها از سوی هر یک از مردم عزیز کشورمان، می‌تواند گام بلندی در دستیابی به استقلال اقتصادی و امنیت غذایی باشد. اگر ملت ایران فقط به بند ۸ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی که مبتنی بر «مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف» است، توجه کنند و هر ایرانی به سهم خود در این حوزه اقدام و عمل متناسب با فرهنگ غنی اسلامی - ایرانی داشته باشد، دیگر شاهد رکوردزنی هدررفت مواد غذایی ایران در جهان نخواهیم بود. 
اگر چه هدر رفت مواد غذایی در جهان از مزرعه تا سفره وجود دارد و نمی‌توان فقط مصرف‌کننده را عامل دورریز مواد غذایی دانست؛ ولی مصرف‌کننده در این حوزه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که مدیریت مصرف به این عامل(مصرف‌کننده) باز می‌گردد. باید توجه کرد که اگر فرهنگ غلط مصرف‌زدگی از سوی ما مصرف‌کنندگان امروز به نسل‌های آینده منتقل شود، وضعیت از آنچه بیان شد، اسفناک‌تر خواهد شد. 

 برنامه‌های اقتصادی معطوف به آرزوها
فرشاد مؤمنی، اقتصاددان گفت: «به نظر نمی‌رسد هیچ یک از وزرای تیم اقتصادی دولت دوازدهم برنامه‌های خود را متناسب با واقعیت‌های اقتصاد ایران تنظیم کرده باشند؛ به این معنا که این برنامه‌ها طوری تدوین شده که بیشتر آمال و آرزوهای وزرا را به ثبت رسانده و این بار بحران‌هایی همچون فروپاشی مالی، کشور را تهدید نمی‌کند.»
ایجاد اشتغال با استفاده 
از نظر 45 کارشناس خارجی
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزیر پیشنهادی کار در دولت دوازدهم گفت: «اگر کشور طی سالیان آینده با بحران‌های مختلفی روبه‌رو شود، یکی از این بحران‌ها بیکاری است. بحران بیکاری یکی از مشکلاتی است که بنده مسئولیت آن را پذیرفته و خود را وزیر بیکاران نیز معرفی کرده‌ام.» وی افزود: «بنده برای برنامه اشتغال کشور از معتبرترین کارشناسان ایرانی و بین‌المللی (45 کارشناس بین‌المللی) استفاده کرده‌ام.»
احتمال ورشکسته شدن صنعت برق
بیطرف، وزیر پیشنهادی نیرو در دولت دوازدهم گفت: «هم اکنون 34 میلیون مشترک برق در کشور وجود دارد که این تعداد نشان می‌دهد که صنعت بزرگ برق با تعداد متقاضیان قابل توجه داریم که ضروری است برای رفع نیازهای این تعداد مشترک، برنامه‌ریزی‌های مدونی صورت گیرد.» وی افزود: «میزان بدهی وزارت نیرو در صنعت برق ۳۲ هزار میلیارد تومان است که باید تصمیمات راهبردی و مهمی برای پرداخت این بدهی صورت گیرد، وگرنه صنعت برق کشور ورشکسته می‌شود.»
آخرین وضعیت پول
 در دولت روحانی
بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی در بهار امسال، مجموع نقدینگی کشور به رقم 13149 هزار و 100 میلیارد ریال رسید. از این میزان نقدینگی 1647 هزار و 100 میلیارد ریال سهم پول و 11502 هزار میلیارد ریال نیز مربوط به شبه‌پول یا همان سپرده‌های مدت‌دار بانک‌ها و مؤسسه‌های اعتباری است. کارشناسان اقتصادی معتقدند، هر چه سهم شبه‌پول در نقدینگی کمتر شود و سپرده‌های بانکی با بهبود فضای کسب‌وکار به سمت تولید هدایت شوند، می‌توان به تحقق رشد اقتصادی و اشتغال پایدار امیدوار بود و اثر تورمی نقدینگی بر اقتصاد نیز کمتر می‌شود.

 سید فخرالدین موسوی/ آری درد است شاهد آن باشیم هنگامی که جامعه در بهت و حیرت ماجرای شهادت محسن حججی است و غرور و صلابت در جامعه موج می‌زند و افراد با هر آیین و مسلکی و با هر تفکر و نگرشی از این شهید عزیز به بزرگی یاد می‌کنند، رسانه‌ها و روزنامه‌های جریان اصلاح‌طلب حتی از یک تیتر ساده در‌باره این موضوع دریغ کنند؛ در اولین روز پس از شهادت محسن حججی، در حالی که مردم از  این شهید بزرگوار سخن می‌گفتند، هنگامی که روزنامه وطن امروز با تیتر «حماسه سر» صفحه نخست خود را به تصویر شهید محسن حججی مزین می‌کند و در مطلبی با عنوان «سرش در رأس اخبار» به قلم حسین قدیانی می‌نویسد: «چون عقیله بنی‌هاشم، ما نیز «ما رأیت الا جمیلا» که برق نگاه نافذ تو، الا ‌ای محسن شهید! مرز میان نور و ظلمت را پررنگ‌تر کرد! ....
 ما شهید را تنها و تنها مختص جناح کربلا می‌دانیم و لاغیر! بحث جناح‌های مرسوم سیاسی نیست! بحث جناح علمدار است! جناح شجاعت! جناح جانبازی! سر و دست هم که ببازی، باز باید علم را و مرز حق و باطل را و حسین و یزید را نگه داری! با برق درخشان نگاهت! و نفوذ جاودان چشم‌هایت! 
این‌گونه، همه اخبار را در حاشیه می‌بری! و سر مقدس و پرسودای خود را در صدر می‌نشانی! و فضا را از آن خود می‌کنی! الا ‌ای محسن شهید! ببین چه غوغایی به پا کرده‌ای! زین پس، فضا دست توست! و دست یاران «حسین» که تا هستی هست، اباعبدالله را یاورانی وفادار هست! 
بیش از 72 تن! الا ‌ای محسن شهید! «و علی اصحاب‌الحسین» سلامی است که اینک شامل حال تو نیز می‌شود!» وقتی روزنامه جام‌جم تصویر فرزند دو‌ ساله شهید حججی را بر صفحه اول خود می‌نشاند و از زبان همسر شهید می‌نویسد: 
«شهادت آرزوی محسن بود» وقتی روزنامه فرهیختگان «به روایت چشمانش» را تیتر یک می‌کند، هنگامی که روزنامه صبح‌نو با عنوان «ایستاده در غبار» می‌نویسد: عزم‌ راسخ و سیمای استوار و خلل‌ناپذیر شهید حججی، همه را به تحسین واداشته و سرمان را در برابر ایمان خود، به تعظیم خم کرده است. همین ایمان و عزم راسخ است که موجب زبونی و وحشت دشمن است و این ترس و تزلزل را از سیمای خوفناک دشمن تکفیری می‌توان به راحتی دید و خواند. باید قدردان این وحدت و همدلی ایرانیان بود و در مقابل از کسانی که از دشمن‌شناسی و فهم فداکاری‌های جوانان جان بر کف ایرانی ناتوان و عاجزند، خواست تا با چشمانی باز به دور و اطراف خود بنگرند و از بازی در زمین دشمن بپرهیزند.» 
وقتی روزنامه همشهری «طوفان یک نگاه» را در صفحه اول خود درج می‌کند، و هنگامی که روزنامه کیهان وعده انتقام شهادت محسن حججی از زبان سردار سلیمانی را در صفحه اول خود به چاپ می‌رساند و به نقل از وی می‌‌نویسد:
 «به حلقوم بریده این شهید عزیز و تمامی شهیدان راه اباعبدالله‌(ع) سوگند یاد می‌کنیم که از تعقیب این شجره ملعونه و نابودی این غده خطرناک برآمده در پیکر جهان اسلام تا آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست.» حتی وقتی روزنامه «هفت صبح» نمی‌تواند از این حماسه عبور کند و تیتر «یک مرد، یک ملت» را در کنار تصویر لحظه اسارت شهید حججی به چاپ می‌رساند، روزنامه‌های اصلاح‌طلب در فضایی دیگر سیر می‌کنند.
اگر از روزنامه قانون و مطلب عجیب و وهن‌آلودش درباره شهادت محسن حججی و نیروهای مدافع حرم برای حفظ امنیت در برابر جبهه تکفیری صهیونیستی داعش بگذریم، دیگر روزنامه‌های جریان اصلاحات در صفحه اول خود در حال جشن گرفتن برای بازگشت به شهرداری تهران پس از 12 سال بودند و عکس تمام‌قد و خندان نجفی با تیترهای درشت شهردار شدن وی را برای صفحه اول خود برگزیدند؛ اعتماد، بهار، آفتاب یزد، آرمان، شهروند، شرق و...  رسانه‌های پر تعداد اصلاح‌طلب حتی به اندازه یک تیتر هم از بازی سیاسی و سهم‌خواهی‌ها خود نگذشتند.
 نکته جالب اینجاست که وقتی رسانه‌های جریان اصولگرا یا جریان‌های ارزشی از شهید و شهادت یاد می‌کنند، از سوی این طیف به سوءاستفاده و بهر‌ه‌برداری سیاسی از شهید و شهادت متهم می‌شوند!    

 مهدی فرهادی/«معنی» آنقدر واضح است که کسی کمتر می‌تواند آن را تعریف کند؛ اما همین واژه کوچک و بی‌مقدار در فضای ارتباطی و رسانه‌ای رگ حیات ارتباطات است و اگر این پدیده وجود نداشت، از ارتباطات و رسانه و پیام چیزی باقی نمی‌ماند و شاکله اصلی خود را از دست می‌داد؛ در میان عامه مردم همان چیزی که از یک شیء یا ارتباط فهمیده می‌شود، «معنی» گفته می‌شود یا توضیحی که نسبت به یک شیء، اسم و پدیده‌ای که در ذهن ایجاد شده و نوشته می‌شود؛ اما در ارتباطات معنی با تفاوت‌هایی همراه است، از آنجایی که معنی می‌تواند در فهم و درک و سپس در رفتار تأثیر داشته باشد، باید جهات مختلف «معنی» شکافته شود تا به معنی‌یابی در شبکه‌های اجتماعی برسیم. جیمز واتسون (1984)، معنی را چنین تعریف می‌کند: «در ارتباط، یک کنش متقابل پویا بین خواننده، بیننده، شنونده و غیره با پیام وجود دارد. خواننده‌ای که خود مرکب است از تجربیات فرهنگی‌ـ‌‌اجتماعی، بنابراین او کانالی است مابین پیام و کنش فرهنگی. این است معنی.» این تعریف می‌گوید، معنا در اثر صرف دانستن معنای لغت کشف نمی‌شود؛ بلکه آگاهی از بافت فرهنگی و تعاملات متقابل فراوانی لازم است تا یک معنی از درون پیام کشف شود.
با توجه به تعریف فوق 1ـ معنی دارای یک فرایند است و مقطعی، یکدفعه و سطحی نست 2ـ متقابل است یعنی صرف ارسال یک پیام یا مطلب نیست و این متقابل بودن از پیام، فرستنده، خواننده، بیننده و شنونده را در برمی‌گیرد 3ـ هر واژه یا پیامی برای هر کسی در هر جایی یک معنی خاصی دارد 4ـ مرکب بودن مخاطب هم حاکی از آن است که یک مخاطب به صورت تجرد مطلب و پیامی را درک نمی‌کند و این پیام با وضعیت اجتماعی و فرهنگی فرد و حتی جایی که در آن زندگی می‌کند، ارتباط دارد.