احمد حکیمی‌پور دبیر کل حزب اراده ملت ایران در ارتباط با قانون احزاب گفت: در جایگاه کسی که 25 سال فعالیت سیاسی و تشکیلاتی و اجرایی در سطوح مختلف داشته‌ام، باید بگویم که متأسفانه در کشور پدیده «حزب‌فروشی» شکل گرفته است. مثلاً فردی یک شبه بر اساس توافق و با پرداخت پول عضو حزب شده تا در شورای شهر رأی بیاورد که چنین زدوبندهایی خطرناک است و مربوط به احزاب استاندارد و شفاف نیست. باید جلوی این کار گرفته شود.
  محمدرضا مرادی/ عربستان در حملات 29 ماهه به یمن اهداف مختلفی را دنبال کرده که تاکنون هیچ‌ یک از آنها تحقق نیافته است. منصورهادی رئیس‌جمهور فراری یمن هنوز در تبعید خودخواسته است و مردم انقلابی یمن او را بزرگ‌ترین دشمن یمن می‌دانند، انصارالله روز به روز قدرتمندتر می‌شود و در این میان دستیابی انقلابیون به موشک‌های برکان 2 معادله جنگ را به ضرر متجاوزان بر هم زده است. اکنون میدان‌های نبرد به استان‌های جیزان، نجران و عسیر در جنوب یمن کشیده شده و همین مسئله موجبات هراس در کاخ‌های سعودی را فراهم آورده است. از سوی دیگر نیروهای یمنی از زمان آغاز تجاوز به یمن ۱۲ کشتی و ناوچه جنگی و بیش از ۱۰ قایق جنگی ائتلاف سعودی را هدف قرار داده‌اند. این مسئله یک شکست بزرگ برای عربستان و امارات است که با وجود مجهز بودن به مدرن‌ترین سلاح‌ها همچنان در برابر یمن که در محاصره کامل قرار دارد، منفعل هستند. در سایه این وضعیت ائتلاف سعودی اقدام به توطئه‌چینی دیگری برای شکست انقلابیون کرده است. در حربه جدید رسانه‌های عربستان و امارات به دنبال ایجاد شکاف بین انصارالله و علی عبدالله صالح رئیس‌جمهور سابق یمن هستند.
جنبش انصارالله از سال 2014 در هم‌پیمانی با نیروهای عبدالله صالح دولت نجات ملی را تشکیل داده‌اند. در این مدت فعالیت‌های پارلمان یمن دوباره شروع شد و این مسئله بر مشروعیت انقلابیون یمن افزود. در سایه این اتحاد، ائتلاف سعودی در بسیاری از جبهه‌ها نتوانسته است کاری از پیش ببرد. به همین دلیل ایجاد شکاف در میان انقلابیون به مثابه حربه جدید رونمایی شده است.
مرکز مطالعات آتلانتیک در ماه مه گذشته از نشست‌هایی در ابوظبی بین هیئتی سعودی با احمد علی عبدالله صالح فرزند علی عبدالله صالح که پیشتر سفیر یمن در امارات بوده و همچنان در این کشور به سر می‌برد، خبر داد. رسانه‌های سعودی و اماراتی نیز به صورت مرتب اختلافات این دو گروه را بزرگنمایی می‌کردند، به نحوی که حتی خبرهایی از درگیری نیروهای انصارالله با نیروهای وابسته به عبدالله صالح را منتشر کردند. البته این تبلیغات رسانه‌ای سبب ایجاد درگیری‌هایی نیز در یمن شد. درگیری بین دو طرف، به کشته شدن یک سرهنگ گارد ملی طرفدار صالح و سه نفر از کمیته‌های مردمی وابسته به انصارالله منجر شد. در واقع، اختلاف بین انصارالله و کنگره مردمی نتیجه تلاش‌های امارات و عربستان برای ایجاد شکاف بین این دو گروه بوده است.
در اوضاع کنونی انقلابیون یمن با تهدید بزرگی که حتی از تجاوز عربستان به یمن نیز بزرگ‌تر است مواجه شده است و آن نیز تشدید اختلاف‌ها است. انصارالله از احتمال کودتا نگران است و به همین دلیل ده‌ها یگان نظامی را از صعده و عمران به صنعا آورده تا این شهر را از سمت شمال، شرق و غرب محاصره کنند. حزب کنگره مردمی وابسته به عبدالله صالح نیز نگران گسترش نفوذ انصارالله به سمت بخش جنوبی صنعا است؛ جایی که نیروهای طرفدار صالح و خانه‌های فرزندان و نزدیکان و قبایل آنها هستند. در واقع امارات با مطرح کردن فرزند علی عبدالله صالح برای گزینه ریاست‌جمهوری این بحث را بین انقلابیون یمن مطرح کرده است که انقلاب یمن بار دیگر به نقطه صفر بازخواهد گشت و دوباره خاندان علی عبدالله صالح و قبیله حاشد بر قدرت مسلط خواهند شد. این مسئله نمی‌تواند مورد قبول انصارالله واقع شود، به همین دلیل تنش بین دو طرف بسیار تشدید شده است. البته حزب عبدالله صالح بارها این مسائل را تکذیب کرده است.
در مجموع می‌توان گفت هر انقلابی در مراحل  اولیه خود با این‌گونه اختلاف‌ها مواجه خواهد شد، انقلاب یمن نیز که اکنون با حربه‌ای به نام تفرقه و اختلاف‌افکنی مواجه شده است، زنگ خطری برای تداوم انقلاب یمن است. در صورتی که گروه‌های یمنی اختلافات خود را کنار نگذارند، انقلاب یمن دچار چالش اساسی خواهد شد. البته به تازگی توافقی بین انصارالله و علی عبدالله صالح برای پایان تنش‌ها صورت گرفته است، اما این توافق باید در صحنه عمل نیز اجرا شود؛ امری که بسیار مشکل خواهد بود.

   حسین عبداللهی‌فر/ بسیاری از رسانه‌های اصلاح‌طلب در فوت ابراهیم یزدی از عبارات غلوآمیزی چون؛ «پیر صبور انقلاب»، «سیاستمدار شکور صبور»، «یار صبور آزادی»، «سیاستمدار نیک‌نام»، «مرد صبور سیاست»، «ملی‌گرای میانه‌رو»، «یک عمر اعتدال»، «مرد قانون» و ... استفاده کرده و به توصیف یکجانبه شخصیت وی پرداختند که البته از باب غمض عین نسبت به خطاهای محرومان از دنیا محل اشکال نیست؛ ولی نادیده انگاشتن برخی حقایق و سوء‌استفاده سیاسی از این فضا سبب می‌شود عده‌ای با تطهیر یک جریان فکری غلط، نظام اسلامی را به تندروی در مقابل آن متهم کنند؛ از این رو رعایت برخی نکات در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
اول اینکه، غلبه جوّ احساسی و همدردی با غم‌دیدگان و دلجویی از آنها نباید موجب بیان مطالبی خلاف واقع درباره شخص متوفی شود که قضاوت آیندگان نسبت به وی دچار مشکل شده و به تحریف تاریخ بینجامد. 
دوم اینکه، نباید رأفت اسلامی نظام، تدابیر رهبران انقلاب در برخورد با مخالفان اعتقادی و آستانه تحمل بالای حاکمیت و نعمت آزادی نادیده انگاشته شود. 
سوم اینکه، ملاک قضاوت درباره اشخاص صرفاً ناظر به جنبه حقیقی آنها نبوده و درباره شخصیت‌های سیاسی، به ویژه کسانی که در حد لیدری حزب ایفای نقش کرده‌‌اند، از بعد حقوقی نیز به دلیل تأثیری که بر مواضع سیاسی و عملکرد گروه تحت امر می‌گذارند، باید مورد توجه قرار گیرد. 
چهارم اینکه، اگر هم از نظر حاکمیتی، مخالفان اعتقادی مشمول برخورد نظام نمی‌شود؛ اما برای گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی، عقاید و باورهای فرد معیار اصلی تعامل و تقابل است و مسلمانان‌ـ نه لیبرال‌هاـ مرزهای اندیشه را بیش از عمل و رفتار مورد توجه قرار می‌دهند؛ از این رو هر گونه تمجید از وی نباید به مفهوم  تأیید مواضع و بینش او باشد.  
پنجم اینکه، افرادی که مرجعیت فکری و سیاسی دارند، باید به عقایدشان نه به منزله یک فرد؛ بلکه به مثابه یک جریان نگاه شود؛ بنابراین هر گونه تأییدی نباید به معنی تأیید جریان فکری و گروه وابسته به وی باشد. 
این در حالی است که متأسفانه در جریان فوت آقای یزدی شاهد آن هستیم که هنوز جنازه وی تشییع نشده، علی مطهری به خود اجازه می‌دهد به بهانه دفاع از وی، نظام اسلامی را به اشتباه در برخورد با وی متهم کرده و بنویسد: «آسیبی که انقلاب اسلامی ما دچار آن شده، این است که برخی از افراد که دم از انقلابی‌گری و ولایت‌مداری می‌زنند خیال می‌کنند هر کس که نظری مخالف نظر رسمی نظام داشت باید به شکلی‌ـ خواه حبس یا حصر‌ـ حذف شود و از حقوق اجتماعی خود، مانند آزادی بیان محروم شود؛ چون برای حفظ نظام هر کاری می‌توان کرد.... امیدوارم خداوند از جفاهایی که ما به امثال دکتر ابراهیم یزدی کردیم بگذرد و امیدوارم که به نادرستی این راه پی ببریم و تغییر روش بدهیم تا قربانیان جدیدی
 پیدا نشود.»
این در حالی است که مرحوم استاد مطهری با بصیرت نافذی که داشت، سال‌ها پیش نسبت به امثال ابراهیم یزدی بدبین بود و از آنها با عنوان «منهائیون»، یعنی کسانی که به دنبال اسلام منهای روحانیت هستند، یاد می‌کرد و حضرت امام(ره) در پاسخ نامه رسمی وزیر کشور درباره صلاحیت اعضای نهضت آزادی برای حضور در قدرت مرقوم فرمودند:
 «نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضایی را ندارند و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک‌های دیگر حتی منافقین، این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.»

 ترامپ در مرز خودکشی!
«اریک ترامپ» پسر رئیس‌جمهور آمریکا مدعی شد، پدرش با وجود خدمات شایانی که تاکنون به این کشور کرده، با چنان انتقادهایی از سوی رسانه‌ها روبه‌رو بوده که اگر به آنها بی‌اعتنایی نمی‌کرد، ممکن بود دست به خودکشی بزند. به گزارش «ایندیپندنت»، پسر رئیس‌جمهور آمریکا با انتقاد از گزارش‌های منفی رسانه‌ها از عملکرد پدرش مدعی شد، این گزارش‌های منفی می‌توانند «دونالد ترامپ» را به مرز افسردگی یا خودکشی برسانند. این وضعیت در حالی است که ترامپ از زمان آغاز دوران ریاست‌جمهوری خود جنگی تمام‌عیار را با رسانه‌ها آغاز کرده و به صورت مرتب آنها را به انتشار گزارش و خبرهای دروغ علیه دولت آمریکا متهم می‌کند.

حرف در گوشی
یک پایگاه حامی دولت نوشت: «حالا که حسن روحانی رئیس‌جمهور شده و رأی اعتماد کابینه‌اش را هم از مجلس گرفته است، اصلاح‌طلبان در همان سطحی مانده‌اند که از قبل برای‌شان مقدر شده بود؛ همین هم هست که باز در محافل سیاسی حرف‌های در گوشی بیشتر از همیشه شده است.» نامه‌نیوز نوشت: «سؤال اساسی این است که آیا باید با روحانی تا 1400 بمانیم؟ صرف نظر از ایده‌های همان طیف پیش رو که در خفا بحث حضور مستقل را پیش می‌کشد، کسانی که از موافقان ماندن با روحانی هستند، البته از هم اکنون فکر 1400 را هم کرده‌اند؛ این طیف پای علی لاریجانی را به این ماجرا باز کرده‌ است. همچنین سؤال آنها این است که چرا از اتحاد روحانی‌ـ لاریجانی حمایت می‌کنیم؟ پاسخ این دو پرسش هر چه باشد، تکلیف سیاست ایران را برای این سال‌های پیش رو مشخص خواهد کرد.»

اسباب ‌بازی اصلاح‌طلبان!
«مردم اسباب ‌بازی اصلاح‌طلبان نیستند که یک روز از آنها بخواهند پای صندوق بیایند و بعد هم وقتی مقداری ناملایمات می‌شود، بگوییم به ما مربوط نیست.» صادق زیباکلام با بیان جمله مذکور گفت: «آقای عباس عبدی و آقای حجاریان، مسئولیت دولت آقای روحانی خیلی با اصلاح‌طلبان نیست. برخی اصلاح‌طلبان یک چنین نگاهی دارند؛ به قول تهرانی‌های قدیم «خر را یک ور سوارند» تا هرجا ببینند به مشکل برمی‌خورند بلافاصله پایین بپرند. این زشت است؛ ما نباید اصلاً این رویه را داشته باشیم. ما نمی‌توانیم در وسط راه زرنگی کنیم و بگوییم اگر آقای روحانی خوب عمل کرد افتخارش برای ماست؛ اما اگر بد عمل کرد خیلی به ما ارتباطی ندارد.»

عربستان عوض شد!
ایران رفتار عربستان را در حج ابراهیمی امسال تغییر داد؛ به گونه‌ای که در حج امسال عربستان رفتارش نسبت به سال‌های قبل بهتر شده بود. شاهزاده «خالد الفیصل» امیر شهر مکه مکرمه پس از برگزاری حج با ابراز امیدواری نسبت به اینکه حجاج ایرانی در آرامش و به راحتی مناسک حج را بجا آوردند، ایرانی‌ها را برادران دینی خطاب کرد و افزود: «حجاج ایرانی برادران دینی ما هستند که در این سرزمین مقدس از آنها استقبال و پذیرایی کردیم و امیدوارم مشکلی برای آنها رخ ندهد و خاطره خوبی از عربستان در ذهن آنها ثبت شود.»

تردیدهای ترامپ
چند نفر از نزدیکان دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا به روزنامه «واشنگتن‌پست» گفتند، ترامپ از صحبت‌های رکس‌تیلرسون خرسند نیست. این افراد همچنین اعلام کردند، ترامپ نسبت به وفاداری گری کوهن، مشاور ارشد اقتصادی خودش نیز تردید دارد. به نظر می‌رسد جان کلی، رئیس دفتر کاخ سفید نیز یکی از افرادی باشد که ترامپ به وی اعتمادی ندارد و از نحوه فعالیت وی ناراحت است. در ماه‌های اخیر چند نفر از مقامات دولت ترامپ شامل شون اسپایسر، مسئول مطبوعاتی کاخ سفید؛ رینس پریباس، رئیس دفتر کارمندان کاخ سفید؛ آنتونی اسکاراموچی، مدیر ارتباطات و استیو بنن، استراتژیست ارشد ترامپ از سمت‌های خود استعفا دادند.

   حسن خدادی/ همان‌طور که در مقاله شماره پيشین ذکر شد، در اهمیت فرهنگ همین بس که این مفهوم از نظر رهبر معظم انقلاب، حتی از اقتصاد و سیاست نیز مهم‌تر است؛ اما در تحلیل اینکه چرا فرهنگ مهم است، بیشتر به دلیل نقش و جایگاه ویژه‌ای است که فرهنگ در یک جامعه و در ارتباط با همه ابعاد موجود، اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و... ایفا می‌کند و از آن برخوردار است که در این باره توجه به دو نکته ضروری به نظر می‌رسد.
نکته نخست اینکه اصلاح جامعه بدون اصلاح فرهنگ آن میسر نیست. تلاش‏هاى اقتصادى و اجتماعى زمانى مى‏توانند به نتایج مطلوب منتهی شوند که الزامات مورد نظر آنها در فرهنگ جامعه نهادینه ‏شده باشد. در واقع، ابعاد فرهنگ و تأثیر آن، برخلاف باور برخى، به احداث مراکز آموزشى و این دست مسائل خلاصه نمى‌شود؛ چرا که گستره و عمق فرهنگ و کار فرهنگى از جزئی‌ترین فعالیت‌هاى فردى تا جدی‌ترین مسئولیت‌‏هاى اجتماعى کشیده شده است. به تعبیر امام خامنه‌ای «فرهنگ از اقتصاد هم مهم‌تر است.»(17/10/83) به همین دلیل ورود به عرصه فرهنگ و فعالیت‏هاى فرهنگى هم، به دلیل ابعاد گسترده آن، باید ورودى کارآمد، مداوم، همراه با مدیریت راهبرى و در یک کلام حرکتى جهادى باشد. تعبیرى که از سوى رهبر معظم انقلاب بارها استفاده شده است و به تازگی هم در دیدار معظم‌له با مسئولان و فعالان فرهنگی استان یزد در تاریخ (30/5/96) مورد توجه و تذکر قرار گرفت. 
نکته دوم درباره نقش بازدارندگی فرهنگ، به ویژه یک فرهنگ کارآمد و سالم در مقابل خطرها و تهدیدهای بیرونی، به ویژه در حوزه جنگ نرم است؛ چرا که فرهنگ مهم‌ترین حوزه‌ای است که جنگ نرم آن را به نبرد می‌طلبد. چنانکه با نگاهى به رویکرد قدرت‏هاى سلطه‌گر این موضوع به‏خوبى اثبات مى‏شود که اهمیت فرهنگ نزد آنها از اقتصاد نیز بیشتر است. «امروز جوان‌های ما در معرض تبلیغات مضر هستند... صداهای گمراه‌کننده به گوش می‌رسد و این جوان [که] در این وسط میدان، مُحاطِ به این صداها و به این تصویرهای فریبنده و اغواگر است؛ احتیاج دارد به اینکه یک شاخصی به او نشان داده بشود.»(30/5/96)
از این‌رو تداوم قدرت نرم یک کشور، بدون شکل دادن به فرهنگ امکان‌پذیر نیست. هر چند قدرت نرم غرب رو به افول است؛ اما باید این واقعیت را پذیرفت که عامل به وجود آمدن تمدن غرب، فرهنگ و ارزش‏هاى حاکم بر آن بوده است که در عصر حاضر توانسته است با استحاله فرهنگ کشورهاى جهان سوم که از فقر فرهنگی رنج می‌برند، نفوذ فرهنگى خود را افزایش دهد. در همین راستا، جمهورى اسلامى گفتمانى را به وجود آورده است که علاوه بر آنکه در برگیرنده مدل بدیلى از حکومت اسلامى است، ترویج‌گر فرهنگ و ارزش‏هاى اسلامى و انقلابی است و این مسئله نه تنها سبب افزایش دامنه نفوذ ارزشی ایران در منطقه و سایر مناطق جهان تا آمریکای لاتین شده است؛ بلکه منافع قدرت‌های سلطه‌طلب غربی را نیز با روند رو به رشد نفوذ با چالش‌های عدیده‌ای مواجه کرده است؛ نفوذی که حتی تا بیخ گوش آمریکا نیز کشیده شده است.  
در این راستا، غرب به خوبى مى‏داند که با لشکرکشى و استفاده از سازوکار‌های سخت‌افزاری نمی‌تواند این نفوذ را که در ارزش‏ها و هویت اسلامى ریشه دارد، از بین ببرد؛ به همین‏ دلیل، به هجوم فرهنگى روى آورده است؛ هجومی که مهم‌ترین ابزار آن «رسانه» است و با تولید فیلم، موسیقى، کتاب و... مردم کشورهاى اسلامى را به مصرف‏کننده محصولات غربى تبدیل کرده است؛ این پروژه به موازات کشورهاي اسلامی درباره جمهوری اسلامی ایران نیز استفاده شده و می‌شود که برخلاف ایجاد برخی آسیب‌ها که آن‌ هم بیشتر ناشی از کم‌کاری مسئولان در حوزه فرهنگ بوده است، خوشبختانه تحت تدابیر داهیانه رهبر حکیم انقلاب، نظام اسلامی را از آسیب‌های جدی مصون نگه داشته است. 


  حمیدرضا حیدری/ تابستان را باید فصل جهادی‌ها دانست؛ فصلی که جوانان انقلابی، کوله‌پشتی‌های‌شان را روی دوش می‌اندازند و دوره می‌افتند در مناطق محروم کشور که باری از دوش خانواده‌ای فقیر بردارند، یا بی‌خانه‌ای را خانه‌دار کنند. اصلاً تابستان را باید فصل خون دادن برای جهاد هم دانست؛ چه جهاد برای امنیت و چه جهاد برای محرومیت‌زدایی. فرقی نمی‌کند جهاد در جبهه جنگ سخت باشد، یا جهاد در جبهه جنگ نرم و جنگ فرهنگی. اردوی جهادی با تمامی سختی‌هایش می‌تواند تمامیت یک جهاد نرم را به نمایش بگذارد. نه با «ایرباس» و نه با «بوئینگ» تازه خریداری شده سفر می‌کنند، که انتهای رفاه‌شان سوار شدن بر اتوبوس‌های زهوار در‌رفته‎ای‌ است که نه امنیت درست و حسابی دارند و نه مهمانداران آن‌چنانی، که در نهایت هم سهم‌شان می‌شود، شهادت. اصلاً جهاد با خون دادن عجین است. جوانانی که نه دنبال میز و مقامند و نه دنبال شهرت، آنها به دنبال جایی هستند که بتوانند خدمت کنند. روی خاک‌ها می‌نشینند و جلسات‌شان را نه زیر باد کولر که زیر تابش آفتاب سوزان روستایی دور‌افتاده در نقطه صفر مرزی تشکیل می‌دهند. موضوع جلسه‌های‌شان هم این نیست که سهم بیشتری از سفره انقلاب بردارند؛ بلکه می‌خواهند هر کدام کاری کنند که بیشتر از بقیه دین‌شان را به صاحبان واقعی و ذخایر انقلاب که مستضعفان هستند، ادا کنند. نه ادعایی دارند و نه نامی، ‌به دنبال اینها هم نیستند که بخواهند برایش یقه چاک دهند و لابی‌گری کنند؛ اما وقتی هم که بخواهند از درد مردم‌شان بگویند و از رنج‌هایی که شاهدند، حرفی به میان آورند؛ متهم می‌شوند به افراطی بودن. تنها دل‌شان خوش است به گوشه چشمی از رهبرشان و لبخندی که بر لبان ایشان می‌نشانند. اینان، همان جوانان مؤمن انقلابی مدنظر رهبر معظم انقلاب هستند که به خوبی دستور آتش به اختیار را دریافته‌اند. نه صاحب منصبی هستند و نه جایگاهی دارند که ترس از دست دادنش را داشته باشند. تمامی چیزی که در این دنیا به دست آورده‌اند، خادمی برای محرومانی است که از ابتدای انقلاب اسلامی جان بر کف، پای انقلاب ایستاده‌اند و به گفته امام راحل اینانند که تا آخر پای این انقلاب خواهند ایستاد؛ چرا که طعم فقر و استضعاف را چشیده‌اند.
از سوی دیگر با آنکه امام خامنه‌ای با ابراز رضایت از حضور یک وزیر جوان در هیئت دولت خطاب به وی تأکید می‌کنند که «کشور واقعاً تشنه‌ همین تلاش جوانانه‌ جوان‌هاست.» جوان شدن مدیران، یعنی استفاده از همین جوان‌هایی که بدون حکم مسئولیت برخاسته و فهمیده‌اند مشکلات را در کجا باید پی بگیرند؛ اما باید گفت؛ برخی، جوان شدن مدیران را طور دیگری فهمیده‌اند. آنها فکر می‌کنند اگر آقازاده‌ها را بر سر کار بیاورند تا دین‌شان را به هم‌جناحی‌های‌شان ادا کنند، کمک به جوان شدن کابینه کرده‌اند. به فکر آوردن جوانان مؤمن انقلابی بر سر کار نیستند؛ چرا که اینان ژن خوب ندارند و زلف‌شان با زلف جماعت از ما بهتران گره نخورده و خود از درون جامعه‌ای برخاسته‌اند که طعم نداری‌ها و استضعاف را با جان‌های‌شان چشیده‌اند.
آری تابستان، فصل جهاد است برای جوان مؤمن انقلابی. او برایش مهم نیست که درون دم و دستگاه دولتی‌ها جایی دارد یا نه، او آتش به اختیار است و هر جا که کم و کاستی مشاهده کند، خود را درگیر بروکراسی‌های اداری فرصت‌سوز نمی‌کند. او خود برمی‌خیزد و به هر شکل ممکن جهاد می‌کند. گاه این جهاد در میدان جنگ سخت است و در مقابل دشمنی که رودررویش ایستاده و گاه جهاد در مقابل؛ فقر، محرومیت، بیکاری و تهاجم فرهنگ غربی، که نوع دوم آن خطرناک‌تر بوده و همت بیشتری را می‌طلبد.