قاسم غفوری/ مردم یمن در سال 2011 همزمان با آغاز بیداری اسلامی در تونس، لیبی، مصر، بحرین و... قیامی سراسری را برای دگرگونی در ساختار سیاسی حاکم بر کشورشان آغاز کردند و در نهایت به سرنگونی سه دهه حاکمیت «علی عبدالله صالح» منجر شد. بعد از این سرنگونی «منصور هادی» معاون وی با عنوان اداره امور کشور تا تشکیل دولت ملی، قدرت را در دست گرفت و دو سال در مسند قدرت بود. در سپتامبر 2014 مردم یمن فاز جدیدی از انقلاب‌شان را با محوریت تحصن‌های گسترده خیابانی آغاز کردند که رهبریت آن را انصارالله برعهده داشت. شاید بتوان گفت؛ مردم یمن تنها ملتی بودند که آسیب‌شناسی بیداری اسلامی را انجام داده و دوباره ابعاد جدید انقلاب‌شان را آغاز کردند. حرکتی سراسری که نتیجه آن توافق تمام گروه‌ها و جریان‌های سیاسی برای تشکیل دولت ملی در قالب صلح و مشارکت بود، به‌گونه‌ای که از یک‌سو نمایندگانی از هر جریان در امر تصمیم‌گیری کلان کشور، نقش داشته و از سوی دیگر تدوین قانون و مشارکت همگانی در دولت آینده مورد تأیید همگان قرار گرفت. این روند تا سال 2015 ادامه داشت تا اینکه منصور هادی در اقدامی مغایر با توافقات قانون اساسی جدید را که کشور را به شش منطقه تقسیم می‌کرد، به پارلمان فرستاد؛ اقدامی که موجب شد تا تمام جریان‌های سیاسی و قبیله‌ای در برابر آن قرار گیرند. منصور هادی که از سوی آمریکا و سعودی برای بحرانی کردن فضای کشور مأموریت داشت، ابتدا استعفا داده و سپس به «عدن» گریخت و برخی از کشورهای عربی مانند سعودی، قطر و امارات سفارت خود را به عدن منتقل کردند. منصور هادی که نتوانست در برابر مقاومت مردمی ایستادگی کند، به عربستان گریخت تا زمینه‌ساز فتنه‌ای شود که بیش از دو سال و نیم است که یمن را گرفتار خود ساخته است. ائتلاف آمریکایی‌ـ‌ سعودی به بهانه حمایت از منصور هادی و مقابله با آنچه تروریسم نامیده، لشکرکشی گسترده‌ای را به یمن صورت داد. همزمان شورای همکاری خلیج‌فارس و اتحادیه عرب نیز با صدور بیانیه‌هایی حمایت خود را از کشتار یمن اعلام کردند. شورای امنیت سازمان ملل نیز قطعنامه 2216 را علیه ملت یمن صادر کرد که محور آن را توجیه کشتار مردم یمن و استمرار تجاوزات سعودی تشکیل می‌داد. با وجود تمام این اقدامات، یعنی آنها بر اساس اصل وحدت، چند محور را همزمان اجرا کرده‌اند. در بعد نظامی ارتش و نیروهای مردمی در جبهه‌های مختلف در برابر ائتلاف آمریکایی- سعودی قرار گرفتند که بخشی از آن شامل مقابله با مزدوران سعودی در قالب القاعده و نظامیان منصور هادی بوده است. نکته توجه برانگیز آنکه در طول این دو سال و نیم در حوزه تقویت توان دفاعی یمن با وجود تحریم‌ها عقب‌نشینی نکرده و دستاوردهای موشکی متعددی همچون «زلزال» را به نمایش گذاشته است که شکست‌های بسیاری بر سعودی تحمیل کرد. در حوزه سیاسی نیز از یک‌سو مذاکره جهانی با نماینده سازمان ملل را صورت داده و از سوی دیگر برای چینش ساختار سیاسی گام برداشتند، چنانکه شورای‌عالی سیاسی یمن تشکیل شد و پارلمان در مرداد 1395 پس از یک‌سال و نیم تعطیلی آغاز به کار کرد که اقدامی مهم  در فرایند سیاسی یمن بوده است. 
در نقطه مقابل، کارنامه سعودی در این مدت بیانگر مجموعه جنایت‌های فراوانی است، چنانکه از مجموع 27 میلیون‌و400 هزار یمنی، هشت میلیون نفر به علت تشدید درگیری‌های مسلحانه، منبع درآمد خود را از دست داده‌اند. وزارت حقوق بشر یمن در «صنعا» اعلام کرد که از آغاز جنگ عربستان علیه یمن در مارس سال 2015 تاکنون، بیش از 11 هزارو 700، یمنی در بمباران و حملات هوایی مستقیم عربستان سعودی با سلاح‌های غیرمجاز کشته شده‌اند. در همین حال شش هزار نفر بر اثر وبا جان خود را از دست داده‌اند. فاجعه انسانی در یمن چنان است که نهادهای حقوق بشر درباره نسل‌کشی در این کشور هشدار داده‌اند. جالب توجه آنکه سازمان ملل که باید دلیل امنیت جهان باشد، نام سعودی را از فهرست قاتلان کودکان خارج ساخت. 
نکته مهم آن است که پس از دو سال و نیم جنایت روند تحولات نشان می‌دهد که عربستان نه تنها به اهداف خود دست نیافته، بلکه چنان با بحران مواجه شده که اکنون به دنبال راهی برای فرار از یمن است. رویکرد به عراق و برخی تغییرات در رفتار سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران و نیز تحرکاتی که سعودی برای تبدیل خروجش از یمن به مطالبه جهانی صورت می‌دهد، در این چارچوب تعریف شدنی است. به تازگی مقامات انگلیس و فرانسه به طور رسمی خواستار پایان جنگ یمن شده‌اند. سعودی سعی دارد تا فرار خود از یمن را پنهان و چنان وانمود کند که در چارچوب خواست جهانی برای صلح و امنیت از یمن خارج شده است، حال آنکه تجاوز سعودی به یمن جز ویرانی و شیوع بیماری، حاصلی به همراه نداشته است. شواهد امر نشان می‌دهد که «بن‌سلمان» ولی‌عهد سعودی به دنبال رسیدن به پادشاهی است؛ در حالی که فضای داخلی و بیرونی عربستان سراسر بحران و نابسامانی‌ است؛ بنابراین وی به اجبار باید تغییراتی در سیاست خارجی خود صورت دهد که بخشی از آن را خروج از یمن تشکیل می‌دهد. 
کارنامه سه سال انقلاب مردم یمن نشان می‌دهد که هر چند بر میزان درد و رنج آنان با تجاوز ائتلاف آمریکایی‌ـ سعودی افزوده شده است؛ اما بر میزان استقلال و آزادی آنان افزوده شده و اکنون ملت یمن به منزله یکی از ارکان مقاومت در برابر سلطه و مردمانی که ائتلاف تا بن‌دندان مسلح سعودی را زمینگیر کرده، شناخته می‌شوند که جایگاهی مهم برای آنان در عرصه جهانی به همراه داشته است. 

  رضا اشرفي/ حادثه 11 سپتامبر در سال 2001 زمينه لازم را براي حضور پررنگ آمريكا در عرصه‌ها و حوزه‌هاي مختلف نظام بين‌الملل فراهم کرد. مي‌توان گفت، ‌اين حادثه مشكوك پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مهم‌ترين رخداد جهان بود كه به فاصله يك دهه پس از آن رخ داد. زماني كه جهان از حاكميت دو قطبي و دو ستوني شرق و غرب خارج شده بود، در حالي كه بازمانده شرق تمايلي نداشت زير سلطه نظام غرب‌گرايي آمريكا قرار بگيرد. نشانه‌هاي ‌اين موضوع خود را از زمان روي كار آمدن ولاديمير پوتين در روسيه نشان داد.
حادثه 11 سپتامبر در قالب برخورد تمدن‌ها نيز تأمل‌برانگیز است؛ زيرا با جهاني كه آمريكا علاقه داشت تك‌قطبي بنامد و به پايان تاريخ نزديك شده بود، هانتینگتون تمدن اسلام را ستيزه‌جو و جنگ‌طلب ناميد كه به دنبال افول قدرت آمريكا است. ‌اين رويكرد دولتمردان جمهوريخواه را واداشت تا سلاح به دست بگيرند و براي تثبيت قدرت خود و تأييد نظام تك‌قطبي به كشورهاي منطقه حمله کرده، به عقيده خود تمدن اسلام را مدیریت كنند و روسيه را از بازآفريني قدرت بين‌المللي باز دارند. ‌اين در حالي است كه نه حمله به برج‌هاي تجاري دوقلو كه در آن روز خالي از تجار يهودي بود، به اسلام ربطی داشت و نه‌ اينكه اقدامات پس از 11 سپتامبر توانست جلوي بازآفريني قدرت رقيب‌هاي پيشين، از جمله روسيه و چين را بگيرد. حتي در دوره‌اي كه دونالد ترامپ روي كار آمده است، اروپا نيز در حال تبديل شدن به رقيب جدي آمريكا است كه گام به گام علاقه دارد استقلال خود را از واشنگتن نشان دهد. 
از ‌اين منظر نمي‌توان عنوان كرد متفكراني كه معتقدند 11 سپتامبر دست‌ساخته آمريكا بوده،‌ از تئوري توهم توطئه پيروي مي‌كنند؛ زيرا واشنگتن طي‌ اين 16 سال خواست با بهانه قرار دادن حادثه خاص 11 سپتامبر قدرت هژمون خود را تثبيت كند. واقعه‌اي كه نتيجه معكوس داد و حال آمريكا روز به روز در حال ضعيف‌تر شدن است؛ اما ‌اين دليل نمي‌شود كه در اوضاع كنوني و حتي در ‌آينده از چنين حوادث و سناريوهايي استفاده نكند؛ به ویژه آنکه بار ديگر جمهوريخواهان روي كارند و به طور مداوم به دنبال نشان دادن قدرت نظامي‌ خود در عرصه جهاني هستند كه مي‌توان از آزمايش مادر بمب‌ها در افغانستان و همچنين آزمايش دو بمب هسته‌اي در خاك كشورشان نام برد. 
اما آمريكا در دوران ترامپ كه با سياست غير متجانس و بيشتر بهانه‌جويانه همراه است، به‌كارگيري سناريوي 11 سپتامبري كاملاً نخ‌نما و باورناپذیر است؛ به همين منظور ‌اين دولت بيش از هر چيز به دنبال دشمن‌سازي مصنوعي براي ‌ايجاد فضاي امنيتي جديد در جهت‌گيري‌هاي بين‌المللي است كه نسبت به گذشته در جغرافيايي جديد و در حوزه شرق و جنوب شرق آسيا متمركز است و بر مبناي تداوم جنگ تمدن‌ها‌ اين بار جهان اسلام را در درجه دوم قرار داده و بيش از هر چيز به تمدن کنفوسیوس و ارتدوكسي (چيني ـ روسي) متمركز است. بنابراين، كره شمالي فعلاً هدف قرار گرفته؛ ‌اين در حالي است كه رويكردهاي كنوني پيونگ‌يانگ همواره مانند قبل بوده و اقدام جديدي از سوي آن شكل نگرفته بود تا ‌اينكه آمريكا بر روي آن دست گذاشت و آن را تحريك کرد تا از‌اين طريق تمدن کنفوسیوسی‌ـ ارتدوكسي را وارد معركه بازي جنگ‌طلبي خود كند. 
با ‌وجود این، نمي‌توان به راحتي عنوان كرد حوادثي كه در پس ‌اين رويكرد رخ مي‌دهد همچون 11 سپتامبر است؛ زيرا در چنين شرايطي و پس از گذشت 16 سال چين و روسيه در جايگاه متفاوت‌تري نسبت به سال 2001 قرار دارند و آمريكاي دوره ترامپ نیز، متحدان سنتي خود را كه يكي از آنها اروپا است،‌ به نسبت گذشته با خود همراه ندارد تا جنگي جديد و بين‌المللي ‌ايجاد كند. از سوی ديگر، كره شمالي برخلاف عراق و افغانستان از سلاح راهبردی و توان بازدارندگي و مقابله به مثل برخوردار است كه همين مسئله واشنگتن را به عقب‌نشيني وادار خواهد كرد که اين به معناي شكست طرح آمريكايي و افول بيشتر قدرت آن است. از ‌اين منظر اگرچه آمريكا در تقابل با پيونگ‌يانگ بيش از همه پكن و مسكو را هدف قرار داده است؛ اما در عقب‌نشيني از حمله نظامي ‌به كره شمالي از يك كشور كوچك شكست خورده است؛ بنابراين نتايجي به مراتب بدتر از 11 سپتامبر به دست خواهد آورد.

سازمان عفو بین‌الملل با صدور بیانیه‌ای درباره اقدامات خصمانه علیه اقلیت مسلمانان روهینگیا در میانمار تأکید کرد: «دولت میانمار جان اقلیت مسلمان روهینگیا را به خطر انداخته است.» سازمان عفو بین‌الملل با بیان اینکه ارتش میانمار به دلیل گرایش‌های دینی اقلیت مسلمان روهینگیا مرتکب اقدامات خشونت‌آمیز شدیدی می‌شود، خواستار فراهم شدن زمینه برای امدادرسانی به مسلمانان میانمار شد.
 برجام تنها درباره برنامه هسته‌ای ایران است
خبرگزاری العالم: معاون پیشین مشاور امنیت ملی آمریکا گفت: «توافق هسته‌ای تنها درباره برنامه هسته‌ای ایران بود و این کشور به توافق پایبند است.» بن رودز، معاون پیشین مشاور امنیت ملی آمریکا در واکنش به ادعاهای نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل در اندیشکده «امریکن اینترپرایز»، پیامی در صفحه توئیتر خود منتشر کرد و نوشت: «این حقیقت ندارد. توافق هسته‌ای تنها درباره برنامه هسته‌ای ایران بود و ایران به تعهدات خود عمل می‌کند.» بن کاردین، سناتور ارشد دموکرات نیز تأکید کرد، خروج یکجانبه آمریکا از توافق هسته‌ای اشتباه است و دولت باید بر مبنای واقعیات درباره تأیید پایبندی ایران به توافق تصمیم‌گیری کند، نه با انگیزه‌های سیاسی. باب کورکر، سناتور جمهوریخواه نیز در این باره گفت: «سخنان نیکی هیلی را تحولی برخلاف برجام نمی‌داند.‏»
 اعلام پایبند نبودن ایران به معنای خروج آمریکا از برجام نیست
خبرگزاری مهر: نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد در سخنانی به شدت از توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ (برجام) انتقاد کرد و آن را توافقی معیوب خواند. «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان متحد در اندیشکده «امریکن اینترپرایز» با سخنرانی درباره ایران و «برجام»، مدعی شد: «رعایت محدودیت‌های غنی‌سازی و سانتریفیوژ به معنای پایبندی این کشور به برجام نیست.» نیکی هیلی گفت: «آمانو در سفر وین، نظارت بر پایبندی ایران به برجام را به «جورچین» تشبیه کرده و گفته است، برداشتن تنها یک قطعه از آن تصویر کاملی در اختیار شما قرار نمی‌دهد.»
 ایران تسلیحات هسته‌ای آزمایش نمی‌کند
خبرگزاری فارس: رئیس یک اندیشکده آمریکایی تصریح کرد: «ایران تسلیحات هسته‌ای آزمایش نمی‌کند و همسایگان خود را با بمب‌های هسته‌ای تهدید نمی‌کند و بهتر است ترامپ به جای ایران بر روی کره شمالی متمرکز شود.» «نیرا تاندن» رئیس و مدیر اجرایی اندیشکده مرکز پیشرفت‌های آمریکا در حین یک جلسه بحث و گفت‌وگو در شبکه «سی‌ان‌ان» قابلیت هسته‌ای ایران را دست‌کم گرفت. «باربارا لی» یکی از اعضای نشست بحث و گفت‌وگو در شبکه «سی‌ان‌ان» تصریح کرد، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا اشاره کرده است ممکن است از برجام کناره‌گیری کند. وی استدلال کرد، چنین اقدامی می‌تواند به هدف «کاهش تنش‌ها» در سراسر جهان خدشه وارد کند. 
 گزینه احتمالی ترامپ درباره برجام
خبرگزاری ایسنا: مقامات آمریکایی در شرایطی که رئیس‌جمهور این کشور تهدید کرده است از توافق هسته‌ای با ایران خارج خواهد شد، سه گزینه احتمالی پیش روی وی برای عملی کردن این موضوع را تشریح کرده‌اند. اولین راهکار ساده ترامپ می‌تواند لغو برجام باشد؛ در چنین شرایطی دولت ترامپ ممکن است اعلام کند ایران تنها به «متن» توافق پایبند بوده و با آزمایش‌های موشکی و حمایت از گروه‌هایی که واشنگتن آنها را تروریستی می‌داند، «روح» آن را زیر پا گذاشته است؛ اما برخی از مقامات دولت ترامپ می‌گویند گزینه دوم این است که دولت آمریکا اعلام کند ایران به برجام پایبند نبوده، اما واشنگتن بنا به هر دلیلی، قصد اجرای آن را دارد.
 ادعای معمار تحریم‌های ایران
خبرگزاری فارس: «ریچارد نفیو» و «ایلان گلدنبرگ»، کارشناسان مسائل تحریمی و مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا در بخشی از یادداشت مفصل خود در نشریه «فارین‌پالیسی» اظهارات چند روز پیش «علی‌اکبر صالحی»، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران را از نظر فنی بررسی کردند. «ریچارد نفیو» که از او به معمار شبکه تحریم‌های آمریکا علیه ایران یاد می‌شود و «ایلان گلدنبرگ»، مشاور ویژه وزیر دفاع اسبق آمریکا در امور ایران در تحلیل خود با ارائه برخی دلایل، مدعی شده‌اند که این پیشنهاد آقای صالحی عملی نیست. «اگر چه ایالات متحده باید انتظار همراه شدن شرکای خارجی با هر ماجراجویی در زمینه تحریم‌ها علیه ایران را به دیده تردید بنگرد؛ اما ایران به زودی متوجه خواهد شد که همکاری نصفه و نیمه (طرف‌های خارجی) موضوعی است که برای منافع اقتصادی خودش مضر است.»    

هژمونی آمریکا بر جهان اسلام‌ـ 33
  عبدالله عبادی/ یکی دیگر از کشورهای حاشیه خلیج فارس سلطان‌نشین عمان است. پایتخت این کشور مسقط است و از جنوب با یمن و از باختر با عربستان و امارات و از طریق دریا با جمهوری اسلامی ایران همسایه است.
منبع اصلی درآمد این کشور، همانند دیگر کشورهای عربی نفت است؛ هر چند نسبت به همسایگان تولید کمتری دارد؛ به عبارتی، کشاورزی و ماهی‌گیری نیز از منابع مهم درآمد این کشور به شمار می‌آید.

آغاز روابط با آمریکا 
سابقه روابط عمان با ایالات متحده آمریکا به حدود 200 سال پیش باز می‌گردد. در دهه 1790 کشتی‌های تجار آمریکایی در عمان لنگر انداخته و با مردم این منطقه داد و ستد می‌کردند، عمان اولین کشور عربی است که ایالات متحده آمریکا را به رسمیت شناخت و سفیر خود را در سال 1841 به این کشور اعزام کرد.
نخستین موافقت‌نامه تجاری بین دو کشور در سال 1832 به امضای ادوارد برتز و زائدبن‌سلطان رسیده است؛ این اولین موافقت‌نامه اقتصادی آمریکا با یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به شمار می‌آید. از سال 1880 تا 1915 کنسولگری آمریکا در مسقط دایر بود؛ سپس آمریکا تصمیم گرفت روابط خود با عمان را از طریق سفرای خود در کشورهای همسایه اداره کند؛ از این رو در سال 1972 سفیر این کشور در کویت به عنوان سفیر اکرودیته به عمان معرفی شد. در سال 1974 نخستین سفیر آمریکا وارد عمان شد و دسامبر همان سال سفارت عمان نیز به طور رسمی فعالیت خود را در واشنگتن آغاز کرد.
در دهه 1980 دو موافقت‌نامه اساس روابط آمریکا و عمان شد؛ نخست، تجهیز و تسلیح ارتش عمان با جدیدترین سلاح‌های روز آن زمان و دوم، ایجاد یک کمیسیون اقتصادی مشترک به منظور افزایش کمک‌های اقتصادی آمریکا به عمان که فعالیت این کمیسیون تا اواسط دهه 1990 ادامه داشت.
یکی از فعالیت‌های آمریکا در عمان که نقش مهمی در گسترش بهداشت و آموزش و پرورش در این کشور داشت، تشکیل سپاه صلح بود که در سال 1973 آغاز به کار کرد و تا سال 1983 ادامه داشت.
در سال 1979 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، دولت عمان که از نفوذ ایران در داخل مرزهایش به شدت هراسان شده بود، یک موافقت‌نامه نظامی با ارتش آمریکا به امضا رساند. بر اساس این موافقت‌نامه، آمریکا ضمن حمایت از دولت عمان در برابر نیروهای خارجی، اجازه استفاده از پایگاه‌های نظامی این کشور را به دست آورد؛ از این رو در 21 آوریل 1980 هواپیماهای آمریکایی با پرواز از پایگا‌ه‌های عمان برای رهایی گروگان‌های خود در تهران وارد عمل شدند، که هرگز به موفقیت دست نیافتند.
با شکست عملیات آمریکا در طبس و اطلاع مسئولان جمهوری اسلامی ایران از همکاری دولت عمان با آمریکا در این عملیات، دولت این کشور راه فرار به جلو را در پیش گرفت و اعلام کرد، هیچ اطلاعی در این زمینه نداشته و آمریکایی‌ها بدون هماهنگی با آنها از پایگاه‌های این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده‌اند.
یکی از معروف‌ترین پایگاه‌های نظامی آمریکا در عمان پایگاه «تومریت» است که در نزدیکی شهر تومریت واقع شده و نیروی دریایی آمریکا آن را از دولت عمان اجاره کرده است. نیروی هوایی آمریکا حفاظت از بخش‌های مختلف این پایگاه، نظیر آشیانه هواپیماها، مخازن سوخت، انبارهای مهمات، اتومبیل‌ها و ساختمان‌های اداری را به شرکت امنیتی «DYN CORP» داده است.
در واقع، این پایگاه موظف است نقش حمایت از تجهیزات نظامی آمریکا در منطقه را ایفا کند که سوخت‌رسانی به جنگنده یا امور ترابری و انتقال تجهیزات به دیگر پایگاه‌های حیاتی آمریکا در منطقه را می‌توان از جمله اهداف استفاده از این پایگاه هوایی دانست.
در کل می‌توان گفت، پایگاه تومریت یک پایگاه راهبردی با انبوهی از تسلیحات نظامی برای آمریکاست که نقش شاهرگ میان پایگاه‌های نظامی این کشور یا به اصطلاح قلب پایگاه‌های آمریکا در منطقه در حوزه ترابری و سوخت‌رسانی است.
از دیگر ویژگی‌های این پایگاه، می‌توان به نزدیک بودن آن به خلیج عدن و اقیانوس هند اشاره کرد که برای این پایگاه نقش راهبردی دارد و سبب ایجاد ارتباط دائم با ناوگان پنجم دریایی آمریکا در بحرین شده است.
در جریان جنگ آمریکا علیه طالبان در افغانستان پایگاه‌های نظامی عمان نقش مهمی در پیروزی آمریکا داشتند؛ همچنین در جنگ موسم به آزادسازی عراق نیز این پایگاه‌ها نقش مهمی را ایفا کردند.
نقش عمان
 در گفت‌وگوهای بین تهران و واشنگتن 
طی یک دهه گذشته، عمان سعی کرده است نقش میانجی را در گفت‌وگوهای بین ایران و آمریکا ایفا کند که مسقط پایتخت این کشور بارها میزبان نشست‌هایی بین دیپلمات‌های ایرانی و آمریکایی بود که در نهایت به توافق هسته‌ای ژنو منجر شد. عمان به طور علنی از کمپین واشنگتن برای بهبود روابط با تهران حمایت می‌کند و بر این باور است که توافق هسته‌ای تنش‌ها بین کشورهای سنی منطقه و ایران را تعدیل می‌کند. یوسف‌بن‌علوی، وزیر خارجه عمان در گفت‌وگو با مقامات دفاعی کشورهای غربی و عربی این نکته را خاطرنشان کرد که عمان قصد دارد به صلح و ثبات در جهان کمک کند.
عمان افزون بر ایفای نقش در پرونده هسته‌ای در مقام فروشنده دیپلماسی ایران نیز ظاهر شده است که در از سرگیری روابط تهران‌ـ واشنگتن فرصت‌های زیادی را برای این کشور چهار میلیون نفری ایجاد می‌کند. گفتنی است، این کشور مدت‌هاست که پروژه خط لوله‌ای را دنبال می‌کند که گاز ایران را به عمان انتقال می‌دهد؛ اما این پروژه به دنبال تحریم‌های آمریکا متوقف شده است و در صورتی که تحریم‌های آمریکا لغو شود، عمان نیز می‌تواند از مزایای آن در پیشبرد پروژه خط لوله استفاده کند.

 تاجیکستان: جلوگیری از حجاب کامل
در ادامه روند اسلام ستیزی که برگرفته از القاء فرهنگ غربی است، مقام‌های تاجیکستان قوانینی را تحت عنوان «پایبندی به لباس‌ و فرهنگ سنتی ملی» در این کشور به اجرا درآوردند که عملاً پوشش حجاب کامل اسلامی برای زنان را در این کشور، ممنوع می‌کند. «شمس‌الدین اورومبکزودا»، وزیر فرهنگ تاجیکستان مدعی شد: «پوشش اسلامی واقعاً خطرآفرین است.» او اظهار کرد: «هر کسی به زنانی که حجاب کامل داشته باشند با نگرانی نگاه می‌کند و می‌ترسد که آنها زیر حجاب‌شان چیزی پنهان کرده باشند. براساس قوانین موجود، زنانی که در تاجیکستان حجاب اسلامی داشته باشند، ورودشان به ادارات دولتی ممنوع است.» در ابتدای ماه اوت گزارش شد که مقام‌های تاجیکستان به بیش از ۸ هزار زن با حجاب اسلامی در شهر «دوشنبه» پایتخت این کشور تذکر داده بودند که پوشش سرشان را به سبک تاجیکی گره بزنند. قانون جدید جریمه‌ای برای شکستن قانون تعیین نکرده، هر چند که گفته شده است احتمالاً در آینده برای آن جریمه تعیین خواهد شد.
 میانمار: ادامه کشتار بی‌سابقه مسلمانان در روهینگیا
بحران انسانی در میانمار به دلیل سکوت نهادهای حقوق بشری و حمایت غرب از کشتار مسلمانان ادامه دارد؛ چنانکه بیش از 40 زن و کودک مسلمان میانماری که سعی داشتند از چنگ بودائیان افراطی میانمار به بنگلادش پناه ببرند، در رودخانه غرق شدند. با تشدید خشونت‌ها حدود 40 هزار روهینگیایی دیگر آواره شده و به سمت بنگلادش گریختند. بیش از ۲ هزار و ۶۰۰ باب خانه در مناطق شمال غرب این کشور که بیشتر ساکنان آن را اقلیت مسلمان روهینگیا تشکیل می‌دهند، هفته گذشته به آتش کشیده شده است. آن دسته از روهینگیایی‌ها که به بنگلادش فرار می‌کنند، می‌گویند؛ ارتش میانمار با حمله به آنها و به آتش کشیدن خانه‌های‌شان قصد دارند، روهینگیایی‌ها را مجبور به ترک این کشور کند. سازمان دیده‌بان حقوق بشر نیز اعلام کرده است؛ نیروهای امنیتی میانمار عمداً خانه‌های روهینگیایی‌ها را به آتش می‌کشیدند.
 هلند: حمله به مساجد
 اسلام‌ستیزی در هلند هر روز گسترده‌تر می‌شود و جریان‌های افراطی ضداسلامی با آزادی بیشتری به فعالیت می‌پردازند؛ چنانکه در ادامه اقدامات ضد مسلمانان، تولیت مسجدی در دست ساخت در جنوب شرق هلند اعلام کرد که این مسجد هدف گروهی از راست‌های افراطی قرار گرفته است. جنبش راست افراطی «Identitair verzest» بنرهایی با مضامین ضداسلامی را بر بام مسجد در دست ساخت «توحید» در شهر «ونلو» نصب کردند. در دو ماه گذشته، جنبش «PEGIDA» که یک جریان راست افراطی و ضداسلامی است به چندین مسجد در دست ساخت در «وگل» و یک مدرسه اسلامی در «لیدن» حمله کرده است؛ در حالی که مقابله نکردن دولت و دستگاه قضایی با آنها، زمینه‌ساز تشدید این حملات شده است.
 آمریکا: تبعیض در امدادرسانی
تبعیض نژادی در آمریکا، ابعاد گسترده‌ای دارد و حتی این امر را در روند امدادرسانی به گرفتاران در بلایای طبیعی همچون طوفان و سیل می‌توان مشاهده کرد که نمونه آن وضعیت جاری در «هیوستون» است. شماری از ساکنان مناطق طوفان‌زده برای نشان دادن نارضایتی خود به مقامات محلی، تجمع کرده‌اند. محله آنها که در حوالی یک سد بنا شده بود، زیر آب رفت. وضعیت بحرانی در این مناطق حاکم شده که به دلیل زندگی سیاه‌پوستان و اقشار کم درآمد در این مکان، دولت آمریکا از امدادرسانی به موقع و گسترده خودداری کرده است. این نوع رفتار دارای سابقه است؛ چنانکه در زمان وزیدن طوفان کاترینا و نابودی «نیواورلئان»، به دلیل ساختار سیاه پوست ساکن بر این منطقه، دولت وقت آمریکا از کمک به طوفان‌زدگان خودداری کرد که می‌رفت تا به فاجعه انسانی مبدل شود. گزارش‌ها نشان می‌دهد؛ بسیاری از مناطق نئواورلئان همچنان بازسازی نشده یا از امکانات رفاهی محروم است.