حسین عبداللهیفر/ یک جریان سیاسی هر از گاهی بر سر موضوع حصر سران فتنه جنجال رسانهای ایجاد کرده و خواستار رفع حصر میشود. آخرین فضاسازی در این باره پس از شکلگیری دولت دوازدهم و بیماری یکی از سران فتنه شکل گرفت. در این فضاسازی اصلاحطلبان تلاش کردند به منظور ابراز ناخرسندی خود از ترکیب کابینه، از این طریق دولت را تحتفشار قرار داده و نتایج رفتار رئیسجمهور در بیتوجهی به مطالبات این جریان را به وی گوشزد
کنند.
محصول این فشارها که به مجلس شورای اسلامی نیز کشید، تشکیل جلسه شورای عالی امنیت ملی بود که نتیجهای جز تصمیم بر ادامه حصر نداشت و اصلاحطلبان متوجه بیثمر بودن فشارهای خود به دولت شدند. به دنبال این ناکامی، جریان رسانهای وابسته به اصلاحطلبان دست به کار شده تا نظام و رهبری آن را مقصر نشان داده و موج جدیدی را در این راستا تدارک
ببیند.
اظهارنظر جانشین سازمان اطلاعات سپاه مبنی بر ورود نکردن رهبری در موضوع حصر سران فتنه در همین راستا ارزیابی میشود. سردار نجات تأکید کرد: «حصر سران فتنه بنا به تقاضای قوه قضائیه و تصویب شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته و حتی یک رأی مخالف نداشته است.» پیام این سخن به مدافعان رفع حصر این است که راهحل این مسئله از طریق شورایعالی امنیت ملی است و راهحل دیگری ندارد.
اینکه بیان این واقعیت چه تأثیری بر تاکتیک این جریان داشته باشد، مشخص نیست؛ اما مسلم است که موضوع رفع حصر برای کاسبان رفع حصر به منزله یک راهبرد در دستور کار قرار دارد و بعید است از منافع این کاسبی به سادگی چشمپوشی کنند.
نکته قابل توجه در این موضوع آن است که مدافعان رفع حصر بزرگترین مخالفان آن نیز هستند و افول آن را به زیان خود میدانند. از همین رو، میتوان گفت در ماجرای رفع حصر سران فتنه جای موافق و مخالف عوض شده و اصلاحطلبان بیدلیل و بدون مدرک مخالفان سیاسی خود را موافق ادامه حصر معرفی میکنند. این در حالی است که رفع حصر در شرایط طبیعی موافقان بسیاری دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
اولین موافقان رفع حصر، ملت ایران و شاکیان خصوصی سران فتنهاند که در انتظار اجرای عدالت درباره مجرمان فتنه 88 هستند. بیتردید، اعمال قانون درباره متخلفان سبب کاهش جرمهای بزرگ و افزایش امنیت میشود.
موافق بعدی رفع حصر، دستگاه قضایی است که آماده محاکمه آنها بوده، اما نسبت به تمکین فتنهگران و جریان حامی آنها نگرانی دارد.
نیروها و دستگاههای امنیتی را باید بزرگترین حامی رفع حصر معرفی کرد که در این زمینه مسئولیت داشته و خواسته آنها کاهش ضریب احتمالات امنیتی ناشی از حصر است؛ اما آنها دغدغه افزایش مسائل امنیتی ناشی از رفتارهای تنشآفرین سران فتنه و حامیان آنها را پس از حصر نیز دارند.
دولت هم خواستار رفع حصر بوده و از بین رفتن زمینه فشار جریانهای سیاسی و فضاسازی آنها را به سود خود میداند؛ اما از نوع رفتار سران فتنه و برخورد آنها با دولت که میتواند آرامش فعلی جامعه را تحتتأثیر خود قرار دهد، نگران است.
بیشترین سود رفع حصر نصیب جریان اصولگرا میشود که بیدلیل موافق ادامه حصر معرفی شده است. در حالی که جریان رقیب بیشترین بهرهبرداری را از این سوژه کرده و در آینده نیز برای برخی اهداف انتخاباتی خود به آنها نیاز دارد و جریان اصولگرا هزینه آن را میپردازد.
نظام مقتدر اما مظلوم جمهوری اسلامی هم که بیشترین هزینه را به دلیل فتنهگری سران فتنه متحمل شده و همچنان در این رابطه هزینه میپردازد، موافق اصلی رفع حصر به شمار میرود.