احسان آیتی /  انقلاب تمام نمی‌شود و ادامه دارد و تداوم آن مبارزه می‌طلبد؛ چنانکه امام(ره) فرمودند تا شرک و کفر است، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.  
طاغوت‌های جهان، انقلاب اسلامی و مردمی علیه طاغوت را تاب نمی‌آوردند و ثانیه به ثانیه‌اش را به ضرر خود دانسته و برای توقف و اضمحلال آن از هیچ شیطنتی دریغ نمی‌کنند. 
گاه دست به سلاح می‌برند و گاه فریاد به صلح بلند می‌کنند و در هر دو حالت هدف‌شان قطع ریشه انقلاب است. در حالت اول دشمنی دشمن عیان است و خرابی‌ها و کشتار او موجب می‌شود نفرت از آن در دل‌ها موج بزند. 
اما در حالت دوم، عده‌ای خام خنده صلح‌جویانه دشمن می‌شوند و از چهره کریه و افکار خبیث او غافل می‌شوند و با توجیه عقلانیت یا آبادانی و پیش‌برد امور کشور، به وعده‌ها و کلمات زیبای او اعتماد می‌کنند. 
اما خطر اینجاست که در این مرحله عده‌ای، از وضع موجود، رایحه مبارزه استشمام نمی‌کنند و علم مبارزه را زمین می‌گذارند و گاه متأسفانه دشمن را دوست می‌پندارند. به یقین در این عرصه، نوع مبارزه با مواجهه نظامی متفاوت است؛ اما وقتی کار به جایی برسد که از اصل مبارزه غفلت شود، دیگر به نوع و شیوه آن اندیشیده نمی‌شود. 
در این میان، خسته‌ها، پشیمان‌ها، رفاه‌زده‌ها و محافظه‌کاران پیشتازند و برای حفظ وضع و جایگاه خود هیچ‌گاه به هیچ نوع مبارزه‌ای تن نمی‌دهند! 
اینجاست که برای این جولانگاه سترگ با همه مخاطراتی که دارد، جهاد کبیر لازم است. 
جهادی که در آن، اصل، بی‌اعتمادی و تبعیت نکردن از دشمن است؛ یعنی در نگاه اول به هر گفتار و رفتار و وعده دشمن باید از روی تردید و بی‌اعتمادی نگریست و بر این مبنا تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کرد؛ از این رو مجاهد جهاد کبیر از آبادی‌ها و گشایش‌های ظاهری سرخوش نمی‌شود و این ظواهر موجب نمی‌شود تنفر و بیزاری‌اش از جبهه معارض کاسته شود. 
سلاح اصلی در این آوردگاه بزرگ بصیرت است و تبیین لایه‌های پنهان دشمنی‌ها وظیفه اصلی مبارزان است. 
همان گونه که در دفاع مقدس بخشی عهده‌دار دیده‌بانی و کشف شیطنت‌های مخفیانه دشمن بودند و بخش دیگر شور و هیجان را چاشنی این آگاهی می‌کردند، در جهاد کبیر نیز باید با تمسک به قرآن و کلام بزرگان هم معرفت‌زایی شود و هم با هنرمندی و لطایف‌الحیل خاص خود به معنویت‌افزایی پرداخته شود. 
البته این نکته نباید مغفول بماند که دفاع مقدس تنها جهاد اصغر نبود، گرچه این بخش از آن غلبه و بروز داشته است. هشت سال دفاع مقدس جلوه‌های متعددی از جهاد کبیر را نیز در خود داشته است که می‌تواند الگوی امروز ما نیز
باشد.
جوانانی که بیش از تکیه بر داشته‌های مادی خود، بر معرفت، معنویت و ولایت‌مداری‌شان استوار بودند و آن را به منصه ظهور می‌رساندند. این الگو باید واکاوی شده و امروز در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ استفاده شود. چنانچه هر جا این روحیه استفاده شده است، موفقیت‌ها و پیشرفت‌های چشمگیری به وجود آمده است.

 علی حیدری/ اگر به جنگ‌ها و درگیری‌ها در منطقه و جهان نظری بیفکنیم، مشاهده خواهیم کرد که بیشتر از عِده و عُده نظامی، تبلیغات و جنگ روانی در جنگ‌ها تأثیرگذارند. امروز رسانه‌ها بخش انفکاک‌ناپذیر جنگ‌ها هستند؛ چرا که در سه برهه قبل، حین و پس از جنگ می‌توانند نقش ایفا کنند.
رسانه‌ها در جنگ‌های امروز پا به پای پیاده‌نظام در نبردی تن به تن با افکار و اندیشه‌های طرف مقابل در ستیزند، تا جایی که در برخی موارد حتی جنگی در عرصه عمل شکل نمی‌گیرد و هر آنچه هست محصول جنگ روانی است و صاحبان رسانه‌ها به مدد فناوری‌هایی که دارند آنچنان بر فکر و ذهن افراد سیطره می‌یابند که قدرت تغییر باورها و افکار را پیدا می‌کنند که البته در شکل جدید از آن به جنگ رسانه‌ای و جنگ نرم یاد می‌شود.
با این پیش درآمد نگاهی به دو موضوع «رسانه» و «دفاع مقدس» خواهیم داشت. این موضوع در دو مقطع جنگ تحمیلی و پس از آن قابل بررسی است:
۱ـ دفاع مقدس ملت ایران حدود سه دهه پیش در جریان بود و در آن مقطع رسانه‌ها به شکل امروزی توسعه کمّی و کیفی نیافته بودند و تنها رادیو، تلویزیون و جراید بودند که مدیریت افکار عمومی را برعهده‌ داشتند.
همین رسانه‌ها هم در کشور ما به چند شبکه و چند روزنامه محدود می‌شدند که به هیچ وجه یارای برابری با تبلیغات رسانه‌ای دشمنان نداشتند.
در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران در برابر دشمن بعثی و ده‌ها کشور حامی این رژیم، از جمله ابرقدرت‌های شرق و غرب ایستاده بود و تحت هدایت‌های رهبری حکیم، با تکیه بر اراده، ایمان، اتحاد و همدلی ملت و مسئولان مقاومت می‌کرد.
در این دوران، رسانه‌های داخل به ویژه صداوسیما و مطبوعات می‌کوشیدند تا با اطلاع‌رسانی صحیح و تحلیل مسائل سیاسی و نظامی جنگ تحمیلی، در این کارزار نقش ایفا کرده و در تقویت روحیه حماسی و جهادی ملت بزرگ ایران و رزمندگان اسلام تأثیر بسزایی داشته باشند. اما بی‌توجهی به مصالح کلان کشور در بحبوحه دفاع مقدس می‌توانست آثار زیانباری داشته باشد.حضرت امام خمینی(ره) با درایت و هوشمندی و آگاهی از نقش و جایگاه رسانه‌ها در روزهای اول جنگ چنین تأکید داشتند که؛ «روزنامه‌ها در وضع فعلی از نشر مقالات و اخباری که روحیه قوای مسلح را تضعیف می‌نماید، جداً خودداری نمایند.» یا «امروز اگر یک کلمه برای شکست روحیه قدرت‌های نظامی، انتظامی، پاسداران و عشایر گفته شود، مستقیماً بر ضد اسلام است.»در حقیقت، دیدگاه آن پیر فرزانه این بود که رسالت اهل قلم و نویسندگان متعهد؛ روشنگری، ارتقای آگاهی‌های لازم و تقویت روحیه حماسی است. از این رو ایشان نویسندگان متعهد را به پشتیبانی از دفاع مقدس و ایستادگی و مقاومت فرا می‌خوانند و می‌فرمایند: «این نویسندگان این گویندگان این اطمینان را برملت ایجاد کنند که ما تا آخر ایستاده‌ایم.»
در یک نگاه کلی باید گفت حضرت امام(ره) در طول هشت سالی که کشور درگیر جنگ با بیگانگان بود، ضمن ساماندهی و بسیج همه‌جانبه ملت و نیروهای مسلح برای حضور هماهنگ و مؤثر در عرصه دفاع مقدس، کلیه فعالیت‌های سیاسی، تبلیغی و رسانه‌ای را با مسائل جنگ به عنوان مسئله اصلی کشور مرتبط می‌ساختند، تا دفع تجاوزات دشمن در رأس سیاست‌های کلان نظام جمهوری اسلامی باشد و همواره رزمندگان اسلام به صورت همه‌جانبه پشتیبانی شوند، تا اینگونه از هرگونه آسیب به روحیه مردم و رزمندگان جلوگیری شود.
لذا رهبری مدبرانه امام(ره) که در مقاطع گوناگون خود وارد صحنه می‌شدند و برای مدیریت صحیح جنگ در عرصه رسانه‌ها تدبیر می‌کردند، نقش مهمی در حفظ روحیه مردم داشت که همین عامل نیز پیروزی‌های بزرگی را برای ملت رقم زد.
در چنین اوضاعی، جبهه‌ها تنها خط مقدم نبرد نظامی نبودند؛ بلکه پایگاه‌های بزرگ تبلیغی بودند و رزمندگان جان برکف هم که به جبهه اعزام می‌شدند؛ چه شهید می‌شدند و چه سالم به اوطان خود باز می‌گشتند، ظرفیت یک عنصر رسانه‌ای را پیدا می‌کردند که همین امر می‌توانست صدای مظلومیت ملت ایران را به گوش جهانیان برساند. ناگفته نماند که دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران با تمام توان رسانه‌ای خود می‌کوشیدند جلوی نشر آثار دفاع مقدس را بگیرند که خوشبختانه در این راه به توفیقی دست نیافتند.
2ـ دوران پس از جنگ اقتضائات و ویژگی‌های خاص خود را داشت. مردم پس از تحمل یک جنگ هشت ساله به آرامش و امنیت رسیده بودند و تازه داشتند طعم شیرین پیروزی را می‌چشیدند که دشمن شکل هجوم خود را تغییر داد و با هیبتی متفاوت به جنگ با انقلاب اسلامی برخاست. تهاجم فرهنگی آغاز شد و هرچه پیش رفتیم بر عمق و ابعاد آن افزوده شد. «تهاجم فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «ناتوی فرهنگی»، «جنگ نرم» و «نفوذ فرهنگی» عباراتی بودند که رهبر معظم انقلاب درباره این جنگ فرهنگی و رسانه‌ای به کار
بردند.
اینکه در داخل کشور چقدر برای مقابله با این تجاوز فرهنگی، تلاش شده یا می‌شود موضوع بحث ما نیست؛ بلکه می‌خواهیم به موضوعی که در ابعاد گوناگون تا حدودی توانست با جنگ رسانه‌ای دشمن مقابله کند، بپردازیم؛ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس که ظرفیت و قابلیت بسیار بالایی برای دفع فتنه‌های فرهنگی دشمن دارد.
درست است که دفاع مقدس از نظر مقطع تاریخی به پایان رسیده، اما اگر از آثار و برکاتی که بر آن مترتب است به درستی بهره‌برداری شود، نه تنها نسل امروز بلکه نسل‌های بعدی هم می‌توانند در پرتو آن به پیروزی و سرفرازی برسند.اقداماتی مانند برگزاری اردوهای راهیان نور که در طول سال، حال و هوای جبهه‌های جنوب، غرب و شمال‌غرب را زنده می‌کند و سالیانه صدها هزار نفر را راهی سرزمین‌های ایثار و شهادت می‌کند و آثار منتشر شده با موضوع جنگ در سال‌های اخیر که عموماً پرتیراژترین کتاب‌ها شناخته می‌شوند، از جمله اقداماتی هستند که به مثابه رسانه‌ای قوی و تأثیرگذار عمل می‌کنند و نسل‌های جدید را که دوران جنگ تحمیلی را درک نکرده‌اند، با فرهنگ عظیم دفاع مقدس آشنا می‌کنند و جالب است که امروز همین نسل به مدد رشد و گسترس رسانه‌های گوناگون، دفاع جانانه ملت ایران را به ملت‌های جهان می‌شناساند؛ موضوعی که در دوران دفاع مقدس امکان آن به این شکل وجود نداشت.

 حسین عبداللهی‌فر/ باز آمد بوی ماه مهر، فصل درس و مشق، معلم‌های مهربان و صندلی‌های خالی شهدا دانش‌آموزانی که اول مهر به جای ترانه «بوی ماه مدرسه» ناقوس جنگ را شنیدند و نگذاشتند مارش نظامی جنگ و روزهای آغازین ماه مهر برای ایرانیان اشغال و شکست را تداعی کند. قلم و کلاس را رها کردند و جنگیدن در راه خدا و قرار گرفتن در جوار همسنگران را بر بازی‌های راه مدرسه و ماندن در کنار همکلاسی‌ها ترجیح دادند. آنها بدون کنکور وارد دانشگاه عشق شدند و واحدهای ایثار، جانبازی و شهادت را با معلم بزرگ عاشورا پاس کردند.
همو که یاد داد برای سروری باید از «سر» گذشت و برای وصال جانان از «جان». بصیرت را از عباس آموختند، درس پایداری را با عقیله بنی‌هاشم گذراندند و ولایت‌مداری را از استاد جوانی به نام علی‌اکبر فراگرفتند.اگر پس از 1400 سال در این دانشگاه باز نبود، اگر این کلاس‌ها در طول سالیان سال تعطیل می‌شدند و اگر چنین استادان بزرگی حضور نداشتند یا حضورشان کم‌رنگ می‌شد، دانش‌آموزان مدارس ایران درس دفاع و مقاومت را از کجا فرا می‌گرفتند و از که ایستادگی با مشت خالی، نهراسیدن از لشکر انبوه دشمن، جنگیدن با زخم‌های بر تن و شهادت با لب تشنه را می‌آموختند؟
این است که امام شهدا با اطمینان می‌گفتند، هر چه داریم از عاشورا داریم، از این روضه‌ها و از این گریه‌ها داریم و فریاد می‌زدند که محرم و عاشورا را زنده نگه دارید و چه خوب مردم ما این ندای امام راحل(ره) را شنیده و زنده بودن خودشان را در زنده نگه داشتن نام حسین(ع) می‌دانند.
همه ساله محرم باشکوه‌تر از گذشته پاس داشته می‌شود. در و دیوار مشکی می‌شود و ملتی یکپارچه سیاه بر تن می‌کند. همه مساجد، حسینیه‌ها، تکایا و کوچه‌ها پر می‌شوند از چادرها و خیمه‌های عزا و خیابان‌ها مملو از دسته‌های سینه‌زنی و جوانان سوگوار می‌شود، شوری همه جا را فرامی‌گیرد تا پیامی را، درسی را و عبرتی را به نسل‌های آینده منتقل کند، چنانکه پدران و مادران ما برای انتقال آن به ما زحمت کشیدند، روضه گرفتند، علاقه نشان دادند و اشک ریختند تا ما شیر مادر را با طعم اشک بچشیم و یادمان نرود که عشق به حسین(ع) و زینب(س) در خون ماست.
البته علایم و نشانه‌ها در یادآوری آن نقش بسیار داشته‌اند. نشانه‌هایی چون علم و کتل، زنجیر و سنج، رنگ سیاه و دسته‌ها، آهنگ‌ها و مرثیه‌ها، منبر و بلندگوها، مادحین با شال سیاه، نذورات و پخش چای... همه و همه در انتقال این مفاهیم و ارزش‌ها نقش داشته‌اند؛ اما چگونه است که برخی معتقدند ما برای ادای رسالت خودمان، یعنی انتقال پیام شهدا به آیندگان به محافل یاد شهدا نیازی نداریم؟ چرا برخی گمان می‌کنند لزومی ندارد نام شهدا بر کوچه‌ها و خیابان‌ها بماند؟ برای چه عده‌ای از دیدن تصاویر شهدا بر دیوار شهرها دلزده می‌شوند؟ از چه رو نباید بچه‌های مدرسه با دفترچه‌های منقش به عکس شهیدان صندلی خالی شهدا را پر کنند؟ چرا نباید درس شاهدان همیشه تاریخ در کتاب‌های درسی بچه‌ها باشد؟ آیا پیام شهدا و درس مقاومت را به نسل جوان منتقل کرده‌ایم که اگر چنین است، خیالی نیست؛ اما اگر تردید داریم،‌ در قبال آن مسئولیم.
چنانکه خلف صالح امام شهدا می‌فرمایند:«در همین ماه شهریور ـ روز آخر شهریورـ حمله نظامی رژیم بعثی صدام به کشور اتفاق افتاد. اینها خاطرات عجیبی است، پرمعنا است، پُرمغز است. در همه‌ این حوادث، رژیم آمریکا پشت قضیه بود؛ عوامل آمریکایی بودند که یا به ‌طور مستقیم کمک کردند یا تشویق کردند یا حداقل چشم‌شان را بر این جنایات بستند، جوان‌های ما باید این خاطرات را فراموش نکنند؛ یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌ کار است، وسط میدان است، انقلابی است، به تدریج این حوادث مهم را، این عبرت‌های بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد؛ این کم‌کاری ما است، کم‌کاری دستگاه‌های مسئول است؛ این حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه تاریخی یک ملت نباید ضعیف بشود.»

  سیدمحمد عاصمی/ سلام بر حسین قافله سالار کربلا، سلام بر نینوا محراب قبیله عشق و سلام بر حنجره‌های خشکیده که هر شب روبه‌روی قبله انتخاب، شاهد چشمک زدن ستاره‌ها بوده و در سایه روشن ماه چفیه‌های رها شده در باد را به نظاره نشسته‌اند. 31 شهریور سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران است. دوران هشت ساله دفاع مشروع امت سلحشور ایران در حفظ و اعتلای نظام مقدس اسلامی و حراست از مرزهای عزت و شرف این رمز و بوم، به مثابه یکی از حساس‌ترین و بارزترین برهه‌های حیات راستین این ملت، همچون نگینی تابناک، تا همیشه زمان، بر تارک تاریخ حماسه و ایثار و پایداری آزادگان جهان می‌درخشد. دفاع امت اسلامی ایران در برابر تجاوز همه‌جانبه دشمنان اسلام، در تاریخ افتخارآفرینی مبارزات حق‌طلبانه، یک ملت سترگ، فروزان خواهد بود.پایداری ایران اسلامی که برخاسته از روح وحدت و ایمان بود، در سایه هدایت‌های رهبر کبیر انقلاب اسلامی،‌ حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت و باعث احیای یک مکتب سازنده و نهضت‌های آرمانگرا و ایدئولوژی جهانگیر شد.دفاع مقدس ما در زمینه‌های مختلف سیاسی، ‌نظامی، اجتماعی، فرهنگی و... معادلات جهانی معمول را بر هم زد و تحلیل‌های مادی دنیاپرستان را نقش بر آب کرد.این حادثه عظیم، بی‌شک در یاد ملت ایران خواهد ماند و غرور و سرافرازی و حماسه‌آفرینی را در نسل‌های بعد زنده نگه خواهد داشت.حال تقارن تقویمی این هفته با دهه اول محرم هم باعث شده تا با نگاهی عمیق‌تر بتوانیم در این هفته به واکاوی ابعاد دفاع مقدس بپردازیم.