جواد منصوري/«کتاب» به ‌معنای نوشته‌ای که به ‌حسب متعارف با قلم نگارش می‌یابد، شایع‌ترین پدیده‌ نوشتاری است که بشر از آن استفاده می‌کند و در ترويج آثار علمي‌ـ فرهنگي شيعه نقش عمده‌ای دارد. در بين انواع و اقسام نوشتار، اين وجه مشترك وجود دارد كه اگر نوشته‌اي در مقام بيان امر مهم، اقامه دليل، ارائه سند و از اين قبيل باشد، بايد متقن، قطعي و روشن باشد. در طول تاريخ در ميان مكتوبات و بيانات رسيده به ما، پس از ثقل اكبر، كلامي مهم و گرانبهاتر از بیانات ائمه معصوم(عليهم‌السلام) وجود ندارد که بخشی از آن به شرح زندگانی ایشان و اتفاقات پیرامونی آن مرتبط است. به‌ ویژه جریان قیام عاشورا در کنار بعثت نبوی که آغاز حدوث اسلام است، از مهم‌ترین رخدادها و به ‌تعبیری علت بقای این دین خاتم بوده و جایگاه و اهمیت بالایی دارد. بنابر روایت معروف «نفس‌المهموم» (آه اندوهناک به یاد ستم‌هایی که بر ما روا رفته، تسبیح و عبادت است) كه امام معصوم(ع) در پایان كلام خویش می‌فرمایند: «باید این حدیث به آب طلا نوشته شود» (مفید: 338/ طوسی، 1414ق: 115، ح 178)، شاید بتوان گفت این چنین روایاتی در کنار ضرورت و اهمیت کتابت، در شکل‌گیری مصنفاتی، چون کتب «مقتل» مؤثر بوده است. کتاب‌شناس مشهور شیعه، شیخ‌آقا بزرگ تهرانی بیش از هفتاد کتاب را با همین عنوان نام می‌برد که فقط به حادثه کربلا مربوط می‌شود. (تهرانی، 1403ق: 22‌ـ21 ) افزون بر منابع خاص كتاب‌شناسي، همچون الفهرست ابن نديم، كشف‌الاستار عن وجه‌الكتب والأسفار، الذريعه الي تصانيف‌الشيعه و فهرست كتاب‌هاي چاپي خان‌بابا مُشار، كه در آن آثاري را نام برده است كه به زندگاني درخشان پيامبر اعظم و ائمه اطهار(عليهم‌السلام) مربوط می‌شود، كتاب‌نامه‌ها و كتاب‌شناسي‌هاي مستقلي درباره ايشان تهيه و چاپ شده است؛ مانند كتاب‌نامه‌هاي آقاي رضا استادي در كتاب چهل مقاله يا ديگر كتب وي. يا كتاب «كتاب‌‌شناسي اهل بيت(عليهم‌السلام)» نوشته آقاي ناصرالدين انصاري‌قمي که بيش از 1600 عنوان كتاب را درباره‌ ائمه اطهار معرفی کرده است؛ البته كتاب‌شناسي‌هاي پيامبر اكرم(ص)، اميرالمؤمنين علی(ع)، حضرت فاطمه، امام حسين و امام عصر(عليهم‌السلام) در اين كتاب نيامده و علت آن كثرت منابع و تعدد كتاب‌نامه‌هايي است كه در اين زمينه به رشته تحرير در آمده است؛ براي نمونه مي‌توان از كتاب گسترده «معجم ما كتب عن‌الرسول و اهل بيت» نوشته عبدالجبار الرفاعي با مجلدهاي بسيار نام برد.
در یک تقسیم‌بندی می‌توان همه کتب مربوط به ائمه معصوم(ع) و حوادث پيراموني ايشان را به انواع زیر فهرست کرد:
ـ زندگی‌نامه و شرح حال آنان و تحلیل حوادث زندگي ايشان؛
ـ مقتل و جریان‌های ریز وقايع؛
ـ تحقيقات و تأليفات مستشرقان درباره ائمه معصوم(ع)؛
ـ منابع مربوط به جغرافياي محل ولادت و شهادت يا وفات و سابقه‏اش؛
ـ کتب مربوط به بناي حرم‌ها و تحولات ساختماني عتبات عاليات؛
ـ کتاب‌هاي مربوط به مشروعيت داشتن‏ يا نداشتن گريه، نوحه، عزاداري، مراسم سنتي، توسل و... (چه ازسوي خودِ شيعه يا ديگران)؛
ـ مجموعه‏هاي شعري مربوط به ائمه معصوم(ع) مرتبط با حوادث زندگي ايشان، مانند واقعه عاشورا؛
ـ مجموعه نوحه‏هاي سينه‏زني و مجموعه متن تعزيه‏ها و شبيه‏خواني؛
ـ کتاب‌هاي معرفي اصحاب ائمه معصوم(ع) به ‌صورت مجموعه‏اي یا کتاب‌هاي تک‏نگاري درباره بزرگان و قهرمانان پيراموني (برای نمونه در واقعه عاشورا، همچون ابوالفضل، علي‏اکبر، مسلم، زينب و...)؛
ـ کتاب‌هاي تک‏نگاري مربوط به ياران برجسته ائمه معصوم(ع) (در عاشورا، مانند حبيب، حرّ، زهير و...)؛
ـ مجموعه‏هايي که سخنان و خطبه‏هاي اهل‌بيت(عليهم‌السلام) را گردآوري کرده است (مانند موسوعة کلمات الامام الحسين)
به ‌طور کلی، باید گفت در طول زمان در این موضوع گستره‌ای با ادبیات خاص و آييني شکل گرفته است که مقصود از آن «مجموعه‌ آثاری است که در قالب‌های مختلف ادبی و هنری، بر محور وقايع زندگاني ائمه معصوم(عليهم‌السلام)، در طول چهارده قرن پدید آمده است. این آثار، شامل شعر و مرثیه، نوحه و تعزیه، مقتل و مصیبت‌نامه، نمایش‌نامه و فیلم‌نامه، داستان، عکس و اسلاید، کتب و مقالات و نثرهای ادبی، شرح حالِ قهرمانان پيراموني، تابلوها، طرح‌ها، پوسترها، ماکت و... می‌تواند باشد». (محدثی، 1386: 42) همه اینها اگر برگرفته از همان مصنفات و مقاتل قدیمی معتبر باشد، محتوا و پیام اهل بيت(عليهم‌السلام) را درست ارائه می‌کند و در ایجاد آثاری ماندگار قدم برمی‌دارد. افزون بر ضرورت بحث و بررسی چنين آثاري و مسئولیت جامعه علمی در ارائه این مباحث، بايد توجه و تأمل داشت كه «بینش نتايج» این کتب و محصولات، بسيار مهم و گواه محکمی بر اهمیت و خطیر بودن اين موضوع است و سرچشمه‌ بسياري از اشكالات و آسيب‌ها و برخي رفتارها و باورهاي نادرست در مراسمات مذهبي از منابع مكتوب است. چنانكه مرحوم محقق علامه عسكري نظير آن را در برخي منابع اهل عامّه بيان مي‌كنند و در مقدمه كتاب «يكصدوپنجاه صحابي ساختگي» از گنجانيده شدن احاديث ساختگي در مشهورترين كتاب‌هاي حديث صحيح و تفسيرهاي معتبر و سيره و تاريخ‌هاي موثق مي‌گويند كه موجب انحراف و بدآموزي انسان‌ها شده تا آنجا كه خدا را جسمي مرئي و پيامبر خدا را مردي شهوتران و قرآن را ناقص و قابل دستبرد نشان داده است. ايشان پس از اين تذكرات، دعا و مسئلت می‌کنند:
«بار خدايا! چه بايد كرد و چه مي‌توان كرد با هزاران دروغ‌ها و افسانه‌هاي باور شده‌ مسلمانان؟ مسلمانان بيش از هزار سال است كه با اين افسانه‌ها خو گرفته و معتقد شده و آنها را حديث صحيح اسلام و... تاريخ موثق اسلام پنداشته‌اند و به همين سبب اسلام صحيح را نشناخته‌اند! خداوندا! آيا مي‌توان حقايق تحريف شده را پس از چهارده قرن آشكار ساخت؟...». (عسكري، سردارنيا، بي‌تا: ۲۶‌ـ۱) اين خطر براي منابع و فرهنگ شيعه و به‌ ویژه منابع مكتوب محل بحث و ادبيات آييني بسيار محتمل‌تر است و متأسفانه تحريفات و نگاشته‌هايي وجود دارد كه از آن در بين مردم و برخي خواص نيز سرايت کرده و شايع شده و گاه به باور  تبدیل شده است و آثار آن در مراسم‌هاي مذهبي مشاهده مي‌شود. 
البته در مقابل آن، دانشمندان در اين زمينه به ‌ویژه درباره جريان عاشورا كارهاي ارزشمندي انجام داده‌اند؛ نظير آثار معاصر كتاب‌هاي حماسه حسيني، الصحيح من مقتل سيدالشهداء و اصحابه، مقتل جامع سيدالشهداء، پژوهشي در مقتل‌هاي فارسي يا مقالاتي با عناويني، چون سيري در مقتل‌نويسي و تاريخ‌نگاري معصومين و تحريف‌شناسي تاريخ، از اين قبيل است. در اين عرصه بعضي به كار مأخذشناسي تاريخِ يك يا برخي از ائمه معصوم(ع) پرداختند. براي نمونه، در مأخذشناسي تاريخ امام حسين(ع) در كتاب‌شناسي توصيفي‌ـ انتقادي پيرامون تحريف‌هاي عاشورا، كتب را به دو دسته كتاب‌هاي تحريف‌ساز و كتاب‌هاي تحريف‌ستيز تقسيم کردند. در دسته اول آثاري، مانند مقتل‌الحسين منسوب به ابومخنف، كتاب نورالعين، روضه‌الشهداء، اسرارالشهاده، الدمعه الساكبه و در دسته دوم كتبي، مانند لؤلؤ و مرجان، ثوره التنزيه و حماسه حسيني قرار دارد (صحتي سردرودي، 1385: ۱۱۴ـ۶۲) يا آثار موجود درباره اين امام(ع) و جريان عاشورا را به مصادر قابل اعتماد يا غير قابل اعتماد يا مصادر را از نظر زماني تقسيم کردند. (محمدي ري‌شهري، 1390: ۵۱ـ۲۴)
با وجود این، به نظر در بررسي و ارائه نظر بايد مواردي، چون مبنامندي، داشتن بازشناختي صحيح از مسائل در اين زمينه و ساختاردهي ادبيات آييني بيش از پيش لحاظ شود. كه حتي اين شاخصه‌ها در منابع قديمي نيز بايد مدنظر قرار گیرند؛ نظير مسئله «غلو» كه گاه در تعيين مصاديق آن اشتباه صورت گرفته است و حتي به اين امر برخي از دانشمندان تذكر داده و تصريح کرده‌اند و براي اين نظر خويش دلايل محكمي ارائه مي‌کنند که «نمي‏توان به هرچه كه گزارشگران تاريخ يا ملل و نحل‏نويسان نقل كرده‏اند، اعتماد كرد و هر كس يا هر گروهي را كه آنها غالي ناميده‏اند، اهل غلوّ دانست». (جوادي‌آملي، 1389: ۲۸۵ـ۶)
از اين رو، دقت لازم و كار تحقيقي، موضوع محوري، توجه به مباني و ايجاد فضايي مستقل در ارائه و بررسي منابع مكتوب لازم و بايسته است و اهميت و جايگاه كتاب در اين عرصه روشن‌تر مي‌شود.

 ضحاک‌بن‌قیس‌ـ 4 
پس از شهادت حضرت علی(ع)، معاویه هنگام حرکت از شام به طرف عراق، ضحاک‌‌بن‌قیس فهری را که در این زمان یکی از رجال برجسته و قدرتمند بنی‌‌امیه بود، در شام جانشین خود کرد. معاویه، ضحاک را در سال ۵۳ یا ۵۴، پس از مرگ زیاد‌بن‌ابیه نیز به امیری و حکومت کوفه گمارد و پس از مدتی در سال ۵۷ او را عزل کرد و به جایش عبدالرحمن‌بن‌‌ام‌حکم خواهرزاده‌ معاویه را گماشت.
 وی سپس به شام بازگشت و امارت دمشق به او واگذار شد. وی در دوره‌ آل‌زبیر نیز از طرف عبدالله‌بن‌زبیر امارت شام را عهده‌دار شد. 
ماجرای بیعت گرفتن معاویه برای یزید نیز از دیگر حوادث تاریخی بود که ضحاک‌‌بن‌قیس فهری در آن نقش بسیار مؤثری داشت. در سال ۵۹، در جلسه‌ای که با حضور گروه‌های مختلفی از مردم عراق و دیگر شهرهای اسلامی نزد معاویه تشکیل شد، ضحاک به درخواست معاویه، مردم را به بیعت با یزید برای جانشینی معاویه برانگیخت. 
پس از اتمام سخنان او، گروه دیگری که معاویه از پیش با آنها هماهنگ کرده بود، سخنان ضحاک را تأیید و تصدیق کردند و به این ‌نحو در آن جلسه با یزید بیعت شد. نقل است که وقتی نمایندگان نواحی مختلف دمشق نزد معاویه آمدند، وی با طرح نقشه‌ای از ضحاک خواست پس از اتمام سخنانش برخیزد و درباره‌ جانشینی یزید سخن بگوید و به عده‌ای دیگر فرمان داد که وی را تصدیق کنند.
 ضحاک نیز طبق طرح معاویه به تعریف و تمجید از عقل و سیاست یزید پرداخت و شایستگی وی را برای تصدی خلافت گوشزد کرد. در سال ۶۰ که معاویه در بستر مرگ بود، ضحاک‌‌بن‌قیس فهری (رئیس شرطه) را به همراه مسلم‌‌بن‌عُقْبه مُرّی فراخواند و به آنها سفارش‌هایی کرد تا به یزید برسانند. پس از مرگ معاویه، ضحاک‌‌بن‌قیس در مسجد سخنانی در ستایش معاویه گفت و مرگ او را اعلام کرد. او پیکی نزد یزید که در حُوّارین بود، فرستاد و در نامه‌ای خلافت او را تهنیت و مرگ معاویه را تسلیت گفت و از او خواست که برای بیعت گرفتن از مردم فوری به دمشق بیاید. ضحاک سپس بر معاویه نماز خواند و او را دفن کردند. 
زمانی که مرگ معاویه فرار رسید، یزید در دمشق نبود. در نتیجه معاویه، ضحاک‌بن‌قیس و مسلم‌بن‌عتبه را فراخواند و از آنان خواست که سفارش و وصیت او را به یزید برسانند. پس از جان دادن معاویه، ضحاک در حالی که کفن معاویه را به همراه داشت به مسجد بزرگ دمشق رفت و خبر مرگ معاویه را به مردم داد و مردم را به تشییع او دعوت کرد. بعد از نماز ظهر مردم جمع شدند و به امامت ضحاک بر وی نماز خواندند. تا بازگشت یزید به پایتخت اداره‌ امور به دست ضحاک بود.
پس از مرگ یزید، مردم شام به شدت دچار اختلاف شده بودند. به ‌جز مدعیانی همچون عبدالله‌‌بن‌زبیر، خالد‌بن‌یزید و مروان‌‌بن‌حکم، گروهی به ضحاک‌‌بن‌قیس متمایل بودند. به‌ دستور معاویة‌بن‌یزید که پیوسته مریض بود، در مدت کوتاه حکومت او، ضحاک‌‌بن‌قیس با مردم نماز می‌گزارد و چون معاویه درگذشت، ضحاک تا انتخاب جانشین وی زمام امور را به دست داشت. ضحاک‌بن‌قیس از زمان مرگ معاویة‌بن‌یزید، ابتدا به صورت مخفیانه برای بیعت گرفتن برای ابن‌‌زبیر فعالیت می‌کرد. او پس از مرگ معاویه نیز در خدمت یزید و سپس فرزندش معاویه بود.


آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار گفت: برای اینکه اعمال ما مورد قبول حضرت حق باشد، باید با نام او و استعانت از او و توکل بر او شروع بشود. ثقه‌ به خدای متعال، در همه‌ امور، سرمایه و پشتوانه‌ بزرگی است. اگر انسان توجه به این مبدأ قادر رئوف حکیم داشته باشد، ناامیدی‌ها و پژمردگی‌ها و کسالت‌ها از او رخت برمی‌بندد. وظیفه‌ ما این است که یک سرباز آماده به خدمت باشیم؛ اگر خدمتی از ما خواست، انجام دهیم و اگر نخواست، ما وظیفه‌ خودمان را انجام داده‌ایم.


  آیت‌الله محمدعلی ناصری/ اینکه می‌گویند؛ بهشت هشت در و جهنم هفت در دارد، يعني چه؟ یعنی انسان از هفت راه وارد جهنم می‌شود. این هفت راه در وجود انسان هست. این هفت راه، کجای او است؟ چشم، یکی از راه‌های جهنم است. 
وقتي كسي خیانت می‌کند و به نامحرم نگاه مي‌كند، این دو چشم، دو تا از درهاي جهنم 
است.
دو تا هم گوش‌ها است. غیبت می‌شنوم، تهمت می‌شنوم، بی‌ناموسی و بی‌عفتی را می‌شنوم و دنبالش می‌روم، سازوآواز می‌شنوم، من که سازوآواز شنیدم، روز قیامت که می‌خواهند من را ادب کنند و اثر عمل من را به من بدهند؛ سُرب‌ها را می‌جوشانند و در این گوش می‌ریزند و از آن گوش درمی‌آید. مغزش پر از سرب است. اين عذاب به این دلیل است که سازوآواز شنیدی و لذت بردی، حالا هم اين عذاب را بچش. 
یکی از درهاي جهنم هم زبان است. یکی هم حلقوم و دهان است كه غذا از آن پایین می‌رود. اگر بدون توجه به حلال و حرام، پاک و نجس، هر چه بود خوردي، بعد نتيجه آن را مي‌بيني. آیه صریح قرآن است که کسی که مال یتیم و بیچاره را بخورد، در واقع، آتش مي‌خورد و در شکم او آتش
 است.
هفتمين آنها شرمگاه انسان است. انسان از این راه‌ها وارد آتش جهنم می‌شود. هر يک از اينها هم شعبی دارد. 
حالا باید چه کار کرد؟ انسان در این دنيا می‌تواند این هفت در جهنم را ببندد. از خدا بخواهد که توفیقش بدهد. ایمانش که کامل شد، دیگر نه به نامحرم نگاه می‌کند، نه غیبت می‌کند، نه سازوآواز گوش می‌دهد، نه غذای حرام می‎خورد و نه خیانت ناموسی می‌کند.

حمید بعیدی‌نژاد سفیر ایران در انگلیس در گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق
حسن ابراهیمی/ سکاندار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن و عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در دولت یازدهم بود که عمدتاً او را نفر سوم تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای می‌دانند، متولد سال 1341 در تهران است همچنین در طی سال‌های خدمتش در کسوت یک دیپلمات در سمت‌های مختلف به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران حضور داشته است . چندی پیش که او در تهران حضور داشت، فرصتی دست داد تا با او درباره نقش انگلستان در تحولات منطقه و درباره دیپلماسی در حوزه‌های روابط خارجی، توان دفاعی و نهضت‌های اسلامی هم‌صحبت شویم، گفت‌وگو ی ما با حمید بعیدی‌نژاد را در ادامه می‌خوانید.
 * جناب آقای بعیدی‌نژاد با توجه به اینکه شما از اعضای اصلی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بودید، درباره موضع انگلستان در زمینه برجام توضیح دهید. 
موضع رسمی‌ انگلستان حمایت از برجام است و در چارچوب موضع اروپایی، همراه فرانسه و آلمان به عنوان سه کشور اروپایی در مذاکرات برجام کاملاً به برجام متعهد است و در همین فاصله که تغییراتی در دولت آمریکا رخ داده مذاکراتی خصوصی و پشت درهای بسته در مراحل مختلف داشته‌اند که آمریکا را متقاعد کنند از موضع‌گیری مخالف نسبت به برجام خودداری کند و اینکه اجرای برجام برای صلح، ثبات و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی اهمیت بسیار زیادی دارد. همان‌طور که در مواضع رسمی خودشان به کرات در سطح نخست‌وزیر، وزیر خارجه و دیگر مقامات اعلام کرده‌اند به اجرای برجام متعهد هستند و اجرای برجام مهم می‌دانند.

*درباره انگلستان چنین احساس می‌شود که به خصوص در یک سال اخیر یک انفعالی در موضع آنها نسبت به منطقه غرب آسیا به وجود آمده و دخالت‌های آنها کمتر شده، یا دست‌کم در ظاهر دیده نمی‌شود، گرایش‌هایی هم به سمت لیبی پیدا کرده‌اند، اما به هر صورت ظاهر صحنه نشان‌دهنده انفعال و تغییر رویکرد انگلستان است، لطفاً در این زمینه توضیح دهید.
انگلستان به طور سنتی و از زمان‌های طولانی در منطقه به اشکال مختلف حضور داشته و با بسیاری از ساختارهای کشورهای منطقه آشنا است. در حوزه خلیج‌فارس و کشورهای این منطقه سوابق دیرینه دارد و ارتباطاتی که با کشورهای عربستان، قطر و امارات، حتی از پیش از تشکیل آنها داشته نشان داده این منطقه را می‌شناسد و حضورش هم در پیشبرد اهدافش مؤثر بوده است.
اما در این چند سال تحولاتی در منطقه رخ داد، از جمله نقش و قدرت برتر منطقه‌ای ایران و افزایش ظرفیت‌های منطقه‌ای آن و تحولاتی که ناشی از حضور فعال ایران در منطقه بود، از جمله مقابله ایران با تروریسم و گسترش آن در منطقه و مواضعی که کشورمان اتخاذ کرد باعث شد نفوذ داعش در عراق و سوریه در اثر این تحرکات کاهش یابد و قدرت داعش رو به افول برود و همه به نقش ایران در این مسئله اذعان داشته باشند. مسئله دیگر برگزیت (جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا) بود و تحولات سیاسی دیگر در داخل این کشور که مجموعاً به نظر می‌رسد انگلستان هم از نظر وضعیت داخلی و هم از نظر این تحولاتی که اشاره شد با واقعیت‌های جدید منطقه بیشتر آشنا شده است. هم به نقش مؤثر ایران بیش از پیش پی برده است و احساس می‌کند ایران می‌تواند یک نقش سازنده در منطقه داشته باشد.
باید توجه کرد که ایران برای هیچ کشوری تهدید نیست؛ بلکه نقش آن مقابله با تهدیدات تروریستی و افراط‌گرایی است؛ بنابراین گسترش نقش ایران آن‌گونه که برخی از کشورهای منطقه سعی دارند آن را تهدید‌آمیز تصویر کنند، درست نیست، بلکه واقعیات صحنه نشان داده نقش ایران نقش مثبتی بوده و در واقع امنیت منطقه را افزایش داده که با توجه به همه اینها به نظر می‌رسد انگلستان در حال یک ارزیابی مجدد از نوع همکاری خود در منطقه باشد و این امر احساس می‌شود که مراکز قدرت در انگلستان چه وزارت خارجه، چه مجلس و چه حوزه‌های تخصصی و اندیشکده‌ها بیش از پیش اذعان دارند که نقش ایران نقش مهمی است که در جهت صلح و ثبات در منطقه حرکت می‌کند و این واقعیت روز به روز در صحنه سیاسی انگلستان بیشتر خود را نشان می‌دهد. 
*با توجه به آنچه درباره انگلستان و پذیرش قدرت ایران در منطقه از سوی آنها گفتید، در جایگاه یک دیپلمات و یک فعال حوزه سیاست خارجی تا چه حد اعتقاد دارید که می‌توان با استفاده از سه بازوی سیاست خارجی، دیپلماسی سیاسی و دیپلماسی نهضتی اهداف جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی را پیگیری کرد؟ 
این سه مؤلفه یکی مسئله سیاست خارجی و دیپلماسی، یکی دیپلماسی دفاعی و قدرت و توان دفاعی ایران و همین‌طور نفوذ گفتمانی ایران در سطح مقاومت در منطقه از مؤلفه‌های بسیار مهم قدرت ایران هستند و قطعاً هدف ما چیزی جز تقویت صلح و ثبات در منطقه نیست و اقتضا این است که این سه بازو در کنار هم و با هم به صورت هماهنگ فعالیت داشته باشند. سیاست خارجی ما مبتنی بر این امر است که ما نه چشم طمع به کشوری داریم و نه به دنبال اشغال کشوری هستیم. تاریخ معاصر هم نشان داده که ما نه تنها دنبال تهدید یا اشغال کشوری نبوده‌ایم؛ بلکه همواره به خصوص پس از انقلاب مورد تهدید و تجاوز واقع شدیم و دفاع کردیم و این دیگران بودند که برای ما تهدید بودند و تهدیدات را علیه ما اعمال می‌کردند. امروز هم می‌بینید که با همین کشور عراق که هشت سال از ناحیه سران سابق آن به ما جنگی سخت و در حد بین‌المللی تحمیل شد، همکاری‌های مهمی داریم که یکی از نکات برجسته شرایط منطقه است و با پشت سر گذاشتن شرایط زمان صدام امروز بدون اینکه چشمداشتی داشته باشیم با کمک به دولت و ملت عراق آنها را در برابر تروریسم و افراط‌گرایی حمایت کرده‌ایم. نیروهای داعش در نزدیکی 50 کیلومتری بغداد بودند که ایران با دعوت دولت عراق به صحنه وارد شد و جلوی گسترش آنها را گرفت و روز به روز نیز در حال عقب راندن و نابودی آنها هست. اگر بغداد تصرف شده بود امروز وضعیت جدیدی در عراق حکمفرما بود؛ وضعیتی بسیار سخت. بنابراین هم توان دفاعی و هم سیاست خارجی و هم استفاده از قدرت گفتمانی ایران که تبلور آن در مقاومت در منطقه است نشان داده که اینها باید در کنار هم کار کنند تا سبب افزایش صلح و ثبات در منطقه شوند، امروز خوشحال هستیم که نیروهای مقاومت که در منطقه تلاش می‌کنند، همه سمبل عقلانیت و عمل منطقی هستند. حزب‌الله امروز از گزینه‌های اصلی مقاومت است و ملت لبنان، چه آنهایی که مسلمان هستند و چه آنهایی که ادیان دیگری دارند به حزب‌الله در جایگاه یک قدرت شاخص و قدرتی که ضامن حاکمیت و در واقع  استقلال ملی لبنان است، نگاه می‌کنند. اقداماتی که به تازگی حزب‌الله با همکاری ارتش و نیروهای دیگر لبنان برای مقابله با تروریست‌های داعش و بیرون راندن آنها از خاک لبنان انجام داده این موضوع را دوباره اثبات کرد. حزب‌الله نیرویی است که در خدمت لبنان و استقلال و حاکمیت ملی این کشور عمل می‌کند و امروز به یک یک واقعیت و یک حقیقت مسلم در حیات سیاسی لبنان تبدیل شده است، این واقعیت منطقه و موضوعی است که مورد استقبال مردم منطقه علاوه بر مردم خود لبنان قرار گرفته است. بنابراین این سه مؤلفه بسیار مهم هستند و خوشحالیم که امروز در دوره‌ای از جمهوری اسلامی ایران به سر می‌بریم که با حمایت مسئولان، چه نظامی و چه سیاسی و ارتباطاتی که ما با مقاومت در منطقه داریم، موفق شده‌ایم برای مقابله با تروریسم و افراط‌گرایی کمک‌های چشمگیری به کشورهای منطقه بکنیم و این موضوع حاصل هماهنگی این سه جریان بوده که امیدواریم بهتر از گذشته ادامه پیدا کند. امروز همه باید یکپارچه با حفظ انسجام ملی عمل کنیم و بهتر از گذشته حرکت کرده و به ملت‌های دیگر هم کمک کنیم تا جلوی افراطی‌گری و تروریسم را بگیریم.