دکتر یدالله جوانی/ برجام یا همان توافق هسته‌ای میان ایران و اعضای گروه 1+5، به دلیل مواضع غیر منطقی دولت جدید آمریکا، به یکی از موضوعات اصلی در مجمع عمومی سازمان ملل در هفته گذشته تبدیل شد. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده، در سخنرانی خود با مواضع تهاجمی علیه برجام، برای نقض کامل این توافقنامه بین‌المللی زمینه‌سازی کرد. ادبیات ترامپ در این باره، به گونه‌ای بود که بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و رهبران جهان و اصحاب رسانه را به واکنش واداشت. سخنان برجامی ترامپ در سازمان ملل را می‌توان در گزاره‌های زیر خلاصه کرد: 
1ـ «ما نمی‌توانیم توافقی را بپذیریم که پوشش لازم را برای نهایی کردن برنامه هسته‌ای فراهم می‌سازد.»
2ـ «توافق با ایران، یکی از بدترین و یک‌جانبه‌ترین معاملاتی است که تاکنون ایالات متحده در آن وارد شده است.»
3ـ «صادقانه بگویم، این توافق برای ایالات متحده آمریکا خجالت‌آور است و فکر نمی‌کنم که حرف آخر را در این باره شنیده باشید.»
گزاره‌های فوق، ترجمه صحبت‌های ترامپ است؛ صحبت‌هایی که تنها خریدار واقعی‌اش در سازمان ملل، نخست‌وزیر رژیم کودک‌کش صهیونیستی بود. نتانیاهو هم با صحبت‌هایی مشابه، حرف‌های ترامپ را تکمیل و اعلام کرد؛ با برجام، ایران به کره شمالی دیگری تبدیل خواهد شد. در نقطه مقابل این اظهارات، یک روز بعد دکتر حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران، از برجام به یک توافق بین‌المللی یاد کرد و نقض آن را خطرناک دانست. سخنان برجامی آقای روحانی را در گزاره‌های زیر می‌توان خلاصه کرد:
1ـ «برجام حاصل بیش از دو سال مذاکره فشرده است که نتیجه آن، مورد حمایت شورای امنیت سازمان ملل و جامعه جهانی قرار گرفته است و به صورت بخشی از قطعنامه 2231 شورای امنیت درآمد. برجام متعلق به یک کشور یا دو کشور نیست، برجام سند شورای امنیت و متعلق به کل جامعه بین‌الملل است.»
2ـ «برجام ایجاد یک تعامل نو در مناسبات جدید جهانی است؛ تعاملی مبتنی بر مشارکت و سازندگی دوجانبه، میان ما و جهان.»
3ـ «به صراحت می‌گویم که جمهوری اسلامی ایران، اولین کشوری نخواهد بود که برجام را نقض کند، ولی در مواجهه با نقض آن عکس‌العملی متناسب و قاطع نشان خواهد داد. اگر این توافق به دست نااهلان عرصه سیاست از بین برود، مایه تأسف است و دنیا فرصت بزرگی را از دست خواهد داد؛ اما چنین اقدامی هرگز قادر نخواهد بود جمهوری اسلامی ایران را از مسیر پیشرفت و تعالی بازدارد.»
4ـ «دولت جدید آمریکا با پیمان‌شکنی و نقض تعهدات بین‌المللی، فقط اعتبار جهانی خود را می‌شکند و اعتماد دولت‌ها و ملت‌ها نسبت به هرگونه مذاکره و تعهدات آینده را از دست می‌دهد.»
سخنان رؤسای‌جمهور آمریکا و ایران در سازمان ملل در یک موضوع با دو رویکرد کاملاً ‌متفاوت، برجام را به یک موضوع اصلی در نشست مجمع عمومی تبدیل کرد و حواشی بسیاری را پدید آورد. نکته بسیار مهم، همراه نشدن رهبران جهان با مواضع ضد برجامی ترامپ در جایگاه رئیس‌جمهور ایالات متحده بود. آمریکایی‌ها قصد داشتند با هزینه‌های ایران برجام را زیر پا گذاشته و جمهوری اسلامی را ناقض برجام معرفی کنند، اما اظهارات ضد برجامی ترامپ در جمع رهبران جهان در مجمع عمومی سازمان ملل از یک سو و سخنان آقای روحانی در خصوص ضرورت پایبندی همگان به برجام به مثابه یک سند بین‌المللی از سوی دیگر،‌ این واقعیت را آشکار کرد که دولت جدید آمریکا، ‌نه تنها هیچ تمایلی به انجام تعهدات کشورش در قبال برجام ندارد؛ بلکه برای خروج از آن در حال مقدمه‌چینی و زمینه‌سازی است. اکنون در سراسر جهان، این سؤال مطرح است که آیا آمریکا از برجام خارج خواهد شد، یا خیر؟ اگر چنین اتفاقی رخ دهد، بدیهی است که هیچ‌کس واکنش قاطع و متناسب ایران در قبال نقض برجام را، نه تنها سرزنش نخواهد کرد؛ بلکه این واکنش را طبیعی و حق ملت ایران می‌داند.
 البته، برخی از رسانه‌های غربی و برخی از شخصیت‌های سیاسی جهان، نقض برجام از سوی ایالات متحده را، به معنای تقویت احتمالی جنگ در منطقه غرب آسیا ارزیابی کرده و بر همین اساس، هشدارهایی را دادند. اما واقعیت آن است که آمریکا نه تنها در موقعیت ورود به جنگ قرار ندارد؛ بلکه اگر با اشتباه محاسباتی چنین ریسکی را بپذیرد، قطعاً آمریکا پس از پایان جنگ بسیار متفاوت با آمریکای پیش از جنگ خواهد بود. آمریکایی‌ها باید واقع‌بین باشند و بپذیرند که دوران امپراتوری آنان در جهان و به ویژه در منطقه راهبردی غرب آسیا پایان یافته است. با توجه به اهمیت موضوع، به مواردی از اظهارنظرها که نشان‌دهنده انزوای مواضع ضد برجامی ترامپ است،‌ اشاره می‌شود:‌ 1ـ «امانوئل مکرون» رئیس‌جمهور فرانسه: «محکوم کردن توافق هسته‌ای با ایران، اشتباه بزرگی خواهد بود و بی‌احترامی به توافق هسته‌ای به جهنمی در منطقه منجر خواهد شد.» 2ـ «لاوروف» وزیر خارجه روسیه: «همه با نگرانی شاهد این هستند که تحریم‌های مداوم ایالات متحده علیه ایران،‌ که اثرات فراسرزمینی هم دارند، ‌اجرای برجام را به خطر انداخته است.» 3ـ وزیر خارجه آلمان با اعلام اینکه برلین خواهان ادامه اجرای توافق هسته‌ای با ایران است، گفت: «در چند هفته آینده همه ما تلاش خواهیم کرد تا آمریکایی‌ها را متقاعد کنیم که زیر سؤال بردن این توافق، کمک به افزایش امنیت نخواهد کرد.» 4ـ «موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: «این یک توافق بین‌المللی و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است، پس اختیار آن در دست یکی از طرفین توافق نیست و به همه جامعه بین‌الملل تعلق دارد و همان طور که اروپایی‌ها تضمین خواهند داد، این توافق پابرجا می‌ماند.»
برخلاف تصور ترامپ و همفکرانش، مواضع ضد برجامی دولت جدید آمریکا با استقبال دیگر کشورها و حتی متحدان اروپایی ایالات متحده مواجه نشد. حال سؤال این است که با این مواضع تند و تیز و خجالت‌آور داشتن برجام برای آمریکا،‌ آیا ترامپ به ایده خروج از برجام عمل خواهد کرد؟ اکنون بسیاری از آمریکایی‌ها نگران عواقب چنین تصمیمی هستند. به یقین خسارت اصلی خروج از برجام متوجه ایالات متحده خواهد شد. شرایط برای بازگشت ایران به دوران پیش از برجام فراهم است و به طور قطع تصمیم مسئولان در این زمینه، حمایت قاطع ملت ایران را در پی خواهد داشت. بنابراین، ‌احتمال تمرکز بر بازنگری به جای خروج قوت دارد. آمریکایی‌ها پیش از این،‌ موضوع بازنگری در بندهایی از برجام را مطرح کرده‌اند. شاید بتوان گفت، تهدید به خروج برای پذیرش ایده بازنگری در برجام از سوی ایران باشد. موضع جمهوری اسلامی ایران در این زمینه،‌ کاملاً روشن و قطعی است. جمهوری اسلامی ایران هرگز به ایده بازنگری در برجام تن نخواهد داد. در این صورت، احتمال سپردن تصمیم‌گیری به کنگره از سوی ترامپ قوت پیدا خواهد کرد. آقای ترامپ، تنها از این طریق و براساس پندارهایش می‌تواند آبروی نداشته خود را حفظ کند. 




به بهانه تقارن هفته دفاع مقدس و دهه اول محرم
  علیرضا جلالیان/ سال 1439 هجری قمری در نیمه سال 1396 هجری شمسی حلول کرد و با هفته دفاع مقدس همزمان شد. آن زمان که امام خوبی‌ها حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) به سرزمین کرب‌وبلا می‌رسیدند، یاران حسینی امام‌ خمینی(ره) پا به عرصه دفاع گذاشتند و در تداوم نهضت حسینی نهضت خمینی را رقم زدند. امروز شاید 1379 سال از آغاز نهضت حسینی و 36 سال از شروع دفاع مقدس گذشته باشد؛ اما وقتی روزها به محرم نزدیک می‌شود، آرام‌آرام بچه هیئتی‌ها می‌گویند بوی محرم می‌آید. در گوشه و کنار خیابان‌ها تکیه‌ها بر پا می‌شود و حسینیه‌ها و مساجد سیاه‌پوش می‌شوند. حرم ائمه مراسم تعویض پرچم برگزار می‌کنند و از داخل خودروها نواهای عاشورایی به گوش می‌رسد. هر چند بعضی در این میان بدون توجه به عید غدیر حتی روزهای پیش از این عید نیز به فکر برپایی هیئت عزاداری بودند؛ شاید آنها عظمت غدیر را درک نکرده‌اند؛ اما در این دستگاه بگذاریم اگر کسی کارش مغایر با شرع نیست، کارش را بکند، چراکه حسین(ع) برای همه آدم هاست. راستی از اصل مسئله دور نشویم. هیئت‌ها برپا می‌شود و جالب اینکه عده‌ای می‌آیند و در سیاه‌پوشان هیئت و اطراف آن در کنار نام شهدای کربلا از تصاویر و نام شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مدافعان حرم استفاده می‌کنند و حال که امسال این دو واقعه منطبق شده است، شاید این موضوع بیشتر دیده شود. 
دفاع مقدس «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را  به منصه ظهور رساند و شهدای ما در دفاع مقدس و دفاع از حرم ثابت کردند که در مسیر نهضت عاشورا تا ظهور ثابت قدمند. 
نوجوانان و جوانان پرشور و با انگیزه پای کار هیئت‌ها هستند و همه جا اثری از عاشورا و شهداست. انگار اینها می‌دانند که آنچه از عاشورا برای‌شان مانده، میراثی است که خون هزاران شهید پای آن ریخته شده و خون شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم است که بازتولید فرهنگ عاشورایی می‌کند. در این میان، عده‌ای مهیای سفر راهیان نورند که تاسوعا را در طلائیه و عاشورا را در فکه درک کنند. دل‌شان آنجا بهتر با حسین(ع) گره
می‌خورد.
راستی فراموش‌مان نشده است محسن حججی را حدود یک ماه پیش آن زمان که کاروان اباعبدالله‌الحسین(ع) در مسیر تاریخ به سمت تقدیرش در حرکت بود و امام عشق یاری نصرت‌دهندگان را طلب می‌کرد، پیشاپیش در راه اهل بیت(ع) سر داد و هنوز شعله آتش و شوری که بر دل مردم نهاد، خاموش نشده و ملت هر لحظه منتظرند که پاره‌های بدنش بیاید تا در تشییع پیکرش اثبات کنند که اگر هم عاشورا تکرار شود، تکرارش از نوع دفاع مقدس است، نه امامی کشته می‌شود و نه پرچمی بر زمین می‌ماند و هر لحظه نهضت حسینی پرشورتر پیش می‌رود. 
راستی اربعین هم نزدیک است، خیلی از همین بچه هیئتی‌ها برات اربعین را عاشورا می‌گیرند و جالب اینکه پیاده‌روی اربعین به منزله بزرگ‌ترین تجمع بشریت با نام حسین(ع) باید جهانی شود تا آن زمان که حضرت مهدی(عج) ظهور می‌کنند و خود را فرزند و خون‌خواه خون خدا معرفی می‌کنند تا همه بدانند که او خون‌خواه کیست و چه تلاقی زیبایی است امسال دفاع مقدس، عاشورا، اربعین و مقدمات ظهور... .

  مهدي سعيدي/ مجلس خبرگان رهبري يکي از عالي‌ترين نهادهاي انقلاب اسلامي است که وظيفه خطير «انتخاب»، «نظارت» و «بركناري» رهبري جامعه اسلامي را برعهده دارد. رهبري در جمهوري اسلامي ایران از ميان صاحبان صلاحيت که داراي فقاهت، عدالت و درايت باشند، برگزيده خواهد شد. اين انتخاب در فرآيندي دو مرحله‌اي با انتخاب مردمي به مجلس خبرگان واگذار شده است. مجلس خبرگان نيز برای اجراي اين اصل و شناخت شرايط رهبري در اصل پنجم و يكصدونهم قانون‏ اساسي، با كميسيوني مركّب از يازده نفر عضو اصلي و چهار نفر عضو علي‏البدل در مجلس‏خبرگان تشكيل مي‏شود. وظيفه اصلي اين كميسيون، تحقيق درباره شرايط رهبر، موضوع اصول ياد شده، كساني كه در مظانّ رهبري قرار دارند و ارائه نتايج حاصله به هيئت‏رئيسه براي بررسي مجلس خبرگان است.
صلاحيت‌هاي رهبري، ويژگي‌هاي ماندگار و ثابتي نيستند؛ بلکه به علل و عواملي مي‌توانند دچار زوال شوند. زوال ويژگي‌ها در چنين جايگاهي به قدری پرآسيب و تهديدکننده است که نظارتي دقيق و مستمر را مي‌طلبد. اين وظيفه خطير نيز برعهده مجلس خبرگان گذاشته شده تا با بررسي عملکرد رهبري حافظ اعتبار عالي‌ترين رکن نظام اسلامي باشد. مجلس ‏خبرگان براي انجام اين وظيفه، داراي كميسيون تحقيق است كه افزون بر رسيدگي به گزارش‌های واصله و تحقيق درباره صحت و سقم آنها به تشكيلات اداري رهبري نيز توجه داشته و به آن مقام در جلوگيري از نفوذ و دخالت افراد نامطلوب در تشكيلات نهاد رهبري مساعدت مي‏کند. 
بستگانِ نزديك سببي و نسبي رهبر نمي‏توانند در اين كميسيون عضو باشند. كميسيون موظف است اطلاعات لازم درباره اصل «استمرار صلاحیت و شایستگی‌» رهبری را به دست آورده و صحت و سُقم گزارش‌های واصله را بررسي کند. اگر دوسوم كميسيون و هيئت‏رئيسه، به تشكيل اجلاس خبرگان براي رسيدگي و عمل به اصل يكصدويازدهم، رأي دهند، اجلاس خبرگان در اولين فرصت تشكيل مي‏شود و پس از بررسي‏هاي لازم رأي‏گيري انجام مي‏گيرد.
تحقق وظايف مطروحه امروز با شکل مناسبي در اين مجموعه در حال پيگيري است، هرچند که متأسفانه افکار عمومي اطلاعات دقيقي نسبت به عملکرد اين مجلس ندارد و اين فاصله موجب شده جريان معاند و ضدانقلاب براي تخريب و شبهه‌افکني اقدام کند؛ موضوعی که بايد براي مقابله با آن چاره اندیشید.
در وراي بندهاي قانوني برشمرده، مجلس خبرگان؛ مجلس استثنائي و بي‌نظيري است که از ويژگي‌هاي ممتازي برخوردار است و محفل ديگري در نظام اسلامي، چنين فرصت و بضاعتي را ندارد. اين مجلس که متشکل از نمايندگان ملت از همه استان‌هاي کشور است، خبرگاني مورد اعتماد ملتند که در شهرها و استان‌هاي خود از وجاهت و اعتبار بالايي برخوردارند و اين اعتبار را به واسطه صلاحيت‌هاي علمي و اخلاقي کسب کرده‌اند. اين مجلس ظرفيت آن را دارد که در کنار وظايف ذاتي خود، در عرصه‌های مهم ديگری نيز نقش‌آفريني کند که مهم‌ترين عرصه که با صلاحيت‌هاي اين مجلس نيز همخواني دارد، عرصه مراقبت از جمهوري اسلامي برای حرکت در مسير آرمان‌هاي انقلاب اسلامي است.
اين مطالبه‌اي است که در ديدار اخير رهبر معظم انقلاب اسلامي با اعضاي مجلس خبرگان رهبري بر آن تأکيد شد. معظم‌له تأکيد داشتند: «به‌ نظر بنده مي‌توان به اين مجلس اميد بست براي يک کار مهمّ ديگر در کنار اين کارهايي که تاکنون انجام داده است و مي‌دهد و آن عبارت است از نگاهِ کلان و راهبردي به انقلاب و مسير انقلاب. ما اين را در دستگاه‌هاي‌مان نداريم؛ دستگاهي براي اين کار نداريم.»
تحقق اين مأموريت مي‌تواند افق‌هايي نو پيش‌ روی خبرگان بگشاید و سبب پویایی ویژه این مجلس شود و همچنین آن مجموعه را در انجام وظایف ذاتی نیز تقویت کند.

صبح صادق اهداف فرقه‌سازی نظام سلطه از القاعده تا داعش را بررسی می‌کند
 ابوذر احمدی/  شکست مفتضحانه ماشین جنگی رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه علیه لبنان که فرو ریختن هیمنه امنیتی این رژیم، از مهم­ترین پیامدهای آن بود، رهبران نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی را بر آن داشت تا راهبرد اصلی امنیت ملی رژیم جعلی اسرائیل را در داشتن مرزهای امن تعریف کنند. در این راستا، صهیونیست‌ها به این نتیجه رسیدند که برای برخورداری از امنیتی پایدار باید در راهبردی پیشگیرانه و با بر هم زدن معادلات امنیتی و سیاسی منطقه، محور مقاومت را درگیر نبرد با دشمنی جدید و مشابه بافت اکثریت مذهبی(سنی) غرب آسیا کنند.
ظهور گروه­‌های تروریستی تکفیری در منطقه و اقدامات بیرحمانه آنها در اشغال بخش وسیعی از خاک کشورهای عراق و سوریه از یک سو و عدم تعارض نظامی و حتی عقیدتی داعش و گروه‌های تکفیری با رژیم صهیونیستی از سوی دیگر به خوبی نشان داد که هویت آنها کاملاً صهیونیستی بوده و در راستای تأمین امنیت هر چه بیشتر دولت جعلی اسرائیل عمل می‌­کنند.
اگر چه حضور مجروحان گروه­های تکفیری در بیمارستان­های صحرایی در بلندی­های جولان و مداوای آنها از سوی پزشکان صهیونیست و همچنین کمک­های نظامی و لجستیکی ارتش رژیم صهیونیستی به داعش و دیگر گروه‌­های تکفیری‌ـ تروریستی از ماهیت صهیونیستی و امپریالیستی گروه‌های تکفیری حکایت دارد؛ اما لازم است به شکلی عمیق­تر، ماهیت صهیونیستی گروه­های تکفیری و اهداف صهیونیسم بین‌­ا‌لملل در حمایت از این جریان خشن و مرموز در منطقه بررسی و تبیین شود.
بر این اساس، در این نوشتار تلاش خواهد شد ضمن بررسی ماهیت تروریستی و صهیونیستی گروه­های تکفیری، به این پرسش مهم پاسخ داده شود که چگونه اقدامات «داعش» و دیگر گروه­های تکفیری مانند «جبهه النصره» در راستای خدمت به منافع صهیونیست‌ها و تأمین امنیت دولت جعلی صهیونیستی قرار می­گیرد؟

مبانی عقیدتی و راهبردی صهیونیسم در تولید تفکر تکفیری
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، صهیونیسم بین­‌الملل که توانسته بود با اتخاذ راهبردهای نرم و فرهنگی  پیچیده و فشرده گفتمان کمونیستی را از مقابل خود بردارد، به یکباره با جبهه جدیدی به نام مکتب انقلابی و ضد امپریالیستی شیعی مواجه شد که منطقی و هوشمند و دارای ظرفیت­‌های بسیار جهادی بود. جریان صهیونیسم با اجرای راهبردهای مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران که همگی به شکست منتهی شده بودند، به این نتیجه قطعی رسید که تنها راه مقابله با مکتب شیعی انقلاب اسلامی که با توجه به توانمندی‌ها­یش روز به روز در حال گسترش است، بازتولید یک ایدئولوژی خشونت انقلابی از جنس اسلامی، اما بدیل این مکتب شیعی می­‌باشد.
صهیونیسم بین‌­الملل با بهره‌­گیری از تجربه تسلیح و تقویت گروه­های جهادی سلفی و وهابی در مبارزه با ارتش سرخ شوروی در افغانستان، ایجاد تشکیلات تروریستی و تکفیری «القاعده» را در اوایل دهه ۹۰ میلادی کلید زد که در پس آن، تلاش داشت با ترسیم جبهه‌­ای خودخوانده و جدید در مقابل خود، بستر اجرا و پیاده­‌سازی راهبردهای جهانی و منطقه­‌ای خود را هموار کند و از سوی دیگر، از آن به مثابه اهرمی در جنگ با مکتب انقلابی و شیعی جمهوری اسلامی ایران بهره جوید. حادثه صهیونیستی 11 سپتامبر در آمریکا و حمله ایالات متحده به افغانستان و عراق و محاصره نظامی جمهوری اسلامی ایران گواه متقنی بر اجرایی شدن این راهبرد کلان صهیونیستی است.
این راهبرد که در اتاق­های فکر صهیونیستی از آن به پروژه «پرزم» یاد می­شود، جنبش­‌های افراطی اسلامی با افکاری سلفی و تکفیری را سازماندهی و در رأس جهاد خودخوانده جهانی علیه مکتب انقلاب اسلامی که از آن به محور مقاومت یاد می­شود، قرار می­داد. این گروه‌­ها که از پشتیبانی و حمایت سرویس­‌های اطلاعاتی غربی و صهیونیستی برخوردارند، اهدافی چون شکاف در جهان اسلام و شعله‌ور کردن جنگ­های مذهبی را در کنار هدف وجودی خود، یعنی مقابله با اسلام انقلابی و جهادی با گرایش شیعی دنبال می‌کنند.
با قوت گرفتن محور مقاومت در منطقه راهبردی غرب آسیا که بیش از پیش موجودیت و امنیت رژیم جعلی صهیونیستی را به چالش می­کشید، صهیونیسم بین‌الملل در راهبردی چندلایه و هوشمند گروه‌های تکفیری را سازماندهی و وارد معادلات امنیتی منطقه کرد و امنیت غرب آسیا را  متشنج نمود. گروه­‌های تکفیری چون داعش و...، در واقع همان تشکیلات «القاعده» هستند که به شکل سازماندهی شده­‌تر و منسجم­تری درآمده­اند تا با ایجاد جبهه‌­ای جدید در منطقه برای مقابله با محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران انجام وظیفه کنند. 
اما موضوعی که گروه­‌های تکفیری را در نگاه گفتمانی از «القاعده» متمایز می­کند، ادعای احیای خلافت اسلامی و شعار «العدو القریب اولی من العدو البعید» است؛ یعنی برخلاف مأموریت پروژه «القاعده» که شعار جهاد جهانی علیه آمریکا و یهود را سر می‌­داد و وظیفه «تهدید­زایی» برای اجرای راهبردهای جدید صهیونیسم را بر عهده داشت، با محور قرار دادن راهبرد «العدو القریب» که همان مقابله با مکتب شیعی و مقاومت است و عدول از شعار انحرافی «العدو البعید»، یعنی جهاد علیه آمریکا و صهیونیسم، به میدان آمده تا به گمان باطل اربابان صهیونیست خود، در جنگی نیابتی مکتب شیعی را در منطقه ضعیف و محور مقاومت را ساقط کند.

اهداف صهیونیستی
 فتنه تکفیری
هجوم وحشیانه گروه­های تکفیری به نقاط حساس و راهبردی منطقه در عراق و سوریه و اشغال بخش وسیعی از این کشورها و پشتیبانی سیاسی و نظامی ایالات متحده و هم‌پیمانان خودفروخته او، یعنی عربستان، اردن، ترکیه و دول دیکتاتور خلیج‌فارس از آنها، به خوبی نشان داد که صهیونیسم بین­الملل اهداف بلندمدت و پیچیده­ای را در قالب سناریوی گروه­‌های تکفیری در منطقه دنبال می­‌کند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
۱ـ تجزیه غرب آسیا و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه 
تصرف مناطقی وسیع در عراق و سوریه از سوی داعش و گروه‌­های تکفیری و تشکیل خلافت به ظاهر اسلامی در این ممالک، نشان داد که پروژه صهیونیستی‌ـ تکفیری در تلاش است با ایجاد ایالت‌های مستقل و گسترش جنگ‌های داخلی، دولت­‌های مقتدر این کشورها را به شبه‌دولت­‌های افراطی و ناتوان تبدیل کرده و به نوعی تجزیه و تغییر جغرافیای سیاسی منطقه را کلید بزند. در حقیقت، این پروژه خاورمیانه‌­ای مطلوب را در نظر داشت که در آن، کشورهایی کوچک و درگیر در چالش­‌ها و بحران‌های داخلی وجود داشتند. در واقع، صهیونیسم بین‌الملل به دنبال بالکانیزه کردن غرب آسیا بود تا بتواند در راهبردهای منطقه‌­ای آینده خود، با امنیت بیشتری منابع این منطقه راهبردی را چپاول کند. 
۲ـ تداوم حضور آمریکا در منطقه
حادثه ساختگی11 سپتامبر2001، سبب شد تا مبارزه جهانی علیه تروریسم خودخوانده رادیکال اسلامی که در حقیقت همان اسلام اصیل سیاسی و انقلابی بود، به مثابه عامل محوری تعیین‌کننده در سیاست خارجی آمریکا و کلیدواژه اصلی امنیت ملی واشنگتن تعریف شود. اقدامات سیاسی و لشکر‌کشی‌های آمریکا به غرب آسیا طی یک دهه اخیر به خوبی از این واقعیت مهم حکایت دارد و نشان می­‌دهد که دولت آمریکا    اساس دکترین امنیت ملی خود را بر پایه نبرد جهانی علیه تروریسم قرار داده است. 
اولویت مبارزه با تروریسم خودخوانده جهانی در منطقه راهبردی غرب آسیا در زمان «جرج دبلیو بوش» در اوج خود قرار داشت و در زمان «باراک اوباما» هم در شکل پیچیده‌تری دنبال شد. آنچه هر سال ذیل عنوان استراتژی یا سند امنیت ملی آمریکا با آخرین ملاحظات راهبردی و تازه‌ترین تغییرات در محیط سیاسی و امنیتی پیرامون این کشور تدوین و منتشر می‌شود، یک محور اساسی را در خود جای داده و آن جز مبارزه با تروریسم (اسلام انقلابی و اصیل) و اولویت‌های کنگره آمریکا در مبارزه با تروریسم خودخوانده جهانی نیست.
 بنابراین می‌­توان این چنین تحلیل کرد که مواضع ساختگی ایالات متحده آمریکا علیه گروه­های تکفیری و تروریسم نامیدن این جریان و مبارزه صوری با آنها هم در راستای همان راهبرد «مبارزه علیه تروریسم خودخوانده جهانی» است که تلاش دارد زمینه حضور آمریکا به مثابه بازوی اجرایی صهیونیسم بین‌­الملل و نگهبان دولت پادگان صهیونیستی را فراهم کرده و تداوم بخشد. 
در واقع، ناآرامی­ها و اقدامات خشن و ضد بشری گروه­‌های تکفیری که در گستره وسیعی از منطقه صورت گرفت، توانست ظرفیت فزون­تری را برای حضور دولت آمریکا در منطقه و افزایش نفوذ و جایگاه آن در غرب آسیا مهیا کند و از سوی دیگر طبق دکترین جهانی صهیونیسم، حمایت دولت واشنگتن به عنوان قدرت برتر جهانی از رژیم جعلی صهیونیستی تقویت شده و تداوم می‌یابد. 
۳ـ فروپاشی محور مقاومت و ترسیم الگویی منحرف از حکومت جهانی شیعه
صهیونیست‌ها تلاش کردند با آوردن گروه­های تکفیری به سوریه و شعله‌ور کردن جنگ داخلی در این کشور، در اولین اقدام، خط مواصلاتی محور مقاومت را کور کرده و زمینه تضعیف جریان مقاومت را در منطقه فراهم آورند. از سویی هم، با استقرار «داعش» در عراق و تشکیل دولت انحرافی خلافت، به دنبال آن بودند تا جمهوری اسلامی ایران را به عنوان محور جریان مقاومت درگیر داعش و ناامنی در مرزهایش کنند. 
در واقع، به قدرت رسیدن داعش و گروه‌های تکفیری در عراق و سوریه و تغییر حکومت در این کشورها به ویژه سوریه این پیامد را برای جریان صهیونیسم و ایادی آن داشت که محور مقاومت منطقه تضعیف و به کلی از قدرت ساقط می‌شد.
اما هدف کلان­تری که صهیونیسم از اجرای سناریوی تکفیر به دنبال آن بوده که متأسفانه مغفول مانده، ارائه الگویی خشن و بی­‌منطق از حکومت جهانی مهدوی به جهانیان و تخریب زمینه ظهور حضرت مهدی(عج) می‌­باشد. با نگاهی به شعار و زمینه پرچم داعش به خوبی می­‌توان فهمید که جریان صهیونیسم با درک فضای ظهور و شناخت صحیح از اعتقادات آخرالزمانی شیعه در تلاش است تا به هر نحو ممکن، جلوی وقوع این سنت الهی را گرفته یا حداقل زمان آن را به تعویق بیندازد.     
۴ـ تأمین امنیت دولت‌ـ پادگان صهیونیستی 
ظهور جریانی به نام «داعش» و «گروه­‌های تروریستی‌ـ تکفیری» در منطقه و شعله‌­ور شدن جنگ­های داخلی خانمان‌­سوز در سوریه و عراق، یعنی در جبهه شمالی رژیم صهیونیستی، بیش از پیش موجب شد تا حاشیه امنی برای دولت جعلی اسرائیل ایجاد شود و محور مقاومت به جای مقابله با این رژیم، درگیر نبردی سخت با جریان تکفیری شود. در واقع، قدرت یافتن گروه­‌های تکفیری‌ـ صهیونیستی و استقرار آنها در سوریه و عراق موجب شد تا مهره‌­های کلیدی جریان مقاومت منطقه در لاک دفاعی فرو رفته و درگیر بحران­‌های داخلی شوند. از این منظر، رژیم غاصب صهیونیستی توانست معادلات امنیتی منطقه را به نفع خود تغییر دهد و مسئله اشغال فلسطین را از اولویت­‌های امنیتی منطقه‌ای خارج کند.
۵ـ گروه­های تکفیری؛ کلیدواژه­ صهیونیستی امنیت غرب آسیا 
جریان صهیونیسم با سازماندهی تشکیلات «القاعده» در قالبی جدید تحت عنوان گروه­های تکفیری و وارد کردن آنها به عرصه سیاسی منطقه، تلاش کرد تا به نوعی معادلات سیاسی‌‌ـ امنیتی غرب آسیا را در راستای اهداف استعماری خود تعریف کند. اما این پروژه صهیونیستی‌‌ـ تکفیری با مقاومت مردمی روبه‌رو شد و از هدف اصلی خود که همان تغییر بافت سیاسی منطقه بود، بازماند و طراحان آن را با چالش‌های امنیتی مواجه کرد و آنهایی که به دنبال تغییر معادلات در پازل امنیتی منطقه بودند، دچار بحران‌هایی شدند که هر لحظه امنیت وجودی آنها را به چالش می‌کشید. 
اما آنچه در این میان مهم است اینکه؛ با شکست پروژه «داعش»، پدیده سازمان‌یافته گروه‌­­های تکفیری که ریشه در افراط‌گرایی مذهبی و ترکیب صهیونیسم و وهابیت دارد، در کوتاه‌مدت از صفحه روزگار، به ویژه از منطقه راهبردی غرب آسیا محو شود؛ منتهی تفاوتی اساسی میان «داعش» به عنوان تشکیلات نظامی منظم و مجهز که بخش‌های وسیعی از خاک دو کشور را اشغال کرده و در آستانه تأسیس حکومتی مستقل در یک محدوده جغرافیایی مشخص بود، با داعش به عنوان گروه­هایی کوچک و بدون رهبری واحد و متمرکز که صرفاً شایسته واژه تروریست‌ است و هر از ‌چندی با اقدام به ترورهای کور و ریختن خون مردم بی­گناه، چیزی جز نفرت و اختلافات مذهبی را نمی‌پراکند، وجود دارد تفاوت این دو تعریف از داعش و گروه­های تکفیری همان کلیدواژه حل معادلات امنیتی منطقه بوده که حتی مفهوم «امنیت» در منطقه غرب آسیا و دیگر نقاط جهان را بازتعریف می­‌کند.
طراحان این پروژه امنیتی، صاحبان تفکری هستند که ایده تغییر چهره غرب آسیا یا بهتر بگوییم؛ پی‌افکندن منطقه‌­ای جدید را تعقیب می‌کنند. امروز به قطعیت نمی‌توان گفت که این ایده تحقق می‌یابد، یا نمی‌یابد و متحمل شکست می‌شود، یا نمی‌شود؛ اما قاطعانه می‌توان گفت که پیگیری می‌شود. به هر حال آنچه مهم است این است که کلیدواژه‌ این پروژه نیز چیزی جز «امنیت» نیست.  
باتوجه به ماهیت امنیتی پروژه «داعش و گروه­های تکفیری» و سرمایه‌گذاری­­های سنگین صهیونیست‌ها بر روی این پروژه که حتی حیات دولت‌‌ـ پادگان صهیونیستی به آن گره خورده است، بعید است که با شکست­های پی در پی گروه­های تکفیری در عراق و سوریه به یکباره متوقف شده و کنار گذاشته شود. براین اساس، صهیونیسم بین‌الملل با کلید زدن دور جدیدی از مناقشات قومی در منطقه، تلاش دارد با خرید زمان، افزون بر اینکه پیکر نیمه‌جان تشکیلات تروریستی و تکفیری داعش را ترمیم می‌کند، راه را برای ادامه حیات این غده صهیونیستی در منطقه نیز هموار کند. در چنین وضعیتی است که موضوع همه‌پرسی کردستان عراق برای کسب استقلال مطرح می‌شود و از سویی، با فرافکنی علیه جمهوری اسلامی ایران تلاش می‌شود با تحریک احساسات ضد ایرانی گروه­‌های مختلف سیاسی و مذهبی عراقی، هر چه بیشتر فضای سیاسی این کشور متشنج شده و مجال برای تحکیم جریان مقاومت محدود­تر شود؛ لذا اینجاست که سفر «مقتدی صدر» به عربستان و استقبال کاملاً نمایشی ولی‌عهد جوان این کشور از او، به شدت  از سوی محافل رسانه‌ای غربی و صهیونیستی بازتاب داده می‌­شود.

نتیجه‌گیری
ظهور گروه­‌های تکفیری در منطقه راهبردی غرب آسیا و شعله‌ور شدن جنگ­‌های داخلی در نقاط حساس و کلیدی منطقه، آن هم در پی بیداری اسلامی که نظام سلطه تلاش می‌کرد به بهار عربی تعبیر کند، در اولین نگاه موجب شد معادلات سیاسی و امنیتی منطقه غرب آسیا به سمت تحقق مهم‌ترین هدف نظام سلطه و صهیونیسم بین­‌الملل، یعنی مهار اسلام‌گرایی و تضعیف محور مقاومت و تأمین امنیت هر چه بیشتر دولت‌ـ پادگان صهیونیستی پیش رود.  
اما ایستادگی کشورهای درگیر داعش و تشکیل گروه­‌های مقاومت مردمی برای مقابله با گروه­‌های تکفیری نه تنها سبب شد سناریوی صهیونیستی جریان تکفیر به شکست منتهی شود؛ بلکه موجب شد جریان مقاومت در منطقه قوی­تر شده و حلقه­‌های مردمی مقاومت در تمامی ابعاد قومی و مذهبی منطقه شکل گیرد. در واقع می‌توان به این نتیجه رسید که راهبرد جنگ شیعه و سنی و اختلاف‌افکنی در مذاهب اصلی منطقه به ائتلافی از شیعه و سنی تبدیل شده که نه تنها می‌­تواند به راحتی تمامی اهداف و سناریوهای صهیونیسم بین‌­الملل، از جمله جریان تکفیری در منطقه را خنثی کند؛ بلکه به ظرفیتی جدید برای به چالش کشیدن موجودیت و ماهیت رژیم جعلی صهیونیستی تبدیل شده است.

حسین سازور و ابوذر بیوکافی در گفت‌وگو با صبح صادق
حسن فلاح/ کوی و برزن در ایام محرم با بیرق و عَلم سیاهپوش می‌شود. همه دغدغه عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) را دارند؛ اما زمانی که این شور عزاداری با شعور سیاسی و اجتماعی و درس‌آموزی توام می‌شود، بصیرت و معرفت ایجاد می‌کند. از این منظر، عزاداری و هیئت‌داری علاوه بر کارکرد مذهبی، آثار اجتماعی و سیاسی نیز دارد. امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) درباره ابعاد سیاسی مداحی می‌فرمایند: «مدّاحی ضمن اینکه مدح بهترین خلایق عالم است ـ موضوعش مدح بهترین خلایق عالم است که اهل ‌بیت(علیهم‌السّلام) باشند؛ لذا شأن و رفعت والایی دارد؛ مدّاحی به‌ طور طبیعی این است ـ امّا شما نگاه کنید ببینید مثلاً شاعری مثل دعبل خزاعی در قصیده‌ «مدارس آیات» چه دارد می‌گوید؛ قصیده‌ «مدارس آیات» آن قصیده‌ای [است] که حضرت [رضا (سلام‌الله‌علیه)] تشویق کردند و به او کسوه (جامه و لباس) دادند و صله دادند. این قصیده‌ای است که اصلاً بساط بنی‌عبّاس را، فلسفه‌ وجودی بنی‌عبّاس را زیر سؤال می‌برد و آنها را محکوم می‌کند؛ یعنی سیاسی محض است؛ فقط این نیست که یک روضه‌خوانی محض و مرثیه‌خوانی محض باشد؛ نه، مرثیه‌خوانی لازم است امّا همان کاری که در کنار مرثیه‌خوانی انجام می‌گرفته، مورد توجّه ائمّه(علیهم‌السّلام) است. قصیده‌ دعبل، قصیده‌ کُمیت، قصاید گوناگون که شعرای آن ‌وقت می‌گفتند، دیگران هم می‌خواندند و انشاد می‌کردند؛ یعنی مثل شما که با صدا می‌خوانید، چه خود شاعر، چه دیگری، می‌آمدند و آنها را با صدا برای مردم می‌خواندند؛ وسایل تبلیغات جمعی عبارت بود از همین‌ها؛ امروز شما از همین‌ها می‌توانید استفاده کنید؛ از وسایل تبلیغات جمعی بهره‌مند بشوید و مردم را هدایت کنید؛ این به نظر من کار بسیار اساسی‌ای است.»(11/1/1395) در ذیل گفت‌وگوهایی با مداحان اهل بیت برادران حسین سازور و ابوذر بیوکافی که در استان گیلان و هیئت ثارالله فعالیت می‌کند، صورت گرفته است. گفتنی است، این دو مداح بر نقش بصیرت‌آفرین هیئت‌ها و مداحی‌ها تأکید دارند. با وجود مشغله‌های زیاد این دو مداح لحظاتی را به گفت‌وگو با هفته‌نامه صبح صادق اختصاص دادند و درباره فضای مداحی کشور و این روزهای داغ ستایشگری صحبت کردند که در ادامه می‌خوانید.
در اردوگاه امام حسین(ع)
 کسی نگران نجات نباشد 
حسین سازور درباره اینکه هیئت‌ها و مستمعان باید چه بسترهایی را برای عزاداری عظیم اهل ‌بیت(ع) که محرم حسینی باشد، فراهم کنند، می‌گوید: «مصداق بارز آن روایت امام صادق(ع) است که فرمودند: «هرکس در روز عرفه در عرفات باشد، شک بکند که بخشیده شده، کافر است.» از ایشان سؤال کردند حتی غیر از شیعیان. فرمودند: حتی غیر از شیعیان! ولی چون از عرفات بیرون می‌آید، دوباره از روی اعتقاد ضعیف، گناه به سراغش می‌آید. باید این طور بگویم تا در اردوگاه و هیئت امام حسین(ع) هستید، نجات پیدا می‌کنید و هیچ نگرانی ندارد. این نگرانی برای بعد از محرم
است.»

 باید با مسئله امام حسین(ع)
 اعتقادی برخورد شود
وی با اشاره به اینکه یک مستمع چطور باید خودش را به آمادگی مطلوب یک عزاداری واقعی برساند، افزود: «اگر با مسئله امام حسین(ع) اعتقادی برخورد شود، همه‌چیز مستحکم خواهد بود و در صورت رفتار احساسی، به نتیجه مقطعی دست پیدا می‌کنیم. اگر با هیئت، مداح، سینه‌زن و اطعام امام‌حسین(ع) اعتقادی عمل شود، همچون کوه، استوار و محکم خواهد بود؛ یعنی در صورت برخورد احساسی و کسب نتیجه مقطعی، پاسخ لازم از این موضوع به دست نمی‌آید یا به معنای واقعی آن مطلوبیت مورد نظر به منصه ظهور نخواهد رسید.

چرا با اهل‌ بیت(ع)
 معامله می‌کنیم؟!
این مداح برجسته کشور در ادامه اضافه کرد: «متأسفانه، شاهد هستیم گاهی کسی گلایه می‌کند که ما به هیئت رفتیم و از امام حسین(ع) رفع حاجت و گرفتاری طلب کردیم؛ اما توفیقی حاصل نشد. باید در پاسخ این کج‌فهمی‌ها بگویم اعتقادی پا به هیئت نگذاشتید و دامن اهل ‌بیت(ع) را از روی احساس و معامله گرفتید! یا عزیزی می‌گفت برای استجابت‌ دعایی خدمت حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(ع) در مشهد رفتیم، ‌اما کارم درست نشد؛ اینجا باید گفت شما امتحان کردید که اهل‌بیت مستجاب‌الدعوه هستند یا اینکه برخی این نظر را داشتند که برویم ببینیم این کشتی نجات است!»
 پس از فتنه 88
 هیئت‌ها به‌روزتر و هوشیارتر عمل می‌کنند
سازور در پاسخ به این پرسش که برای اجرای رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در هیئت‌های مذهبی کشور باید چه اقداماتی انجام شود، تأکید کرد: «حضرت‌ آقا می‌فرمایند آن حرف‌ها و توصیه‌هایی را که باید اعلام می‌شد، انجام داده‌ایم؛ به واقع «در خانه اگر کسی هست یک حرف هم زیاد است.» هرکسی که می‌خواست این موضوعات را متوجه شود، بارها بر آن تأکید شده است. مگر کسی می‌تواند هیئت‌دار باشد و بگوید این مفاهیم و معارف را درک نکرده است. الآن خیلی از هیئت‌ها به ویژه بعد از فتنه 88 خودشان را با مسائل روز تطبیق می‌دهند. برای اینکه آن فتنه در بسیاری آگاهی ایجاد کرد.»
هیئت‌ها فعالانه 
در میادین مختلف حضور دارند
وی افزود: «آن مطالبی که امام خامنه‌ای درباره هیئت‌ها فرمودند؛ هرچه زمان می‌گذرد این واقعیت طلوع بیشتری می‌کند و همه‌گیر می‌شود؛ از این رو بسیاری از هیئت‌ها در همه مسائل موضع‌گیری‌های به روزی دارند و نسبت به مسائل کلان جامعه خودشان را دخیل می‌دانند. در حال حاضر، شهدا را به میدان می‌آورند. همین حاجیان جان باخته در منا را آوردند و چه فعالانه حضور پیدا کردند. در زمینه مسائل هسته‌ای هم این هیئت‌ها وارد کار می‌شوند. در واقع اگر یک مسئله سیاسی مهم پیش می‌آید که باید موضع‌گیری در پی داشته باشد، اینها موضع‌گیری می‌کنند. 

 اول تربیت
دوم آموزش!
ابوذر بیوکافی درباره انتقال بهتر دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب درباره عمق‌بخشی معارف اسلامی در هیئت‌ها به جوانان مستمع هیئت ثارالله رشت، تصریح کرد: «سربازی در راه ولایت ایجاب می‌کند از بیانات و توصیه‌های رهبر معظم انقلاب غافل نشویم و برای تحقق آن از هیچ کوششی دریغ نکنیم. تعمیق‌بخشی درخواستی نیست که حضرت آقا امسال آن را بیان کرده باشند؛ بلکه مطالبه‌ای است که ایشان سال‌ها آن را مطرح می‌کنند. برای تحقق نگاه و نظر حضرت آقا دو نکته اساسی وجود دارد که بنده نیز در این راستا اقداماتی انجام داده‌ام؛ اول تربیت و دوم آموزش.

مداح ما باید با تربیت
خودسازی کند
وی تأکید کرد: «یکی از مشکلاتی که امروز در مداحی به چشم می‌خورد، نداشتن تربیت مناسب برخی از هیئتی‌ها و ذاکران ماست. منظور از فعالیت تربیتی، تربیتی است که عارف و اسوه اخلاقی همچون آیت‌الله قاضی در حق شاگردانش انجام داده است. مصداق بارز آن حاج‌علی انسانی و حاج‌منصور ارضی دو مداح بزرگ ما هستند که پای درس بزرگان و علما تربیت شدند و خودسازی کردند. اگر این خودسازی صورت گیرد مقدمه‌ای خواهد بود بر ایجاد آموزش. حقیقتاً راه نجات بشر در خودسازی و تربیت در سه حوزه عقلی، قلبی و جسمی است.

مداحی پایه جدی
 تحولات اجتماعی و مذهبی
بیوکافی در پاسخ به این پرسش که مداح چه نقشی می‌تواند در بصیرت‌افزایی مردم ایفا کند؟ گفت: «برای دانستن نقش مداح در معرفت‌افزایی و بصیرت‌افزایی مردم باید به تأثیر مداحی در شکل‌گیری انقلاب اسلامی و سقوط حکومت فاسق پهلوی، موفقیت تبلیغ حرکت مقدس رزمندگان در جنگ هشت ساله و همچنین دفاع از حریم ولایت در روز 9 دی توجه داشته باشیم. حتی اگر کسی گذرا از کنار این همه تأثیر بگذرد،‌ ریشه کنش‌ها، واکنش‌ها و تقویت گرایش‌های مذهبی مردم را در مداحی پیدا می‌کند که به واقع این ابزار مهم تبلیغ اسلام ناب محمدی امروز به یکی از پایه‌های بسیار جدی تحولات اجتماعی و مذهبی ما تبدیل شده است.»

مداح اعتقاداتم
هستم!
وی در پاسخ به این پرسش که برای بصیرت‌افزایی چه اقداماتی انجام داده، خاطرنشان کرد: «اولاً، سعی کردم مداحِ اعتقاداتم باشم؛ اعتقاد مذهبی و انقلابی... به عبارت بهتر، در کنار روضه‌های اهل‌بیت با ابزار شعر، روشنگری کردم، چه در زمان فتنه که بنابر وظیفه باید در دفاع ولایت و رهبری، ستایشگری می‌کردم و چه بعد از آن در حفظ انسجام و وحدت میان شیعه و سنی، جنگ با صهیونیسم و توافق نکردن با ستمگران نغمه‌سرایی کردم.»

روضه‌هایی از جنس اشک سیاسی!
این مداح جوان در پایان گفت: «حتی سعی کردم روضه‌هایی که می‌خوانم، پیامی را مخابره کند. مثلاً ماجرای شهادت حضرت مسلم‌بن‌عقیل را با ربط به موضوع ولایت فقیه و نایب امام، تبیین کردیم؛ همان اشک سیاسی که حضرت امام(ره) بر آن تأکید کردند. به نظرم در جامعه امروز دیگر مداحی صرف عاشقانه و حالی جواب نمی‌دهد. بحمدالله مردم هم با این روش‌ها ارتباط برقرار نمی‎‌کنند. امروز مداحی براساس علم و اعتقاد، بسیار تأثیرگذار و جهان‌شمول است.

واگویه‌های سردار اسداللهی از شهید ابراهیم خلیلی
 احسان امیری/ شهید ابراهیم خلیلی جانباز و از تخریبچی‌های لشکر عملیاتی 27 محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ که طی عملیاتی مستشاری برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) عازم سوریه شده بود، در شرق حلب به آرزوی دیرینه‌اش رسید و به فیض شهادت نائل شد. داود خلیلی پدر شهید ابراهیم خلیلی نیز در دوران دفاع مقدس و در منطقه دشت‌عباس و همچنین عموی او در دوران هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیده بودند. 
سردار حسین اسداللهی فرمانده لشکر عملیاتی 27 محمد رسول‌الله(ص) درباره شهید ابراهیم خلیلی می‌گوید: «ابراهیم توانمند و بسیار کاربلد بود و همه وجودش را خالصانه وقف راه دفاع از حرم کرده بود. چندین سال بود که با او رفت‌وآمد داشتیم، اما حالا می‌فهمم که هنوز او را درست نشناخته‌ایم، اکثر قریب به اتفاق ما اطرافیان تا روز شهادتش اصلاً نمی‌دانستیم که او فرزند شهید است.
از نظر بنده آقا ابراهیم هرگز برای شهادت به این در و آن در نزد و آن را این‌گونه آرزو نکرد و علتش این بود که یقین داشت شهید می‌شود و این یقین سبب می‌شد که برای شهادت به این در و آن در نزند، تمام هم و غمش کار، مأموریت و مسئولیتی بود که بر ‌عهده‌اش گذاشته شده بود و در تمام لحظات بیشتر از همه غصه همرزم‌هایش را می‌خورد و حواسش به آنها بود.
دفاع از حرم و حریم اهل بیت(ع) باید یک عقبه‌ای داشته باشد که عقبه‌ آن به همان وقایع تاریخ و اتفاقات عاشورا برمی‌گردد. اگر اهل بیت(ع) ثابت کردند که کنار دفاع از حق و حقانیت میزان جانبازی و جهاد کفایت نمی‌کند و در حقیقت تا انتهای جان و تا آخرین قطره خون باید در این راه تلاش، مجاهدت و مواظبت کرد، آقا ابراهیم و امثال او هم به همین فرهنگ، عقبه، همان سیره و کاری که اهل بیت(ع) انجام دادند، تکیه کردند. اهل بیت در مسیر دفاع از دین خدا هرگز متوقف نشدند. ابراهیم هم برای دفاع از دین خدا تنها جانبازی و رفع تکلیف را کافی ندانست، او مجاهدت را تا سرحد جان ادامه داد، پای اعتقاداتش ایستاد و هزینه‌ آن را نیز با نثار خونش پرداخت کرد.
ابراهیم بین بچه‌ها به‌ یک تخریبچی باصفا و ماهر شناخته می‌شد. همه از لحظات کار کردن کنار او لذت می‌بردند، امکان نداشت کسی کنار او کار کند و به میزان تجربه و علم و ظرافت و دقت او در کار اضافه نشود. خیلی‌ها هستند که کنار استادان آموزش می‌بینند، اما نزدیک برخی نشستن را افتخار می‌‌دانند. یکی از کسانی که، به ویژه جوان‌ترها دوست داشتند حتی برای لحظاتی و حتی برای یک نوبت در کار تخریب کنار او تجربه کسب کنند، همین آقا ابراهیم بود؛ چرا که در کارش به‌ تمام‌ معنا ماهر بود.
با اینکه تازه از سفر سوریه در دفاع از حرم برگشته بود، اما وقتی صحبت کردیم می‌گفت آنجا به حضور بیشتری نیاز است و بلافاصله کارهایش را جمع‌وجور کرد و مجدداً برگشت. تخریبچی‌های دیگری هم آنجا بودند، اما در حقیقت حضور ابراهیم حضور همه بچه‌ها را تکمیل می‌کرد. به دلیل توانمندی‌‌های فراوانش همه دوست داشتند که کنارش قرار بگیرند.

   مرتضی سویلمی/ تحصیل علم یکی از فضایل ارزشمندی است که در آموزه‌های اسلامی و روایات ائمه به صورت خاص بر آن تأکید شده است، به طوری که پیامبر(ص) و تمامی ائمه(ع) به علم‌آموزی توصیه کرده‌اند و حتی آیاتی نیز با آیه‌ای در زمینه علم و قلم به حضرت محمد(ص) نازل شد. این امر نشان‌دهنده اهمیت این موضوع در دین مبین اسلام است؛ از این رو ایجاد امنیت در محیط‌های علمی با توجه به اهمیتی که دین مبین اسلام به علم و دانش داده و هم به دلیل وجود دانشمندان، استادان و دانشجویان ویژگی‌های خاص خود را دارد. مردم در فضایی ناامن و بدون امنیت حتی توان عبادت خدا و بندگی کردن او را نیز ندارند و افزایش امنیت جامعه موجب افزایش ایمان مردم خواهد شد. با بررسی جايگاه و شأن امنيت در انديشه و بيانات رهبر معظم انقلاب می‌توان به این نکته اساسی و مهم پی برد که؛ «امنیّت، زیرساخت همه‌ پیشرفت‌های یک ملّت است. اگر امنیّت نباشد، نه اقتصاد هست، نه فرهنگ هست، نه سعادت شخصی و نه سعادت عمومی مردم اجتماع هست.» و بر همین مبنا نباید اضطراب در دانشگاه ایجاد شود؛ چرا که این فضا خلاقیت‌کُش است. اسلام یکی از شروط پویایی و رشد جامعه را آرامش و امنیت دانسته است، اکنون رسانه در راستای توسعه علمی می‌تواند پلی میان مراکز آموزش عالی باشد.
 مهم‌تریـن نیـاز هر جامعه، کشـور، خانـواده و حتی فرد در درجة اول امنیت اسـت. به عبارتی، امنیت از مهم‌ترین نیازها و انگیزه‌های انسانی است که مسئولیت تعقیب و تأمیـن آن بـر عهدة دولت‌هاسـت. دولت‌ها مهم‌ترین واحد سیاسـی در صحنـة روابط داخلـی و خارجی هستند و همه هدف آنها باید برقراری امنیت همه‌جانبه و گسترش دامنة آن باشد.
امروزه رسانه‌های دیداری و نوشتاری، منابع عمدة آفرینش و پویایی فرهنگ‌ها به شمار می‌آیند. قدرت و توان این ابزارهـای فكری از چنان پایه‌های بلندی برخوردار است که بدون حضور آنها تكوین جامعه‌ای با فرهنگ محال است.
چشم‌انداز مطالعاتی مردم هر جامعه خود ریشه در فرستاده‌هایی دارد که از رسانه‌ها دریافت می‌دارند. در این باره می‌توان گفت که رسـانه‌ها می‌توانند شفاف، تاریك یا مبهم باشند. بنابراین، رسانه‌های دیداری و نوشتاری کارکرد امنیت‌ساز دارند و در ایجاد امنیت نقشی مؤثـر و مفیـد ایفا خواهند کرد. تأکید بر نقش مثبت رسـانه‌های گروهی بر امنیت اجتماعی، نباید ما را از تأثیر منفی این ابزارها باز دارد. آنگاه که رسانه‌ها در کارکرد منفی نقش وارونه برعهده می‌گیرند، فضای اطلاعاتی جامعه را آلوده، مبهم و تاریك می‌کنند.
امروزه با ظهور و گسترش رسانه‌ها و شبکه‌های سایبری و فضای مجازی میزان مصرف اطلاعاتی مردم بیش از گذشته شده است، به گونه‌ای که اگر در گذشته هر خانوار ایرانی با سرانه‌ای معادل دو هزار تومان به تلفن و تلویزیون دسترسی داشت، امروز سرانه هزینه هر خانوار ایران بیش از 15 هزار تومان است که همه این افزایش به دلیل گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی تلفن همراه است.
لذا رسـانه‌ها نقشـی اساسـی در ایجـاد امنیت اجتماعـی در جامعه ایفـا می‌کنند؛ زیرا عامل کلیدی انتشـار اطلاعات در نظام‌های اجتماعی هسـتند و به مثابه عامل اجتماعی، تأثیر قدرتمندی بر رفتار و هنجارهای اجتماعی دارند. رسـانه‌ها می‌توانند مـردم را بـا انـواع خطرهایی کـه امنیـت اجتماعی را تهدید می‌کنند آشـنا سـازند، مراقبت‌های لازم را به آنان بیاموزند و افراد را برای حفظ امنیت ترغیب و راهنمایی کنند. این در حالی اسـت که برخی معتقدند رسـانه‌ها تأثیر معناداری بر تصویر کلی در جامعه دارند.
از سويي سطوح امنيت متحـول شـده و تـلاش‌هايي درباره شناسـايي انـواع امنيت صورت گرفته است كه طي آن ابعاد امنيتي جديد مانند امنيت روانی ظهـور يافتـه و جايگاه دولت را به شدت تحت تأثير قرار مي‌دهند.
امنيت روانی، ايجاد، حفظ و گسـترش حـالتي اسـت كـه در آن منـافع و ارزش‌هاي موجود در سطحي از كشور و نظـام در برابـر برخـي از تهديـدها و چـالش‌هـاي متوجـه آن سطح، حفظ و تأمين می‌شود و براي سازمان امنیتی مشخص می‌کند که کدام یک از اولويـت‌هـا، در چه سطحي از تهديدها، مي‌تواند امنيت درون كشور را با خطر روبه‌رو كند.
نظام آموزشی و استاد با همراهی رسانه بسیار می‌توانند تأثیرگذار باشند؛ چرا که به فرموده امام خمینی(ره)؛ اگر استاد الهی باشد، متن مادی را الهی تدریس می‌کند و اگر استاد مادی باشد، متن الهی را مادی تدریس می‌کند. دانشجویان می‌توانند نقش مؤثری در حضور استادان انقلابی داشته باشند، بی‌تردید دانشجویان انقلابی در نظارت بر استادان می‌توانند مؤثر واقع شوند.
سند چشم‌انداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران سندي راهبـردي و درازمـدت بـراي توسعه و امنيت پايدار كشور است. در اين سند، عدالت اجتمـاعي، حفـظ كرامـت و حقـوق انسان‌ها، امنيت اجتماعي و قضايي ويژگي‌هاي جامعه مطرح شده است و در بخش ديگر آن برخورداري از سلامت، رفـاه و امنيـت قضـايي، تـأمين اجتمـاعي كارآمـد، نهـاد مستحكم خانواده و دوري از فقر، فساد و تبعيض اشاره شـده اسـت. بنابراين در سـند چشـم‌انداز مهم‌ترين اشكال قدرت سـخت در حـوزه داخلـي، تحـت عنـاوين امنيـت اجتمـاعي و قضايي است و از مفاد آن مي‌توان نتيجه گرفت دسترسـي بـه امنيـت ايجـابي هـدف اصـلي چشم‌انداز مي‌باشد؛ بنـابراين توليـد قـدرت از طريـق كـاهش و رفـع آسـيب‌هـاي اجتمـاعي و رشد علمی کشور مهم‌ترين سياست امنيتي این سند قلمداد مي‌شود كه با شناسايي موضوعات امنيت روانی رسانه نقش برجسته خود را نشان خواهد داد.

 سعید مهدوی/  واردات كالا همواره يكي از معضلات اقتصاد ايران و توليدكنندگان داخلي بوده و هست. عموماً كشورهاي نفت‌خيز رشد اقتصادي خود را مديون خام‌فروشي و فرآورده‌هاي نفتي هستند. اين كشورها به دليل وجود منابع و درآمدهاي نفتي، اقتصادي وابسته به فروش نفت داشته و از سوي ديگر با حجم عظيمي از واردات مواجه هستند كه در نتيجه بسياري از شاخص‌هاي اقتصادي آنها، از جمله اشتغال و توليد ناخالص داخلي تحت تأثیر واردات بي‌رويه قرار می‌گیرد. 

مواردي كه شرايط را
 سخت‌تر مي‌كنند
اين شرايط با وجود همگامي و همزماني با برخي از موارد ديگر سخت‌تر و بحراني‌تر مي شود. ابتدا اينكه كالاي وارداتي مشابه داخلي داشته باشد يا ظرفيت توليد آن در داخل كشور وجود داشته باشد؛ اما به علت وجود كالاهاي بي‌كيفيت و ارزان توان توليد آن را نداشته باشد. مورد دوم نيز زماني است كه تعرفه واردات براي كالاي خارجي به حدي پايين است كه جنس خارجي با بيشترين حجم وارد بازار كشور مي‌شود و جيب واردكنندگان را پر كرده و اشتغال كارگران خارجي را تثبيت مي‌كند و شرايط رقابت را از توليد‌كننده داخلي مي‌گيرد. مورد سوم هم زماني است كه افزون بر واردات از مبادي رسمي‏‏، كالا به صورت قاچاق و غير رسمي وارد كشور مي‌شود كه اين مورد به هيچ وجه تحت كنترل نبوده و بدترين ضربه را به توليد داخلي و اقتصاد ملي وارد مي‌كند. 

تراز تجاري منفی
 در پنج ماه اول سال 
بنا بر آمار رسمی ارائه شده از سوی گمرک، تراز تجاری ایران در پنج ماه نخست سال جاری به دلیل رشد جهشی واردات کالاهای مصرفی، دوباره منفی شده است.
بنابر آمار و اطلاعات در تجارت خارجی طی مدت یاد شده، به موازات افزایش 16 درصدی واردات، شاهد کاهش پنج درصدی صادرات غیر نفتی بوده‌ایم؛ به این معنا که 19 میلیارد و 442 میلیون دلار در پنج ماه ابتدایی سال کالا وارد کشور شده و در مقابل تنها 17 میلیارد و 193 میلیون دلار، صادرات داشته‌ایم و این سخن یعنی آنکه حدود دو میلیارد و 250 میلیون دلار، بیشتر از دخل‌مان خرج واردات کرده‌ایم!
با نگاهی به اقلام عمده وارداتی متوجه می‌شویم که بسیاری از آنها از جمله برنج، ذرت دامی، لوبیای سویا، شکر، روغن دانه آفتابگردان و غیره در سایه حمایت دولت از تولیدکنندگان، قابلیت تولید در داخل را دارد و حال آنکه متأسفانه رویه واردات از سوی شرکت‌های دولتی همچنان ادامه دارد.
به گفته عبدالرضا مصری، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی، بیش از 70 درصد محصولاتی که وارد می‌شود، توان تولید با کیفیت صادراتی آنها در داخل وجود دارد و حال آن که متأسفانه رویکرد اقتصادی دولت در سال‌های اخیر بیشتر روی مراودات تجاری با کشورهای اروپایی متمرکز بوده که اینها عمدتاً صادرکننده کالا به ایران هستند تا واردکننده از آن، از سویی در بسیاری از قسمت‌ها، حجم کالاهای وارد شده به کشور بیش از نیاز بازار داخلی است و طبعاً در چنین فضایی بیشترین خسارت و ضرر متوجه تولیدکننده ایرانی می‌شود که بدون داشتن حمایت و رانت دولتی، در بخش خصوصی یا تعاونی مشغول به فعالیت است.

دولت یازدهم واردات اجناس چینی را دو برابر کرد
با انتشار آمار جدید گمرک، رقم واقعی واردات دولت یازدهم از چین مشخص شد. براساس این آمار، از زمان شروع به کار دولت یازدهم در مرداد ۱۳۹۲ تا ابتدای مرداد ۱۳۹۶، در مجموع ۴۴ میلیارد و۹۰۰ میلیون دلار اجناس چینی وارد کشور شده است. گفتنی است، واردات از چین در دولت یازدهم نسبت به دولت دهم ۷۱ درصد و نسبت به دولت نهم ۲۱۶ درصد بیشتر شده است.

چرا واردات کالاهای مشابه داخلی حرام است؟
سال گذشته بود که رهبر معظم انقلاب تولید ملی را امری مقدس و با ارزش دانستند و همه‌ آحاد و اقشار مردم را به تقویت آن به هر طریق ممکن دعوت کردند. در این میان، معظم‌له بر نقش مصرف‌کنندگان که تمامی مردم را در بر می‌گیرد، تأکید ویژه‌ای فرمودند و گفتند: «عمده مردمند و خود راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.» همچنین معظم‌له در بیانات خود در ابتدای سال ۹۶ در حرم مطهر رضوی که به نوعی نقشه راه سال را ترسیم می‌کنند، با اشاره به دو مسئله‌ مهم واردات و قاچاق در تولید فرمودند: «واردات کالاهایی که در داخل به ‌قدر کافی تولید می‌شود، بایستی به‌ صورت یک حرام شرعی و قانونی شناخته بشود.»
به ‌نظر می‌رسد، اولاً در اینجا مخاطب در امر مبارزه با قاچاق و واردات، مسئولان نظام و به ‌ویژه قوه‌ مجریه در مقام اجراست و نه عموم مردم. این به معنای آن است که مطالبه از مردم به‌ سمت مطالبه از مسئولان در بیان رهبر معظم انقلاب تغییر صورت داده است که شاید از یک‌سو، نشان‌دهنده توجه مردم به مصرف تولیدات داخلی و از سویی دیگر، اقدامات ضعیف مسئولان در این امر باشد.
ثانیاً عبارت «حرام شرعی و قانونی»، بار معنایی و حقوقی خاصی دارد که شاید تاکنون در بیانات معظم‌له مسبوق به سابقه نبوده باشد. از این رو برخی آن ‌را به مثابه‌ «فتوا» و برخی نیز به مثابه‌ یک «حکم حکومتی» تلقی کرده‌اند.

اکنون دیگر زمان اقدام است
حال با توجه به مسئله فتوا و تأکیدات رهبر معظم انقلاب، وضعیت تولید ملی و اشتغال در اقتصاد، اعتماد دوباره مردم به برنامه‌های دولت و همچنین مصوباتی که تا کنون بارها درخصوص ممنوعیت واردات برخی کالاها در مجلس به تصویب رسیده است، انتظار اقدام و عمل از دولتمردان دولت دوازدهم خارج از عرف و دور از انصاف نیست.

  محمدرضا مرادی/  رژیم صهیونیستی پس از شکست‌های منطقه‌ای و به ویژه ناکامی در سوریه، اکنون به دنبال ایجاد فنون جدیدی علیه ایران در جهان عرب است. هراس صهیونیست‌ها از نزدیک شدن نیروهای مقاومت به مرزهای جولان سبب شده است تا رژیم صهیونیستی تلاش‌های خود را در جهان عرب افزایش دهد. از سوی دیگر، مسئله فلسطین پس از گذشت هشت دهه هنوز حل نشده است و نتانیاهو تلاش دارد که این پرونده را برای منافع رژیم صهیونیستی به سرانجام برساند. به همین دلیل وی به دنبال بهبود روابط با کشورهای عربی است. در همین ارتباط   «عبدالفتاح السیسی» رئیس‌جمهور مصر و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در نیویورک دیدار کردند. در این دیدار که در مقر اقامت السیسی در نیویورک برگزار شد، درباره روند سازش بین فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها بحث و تبادل نظر شد. این اولین دیدار رسمی السیسی با یک مقام صهیونیستی از زمان به عهده گرفتن ریاست‌جمهوری مصر در سال 2014 میلادی به شمار می‌رود؛ البته پیش از این، رسانه‌ها گزارش داده بودند که نتانیاهو در سال ۲۰۱۶ در سفری محرمانه به قاهره رفته و با رئیس‌جمهور مصر در یکی از کاخ‌های ریاست‌جمهوری دیدار کرده بود. 
رژیم صهیونیستی در اوضاع فعلی به دنبال آن است تا از فرصت به وجود آمده برای حل مسئله فلسطین در راستای منافع خود استفاده کند. در وضعیت کنونی که کشورهای اسلامی همه درگیر مشکلات داخلی هستند، سبب شده است تا به اصطلاح رژیم صهیونیستی به دنبال ماهی گرفتن از آب گل‌آلود باشد؛ وضعیتی که این رژیم در شکل‌گیری آن نقش مهمی داشته است. اکنون تمرکز صهیونیست‌ها روی تلاش‌های مصر برای حل مسئله فلسطین واقع شده است. در واقع رژیم صهیونیستی سعی دارد با توجه به نقش و جایگاه مصر به اهداف خود دست یابد. درباره اهمیت و نقش مصر در موضوع فلسطین همین بس که حماس اعلام کرده؛ انحلال کمیته اداری در غزه در راستای حمایت از تلاش‌های ستایش برانگیز مصر و در رأس آن، سازمان اطلاعات این کشور اتخاذ شده است و این تلاش‌های قاهره نشانگر اهتمام آن به تحقق آشتی ملی و پایان شکاف داخلی در فلسطین و علاقه‌مندی آن به تحقق خواسته ملت فلسطین در زمینه برقراری وحدت ملی است. در واقع رژیم صهیونیستی در سه سال گذشته تلاش فراوانی کرد تا دولت السیسی که «دولت کودتا» نام دارد، بتواند از مشکلات داخلی عبور کند و برای ایفای نقش مهم خود در راستای منافع صهیونیست‌ها آماده باشد. 
علاوه بر این در وضعیت فعلی، مصر با بحران‌های داخلی مواجه است و السیسی تمام تلاش خود را برای انحراف افکار عمومی از این بحران‌ها به کار گرفته است. تروریست‌ها در سایه ضعف امنیتی مصر در «صحرای سینا» به صورت مداوم در حال انجام عملیات‌های تروریستی هستند، سرکوب نیروهای وابسته به اخوان‌المسلمین سبب شده است که این جنبش از احتمال تحریم انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده خبر دهد، احتمال سلب تابعیت محمد مرسی، نخستین رئیس‌جمهور منتخب مصر از سوی دادگاه این کشور وجود دارد و مهم‌تر از همه اینکه آمریکا به تازگی بخشی از کمک‌های مالی خود به مصر را محدود کرد. تمام این مسائل در کنار مشروعیت نداشتن السیسی در سمت رئیس‌جمهور برآمده از کودتا، وی را به این نقطه رسانده است تا با بازیگری در پرونده فلسطین، به نوعی افکار عمومی مصر را از مشکلات داخلی منحرف کند. نتانیاهو نیز به خوبی به این نیازِ السیسی واقف شده است و برای همین سعی دارد که از مصر برای حل بحران فلسطین بهره‌برداری کند. در واقع السیسی اکنون به منزله ابزار جدید رژیم صهیونیستی برای پرونده فلسطین انتخاب شده است. به همین دلیل عبدالفتاح السیسی در هفتادودومین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، مدل روابط صهیونیست ـ مصر را «فرصتی واقعی برای نوشتن صفحه‌ای درخشان در تاریخ منطقه و حرکت به سوی صلح» توصیف کرده و خواستار سازش فلسطین با رژیم صهیونیستی شد. السیسی همچنین با هیئتی از رهبران یهودی و صهیونیست در نیویورک دیدار و از همکاری‌های صهیونیست‌ ـ مصر قدردانی کرد. این مسائل نشان‌دهنده این است که تعبیری که رسانه‌های صهیونیستی از السیسی با عنوان «گنج جدید استراتژیک اسرائیل» دارند، کاملاً با واقعیت منطبق است.

بازتاب نمایش اقتدار دفاعی ایران در رسانه‌های جهان

 محمد علیان/  رونمایی از موشک دوربرد «خرمشهر» که موفقیت به شمار می‌آید، برای جمهوری اسلامی، پیام‌های دردناک خود را به رژیم صهیونیستی مخابره کرد. فرمانده نیروی هوافضای سپاه درباره خصوصیت‌های این موشک گفت: «موشک خرمشهر با برد دو هزار کیلومتر قابلیت حمل چند کلاهک جنگی را دارد.» سردار امیرعلی حاجی‌زاده در حاشیه رژه ۳۱ شهریور نیروهای مسلح در جمع خبرنگاران با اشاره به رونمایی از موشک جدید برد بلند خرمشهر، گفت: «این دستاورد از سوی وزارت دفاع طراحی و تولید شده و دو هزار کیلومتر برد دارد.» وی ادامه داد: «این موشک، سر جنگی را تا هزار و ۸۰۰ کیلوگرم حمل می‌کند.» فرمانده نیروی هوافضای سپاه تأکید کرد: «ویژگی این موشک این است که به جای یک کلاهک می‌تواند چند کلاهک را برای هدف قرار دادن چند هدف، حمل کند.» 
شبکه 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی در اولین واکنش به این موشک با نشان دادن تصاویری از آزمایش موشک خرمشهر ایران که بردی دو هزار کیلومتری دارد، اعلام کرد: «موشک بالستیک خرمشهر ایران، چالش پیچیده‌تری برای سامانه رهگیری موشک (گنبد آهنین) ما (رژیم صهیونیستی) به شمار می‌رود.»
شبکه خبری «سی‌ان‌ان» در گزارشی به رونمایی از موشک بالستیک خرمشهر اشاره کرد و گفت: «این موشک با برد دو هزار کیلومتر به راحتی قادر است رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی را هدف قرار دهد.» نشریه آمریکایی «نیوزویک» در گزارشی نوشت؛ «ایران با نمایش موشک بالستیک جدید خود به صورت ترامپ و اسرائیل، سیلی زده است.» نیوزویک در ادامه نوشت: «ایران در اقدامی مغایر با تهدیدهای رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، در جریان یک مراسم رژه از یک موشک بالستیک برد بلند خود که قابلیت هدف قرار دادن مواضعی در خاورمیانه از جمله اسرائیل را دارد، رونمایی کرد.» جدیدترین موشک بالستیک ایران، موسوم به «خرمشهر» در مراسم رژه نیروهای مسلح در تهران با حضور مقامات عالی‌رتبه نظامی رونمایی شد. «رابرت آینهورن» مشاور رئیس‌جمهور سابق آمریکا درباره اقدام ایران برای رونمایی از این موشک گفت: «اقدام ایران در رونمایی علنی از این موشک، تا حد زیادی پاسخ تهران به هدف اعلام ‌شده دولت ترامپ، به منظور اعمال فشار بر تهران برای پذیرش محدودیت‌هایی در زمینه برنامه موشکی خود بود.» این مقام سابق آمریکایی همچنین با اشاره به اظهارات حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران در مراسم رونمایی از این موشک به نیوزویک گفت: «روحانی، عمیقاً تأکید کرده که برنامه موشکی ایران چیزی نیست که در میز مذاکرات مطرح باشد.» «الجزیره» نیز نوشت: «ایران در یک رزمایش نظامی از یک موشک بالستیک جدید رونمایی کرد که «خرمشهر» نام دارد و حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران گفت که کشورش به تقویت توان نظامی خود ادامه می‌دهد.» پایگاه خبری «اخبار الساعه» نوشت: «ایران از ورود موشک خرمشهر خبر داد، موشکی که کشورهای خلیج(فارس) و منطقه را به رعب و ترس انداخت و توان طی کردن مسافت دو هزار کیلومتری را دارد.» روزنامه انگلیسی «دیلی‌استار» هم در پایگاه اینترنتی خود نوشت: «پس از سخنرانی «جاهلانه» ترامپ در سازمان ملل، ایران از موشکی با برد دو هزار کیلومتر رونمایی کرد.»