دکتر سیامک باقریچوکامی/ نفوذ فرهنگی خفیترین و خطرناکترین تهدید جمهوری اسلامی ایران است. با توجه به نقش زنان در جامعه، نفوذ در حوزه زنان شاید مهمتر از دیگر ابعاد نفوذ فرهنگیـ اجتماعی باشد. به اعتقاد جریان صهیونیستی نفوذ، «زنان» کلید فتح جوامع و بهترین مسیر برای ایجاد تغییرات ماندگار اجتماعی محسوب میشوند. سخن اشرفغنی، رئیسجمهور افغانستان شنیدنی است؛ وی گفت: «تجربه نشان داده است سرمایهگذاری بر دختران میتواند پنج نسل را تغییر بدهد؛ اما سرمایهگذاری بر پسران تنها میتواند یک نسل را تغییر بدهد.»
با این وصف، با توجه به سهم و نقش زنان در نظام فرهنگیـ اجتماعی و همچنین نظام سیاسی، نفوذ و تهاجم همهجانبهای از ناحیه دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی علیه جامعه زنان مسلمان تدارک دیده شده است. حال، این سؤال مطرح میشود که نفوذ در حوزه زنان به چه معناست و چه مصادیقی را شامل میشود؟
بررسی واکاوانه نشان میدهد، پروژه نفوذ در حوزه زنان شامل همه انواع نفوذ اعم از موردی، جریانی، شبکهای، معرفتی، تربیتی و... میشود و هدف کلی پروژه نفوذ در حوزه زنان تهیسازی آنها از هویت اسلامی و از بین بردن نظام خانواده و ایجاد وابستگی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در کشور است.
1ـ نفوذ در دستگاههای تصمیمساز
در حوزه زنان
یکی از خاکریزهای نفوذ در حوزه زنان، مراکز، سازمانها و نهادهای تصمیمسازی و تصمیمگیری در این حوزه است. به زعم دشمن نفوذگر، سادهترین راه برای تغییرات مورد نظر در حوزه زنان نفوذ در دستگاههای سیاستگذار است. از مصادیق این نفوذ میتوان به تصمیمگیری درباره پذیرش کنوانسیونهای بینالمللی در زمینه زنان اشاره کرد. تردیدی نیست که چنین تصمیمگیری مستلزم نفوذ تفکرات لیبرالی یا افراد و مشاورانی متمایل به فرهنگ غرب است. یکی دیگر از راههای نفوذ و تأثیرگذاری در موضوع زنان، از پایین به بالا است. در این زمینه جریانهای خاص فکریـ فرهنگی در جامعه یا رسانههای داخلی و خارجی با مسئلهسازی و مسئلهآفرینی کاذب در حوزه زنان، مانند طرح خشونت علیه زنان، ورود و حضور زنان در ورزشگاهها، حق سقط جنین و... تلاش دارند مراکز تصمیمگیری تصمیمات غیر منطبق با مبانی و الگوهای بومی و اسلامی اتخاذ کنند. از مصادیق دیگر نفوذ طرح آمارهایی درباره مشکلات و چالشهای دختران و زنان در ایران در کنار ارائه راهحلهای نامناسب و غیر منطبق با فرهنگ اسلامیـ ایرانی برای حل آن مشکلات است. نمونه آن صدور کارت سلامت برای زنان خیابانی و برگزاری نشست علمی در این باره است.
2ـ نفوذ از طریق استانداردسازی
سبک زندگی زنان
استانداردسازی سبک زندگی زنان ایرانی و مسلمان با استانداردهای غربی یکی از برنامههای بلندمدت جریان نفوذگر است. به اعتقاد رهبر معظم انقلاب، جریان نفوذ درصدد است تا زن به سبک اروپایى در جامعه رواج یابد؛ (۱۳۷۰) سبک پوشش، سبک آرایش، سبک روابط بین جنس مخالف، سبک ازدواج، سبک فرزندداری، سبک رابطه زن و شوهری و نوع روابط اجتماعی در داخل و خارج از خانه از جمله مواردی است که تلاش میشود از فرهنگ و شاخصههای کشورهای غربی آمریکایی و اروپایی پیروی و تبعیت شود.
کنوانسیونهای بینالملل مربوط به زنان دقیقاً کارکرد استانداردسازی سبک زندگی لیبرالی زنان برای جهان را دارند. به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب با انتقاد از زیربنای فکری بسیاری از کنوانسیونهای جهانی خاطرنشان کردند: «اصرار غربیها روی این زیربنای غلط، جامعه بشری را تباه میکند، به همین دلیل برای دستیابی به نگاه صحیح و متوازن، باید از این مبانی برحذر بود.»
افزون بر این، سازمانهای خارجی متعددی رسالت استانداردسازی را برعهده دارند؛ یکی از این سازمانهای خارجی که توسعه استانداردهای زنان به سبک غربی را ترویج میکند، سازمان «ولوم» یا سازمان «زناني كه تحت قوانين اسلامي زندگي ميكنند» است؛ این سازمان حدود سه دهه مسئول «شبكهسازي» براي فعالان امور زنان و فعالان حقوق زنان در كشورهاي اسلامي است. كارويژه اصلي اين «شبكه بينالمللي»، جاگير كردن و جا انداختن ارزشهاي غربي چون فمینیسم، آزاديهاي جنسي و دگرباشي جنسي در ميان زنان مسلمان است. در «شرح اهداف» اين مؤسسه به صراحت آمده است که هدف اصلي آن «كار كردن با فعالان زن در سراسر «جنوب جهاني» (كشورهاي در حال توسعه) براي ايجاد يك رهبري فمینیستی پايدار و (همزمان) تحوليابنده در خاورميانه، آفريقا و آسيا» است. این سازمان توانسته است در پوشش فعاليتهاي علميـ پژوهشي به مراكز داخلي، گروهها و فعالان حوزه زنان در ایران نيز نفوذ پيدا كند که سرنخهاي اين شبكه را در برخي از سازمانها و دانشگاهها نيز ميتوان مشاهده كرد.
3ـ نفوذ شاخصههای
فکری فمینیسم
نفوذ در حوزه زنان همه ابعاد وجودی آنان، از جمله فکری و ذهنی، عاطفی و گرایشی و بعد رفتاری و نمادی را آماج قرار داده است. فمینیسم بعد فکری و اعتقادی زنان را هدف قرار داده است؛ بازیگران جنگ نرم از طریق جریان نفوذ در تلاشند تا شاخصههای فکری جریان فمینیسم، به ویژه طیف افراطی آن را در میان زنان مسلمان ترویج و تعمیق بخشند. آنها دریافتهاند که با رسوخ دیدگاههای فمینیستی میتوانند به دستاوردهایی، مانند دور کردن زنان از حقیقت «زن بودن»، از بین بردن ماهیت انسانی زن و نقش خانواده و از بین بردن تفاوتهای زن و مرد و همانند کردن و یکسانسازی آنها دست یابند. این جریان ضمن ترویج مبانی لیبرالی درباره زنان، هجمه همهجانبهای به مبانی اسلام در قبال زن دارد.
4ـ نفوذ از طریق
توانمندسازی زنان
یکی از راههای نفوذ در حوزه زنان برای تغییر الگوی زن مسلمان و ایرانی پروژههای توانمندسازی زنان است. دولتهای غربی آژانسهای مختلفی را برای این منظور راهاندازی کردهاند؛ از جمله آژانس توسعه ملی آمریکا، آژانس توسعه انگلیس و وزارت خارجه آلمان و چند کشور دیگر در کنار نهادهای زیرمجموعه سازمان ملل، همچون یونسکو و یونیسف که به صورت رسمی مدیریت اجرای طرح غربی «توانمندسازی زنان» در کشورهای مختلف را برعهده دارند. برای نمونه، «آژانس توسعه بینالمللی آمریکا» در افغانستان با اجرای طرح مزبور ۷۵ هزار زن ۱۸ تا ۳۰ ساله را بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ در بخشهای سیاسی، اقتصادی و حقوقی آموزش میدهد. باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا در پیامی که برای مراسم افتتاحیه این برنامه در کابل فرستاد، گفت: «آینده افغانستان به رشد تواناییهای زنان در این کشور بستگی دارد.» همین آژانس(آژانس توسعه آمریکا) با واسطه بنیاد اوراسیا، دستکم سه مدرسه زنانه و صدها سازمان مردمنهاد را از سال 1388 در ایران اداره میکند.
5ـ نفوذ ابتذال فرهنگی در حوزه زنان
نفوذ فرهنگ ابتذال غربی در جامعه زنان کشورهای جهان، از جمله ایران از مخربترین برنامههای پروژه نفوذ در حوزه زنان است. برنامههای ویژه شبکههای تلویزیونی ماهوارهای در زمینه زنان، شبکهسازی فساد در این زمینه، راهاندازی جریانهای فساد در حوزه زنان، پروژه معتادسازی زنان، نفوذ فرهنگ شرابخواری در بین زنان، و... برنامههایی برای هویتزدایی از زنان در کشورهای مختلف، از جمله ایران است.