حجت‌الاسلام یعقوب حسینی، مسئول دفتر نمایندگی ولی‌فقیه در سازمان اردویی بسیج، با اشاره به اینکه بسيجيان با پاسداشت راه شهداي جاويد و تعقيب خط صحيح انقلاب اسلامي، از طريق افزايش سطح دانش دینی و بينش سياسي، مي‌توانند در صحنه‌هاي مختلف، حضور خود را اعلام کنند، گفت: بسیجیان می‌توانند با آمادگی کامل، از ارزش‌هاي والاي انقلاب اسلامي محافظت کرده و خنثي‌گر توطئه دشمنان باشند و با شجاعت و فداكاري از آفات احتمالي انقلاب جلوگيري كنند.


  محمدرضا مرادی/ رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا هفته گذشته در سفری شش روزه وارد خاورمیانه شد و در نخستین دیدار به عربستان رفت و همراه ملک‌سلمان، پادشاه سعودی و حیدرالعبادی، نخست‌وزیر عراق در نشست هماهنگی دو کشور شرکت کرد. سفر تیلرسون به عربستان در اوضاع کنونی بسیار پرمعنا و حساس بود؛ چرا که مدت کمی پس از سخنرانی ترامپ مبنی بر پایبند نبودن ایران به برجام صورت گرفت. بنابراین کاملاً مشخص بود که هدف از این سفر مقابله با نفوذ ایران خواهد بود. 
دونالد ترامپ در سیاست خاورمیانه‌ای خود، اعتبار زیادی به عربستان داده است. این اعتبار نیز به دلیل نگاه ترامپ به خزانه عربستان است، از این رو وی سعی دارد با هزینه عربستان به اهداف خود در منطقه، جامعه عمل بپوشاند. در این مسیر یکی از اهداف سفر تیلرسون به منطقه ایجاد وضعیتی برای نزدیکی روابط عراق و عربستان و مقدمه‌سازی برای نفوذ ریاض در بغداد بود. بنابراین تیلرسون تلاش کرد با سفرش به ریاض و با شرکت در اولین نشست شورای هماهنگی عربستان و عراق به دنبال پیدا کردن «راه‌های بهبود روابط دو کشور» بود. هدف وزیر امور خارجه آمریکا از تلاش برای بهبود روابط ریاض با بغداد که از ماه‌ها پیش آن را دنبال کرده، «کاهش نفوذ رو به گسترش ایران در عراق» عنوان شده است. «فاکس‌نیوز» در این باره اعلام کرد که اتحاد عربستان سعودی و عراق می‌تواند از دامنه نفوذ رو به گسترش ایران، از خلیج‌فارس تا دریای مدیترانه بکاهد. روزنامه‌ الاخبار نیز تأکید کرده که سفر رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا به عربستان و قطر اگر چه با هدف بحث و بررسی بحران محور سعودی با قطر و حل‌وفصل آن صورت گرفت؛ اما به دلیل رویکردهای دونالد ترامپ موضوع «رویارویی با نفوذ ایران» بر بررسی بحران عربی اولویت 
داده شد.
البته زمینه‌های بهبود روابط عربستان و عراق از ماه‌ها پیش فراهم شده بود. عادل الجبیر در مقام وزیر خارجه عربستان سعودی پس از ۱۴ سال در اسفندماه ۹۵ یعنی چند هفته پس از آغاز ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ به همراه هیئتی وارد عراق شد و با حیدرالعبادی، نخست‌وزیر و ابراهیم جعفری، وزیر خارجه این کشور، دیدار و گفت‌وگو کرد. این نخستین سفر یک دیپلمات ارشد سعودی به عراق از سال ۲۰۰۳ محسوب می‌شد. وی عربستان و عراق را «دو پاره یک تن» خواند و همچنین قول همکاری‌های گسترده اقتصادی و امنیتی دو کشور را داد. این مسئله بسیار مهم بود و اکنون دو کشور شورای هماهنگی تشکیل داده‌اند. نکته مهم این است که عربستان تلاش دارد با حمایت آمریکا در امر بازسازی عراق همانند شهر «رقه» همکاری کند. این مسئله می‌تواند به نفوذ عربستان در مناطق سنی‌نشین عراق که به شدت مستعد تنش و بحران هستند، بینجامد. در واقع آمریکا به دنبال آن است تا با تقویت جایگاه عربستان در عراق به نوعی یک نیروی موازنه‌‌دهنده در برابر نفوذ ایران در عراق ایجاد کند. واشنگتن هنوز مدعی است که پس از حمله به عراق در سال 2003 و صرف میلیاردها دلار هزینه برای نابودی صدام، ایران توانسته است بر عراق مسلط شود؛ بنابراین باید با نفوذ ایران مقابله کرد.
از سوی دیگر تیلرسون با سفر به منطقه تلاش فراوانی کرد که بحران قطر و عربستان را حل‌وفصل کند و با این کار به نوعی مقدمات جدایی قطر از تهران را فراهم کند که البته در این مسیر شکست خورد. در کل می‌توان گفت که سفر تیلرسون به منطقه، تلاشی برای عملی کردن تهدیدهای ترامپ درباره ایران بود؛ اما شواهد موجود نشان‌دهنده این است که این تلاش‌ها با ناکامی مواجه شده است؛ چرا که تیلرسون در دیدار حیدرالعبادی تلاش زیادی کرد تا بسیج مردمی، عراق را به حاشیه براند؛ اما حمایت قاطع نخست‌وزیری عراق، خط بطلانی برای این نقشه وی بود. آمریکا بارها ادعا کرده است که حشد‌الشعبی وابسته به ایران است و باید این نیرو به
 حاشیه برود.

   حسین عبداللهی‌فر/ برجام از ابتدا موافقان و مخالفانی داشت. مخالفان برجام عمدتاً به اردوگاه اصولگرایان تعلق داشتند؛ اما طرفداران برجام از هر سه جریان بودند. در جریان اصولگرا عده‌ای رویکرد مذاکره با آمریکا را برای اثبات ادعاهای کذب سران کاخ سفید درباره بهره‌برداری نظامی جمهوری اسلامی از انرژی هسته‌ای لازم دانسته و یقین داشتند موضوع هسته‌ای بهانه‌ای بیش نیست و دولتمردان آمریکا به تعهدات خود عمل نخواهند کرد.
جریان دیگر، میانه‌روها و گروه‌های اعتدال‌گرایی بودند که عمدتاً در دولت دست‌اندرکار اجرای مذاکره بودند و همه اهتمام خود را برای رساندن این روند به توافق‌نامه‌ای موسوم به برجام به کار گرفتند، به این امید که مشکلات اقتصادی کشور را با لغو تحریم‌ها حل
 خواهند کرد.
اما اصلاح‌طلبان جریان سومی بودند که سینه‌چاک و تمام‌قد از توافقات هسته‌ای و محصول آن، یعنی «برجام» دفاع می‌کردند و یکی از علل اصلی حمایت خود از دولت روحانی را همین رویکرد وی در سیاست خارجی می‌دانستند. البته اصلاح‌طلبان بنا به عقاید و سیاست‌های خویش دلایل زیادی در حمایت از برجام دارند که برخی از مهم‌ترین آنها عبارتند از:
ـ تقویت نگاه به غرب و رویکرد تعامل‌گرایانه در روند مذاکرات هسته‌ای،
 ـ شکسته شدن تابوی مذاکره با آمریکا؛
ـ کنار آمدن با کدخدای جهان به منزله عامل اصلی فشارهای بین‌المللی؛
ـ کنار رفتن سایه جنگ از طریق مذاکرات و توافق هسته‌ای؛
ـ حل مشکلات اقتصادی کشور (اعم از تورم، رکود، بیکاری و مشکلات مالی و بانکی) با لغو تحریم‌ها 
اکنون که برجام به دلیل سیاست دولت جدید آمریکا به پایان خود نزدیک شده، اصلاح‌طلبان با نگرانی از اینکه مبادا دولت نیز واقعیات میدانی در بی‌فایده بودن برجام را بپذیرد، روحانی را تحت فشار قرار داده و ادعا می‌کنند روحانی تحت فشار مخالفان برجام قرار داشته و اگر تسلیم این فشارها شود، در واقع به مردم پشت کرده است. سردبیر «شرق» در این باره می‌نویسد: «اگر بگوییم روحانی در آزمون دشواری قرار دارد، اغراق نکرده‌ایم.
 دولت روحانی میان خواسته‌های مردم و ترفندهای سیاسی مخالفانش قرار گرفته است. مردم انتظار دارند او همچون گذشته بر مذاکره و صلح پافشاری کند و در مسائل اقتصادی و سیاسی به وعده‌هایی که داده، عمل کند؛ اما مخالفان روحانی رویکردی دوگانه با برجام دارند؛ از یک سو درصددند در صیانت از برجام در نهان با روحانی همراه باشند و در عیان آن را از اعتبار ساقط کنند تا اگر زمانی برجام نقطه قوت روحانی بود، اینک نقطه ضعف او محسوب شود. این به ‌نفع همه است که روحانی با صیانت از برجام از جنگی محتمل پیشگیری کند؛ اما مخالفان روحانی درصددند با افزایش سطح مطالبات جهانی، دولت روحانی را با بحران روبه‌رو کنند؛ بحران عدم توانایی در تأمین حداکثری خواسته‌های ملی. دولت روحانی در این وضعیت چه
 خواهد کرد؟»
ادعاهای عجیب و غریب از سایه‌سازی جنگ تا فشار مخالفان از سوی اصلاح‌طلبان در این شرایط کاملاً قابل درک است؛ چراکه این جریان دچار کابوسی به نام «پایان برجام» شده و این موضوع را پایان اصلاح‌طلبی در ایران می‌داند. از نگاه این جریان پایان برجام، یعنی
۱ـ پایان دوقطبی دل‌آرامان و دل‌واپسان به نفع دل‌واپسان؛
۲ـ پایان راه خوش‌بینی به آمریکا؛
۳ـ پایان حل مشکلات به کمک غرب و بیگانگان؛
۴ـ پایان امید به استفاده از برگ برنده روحانی برای بازگشت به قدرت؛
۵ـ پایان بازگشت به مردم و جوانانی که به وعده‌های این جریان دل خوش کرده بودند.

 جهانگیری 
در مرز استعفا؟!
احتمال استعفای جهانگیری بالا گرفته است. این خبر را مدیر یک پایگاه اصلاح‌طلب منتشر کرد.علی‌اصغر شفیعیان، مدیر پایگاه انصاف‌نیوز در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو درباره زمزمه‌های استعفای معاون اول رئیس‌جمهور، گفت: «بعید می‌دانم دلخوری‌های جهانگیری ارتباط چندانی به ماجرای دستگیری برادرش مهدی جهانگیری داشته باشد، دلیل آن اعتراض به یکدست نبودن تیم اقتصادی دولت است. جدایی او از دولت ممکن است طول بکشد، ولی این موضوع حتمی است.»

مصادره پول‌های ایران برای خرید بوئینگ!
یک دادگاه فدرال آمریکایی در تلاش است با افشای جزئیات قرارداد بوئینگ و ایران‌ایر، قابل مصادره بودن دارایی‌های ایران به موجب این توافق را بررسی کند. صهیونیست‌ها برای موافقت با افشای این جزئیات به ترامپ فشار می‌آورند تا از این طریق تهران را به پرداخت غرامت به کسانی که اصطلاحاً قربانیان تروریسم خوانده شده‌اند، وادار کند.

الکل عامل مرگ 
محصلان آمریکایی
بر اساس تحقیقات موجود، در ایالات متحده نوجوانان بیش از هر نوع مواد مخدری از الکل استفاده می‌کنند. مصرف الکل هر ساله ۲۰۰ هزار نوجوان را راهی بیمارستان کرده و موجب مرگ ۴ هزار و ۳۰۰ دانش‌آموز می‌شود.

حامی فتنه 
در شهرداری تهران
جمعی از زنان فرهیخته تهرانی و خانواده معظم شهدای شهر تهران، در واکنش به انتخاب «فاطمه راکعی» که نامش به فتنه ۸۸ گره خورده است، به مشاور امور بانوان شهرداری تهران، در بیانیه‌ای خطاب به شهردار تهران این انتخاب را  اجحاف در حق تمام خانواده‌های تهران دانستند.

 صنعت موشکی
به جای خودرو 
محسن رضایی به دولت دوازدهم پیشنهاد کرد: «دولتی‌ها انتقال فناوری موشکی را از رئیس‌جمهور فرانسه مطالبه کنند. دلیلی وجود ندارد که ایران در صنایع خودروسازی با فرانسوی‌ها همراهی کند، اما در صنعت موشک‌سازی همکاری نداشته باشد.»

تجارت خارجی
 منفی شد
در نیم سال اول سال جاری، 5/23 میلیارد دلار انواع کالا وارد کشور شد که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۱۵ درصد افزایش را نشان می‌دهد. این در حالی است که صادرات غیر نفتی سه درصد کمتر شده است. بر این اساس، تراز تجاری کشور در نیمه اول امسال منفی سه میلیارد دلار شده است. در این مدت واردات کالاهای غیرضروری و نه کالاهای سرمایه‌ای و مواد اولیه مورد نیاز واحدهای تولیدی شتاب زیادی به خود گرفته است. 

بدتر از
 سال 2009
خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشت: «در حالی که دولت روحانی تلاش دارد در دوران پس از توافق شرکت‌های خارجی را مجاب به سرمایه‌گذاری در ایران کند، اندریاس شواتزر رئیس بخش سرمایه‌گذاری شرکت آرجان کپیتال در لندن که از سال 2009 در بازار ایران سرمایه‌گذاری کرده، گفته است؛ مشکلات مالی، آشفتگی ایجاد کرده است. معاملات هنوز اجرایی نشده است و این شامل قراردادها در بخش انرژی و صنایع است. ما همان وضعیتی را داریم که در اواسط سال 2009 داشتیم، حتی با وضعیت بدتری روبه‌رو هستیم.»

   حسن خدادی/ امروزه، اهميت علم و دانش بر بشر مخفي نيست و همه مكاتب بشري و اديان آسماني بر كسب علم تأكيد داشته، پيشرفت و ترقي در مسير علم را افتخارآميز می‌دانند؛ ولی بی‌ترديد، دين مبين اسلام بيش از هر دين و آيين ديگري به علم بها داده و انسان‌ها را به تعليم و تعلّم فراخوانده است. دين اسلام كامل‌ترين دين در ميان اديان الهي است كه به همه جوانب زندگي انسان نگاهي ويژه دارد و برنامه‌اي كامل براي اين منظور در نظر گرفته است تا انسان‌ها با عمل به اين برنامه به تكامل برسند. سفارش و تأكيد بسيار اسلام بر علم‌آموزي تا جايي است كه نخستين آياتي كه بر پيامبر بزرگوار اسلام نازل شد، سفارش به خواندن بود: «اقرا باسم ربك الذي خلق. خلق‌الانسان من علق. اقرا و ربك‌الاكرم الذي علم بالقلم.» (علق/ 4‌ـ1)
با توجه به اهمیت چنین موضوعی در جهان امروزین و رقابت‌های شبانه‌روزی کشورها در به خدمت گرفتن نخبگان علمی کشورهای دیگر به نفع خود، در این یادداشت جایگاه نخبگان علمی و مسئولان مرتبط به این موضوع در فلسفه رهبر معظم انقلاب بررسی می‌شود.
الف‌ـ وظایف نخبگان
1‌ـ بجا آوردن شکر نعمت نخبگی
رهبر معظم انقلاب در ابتدا چند سفارش پدرانه به جوانان نخبه داشتند. «نخبگی را یک نعمت الهی دانستن و بجا آوردن شکر این نعمت» اولین توصیه رهبر معظم انقلاب به جوانان برتر علمی بود که گفتند: «این نخبگی را از برکت انقلاب اسلامی نیز بدانید؛ زیرا انقلاب به جوانان ایران شخصیت، هویت و جرئت داد تا نیرو و استعداد درونی خود را به‌کار اندازند.»(22/7/1394)
2‌ـ شرکت نخبگان در اردوهای جهادی
جهاد یکی از مفاهیم اساسی مکتب اسلام است. به عبارتی، واژه جهاد حکایت از امری مقدس و پر اجر و ثواب دارد. از منظر رهبر معظم انقلاب تولید علم امر مقدسی است. «من امروز به شما عرض می‌کنم ... امروز تولید علم ... یک جهاد است. مجاهد فی‌سبیل‌الله تولید‌کننده است؛ باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم.» (بیانات معظم‌له در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 1/۱/1385)
«ترجیح دادن روحیه جهادی بر روحیه تافته جدا بافته بودن» دومین سفارش پدرانه حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به جوانان نخبه بود. ایشان یکی از آفت‌های افراد صاحب امتیاز را «احساس تافته جدا بافته بودن» دانستند و خاطرنشان کردند: «این، یک بیماری شخصیتی است که نباید بگذارید در شما رشد کند و تنها راه مقابله با آن نیز تقویت «روحیه جهادی» و انجام دادن کار با همه توان برای خدا و به عنوان یک وظیفه است.»
رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه شرکت در اردوهای جهادی یکی از راه‌های تقویت «روحیه جهادی» است، افزودند: «شرکت در اردوهای جهادی موجب آشنایی با متن مردم و مشکلات و معضلات جامعه می‌شود.»
معظم‌له با اشاره به تجربه طولانی خود در سال‌های پس از پیروزی انقلاب، بی‌خبر بودن برخی از مسئولان از واقعیات و معضلات جامعه به ویژه در روستاها و شهرهای دوردست و در میان خانواده‌های فقیر را یکی از مشکلات دانستند و گفتند: «اردوهای جهادی بهترین فرصت برای جوانان به منظور آشنایی با واقعیات و همچنین خدمت مستقیم به مردم است.»
ایشان با انتقاد از ادامه اردوهای دانشجویی به برخی کشورهای اروپایی، با وجود هشدارهای قبلی، تأکید کردند: «این اردوها یکی از غلط‌ترین کارها است و اردوهای جهادی بسیار بهتر و شرافتمندانه‌تر از برگزاری چنین اردوهایی است.»(22/7/1394)
3‌ـ انفاق دانش
رهبر فرزانه انقلاب با تأسی از آیات قرآن انفاق کردن را صرفاً در امور مادی و مالی نمی‌بینند و می‌گویند: «انفاق رزقِ دانش این است که آن را در خدمت جامعه قرار بدهید؛ در خدمت تاریخ‌تان، در خدمت آینده‌تان، در خدمت ملّت‌تان قرار بدهید»(30/۷/1393)

 آماده‌ایم هر تهدیدی را در نطفه خفه کنیم
رئیس سازمان پدافند غیر عامل گفت: «در بخش دفاعی با ایجاد آمادگی دفاعی و تفهیم آن به دشمن، آماده خفه کردن هر تهدیدی در نطفه هستیم.»
سردار غلامرضا جلالی اظهار داشت: «در بخش دفاع غیرنظامی اقدامات زیرساختی مستحکم و خوبی انجام شده و در این حوزه به مصونیت نسبی رسیده‌ایم.»
وی با بیان اینکه امروز با طیفی از تهدیدات ترکیبی روبه‌رو هستیم، گفت: «ترامپ برخلاف انتظار همه که فکر می‌کردند به دنبال رویکرد سخت و نظامی خواهد رفت، همان راهبرد اوباما را در قبال ایران ادامه داد و تهدیدات در حوزه نرم و نفوذ و جنگ رسانه‌ای و دیپلماتیک را پیگیری کرد.»
جلالی ادامه داد: «احساس دشمن این است که در حوزه اقتصادی می‌تواند به اهداف خود دست‌ پیدا کند و صحنه اصلی جنگ را در حوزه اقتصاد ترسیم کرده است. آمریکا درصدد ایجاد دوقطبی امنیت‌ـ اقتصاد در ایران است و می‌خواهد از این طریق افکار عمومی در داخل کشور ما را به بازی بگیرد.» وی گفت: «باید با مقاومت در حوزه سیاسی و تداوم خط مقاومت در منطقه و حفظ وحدت و یکپارچگی اجازه نفوذ را به دشمن ندهیم. مقاومت در حوزه اقتصادی و محور قرار دادن اقتصاد مقاومتی و تولید داخلی و تکیه بر الگوی مصرف داخلی و دیپلماسی اقتصادی می‌تواند برای ما حیات‌بخش باشد.»

یکی از وظایف بسیج کمک به کارآمدی جامعه است
رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: «خدمت صادقانه به مردم و کمک به کارآمد شدن جوانان یکی از وظایف اصلی بسیج است.» سردار غلام‌حسین غیب‌پرور اظهار داشت: «ما باید یک سؤال مهم را از خودمان بپرسیم و آن این است که وظیفه اصلی بسیج چیست؟» وی افزود: «خدمت صادقانه به مردم و کمک به کارآمد شدن جوانان یکی از وظایف اصلی بسیج است.» اگر ما به این وظیفه عمل نکنیم، دچار خسران می‌شویم؛ اما اگر به این وظیفه جامه عمل بپوشانیم، به وظیفه دینی، انقلابی و اجتماعی خود به خوبی عمل کرده‌ایم.» وی تصریح کرد: «وظیفه اول ما این است که به ایجاد و زنده کردن روحیه خودباوری در مردم کمک کنیم و اجازه ندهیم مردم خودباوری را فراموش کنند.» رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: «خدمت صادقانه در عرصه اجتماعی موجب کادرسازی برای انقلاب می‌شود؛ مهم‌ترین نگاه بسیج نگاه فرهنگی‌ـ اجتماعی است و باید این نگاه را دنبال کنیم.» وی با اشاره به روحیه و تفکر انقلابی مردم خاطرنشان کرد: «در هر صحنه‌ای که انقلابی عمل کرده‌ایم، پیروزی برای ملت ایران بوده است.»
سردار غیب‌پرور در پایان گفت: «ما رسالتی بزرگ داریم، قدرت‌های بزرگ جهان نمی‌خواهند ما باشیم و پیشرفت کنیم؛ اما به فضل خدا ملت ایران سرزنده است.
دیدار برادر بارزانی با یک مقام صهیونیستی
دلشاد بارزانی، برادر مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق، در برلین با یک مقام صهیونیستی و شماری از چهره‌های نزدیک به رژیم صهیونیستی دیدار کرد و گفت: «دوستی اربیل و اسرائیل قدمت دارد.»
دلشاد بارزانی با «اکرم حسون» نماینده عرب پارلمان رژیم صهیونیستی وابسته به حزب کولانو و کادیما در پارلمان رژیم صهیونیستی و «منذر الصفدی» یک شخصیت سوری از حزب لیکود و «بختیار ابراهیم» رئیس سازمان بین‌المللی کیفا (دوستی اسرائیل و کردستان) دیدار کرده است.  گفتنی است، منذر الصفدی در ابتدای این دیدار، آن را دیداری تاریخی توصیف کرد و گفت: «ممکن است سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌هایی از سوی دو رژیم برای هماهنگی بیشتر برپا شود.» دلشارد بارزانی نیز در این دیدار گفت: «دوستی ما با اسرائیل امروز شروع نشده و فردا نیز تمام نخواهد شد، تاریخچه قدیمی و مشترکی داریم که اجازه نمی‌دهیم کسی آن را تخریب کند.» وی همچنین تأکید کرد: «هماهنگی و ارتباط میان قدس اشغالی و اربیل هرگز پنهانی نبوده است و کُردها خوشحال هستند که رژیم اسرائیل به پیمان خود متعهد است. بارزانی گفته است خواسته آنها همواره ایجاد دولتی برای کُردها بوده است که آمریکایی‌ها و کشورهای آزاد این بار با سکوت خود پشت کُردها را خالی کردند.»
سفارت رژیم صهیونیستی به زودی در ریاض؟!
مسئول سابق سازمان اطلاعات و جاسوسی آل‌سعود از افتتاح سفارت رژیم اشغالگر قدس در ریاض طی آینده نزدیک خبر داد!
در نشست بررسی مسائل امنیتی خاورمیانه در شهر نیویورک، ترکی الفیصل، رئیس سابق سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم آل‌سعود گفت: «ما به افتتاح سفارت اسرائیل در ریاض بسیار نزدیک شده‌ایم. امیدواریم این اتفاق طی ماه‌های آینده رخ دهد!»
در این نشست که پرونده‌های مهم منطقه، مانند پرونده هسته‌ای ایران و آینده برجام، پرونده سوریه و…بحث شد، ترکی الفیصل در سخنرانی خود گفت: «پرونده‌های امنیتی منطقه تنها زمانی قابل مدیریت و کنترل است که شاهد همکاری میان واشنگتن، ریاض و تل‌آویو در بالاترین سطوح باشیم. ما معتقدیم الآن بیشتر از هر زمان دیگری بستر برای این کار مهیاست و آمریکا باید به مسئولیت خود در این زمینه عمل کند.»
گفتنی است، این سخنان بازتاب بسیار بدی در شبکه‌های اجتماعی داشته و توده‌های مردمی کشورهای عربی با هشتگ «افتتاح سفارة اسرائیل في السعودية» به شدت از این مسئله انتقاد کرده‌اند.
ترکی الفیصل در حاشیه این نشست با «افرایم هالیفی» رئیس سابق سازمان جاسوسی موساد و «میشل فلورنوی» نماینده حزب دموکرات در مجلس نمایندگان آمریکا دیدار کرد.



  امین پناهی/ نزدیک به یک سال است دولت ایالات متحده آمریکا به دست دولتمردان جدید افتاده است؛ افرادی که هر چند احساس می‌شود سیاست‌های خصمانه‌تری را نسبت به ملت‌های آزادیخواه جهان، به ویژه ملت ایران در پیش گرفته‌اند و موضع‌گیری‌های خود را نسبت به این ملت‌ها صریح‌تر و روشن‌تر از گذشته انجام می‌دهند و اگر بهتر به گذشته نگاه کنیم، در می‌یابیم حتی دولت‌هایی که مدعی صلح‌طلبی بوده‌اند نیز خصمانه‌ترین سیاست‌ها را علیه ملت‌ها اتخاذ کرده‌اند.
سابقه مقابله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران و اقدام برای براندازی آن را می‌توان برابر با عمر جمهوری اسلامی دانست. از همان روزهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بود که دولت ایالات متحده هر روشی را برای مقابله با جمهوری اسلامی در پیش گرفت. در روزهایی که نهال جمهوری اسلامی ایران نوپا بود، دشمن فکر می‌کرد می‌تواند با آن مقابله کند. از حمله نظامی که در طبس با امدادهای الهی دفع شد گرفته تا حمایت از حملات ناجوانمردانه صدام که هشت سال به طول انجامید. اگر چه در ظاهر و در صحنه این صدام بود که می‌جنگید، اما همه می‌دانستند این جنگ، جنگِ آمریکا با مردمی است که تصمیم گرفته‌اند از زیر یوغ استکبار خارج شوند. اما جنگ سبب شد مردم و انقلاب‌شان رشد کند و بزرگ شود. جنگ تمام شد و جمهوری اسلامی ایران روز به روز قدرتمندتر شد. اما هنوز که هنوز است دولت ایالات متحده گزینه حمله نظامی را روی میز نگه داشته است و هر از گاهی ملت ایران را به آن تهدید می‌کند. 
اما پس از پایان جنگ تحمیلی دشمنی دشمنان نیز وارد مرحله جدیدی شد. از همان روزها بود که رهبر معظم انقلاب تأکید می‌کردند مسئولان مواظب حملات فرهنگی دشمنان باشند. تهاجم فرهنگی حربه جدیدی بود که دشمن این بار برای مقابله با جمهوری اسلامی و ملت ایران انتخاب کرده بود. دشمن با این روش تلاش کرد تا ریشه‌های فرهنگی ایرانی و اسلامی را از بین ببرد؛ روندی که هنوز هم برای آن سرمایه‌گذاری می‌کند و حملاتش نو به نو ادامه دارد.
دولت ایالات متحده آمریکا در کنار دو روش پیشین که همواره بر اجرای آنها پا فشرده، در نزدیک به دو دهه اخیر تلاش کرده و می‌کند نظام اسلامی را از درون با چالش مواجه کند؛ سیاستی که به تازگی نیز تیلرسون وزیر خارجه آمریکا بر آن تأکید کرده است. هر چند این سیاست، سیاست جدیدی از سوی دولت آمریکا نیست و در دولت‌های گذشته نیز سابقه داشته است. سیاست براندازی از درون مبتنی بر نظریه انقلاب‌های رنگین است. دشمن در سال 88 دنبال پیاده‌سازی این روش بود. در حالی که پیش از انتخابات رئیس‌جمهور آمریکا به مسئولان نظام اسلامی اعلام می‌کند که به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست؛ اما پس از انتخابات حمایت ویژه‌ای از فتنه‌گران می‌کند. اما این فتنه با حضور بموقع ملت در صحنه متوقف می‌شود.
هر چند سیاست‌های دولت آمریکا در خصوص ملت ایران همواره ثابت بوده و تغییر محسوسی را طی چهار دهه گذشته در آن نمی‌بینیم، اما روش‌ها برای اجرای چنین سیاست‌هایی نو به نو در حال تغییر و به سوی پیچیده‌تر شدن است. از این رو برای مقابله با چنین جنگی نیز باید توانایی‌های لازم را کسب کرد و روش‌های دفاع متناسب با روش حمله دشمن اتخاذ کرد. اولین خاکریز در مقابل چنین جنگی حفظ وحدت است. دشمن همواره تلاش می‌کند از اختلافات داخلی استفاده کرده و به ملت ایران ضربه بزند؛ اما حفظ وحدت چنین فرصتی را به دشمن نمی‌دهد و کار در این عرصه را برایش سخت‌تر می‌کند.