آرام چشمانت را باز کن
به رؤیای تقدیر لبخند بزن
شاید نقش نگاهت
روی شبنم صبحگاهی
نوید آغاز بدهد 
عمیق نفس بکش
خیال را واقعی کن
باران دلتنگی را
به دریای تنهایی بسپار
پارو بزن در زورق شادی
و رنگین‌کمان امید را روشن کن
لحظه‌ها را مدیون عشق کن
بگذار شوق ماندن
میان روزمرگی خاکستری
سفره نگاهت را آبی کند...

رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) فرمود:
«چون بنده‌ای در نیمه شب تار، با مولایش خلوت کند و به مناجات بپردازد، خداوند نوری در دلش قرار دهد و به فرشتگانش گوید؛ بنده‌ام را ببینید که در نیمه شب تاریک با من خلوت کرده است، در حالی که انسان‌های تنبل سرگرم کارهای بیهوده‌اند و غافلان در خوابند، شما شاهد باشید که من او را آمرزیده‌ام.»
میزان الحکمه، ج 5، ص 419

نگاهی به فیلم «زرد»
 آرش فهیم/ فیلم «زرد» یک کپی‌کاری تازه از سینمای اصغر فرهادی است که به شکلی ملال‌آور و بی‌رمق به تکرار مضامین و نقش مایه‌های آثار فیلمساز اسکاری می‌پردازد. فیلمی که قرار بوده پنهان‌کاری و فریب را در بستر یک روایت اجتماعی نقد و نهی کند، خودش در ساختار و محتوا به این مشکلات مبتلا است.
دورویی فیلم، بیش از هر چیزی در اسم، تبلیغات و سکانس افتتاحیه فیلم مشخص است. عکس‌ها، تیزر و تبلیغات فیلم به اضافه نام غلط‌انداز، آن همه مخاطب عام را فریب می‌دهند که واقعاً با یک فیلم زرد مواجه هستند. سکانس آغازین فیلم هم این‌گونه به مخاطب القا می‌کند که قرار است فیلمی عامه‌پسند، مفرح و راحت را ببیند. سکانسی که در طبیعت و پر از شادی و رنگ شکل می‌گیرد؛ اما همه اینها دستاویزی برای رو دست زدن فیلم به تماشاگر است؛ هم آنان که قصد دارند برای دقایقی از جهان پیرامون خود رها و سرگرم بشوند و هم افرادی که با هدفی متعالی به سینما می‌روند و می‌خواهند تجربه هنری یا فکر جدیدی را ببینند و به درک تازه‌ای از زندگی یا جامعه دست پیدا کنند؛ هر دو گروه، انتخاب‌شان اشتباه است. چون با فیلمی پر از اطوارهای تکراری، گلدرشت و اغراق‌آمیز مواجه می‌شوند که نه تنها زرد، بلکه خاکستری هم نیست و به سیاه متمایل است. 
برای نمونه، در طول فیلم، به طور مکرر دعوا و درگیری و تنش بین آدم‌ها ایجاد می‌شود. حتی گاهی صحنه کتک‌کاری، بدون هیچ الزام دراماتیک و فقط برای تحمیل بحران به فضای فیلم در پس زمینه برخی از صحنه‌ها رخ می‌دهد. مانند اولین سکانسی که در بیمارستان اتفاق می‌افتد. در این‌گونه فیلم‌ها حتماً باید جوانانی که عطش مهاجرت به خارج یا سفر به تایلند را دارند هم حضور داشته باشند! 
کلیشه دیگر این‌گونه فیلم‌ها، روابط از هم گسیخته همه آدم‌ها است. یک زن با وجود عشق به همسرش در نهایت متوجه خیانت او به خودش می‌شود، همان زن به دلیل ازدواج با مردی که مورد تأیید پدرش نبوده از سوی پدرش طرد شده است، مرد جوانی که باز هم به دلیل خیانت از همسرش جدا شده، دختر جوانی که برای سفر به خارج از کشور، نامزد خود را رها می‌کند و... تقریباً در فیلم، نمی‌توان هیچ ارتباط سالمی را یافت!
علاوه بر اینها، باید به گاف‌ها و ضعف ساختاری این فیلم هم اشاره کرد که زیر جوسازی تلخ و سیاه فیلم پنهان شده‌اند. مصطفی تقی‌زاده، کارگردان فیلم «زرد» در اولین فیلم خودش، نتوانسته کلیدی‌ترین صحنه که آغازگر بحران در داستان است را دربیاورد. در صحنه تصادف، می‌بینیم که دو نفر سوار بر خودرو مسیر خود را می‌روند که ناگهان احساس می‌کنند که از روی چیزی رد شده‌اند. بعد از پیاده شدن تازه می‌فهمند که یک آدم را زیر گرفته‌اند! همچنین اتفاق مهم دیگر فیلم، یعنی ماجرای پرداخت پول برای پیوند کبد هم در نوع خودش شگفت‌انگیز است؛ ولی مشخص نیست که یک گروه که جوانان نخبه و نابغه معرفی می‌شوند و قرار است تبدیل به مغزهای فراری بشوند، چطور به این سادگی حاضر می‌شوند بدون هیچ ضمانتی 100 میلیون تومان را به فردی که حتی ساده‌ترین تماشاگران فیلم هم از ابتدا به شیاد بودنش پی می‌برند، می‌دهند و او نیز مثل آب خوردن پول را می‌گیرد و بدون ارائه کبد، ناپدید می‌شود؟!

 مهدی امیدی/24 آبان روز کتاب و کتابخوانی نامگذاری شده و این مناسبت فرصت مناسبی برای آسیب‌شناسی عرصه نشر کتاب است. اهمیت این موضوع به جایگاه مهم کتاب برمی‌گردد. کتاب زیربنای فرهنگ و تمدن یک کشور است و قوت و ضعف فرهنگ در یک جامعه تا حد زیادی به وضعیت کتاب در آن اجتماع بستگی دارد. 
از این رو بزرگان فرهنگ و اندیشه همواره نسبت به اوضاع کتابخوانی هشدار داده‌اند. از جمله رهبر فرزانه انقلاب که به صراحت فرموده‌اند: «من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان‏ می‏‌افتم، قلباً غمگین و متأسف می‏‌شوم. این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلاً ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد.»
اگرچه یکی از ضعف‌های فرهنگی عموم مردم کشور ما نداشتن ارتباط صمیمانه با کتاب است؛ اما همه تقصیرات را نمی‌توان متوجه مردم دانست. متأسفانه، نظام مدیریت در این عرصه نیز دچار کاستی‌هایی است؛ از جمله اصلی‌ترین چالش‌ها در حوزه کتاب، توزیع و عرضه آن به مردم است.
به طور معمول، کتاب‌ها یا در نمایشگاه‌های مقطعی و فصلی (مانند نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران) یا در فروشگاه‌های ثابت به دست مردم می‌رسند. هرچند طی سال‌های اخیر، روش‌های جدیدتری مانند پیک کتاب (تقاضای تلفنی کتاب) و همچنین فروش اینترنتی هم رایج شده است؛ اما همچنان شیوه سنتی، یعنی مراجعه مردم به نمایشگاه‌ها یا کتابفروشی‌ها غلبه دارد. در حال حاضر نیز همچون همیشه، خیابان انقلاب (روبه‌روی در اصلی دانشگاه تهران) اصلی‌ترین مرکز انتشار کتاب است؛ به گونه‌ای که برایند و خروجی تولیدات مکتوب و نشر کتاب را در این منطقه می‌توان دید؛ به همین دلیل هم حد فاصل میدان انقلاب تا چهارراه ولی‌عصر(عج) در تهران را می‌توان «پایتخت کتاب» ایران نامید.

ویترین‌ها سخن می‌گویند
ویترین مهم‌ترین جزء یک فروشگاه یا مغازه است و ظاهر ویترین افشاگر باطن یک فروشگاه است. با تحلیل محتوای ویترین بسیاری از کتابفروشی‌های خیابان انقلاب می‌توان به وضع عرضه کتاب و رویکرد نشر پی برد. در ابتدای خیابان انقلاب، بیشترین چیزی که جلب توجه می‌کند، کتاب‌های کمک‌آموزشی، زبان و دانشگاهی است؛ اما کمی که جلوتر می‌رویم، بیشتر ویترین‌ها دربردارنده کتاب‌های ترجمه‌ای در حوزه علوم انسانی است که مبلّغ اندیشه‌های غربی، از جمله مکاتب لیبرالیستی، نیهیلیستی، فمینیستی و مارکسیستی هستند. همچنین حجم قابل‌توجهی از ویترین‌ها را کتاب‌های زرد در بر گرفته‌اند؛ کتاب‌هایی درباره راز و رمزهای موفقیت، رمان‌های عاشقانه و... . به راستی، می‌توان گفت شاید ویترین‌هایی که کتاب‌های جبهه انقلاب را نمایش دهند، کمتر از انگشتان یک دست باشد. حتی کتاب‌های پرفروش و محبوب انقلابی، از جمله آثاری درباره دفاع مقدس که تا به حال ده‌ها بار تجدید چاپ شده‌اند نیز به ندرت یافت می‌شود. آثار بزرگان و اندیشمندان انقلاب، امثال امام خمینی(ره)، امام خامنه‌ای، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید آوینی و... نیز در کمتر ویترینی به چشم می‌خورد. جالب این است که در خیابانی که عنوانش به «انقلاب اسلامی» مزین شده، اما بیش از ستارگان این انقلاب، این برجستگان مکاتب و انقلاب‌ها و اندیشه‌های غیر انقلابی یا ضد انقلابی و غربی هستند که خودنمایی می‌کنند. هر چند طی سال‌های اخیر و با راه‌اندازی چند کتابفروشی جبهه فرهنگی انقلاب در پایتخت کتاب، اوضاع کمی بهتر شده است؛ اما همچنان این کتاب‌های زرد یا مروج اندیشه‌های وارداتی هستند که حضور و بروز پررنگ‌تری دارند. مشکل دیگر کتابفروشی‌های جریان نشر انقلاب این است که کمتر اقدام به عرضه آثار یکدیگر می‌کنند. این در حالی است که اگر فلان ناشر جبهه مقابل، کتابی مبتذل یا در جهت ترویج غرب‌گرایی منتشر کند، تقریباً همه کتابفروشی‌های متصل به همان جریان اقدام به عرضه آن می‌کنند. 

توزیع؛ پاشنه‌ آشیل کتاب
نقطه ضعف بزرگ نشر کتاب در کشور ما توزیع است. برخی از ناشران، کتاب‌های خوبی تولید و چاپ می‌کنند؛ اما چون توان رساندن آن به مردم را ندارند، گستره مخاطب کتاب‌های‌شان پایین است. نظام توزیع کتاب در ایران، هنوز هم سنتی و سلیقه‌ای است. به این معنا که نظامی وجود ندارد که کتاب‌ها را پس از چاپ و بنا بر نیاز جامعه، کیفیت کتاب یا اهمیت آن پخش کند؛ بلکه خود ناشران و کتابفروشی‌ها هستند که بر اساس مناسبات خاص یا منافع و سیاست‌های ویژه‌ای، آثار مکتوب را عرضه می‌کنند. در این میان، بیشتری صدمه را هم جریان کتاب‌های متعهد و انقلابی می‌بینند؛ چون همان‌طور که شرح داده شد، این‌گونه کتاب‌ها در بیشتر کتابفروشی‌ها بایکوت می‌شوند.در نتیجه طیف ناشران و کتابفروشی‌های جبهه انقلاب باید همیاری داشته باشند و در زمینه توزیع، عرضه و تبلیغ کتاب‌های یکدیگر، همچون طیف مقابل خود عمل کنند.

 هواپیماربایی داعش در فیلم جدید حاتمی‌کیا
ابراهیم حاتمی­‌کیا، کارگردان فیلم «پرواز به وقت شام» از داستان و موضوع فیلم جدید خود سخن گفت.
به روایت حاتمی‌کیا «پرواز به وقت شام» داستان یک فروند هواپیمای ترابری ایرانی است که از ایران عازم فرودگاه دمشق می‌شود. هادی حجازی‌فر و بابک حمیدیان، خلبان و کمک‌خلبان هواپیما و پدر و پسر هستند. آنها در کنار یکدیگر، قرار است یک محموله بشردوستانه را از ایران به سوریه منتقل کنند. پدر و پسر خلبان در سوریه میان تروریست‌های تکفیری به دام افتاده و به اسارت برده می‌شوند.
حاتمی‌کیا تصویربرداری‌ فیلم خود را در لوکیشن‌های متعددی انجام داده است؛ از تهران، روستاهای شهریار و مشهد گرفته تا شیراز و سیستان‌وبلوچستان. نماهای باز فیلم که به موقعیت ژئوپلیتیکی صحراها و بیابان‌های سوریه شباهت داشته باشد، در پایگاه هفتم شکاری‌‌ـ ‌ترابری فرودگاه شیراز فیلمبرداری شده است. 
بخش‌های دیگری از «پرواز به وقت شام» در روستایی در اطراف شهریار و همچنین شهرک سینمایی دفاع مقدس انجام شده است. لوکیشن اطراف شهریار برای تصویربرداری صحنه‌های مربوط به مقر داعش بوده است. عوامل فیلم در شهرک سینمایی دفاع مقدس هم با ساخت دکور، اقدام به شبیه‌سازی بخشی از شهر باستانی پالمیرا کرده‌اند که به دست نیروهای داعش بعد از تصرف، منهدم و نابود شد. «پرواز به وقت شام» این روزها مراحل تدوین را سپری
 می‌کند.

انتشار رایگان کتاب رهبر معظم انقلاب درباره «اربعین» در فضای مجازی
انتشارات انقلاب اسلامی امکان دریافت رایگان کتاب «جاذبه حسینی»، گزیده سخنان رهبر معظم انقلاب در دو موضوع حضرت زینب(س) و اربعین حسینی را برای علاقه‌مندان فراهم کرد.
کتاب «جاذبه‌ حسینی» مجموعه‌ای از رهنمودهای حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای بین سال‌های 1357 تا 1390، با محوریت تبیین شخصیّت حضرت زینب(س) و گفتارهایی با موضوع «اربعین حسینی» است که انتشارات انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده است.
محتوای این اثر که در واقع از کتاب «آفتاب در مصاف»‌ـ با محوریت موضوع عاشورا و سیدالشهداء(ع)‌ـ استخراج شده است با حال و هوای ایام اربعین و روزهای پایانی ماه صفر همخوانی دارد.
علاقه‌مندان برای دریافت رایگان این اثر می‌توانند به کانال تلگرامی book_khamenei_ir@ مراجعه کنند.

انتقاد دبیر هفته کتاب از وزارت فرهنگ و ارشاد و نهادهای دولتی
دبیر هفته کتاب با اعلام اینکه در این دوره از هفته کتاب توقعی که از سازمان‌ها و نهادها داشتیم، محقق نشد، گفت: «حداقل سهمی که نهادهای دولتی می‌توانند در هر چه بهتر برگزار شدن هفته کتاب داشته باشند، این است که برای فعال کردن نهاد و مجموعه تحت پوشش خود فعالیت کنند.»
مجید غلامی‌جلیسه، مدیرعامل خانه کتاب افزود: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حتی برای جامعه خود هم برنامه‌ای ندارد، همچنین باید به فقدان برنامه‌ریزی خاص شهرداری در این هفته ‌اشاره کرد.»
وی با بیان اینکه نهادهای دولتی باید به هفته کتاب به مثابه دغدغه جاری توجه کنند، گفت: «جای تأسف است که حتی در همین هفته هم آن‌طور که شایان است، برنامه‌ای تعریف نشده است.»


همه طول مسیر را که با یاد یار طی کنی
خسته نمی‌شوی
یعنی خستگی برایت معنا ندارد
زائر کوی حسین(ع) باشی و خستگی...
مگر می‌شود؟!
***
او زائر بود ، زائر کوی دوست
گام از گام برنمی‌داشت
مگر به ذکر یار
مگر به نجوای با حبیب...
قدم به قدم
نفس به نفس
عمود به عمود
موکب به موکب را
با اشتیاق ره می‌سپرد
هر گامش به عشق فرود می‌آمد
و حال و هوایش رنگ ارادت داشت
سرشار از حس حسین(ع) بود؛ آنقدر که
گویی بر عرش برین قدم می‌زند
او همه قدم‌هایش را نذر ظهور مولا کرده بود
نذر طلوع سپیده جمال مهدی(عج)...
به حرم که رسید اشک امانش نداد
و همه دعایش یک جمله بود:
«اللهم عجل لولیک الفرج بحق الحسین»

   دکتر یدالله جوانی/ در دوران کنونی منطقه غرب آسیا را به دلایل مختلف، می‌توان راهبردی‌ترین منطقه جهان دانست. به یقین نیروی مسلط بر این منطقه، یک بازیگر بزرگ و اصلی در معادلات جهانی در هزاره سوم خواهد بود. منازعات خونین طی 15 سال گذشته در این منطقه که با لشکرکشی آمریکایی‌ها و اشغال افغانستان و عراق آغاز شد؛ هدفی جز تسلط آمریکا بر منطقه به عنوان شرط لازم برای سلطه بر جهان نداشت. با  انقلاب اسلامی، افزون بر رهایی ایران به مثابه راهبردی‌ترین کشور منطقه از چنگال آمریکا و غرب، ‌سلطه غرب بر منطقه با سابقه چند صد ساله به چالش کشیده شد. غرب طی 15 سال گذشته با محوریت آمریکا، هر چه در توان داشت به کار گرفت تا سلطه‌اش بر منطقه حفظ شود. حمله نظامی به افغانستان و عراق، حمله رژیم صهیونیستی به لبنان و غزه و شکل‌گیری جنگ‌های 33 روزه، ‌22 روزه، 8 روزه و 51 روزه، راه‌اندازی جنگ‌های درون جهان اسلام با فتنه مذهبی از طریق ایجاد و تجهیز گروه‌های تروریستی تکفیری از جمله داعش و جنگ آل‌سعود علیه ملت مظلوم یمن، بخشی از اقدامات غربی‌ها با هدف مذکور است. 
در این نبردهای خونین و رویارویی‌های گفتمانی و راهبردی، دو نیرو در برابر هم صف‌آرایی کرده،‌ هر یک به دنبال غلبه و برتری بر دیگری است. در یک سوی این جبهه، عوامل اصلی را می‌توان در مثلث آمریکا، رژیم صهیونیستی و آل‌سعود با همراهی و مشاورت‌های راهبردی پیر استعمار دولت انگلیس توصیف کرد. اما در سوی دیگر این جبهه، عامل اصلی ملت‌های منطقه هستند که با الگوگیری از انقلاب اسلامی و الهام‌بخشی از جمهوری اسلامی ایران، برای هویت‌یابی،‌‌ عزت‌طلبی و تأمین منافع خود با رهایی از سیطره غرب و قدرت‌های شیطانی و دولت‌های فاسد،‌ مستبد و وابسته،‌ وارد عرصه مبارزه جدی شده‌اند. در واقع منازعه اصلی در منطقه، بین دو جبهه مستکبران و مستضعفان است. البته در این منازعه گفتمانی و رویارویی استراتژیک،‌ روس‌ها منافع راهبردی خود را در همراهی با ملت‌های منطقه ارزیابی کرده‌اند. نیروهای مردمی در منطقه، در محور مقاومت ساختار و سازمان‌ یافته و نقش اصلی در محور مقاومت،‌ با جمهوری اسلامی ایران است. سؤال اصلی در قبال این منازعه و رویارویی گفتمانی و استراتژیک‌، آن است که در نهایت برنده اصلی چه کسی خواهد بود؟ 
آیا آمریکا، رژیم صهیونیستی و‌ آل‌سعود پیروز نهایی این نبرد خواهند بود؟ یا اینکه برنده نهایی، ملت‌های منطقه خواهند بود؟ مروری بر روند تحولات چهار دهه گذشته در منطقه غرب آسیا و دستیابی به روندهای اصلی و تعیین‌کننده، پاسخ پرسش مذکور را با قاطعیت می‌دهد. در این روندها،‌ نکات زیر برای هر یک از دو جبهه، قابل توجه و تعیین‌کننده آینده است.
الف‌ـ جبهه مستکبران
1‌ـ آمریکایی‌ها طی چهار دهه گذشته و به ویژه در 15 سال اخیر، دچار شکست‌های راهبردی در منطقه شده‌، اکنون با افت قدرت، توان بازیگری خود را در راستای تأمین اهداف‌شان از دست داده‌اند. آنها در این سال‌ها، هزینه‌های بسیاری متحمل شده‌اند، خسارت وارد کرده‌اند، لکن در دستیابی به آنچه می‌خواسته‌اند، ناکام بوده‌اند. آمریکایی‌ها دنبال شکل‌دهی به خاورمیانه جدید یا خاورمیانه بزرگ با مختصات موردنظر خود بوده‌اند. عمق شکست قطعی آمریکایی‌ها در رسیدن به این هدف را می‌توان با توجه به اظهارات ترامپ در مقطع رقابت‌های انتخاباتی فهم کرد که گفت؛ آمریکا شش تریلیون دلار خرج جنگ‌های خاورمیانه کرده و هیچ دستاوردی نداشته است. آمریکا بازنده اصلی تحولات عراق، سوریه، لبنان، سرزمین‌های اشغالی و دیگر تحولات منطقه است.
2‌ـ رژیم صهیونیستی/ اگر چه رژیم صهیونیستی طی سال‌های اخیر به دلیل آتش‌افروزی گروهک‌های تروریستی در منطقه، از امنیت برخوردار بود، لکن با شکست داعش و دیگر گروه‌های تروریستی در منطقه از یک سو و بالا رفتن وزن مقاومت با کسب پیروزی‌های راهبردی از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی به شدت نگران آینده خود است. در خلال جنگ‌های رژیم صهیونیستی علیه لبنان و غزه، این رژیم با پذیرش شکست‌های سنگین، فلسفه وجودی‌اش (که همانا قدرت آن می‌باشد) زیر سؤال رفت.
 اکنون رژیم جنگ‌طلب صهیونیستی، جرئت حمله نظامی به دیگر کشورها همانند گذشته را ندارد. این رژیم با پیروزی محور مقاومت بر داعش و افت قدرت آمریکا در منطقه و قدرت‌یابی جریان بیداری اسلامی، به شدت در تنگنای استراتژیک قرار گرفته است.
3‌ـ رژیم آل‌سعود/ شکست‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه، در واقع شکست‌های آل‌سعود است. اکنون آل‌سعود در بدترین وضعیت منطقه‌ای و داخلی قرار دارد. رژیم سعودی نفوذ خود را به طور کلی در عراق و سوریه از دست داده و به شدت نگران نفوذ خود در لبنان است. تلاش سعودی‌ها برای بحران‌آفرینی در لبنان با وادار ساختن سعد حریری به استعفا از نخست‌وزیری لبنان، با تصور پایان دادن به نفوذ ایران و حزب‌الله در این کشور در حال انجام است. توسل سعودی‌ها به رژیم صهیونیستی برای حمله به حزب‌الله،‌ نشانه اوج نگرانی‌های حکام عربستان برای از دست رفتن نفوذشان در لبنان است. آل‌سعود مغلوب ملت مظلوم و فقیر یمن شده و در جنگی که خود آغاز کرده، اکنون در موضع انفعالی و تدافعی قرار گرفته است. دستیابی یمنی‌ها به دانش و فناوری موشک‌هایی که قادر به زدن ریاض هستند، به شدت سعودی‌ها را وحشت‌زده کرده است. جنگ شاهزاده‌ها و بازداشت‌های گسترده و غیر معمول، از اوضاع داخلی خاندان آل‌سعود حکایت می‌کند. اکنون بسیاری از تحلیلگران غربی،‌ رفتارهای حکام سعودی‌ را، همانند رفتارهای شاه در ماه‌های منتهی به سقوط رژیم پهلوی ارزیابی می‌کنند.
بنابراین جبهه مستکبران در منطقه‌، در مسیر ناتوانی و زوال حرکت می‌کند و هرگز قادر نخواهند بود خود را از این سرنوشت نجات دهد.
ب‌ـ جبهه مستضعفان
جبهه مستضعفان یا جبهه ملت‌ها با انقلاب اسلامی و محوریت جمهوری اسلامی ایران، به یک جبهه بسیار قدرتمند در منطقه تبدیل شده است. اکنون نفوذ راهبردی جمهوری اسلامی ایران در منطقه به همراه توانمندی‌های علمی و نظامی، توازن قدرت را در منطقه به نفع ملت‌‌ها تغییر داده است. نفوذ راهبردی جمهوری اسلامی ایران در منطقه، به دغدغه اصلی غربی‌ها و به ویژه آمریکایی‌ها تبدیل شده است. غربی‌ها به این دلیل نگران هستند که، این نفوذ مردم‌پایه است. مردمی که در کشورهای منطقه ساختار و سازمان ‌یافته و به صورت هدفمند هر یک در حال توسعه قدرت می‌باشند. حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و نیروهای وطنی سوریه،‌ نمونه‌های برجسته از این مردم سازمان‌یافته هستند. به یقین این جبهه مردم‌پایه، آینده منطقه را شکل خواهد داد. خاورمیانه پس از چند سال، به دست ملت‌های منطقه نظم خواهد یافت. بنابراین تردیدی نیست که برنده اصلی تحولات غرب آسیا، ملت‌های منطقه با محوریت جمهوری اسلامی ایران خواهند بود.