گزارش اختصاصی خبرنگاران اعزامی صبح صادق به مناطق زلزله‌زده کرمانشاه
   علیرضا جلالیان/ 50ساعت پس از وقوع زلزله، در نیمه‌های شب از تهران با اتوبوس عازم مناطق زلزله‌زده شدیم. از قبل با لشکر نبی‌اکرم(ص) کرمانشاه هماهنگ کرده بودیم. مقصد اولیه ستاد لشکر نبی‌اکرم(ص) بود؛ اما نکته مهم در مسیر ما تا کرمانشاه حجم زیاد خودروهای شخصی و وانت‌ها و کامیون‌های پر از تجهیزات برای زلزله‌زدگان بود که عمده رانندگان آنها هم در کنار جاده نیمه‌شب را استراحت می‌کردند تا دقایق اولیه صبح مسیر را ادامه بدهند. با ورود به ستاد لشکر، ابتدا به دفتر فرماندهی رفتیم و در آنجا تنها با معاون هماهنگ‌کننده لشکر مواجه شدیم. فرمانده، جانشین لشکر و عمده نیروهای عملیاتی در قرارگاه‌های تاکتیکی در مناطق حضور داشتند. معاون هماهنگ‌کننده می‌گفت از دقایق اولیه فرماندهان و نیروها در منطقه مستقر شده‌اند و تا الآن آنجا مانده‌اند. حتی فرمانده لشکر به وی سپرده بود تا لباس برایش بفرستند؛ چون لباسش خاکی و پاره شده بود. قرار بود با سردار ریحانی و سردار احمدی‌پور ملاقات کنیم. به همراه دو نفر از مسئولان معاونت‌های لشکر از ستاد لشکر عازم منطقه شدیم. سرهنگ کارخانه از وضعیت منطقه توضیح داد. مقصد اولیه ما شهر سرپل‌ذهاب، مقر تکاوران لشکر نبی‌اکرم(ص) بود؛ اما در این میان باید از مکان‌های مهمی، همچون تنگه چهار زبر معروف به «مرصاد» و تنگه پاطاق می‌گذشتیم. 

تنگه پاطاق شروع ماجرا
حضور مردم این مناطق در چادر و سالم بودن ساختمان‌ها نشان می‌داد، به مرکز زلزله نزدیک نیستیم و تنها لرزه‌ها سبب ترس مردم این مناطق شده و آنها را مجبور کرده است شب را در خارج از خانه بگذرانند؛ اما زمانی که در مسیر به پاسگاه بالای طاق و سپس تنگه پاطاق رسیدیم، ریزش سنگ‌های بزرگ از کوه روی جاده و فعالیت‌های ماشین‌های مهندسی راهداری نشان می‌داد که به مرکز زلزله نزدیک می‌شویم. 
همراهان ما که از مسئولان معاونت‌های لشکر بودند، می‌گفتند که از پاطاق به بعد ترافیک سنگینی وجود دارد و در مسیر هم به سبب مشکلات زیاد، مردم زلزله‌زده به کامیون‌ها و وانت‌های کمک‌های مردمی هجوم برده‌اند؛ به همین دلیل سپاه از تنگه پاطاق به بعد کاروان‌های کمک‌های مردمی را اسکورت می‌کند تا به شکل بهتری بتوانند کمک‌ها را به مردم برسانند. البته زمانی که ما رسیدیم، نیروی انتظامی مستقر شده بود و کار اسکورت و برقراری امنیت را انجام می‌داد؛ از ترافیک سنگین هم خبری نبود و این یعنی منطقه تا حدودی از وضعیت اضطراری خارج شده است.
از پاطاق به بعد دیگر ساختمان‌های تخریب شده دیده می‌شد؛ اما اوج تخریب را در خود شهر سر‌پل‌ذهاب مشاهده
 کردیم.

سر پل ذهاب ویران شده
وضعیت بدی بود. برخی خانه‌ها ظاهر سالمی داشتند؛ اما از کنار که نگاه می‌کردیم می‌دیدیم که خراب شده‌اند، آوار روی برخی ماشین‌ها ریخته بود؛ برخی ساختمان‌های بلند ریخته بودند که بیشتر کشته‌ها هم از این ساختمان‌ها بود؛ البته اوج فاجعه در خیابان اصلی شهر پیدا نبود، کمی از خیابان اصلی که خارج ‌شدیم، خانه‌های قدیمی‌تر را دیدیم که صد درصد تخریب شده بودند؛ در این میان مسکن مهر در خیابان اصلی نمایان بود. جالب اینکه هیچ یک از ساختمان‌های مهر نریخته بودند و تنها دیوارهای قسمت پایین ساختمان‌ها در اثر حرکت شلاقی ساختمان تخریب شده بودند؛ از همین رو مشخص بود تلفات زیادی هم نداشته است؛ اما ساختمان‌های جدید با قدمت کمتری وجود داشت که یا ریخته بود یا اینکه محکم ایستاده بود و خم به ابرو نیاورده بود. تأسف‌بارتر از همه بیمارستان نوساز شهر بود که خراب شده بود و در زمانی که به آن نیاز بود، دیگر
 نبود.
چیزی که پس از دو روز از گذشت زلزله در شهر جلوه داشت، آوارگی و چادرهایی بود که مردم در کنار خانه‌های خود یا بوستان‌ها زده بودند. حضور پر رنگ نیروهای مسلح در کنار مردم خیلی ملموس بود. گویا ارتش چند تیپ خود در منطقه را به میدان سرپل‌ذهاب آورده بود، نیروهای بسیج و سپاه هم در شهر حضور داشتند و با نیروهای ارتش همکاری می‌کردند. تنها چند ساختمان دولتی و چند خانه در خیابان اصلی شهر سالم مانده بود و مابقی یا تخریب شده بود یا دیگر امکان زندگی در آن با توجه به پس لرزه‌ها وجود نداشت.

سپاه از جنس مردم
 در مسیر داخل شهر زمانی که با خودروی سپاه و با دو نفر از برادران سپاه در حرکت بودیم، تازه متوجه شدیم که مردم منطقه چه نگاهی به سپاه دارند. با اینکه شهر در اختیار ارتش بود و نیروی انتظامی هم در شهر مستقر بود، مردم مشکلات را به همراهان پاسدار ما منتقل می‌کردند. یکی از توزیع بد امکانات می‌گفت و دیگری از حضور افراد غریبه در شهر که برای سوءاستفاده و دریافت امکانات آمده بودند، یکی هم درخواست چادر و پتو داشت. یکی احساس ناامنی می‌کرد و از دزدها صحبت می‌کرد و...؛ ما هم تماشاچی بودیم. معلوم بود در کنار همه کسانی که زحمت می‌کشند، چشم امیدشان به سپاه است.
ادامه در صفحه۲
ادامه از صفحه اول
آتش به اختیار
حرکت ما در شهر ادامه پیدا کرد و ترافیکی را که ناشی از حضور نیروهای کمکی و امدادی و ماشین‌های کمک‌های خودجوش مردمی که بیشتر هم برای مناطق کردنشین اطراف و احتمالاً برخی تماشاچیان شهرهای اطراف بود، پشت سر گذاشتیم تا اینکه به محل گردان تکاور لشکر نبی‌اکرم(ص) رسیدیم. دیوارهای مقر ریخته بود و جای دیوارها سیم خاردار کشیده بودند. قسمت‌هایی از ساختمان اداری مقر هم ترک خورده بود. چند سوله در این مقر ساخته شده بود که یکی مربوط به سالن ورزشی و دیگری مربوط به استراحتگاه کاروان‌های راهیان نور بود که سالم مانده بود. مدیریت همه اتفاقات منطقه در این مقر رقم می‌خورد و همه فرماندهان سپاه هنگام حضورشان در منطقه حتماً به این محل سری می‌زنند. همه دهیاران روستاهای اطراف هم جمع بودند تا برای ادامه روند کمک‌رسانی و بهبود وضعیت امداد توجیه ‌شوند.
افزون بر این، در این مقر تعداد زیادی از نیروهای پیشقراول گروه‌های جهادی حضور دارند که منتظر گرفتن دستور از فرماندهان برای استقرار و شروع خدمات هستند. یکی می‌گوید با نیروهای‌مان در کرمانشاه منتظر هستیم و دیگری با تیم برآورد وضعیت آمده است تا نیازها را بسنجند و بعد اعلام کنند که نیرو و امکانات بیاید. کاملاً آتش به اختیار 36 ساعت پس از وقوع زلزله به منطقه آمده‌اند. 

پاسداران زلزله‌زده در مأموریت
اما در مقر همه تکاوران گردان نگرانند. خیلی‌ها برای روستاها یا شهرهای اطراف هستند. برخی هم ساکن سر پل ذهابند و نگران خانواده خود هستند. بعضی‌ها تماس می‌گیرند و از وضعیت خانواده جویا می‌شوند. عده زیادی از نیروهای گردان هم در مناطق در عملیات امداد شرکت دارند. اینها اینجا در نگهبانی از مقر و دیگران در عملیات امداد به جز هم‌وطن بودن با زلزله‌زدگان یک وجه مشترک دیگر هم دارند و آن هم مصیبت زلزله‌زدگی و آوارگی خانواده است؛ اما یک فرقی هم وجود دارد، اینها به زلزله‌زدگان کمک می‌کنند، اما مطمئن نیستند آیا کسی هست که به خانواده زلزله‌زده آنها هم کمک کند. 
یکی از اینها می‌گوید همسرم شش روز دیگر زایمان دارد، دیگری می‌گوید فرزندش چند روزی است به دنیا آمده، آن یکی می‌گوید من حتی نمی‌توانم ماشینم را ببرم سمت منزل تا خانواده‌ام که بدون چادر دیشب در سرما خوابیده‌اند، بتوانند در آن استراحت کنند.
همه اینها را آن لحظه از ذهن گذراندم و در کنارش تمام آن چیزی که یک عده از خدا بی‌خبر درباره سپاه و ارتش می‌گویند از خاطرم گذشت.

فاجعه در روستاها بود
کار ما در قرارگاه سپاه تمام شد و قرار شد بعد از دیدن شهر به مناطق روستایی برویم. واقعاً فاجعه را می‌شد در دشت ذهاب دید. روستاها صد درصد تخریب شده بودند. در یکی از روستاها ایستادیم. حجم انبوهی از آجر و آهن مقابل چشمان‌مان بود، اما این همة مصیبت نبود؛ چرا که این کوه انبوه تنها یک خانه بود که مانع می‌شد مابقی روستا را ببینیم. وقتی از اینها گذر کردیم تازه با روستای تخریب شده مواجه شدیم. دستگاه‌های سپاه مشغول بودند. فرمانده پایگاه بسیج منطقه می‌گفت در این روستاها 103 نفر را از زیرآوار بیرون آوردیم و تاجایی که امکان داشت غسل و کفن کردیم و نماز خواندیم و کنار هم چیدیم و با لودر بر روی آنها خاک ریختیم. تقریباً قبرها نامشخص و دسته‌جمعی است. از خانواده خود او هم در میان کشته شده‌ها بود. پدری 9 نفر از خانواده‌اش را از دست داده بود و دیگری همه سرمایه‌اش که گوسفندانش بود تلف شده بود، لودرها بعد از آواربرداری مشغول دفن احشام بودند. 

سوء‌استفاده تبلیغی وهابی‌ها
این روستاها کنار جاده و نزدیک سرپل بودند و حجم زیادی کمک‌های مردمی که عمدتاً هم از شهرهای نزدیک و کردنشین رسیده بود به آنها داده می‌شد، اما باز اینجا مشکل چادر داشتند. یکی از اهالی که همراهان پاسدار ما را دید، آمد و گفت دیشب عده‌ای از وهابی‌ها آمده بودند و با تبلیغ وهابیت بین مردم کمک پخش می‌کردند.
از این روستا گذر کردیم، در مسیر، کامیون‌ها و وانت‌های بسیاری پر از بار در حرکت بودند، یکی از همراهان ما توضیح می‌داد که این منطقه سنی‌نشین است و جلوتر که می‌رویم اهل حق هستند و درباره خصوصیات آنها توضیح می‌داد. او می‌گفت این جاده‌ها تا به حال چنین شلوغی را به خود ندیده‌اند. آن هم با این حجم بالا از کمک‌های مردمی. اما مشکل اصلی به درستی مدیریت نشدن کمک‌های مردمی بود. از قضا به مسیرهای فرعی وارد شدیم و وضعیت روستا را بررسی کردیم. تعداد زیادی روستا در مسیر وجود داشت که هنوز کمک‌ها به دست آنها نرسیده بود، ماشین‌های کمک‌های مردمی پر از اقلام در جاده اصلی سرگردان بودند. وضعیت روستاها هم خوب نبود پتو و چادر به اندازه کافی نداشتند. فوری تصمیم گرفتیم که از جاده اصلی برویم و ماشین‌های کمک‌های مردمی را هدایت کنیم. اینجا بود که به جز پوشش رسانه‌ای حادثه وارد بخش امدادرسانی هم شده بودیم. 

سوء‌استفاده فرقه‌ها
در یک مسیر فرعی در کوهستان‌های مسیر به روستایی برخوردیم که حجم زیادی از امکانات و اقلام را از کامیون‌ها و وانت‌های کمک‌های مردمی در روستای خود دپو کرده بودند. این برای من سؤال شده بود. وقتی به روستاهای بعدی رفتیم و دیدیم هنوز به آنها هیچ کمکی نرسیده،‌ متوجه شدیم روستاهای اول مانع از رسیدن کمک‌ها شده‌اند. 
سریع به رفته و کامیون‌ها را به سمت روستاهای دوردست هدایت کردیم، سر یک جاده فرعی متوجه شدیم عده‌ای از کردها هستند که ماشین‌ها را به همان روستای دپوی اقلام هدایت می‌کنند. 
یکی از همراهان پاسدار ما فوری تماس گرفت و خبر داد که نیروهای فلان فرد که از سران یکی از فرقه‌های اهل حق است، اقلام مردم را دپو می‌کنند و می‌خواهند بعد از ظهر به نام رئیس فرقه خود و در قالب هدیه به روستاهای اطراف ببرند؛ آنها از جیب مردم، اما به نفع خود از این وضعیت سوءاستفاده می‌کردند.

هدایت کمک‌های مردمی
بازدید ما از روستاها ادامه داشت و در مسیر سعی می‌کردیم برخی کاروان‌های کمک‌های مردمی را به سمت روستاهای دورتر راهنمایی کنیم. هرچه به ظهر نزدیک‌تر می‌شدیم، کمک‌ها بیشتر می‌شد و محل‌های ارسال متنوع‌تر. حتی از تهران برخی گروه‌های تفریحی و گردشگری با خودرو با هدف کمک‌رسانی با امکانات کامل در منطقه حضور داشتند. گروه‌های اورژانس و دانشگاه‌های علوم پزشکی برخی استان‌ها هم قابل مشاهده بودند. در راه البته تنها از هلال احمر آرم‌هایی روی چادرها وجود داشت. تعدادی هم بالگردهای‌شان را در آسمان سر پل ذهاب دیدیم. در مجموع ماشین‌های کمک‌های مردمی، ماشین‌های خدمات‌رسانی سپاه و آمبولانس‌های مراکز مختلف به جز هلال احمر جاده را پر کرده بودند.

دکتر اصفهانی غیرتمند
برای ناهار و نماز در مقر یکی از گردان‌های لشکر نبی‌اکرم(ص) در ارتفاعات منطقه که در یکی از روستاها بود مستقر شدیم. پاسداران این گردان هم از وضعیت منطقه دلی پر داشتند. یکی از مادری می‌گفت که سپر بلای دختر کوچکش شده بود، اما هر دو کشته شده بودند. دیگری از حدود 420 کشته در حدود 10 روستای اطراف این مقر صحبت می‌کرد. دکتری از بچه‌های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هم آنجا حضور داشت که انگار ده سالی است در این منطقه خدمت می‌کند، پیگیر کار مردم بود. خودش می‌گفت ساعت 12 شب با بچه‌های سپاه یکی‌یکی به خانه‌ها سرکشی کردیم و به آنهایی که پتو نداشتند پتو دادیم. می‌گفت من بانی چادر را جور کردم، فقط باید چادرها را بیاورم اینجا بعد تقسیم کنم. ما فکر می‌کردیم این بنده خدا مسئول مرکز بهداشت روستا است، بعد از اینکه گفت مسئولم می‌گوید تیم ما باید برگردد اصفهان و مأموریت ما تمام شده، اما من نمی‌خواهم برگردم تازه متوجه شدیم که دو روز است که آمده اینجا ولی با دل و جان دارد کار می‌کند. 
دست‌مریزاد دکتر.

ازگله یا ثلاث!
بعد از خروج از گردان باز هم در منطقه و در روستاها حاضر شدیم و روند مشکلات را دیدیم و دوستان همراه ما کمک‌ها را هدفمندتر هدایت کردند. حال می‌توانستیم هم به ازگله، یعنی نزدیک مرکز زمین لرزه برویم و هم به ثلالث باباجانی، که تصمیم بر این شد به ثلاث برویم و وضعیت مردم و نیروهای سپاه را در آنجا بررسی کنیم. جاده کوهستانی و شلوغ بود و چندین ترک بزرگ در آن ایجاد شده بود. بعد از گذر از راه‌های دشوار و دیدن سطحی روستاها که کم‌وبیش تخریب شده بودند و برخی هم سالم بود، به ثلاث باباجانی رسیدیم. خانه‌ها برق نداشتند، غروب شده بود، جلوی مقر سپاه خیلی شلوغ بود،‌ همه درخواست چادر داشتند. پاسداران مجموعه گردان امام حسین(ع) خیلی ناراحت بودند، امکانات نرسیده بود و مردم همه ناراضی بودند. بعد از حضور در این شهر هنگام خروج از ثلاث زمانی که قصد عزیمت به سمت جوانرود و کرمانشاه داشتیم، تازه محموله‌های چادر همراه با اسکورت نیروهای سپاه رسید. مسیر شلوغ ثلاث تا جوانرود و جوانرود تا کرمانشاه را پیمودیم.  

کرمانشاه محل دپوی کمک‌ها
جالب اینکه وقتی وارد کرمانشاه شدیم، وضعیت عادی بود، اما کاروان‌های کمک‌های مردمی همین طور داشت وارد شهر می‌شد. هنگام ورود به سپاه هم تعداد زیادی کامیون کمک‌های مردمی داشت وارد لشکر می‌شد تا فردا صبح با بالگرد به منطقه ارسال شود.
ما به تهران برمی‌گشتیم، اما در این میان به فکر مردمی بودیم که باید شب را در سرما صبح کنند و پاسدارانی هم هستند که از خانواده‌های‌شان بی‌خبر و مشغول کمک‌رسانی هستند، و هزاران فکر دیگر...  

فرماندهان میدانی سپاه در مناطق زلزله‌زده در گفت‌وگو با صبح صادق
 علی‌رضا جلالیان /  پس از حضور در مناطق زلزله‌زده استان کرمانشاه که با همت لشکر نبی‌اکرم(ص) توانستیم عازم این مناطق شویم، سردار ریحانی فرمانده سپاه نبی‌اکرم(ص) اولین مسئولی بود که توانستیم با وی پس از جلسه‌ای که با دهیاران روستاهای منطقه داشت به گفت‌وگو بنشینیم. وی که از روز اول حادثه در قرارگاه سپاه در این منطقه مستقر شده بود، درباره فعالیت‌های امدادی سپاه در این حادثه گفت: «اولین اقدامات سپاه اعزام رده‌ها و یگان‌های همان محل‌ها برای کمک به مصدومان و مجروحان و آواربرداری بود که در ساعات اولیه لشکر نبی‌اکرم(ص) با همه تجهیزات مهندسی و عمده نیروهای سپاه در منطقه فعال شدند.»
سردار ریحانی در توضیح اقدامات صورت گرفته در شهرها و روستاهای استان گفت: «گردان‌های بیت‌المقدس، امام حسین(ع) و رده‌های لشکر نبی‌اکرم(ص) در شهرهای استان‌ در آواربرداری و انتقال مجروحان به بیمارستان و تدفین و غسل کشته‌شدگان حادثه که کار دشواری هم بود، با همکاری عده‌ای از روحانیون فعال شدند.
 البته عمق فاجعه در روستاها بود و این موضوع کار را برای ما سخت‌تر می‌کرد. در تقسیم کار هم به سبب عمق زیاد حادثه در روستاها و استقرار نیروهای ارتش در اطراف شهر سرپل‌ذهاب شهر سرپل‌ذهاب قرار شد به ارتش واگذار شود و سپاه، حومه و روستاها و سایر مناطق را 
پوشش بدهد.»
وی افزود: «در اقدام بعدی، بیمارستانی را که در مهران برای ایام اربعین مستقر شده بود، فراخوان کردیم تا در منطقه مستقر شود. در کمتر از 24 ساعت کار انتقال مجروحان به بیمارستان انجام شد و تا الآن روزانه حدود 3700 نفر مراجعه به این بیمارستان وجود داشته است. البته بهداری نیروی زمینی سپاه در این حوزه فعالیت چشمگیری داشته است.
فرمانده سپاه نبی‌اکرم(ص) در ادامه گفت: «اقدام بعدی تأمین امنیت مناطق و حفاظت از اموال مردم بود که از گردان‌های بیت‌المقدس برای تأمین امنیت و گشت‌زنی در شهرها استفاده کردیم؛ چرا که همیشه پس از بلایای طبیعی از این دست برخی افراد سودجو وجود دارند که از شرایط سو‌ءاستفاده می‌کنند؛ لذا امنیت نسبی به وجود آمد و این امر با همکاری نیروی انتظامی بسامان‌تر شده است.»
وی خاطرنشان کرد: «گردان‌ها و نیروهای ما علاوه بر روستا‌ها در شهرها نیز کمک کار دیگر دستگاه‌ها و همکاران ارتشی نیز هستند.»
سردار ریحانی افزود: «ما در روستاها استقرار موقت داشتیم؛ اقدامی که بسیار مهم است. الآن در این قرارگاه 165 روستا تحت پوشش هستند و دهیاران یا مسئول شورای روستا را فراخوان کردیم و در حال توجیه آنها برای ادامه کار امداد و اسکان هستیم. هدف اولیه ما هر خانواده یک چادر و تأمین سایر امکانات حداقلی است.»
وی ادامه داد: «متأسفانه به دلیل نبود مدیریت در بحث اختصاص کمک‌ها از سوی دستگاه‌های متولی، در روزهای اول حادثه برخی از مردم بدون چادر مانده بودند، علیرغم اینکه تعداد چادرهای فرستاده شده به منطقه بیشتر از تعداد مردم بود، در این میان عده‌ای سودجو و فرصت‌طلب هم وجود دارند. البته با مدیریت نیروهای سپاه بر روند توزیع امکانات، چادر را به همه رساندیم. در این زمینه دهیاران بازوان اصلی ما برای توزیع درست و عادلانه امکانات هستند.»
فرمانده سپاه نبی‌اکرم(ص) در ادامه افزود: «در مواردی هم ما در جاده‌های منتهی به منطقه یا خود منطقه اقداماتی چون حمله به کاروان‌های تجهیزات و کمک‌ها را داشتیم که عمدتاً برخی مردم منطقه به جهت نیاز یا در برخی موارد گروه‌های موتورسوار به کاروان یورش برده و اموال آن را غارت کردند که دو مورد را بنده خودم شاهد بودم؛ لذا با اجرای اسکورت برای کاروان‌ها تا پیش از حضور نیروی انتظامی در منطقه توانستیم به این امر نظم بدهیم. ما کاروان‌های امکانات سپاه و غیر سپاه را پشتیبانی امنیتی کردیم و الآن وضعیت عادی است. 
وی تأکید کرد: «جامعه هدف ما در این قرارگاه حدود 20 هزار نفر است که جمعیت آسیب‌دیده روستاها و حومه شهر سرپل‌ذهاب را شامل می‌شود.»
سردار ریحانی گفت: «در بحث پشتیبانی از مردم، مؤسسات قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) با تعیین ده سر حد در منطقه در سه وعده ده هزار غذا را پخت کرده و توزیع می‌کنند. در قصر شیرین نیز روزانه پنج هزار غذا توزیع می‌شود. »
وی با بیان اینکه آنچه در توان مجموعه سپاه برای پشتیبانی در منطقه وجود داشت، به طور کامل استفاده شده است، افزود: «برای امدادرسانی بهتر با کمک سه بالگرد نیروی هوافضای سپاه امکانات را از ستاد لشکر نبی‌اکرم(ص) به مناطق منتقل می‌کنیم و در این کار از همکاری‌های خوب نیروی هوافضا و نیروی زمینی سپاه بهره می‌بریم. الآن پایگاه‌های گردان‌های ما در مناطق مرزی همگی افزون بر مأموریت تأمین امنیت مرزها، مقری برای امدادرسانی شده است. رده‌هایی از توپخانه سپاه، تیپ انصار‌الرسول(ص) و چند رده دیگر همکاران لشکر نبی‌اکرم(ص) هستند.»
وی افزود: «منطقه دالاهو، سرپل‌ذهاب، ثلاث باباجانی، قصر شیرین و گیلان‌غرب درگیر زلزله شده‌اند که افزون بر شهرها، حدود 1900 روستا را شامل می‌شوند.»
فرمانده سپاه نبی‌اکرم(ص) ادامه داد: «الآن دهیاران توجیه شده‌اند که آمارگیری دقیقی انجام بدهند و پس از کارهای اولیه امداد باید به مسائل مهم مردم توجه شود. شروع بارندگی و سرما، نگهداری دام‌ها، آغاز بازسازی خانه‌ها و... همگی از دغدغه‌های بعدی مردم است که ما سعی داریم خود مردم را در این امر دخالت بدهیم و خودشان مدیریت کنند. در این زمینه دهیاران و مسئولان شوراهای روستاها کمک‌کار ما خواهند بود.»
سردار ریحانی در پایان تأکید کرد: «الآن عمده همت سپاه حل مشکلات مردم منطقه است و برای این منظور عده زیادی از فرماندهان و مسئولان سپاه در منطقه حضور یافته و بررسی‌های میدانی را صورت داده‌اند.»
تعیین چهار محور عملیاتی
 برای امدادرسانی سپاه
سردار احمدزاده، فرمانده لشکر عملیاتی نبی‌اکرم(ص) کرمانشاه هم که در محل قرارگاه تاکتیکی سپاه در شهرستان سر‌پل‌ذهاب در مقر گردان تکاور لشکر نبی‌اکرم(ص) مستقر است، با بیان اینکه مردم ولی‌نعمتان انقلاب و در واقع اصل انقلاب و کشور هستند، گفت: «مرزنشینان ما هم همواره حافظ کشور بوده‌اند و در این حادثه نیز عمدتاً مرزنشینان ما درگیر مصیبت شده‌اند. سپاه که از جنس مردم و با مردم است وظیفه خود می‌داند که تا آخرین لحظه و تا پایان دردها و آلام مردم با آنها باشد و امدادرسانی کند.»
سردار احمدزاده تأکید کرد: «عمق فاجعه بیشتر در روستاها بوده و عمده مشکلات هم در روستاها است؛ از این رو سپاه روستاها را برای امدادرسانی انتخاب کرد که کار بسیار سختی است.»
وی افزود: «سپاه از دقایق اولیه در کلیه مناطق وارد شد. پیش از تقسیم مناطق و حتی پس از آن در سرپل‌ذهاب گردان‌های بیت‌المقدس بسیج و نیروهای سپاه وارد عمل شدند و هنوز هم حضور دارند و در شهرها هم کمک‌کار ارتش هستند.»
احمدزاده افزود: «در کل مناطق درگیر با زلزله ما چهار محور را برای ارائه خدمات و امدادرسانی در روستاها که عمق فاجعه بیشتر در آنجا است، مشخص کردیم که نیروهای لشکر نبی‌اکرم(ص) با یگان‌های دیگر سپاه در منطقه اقدامات خود را به سرعت شروع کردند.»
وی ادامه داد: «توان مهندسی سپاه به سرعت عازم مناطق شده است. مهندسی لشکر، گروه‌های تخصصی قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) و دیگر یگان‌های مهندسی سپاه مستقر در منطقه کار آواربرداری، دفن احشام تلف شده و اصلاح فیزیکی جاده‌های مسیر را شروع کردند.»
احمدزاده در پایان گفت: «در حوزه بازسازی روستاها برادران عزیز ما در بسیج سازندگی گویا در حال بررسی وضعیت و نحوه کار هستند تا بتوانند با همکاری نهادها این کار را به سرعت انجام دهند.»
سردار ریحانی افزود: «یک بیمارستان فوق تخصصی مجهز در دانشگاه پیام‌نور سرپل‌ذهاب برپا شده است و روزانه هزاران نفر از مردم این منطقه را که مصدوم و بیمارند، ویزیت می‌کند.»
وی عنوان کرد: «ما خود باید به سراغ بیماران می‌رفتیم؛ چون برخی از بیماران و حادثه‌دیدگان نمی‌توانستند به مراکز درمانی مراجعه کنند؛ به همین منظور اکیپ‌های پزشکی و حدود 40 دستگاه آمبولانس را تقسیم‌بندی کرده و به مناطق آسیب‌زده فرستادیم تا همراه با  اکیپ‌هایی که کار پشتیبانی را انجام می‌دادند، کار را انجام ‌دهند.»
فرمانده سپاه نبی‌اکرم(ص) اظهار داشت: «بسیج این‌گونه برنامه‌ریزی کرده است که هر چند استان، ‌مسئولیت چند روستا را برعهده بگیرند که حدود چند صد روستا خواهد بود. به این ترتیب، خود استان‌ها مدیریت روند امداد‌رسانی منطقه تحت مدیریت خود را برعهده می‌گیرند که این به روند کمک‌رسانی و بازسازی مناطق زلزله‌زده کمک شایانی خواهد کرد.»
وی افزود: «نیروهای سپاه کرمانشاه به ویژه یگان‌هایی که در مناطق زلزله‌زده خدمت و زندگی می‌کنند، دو چندان متحمل رنج و سختی شده‌اند؛ زیرا در وضعیتی که خانواده‌های خودشان هم دچار رنج و مصیبت زلزله بودند، همگی در چند روز در محل یگان‌ها یا روی دستگاه‌های مهندسی حاضر بودند و اقدام به خدمت‌رسانی به دیگر هموطنان‌شان می‌کردند که ما در این میان حتی نیروهایی از گردان تکاوری داریم که همزمان با زلزله فرزندش هم به دنیا آمده و هنوز نتوانسته است فرزندش را ببیند.»
ریحانی در پایان تأکید کرد: «سپاه حافظ امنیت کشور و نگهبان انقلاب است و همه امکانات و توان خود را برای رفع رنج‌های مردم گذاشته است. در این میان همکاران بنده در سپاه نبی‌اکرم(ص) صحنه‌هایی از خدمت را آفریدند که باید به همه این عزیزان خسته نباشید و 
خداقوت بگوییم.»

با تفاهم قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) و بنیاد مسکن
تفاهم‌نامه همکاری بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه برای بازسازی مناطق زلزله‌زده استان کرمانشاه به امضای علیرضا تابش و سردار عبادالله عبداللهی رسید.
در راستای اهتمام جدی دستگاه‌ها و نهادها در زمینه بازسازی مناطق زلزله‌زده استان کرمانشاه و کاهش آلام هموطنان عزیز آسیب‌دیده از زلزله، نشست مشترک رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه به امضای تفاهم‌نامه همکاری منجر شد.
تسریع در عملیات تخریب و آواربرداری واحدهای آسیب‌دیده، تأمین مصالح، کمک به حمل مصالح و همکاری در تأمین اسکان و سرپناه موقت از اقداماتی است که از سوی بنیاد مسکن به قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه در قالب این تفاهم‌نامه سپرده شده است.
در این تفاهم‌نامه مقرر شده است؛ پس از تشکیل پرونده از سوی بنیاد مسکن، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه از طریق تأمین ماشین‌آلات سنگین مورد نیاز، تأمین نیروی انسانی متخصص، کمک به مردم برای جمع‌آوری اسباب و اثاثیه و بازیافت تفکیک مصالح، احداث اسکان موقت را انجام دهد.
فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در این نشست با اشاره به اقدامات این قرارگاه در زمینه خدمت‌رسانی به زلزله‌زدگان، گفت: «از زمانی که نسبت به زلزله اطلاع‌رسانی شد، دستور آماده‌باش و به کارگیری ماشین‌آلات و نیروی انسانی برای امدادرسانی و خدمت‌رسانی به زلزله‌زدگان صادر شد.»
وی با بیان اینکه براساس تقسیم‌بندی مناطق بین دستگاه‌ها، نهادها و سازمان‌ها، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) عهده‌دار رسیدگی به 74 روستا با جمعیتی بیش از 14 هزار نفر از شهرستان سرپل ذهاب تا شهر ازگله شد، افزود: «علاوه بر مشارکت در امدادرسانی وآواربرداری، بیش از شش هزار تخته چادر، 10هزار تخته پتو و روزانه  12 تا 15 هزار غذای گرم در بین زلزله‌زدگان از سرپل ذهاب تا ازگله توزیع شده است.»
سردار عبداللهی ادامه داد: «با توجه به استقرار کارگاه‌های ما در استان کرمانشاه به دلیل انجام پروژه طرح جمع‌آوری روان آب‌های غرب کشور و وجود ماشین‌آلات و نیروهای متخصص در آن استان، در زمینه احداث اسکان روستاییان زلزله‌زده مشکلی وجود ندارد.»
وی با اعلام آمادگی قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) برای احداث همزمان اسکان موقت و اسکان دائم خانواده‌های زلزله‌زده گفت: «به فضل الهی کار احداث اسکان موقت روستاییان را آغاز خواهیم کرد.»
رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در این نشست با قدردانی از اقدامات قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در همکاری‌های گذشته به ویژه در بازسازی مناطق زلزله‌زده «ورزقان» آذربایجان شرقی اظهار داشت: «پیرو مصوبه دولت مبنی بر واگذاری مسئولیت بازسازی مناطق زلزله‌زده استان کرمانشاه و تأمین اعتبار لازم در قالب وام و واگذاری آن به بنیاد مسکن، ستادها را برای تشکیل پرونده برای مناطق زلزله‌زده مستقر کردیم که با حضور در آن مناطق برای هر خانوار تشکیل پرونده می‌دهند.»
گفتنی است؛ این تفاهم‌نامه به دنبال سپرده شدن مسئولیت اسکان زلزله‌زدگان به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و اعلام آمادگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای مشارکت و نقش‌پذیری در این راستا، امضا شده است.

  فرهاد مهدوی/ برخی از شبکه‌های اجتماعی در اوج بحران زلزله غرب کشور رفتاری متفاوت از فعالیت رسانه‌ای خود به نمایش گذاشته‌اند و اخبار و گزارش‌های تصویری خود را به گونه‌ای منتشر می‌کنند که گویا جنگ دیگری در منطقه چهارزبر شکل گرفته که یک طرف آن نیروهای انقلابی سپاه، ارتش و مردم هستند و در طرف دیگر گروه‌های تروریستی منافقین قرار دارند!
در روزهای گذشته به موازات کمک‌های مردم و گسیل نیروهای مسلح برای خدمت‌رسانی به مردم زلزله‌زده، جریان‌های ضد انقلاب در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تاکتیک‌هایی را به اجرا گذاشته‌اند که نشان‌دهنده عمق هراس آنها از ارتباط نزدیک مردم با نیروهای انقلابی است که به برخی از روش‌های اطلاع‌رسانی آنها اشاره می‌شود:
1ـ تفرقه مذهبی: در حالی که موکب‌های متعدد عزاداران اربعین در مسیر برگشت از اربعین با زلزله کرمانشاه روبه‌رو می‌شوند، در همانجا خدمت به مردم را بر برگشت به منزل ترجیح داده و سرگرم پخت غذای گرم برای زلزله‌زدگان و کمک به مردم می‌شوند. جریان ضد انقلاب که از همگرایی شیعه و سنی و کرد و فارس نگران است، بلافاصله خبرهای کذب و شایعات بی‌اساس منتشر می‌کند تا غیورمردان کرد را که با انقلاب اسلامی رابطه دیرینه دارند، وارد یک جنگ تفرقه‌انگیز مذهبی کند.
2ـ سرمایه اجتماعی: دانشمندان سرمایه اجتماعی را منابع و انرژی‌های نهفته در جامعه می‌دانند که سبب فعال شدن ارتباطات میان مردم می‌شود. این منابع از اعتماد، همدلی و تفاهم در ارزش‌های مشترک نشئت می‌گیرد. یکی از خصوصیات انقلاب اسلامی از میان برداشتن اختلافات و شکاف‌های قومی و نژادی بوده که سبب اعتماد و همدلی بین مردم و حاکمیت شده است؛ هنگامی که حوادثی از این قبیل روی می‌دهد، همبستگی و همگرایی نمایان‌تر می‌شود. جریان‌های ضد انقلاب با مشاهده این همبستگی همواره سعی در چیدن جورچین ناقص دارند تا ضلع گم شده را اولاً به نظام نسبت دهند و ثانیاً آن را ناشی از عدم مدیریت و ضدیت با مردم قلمداد کنند.
شبکه‌های اجتماعی در این بحران با پنهان کردن نقش نیروهای انقلابی در برخی از عرصه‌ها یا نمایش تصویری معوج به دنبال آن هستند که سرمایه اجتماعی این بحران را به مباحثی چون بی‌اعتمادی به نظام، بی‌توجهی به مردم و... ارتباط دهند.
3‌ـ مقابله با نیروهای مسلح: جریان ضد انقلاب که شکست‌های متعددی را از نیروهای ارتش، سپاه و بسیج در سالیان دفاع مقدس و پس از آن متحمل شده است، بحران اخیر را وسیله‌ای برای تسویه‌حساب خود قرار داده‌اند؛ در این بحران آنها با تمام توان برای اهدافی سرمایه‌گذاری کرده‌اند که امکان دستیابی به آن تاکنون وجود نداشته است؛ زیرا آنها معتقدند این تنها عرصه‌ای است که می‌توان در هم‌افزایی با آمریکا و برخی از جریان‌های داخلی، محبوبیت نیروهای نظامی ایران را به چالش کشید.
اما در تبیین راهکارهای مقابله باید گفت، جریان رسانه‌ای رسمی کشور و نیروهای مسلح باید بدون توجه به جریان‌سازی رسانه‌ای شبکه‌های عنکبوتی عمده هدف خود را خدمت به مردم قرار دهند و از جنگ روانی ایجاد شده به دست جریان ضد انقلاب ‌هراسی به خود راه ندهند؛ زیرا «از پس ظلمت دو صد خورشیدها است» و مردم خوب می‌دانند که چه کسانی به آنها کمک می‌کنند و چه کسانی در کنار گود دائم ایراد و اشکال می‌گیرند. جریان ضد انقلاب در این حادثه نیز خود را افشا خواهد کرد؛ همان‌گونه که در حوادث سوریه و عراق جریان مقاومت رشد کرد، این رفتارهای ضد انقلاب سبب رشد نسل جدیدی از مقاومت خواهد شد که بعدها توان جریان معاند نظام را به فرسایش می‌برد. تاریخ نشان داده است، راهبرد هم‌گرایی سپاه و ارتش در این منطقه برای نظام برکت‌هایی داشته است و همان‌گونه که در عملیات مرصاد نیروهای سپاه و ارتش در منطقه چهارزبر، با یک خط دفاعی مستحکم در انتظار نشستند و جریان ضد انقلاب منافقین را از هستی ساقط کردند، این کمینگاه یک بار دیگر در مسیر خط تهاجمی دشمن در عرصه رسانه‌ای قرار خواهد گرفت و بدخواهان و کینه‌توزان را رسوا خواهد کرد.


   مهدي سعيدي/ داستان تلاش براي تحقق عدالت و مبارزه با ظلم و بيداد، داستاني به درازاي طول عمر تمدن بشري است. در طول تاريخ همواره جريان عدالت‌خواه در برابر زياده‌خواهان و تجاوزکاران ايستاده و مساوات و برابري و انصاف را طلب کرده است. گاه اين جريان با پرچمداري امام عدالت، آنچنان قدرت يافته که توانسته است بساط نابرابري را برچيند و با غلبه بر جريان فاسد براي مدت زماني تجلياتي از حکومت عدل و داد را محقق کند؛ اما در اکثريت روزگار، داستان فراگيري ظلم و جور و حاکميت طاغوت غلبه داشته و عدالت‌خواهان در رنج و مبارزه و تلاش براي رسوا کردن جباران به سر برده‌اند.
بی‌شک، نهضت عدالت‌خواهي در مکتب تشيع علوي در عالي‌ترين سطح خود تجلي يافته است. مکتبي که تحقق عدالت را از طريق سپردن امور جامعه به دست شايستگان و صالحان و متقين دنبال مي‌کند و در دوران غيبت حجت الهي اين امر را در قامت فقيه صاحب عدالت و درايت مي‌يابد. اين الگو توانسته است پس از چندين قرن، بر نظام طاغوت زمانه فايق آيد و به برکت مجاهدت ملت، حکومت اسلامي را با شعار اقامه عدالت به پا دارد و در مسير تحقق عيني عدالت با همه مصائب و مشکلات پيش رو قدم بردارد.
بی‌شک، نظام جمهوري اسلامي عاري از کاستي‌ها، ناتواني‌ها و ناکارآمدي‌ها نيست و اقامه عدل علوي نيز دشوارترين کارهاست که هزاران لانه فساد و فاسد در برابر آن صف‌آرايي کرده‌اند؛ از این رو تا تحقق عدالت مطلوب فرسنگ‌ها فاصله است و انقلاب براي تحقق عدالت بايد همچنان تداوم يابد؛ اما آنچه نظام اسلامي را از غير اسلامي متمايز می‌کند، جهت‌گيري کلاني است که در جهت تحقق و گسترش عدالت در جامعه است. هرچند سرعت اين حرکت به دليل عوامل متعدد با کندي دنبال شود يا حتي خواسته يا ناخواسته ظلمي به مثابه خروجي اين سيستم ثبت شود! در اين صورت، بايد راه هرگونه تظلم‌خواهي باز باشد و آنان که احساس می‌کنند در حقوق‌شان اجحاف شده، بايد بتوانند براي اعاده حقوق‌شان مفري بيابند و اميدوار به تحقق عدالت باشند.
اما در نگاهي ديگر بايد به اين حقيقت توجه کرد که تظلم و عدالت‌خواهي در ذيل حکومت اسلامي و آنجا که نائب بر حق علي(ع) حکمران است، با عدالت‌خواهي در نظام ستمشاهي تفاوت ماهوي و بنيادين دارد و به اقتضاي آن، تفاوت در روش‌ها و شيوه‌ها نيز وجود خواهد داشت. طبيعي است که فرهنگ تظلم‌خواهي از طريق بست‌نشيني، حضور نیافتن در دادگاه و... و همچنین با نفي اعتبار و سلامت و مشروعيت دستگاه قضايي محقق نخواهد شد! متهم کردن دستگاه قضايي به تبديل شدن به ابزار فشار گروه‌هاي قدرت و ثروت بر مردم و عدالت‌خواهان! ادبيات و مرام عدالت‌خواهان واقعي نخواهد بود. چنين مدعيان عدالت‌خواهي نه تنها با تحريک عواطف و احساسات و فريب افکار عمومي گامي در جهت تحقق عدالت برنمي‌دارند، بلکه بزرگ‌ترین ظلم را که ظلم به نظام اسلامي و رهبري آن است، محقق کرده‌اند.
جالب آن است که همه اين ادعاها در پس پرونده‌اي است که دستگاه قضايي براي يکي از هم‌حزبي‌ها و هم‌جناحی‌های‌شان ايجاد کرده و اين‌گونه عدالت‌خواهان بدلي را برآشفته است! همين تندخويي‌ها به خوبي اغراض سياسي پشت پرده بست‌نشيني را برملا می‌کند و آن را در حد يک مانور سياسي بي‌اثر تقليل مي‌دهد.
سخن پاياني آنکه نبايد فراموش کرد انحراف از حقيقت همواره با نام‌ها و شعارهاي عوام‌فريب صورت مي‌گيرد و همواره مذهب عليه مذهب علم شده تا راه هدايت و عدالت واقعي تيره و تار شود! پرچمدار واقعي عدالت در نظام اسلامي امام است که در دوران غيبت اين پرچم به دست فقيه جامع‌الشرايط عادلي سپرده شده است که خود بيش از ديگران بر ضعف‌ها و قوت‌هاي نظام اسلامي واقف است و همو براي انتقاد و اعتراض به عملکرد دستگاه قضايي راه را باز گذاشته است؛ اما به خوبي و هوشمندانه تکرار کرده است که اين حق اعتراض بايد منصفانه و از طريق راهکارهاي قانوني و فارغ از جنجال و فريب و شعبده‌بازي‌هاي سياسي‌ـ رسانه‌اي دنبال شود. 
طریقی که برخي از مدعيان عدالت در پیش گرفته‌اند، بيراهه‌اي است که پاياني جز انحراف و انفعال و دشمني با عدالت و صد البته سوءاستفاده دشمنان نخواهد داشت، هر چند با شعارهاي پرطمطراق و شيوه‌هاي پوپوليستي و عوام‌فريبانه صورت گيرد.