سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در آستانه میلاد خجسته پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد مصطفی(ص) و آغاز هفته وحدت، با علما و مولوی‌های اهل سنت مناطق خواف و تایباد دیدار کرد. سردار پاکپور در این دیدار با تبریک و تهنیت میلاد نبی مکرم اسلام(ص)، بر حفظ وحدت و انسجام کشور و آماگی همه‌جانبه به ویژه تأمین و استمرار امنیت پایدار مردمی در این منطقه تأکید و از زحمات، همکاری و تلاش‌های مردم مؤمن، انقلابی، ولایتمدار و زحمتکش مرزنشین شمال شرق کشور قدردانی کرد.

  محمدرضا مرادی/ حمله عربستان به یمن در فروردین سال 1394 با حمایت برخی از کشورهای عربی همراه بود. در این میان امارات متحده عربی به عنوان شریک اصلی عربستان در کشتار مردم یمن مطرح شده است. اکنون یک سازمان حقوق بشری به دنبال بررسی جنایات امارات در یمن است. این سازمان حقوق بشری که در انگلیس فعال است، از امارات متحده عربی به ‌دلیل «ارتکاب جرایم جنگی در یمن»، به دادگاه لاهه شکایت کرده است. «جوزف بریهام»، وکیل این سازمان عربی حقوق بشری گفته، این شکایت به «استفاده از سلاح‌های ممنوعه»، «حملات بی‌هدف علیه غیرنظامیان» و «شکنجه در زندان‌های یمن به دست مزدوران تحت حمایت امارات» مربوط است.
امارات جنوب یمن از جمله شهر «عدن» را در اشغال خود دارد. پیش از این رسانه‌های یمنی وجود زندان‌های سری امارات در یمن را برملا و تصاویری از شکنجه شدن یمنی‌ها به دست نظامیان اماراتی در این زندان‌ها را منتشر کرده‌اند. سازمان دیده‌بان حقوق بشر نیز پیش از این در نامه‌ای به «محمدبن‌زاید»، ولی‌عهد امارات خواستار توضیح این کشور درباره اطلاعات و شواهدی مبنی بر وجود زندان‌های مخفی و غیر مخفی این امیرنشین در یمن شده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز در گزارشی اعلام کرد؛ یک شبکه مخفی از زندان‌‌‌ها در داخل پایگاه‌های نظامی، بنادر، فرودگاه و ویلاهای خصوصی در جنوب یمن، به وسیله امارات متحده عربی ساخته شده است و در آنها گزارشاتی از شکنجه بازداشت‌شدگانی که به طور عمده متعلق به نیروهای القاعده نیز هستند، منتشر شده است؛ اما امارات در یمن به دنبال چیست؟
برخلاف سعودی‌ها که با مناطق شمالی یمن هم‌مرز هستند و درگیری‌های مرزی به مثابه تهدیدی مهم برای آنان مطرح است، برای اماراتی‌ها جنوب یمن و حضور و افزایش نفوذ و نقش‌آفرینی در این منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس است که برخی معتقدند؛ امارات و عربستان سعودی به تقسیم مناطق تحت نفوذ در یمن پرداخته‌اند و این تقسیم‌بندی بر اساس دغدغه‌ها و منافع خاص هر یک از این بازیگران قرار دارد.  از جنبه اقتصادی مهم‌ترین نگرانی امارات تبدیل شدن عدن به رقیب قدرتمند دبی است، در حالی که بین‌المللی شدن دبی و تبدیل شدن آن به کانون تجارت منطقه‌ای درآمدهای گسترده‌ای را برای امارات به دنبال دارد، هرگونه وضعیت باثبات و سیاست‌های مستقل که سبب شکوفایی عدن و مناطق ساحلی یمن شود موجب نگرانی امارات است. پروژه مدینه‌النور، اصلی‌ترین نمونه طراحی شده است که در صورت اجرای آن در یمن وضعیت اقتصادی منطقه را با دگرگونی‌هایی مواجه می‌کند. پروژه مدینه‌النور در سال 2006 و به دنبال دیدار علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهور سابق یمن با بیش از 150 شرکت از نقاط مختلف جهان به تصویب رسید و قرار شد اجرای آن به «عبدالله بقشان» تاجر یمنی واگذار شود. بنابر اعلام منابع یمنی هزینه تقریبی و اولیه این پروژه بزرگ حدود 140 میلیارد دلار برآورد شده و در صورت اجرا گلوگاه‌های اقتصادی در شاخ آفریقا و کشورهای شبه‌جزیره عرب را به هم مرتبط می‌کرد، به ‌ویژه اینکه نقشه مهندسی آن هفت سال پیش طراحی و تصویب شده و نشان می‌داد که مساحت مدینه‌النور چند برابر دبی است. مرکز مدیریت این شهر در منطقه «الحره» در عدن قرار داشت و گفته می‌شود امارات با استفاده از شرکت «بنادر دبی» تمام تلاش خود را برای مهار و جلوگیری از شکوفایی آن به کار گرفت.
از سوی دیگر امارات نیز به دنبال آن است تا از تسلط کامل عربستان بر یمن جلوگیری کند؛ چرا که یمن با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک خاص خود و اشراف بر تنگه «باب‌المندب» در دریای سرخ می‌تواند به عنوان عامل قدرت کشورهای با نفوذ در یمن تبدیل شود. در کل امارات با هدف اقتصادی و همچنین سیاسی وارد بحران یمن شده است. در سه سال گذشته این کشور جنایات فراوانی مرتکب شده و نظامیان بسیاری از اماراتی‌ها نیز کشته شده‌اند. برخی از کارشناسان این اقدام امارات را حاصل بلندپروازی محمدبن‌زاید، ولی‌عهد ابوظبی         می‌دانند. اکنون که شرایط میدانی یمن به سود انقلابیون این کشور در حال رقم خوردن است، امارات نیز در کنار عربستان بازنده بحران یمن لقب گرفته است.

  حسین عبداللهی‌فر/ از هفته گذشته تا روزهای اخیر بسیاری از رسانه‌های اصلاح‌طلبان نسبت به سکوت اصولگرایان در موضوع بست‌نشینی برخی از مسئولان دولت دهم جنجال به راه انداخته و از نگاه خود این سکوت را تحلیل می‌کنند. از جمله دلایلی که اصلاح‌طلبان برای سیاست سکوت اصولگرایان برشمرده‌اند، عبارتند از:
۱ـ برخی می‌گویند که سکوت اصولگرایان به این دلیل است که چیزی برای گفتن ندارند. مستند این ادعا آن است که احمدی‌نژاد از خود آنهاست و این در حالی است که اصولگراها از اواخر دولت نهم و ابتدای اصرار وی بر معاون اولی مشائی فاصله خود را علنی کرده‌اند و از آن طرف هم احمدی‌نژاد از همان ابتدا خود را به جناح اصولگرا وابسته نمی‌دانست و بعضاً مجلس هفتم را از مجلس ششم بدتر معرفی می‌کرد.  
۲ـ برخی دیگر از اصلاح‌طلبان می‌گویند این سکوت از روی شرمندگی است و انسان شرمنده هر چه نگوید بهتر است از آنچه بگوید؛ چرا که سکوت نوعی عذرخواهی است.
۳ـ عده‌ای هم این سکوت اصولگرایانه را مصلحت‌اندیشانه و حکمت‌آمیز خوانده و می‌گویند آنها نمی‌خواهند با واکنش‌های تند خود به تکمیل پازل احمدی‌نژاد کمک کنند و در واقع راه مهار وی را اقدامات حساب شده می‌دانند نه جنجالی که به اهداف وی در غوغاسالاری کمک کرده و آب به آسیاب دشمن بریزند.
اما سکوت اصولگرایان دلایل دیگری نیز دارد که اصلاح‌طلبان نفع خود را در سکوت نسبت به آن نمی‌دانند. از جمله این دلایل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
۴ـ یکی دیگر از دلایل سکوت اصولگرایان این است که با وقوف بر فواید این هیاهوها برای اصلاح‌طلبان در واقع نمی‌خواهند اهداف آنها را محقق کنند. به نظر می‌رسد عصبانیت و فریاد اصلاح‌طلبان از سکوت اصولگراها نیز به همین امر بر‌می‌گردد. از نگاه اصلاح‌طلبان احمدی‌نژاد با شناختی که از اصلاح‌طلبان دارد به واکنش‌های آنها پاسخ نمی‌دهد، اما هرگونه واکنش اصولگرایان را با عصبانیت پاسخ می‌دهد. به هر اندازه که دامنه و ابعاد جدال احمدی‌نژاد با نهادهای حاکمیتی و اصولگراها بیشتر شود بهره اصلاح‌طلبان بیشتر می‌شود.
۵ـ علت دیگر سکوت اصولگرایان خنثی کردن اهداف احمدی‌نژادی‌ها از دست زدن به اقدامات نامتعارف و راه‌اندازی هیاهوی تبلیغاتی است که با اهداف چندگانه‌ای نظیر؛ فشار به دستگاه قضایی برای جلوگیری از ادامه محاکمه وابستگان احمدی‌نژاد یا حداقل سیاسی نشان دادن روند رسیدگی به تخلفات احتمالی گذشته صورت می‌گیرد. به این ترتیب به هر اندازه که این رفتارها و اقدامات رسانه‌ای انعکاس وسیع‌تری یابد آنها را به مقصود خویش نزدیک‌تر می‌کند. 
۶ـ دلایل دیگری نیز وجود دارد که به انواع بهره‌هایی مربوط می‌شود که اصلاح‌طلبان از این جدال می‌برند. از نگاه اصولگرایان یکی از فواید این سر و صداها پوشش تبلیغاتی است که اصلاح‌طلبان برای انحراف افکار عمومی از مسائل اصلی و مشکلات مردم به مسائل حاشیه‌ای و کاملاً بیهوده به آن نیاز دارند. مروری بر تیترهای درشت رسانه‌های وابسته به اصلاحات در این ایام نشان می‌دهد، در حالی که بخش وسیعی از کشورمان درگیر خرابی‌های ناشی از زلزله بوده و نارسایی‌هایی فراوان در این زمینه وجود دارد، اما بست‌نشینی، نماهنگ‌ها و نامه‌های احمدی‌نژاد با آب و تاب منعکس شده و حامیان دیروز وی مقصر اصلی این اقدامات معرفی می‌شوند.
۷ـ حکمت دیگر سکوت اصولگراها این‌گونه روشن می‌شود که آنها معتقدند یکی از زمینه‌های اصلی هیاهوی احمدی‌نژاد وضعیت نامناسب اقتصادی و موفقیت نیافتن دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان است و آنها برای فرار از پاسخگویی و پنهان داشتن نقش خود در ایجاد این غائله به این‌گونه جنجال‌آفرینی‌ها نیاز دارند. ابعاد این نیاز زمانی روشن‌تر می‌شود که شرایط اصلاح‌طلبان در نحوه ادامه تعامل خود با دولت و تلاش برای جداکردن راه خود که با طرح فشار به جهانگیری برای استعفا جدی‌تر شده، درک شود.

 رجوی: مقاومت کنید!
مریم رجوی، سرکرده گروهک منافقین نامه‌ای به تیم مذاکره‌کننده معارضان سوری، که نمایندگی مخالفان اسد را در مذاکرات سوری‌ـ سوری وین برعهده دارد، نوشته و از آنها خواسته است که مقاومت کنند! رجوی در این نامه پیشنهاد تشکیل اتاق هماهنگی بین معارضان سوری و سازمان منافقین را داده و نوشته است این همکاری می‌تواند در حملات هماهنگ به نظام‌های ایران و سوریه مؤثر باشد.
 استیضاح سه باره آخوندی
نماینده تبریز در مجلس گفت: «استیضاح عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی به علت کوتاهی در مقاوم‌سازی بناها و ساختمان‌های مناطق زلزله‌زده غرب کشور به ‌ویژه کرمانشاه کلید خورد.» بیگی افزود: «پس از تعطیلات یک هفته‌ای مجلس، جمع‌آوری امضاها برای این استیضاح ادامه خواهد یافت و سعی خواهیم داشت استیضاح پرقدرتی را دنبال کنیم.»
 داعش با ما کاری ندارد
تحلیلگر صهیونیست و کارشناس مسائل خاورمیانه درباره حمله تروریستی داعش به مسجد الروضه مصر گفت: «برخلاف شکست‌های متعدد در سوریه، آنها (داعش) می‌خواهند نشان دهند که هنوز نیروی انسانی و سلاح برای انجام حملات فجیع علیه انسان‌های بی‌گناه را دارند.» درور مانور افزود: «داعش با این کار می‌خواست مصر را تحقیر کند و نشان دهد که صحرای سینا را کنترل می‌کند.» وی تصریح کرد: «خواست واقعی داعش صدمه زدن به دیگر اهداف است، نه اسرائیل و یهودیان.»
قاچاق مواد مخدر  با اهداف خاص
نیروهای امنیتی عراق چند روز پیش در بندر ام‌القصر در جنوب عراق محموله‌ای از مبدأ امارات حاوی 16 میلیون قرص مخدر که در کیف‌های مدرسه جاسازی شده و به مقصد عراق صادر شده بود، کشف و ضبط کردند. احلام حسینی، عضو کمیسیون روابط خارجی پارلمان عراق خواستار برخورد با کشور صادرکننده این محموله شد. این نماینده عراقی گفت: «اقدام این کشور در ارسال حجم بزرگی از مواد مخدر به عراق، یک اقدام صد درصد تروریستی و با هدف نابودی این کشور و نسل‌کشی مردم عراق و نسل‌های جوانان بوده و کار او با کشتار داعش در عراق تفاوت چندانی ندارد.»
گورستان زندگان
پس از اوج‌گیری اعتراضات مردمی در بحرین از 14 فوریه 2011 تاکنون، رژیم بحرین به طور مستمر و البته با شدت و ضعف‌هایی به سرکوب و قلع‌وقمع معترضان مشغول بوده است، به گونه‌ای که تعداد زیادی زندانی از جمله برخی زنان و کودکان در زندان‌های بحرین در معرض شدیدترین شکنجه‌ها و رفتارهای غیرانسانی قرار دارند. آمارهای رسمی نشان می‌دهد، بحرین رتبه نخست را در زمینه تعداد زندانیان در جهان عرب دارد و از هر صد هزار نفر بحرینی، 301 نفر در بازداشت هستند که این عدد، دو برابر ظرفیت زندان‌های این کشور است. این وضعیت وخیم سبب شده است تا به تازگی برخی رسانه‌های منطقه، زندان‌های بحرین را «گورستان زندگان» بنامند. 
«PMD» مختومه نیست!
فیتز پاتریک، معاون پیشین وزارت خارجه آمریکا درباره این سؤال که چرا آمریکا سعی دارد موضوع ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران (PMD) را بار دیگر به آژانس ببرد، گفت: «بسیاری از آمریکایی‌ها از جمله دولت ترامپ بر این باور هستند که موضوع پی‌ام‌دی در سال ۲۰۱۵ به طور رضایت‌بخش مختومه نشده است.» مدیر فعلی برنامه خلع سلاح و منع اشاعه مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک (IISS) افزود: «دولت ترامپ نگران است چنین فعالیت‌هایی را پس از پایان محدودیت‌های برجام دوباره از سر گیرد. به طور خلاصه مطرح کردن دوباره موضوع «پی‌ام‌دی» فقط یک دلیل دارد و آن، این است که آمریکا به ایران اعتماد ندارد و تا زمانی که این موضوع روشن نشود، مسئله به قوت خود باقی خواهد ماند.»


  امین پناهی/ دانشجو و دانشگاه صاحب نقشی اساسی برای پیشرفت و تعالی کشور است. هر چند با یک حساب سرانگشتی متوجه می‌شویم خیلی‌ها در ایفای این نقش نتوانسته‌اند موفق باشند و هنوز راه بس  یار طولانی برای رسیدن به دانشگاه تراز انقلاب اسلامی در پیش دارند. به زعم بنیانگذار انقلاب اسلامی، دانشگاه خوب دانشگاهی است که «کارخانه انسان‌سازی» باشد؛ یعنی دانشگاهی که کارش تنها افزودن علم در یک بعد باشد، مطلوب انقلاب اسلامی نیست. دانشگاه مد نظر انقلاب اسلامی دانشگاهی است که برای کمال انسان‌ها در همه ابعاد تلاش کند.
در این نوشتار تلاش می‌کنیم به نکاتی درباره این جنبش ریشه‌دار در کشور اشاره کنیم.
۱ـ هر چند جنبش دانشجویی چنان ظرفیتی دارد که می‌تواند در مناسبات سیاسی کشور تأثیرگذار باشد؛ اما در سال‌های اخیر این جنبش از اهداف خود که مطالبه برای پیشرفت در مسیر انقلاب اسلامی است، منحرف شده است و این به دلیل مدیریت نادرست مدیران دانشگاهی، ایجاد فضای بسته و نامناسب برای فعالیت‌های دانشجویی، ارج ننهادن از سوی مسئولان کشور و بروز سیاسی‌کاری‌های مفرط است که عمدتاً از فضای بیرون از دانشگاه به بدنه این جنبش تحمیل شده و هدف آن ایجاد فساد و انحراف در این جنبش بوده است.
2ـ کارخانه انسان‌سازی زمانی که یک انسان به ماهو انسان تولید می‌کند، این انسان باید شاخصه‌ها و مؤلفه‌های خاصی را داشته باشد. انسانی که از این کارخانه خارج می‌شود، باید چنان بینشی از سیاست داشته باشد که در گرد و غبار فتنه‌ها راه گم نکند. رسالت جنبش دانشجویی کمک به دانشگاه برای پرورش انسان‌هایی است که افزون بر اینکه می‌توانند در رشته خود متخصص و برای جامعه مفید باشند، بینش عمیق سیاسی نیز دارند.
3ـ تا زمانی که محتوای دانشگاه ما غربی است، باید منتظر مدیرانی با مشی غرب‌گرایانه و لیبرالی باشیم. «دانشگاه وابسته‌ به غرب، دانشگاه متکی به اراده و فرهنگ دیگران، نمی‌تواند برای یک فرهنگ مفید باشد.» اسلامی شدن دانشگاه و تغییر در محتوای آن، هر چند باید از سوی مسئولان و مدیران این حوزه اتفاق بیفتد؛ اما مطالبه بحقی است که جنبش دانشجویی می‌تواند داعیه‌دار آن تا رسیدن به نقطه مطلوب باشد. باید بدانیم تا زمانی که دانشگاه اسلامی نشود، هر چند توانایی تربیت متخصصان را داشته باشد؛ اما تخصص توأم با فرهنگ غربی نمی‌تواند در خدمت انقلاب اسلامی که هدف آن رفاه مادی و معنوی مردم است، قرار گیرد.
4ـ دانشجو در مواجهه با مسئولان صدای رسای جامعه است. جنبش دانشجویی باید به واسطه وظایفی که در قبال جامعه برعهده دارد، از مسئولان امر مطالبه کرده و آنان را مجاب به پاسخگویی کند. پاسخگویی مسئولان در مقابل دانشجویان بسیار متفاوت‌تر از پاسخگویی در مقابل مردم عادی خواهد بود و از آنجا که به حزب، جناح و گروه خاصی وابستگی ندارد، به راحتی می‌تواند سینه سپر کرده و به دنبال پاسخ باشد. انتقاد سازنده و نقد منصفانه حربه‌ای در دستان دانشجویان است تا بتوانند به واسطه آن عملکرد دستگاه‌های مختلف را تجزیه و تحلیل کنند.
5ـ جنبش دانشجویی البته همانند همه جریان‌های موجود در کشور در معرض آسیب‌هایی است که مهم‌ترین آن را می‌توان آلوده شدن بخش‌هایی از این جنبش به سیاسی‌کاری و کار جناحی دانست. در واقع، جذب این جنبش به سمت یک جناح خاص و هم‌هدف شدن با آن را می‌توان به مثابه پایان آن دانست. باید بگوییم اصالت جنبش دانشجویی در آزادی و رهایی از تعلقات است. تعلقاتی که حس آرمان‌خواهی، عدالت‌جویی و حق‌گویی او را از بین ببرد و او را مشغول داشته‌هایش کند؛ همچون سم مهلکی ممکن است به جان این جنبش بیفتد که جلوگیری از چنین خطری به هوشیاری بیش از پیش دانشجویان نیاز دارد.

 سردار سلیمانی نامه رئیس سازمان سیا را نخواند!
رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب از نامه رئیس سازمان «سیا» به سردار قاسم سلیمانی و بی‌توجهی وی به این نامه خبر داد. 
حجت‌الاسلام والمسلمین محمد محمدی‌گلپایگانی در آیین تجلیل از ممتازان آموزشی و پژوهشی حوزه علمیه خراسان گفت؛ همین اواخر زمانی که سرلشکر قاسم سلیمانی در بوکمال بود، رئیس سازمان سیای آمریکا به وسیله یکی از رابطان خود در منطقه، نامه‌ای برای سردار سلیمانی فرستاد؛ اما ایشان گفت: «نامه تو را نمی‌گیرم و نمی‌خوانم و اصلاً با این افراد صحبتی
 ندارم.»
رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب با طرح این سؤال که اینها چه کسانی هستند که با استکبار این‌گونه برخورد می‌کنند؟ ادامه داد؛ امثال حاج قاسم سلیمانی، محصول و تربیت‌ شده انقلاب اسلامی هستند؛ اوست که به رهبری نامه می‌نویسد و می‌گوید: «فرزند و سرباز شما، قاسم سلیمانی.» وی با تأکید بر اینکه حوزه‌ها باید انقلابی باشند، افزود: «هیچ راهی جز این وجود ندارد؛ زیرا آینده تعالیم عالیه اسلام در کشور و جهان، شما طلاب جوان و نخبگان حوزه‌های علمیه هستید.»
زمزمه‌های خباثت‌آلود «مذاکره جدید» یا همان «تحریم جدید»
در هفته‌های اخیر چند روزنامه اصلاح‌طلب به موضوع مذاکرات موشکی پرداخته‌اند. از جمله روزنامه «آرمان» در یادداشتی به قلم احمد نقیب‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب به این موضوع پرداخت. همچنین روزنامه «جامعه فردا» در یادداشتی با عنوان «نوبت مذاکره» و گزارشی با عنوان «چرا باید برای موشک‌ها مذاکره کرد» از ضرورت بحث درباره برنامه دفاعی کشورمان و تحویل گرفتن برنامه دفاعی و موشکی کشورمان از نظامیان(!) و سپردن آن به «دیپلمات‌های ایرانی» نوشت. این رسانه‌ها در استدلالی عجیب مدعی هستند؛ در وضعیت فعلی که ایران در منطقه پیروزی‌های چشمگیری به دست آورده است، بهترین فرصت برای ورود به مذاکرات موشکی است.  در این باره باید گفت؛ توان موشکی یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های بازدارندگی دشمنان از حمله نظامی به ایران است و ورود به مذاکره در این باره خلع سلاح کردن نظام از این عامل اقتدار، و به معنای از بین بردن یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تأمین امنیت است و پذیرش هرگونه دخالت دشمنان موجب خلع سلاح کشور خواهد بود. از طرفی در وضعیتی که آمریکایی‌ها اجرای کامل برجام را به مذاکره جدید گره زده‌اند، اگر ببینند از داخل ایران جریانی طرفدار مذاکره موشکی برای رفع تحریم‌ها وجود دارد، حتماً تحریم‌های شدیدی را مبتنی بر قانون «کاتسا» که اجرای آن آغاز شده است، اعمال می‌کنند تا برای مذاکره فشار بیاورند.
ملتی که جیبش خالی است، ستون فقراتش شکسته است
آیت‌الله جوادی‌آملی در دیدار با رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) اظهار داشت: «آنچه امام(ره) و انقلاب به وجود آورد (کمیته امداد)چیزی فراتر از کمک کردن به فقیر است، طبق بیان حضرت علی(ع) باید گردن فقر را زد، باید توانایی تولید و اشتغال داشته باشیم و این مهم به پشتوانه بانکداری اسلامی محقق می‌شود.» این مرجع تقلید افزود: «مزدوری در اسلام مکروه است، باید افراد برای خود کار کرده و باعزت و کرامت، کار و خود را اداره کنند، تنها سیر کردن افراد در اسلام مسئله نیست؛ بلکه مسئله «اکرام» افراد در اسلام مطرح است.» این مفسر قرآن هشدار داد: «از منظر قرآن «فقیر» کسی است که ستون فقراتش شکسته است، به ‌عبارت ‌دیگر ملتی که اقتصاد پویا و مانا ندارد و جیب و کیفش خالی است، ستون فقراتش شکسته است.» آیت‌الله جوادی‌آملی تأکید کرد: «کشوری که دانشگاهش تنها پشت‌میزنشین تربیت کند، این کشور به سمت فقر در حال حرکت است، خروجی دانشگاه باید وارد صنعت و کشاورزی و تولید شود، پشت‌میزنشینی مشکلی را از کشور حل نمی‌کند.» وی گفت: «ما اگر اختلاس نجومی و ربا نداشته باشیم، مردم، مردم خوبی هستند و نشان دادند که کشور را خواهند ساخت؛ بنابراین ما باید با فقر مبارزه کنیم که کاری عقلی است و به کارهای عاطفی صرف بسنده نکنیم.»
برنامه روحانی برای خصوصی‌سازی بانک‌ها، ناامید کردن مردم است
حسین راغفر، کارشناس اقتصادی اصلاح‌طلب پس از گزارش 100 روزه رئیس‌جمهور با انتقاد شدید و بی‌سابقه از دولت و دوستان هم‌ حزبی خود که سیاست‌های اقتصادی دولت را مدیریت می‌کنند، مطالبی را مطرح کرد. وی با بیان اینکه بخش خصوصی در چهار سال دولت یازدهم به شدت تضعیف شده، افزود: «سلطه ‌بخش دولتی مانند خودروسازی، فولاد و پتروشیمی بر اقتصاد کشور بیشتر شد.» راغفر ادامه داد: «آقای روحانی می‌گویند؛ ما فولاد را به اروپا صادر می‌کنیم. اگر ایشان نمی‌دانند که چه فاجعه‌ای بر فولاد کشور رفته، تأسف بسیار بزرگی است. یک‌سال و اندی است که فولاد ایران از سوی اتحادیه اروپا تحریم شده است.» این کارشناس اصلاح‌طلب با اشاره به اینکه اگر واقعاً می‌خواهند گزارش دهند، بیایند بگویند با شرکت‌های بزرگی مانند ایدرو، ایمیدرو و شستا چه کار کرده‌اند، افزود: «یکی از مشکلات اساسی کشور، بانک‌های خصوصی است. منظورتان از خصوصی‌سازی چیست؟ اگر منظورتان از آن چیزی است که به اسم خصوصی‌سازی جیب مردم خالی شده، شیوه عمل دولت، دعوت مردم به شورش است. دولت دارد در همین چهار سال مردم را ناامید می‌کند.» وی تأکید کرد: «کسانی که مشغول به کار می‌شوند باید بیمه تأمین اجتماعی شوند؛ اما عده افرادی که سال گذشته برای بیمه تأمین اجتماعی ثبت‌نام کرده‌اند، پنج درصد کاهش داشته است، پس چگونه می‌توان ادعا کرد که سالی ۶۰۰ هزار شغل ایجاد شده است.»