فرشادان، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس گفت: «حراج سکه طلا از سوی بانک کارگشایی برای بازگشت تعادل به بازار سکه طلا به تنهایی حلال مشکلات بازار نیست؛ چرا که تأثیرات این اقدامات قابل توجه نیست و در گذشته این‌گونه سیاست‌ها نتوانسته است تأثیر مهمی بر حفظ ثبات و پایداری بازار داشته باشد. به نظر می‌رسد سود کسانی که حباب اخیر را ایجاد کرده‌اند، از محل زیان کسانی که اقدام به خرید حباب می‌کنند، تأمین می‌شود.»


 محمدابراهیم میانجی/  رئیس‌جمهور در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی در روز هفتم آذر ماه، ضمن تشریح مهم‌ترین برنامه‌های دولت دوازدهم، گزارشی از عملکرد 100 روزه دولت در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به مردم ارائه کرد. آقای روحانی در این برنامه تلویزیونی ضمن بیان اهداف اصلی اقتصادی دولت دوازدهم که شامل ریشه‌کن کردن فقر مطلق، کم کردن نابرابری‌های درآمدی و رونق اقتصادی بود، در پاسخ به اولين پرسش و مهم‌ترين بخش اقتصادي مباحث خود عنوان كرد: «در بحث رونق زندگی مردم یکی از مسائل بسیار مهم مسئله اشتغال است. در اشتغال یک عقب‌ماندگی‌هایی از گذشته داریم؛ یعنی از سال 85 تا 92 تقریباً اشتغال خالص ما صفر بوده و از سال 93 تحرک خوبی در زمینه اشتغال شروع شده است.» در این گزارش به بررسي عملکرد دولت در حوزه اشتغال و كاهش نرخ بيكاري پرداخته می‌شود تا نسبت وعده‌هاي داده شده از سوی دولت اعتدال با واقعيت موجود جامعه و فرافكني در موضوع اشتغال روشن شود.

آرزوي اشتغال 900 هزار شغل خالص در سال
آقای روحانی در پاسخ به اولین پرسش در زمینه اشتغال که از وعده‌های ایام تبلیغات انتخاباتی خود بود، ضمن احاله دادن وضعيت حال حاضر بيكاري در كشور ‌به دولت دهم گفت: «متوسط اشتغال خالص از پاییز 93 تا تابستان 96، سالیانه به طور متوسط 685 هزار اشتغال خالص بوده است. البته این رقم نسبت به بیکاری که در جامعه داریم و نیروی فعالی که وارد بازار کار می‌شوند، کم است و رقم بالاتری را نیاز داریم. تلاش‌مان این است که این رقم را بالا برده و ظرف یکی دو سال آینده این رقم را به بالای 900 هزار نفر برسانیم.»
تحرك در ايجاد
 اشتغال از سال 93!
اينكه رئيس‌جمهور محترم بيان مي‌كند، در اشتغال یک عقب‌ماندگی‌هایی از گذشته وجود داشته است و تقریباً اشتغال خالص ما در اين سال‌ها صفر بوده و از سال 93 تحرک خوبی در زمینه اشتغال شروع شده است، به شفاف‌سازي نیاز دارد.
نرخ بیکاری کل کشور در دولت نهم از ۵/۱۱ درصد در سال ۸۴ آغاز شد و در سال ۸۵ به ۳/۱۱ درصد، در سال ۸۶ به ۵/۱۰ درصد و در سال ۸۷ نیز به ۴/۱۰ درصد رسید. در واقع، نرخ بیکاری ۵/۱۱ درصدی در ابتدای دولت نهم با کاهش ۱/۱ درصدی به ۴/۱۰ درصد در سال پایانی این دولت رسيد؛ اما نرخ بیکاری در سال ۸۸ به عنوان نخستین سال دولت دهم صعودی شد و با افزایش ۵/۱ درصدی به ۹/۱۱ درصد رسید. اين روند افزایش نرخ بیکاری ادامه داشت تا اینکه در سال ۸۹ به ۵/۱۳ درصد رسيد. پس از آن، از سال ۹۰ مجدد شاخص نرخ بیکاری روند نزولی به خود گرفت تا از ۳/۱۲ درصد به ۱/۱۲ درصد در سال ۹۱ و سال پایانی دولت دهم برسد. اين اعداد و ارقام نشان‌دهنده آن است كه در دولت‌هاي نهم و دهم اقدامي براي كاهش نرخ بيكاري و ايجاد اشتغال صورت گرفته و بي‌انصافي است اگر اقدامات دولت‌های نهم و دهم را در اين سال‌ها صفر قلمداد کنیم.

شاخصه مؤثر
 در افزايش يا كاهش بيكاري
نرخ مشارکت اقتصادی یا همان جمعیت فعال که مجموع افراد شاغل و بیکار در سنِ کار را شامل می‌شود، یکی از شاخصه‌های مؤثر در کاهش یا افزایش نرخ بیکاران است. هر چه نرخ مشارکت افزایش یابد، یعنی جمعیت فعال اقتصادی کشور نیز افزایش یافته است. اما در مواقعی ممکن است به تبع رشد نرخ مشارکت، نرخ بیکاری نیز افزایش یابد. بنابراین در کنار بررسی آمار بیکاری، باید نرخ مشارکت نیز مدنظر گرفته شود. بر اساس آمار منتشر شده، جمعیت بیکار در کنار جمعیت فعال اقتصادی در سه دولت گذشته نشان می‌دهد، نرخ مشارکت در سال‌های ۸۴ تا ۹۳ در بازه ۸/۲۲ میلیون نفر تا ۸/۲۳ میلیون نفر متغیر بود؛ اما در سال ۹۴ نرخ مشارکت به ۷/۲۴ میلیون نفر رسید که حدود ۹۰۰ هزار نفر بیشتر از سال ۹۳ بود؛ در مقابل نرخ بیکاری ۹۴ نسبت به ۹۳ حدود ۲۰۰ هزار نفر افزایش داشت. همچنین در سال ۹۵ نیز نرخ مشارکت با رشد حدود یک میلیون نفری، به ۷۹۱/۲۵ میلیون نفر رسید و در برابر این رشد، حدود ۵۰۰ هزار نفر به نرخ بیکاری هم اضافه شد.

تناقض در آمار ايجاد
 اشتغال دولت يازدهم
ارائه اين اعداد و ارقام در ايجاد اشتغال از سوي حسن روحانی در حالي بيان مي‌شود كه وي در تاریخ 5 تیر 95 در ضیافت افطار با فعالان عرصه اقتصاد کشور گفته بود، طی سه سال اخیر، سالیانه حدود 450 هزار اشتغال خالص در کشور ایجاد شده و این در حالی است که «ربیعی» وزیر تعاون، كار و رفاه اجتماعي در تاریخ 9 مهر 95 در مراسم افتتاح کارخانه «شیل آبزی» گلستان عنوان کرد، طی سه سال گذشته 700 هزار شغل در کشور ایجاد شده است! همچنین وزیر کار در مراسم افتتاحیه هفدهمین دوره مسابقات ملی مهارت در تاریخ اول آبان 95 عنوان كرده بود، از ابتدای فعالیت دولت يازدهم، به صورت خالص یک میلیون و 900 هزار و به صورت ناخالص دو میلیون و 400 هزار شغل در کشور ایجاد شده است.
این اظهارات مقامات دولت يازدهم درباره اشتغال شايد به تعريف شاغل و بیکار از منظر اعتداليون باز گردد كه در دولت يازدهم تعريف واحدي از اشتغال خالص وجود ندارد و رئيس و مرئوس هر یک قائل به تعريف خود هستند. شايد هم مسئولان مربوط در هر دولتی، با تغییر تعاریف شاغل و بیکار سعی در کاهش تعداد بیکاران و افزايش شاغلان دارند، نه با اقدام و عمل! اين نكته را نيز از اذهان نبايد دور داشت كه هر چند دولت یازدهم در نخستین سال از مدیریت خود، نرخ بیکاری سال پایانی دولت دهم را از ۱/۱۲ درصد با کاهش ۷/۱ درصدی به ۴/۱۰ درصد کاهش داد؛ اما نمودار نرخ بیکاری در این دولت روند صعودی به خود گرفت؛ به گونه‌ای ‌که نرخ بیکاری از ۶/۱۰ درصد در سال ۹۳، به ۱۱ درصد در سال ۹۴ و به ۴/۱۲ درصد در سال ۹۵ افزایش یافت. 

كارنامه دولت؛‌ نياز به تلاش بيشتر
گفتنی است، دولت يازدهم همین كارنامه نسبي (نياز به تلاش بيشتر) در زمینه ایجاد اشتغال و کاهش بيكاري را نیز مرهون هدايت‌هاي حكيمانه رهبر معظم انقلاب است؛ چرا كه معظم‌له با ابلاغ سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي در بهمن ماه 1392 و مطالبه عملیاتی‌سازی اين سیاست‌ها از دولت یازدهم، مهم‌ترین نقش را در برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری مسئولان اجرایی داشته‌اند. در بند نخست کلیات اقتصاد مقاومتی آمده است: «سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی بر تأمین شرایط و فعال‌سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی است.»  در پايان ذکر اين نكته هم ضروری است كه وضعیت اقتصادی کشور، خود گویای بيكاری و اشتغال است و به آمار و ارقام خودساخته نیازی نیست! وقتي بيش از 60 درصد از واحدهای تولیدی کشور به صورت تعطیل و نیمه‌تعطیل درآمده‌اند و جمعيت شاغل در آنها خانه‌نشين شده‌اند، چگونه مي‌توان ادعای كارنامه درخشاني در كاهش نرخ بيكاري و ايجاد اشتغال داشت.

 محمدنوری/ یکی از منابع مهم درآمدی دولت‌ها «مالیات» است. ماليات علاوه بر تأمين بخش عمده‌ای از هزینه‌هاي كشور به مثابه ابزار مناسب مالی برای نظارت بر اقتصاد كشورها نیز به کار مي‌رود.
ماليات از دو طريق مي‌تواند اقتصاد كشور را كنترل کند. اول، اينكه وقتي در سطح جامعه نقدینگی با رشد مواجه شود، دولت‌ها می‌توانند با افزایش نرخ‌های مالیاتی، موجبات کاهش نقدینگی و تورم را فراهم آورند. در روش دوم، اگر رکود و کم‌تحرکی و نبود رونق اقتصادی در اقتصاد مشاهده شود، دست‌اندرکاران می‌توانند با کاهش نرخ‌های مالیاتی، شکوفایی اقتصاد را به جامعه برگردانند. از ديگر كاركردهاي ماليات، نقش مهم آن در توزیع عادلانه درآمد و توزیع مجدد ثروت در جامعه است. دولت‌ها با اخذ مالیات از ثروتمندان و توزیع آنان در قالب‌هاي مختلف در بين افراد کم‌درآمد جامعه، می‌توانند در برقراری عدالت اجتماعی نیز نقش مؤثری ایفا کنند. 
به این ترتیب مالیات در صورتي كه تدبير مناسبي از سوي دولتمردان براي آن انديشيده شود و اين تدبير دستخوش سياست‌بازي گروه‌ها و جريانات سياسي تأثيرگذار در دولت‌ در سنوات مختلف نشود، می‌تواند مانند سوپاپ اطمینان اقتصاد، کارکردهای مطلوبی برای كشور به همراه داشته باشد. 
يكي از مشكلات پيش‌روي اين منبع مهم درآمدي در حوزه اقتصاد ملي، موضوع «فرار مالياتي» است كه موجب نبود تحقق درآمدهاي مالياتي در كشور می‌شود؛ اما سؤال اينجاست كه چه عواملي سبب فرار مالياتي مي‌شود؟
درباره عوامل و زمینه‌های پیدایش فرار مالیاتی بايد گفت؛‌ اقتصاد پنهان یکی از دلایل پیدایش فرار مالیاتی است. از علل شکل‌گیری و گسترش اقتصاد پنهان مي‌توان به معايب ساختار اجرایی اقتصاد كشور، نبود شفافیت در قوانین و مقررات، نبود ثبات در قوانین و مقررات و تغییر و جابه‌جایی مداوم قوانین اشاره كرد كه در پیدایش فرار مالیاتی نقش دارند.
برخي كارشناسان اقتصادي معتقدند؛ عمده‌ترین زمینه پیدایش فرار مالیاتی در مالیات‌هایی است که با هدف توزیع درآمد، وضع می‌شوند و داراي پایه‌های کمتر و نرخ‌های بالاتری هستند و بنا بر اظهارات مسئولان امر بیش از 30 درصد فرار مالياتي در اين باره اتفاق مي‌افتد، و دولت براي اينكه درآمدهاي مالياتي تحقق پيدا كند بجاي تدبير مناسب براي جلوگيري از فرار مالياتي، اقدام به افزایش نرخ‌های مالیاتی می‌کند كه اقدامي غير كارشناسي است؛ چرا كه اين اقدام با آنکه انگیزه‌های سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد؛ ولی زمینه لازم برای اجتناب از پرداخت مالیات و فرار مالیاتی را نیز فراهم
 می‌آورد.
مسئولان حوزه ماليات باید روی مسئله فرهنگ پرداخت مالیاتی تمركز بيشتري داشته باشند و این فرهنگ را در جامعه گسترش دهند به این معنا که مردم هم باید تعریف دقیقی از مالیات بدانند، هم پرداخت آن را وظيفه خود فرض كنند و هم آثار پرداخت مالیات را در ارتقای سطح زندگي خود
 ببینند.
در كشوري كه حدود سه میلیون مؤدی مالياتي وجود دارد، برازنده نيست كه بیش از 30 درصد از اين رقم فرار مالياتي داشته باشند و دولت براي جبران اين موضوع اقدام به افزايش نرخ‌های مالیاتی کند كه تبعات آن هم گريبان اقتصاد كشور را مي‌گيرد و هم لقمه حرام وارد سفره مردم
 مي‌كند.

 متناسب‌سازی
 حقوق کارگران بازنشسته
حسینعلی حاجی‌دلیگانی، نماینده مردم شاهین‌شهر در مجلس شورای اسلامی گفت: «160 نفر از نمایندگان در نامه‌ای خطاب به رئیس مجلس از وی خواستند تا از سازمان تأمین اجتماعی متناسب‌سازی حقوق کارگران بازنشسته این صندوق را پیگیری کند. رئیس مجلس شورای اسلامی نیز دستور ابلاغ این موضوع به رئیس سازمان تأمین اجتماعی را صادر کرد.»
دلیل افزایش نیافتن
 قیمت نان
مسعود کرباسیان، وزیر اقتصاد و دارایی گفت: «ضریب برخی از کالاها در سنجش تورم بالا است؛ برای نمونه قیمت نان با توجه به ارزش بالا در سبد غذایی خانوار و اقشار کم‌درآمد، تأثیر بسزایی در نرخ تورم خواهد داشت؛ بر همین اساس تصمیم گرفته شد تا افزایش قیمتی در نان صورت نگیرد.»
2500 بانوی ايراني
 داراي کارت بازرگانی
فاطمه مقیمی، رئیس کانون زنان بازرگان و عضو هیئت‌رئیسه اتاق بازرگانی تهران گفت: «در حال حاضر، کانون زنان بازرگان ایران در ۱۸ مرکز استان، شعبه‌های کاری خود را تشکیل داده است؛ این در حالی است که از حدود دو هزار و 500 بانوی دارنده کارت بازرگانی و کارت عضویت، ۷۰۰ تا ۷۵۰ نفر در کانون‌های زنان بازرگان عضو شده‌اند.»
۱۹ آذر لايحه بودجه 97 
به مجلس مي‌رود
اکبر رنجبرزاده، نماینده مردم اسدآباد در مجلس شوراي اسلامي با اشاره به زمان دقیق ارائه لایحه بودجه سال ۹۷ از سوی دولت به مجلس، گفت: «قرار است طبق آیین‌نامه داخلی مجلس و هماهنگی‌های انجام‌شده، رئیس‌جمهوری نیز در جلسه علنی روز یک‌شنبه، ۱۹ آذر مجلس شورای اسلامی، ضمن تقدیم لایحه بودجه سال ۹۷، گزارشی از چگونگی تدوین این لایحه به نمایندگان ارائه کند.» وي خاطرنشان کرد: «پیش‌بینی بنده این است که روند بررسی لایجه بودجه سال ۹۷ از اواخر آذر در کمیسیون‌های تخصصی مجلس آغاز شود.»


 سید فخرالدین موسوی/ «پس از نخستین گفت‌وگوی زنده تلویزیونی رئیس‌جمهور با مردم که پس از پیروزی در انتخابات انجام داد، یادداشتی با این عنوان که «دو ایران داریم» نوشتم. بر این اساس یک ایرانی داریم که در ذهن رئیس‌جمهور قرار دارد و هیچ مشکل و چالشی نه در سیاست خارجی، نه سیاست داخلی، نه اقتصاد و... ندارد. اما ایرانی دیگر در عالم واقعیت وجود دارد که با هفت میلیون بیکار و رکود اقتصادی سنگین و دولتی که ظرف هفت ماه گذشته از قریب ۱۹ هزار میلیارد تومانی که باید با گذشت نیمی از سال برای نیمی از بودجه عمرانی هزینه می‌شده، فقط هشت هزار میلیارد تومان آن را هزینه کرده است... معلوم نیست هدف و مخاطب رئیس‌جمهور در این صحبت رودرروی تلویزیونی کدام اقشار جامعه است. اگر هدف وی منتقدان و مخالفان هستند که به هیچ روی پاسخی به انتقادات‌شان داده نشد، اگر روی صحبت‌هایش با ۲۴ میلیونی بود که به او رأی دادند که اظهارات دیشب وی موجی ناامیدی کسر قابل توجهی از آن ۲۴ میلیون شده است... معلوم نیست هدف آقای روحانی از این‌گونه گفتاردرمانی‌ها چیست؟»؛ «با نگاهی به نظرسنجی‌ها شاهد آن هستیم که محبوبیت روحانی به همان میزان که در همین چند ماه پیش و روزهای انتخابات ۹۶ اندک اندک افزایش می‌یافت حالا رو به افول می‌رود و نشانه‌هایی از نارضایتی در جامعه نمود پیدا می‌کند... 100 روز اول دولت اعتدال در دور تازه فعالیت‌هایش کاملاً خنثی گذشت و به جز چند اقدام جزئی اثر ملموسی از تلاش برای اجرایی شدن وعده‌های رئیس‌جمهور، روحانی به مردم مشاهده نمی‌شود.»؛ «من به حدی از گزارش اقتصادی آقای روحانی عصبانی شدم که تلویزیون را خاموش کردم. گزارش سیاسی آقای روحانی را گوش نکردم و بعداً بخش‌هایی از آن را خواندم. شیوه بیان روحانی و گزارش او به مردم حکایت از این دارد که هر روز با واقعیت‌های زندگی مردم فاصله می‌گیرد. این فاصله، فاصله زیادی شده است.»؛ «با گذشت ۱۰۰ روز از روی کارآمدن دولت دوازدهم... این ضعف در عملکرد دولت وجود دارد که ریشه مشکلات در جامعه ایران را نمی‌تواند پیدا کند و درک درستی از شناسایی و ارائه راه‌حل برای آنها ندارد؛ بنابراین به نظر می‌رسد تردید درباره تشخیص ریشه‌های مشکلات در ایران سبب شده سیاست‌هایی دنبال شود که سنخیتی با وضعیت کنونی جامعه ندارد.»؛ «روحانی انگیزه‌های خود را از دست داده است و از انتظاراتی که در کارزار انتخاباتی برای مردم ایجاد کرد، امروز تا حدودی فاصله گرفته است؛ بنابراین اگر قرار بر این باشد که روحانی در آینده به همین صورت حرکت کند، مردم چندان از او راضی نخواهند بود. یکی از نقاط ضعف دولت یازدهم این بود که تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات گذاشت و همه امور از جمله آب خوردن مردم را به برجام گره زد. به همین دلیل از ظرفیت‌های عظیم داخلی غفلت شد و مردم هیچ‌گاه شاهد اجرای اقتصاد مقاومتی از سوی دولت نبودند.»
اگر نام نویسندگان و نام رسانه‌هایی که جملات فوق در آنها منتشر شده است را حذف کنیم، حتما‌ً فکر خواهید کردید این عبارات در رسانه‌ای اصولگرا و منتقد دولت چون، کیهان، وطن امروز، فارس و... به چاپ رسیده‌اند، اما واقعیت این است جمله به جمله این مطالب در روزنامه اصلاح‌طلبان، حامیان دولت حسن روحانی در انتخابات دوازدهم ریاست‌جمهوری منتشر شده است و به ترتیب؛ سرمقاله روزنامه «آرمان امروز» به قلم صادق زیباکلام؛ یادداشتی در روزنامه «بهار» با نام «۱۰۰ روز خنثی»؛ اظهارات حسین راغفر، کارشناس اقتصادی اصلاح‌طلب در مصاحبه با پایگاه خبری اصلاح‌طلب فرارو؛ گزارشی در روزنامه جهان صنعت با نام «یأس هواداران؛ رشد فقر و بیکاری»؛ اظهارات محمدتقی فاضل میبدی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب در مصاحبه با روزنامه «آرمان» هستند که همان مسائل و موضوعاتی را به رشته تحریر درآوردند که پیشتر در رسانه‌های اصولگرا نوشته می‌شد؛ نوشتارها و هجوم‌هایی که راز آن را می‌توان در سرمقاله روزنامه «آفتاب یزد» یافت؛ صادق زیبا‌کلام در آنجا می‌نویسد؛ «معتقدم که بودن آقای جهانگیری در دولت دوازدهم آنچنان به نفع او از جهت رأی‌آوری نخواهد بود؛ چرا که در دور دوم ریاست‌جمهوری آقای روحانی بنابر دلایلی که برای خود دارم، کارنامه چندان موفقی را برای ایشان پیش‌بینی نمی‌کنم. چه آقای اسحاق جهانگیری و چه فرد دیگری که در دولت آقای روحانی شریک باشند باید توجه کنند که این شراکت یک سرمایه‌گذاری سودده و پرمنفعت برای کسی که می‌خواهد بعدها نامزد ریاست‌جمهوری شود نخواهد بود؛ چرا که موفق نبودن دولت؛ دامن همه را خواهد گرفت و این «همه» شامل آقای اسحاق جهانگیری هم خواهد بود؛ بنابراین عقل سلیم و منفعت شخصی و سیاسی آقای معاون اول حکم می‌کند که او کناره بگیرد و شریک در ضرر و زیان‌های سیاسی دولت دوم آقای روحانی نشود.»

 مهدی فرهادی/ امروز در آمریکا پنج شرکت با گستره‌ جهانی که با بسیاری از ویژگی‌ها و خصوصیات یک کارتل اداره می‌شوند، صاحب بیشتر روزنامه‌ها، مجلات، انتشارات و استودیوهای تولید فیلم سینمایی و ایستگاه‌های رادیو تلویزیونی در این کشور مدعی پلورالیسم هستند. این پنج بنگاه اقتصادی چند منظوره عبارتند از: تایم وارنر که در سال ۲۰۰۳ بزرگ‌ترین شرکت رسانه‌ای جهان بود. شرکت والت دیسنی، نیوز کور پوریشن متعلق به رابرت مرداک که پایگاه اصلی‌اش در استرالیاست، وایاکام و برتلزمان در آلمان هستند. امروز هیچ یک از این غول‌های رسانه‌ای به خود زحمت نمی‌دهد تا فقط در یک حوزه واحد سرآمد باشد. به عبارتی، راهبرد آنها داشتن سهام‌های عظیم و عمده در همه رسانه‌هاست، از روزنامه گرفته تا استودیوی فیلم‌سازی.
کارکردهای جهانی امپریالیسم خبری عبارتند از: ۱ـ وابستگی فرهنگی: در این بخش امپریالیسم خبری سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه می‌دهد. پیامد بمباران خبری امپریالیسم خبری از خودبیگانگی فرهنگی، تمدن وارداتی و بی‌هویتی است که با آخرین فناوری‌ها عرضه می‌شود. ۲ـ پرداختن به ارزش‌های خبری مطابق میل دست‌اندرکاران: امپریالیسم خبری عمدتاً با طرح مسائل نمایشی و در حقیقت کم‌اهمیت، اذهان مخاطبان بین‌المللی خود را از پرداختن به حقایق فاجعه‌آمیز جوامع تحت سلطه باز می‌دارد.
امپریالیسم خبری اگرچه جزئی از امپریالیسم فرهنگی است؛ اما همین موجب وابستگی فرهنگی خواهد شد و هنگامی که این‌گونه از امپریالیسم تأثیرات خود را گذاشت، بستر امپریالیسم اقتصادی و مصرف‌گرایی نیز فراهم خواهد شد و در ادامه وابستگی اقتصادی سبب وابستگی سیاسی شده و این‌گونه کشوری وابسته و بدون استقلال از یک مجرای رسانه‌ای ایجاد خواهد شد.
امپریالیسم رسانه‌ای، امپریالیسم خبری و امپریالیسم فرهنگی هر سه اشتراکاتی دارند که عبارتند از: استفاده از ابزار رسانه‌، اثرگذاری بر افکار عمومی، جنگ نرم، از پا درآوردن کشورها و مقاومت‌ها با ابزار رسانه‌ای و خبری، یعنی فعالیت‌های سابق کاپیتالیستی که در قرن‌های ۱۸، ۱۹ و ۲۰ در قالب جنگ سخت و قتل عام وحشیانه انجام می‌شد، اکنون با ابزار فرهنگی انجام می‌شود.