رئیس انجمن علمی خاک کشور گفت: بسیاری از کشورهای جهان پس از سال‌های متمادی فعالیت بر روی خاک توانسته‌اند مشکلاتی، نظیر گردوغبار یا مشکلات تغذیه‌ای خود را حل و فصل کنند؛ اما ما هنوز نتوانسته‌ایم به این مهم دست یابیم و همچنان در مرحله ابتدایی این امر قرار داریم. منوچهر گرجی افزود: ما اولین کشوری نیستیم که درگیر مشکل ریزگردها شده‌ایم؛ در سال 1930 آمریکا نیز با ریزگردهایی به مراتب شدیدتر دست و پنجه نرم می‌کرد و 50 سال زمان برد تا مشکل ریزگردها و گرد و غبار در این کشور نیز حل شود.
  محمدحسین مصطفوی/  مایکل راجرز، رئیس آژانس امنیت ملی آمریکا، طی سخنرانی در دانشگاه پرینستون عنوان کرد: «من به دنبال یک در پشتی نیستم. من یک در جلویی می‌خواهم و می‌خواهم که این در جلویی چندین قفل داشته باشد، آن هم از نوع قفل‌های بزرگ.» 
امروزه، اگر کارخانه‌ها به سرعت ورشکسته می‌شوند، کارگران به حقوق‌شان نمی‌رسند، کیفیت اجناس با وجود تبلیغات فراوان پایین است و توانایی رقابت صنعتی با کشورهای دیگر پایین است یا اینکه شرکت‌های ایرانی به سرعت شناسایی و تحریم می‌شوند، فقط به یک عامل برمی‌گردد و آن جاسوسی فرا نوین که خودخوانده نیز می‌باشد؛ یعنی اینکه با دعوت خودمان در ایران و شرکت‌های‌مان حضور پیدا می‌کند و نام آن شرکت جاسوسی برای افزایش اعتبار برندمان تبلیغ می‌شود.

جاسوسی صنعتی چیست؟
یکی‌ از جنبه‌هایی‌ که‌ دشمن‌ علیه‌ امنیت‌ کشور از آن‌ استفاده‌ می‌کند، جاسوسی‌ علمی و صنعتی است. اطلاع‌ از مصنوعات‌ علمی‌ و اختراعات‌ و ابتکارات‌ نظامی‌ و غیرنظامی‌ می‌تواند دشمن را به بسیاری از اهدافش نزدیک کند. حفظ این‌ اطلاعات‌ از دستبرد اجانب‌ از وسایل‌ مهم‌ دفاع‌ از کشور است؛‌ زیرا دشمن‌ با دستیابی‌ به‌ این‌ قبیل‌ اطلاعات‌ آن‌ را ضد‌ کشور و مصلحت ‌جامعه‌ به‌ کار می‌برد.
وزارت دادگستری آمریکا، جاسوسی صنعتی را این‌گونه تعریف می‌کند؛ فعالیتی که یک دولت خارجی علیه یک شرکت خصوصی آمریکایی، صرفاً با هدف به دست آوردن اسرار تجاری انجام دهد. تفاوت اساسی میان جاسوسی اقتصادی و جاسوسی صنعتی این است که جاسوسي اقتصادي شامل تلاش‌های یک دولت برای جمع‌آوری اطلاعات می‌شود؛ ولي جاسوسی صنعتی شامل جمع‌آوری اطلاعات از سوی یک کشور درباره برنامه‌های توسعه فناورانه کشوری دیگر است، که معمولاً شامل صنایع حیاتی چون الکترونیک، هوا و فضا، دفاع یا بیوتکنولوژی می‌شود.
کشورهای در حال توسعه اکنون به شدت به دنبال تجارت و افزایش قدرت اقتصادی خود هستند و به این منظور با کشورها و شرکت‌های خارجی بیگانه ارتباط برقرار می‌کنند و وابسته به آنها می‌شوند؛ همچنین زمینه رشد مقطعی خود را از همان مسیری که آنها طی کرده‌اند فراهم می‌کنند؛ اما خود نمی‌دانند اقدامات آنان در تور جاسوسان صنعتی قرار گرفته است. البته نباید فراموش کنیم که در جاسوسی صنعتی، کشورهای دوست و پیشرفته از یکدیگر نیز جاسوسی می‌کنند، کما اینکه گزارش‌هایی از فرانسه و ایتالیا در زمینه جاسوسی صنعتی از سوی آمریکا، به بررسی در پارلمان اروپا درباره اقدامات سیا و استفاده از اطلاعات از طریق اطلاعات حاصل از سیستم اشلون (Echelon) منجر شد.
در یکی از اسناد که با نام «شرکت زیمنس‌ـ شوکرت» طبقه‌بندی شده، آمده است: «قانونی در سال 1936 در آلمان تصویب شده بود که می‌گفت در زمان جنگ هر مرد و زن آلمانی وظیفه دارد اطلاعات مفید برای سرزمین پدری خود را جمع‌آوری کند. حتی افرادی که افزون بر تابعیت آلمان تابعیت کشور دیگری را داشته و در آلمان حضور نداشتند نیز به تبعیت از این قانون موظف بودند و در زمان جنگ جهانی دوم این قانون همچنان در آلمان اجرا می‌شد.»
یکی از وظایفی که برعهده آژانس امنیت ملی آمریکا (N.S.A) گذاشته شد (به ویژه در دوران کلینتون) جاسوسی اقتصادی بود. N.S.A این عملیات را از طریق شبکه جاسوسی جهانی «echlon» که پنج کشور آن را اداره می‌کردند، به انجام مي‌رسانيد. این جاسوسی‌ها که موجب شکست تجاری بسیاری از شرکت‌های اروپایی در مناقصه‌های بین‌المللی شده بود، اسباب خشمگيني اروپایی‌ها را فراهم 
كرد.

جاسوسی صنعتی با نظام اعتباردهی
یکی از روش‌های وابستگی کشورهای در حال توسعه به کشورهای پیشرفته، این است که کشورهای در حال توسعه باید لیسانس و اعتبار شرکت‌های غربی را به دست آورند تا بتوانند برای خود بازار فروش پیدا کنند. این در حالی است که این شرکت‌ها نه تنها بسیاری از بودجه و درآمد آن شرکت‌ها را می‌بلعند؛ بلکه از کارکنان و اطلاعات محرمانه شرکت نیز جاسوسی می‌کنند و در مجموع سبب افزایش وابستگی کشور می‌شود.

انجمن بين‌المللي اعتباردهی  IAF 
انجمن (International Accreditation Forum) IAF مؤسسه‌اي جهاني براي سنجش انطباق مراكز اعتباردهي و دیگر مراكز ذي‌نفعي است كه در زمينه سنجش اعتبار در موضوعات سيستم‌هاي مديريت، كالا، خدمات، كاركنان و دیگر برنامه‌هاي اعتباردهي فعاليت می‌کنند. فعاليت‌هاي اصلي و پايه‌اي اين انجمن توسعه يك برنامه جهاني براي سنجش انطباق است تا سبب كاهش خطرپذیری براي بنگاه‌ها و مشتريان آنها با ايجاد اطمينان درباره وضعيت اعتباردهي آنها شود. هدف اصلی IAF به دو بخش تقسیم می‌شود: نخست از این موضوع اطمینان یابد که مؤسسات اعتباردهی عضو این سازمان تنها نهادهایی را تأیید کنند که شایستگی و تطابق با وظایفی را که برعهده گرفته‌اند، داشته باشند و تضاد منافع نداشته باشند. هدف دوم آن تأسیس سازوکارهایی دوجانبه و چندجانبه (Multilateral Recognition Arrangements) MLA بین نهادهای اعتباردهنده عضو این سازمان به منظور اطمینان‌بخشی از این است که گواهینامه‌های این سازمان در همه جهان اعتبار دارد؛ این اقدام خود کاهش ریسک تجارت را به همراه خواهد داشت.

 ابوذر احمدی/ طی هفته گذشته دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور صهیونیست آمریکا، طی سخنرانی در کاخ سفید اعلام کرد: «آمریکا به صورت رسمی، قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل (رژیم صهیونیستی) به رسمیت می‌شناسد و کارهای انتقال سفارت ایالات متحده از تل‌آویو به این شهر بلافاصله شروع خواهد شد.»
ترامپ تأکید کرد: «پس از گذشت بیش از بیست سال تعلیق، ما به توافق صلح بین اسرائیل و فلسطینی‌ها نزدیک نشده‌ایم و اشتباه است که تصور کنیم تکرار همان فرمول باعث ایجاد نتایجی متفاوت یا بهتر خواهد شد. از این رو، تصمیم من بر این است که زمان آن رسیده است به صورت رسمی قدس را به عنوان پایتخت (دولت جعلی) اسرائیل به رسمیت بشناسیم.»
این اقدام ناشیانه رئیس‌جمهور آمریکا که حتی مخالفت دولت‌های غربی را در پی داشته، با موجی از اعتراضات مردمی در سطح جهان روبه‌رو شده است؛ به گونه‌ای که مردم آمریکا هم به جای انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس اشغالی، از انتقال ترامپ به قدس حمایت کرده‌اند.
حال در ورای تصمیم شتابزده ترامپ صهیونیست، آنچه در وهله اول اهمیت دارد، این است که چرا در چنین وضعیتی دولت ایالات متحده به چنین اقدامی دست می‌زند؟ اولین چیزی که در پاسخ به این پرسش به ذهن می‌رسد، این است که همه سناریوها و طرح‌های صهیونیسم بین‌الملل و ایادی آن در حفظ امنیت دولت‌ـ پادگان صهیونیستی، یکی پس از دیگری به شکست منتهی شده است که دولت سرسپرده صهیونیسم آمریکا حاضر می‌شود با زیر پا گذاشتن هشدار مشاوران سیاسی و امنیتی خود و همچنین قبول پیامدهای سنگین، در اقدامی سرزده و مستأصلانه ادعای پایتختی قدس اشغالی را مطرح کند. 
اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، چرایی این اقدام دولت آمریکا و بررسی و تحلیل پیامدهای ناشی از آن است که در قالب چند نکته مهم به آنها اشاره می‌شود.
نخست اینکه، این تصمیم واشنگتن پیش از اینکه اقدامی علیه حقوق بین‌الملل و نقض آشکار کلیه قطعنامه‌ها باشد، علیه آزادی فلسطین اشغالی و جهان اسلام و راهکاری برای نجات رژیم به نفس‌افتاده صهیونیستی است و همان‌گونه که رهبر حکیم انقلاب عنوان داشتند، از عجز و ناتوانی جریان صهیونیسم و ایادی غربی‌اش در حفظ و امنیت رژیم غاصب صهیونیستی حکایت دارد.
دوم اینکه، صهیونیسم بین‌الملل معتقد است، در سایه اوضاع آشفته منطقه غرب آسیا و در سایه ایجاد تنش‌های چندگانه میان دولت‌های این منطقه از جمله میان ایران و رژیم تکفیری سعودی، می‌تواند با طرح انتقال پایتخت از تل‌آویو به قدس اشغالی و به رسمیت شناساندن آن، مهم‌ترین پرونده منطقه (فلسطین اشغالی) و کلیدی‌ترین نقطه آن (اشغال قدس) را به نفع رژیم ترک‌خورده صهیونیستی پایان دهد. 
سوم اینکه، بنابر اعتقاد تحلیلگران آزاداندیش منطقه، این اقدام ترامپ به منزله خرید زمان و فرصت برای رژیم به تلاطم افتاده صهیونیستی است که حتی طرح‌های عقیم صلح و روند بی‌نتیجه مذاکرات هم دیگر نمی‌تواند چاره‌ای برای نجات آن باشد.
نکته پایانی اینکه این اقدام آمریکا، می‌تواند پیامدهای امنیتی بزرگی را هم در بر داشته باشد و زمینه‌ساز به راه افتادن انتفاضه‌ای اسلامی در سراسر جهان اسلام باشد که از یک‌سو بار دیگر کلیه نگاه‌ها را معطوف فلسطین و اوضاع خطرناک قدس کند و از سوی دیگر، توطئه‌های تفرقه‌افکنانه علیه جهان اسلام را تحت‌الشعاع قرار دهد و موجب وحدت کلمه مسلمانان و قیام سراسری علیه رژیم صهیونیستی شود.
افزون بر این، چنین اقدامی می‌تواند عرصه داخلی فلسطین را هم تحت‌الشعاع قرار دهد و تأثیر مثبتی روی اجرای توافق آشتی ملی میان دو جنبش فتح و حماس داشته باشد. 

 ارتقای فرهنگ سازمانی مهرداد تاجیک/ برای ارتقای فرهنگ سازمانی راهکارهایی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1ـ ايجاد يک رابطه مبتني بر اعتماد بين افراد و گروه‌ها، فرايند تسهيم دانش را تسهيل خواهد کرد.
2ـ نياز به پرورش فرهنگ نوآورانه که در آن افراد به طور پيوسته در توليد ايده، دانش و راه‌حل تشويق مي‌شوند، ضروري است.
3ـ بايد به افراد اجازه داده شود تا درباره اقدامات جاري در سازمان پرس‌وجو کنند و از طريق توانمندسازي، اقدامي را اتخاذ کنند.
4ـ با توانمندسازي افراد، آنها فرصت و آزادي بيشتري در جست‌وجوي رويکردهاي جديد خواهند داشت.
5ـ سازمان‌ها باید از هم راستايي ابتکارات مديريت دانش و فرهنگ سازماني اطمينان حاصل کنند.
6ـ در غير اين صورت باید آن را تغيير دهند. در بسياري از موارد اهميت پيوند مديريت دانش با فرهنگ، سبک و ارزش بنيادين سازمان هم خاطر نشان شده است.
با توجه به تأثيرگذاري عامل «خلاقيت فردي» بر مديريت دانش پيشنهاد مي‌شود تا موارد زير برای افزايش ميزان خلاقيت فردي کارکنان مدنظر قرار گيرد. 
تشويق کارکنان به صورت پاداش‌هاي ماهيانه و همين‌طور تقديرنامه برای درج در پرونده پرسنلي ویژه کارکناني که ايده‌هاي خلاق و مبتکرانه در راستاي بهبود فرايندهاي سازمان ارائه مي‌دهند. 
اطمينان به کارکنان و تفويض اختيارات به آنها و همين‌طور افزايش آزادي عمل در راستاي انجام وظايف از سوی مديران ارشد جهاد؛
با توجه به تأثيرگذاري عامل «سبک رهبري» بر مديريت دانش پيشنهاد مي‌شود تا موارد زير برای تقويت اين مورد در کارکنان مدنظر قرار گيرد. 
ارائه آیین‌نامه‌هاي اداري برای مشخص کردن شرح وظايف هر کدام از کارکنان؛
تشکيل جلسات ساليانه برای تبيين اهداف و مأموريت‌هاي جهاد براي کارکنان؛
با توجه به تأثيرگذاري عامل «سازش با پديده تعارض» بر مديريت دانش، پيشنهاد مي‌شود تا موارد زير برای بهبود این عامل در کارکنان مدنظر قرار گيرد.
ايجاد رفتار توأم با سعه‌صدر هنگام بروز مشکلات و تعارضات کاري، از سوی مديران به منظور الگو قرار گرفتن براي دیگر افراد و کارکنان سازمان
با توجه به تأثيرگذاري عامل «هماهنگي و انسجام» بر مديريت دانش، پيشنهاد مي‌شود تا موارد زير برای افزايش ميزان هماهنگي و انسجام در سيستم جهاد مدنظر قرار گيرد. 
ايجاد راه‌حل‌های عمومي براي يکپارچه‌سازي کل امور جهاد و ايجاد دستگاه‌های مکانيزه برای الکترونيک کردن ارتباطات درون سازماني؛
بازنگري چارت سازماني و بهينه ساختن آن برای شفاف کردن وظايف واحدهاي مختلف و مشخص کردن کانال‌هاي ارتباطي بين واحدها و حذف موازي‌‌کاري‌ها در سازمان؛
با توجه به تأثيرگذاري عامل «حمايت» بر مديريت دانش، پيشنهاد مي‌شود تا موارد زير برای افزايش اين مورد در جهاد مدنظر قرار گيرد. 
همکاري بيشتر مديران در امور واحدها و درگير شدن بيشتر آنها در امور مرتبط با کارکنان؛
تشکيل جلسات هفتگي يا ماهيانه داخلي براي هر واحد جهت اطلاع مديران از مشکلات و مسائل جاري کارکنان و تلاش در رفع موارد ذکر شده؛
با توجه به تأثيرگذاري عامل «پاداش کارکنان» بر مديريت دانش، پيشنهاد مي‌شود تا موارد زير برای بهبود اين عامل مدنظر قرار گيرد. 
از بين بردن ارتباط‌هاي غير کاري در ارتقاء و پيشرفت کارکنان و استقرار نظام شايسته‌سالاري در جهاد
تشويق و تنبيه کارکنان با توجه به نحوه و کيفيت کارکرد آنها؛

طلبه‌ای که باغات زیتون را نجات داد اکبر کریمی/  ایران کشوری چهار فصل است و به دلیل وضعیت آب و هوایی مساعد امکان پرورش انواع محصولات کشاورزی در آن وجود دارد. از این نظر با یک برنامه‌ریزی دقیق و جامع، قابلیت خودکفایی در اکثر محصولات کشاورزی و باغی در کشور میسر است. اما آمار و گزارش‌ها از تلف شدن نزدیک به 30 درصد محصولات باغی کشور از زمان برداشت تا مصرف یا کشت انبوه و بیش از نیاز برخی محصولات کشاورزی در یک مقطع که محصول مازاد، خریداری نشده و هدر می‌رود و بر عکس، در دوره‌ای دیگر کشت کم همان محصول در کشور و کمیاب و گران شدن خارج از عرف آن، نشان می‌دهد هنوز برنامه‌ریزی بلندمدت و مستمری در این زمینه صورت نگرفته است.
یکی از کمبودها و نیازمندی‌های کشور ما در حوزه کشاورزی که یکی از اصلی‌ترین محصولات مصرفی خانواده‌های ایرانی نیز به شمار می‌رود، روغن خوراکی است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که ایران در این محصول استراتژیک بیش از 95 درصد به واردات خارجی وابسته است. هر چند طی سال‌های اخیر وزارت کشاورزی با ترویج کشت کنجاله‌های روغنی تلاش کرده است وابستگی کشور به این محصول را کاهش دهد، ‌اما آمارها گویای آن است که به دلیل نبود برنامه‌ریزی مدون، همین میزان محصول تولیدی در کشور نیز به سر منزل مقصود نمی‌رسد و درصد بالایی از آن نیز مشابه دیگر محصولات باغی از مرحله تولید تا مصرف از بین می‌رود.
زیتون یکی از پرخاصیت‌ترین میوه‌های روغنی جهان است که در برخی مناطق کشور ما نیز کشت می‌شود. این میوه سرشار از آنتی اکسیدان است و انواع مختلف ترشی و روغن خوراکی و طبی از آن به دست می‌آید. رایج‌ترین چاشنی آن در آشپزی، روغن زیتون است.
با برنامه‌ریزی دقیق در کشور، امکان تأمین بخشی از روغن مورد نیاز از طریق باغات زیتون کشور وجود دارد. بی‌برنامگی در خرید و جمع‌آوری این محصول با ارزش سبب شده تا بخشی از محصولات باغی کشور به دلیل قیمت پایین خریداران چیده نشده و هدر برود. یکی از استان‌های زیتون‌خیز کشور، استان ایلام است که سالیانه بیش از 300 تن زیتون در آن تولید می‌شود.
آقای روح‌الله تاری، روحانی مبلّغ شهرستان ملکشاهی استان ایلام است که به دلیل مشاهده هدر رفت محصول باغات زیتون استان در صدد جمع‌آوری و فرآوری آن برآمده است. او در این باره می‌گوید: «سال 1394 که به چند باغ زیتون شهرستان برای تأمین نیاز منزل رفته بودم، متوجه شدم که بسیاری از محصول باغات زیتون به دلیل پایین بودن قیمت خرید و نبود امکانات فرآوری، چیده نمی‌شود و در نهایت از بین می‌رود. وقتی این وضعیت را در اکثر باغ‌های استان مشاهده کردم، تصمیم به خرید و فرآوری آن گرفتم.»
آقای تاری دستگاه کوچک و بلااستفاده یکی از تعاونی‌های روستایی شهرستان را برای روغن‌گیری اجاره می‌کند و همان سال اول با خرید 25 تن زیتون از باغداران، حدود 5/2 تن روغن تولید کرده و از اسراف این نعمت خدادادی جلوگیری می‌کند.
وی می‌گوید: «وقتی استقبال همشهریان در خرید روغن زیتون را مشاهده کردیم، تصمیم گرفتیم این میزان تولید را در سال 95 به بیش از دو برابر افزایش دهیم.»
او برای این منظور، با باغداران بیشتری ارتباط برقرار کرده و در سال 95، هفتاد و دو تن زیتون از آنان خریداری می‌کند. بخشی از این محصول خریداری شده به روغن تبدیل می‌شود که حدود 5/4 تن است و بخشی نیز برای تهیه ترشی و محصولات خوراکی فرآوری می‌شود.
این روحانی دلسوز ایلامی می‌گوید: «امسال نیز شناسایی باغات را با هدف جلوگیری از تلف شدن محصول درختان افزایش دادیم، ولی چون امکان فرآوری این میزان محصول با این دستگاه کوچک امکان‌پذیر نبود و خرید دستگاه روغن‌گیری بزرگ نیز سرمایه‌ای معادل 130 میلیون تومان طلب می‌کرد، به واسطه برخی از دوستان‌مان با مراکز تولید و فرآوری زیتون که در منطقه لوشان و طارم زنجان بودند، آشنا شدیم و تمام محصول باغات خریداری شده که 60 تن زیتون می‌شد را برای روغن‌گیری به یکی از کارخانه‌های لوشان فرستادیم و روغن‌ به دست آمده را به ایلام برگرداندیم و در خود استان به مصرف اهالی رسید.»
طی سال‌های گذشته برخی از باغداران که تولید زیتون را به صرفه نمی‌دیدند و افراد منصفی مانند آقای تاری نبودند تا محصول آنها را با قیمت مناسب خریداری کنند، درختان زیتون خود را قطع کرده‌ و به کشت محصول دیگری روی آورده بودند، ولی از زمانی که این روحانی به فرآوری این محصول ورود پیدا کرده است، عده‌ای از باغداران که قصد تخریب باغ‌های زیتون‌شان را داشتند از این کار منصرف شده و سالیانه محصول‌شان را با قیمت مناسب به برادر تاری می‌فروشند.
جمع‌آوری تضمینی محصول 300 باغ 
الآن حدود 300 باغدار ایلامی با برادر تاری همکاری می‌کنند و از طریق رابطان او که در شهرستان‌های استان هستند، محصول باغ‌ها برای روغن‌گیری یا فرآوری خریداری می‌شود. میانگین استحصال روغن از زیتون در استان ایلام به ازای هر 10 کیلو، یک لیتر روغن است.
دوره کشت و فرآوری زیتون از تیر ماه شروع شده و تا دی ماه ادامه می‌یابد. از تیر ماه تا مهر ماه چیدن زیتون به منظور تولید محصولات خوراکی است و در ماه‌های بعدی تا دی ماه، زیتون را برای روغن‌گیری می‌چینند. در این مدت شش ماهه حدود 20 کارگر در فعالیتی که روح‌الله دایر کرده از طریق چیدن محصول باغات استان امرار معاش می‌کنند.
بخشی از محصول به دست آمده به عطاری‌ها و سوپرمارکت‌های سطح شهر فروخته می‌شود و بخش زیادی از آن به مغازه‌هایی که در سطح شهر برای همین منظور دایر شده منتقل می‌شود تا به مصرف مشتریان برسد.
روح‌الله تاری برای سال آینده قصد دارد با استفاده از تسهیلات بانکی و خرید دستگاه روغن‌کشی زیتون، محصول باغداران استان و حتی شهرستان‌های همسایه را در ایلام روغن‌گیری کند. او با این کار مانع هدر رفت حتی یک دانه زیتون در استان خواهد شد.
وی در کنار این فعالیت، از فراگیری و تدریس دروس حوزوی و امور تبلیغی و فرهنگی نیز غافل نشده است. او می‌گوید: «نگذاشته‌ام این امور به شغل اصلی بنده که حوزه و فعالیت‌های فرهنگی است، آسیب بزند.» او برای این فعالیت جانبی برنامه‌ریزی مشخصی دارد و زمان خاصی از شبانه روز خود را به این کار اختصاص می‌دهد.
برای تهیه گزارش از فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی در استان خود با شماره تلفن 09193472981  تماس بگیرید.

دانسته‌ها و بایسته‌های حقوقی ـ ۶۶


 شهریار اقتصاد / ‌
ـ منظور مقنن از منفعت مشروع در ماده 215 قانون مدنی چیست؟ 
منفعت مشروع در اصطلاح حقوقی، منفعتی است که قانون آن را منع نکرده است و اگر منفعت مورد معامله ممنوع و غیر قانونی باشد، معامله باطل خواهد بود.
در نهایت می‌توان گفت که منظور از کلمه مشروع که در موارد مختلف قانون مدنی به‌ کار رفته، موافق شرع و مذهب نیست؛ چرا که ممکن است چیزی برخلاف مذهب باشد؛ ولی با این وجود از نظر حقوقی و قانونی مشروع تلقی شود. پس اگر چنین چیزی مورد معامله واقع شود، قرارداد صحیح خواهد بود. 
ـ معامله غرری چیست؟ 
غرر در لغت به معنای جهالت است و در اصطلاح فقهای اسلام، معامله‌ای که موضوع آن مبهم باشد، معامله غرری می‌نامند و در فقه اسلام این‌گونه معامله باطل و کان لم یکن محسوب می‌شود. 
 ـ در اصطلاح حقوقی چه فرقی بین معین و معلوم بودن مورد معامله موجود است؟ 
در اصطلاح حقوقی بین معین و معلوم بودن مورد معامله فرق است، به این معنا که مورد معامله در میان اشیای مختلف مشخص باشد به ‌صورت یکی از دو یا چند چیز به ‌طور نامعین، اما معلوم بودن هنگامی مطرح می‌شود که مورد معامله عین کلی یا منفعت یا مال غیرمادی باشد. در این‌ صورت باید اوصاف و مشخصات آن تا حدی که رفع جهالت شود، در حین معامله معلوم باشد اگرنه قرارداد به ‌علت ابهام و نامعلوم بودن موضوع، باطل است. 
‌ـ آیا قدرت بر تسلیم مورد معامله در زمان انعقاد قرارداد، شرط صحت است یا در زمان اجرای تعهد؟ 
قدرت بر تسلیم مورد معامله در زمان اجرای تعهد و موعد تسلیم شرط است، نه در زمان تشکیل عقد چراکه قدرت بر تسلیم در زمان پیش از موعد تسلیم نتیجه‌ای ندارد و منظور این است که طرف معامله در زمان مقرر به‌ مورد معامله دسترسی پیدا کند.  بنابراین اگر کسی تعهد به تحویل مالی در زمان معین کرده باشد و در موعد مقرر مال را تسلیم کند، معامله صحیح است هر چند که هنگام انعقاد قرارداد قدرت بر تسلیم نداشته باشد. 
ـ در صورتی که به جهتی از جهات متعهد نتواند مورد معامله را تسلیم کند؛ ولی متعهد‌له بتواند آن را به‌دست آورده، آیا تسلیم آن مقدور محسوب می‌شود؟ 
ماده 348 قانون مدنی می‌گوید: بیع چیزی که بایع قدرت بر تسلیم آن ندارد، باطل است مگر اینکه مشتری خود قادر بر تسلیم باشد. 
می‌توان این‌طور استنباط کرد که چیزی که مورد تعهد یا مورد انتقال قرار می‌گیرد، باید متعهد یا ناقل بتواند آن را به ‌منتقل‌الیه یا متعهد‌له تسلیم کند، والا معامله باطل است و در صورتی ‌که به‌ جهتی از جهات ناقل و متعهد نتواند آن را تسلیم کند، ولی متعهد‌له و منتقل‌الیه بتواند آن را به ‌دست آورد، تسلیم آن مقدور محسوب می‌شود؛ زیرا که هدف مقنن از قدرت داشتن متعهد بر تسلیم مال، رسیدن مال به متعهد‌له و منتقل‌الیه است که در این صورت حاصل می‌شود. 
ـ آیا معلوم بودن مورد معامله الزامی است؟ 
مورد معامله باید از سه جهت معلوم باشد: جنس‌، کمیت‌ و کیفیت. 
و در صورتی که مورد معامله معلوم نباشد؛ یعنی مبهم باشد، معامله باطل خواهد بود. 
مثلاً ‌من 10 تن گندم محصول شیراز را می‌فروشم؛ در این نمونه مورد معامله از جهات فوق‌الذکر معلوم است، جنس آن گندم است. کمیت آن مقدار 10 تن گندم می‌باشد و در نهایت کیفیت آن که گندم شیراز می‌باشد، حال، چنانچه مورد معامله نسبت به یکی از جهات فوق‌الذکر مجهول و مبهم باشد، عقد باطل است.