دکتر سیامک باقریچوکامی/ امروزه، سرمایه اجتماعی نقش بسیار مهمتری از سرمایه فیزیکی، مالی و انسانی در جوامع ایفا میکند و بستر مناسبی برای بهرهوری سرمایه انسانی، اقتصادی و فیزیکی است. همچنین، به منزله «متغیر واسط بین خواستههای شهروندان و پاسخگویی نظام سیاسی عمل میکند.»(افتخاری، ص 232ـ225) به همین دلیل سرمایه اجتماعی ربط معناداری با امنیت ملی پیدا کرده و بسان منبعی برای ارتقای ضریب امنیتی جامعه است و منبع مهم قدرت نرم نظامهای سیاسی در بازدارندگی تهدیدات و مدیریت بحرانها به شمار میآید.
این نقش اساسی و بنیادی سرمایه اجتماعی توجه بازیگران جنگ نرم را به خود جلب کرده است. تضعیف و اضمحلال سرمایه اجتماعی بازیگر هدف، ضمن اینکه آنها را قادر خواهد کرد جنبه مقاومت را از بازیگر هدف بگیرند، میتواند فروپاشی نظام سیاسی آن را به سهولت محقق کند. در این راستا، بعد ذهنی و معنوی سرمایه اجتماعی بیش از بعد فیزیکی و عینی آن مورد توجه عاملان جنگ نرم است. تلاش برای اعتمادزدایی، اعتبارسوزی، ناامیدسازی، تضعیف وفاداری و اطاعتپذیری، کاهش مشارکت اجتماعی مثبت، وحدتزدایی، بیثباتی اجتماعی و...، از جمله راهبردهای سرمایهزدایی از مؤلفههای ذهنی و معنوی سرمایه اجتماعی است.
1ـ مؤلفه اعتماد میان مردم و حاکمیت، نخبگان و حاکمیت، مردم و نخبگان و مردم با مردم، اساس روابط اجتماعی را شکل میدهد و درونمایه سرمایه اجتماعی تلقی میشود. هر قدر اعتماد افزایش یابد، روایی و ثمربخشی رفتارها بیشتر میشود. عکس این گزاره نیز صادق است. دلیل توجه بازیگران جنگ نرم به اعتمادزدایی از جامعه، به ویژه اعتماد سیاسی در چنین نقش کلیدی ریشه دارد. مجریان جنگ نرم با تکنیکهای مختلف عملیات روانی اعتماد جامعه را نسبت به موضوعات، افراد، سازمانها و نهادها سلب کرده و ضمن اینکه از طریق جوّ بیاعتمادی به دنبال تبدیل همگرایی به واگرایی ملت و دولت و دیگر شخصیتها، مراجع و گروههای نظام هستند، در تلاشند نظام سیاسی را با بحران نفوذ، مشارکت و مشروعیت روبهرو کند. (باقری و یوسفی، 1387، ص 39)
رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودهاند: «دشمنان اعتماد مردم را هدف گرفتهاند. دشمنان ملت ایران میخواهند اعتماد را بشکنند. این اعتماد بزرگترین سرمایه جمهوری اسلامی است، میخواهند این را از جمهوری اسلامی بگیرند، میخواهند ایجاد شک کنند... تا مشروعیت را از جمهوری اسلامی بگیرند.»(29/3/1388)
2ـ اعتبار دومین مؤلفه سرمایه اجتماعی است که بازیگران جنگ نرم اجتماعی آن را هدف قرار دادهاند. اهمیت اعتبار در الگوی سرمایهزدایی این است که این مؤلفه به منزله پشتوانه حاکمیت، اجرای تصمیمات و وظایف نظام سیاسی را تسهیل میکند. اعتبار و وجهه همواره مدنظر قدرتها بوده است؛ به گونهای که نظریهپردازان جنگ نرم آن را یک منبع مستقل قدرت به شمار آوردهاند. چنانکه جوزف نای معتقد است، اعتبار یک منشأ تعیینکننده و یک رکن با اهمیت قدرت نرم است و شهرت یا اعتبار اهمیت بیشتری حتی نسبت به گذشته پیدا کرده است. به اعتقاد او، مبارزات سیاسی بر سر ایجاد و از بین بردن اعتبار رخ میدهد. دولتها نه تنها با دیگر دولتها بر سر اعتبار رقابت میکنند؛ بلکه این کار را با بهرهگیری از گستره وسیعی از بدیلهای مختلف شامل رسانههای خبری، شرکتها، سازمانهای غیر دولتی، سازمانهای بینالمللی و شبکههای مجامع علمی صورت میدهند.(نای، 1383، ص 25ـ12)
بنابراین با توجه به اهمیت یافتن مؤلفه اعتبار در نظامهای سیاسی، هر نوع اختلال در آن دولتها را با چالشهای سنگینی روبهرو میکند. یکی از کارکردهای اصلی الگوی سرمایهزدایی نیز بیاعتبارسازی نظامهای سیاسی با تکنیکهای مختلف نزد مردم و نخبگان آن کشور از یکسو و بیاعتبارسازی نزد دیگر دولتها و سازمانها از سوی دیگر است.
3ـ درباره ناامیدسازی نیز بازیگران جنگ نرم اجتماعی سرمایهگذاری بسیاری کردهاند. همانقدر که امید به آینده میتواند انرژیهای متراکم یک ملت را برای تعالی بخشیدن به زندگی مادی و معنویاش آزاد کند، ناامیدی نسبت به آینده نیز حکایتی واژگونه و معکوس دارد. ملتی که مأیوس و ناامید است و در چشمانداز زندگی خود نکتۀ بافروغی نمیبیند، در واقع آمادگی و زمینه هر نوع بهرهبرداری سوئی را دارد. به باور «بن فاین» بخش قابل توجهی از سرمایه اجتماعی با امیدهایی در ارتباط هستند که اگر چه ممکن است با نتایج عینی موجود مطابق نباشد، اما مخاطب را به پیروی و اطاعتـ به امید بهرهمندی از مزایای آتیـ وامیدارند. از این رو، بازیگران جنگ نرم با توسل به دانش روانشناسی و تکنیکهای عملیات روانی این رکن از سرمایه اجتماعی بازیگر هدف را نشانه گرفته و به دنبال ایجاد شکاف در میان ملت و دولت، سلب اراده و عزم جامعه به ادامه آرمانها و اهداف ملی و ایجاد شورش علیه نظام هستند. (باقری و یوسفی، 387، ص 40) رهبر معظم انقلاب به این حرکت دشمن بارها اشاره کردهاند: «امروز یکی از کارهای مهمّ دشمنان ایجاد ناامیدی و تزریق ناامیدی است؛ در بخشهای مختلف جوان را ناامید کنند، پیر را ناامید کنند، انقلابی سابق را ناامید کنند.»(19/10/۱۳۹۴)
4ـ همبستگی و انسجام اجتماعی وجه و رکن دیگر سرمایه و نظام اجتماعی است که جایگاه ویژهای در الگوی سرمایهزدایی اجتماعی جنگ نرم دارد. استمرار و پايداري حيات اجتماعي، سياسي و فرهنگي يك جامعه، در گرو انسجام و همبستگي بين اجزا و مؤلفههای سازنده ساختار اجتماعي است. رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: «سم مهلك براي ملتها و تمدنها و انقلابها، اختلاف است. اگر بهترين ملتها دچار اختلاف و دودستگي شوند، همه نيروي حياتي خودشان نه تنها از بين ميرود، بلكه در جهت ويراني كشور به كار ميافتد.»(30/3/1368)
انسجام ملی هم از ناحیه داخلی و هم از سوی بازیگران خارجی به صورت نرم میتواند مورد آسیب و تهدید قرار گیرد. معمولاً تضعیف انسجام ملی از سوی عوامل داخلی که تحت عنوان آسیبهای داخلی یاد میشود، میتواند به مثابه زمینه و بستر مناسب برای بازیگران خارجی باشد. نرخ بالای اقدامات افراطی قومی، مذهبی و نژادی، تبلیغات با اقدامات تحریککننده دولتها یا گروههای خارجی، وجود یا افزایش تفاوت معنادار در توسعهیافتگی مناطق قومی، مذهبی و نژادی مختلف، انطباق نداشتن مرزهای جغرافیایی و مرزهای هویتی بخشی از آسیبها محسوب میشود. (رهپیک، 1387، ص 249ـ246)
5ـ وفاداری مؤلفه اعتقادی سرمایه اجتماعی است که از آن به مؤلفه نامرئی سرمایه اجتماعی نیز یاد شده است.(افتخاری، ص 318) وجود وفاداری متقابل حاکمیت و مردم شرط بقای نظام سیاسی است. هر نوع تضعیف این بُعد از سرمایه اجتماعی، نوعی تهدید وجودی محسوب میشود؛ زیرا سلب وفاداری جامعه از خطمشیها، کارگزاران و نظام سیاسی، میتواند آحاد جامعه را به عصیان و نافرمانی وادار کند و از رهگذر بقای حاکمیت با بحران روبهرو شود. از این رو، بازیگران جنگ نرم اجتماعی براساس الگوی سرمایهزدایی روی این موضوع حساب ویژهای باز کردهاند.