هماهنگ‌کننده امور بشردوستانه سازمان ملل گفت: ادامه محاصره بنادر یمن عرضه مواد غذايی و دارويی را محدود کرده و شمار مردم آسيب‌پذير را به شدت افزايش داده است. یک مقام ارشد سازمان ملل اعلام کرد طرف‌های درگیر در یمن باید اجازه دهند ۸/۴ میلیون یمنی که «یک قدم با قحطی فاصله دارند» به کمک‌های بیشتری دسترسی داشته باشند. ائتلاف سعودی از ماه گذشته بنادر یمن را مسدود کرده و از واردات كمك‌هاي بشردوستانه به يمن جلوگيري مي‌كند؛ اقدامی كه زمينه‌ساز نسل‌كشي و شيوع بيماري‌هاي واگیرداری چون وبا شده است.


رضا اشرفي / پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات رياست‌جمهوري سال 2016 بسياري را شگفت‌زده كرد. تيم هيلاري كلينتون به همراه هواداران،‌ خود را آماده كرده بودند تا در پايان رأي‌گيري و اعلام نتيجه انتخابات جشن شادي برپا كنند؛ اما اين اتفاق نيفتاد و آنچه اعلام شد، اين بود كه جهان بايد چند سالي را با دونالد ترامپ سر كند. رئيس‌جمهوري كه هنوز بسياري معتقدند با مشكلات جدي شخصيتي مواجه است و بسياري از تصميماتش غيرمتعارف و حتي دور از شأن فضاي سياسي‌ـ اجتماعي آمريكا و حتي جهان است. 
اين در حالي است كه دونالد ترامپ از سوي مردم آمريكا انتخاب شده و نماينده آمريكا به شمار می‌اید و هر آنچه كه انجام مي‌دهد نماد و نشاني از تفكر و متن اجتماعي مردم آمريكا است. با توجه به اينكه وي يكي از ثروتمندان آمريكا است و پيش از اين نشان داده كه راه و رسم اقتصاد را مي‌داند،‌ برخي چشم انتظار اين بوده‌اند كه وي بتواند به لحاظ اقتصادي آمريكا را تغيير دهد. به ویژه كه آمريكا و به طور كل نظام سرمايه‌داري از سال 2008 با بحران مالي و مشكلات جدي اقتصادي مواجه بوده است. 
دونالد ترامپ براي اين كار بهترين راه را در اختلاف‌افكني بين‌المللي ديده است تا از طريق برافروختن جنگ‌ها يا دست‌كم ايجاد دشمني‌ها و بحران‌سازي منطقه‌اي در حوزه‌هاي مختلف، دست به فروش اسلحه بزند. آمارها هم نشان مي‌دهد كه ميزان فروش اسلحه آمريكا در طول يك‌سال گذشته با افزايش همراه بوده است و طيفي كه در اين كشور مشغول ساخت اسلحه هستند از بزرگ‌ترين طرفداران فعلي وي به حساب مي‌آيند. ترامپ «از 20 ژانويه تا نوامبر سال 2017 اقدام به فروش حدوداً 50 میلیارد دلار تسلیحات نظامی به ديگر کشورهای جهان کرده كه ميزان آن در سال 2016 حدود 33 میلیارد دلار بود.»
البته برخي از آمارهاي ديگر نشان مي‌دهد كه اقتصاد آمريكا با رشد نسبي همراه بوده است؛ اما مسئله اساسي اين است كه تصميمات و رويكردهاي سياسي ترامپ در حوزه بين‌الملل با مشكلات جدي همراه بوده و به ميزان شدت افول هژموني اين كشور افزوده است، به گونه‌اي كه بسياري از كشورهاي جهان، حتي در مواردي در اروپا، سعي دارند خود را از آمريكا جدا كرده و اعلام كنند كه در سياست‌هاي جهاني با آن همراه نيستند. 
البته اين بي‌اعتباري سياسي از ابتدا در داخل شكل گرفت، به طوری كه بسياري از سياستمداران به دليل شخصيت ترامپ از پذيرش پست‌هاي سياسي امتناع كردند و برخي نيز كه پذيرفته بودند به مرور استعفا دادند، به گونه‌اي كه هنوز برخي از پست‌هاي سياسي اين كشور خالي است! مسائل مختلفي به اين موضوع دامن زده است كه يكي از مهم‌ترين آنها اتهامات جنسي و آزار زنان است كه به وي نسبت داده مي‌شود.
از سوي ديگر رويكردهاي خرد و كلان ترامپ در عرصه بين‌المللي  به ميزان بي‌اعتباري آمريكا افزوده است، در حالي كه دولت ترامپ سعي دارد به شيوه‌هاي مختلف از افزايش قدرت چين بكاهد،‌ از ابتدا به بحران‌سازي در حوزه آسيا‌ـ پاسيفيك پرداخته است. در اين زمينه، حتي گمانه رويارويي هسته‌اي با كره شمالي شكل گرفت كه البته امري محال است. با اين وجود دولت آمريكا سعي دارد با زنده نگه داشتن اين بحران بهره‌هاي لازم را هم از متحدان آمريكا و هم مخالفان آن در حوزه شرق آسيا ببرد. اين بحران وقتي به سياست‌هاي روسيه گره مي‌خورد از پيچيدگي بيشتري برخوردار مي‌شود. اگر چه برخي معتقد بودند كه ترامپ آمريكا را به روسيه نزديك مي‌كند؛ اما به دلايل مختلف از جمله دشمني ذاتي اين دو، چنين پيش‌بيني به وقوع نپيوسته است و حتي ترامپ به تحريم عليه مسكو اقدام كرده است. سياستي كه نمي‌تواند خارج از رويكردهاي آمريكا در شرق اروپا، غرب آسيا و جنوب آمريكا باشد. 
در حالي كه حوزه غرب آسيا و شمال آفريقا به همراه برخي ديگر از مناطق جهان به بحث اسلام و اسلام‌هراسي گره خورده است. اين موضوع بيش از هر منطقه در حوزه غرب آسيا، به ویژه در بحران‌هاي چند سال اخير از جمله سوريه گره خورده است. برخي از تحليلگران بر اين عقيده هستند كه آمريكا براي منطقه خاورميانه برنامه‌ای مشخص ندارد؛ اما نگاهي به عملكرد ترامپ در خاورميانه نشان مي‌دهد كه در سال 2017 ميزان دخالت واشنگتن در اين منطقه افزايش پيدا كرده است و اين دولت در آینده براي كردهاي منطقه، برنامه بحران‌ساز دارد.
البته مهم‌ترين تغييري كه نسبت به دولت اوباما در اين حوزه ديده مي‌شود به رژيم صهيونيستي مربوط است. ترامپ آمريكا را به شدت به سياست‌هاي این رژیم متصل كرده و با اتحاد پيدا و پنهان اين رژيم با عربستان سعودي در حال پياد‌ه‌سازي سياست‌هاي ضد اسلامي‌ـ مقاومتي است. در همين راستا سياست دو دهه‌اي انتقال سفارت به بيت‌المقدس را تأييد كرده است تا اسلام را بيش از گذشته تحت فشار قرار دهد. تهديدي كه با اتحاد مسلمانان، تظاهرات، مخالفت‌ها و انتفاضه عليه اين تصميم مي‌تواند به فرصتي براي دنياي اسلام تبديل شود.  در این میان برخی بر این عقیده‌اند که ترامپ شکست خورده در داخل و خارج برای آنکه در کارنامه خود برگ برنده‌ای داشته‌ باشد، اقدام به اعلام پایتختی قدس کرده، هر چند که نوع واکنش‌های جهانی به این تصمیم، عملاً تحقق این هدف را در ابهام قرار داده است.

  قاسم غفوری/ عراق 20 آذرماه سال 1396 روزی ماندگار را در تاریخ خود ثبت کرد؛ روزی که در آن ارتش و نیروهای مردمی در کنار ملت جشن بزرگ پیروزی بر داعش را برگزار کردند. داعشی که زمینه‌های ایجاد آن از سال 2003، یعنی از زمان حضور نیروهای آمریکایی در این کشور شدت گرفت و در سال 2011 نیز در حالی آمریکا با توافقنامه بغداد‌ـ واشنگتن خروج نیروهایش را اجرا کرد که با طرح ورود شورای بیداری تأسیس شده به دستور ژنرال پترائوس، فرمانده وقت آمریکا در منطقه پروژه‌ای را اجرا کرد که در سال 2014 پیامدهایش آشکار شد. زمانی که داعش از سوریه وارد عراق شد با خیانت همین جریان‌های بعثی، موصل را اشغال و سپس به سمت دیگر مناطق حرکت کرد. اشغالگری‌ای که با جنایات بسیار همراه بود و اگر فتوای مرجع دینی مبنی بر تشکیل بسیج مردمی نبود، اکنون عراق کاملاً تحت سلطه تروریست‌ها بود. 
ملت عراق در حالی جشن پیروزی بر داعش را برگزار کرد که یک سؤال مطرح است و آن اینکه اولویت‌های عراق برای پساداعش چیست و چگونه می‌تواند از تکرار آن دوره‌‌های سیاه وحشت‌انگیز جلوگیری کند؟ 
آنچه مسلم است اینکه، اولویت اصلی عراق بر روند بازسازی ویرانه‌های برجای مانده از جنایات تروریست‌ها قرار خواهد گرفت؛ یعنی رویکرد اقتصادی، اولویتی است که عراق با آن مواجه خواهد بود. در این میان چند نکته اساسی مطرح است که هم در روند بازسازی تأثیرگذار است و هم امنیت و ثبات پایدار عراق را به همراه دارد که محور آن را شناسایی ریشه‌های ایجاد و گسترش تروریسم در عراق تشکیل می‌دهد. نکته مهم آن است که هر چند حاکمیت داعش در عراق نابود شده؛ اما ریشه‌های فکری و فرهنگی آن همچنان باقی است و این تهدیدی بزرگ برای امنیت و آینده عراق و منطقه است. انجام طرح‌های فرهنگی برای شناساندن ماهیت تروریسم و ریشه‌‌ها و حامیان آن، اصلی مهم است که با کارکردهای فرهنگی از جمله در قالب تدوین نظام آموزشی بر اساس ارزش‌های اسلامی و ملی و مقابله با طرح‌های فرهنگی که در سال‌های اخیر آمریکا و انگلیس در لوای ایجاد نظام آموزشی مدرن اجرا کرده‌اند، نقشی مهم در این عرصه دارد. 
نکته دیگر آنکه تحولات سال‌های اخیر عراق نشان داده از محورهای چالش‌های امنیتی وجود جریان‌های بعثی و وابسته به تفکرات ضدعراقی در ارتش است که به دلیل چالش‌های سیاسی و اقتصادی نه دولت مالکی و نه حیدر العبادی، نخست‌وزیران عراق نتوانسته‌اند طرح پاک‌سازی ارتش از آنها را اجرایی کنند. اکنون زمان آن است که با بهره‌گیری از نیروهای مردمی که تجربه و کارنامه موفق مبارزه با داعش را دارند، این مهم اجرایی شود. 
حلقه تکمیلی این روند آماده شدن عراق برای برگزاری انتخابات پارلمانی است. روند سیاسی عراق نشان می‌دهد که بلوغ سیاسی در جامعه عراق به شدت افزایش یافته؛ اما همچنان برخی جریان‌های قبیله‌ای و ترویج تفکرات تفرقه‌افکنانه دینی و قومی چالش‌های سیاسی برای عراق ایجاد کرده است. تشکیل پارلمانی یکپارچه که بتواند زمینه‌ساز تشکیل دولتی مقتدر و فراگیر شود، امری مهم برای عراق پساداعش خواهد بود. نکته نهایی آنکه بحران‌های سال‌های اخیر عراق این تجربه بزرگ را داشت که آمریکا و شرکای اروپایی و منطقه‌ای آن هرگز به دنبال حمایت و کمک به عراق نبوده‌اند، چنانکه خود زمینه‌ساز ایجاد داعش و سال‌ها جنایت و کشتار در عراق شده‌اند، حال آنکه عراق با رویکرد به جبهه مقاومت منطقه توانست بر این توطئه‌ها پیروز شود. مقابله با دخالت‌های آینده آمریکا و متحدانش در لوای نام بازسازی عراق و توجه به استمرار همگرایی با مقاومت، مؤلفه‌ای مهم برای عراق پساداعش خواهد بود که هم تحقق‌بخش بازسازی این کشور است و هم امنیت و ثبات درونی و البته جایگاه ویژه منطقه‌ای و جهانی را برای عراق رقم خواهد زد.   

خبرگزاري مهر: وزیر خارجه آمریکا با بیان اینکه این کشور «فعلاً» در توافق هسته‌ای با ایران حضور دارد، گفت: «این توافق ایراداتی دارد که باید برطرف شوند.» تیلرسون که در نشستی غیر رسانه‌ای در جمع کارکنان وزارت خارجه آمریکا صحبت می‌کرد، گفت: «واشنگتن در حال رایزنی با متحدان خود برای «اجرای کامل» توافق هسته‌ای با ایران است.» وزیر خارجه آمریکا با بیان اینکه توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ میان ایران و گروه 1+5، ایرادات و نواقصی دارد، گفت: «این ایرادات باید برطرف شوند.» وی افزود: «فعلاً ما در توافق [هسته‌ای] حضور داریم. کنگره در حال بررسی این توافق است تا مشخص کند آیا چیزی هست که از ما بخواهد ما آن را انجام دهیم یا نه.»

 احتمال خروج کامل آمریکا از برجام
خبرگزاري باشگاه خبرنگاران جوان: مشاوران کنگره اعلام کرده‌اند؛ قانون‌گذاران آمریکایی همچنان برای ارائه پیشنهاد جدید پیش از اتخاذ تصمیم ترامپ درباره توافق هسته‌ای ایران فرصت دارند. با این ‌حال، مشاوران کاخ سفید اعلام کرده‌اند؛ رئیس‌جمهور آمریکا از پیشرفت نداشتن بحث درباره توافق هسته‌ای ایران در کنگره رضایت ندارد. دونالد ترامپ پیشتر اعلام کرده بود دیگر نمی‌تواند توافق هسته‌ای ایران را در جهت منافع آمریکا معرفی کند.

کنگره تصمیم‌گیرنده  بازگرداندن تحریم‌ها
یک مقام ارشد دولت آمریکا درباره اقدام احتمالی «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا در قبال توافق هسته‌ای برجام گفته است؛ وی قصد دارد موضوع بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران را به کنگره محول کند و درخواستی برای اعمال مجدد این اقدامات تنبیهی ندارد. منابع آگاه در کاخ سفید و کنگره گفته‌اند با پایان یافتن ضرب‌الاجل ۶۰ روزه کنگره برای تصمیم‌گیری درباره توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 (برجام)، قانونگذاران آمریکایی قصد دارند تصمیم‌گیری درباره سرنوشت آن را به کاخ سفید محول کنند.

 طرح جلوگیری از فروش سلاح به ایران
خبرگزاری تسنیم: یک طرح قانونی که به تازگی در مجلس نمایندگان آمریکا ارائه شده، خواستار به‌کارگیری تدابیری برای جلوگیری از فروش تسلیحات به ایران، بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد شده است.  پیش‌نویس این طرح که آن را «چارلی کریست» و «گاس بیلیراکیس»، دو نماینده کنگره آمریکا تهیه کرده‌اند،  برای بررسی بیشتر به کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا ارجاع شده است. «کریست» و «بیلیراکیس» در بخش «برداشت کنگره» ادعا کرده‌اند؛ انتقال سلاح به ایران سبب بی‌ثبات شدن منطقه غرب آسیا و اخلال در صلح منطقه خواهد شد. در این بخش همچنین عنوان شده، وزیر خارجه آمریکا باید با وارد شدن به تعاملات دیپلماتیک با دولت‌های کشورهایی که پیشنهاد فروش سلاح به ایران را مطرح می‌کنند، از فروش سلاح به ایران جلوگیری کند.

 تاجر ترکیه‌ای به نقض تحریم‌های ایران متهم شد
خبرگزاري ايرنا: دادستان‌های فدرال آمریکا یک تاجر ترکیه‌ای را به خرید غیرقانونی موتور و ژنراتورهای قایق در ایالت «ویسکانسین» و ارسال آنها برای نیروی دریایی ایران متهم کرد. این مرد 40 ساله که «رسیت تاوان» نام دارد، اهل استانبول است و در دادگاه منطقه‌ای «میلواکی» در ویسکانسین حاضر شد. او در ماه ژوئن با یک حکم بین‌المللی در رومانی بازداشت شد. گفتنی است، تاوان، شرکت او و یکی از مدیرانش به همدستی برای فریب دادن آمریکا و قاچاق محصولات ساخت این کشور به ایران متهم شده‌اند.


هژمونی آمریکا بر جهان اسلام ـ‌46

  عبدالله عبادی/ پیش از سال ۱۹۶۰ ايالات متحده آمريکا منافع کمى در فدراسيون مالزى داشت. هدف اصلى در اين دوره، تشويق کشورهاى جنوب شرقى آسيا به دوستى و همکارى و اتحاد با يکديگر در مقابل توسعه و نفوذ کمونیسم در منطقه بود، از آنجا که دولت مالزى از لحاظ دفاعى و سياسى نيز  تحت نفوذ انگلستان بود، آمريکا نگرانى چندانى نسبت به آن نداشت. در سال‌هاى ۶۲ ـ ۱۹۶۱ فروش بسیار و ارزان قلع و کائوچو از سوی دولت مالزى به آمريکا اسباب نارضايتى سرمايه‌داران مالزیایی را فراهم آورد. مالزیایی‌ها اين اقدام را به ضرر اقتصاد کشور مى‌دانستند؛ ولى کم‌کم با آمدن گروه صلح به مالزى و بعد از انعقاد موافقت‌نامه فرهنگي، تربيتى فولبرايت (۱۹۶۳) اوضاع و احوال تغيير کرد و کم‌کم دولت سعى نمود اذهان عمومى را نسبت به آمریکایی‌ها خوش‌بين کند.
ايالات متحده آمريکا نيز از تشکيل فدراسيون مالزى که با مخالفت اندونزى و فيليپين روبه‌رو شده بود، حمايت کرد آن را فوراً به رسميت شناخت. علت حمايت آمريکا و ديگر کشورهاى غربى از فدراسيون مالزى اين بود که آنها ترجيح مى‌دادند از مالزى متمايل به غرب حمايت کنند تا اندونزى که با رهبرى «سوکارنو» هيچ تمايلى به غرب نداشت. ايالات متحده آمريکا در اختلافات مالزى و اندونزى سعى کرد که ميانجي‌گيرى کند؛ ولى هنگامى که اين کار مؤثر نيفتاد ابتدا کمک‌هاى نظامى و سپس در مارس سال ۱۹۶۴ کمک‌هاى اقتصادى و فنى خود را به جاکارتا متوقف ساخت. بالاخره در اوایل سال ۱۹۶۴ ايالات متحده، دولت‌هاى مالزى و اندونزى و فيليپين را به مذاکره ترغيب کرد؛ ولى از آنجا که اختلافات دول فوق ظاهراً در آن تاريخ غير قابل حل‌وفصل بود، مذاکرات انجام نشد.
در جولاى سال ۱۹۶۴ همزمان با تيرگى روابط مالزى و اندونزى نخست‌وزير مالزى «تنکو عبدالرحمن» از واشنگتن ديدن نمود و اعلام کرد که ايالات متحده با دادن تعليمات نظامى به ارتش مالزى موافقت کرده و همچنين مالزى در صورت نياز از آمريکا درخواست کمک نظامى خواهد کرد. چهار ماه بعد از اين تاريخ يک هيئت نظامى آمریکایی راهى مالزى شده و در نيمه دوم سال ۱۹۶۰ که مصادف با اعلام انگلستان مبنى بر کاهش تعهدات دفاعى و اقتصادى خود در ماوراء بحار بود، مالزى خواستار روابط نزديک‌تر با دولت آمريکا شد و از آن دولت درخواست کرد که براى اجرای برنامه اول اقتصادى مالزى (1970 ـ ۱۹۶۶) کمک مالى در اختيار او قرار دهد. دولت مالزى درگيرى آمريکا را در ويتنام مورد حمايت قرار داد و به این وسيله تمايل سياست خارجى خود را به آن دولت نشان داد، اين تمايل با عقب‌نشينى نيروهاى استعمارى انگليس از مالزى و سنگاپور (از ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۱) افزايش يافت. دولت مالزى که نگران اوضاع منطقه و رخنه کمونیسم به کشور خود بود، هرچه بيشتر به آمريکا متکى شد؛ ولى مالزى در اين تمايل محدوديتى قائل شد و برخلاف کشورهایی مانند تايلند از پيوستن به بلوک‌هاى نظامى سر باز زد. از لحاظ اقتصادى نيز ايالات متحده آمريکا نقش مهمى در روابط خارجى مالزى بازى مى‌کند. روابط تجارى طرفين به‌ طور دائم در حال افزايش است، به ‌طورى که ميزان تجارت از ۲۰۷ ميليون دلار آمريکا در سال ۱۹۶۶ به بيش از يک ميليارد دلار در سال ۱۹۷۴ رسيده و سرمايه‌گذارى خصوصى اتباع آمريکا نيز افزايش يافته است. آمريکا در سال ۱۹۸۰ سومين و در سال ۱۹۸۶ دومين شريک تجارى مالزى بوده است.
در سال ۱۹۸۷ نوزده درصد واردات مالزى از آمريکا بوده است. از سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ صادرات آمريکا به مالزى ساليانه بين ۵/۱ تا ۸/۱ ميليارد دلار (آمريکا) بوده و در عين حال صادرات مالزى به آمريکا بين ۲ تا ۸/۲ ميليارد دلار بوده است.
سرمايه‌گذارى آمريکا در مالزى در حال حاضر در دو بخش عمده نفت و الکترونيک است. ميزان سرمايه‌‌گذارى‌هاى آمريکا در شرکت‌هاى مشترک با مالزى تا ۳/۳ ميليارد دلار بیشتر مى‌شود که اين شرکت‌ها يا کارخانه‌ها حدود 64 هزار مالزیایی را در استخدام خود دارند.
در سال‌هاى اخير روابط سياسى و اقتصادى دو کشور در عين حال که از رشدى فزاينده برخوردار بوده است مشکلاتى را نيز به ‌ويژه در مسائل اقتصادى به دنبال داشته است. برای نمونه در چند سال گذشته تبليغات گسترده و شديدى در آمريکا از سوى توليدکنندگان سويا عليه روغن نخل به راه افتاده است که اين امر صادرات روغن نخل مالزى به آمريکا را بسیار کاهش داده است و دولت مالزى را از تأثير اين تبليغات بر صادرات روغن نخل خود نگران کرده است؛ تا جایی که تلاش فراوانی از سوى مالزى به‌منظور مقابله با اين تبليغات صورت گرفته است.
از سوى ديگر سياست‌هاى حمايتى آمريکا موانع بسیاری را بر سر صادرات مالزى و ديگر کشورهاى «آسه‌آن» به آمريکا به‌ وجود آورده که اين موضوع نيز کدروت‌هایی را در روابط دوجانبه مالزى و آمريکا سبب شده است. از نظر واشنگتن، مالزى به‌عنوان بخشى از آسه‌آن به دلايل اقتصادى و همچنين قرار گرفتن در يک نقطه راهبردی که راه دریایی آن، شرق و غرب را به يکديگر متصل مى‌کند، حائز اهميت فراوان است. آمريکا همچنين تلاش داشته خود را حامى کشورهاى جنوب شرق آسيا در برابر خطر کمونيسم قلمداد کند، که اين موضوع از شاخصه‌های مهم در روابط مالزى‌ـ آمريکا بوده است. از سال ۱۹۸۱ تاکنون آمريکا قدرت هوایی و دريایى خود را در منطقه آسيا‌ـ پاسيفيک تقويت کرده است. در سال ۱۹۸۵ در جريان اجلاس وزرای خارجه آسه‌آن شولتز، وزير خارجه اسبق آمريکا گفت؛ ما مى‌خواهيم همه دوستان‌مان بدانند که آمريکا نسبت به آسيا تعهد دارد.
در کنار روابط سياسى و اقتصادى، روابط فرهنگى مالزى و آمريکا نيز به ‌ويژه در زمينه مسائل آموزشى توجه برانگیز است. شمار دانشجويان مالزیایی در آمريکا از 4 هزار نفر در سال ۱۹۸۱ به 24 هزار نفر در سال ۱۹۸۶ افزايش يافته است. 14 هزار نفر بورسيه دولت مالزي) دانشجويان مالزى در آمريکا از نظر عده در مقايسه با دیگر کشورها بعد از تايوان در مقام دوم جاى دارند. هزينه دانشجويان مالزى در آمريکا ساليانه ۱۲۶ ميليون دلار است. به هر حال صرف‌نظر از برخى مشکلات اقتصادى يا سياسي، روابط دو کشور همچنان به روند صعودى خود ادامه مى‌دهد.


سیاست‌های تبعیض‌آمیز در حوزه اقتصادی و اجتماعی موجب شده تا در چهار سال گذشته صدها هزار نفر به جمعیت فقیر بریتانیا اضافه شده و کودکان بسیاری در سال‌های آینده به این جمعیت اضافه خواهند شد. سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی دولت انگلیس هر چند در چارچوب ریاضت اقتصادی، ادعای حمایت از همه اقشار جامعه را داشته است؛ اما در عمل این اقدامات با رفتارهای نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز به ویژه در قبال اقلیت‌های دینی خاص و رنگین‌پوستان همراه بوده، چنانکه بنیاد «جوزف رونتری» در تحقیقات تازه خود دریافت در چهار سال گذشته جمعیت کودکان و بازنشستگان فقیر در بریتانیا به شکل فزاینده‌ای افزایش یافته و این در 20 سال گذشته بی‌سابقه بوده است. آخرین تحقیقات این بنیاد نشان می‌دهد یک‌سوم کودکان بریتانیایی در خانواده‌هایی زندگی می‌کنند که منابع حداقلی برای برآوردن نیازهای‌شان را ندارند.
آمريکا: افزايش بي‌خانمان‌ها
یک مطالعه جدید نشان می‌دهد هر شب بیش از نیم میلیون نفر در آمریکا، زندگی را در خیابان‌ها می‌گذرانند و این در حالی است که عده افراد بی‌خانمان در نیویورک، امسال به نسبت سال پیش به میزان چهار درصد افزایش یافته است. در ساحل غربی آمریکا نیز جمعیت افراد بی‌خانمان در سیاتل، اوکلند، پورتلند و سان‌دیه‌گو افزایش یافته است. این مطالعه نشان داد بیشتر افرادی که در معرض بی‌خانمانی قرار دارند هیچ‌گونه کمکی از دولت فدرال دریافت نمی‌کنند. شکاف درآمدی میان فقرا و ثروتمندان به گونه‌ای افزایش یافته است که دیگر طبقه متوسط به تدریج در حال ناپدید شدن است. از آنجا که درآمد افراد به اندازه بالا رفتن هزینه‌های زندگی افزایش نیافته است، افزایش اخیر بی‌خانمانی نشان‌دهنده جدی‌تر شدن این مشکل اجتماعی مرگبار
 است.
میانمار: نسل‌کشی در بین مسلمانان روهینگیا 
کشتار مسلمانان میانمار چنان ابعاد گسترده‌ای یافته که حتی کمیته امور خارجی پارلمان انگلیس در گزارشی اعلام کرد: «خشونت علیه مسلمانان روهینگیا در استان راخین واقع در شمال میانمار... شاید جنایت علیه بشریت و حتی نسل‌کشی و پاکسازی قومی باشد.» این گزارش افزود: «طفره رفتن دولت انگلیس نسبت به طبقه‌بندی کردن این خشونت، به طور ناخوشایندی گیج‌کننده است. دولت انگلیس همچنین موفق به تجزیه و تحلیل حقوقی نسبت به این اقدامات خشونت‌آمیز نشده است. این مسئله به هیچ وجه برای ایفای نقش بین‌المللی انگلیس کافی نبوده است و دولت لندن باید هر چه سریعتر تحقیقات و ارزیابی خود را نسبت به اوضاع مسلمانان روهینگیا انجام دهد.»
اتحادیه اروپا: سوءاستفاده از مهاجران 
سازمان عفو بین‌الملل با بیان اینکه کشورهای اتحادیه اروپا در سوءاستفاده از مهاجرانی که در لیبی بازداشت شدند همدست هستند، اتحادیه اروپا را به چشم‌پوشی از تاکتیک‌های وحشیانه‌ گارد ساحلی لیبی و بازداشتگاه‌های خطرناک آنها متهم کرد. جان دالهویسن، مدیر سازمان عفو بین‌الملل در اروپا گفت: «دولت‌های اروپایی نه تنها کاملاً از این سوءرفتارها و سوءاستفاده‌ها اطلاع دارند، بلکه به صورت فعال از مقامات لیبی حمایت می‌کنند و در این جرایم شریک و همدست هستند. مقامات اتحادیه اروپا انتقادها از رویکرد اروپا برای محدود کردن مهاجران را رد کرده و می‌گویند پول این اتحادیه از طریق آژانس‌های سازمان ملل متحد به لیبی منتقل می‌شود.»