آتشی نمى‌سوزاند ابراهیم(ع) را
و دریایى غرق نمی‌کند موسی(ع) را
دیگری را برادرانش به چاه مى‌اندازند
سر از خانه عزیز مصر درمی‌آورد
مکر زلیخا زندانی‌اش می‌کند، 
اما عاقبت بر تخت ملک می‌نشیند
از این قِصَص قرآنى هنوز هم نیاموختی
که اگر همه عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد، نمی‌توانند!
او که یگانه تکیه‌گاه من و توست
پس به تدبیرش اعتماد کن
به حکمتش دل بسپار 
به او توکل کن 

امام جواد(علیه‌السلام) فرمود:
سه چیز است که اگر در کسی باشد سبب خشنودی خداست:
زیاد استغفار کردن
همنشین خوب برگزیدن
و زیاد صدقه دادن
و سه چیز است که هر کس داشته باشد پشیمان نمی‌شود:
پرهیز از عجله و شتاب
مشورت در کارها
توکل بر خدا وقتی تصمیم به انجام کاری گرفت.
الفصول المهمه، ص 275ـ‌274

 مهدی امیدی/ با وجود گذشت هشت سال از فتنه سال 88 و حماسه بزرگ 9 دی، هنوز هم به جز یک فیلم، اثر سینمایی درخوری درباره این بخش مهم از تاریخ کشورمان ساخته نشده است، در حالی که جریان‌های معاند به طور دائم مشغول تولید محتوا درباره وقایع آن دوره هستند. 
هر سال به محض فرارسیدن خرداد و نزدیک شدن به سالگرد صدور «دروغ بزرگ»، دژخیم رسانه‌ای وابسته به استکبار، امواج پی‌درپی خود را روانه آسمان ایران می‌کنند. با این حال در جبهه فرهنگی داخل، فقط چند فیلم مستند تولید می‌شود که نمایش آنها هم به جشنواره عمار محدود است. هر چند که این فیلم‌های مستند نیز در جای خود زیبا و قابل تحسین هستند؛ اما معمولاً مخاطب محدودی دارند؛ ولی فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی، هم گستره مخاطب وسیع‌تری دارند و هم مؤثرتر هستند. انتظار می‌رود که هر سال در مناسبت سالگرد 9 دی، یک فیلم سینمایی یا سریال مرتبط با این مناسبت به نمایش دربیاید. هم‌اکنون نیز سه فیلم سینمایی با مضمون فتنه سال 88 در انتظار اکران است. این سه فیلم عبارتند از: «عصبانی نیستم»، «ماه گرفتگی» و «آشغال‌های دوست داشتنی» اما این فیلم‌ها، چه می‌گویند؟
عصبانی نیستم که مدتی است در صدر مباحث سینمایی کشور قرار دارد و هر روز خبری درباره اکران یا لغو اکران آن در رسانه‌ها منتشر می‌شود، یکی از آثاری است که لقب «حامی فتنه» دارد؛ البته گفته می‌شود که بخش‌های مرتبط با فتنه از این فیلم پاک‌سازی شده است؛ اما فیلم سینمایی یک ارگانیسم و کل واحد است که حذف چند نما یا دیالوگ، نمی‌تواند محتوای اصلی یک فیلم را از بین ببرد یا معکوس کند. «عصبانی نیستم» که فقط یک‌بار در سی‌ودومین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 92 به نمایش درآمد، روایت یک دانشجوی ستاره‌دار است که با غضب دانشگاه و جامعه مواجه می‌شود. او که از شهرستان برای تحصیل به تهران آمده است، به یکی از همکلاسی‌های خود علاقه‌مند می‌شود و تصمیم به ازدواج با یکدیگر می‌گیرند؛ اما چون یک دانشجوی ستاره‌دار است و در پرونده‌اش حکم اخراج ثبت شده، امکان اشتغال نمی‌یابد. در نسخه اصلی این فیلم، صحنه‌هایی چون ریختن رنگ سبز روی خودروی یکی از استادان به دست این دانشجو و حضور بر سر قبر کشته‌شدگان فتنه و روشن کردن شمع برای آنها دیده می‌شود؛ ولی یکی از نکات خطرناک درباره «عصبانی نیستم» این است که دانشجوی ستاره‌دار و اخراجی در این فیلم، یک کرد است. انتخاب یک جوان کرد به عنوان فردی سرکش و سرکوب شده در جامعه ایران، دقیقاً در جهت تجزیه‌طلبی و ایجاد اختلافات قومی است. تفرقه میان قشرها و اقوام، یکی از محورهای اصلی فتنه در ایران بوده است. به همین دلیل هم حتی در صورت حذف بخش‌های مرتبط با فتنه، باز هم محتوای اصلی فیلم، تغییر عمده‌ای نمی‌کند.
فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» هم درباره خیالبافی‌های یک زن کهنسال در یکی از شب‌های پرآشوب پس از انتخابات سال 88 است. این زن، بی‌خبر از همه جا، عده‌ای از آشوبگرها را که از دست نیروهای نظامی فرار می‌کنند، به منزل خود پناه می‌دهد. همچنین دختر پیرزن نیز یکی از فعالان جنبش سبز است. به خاطر شایعه بازرسی منزل افرادی که روی در خانه آنها علامت‌گذاری شده، زن کهنسال به تکاپو می‌افتد تا هر وسیله‌ای که نشان یا معنایی سیاسی دارد را از خانه‌اش خارج کند.
فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» نیز یک اثر تحریف‌آمیز درباره حقایق سال 88 است. این فیلم به هیچ وجه بر منشأهای ایجاد فتنه اشاره نمی‌کند و در مقابل، چهره‌ای مثبت و خوب از فتنه‌گران و آشوب‌طلب‌ها نمایش می‌دهد.
سال گذشته و در سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر، همه منتظر نمایش تازه‌ترین فیلم سینمایی درباره فتنه سال 88 بودند؛ اما فیلم «ماه‌گرفتگی» موجب ناامیدی شد. چون علاوه بر اینکه از نظر ساختاری، کار قابل دفاعی نیست، در محتوا نیز بسیار مغشوش و متناقض است. این فیلم سعی کرده تا به طور بی‌طرفانه و خنثی به حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری بپردازد؛ ولی در عمل، فیلم هیچ اشاره‌ای به حقایق و مسائل مهم فتنه نمی‌کند و حتی در بخش‌هایی از فیلم، شبهاتی مطرح می‌شود.
در مجموع، تولید نشدن محصولاتی برای پاسداشت حماسه 9 دی در سینمای ایران، نگران‌کننده است. این در حالی است که از سال 88 ناگفته‌های بسیاری مانده است که می‌توان آنها را در قالب آثار سینمایی بازگو، افشا و درباره آنها روشنگری کرد. به طور طبیعی، نهادهای دولتی حوصله و انگیزه پرداختن به چنین مضامینی را ندارند و خود فیلمسازها باید به صورت آتش به اختیار وارد این‌گونه معرکه‌ها شوند.

روایتی از حضور شهید خوش لفظ در دیدار فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی با رهبر فرزانه انقلاب

 رحیم مخدومی/ سال گذشته توفیق دیداری نصیبم شد با علمدار انقلاب، در جوار شهیدِ خوش‌بخت و اقبال؛ علی خوش‌لفظ. برای اولین بار بود او را می‌دیدم و برای اولین‌ بار عنایت فراتر از ویژه‌ حضرت آقا را به فردی. از دیدار که برگشتم، یادداشت‌هایی نوشتم. تصمیم داشتم کل آن را در سالگرد آن دیدار شیرین منتشر کنم؛ اما خبر شهادت آن شهید خوش‌بخت، بخش مربوط به او را جلو انداخت:
«از دو تا صندلی موجود در اتاق دیدار، یکی پیکر مجروح او را به دوش گرفته بود. یکی هم در انتظار آقا لحظه‌شماری می‌کرد. از دو-سه نفر، اولی بودم که وارد اتاق شدم. سلام و علیکی کردم و نشستم به انتظار آقا. 
هر از گاه سرفه‌های ریز ریز او در زیر ماسک، توجهم را جلب می‌کرد. معلوم بود پیش از همه آمده. ظاهرش شبیه همه بود! خیلی‌هایی که این روزها ماسک می‌زنند؛ به خاطر آلوده نشدن از هوا، از دیگران، یا آلوده نکردن هوا، یا دیگران...، چه می‌دانستم جنس این یکی با همه‌ ماسکی‌های عالم فرق دارد! حتماً باید یک جنس‌شناس می‌آمد، مثل کارشناس کارکشته‌ سنگ‌های فراقیمتی می‌ایستاد جلوی جنس، فارغ از همه‌ میهمانان، زُل می‌زد به چشمانِ او؛ به چشمانی که زیر ماسک گمنام‌تر شده بود. عاشقانه و شیدایی به طرب می‌آمد از تماشایش. لحظاتی بی‌هیچ حرف و سخنی فقط تماشا می‌کرد؛ تماشا و تماشا! لحظاتی هم شاعرانه وصفش می‌کرد: «آقای خوش‌لفظ، خوش‌معنا، خوش‌زخم، خوش‌رفیق...»
و آغوشی می‌گشود برای او که در نظر ما مثل همه بود. آن هم نه یک بار، نه دو بار، چندین بار؛ در آن حدود یک ساعت نشست صمیمانه!
مگر که بود این در نقاب ماسک پنهان گشته؟!
رفته بودیم گزارشی بدهیم از تازه‌های نشر و مثلاً فعالیت‌مان. در میان ما یکی پیدا شده بود که تمام سلول‌هایش فعالیت ناب بود؛ بی‌هیچ گزارشی.
خاطرم هست یکی گفت: آقا شفاعت...
آقا که با عبای پیچیده به خود متواضع‌تر از همیشه نشان می‌داد، نگذاشت کلامش اقامه شود:
ما چه کسی هستیم که شفاعت کنیم؟
و بعد انگشت اشاره‌شان را گرفتند سمت همان کسی که با ماسک نشسته بود؛ آقای خوش‌لفظ و گفتند «اینها باید شفاعت کنند.»
در شگفت مانده بودم چه رمز و رازی در این توجه ویژه نهفته است؟ نکند آقای خوش‌لفظ قرار است همین روزها شهید شود؟! اگرچه او همین حالا هم شهید زنده بود.
اینکه از بدو جلسه تا انتها برای یک نفر این همه آغوش باز کنی، سوای از دلبری و دلدادگی چه پیامی را به چه کسانی می‌خواست برساند؟
جلسه و بحث‌ها که آغاز شد، آقا با نشاط و شادابی، نسخه‌شان برای شعار مأیوس‌کننده‌ «نمی‌‌توانیم و نمی‌شود» یک کلام بود و ختم کلام: «بروید کار کنید تا بشود.» راز آن آغوش گشودن‌ها و جان کلام دیدار ۱۶ دی سال ۱۳۹۵ اصلاً همین بود.
کسی که پیش از سبز شدن پشت لبش وارد کارزار جهاد شده و تا حالا هم که جسم درب و داغانش را به محضر ایشان رسانده بود... تا حالا هم که ۳۰ سال از تحمل زجر دردهای کارزارش می‌گذشت، در وسط میدان بود، آغوش گشودن داشت.
همین رمز و راز طرب و سرمستی رهبر معظم انقلاب بود برای مرد عمل، علی خوش‌لفظ.

 عاطفه صادقی/در ماه‌های اخیر، فیلم‌هایی با مضامین شبه‌فمینیستی روی پرده سینماها رفته‌اند. دو فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش» و «آذر» به طور پررنگ و آشکار به انتشار این نوع انگاره‌ها در سطح جامعه پرداخته‌اند؛ اما توجه به مضامین فمینیستی در تئاتر و ادبیات ـ به ویژه در عرصه رمان ـ بسیار بیشتر است.
واقعیت این است که در انزوای برنامه‌ریزی بر اساس مفاهیم اسلامی و فکر ناب انقلابی، الگوهایی که از بانوی امروزی ارائه می‌شود، نه تنها با مفاهیم سنتی و دینی جامعه ما مغایر است؛ بلکه الگوهایی برای منزوی کردن منزلت و کرامت اجتماعی زنان با تکیه بر مفاهیم و آموزه‌های مشوش غربی است.
یعنی مشکل ما تعریف زن در پارادایم غرب نیست که البته نگاه مردسالارانه غرب به زنان از منظر کرامت انسانی، نزد ما تأسف‌برانگیز و نگران‌کننده است، مشکل در تسری الگوی غربی به کشورهای جهان اسلام و به ویژه کشور ایران به نام زن متمدن، پیشرو و مدرن است. الگویی که از سوی سریال‌های سخیف و برنامه‌های اجتماعی شبکه‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های مختلف غربی هر روزه به شکلی بازتولید می‌شود و این همان نکته‌ای است که به هیچ وجه نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود.
برخلاف غرب، اسلام زن و مرد را نه به صورت دو انسان مریخی و ونوسی، بلکه مانند دو بال یک پرنده می‌بیند که با تشکیل نهاد مقدس خانواده، ضمن استحکام و بقای جامعه، موجبات تعالی و رشد معنوی خویش را فراهم می‌سازند؛ بنابراین ترویج هرگونه باور غربی نه تنها به حل معضلات و مشکلات بانوان جامعه ما منجر نمی‌شود، بلکه به افزایش ناهنجاری‌های اجتماعی و پیچیدگی مسائل و بحران‌های زنان می‌انجامد.
حال سؤال این است که در برابر الگوی ارائه شده از سوی غرب، ما چه الگو یا الگوهایی داریم و اصولاً در برابر تعریف زن غربی، تعریف ما از زن چیست؟!
رهبر معظم انقلاب در پیامی به کنگره هفت هزار بانوی شهید کشور در تاریخ 16/12/۱۳۹۱، کلیدواژه «زن مسلمان ایرانی» را در مقابل تعاریف رایج از زن در شرق و غرب مطرح کردند:
«زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه‌داشت و در عرصه‌ سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح جهاد و شهادت و مقاومت درآمیختند و مردانه‌ترین میدان‌ها را با شجاعت و اخلاص و فداکاری خود فتح کردند. در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که می‌توانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش و در ساحت حفظ خانه‌ سالم و خانواده‌ متعادل و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر به معروف و نهی از منکر و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و بن‌بست‌های بزرگ را در هم بشکنند.»
این تعریف وقتی در سپهر زندگی هفت هزار بانوی شهید این کشور ترسیم می‌شود، جایگاه و پایگاه خود را هر چه بهتر و بیشتر عیان می‌سازد. جایگاه و پایگاهی که متأسفانه نسبت به الگوسازی و نمایش توانمندی و توانایی آن غفلت شده است.

 تقریظ سردار سلیمانی بر کتاب نقاشی‌های حسن روح‌الامین
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بر کتاب نقاشی‌های حسن روح‌الامین تقریظ نوشت.
کتاب نقاشی‌های هشت سال اخیر حسن روح‌الامین، هنرمند عاشورایی کشورمان که اثر اخیر او با موضوع شهید محسن حججی محبوبیت بالایی یافته است، منتشر شد. سرلشکر قاسم سلیمانی نیز پس از مشاهده نقاشی‌های این کتاب، متنی را درباره آن نوشت که به این شرح است:  
«دوست و برادر عزیز و هنرمند متعهدم، حسن آقای عزیز؛
آنچه از هنر خدادادی جناب‌عالی در ترسیم مصائب اهل بیت(ع) مشاهده کردم، هر یک فراز از چند منبر عالم برجسته و بااخلاص بود.
برادر بزرگوارم؛ این هدیه الهی را همانند دست‌ها و سرها و پاهایی که در این راه قلم شد، وقف این راه کن و خط و راهی را برای دیگر متعهدین و توانمندان ترسیم بفرما.
از خداوند منان خواهانم، به این دستان با برکت توانمندی بیش از پیش[داده] و قلب و دل شما را در این راه منورتر بگرداند. برادرت قاسم سلیمانی، ٢٨/٩/٩٦»
ریشه‌یابی فتنه 88 در مجموعه «خارج از دید»
«خارج از دید» عنوان مجموعه جدیدی است که مهدی نقویان مستندساز جوان کشورمان آن را تولید کرده و به زودی از شبکه سه سیما پخش می‌شود؛ مجموعه‌ای 10 قسمتی که قرار است به مناسبت فرارسیدن سالروز حماسه 9 دی از شبکه سوم سیما به روی آنتن برود. این مستند جزء به جزء آنچه در جریان انتخابات سال 1388 و آشوب‌های پس از آن به وقوع پیوست را روایت می‌کند.
نقویان که دو سال پیش با ساخت مستند «برادران» با موضوع زندگی شهید مهدی نوروزی از شهدای مدافع حرم و از نیروهای بسیجی فعال در فتنه 88، به بخشی از وقایع پیش آمده در سال 88 و نقش این شهید در برخورد با عاملان فتنه در آن سال پرداخته بود، اکنون با ساخت «خارج از دید» سعی کرده با روایتی تازه حوادث پیش آمده پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری را به تصویر بکشد.
پیش از این و در ایام دهه فجر سال گذشته مستند سریالی «در برابر طوفان» به کارگردانی مهدی نقویان از رسانه ملی پخش شده بود. «در برابر طوفان» روایتی از اوضاع کشور در زمان سلطنت پهلوی دوم است.
رؤیابافی عربستان برای شکست ایران در یک انیمیشن
عربستان که در جنگ‌های واقعی خود در منطقه طی یک دهه گذشته هیچ دستاوردی جز شکست نداشته است، با روی‌آوردن به انیمیشن‌سازی تلاش دارد در فضای مجازی و کارتونی ایران را شکست دهد.
طی روزهای گذشته عربستان انیمیشنی را منتشر کرد که در آن جنگ با جمهوری اسلامی ایران از نگاه سعودی به تصویر کشیده و در این جنگ «تمام‌عیار» عربستان همه زیرساخت‌های ایران را به فرماندهی مستقیم محمدبن‌سلمان از بین برده و ظرف مدت کوتاهی وارد تهران می‌شود. از نکات جالبی که در این انیمیشن به نمایش درآمده دستگیری سردار قاسم سلیمانی به دست نیروهای نظامی سعودی است!
واکنش مردم یک روستا به «یتیم‌خانه ایران»
اهالی روستایی در شاهرود پس از اکران فیلم سینمایی «یتیم‌خانه ایران» با شعارهای خود نفرت‌شان از سیاست‌های کشور انگلیس را اعلام کردند.
از جمعیت ۱۴۰ نفری روستای جعفرآباد، حدود ۱۲۰ نفر از آنها با بلیت‌های هزار تومانی به تماشای «یتیم‌خانه ایران» نشستند. نکته جالب این بود که مردم پس از دیدن فیلم، خشم و نفرت خود را از دولت انگلیس نشان دادند و درباره اتفاقات تاریخی مطرح شده در فیلم بحث ‌کردند. گفتنی است، «یتیم‌خانه ایران» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی اشغال ایران به دست قوای روس و انگلیس را روایت می‌کند که در اثر این اتفاق، قحطی بزرگی ایران را در برگرفت که در نتیجه آن میلیون‌ها نفر از مردم کشورمان از گرسنگی یا بیماری درگذشتند.
سرانجام ساخت سریال زندگی شهید چمران چه شد؟
برادر شهید مصطفی چمران گفت در حال حاضر با اینکه مدتی جلیل سامان نگارش این سریال را آغاز کرده بود، اما بنا به دلایلی تولید و ادامه نگارش آن متوقف شده است.
به گزارش فارس، «مهدی چمران» درباره تولید سریال «چمران» گفت: «مدتی قبل جلیل سامان مشغول نگارش این سریال بود، اما سازمان صداوسیما نتوانست بودجه لازم را برای تولید این سریال مهیا کند و سامان هم دست از نگارش
 کشید.»
وی در ادامه با بیان توقف فعلی این سریال بیان داشت: «فکر می‌کنم تولید سریال موقت است،‌ اما خوشحال می‌شوم که دوباره به جریان
 بیفتد.»
مذاکره با حاتمی‌کیا برای تولید فیلم ‏‏«من زنده‌ام»‏‏
مدیر انتشارات بروج از تولید فیلم‌ سینمایی براساس کتاب «من زنده‌ام» خبر داد و گفت برای تولید فیلم براساس کتاب «من زنده‌ام» تاکنون با کارگردانان مختلفی صحبت شده که از مهم‌ترین گزینه‌ها می‌توان به ابراهیم حاتمی‌کیا اشاره کرد.
سیدصفر صالحی، با اشاره به نظر حاتمی‌کیا درباره خاطرات معصومه آباد گفت: «در جلساتی که با این کارگردان برگزار شده بود، مطرح شد که این کتاب تصویری است و جنبه نمایشی کار بالاست.»
«من زنده‌ام»، شامل خاطرات خودنوشت معصومه آباد از دوران کودکی تا جنگ تحمیلی و سال‌های اسارت او است. این اثر تاکنون با استقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه بوده است.


 احمد رحمانی‌شمس/ بصیرت، سواد نیست، بینش است.
بصیرت، یعنی اینکه نگاهت به «شخص»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی.
بصیرت، یعنی اینکه مسجد می‌تواند «مسجد ضرار» باشد و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) آن را خراب کند و به زباله‌دان شهر تبدیل کند.
بصیرت، یعنی اینکه قرآن روی نیزه، تو را از قرآن ناطق منحرف نکند.
بصیرت، یعنی اینکه بدانی، جانباز صفین می‌تواند قاتل حسین(علیه‌السلام) در کربلا باشد.
بصیرت، یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه، نمی‌توان آغازگر بود؛ امّا تا ضربه نهایی نباید از پا نشست.
بصیرت، یعنی اینکه «مالک اشتر»ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری»ها را به اعتدال نشناسی.
بصیرت، یعنی اینکه بدانی «معاویه»‌ها، به سست نهادهای سپاه امام علی(علیه‌السلام) و امام مجتبی(علیه‌السلام) دل بسته‌اند.
و بالاخره، بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ تکرار می‌شود، نه با جزئیاتش، بلکه با خطوط کلی‌اش.
... و این بود که 9 دی روز «بصیرت» نام گرفت.
9 دی، روز فریاد بود؛ فریاد «لبیک یا حسین(ع)» که تا آسمان به گوش همه رسید.
9 دی، شش ماهه، سه ساله، جوان، پیر، زن و مرد، ویلچری و شیمیایی و... داشت.
9 دی، روز گل دادن درخت انقلاب در سرمای زمستان بود.
9 دی، در ایران بود، ولی پایه‌های «کاخ سفید» در مکان و «کاخ سبز معاویه» در زمان را لرزاند.
9 دی، «قیام مختار» نبود، ولی اگر مختار هم زنده بود در مقابل آن کُرنش می‌کرد!
9 دی، مانور اعلام آمادگی یاران آخرالزمان مهدی(عج) بود.
9 دی، یک روز بود، ولی ... «خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر» 
9 دی، نشان داد که این انقلاب، مطهری‌ها، مفتح‌ها، بهشتی‌ها، چمران‌ها، همت‌ها، باکری‌ها و... داشته است.
9 دی، روز بخشش فریب‌خوردگان و روز غضب بر فتنه‌گران از سوی امت بود.
9 دی، آموخت که نیازی نیست همیشه «ولیّ» در بین باشد، فقط کافی است «ولیّ» در دل باشد.
9 دی، نور بصیرت الهی در دل‌های امّت وفادار بود.
و بالاخره، 9 دی « تاریخ» نبود؛ بلکه «تاریخ‌ساز» بود...


دیر زمانی است که حاجت‌روا نمی‌شوی، مگر نه؟
دیگر انگار نفست‌هایت حق نیست؛ نه؟
پیشترها به زبان نیاورده؛
همان‌دم که فقط از خاطرت می‌گذشت می‌یافتی؛ درست است؟
این روزها مدام با در بسته مواجه می‌شوی؛
محنت رفیق ایامت شده؛
و هر چه دعا می‌کنی،‌ نمی‌یابی... نه؟
به مولامان متوسل شو
شک نکن!
در بزن... حتم دارم می‌گشاید در
و پا در میانی می‌کند ناکامی‌هایت را...
از تعلق ما تا دستان او
از توسل ما تا نگاه او
از تمنای ما تا دعای او
تنها یک گام فاصله است...
گره بزن همه وجودت را به عشق یار
وقتی یاد او در قلبت شکوفه کند
دیگر مضطر و درمانده نخواهی بود...