حجت‌الاسلام مجید ناصری‌نژاد، نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه مشکلات اقتصادی مردم ناشی از بی‌توجهی دولت به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب است، گفت: آنچه امروز در کشور ملاحظه می‌شود این است که دولت خواسته یا ناخواسته اجازه می‌دهد که مطالبات مردم متراکم بماند و در واقع به دنبال کار کردن نیست و این یک زنگ خطری است که همه باید به فکر باشیم که چرا دولت این کار را می‌کند.

  محمدرضا مرادی/ امارات و عربستان در سه سال اخیر بیش از هر زمان دیگری روابط خود را با یکدیگر مستحکم کرده‌اند؛ اما در پشت پرده این روابط به اصطلاح گرم، نقاط اختلاف بسیاری بین دو کشور وجود دارد که نشان‌دهنده پتانسیل‌های شکاف بین دو کشور است. موضوع اول، مربوط به جنگ یمن است. عربستان و امارات از فروردین سال ۱۳۹۴ به یمن حمله کرده و در سه سال گذشته بیش از 15 هزار یمنی را به شهادت رسانده‌اند. با وجود ائتلاف این دو کشور در حمله به یمن، تضاد منافع دو کشور سبب درگیری بین نیروهای تحت امر دو کشور در یمن شده است. به تازگی امارات به طور رسمی با برقراری پرواز هوایی از ابوظبی به جزیره تحت تصرف سقطری یمن و اعطای تابعیت اماراتی به ساکنان این جزیره، از نقش نظامی خود در ائتلاف عربی برای اجرای نقشه اشغال برخی جزایر یمن سوءاستفاده کرد. گفته می‌شود این اقدام، خشم عربستان را که مایل است این منطقه را در حوزه امنیت ملی خود قرار دهد، برانگیخته است. در ژوئن سال 2016، اختلافات عربستان و امارات در یمن بالا گرفت و به‌ دنبال آن، مقامات ابوظبی از سطح همکاری خود با ائتلاف سعودی علیه یمن تا حدود بسیاری کاستند. اختلافات میان عربستان و امارات از آنجا آغاز شد که منصور هادی خالد بحاح، نخست‌وزیر دولت فراری و مستعفی خود را که البته مورد حمایت مقامات امارات بود، از کار برکنار کرد. پس از برکناری وی، فردی به نام ژنرال‌الأحمر به جای بحاح در پست نخست‌وزیری قرار گرفت که به سرسپردگی به عربستان سعودی معروف بود. این اقدام منصور هادی، خشم مقامات ابوظبی را برانگیخت و موجب شد آنها به سهم‌خواهی در قبال نقش‌آفرینی خود در قالب ائتلاف سعودی، روی آورند. روزنامه رأی الیوم نیز به تازگی در گزارشی اعلام کرد، اختلافات در سیاست خارجی امارات و عربستان به نوع رویکرد طائفه‌ای عربستان بازمی‌گردد؛ زیرا ریاض ائتلاف‌های خود را براساس اصول طائفه‌ای به ویژه در یمن پایه‌ریزی می‌کند. عربستان در یمن از حزب الاصلاح اخوانی و از عبدربه منصور هادی (رئیس‌جمهور مستعفی یمن) از منظر طائفه‌ای حمایت می‌کند؛ در حالی که امارات ائتلاف‌های خود را براساس رویکرد سکولاری پایه‌ریزی می‌کند و این امر نداشتن حمایت قوی امارات از سرنگونی دولت سوریه به ریاست بشار اسد و نیز روابط مستحکم امارات با عبدالفتاح السیسی رئیس‌جمهور مصر را تفسیر می‌کند. در وضعیت کنونی نیز دو کشور در یمن دچار تضاد منافع شده‌اند.
موضوع دوم، دیدگاه دو کشور درباره ترکیه است. ترکیه با حمایت از اخوان‌المسلمین سبب شده است تا امارات نسبت به این مسئله خشمگین شود، چرا که امارات به دلیل وجود جمعیت انبوه اخوانی در این کشور از قدرت گرفتن این گروه به شدت هراس دارد. در این وضعیت عربستان و ترکیه روابط خود را در مسیر همگرایی و نزدیکی قرار داده‌اند که این مسئله می‌تواند به یکی از مسائل اختلافی ابوظبی و ریاض تبدیل شود.  سفر اخیر نخست‌وزیر ترکیه به عربستان نشان‌دهنده نزدیکی پرشتاب روابط بین ریاض و آنکارا است. نکته قابل توجه این است که نزدیکی روابط ترکیه و عربستان در زمانی صورت می‌گیرد که روابط ترکیه و امارات در اوج تنش قرار دارد. تنش در روابط دو کشور بعد از حمله شدید رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه به عبدالله‌بن‌زاید، وزیر خارجه امارات به دلیل مطلب توئیتری وی، به اوج رسید. عبدالله‌بن‌زاید در توئیتر خود خیرالدین پاشا، فرمانده نظامی عثمانی و حاکم وقت شهر مدینه منوره را به سرقت آثار اسلامی و انتقال آن به ترکیه و کشتار ساکنان این شهر متهم کرد. اردوغان در پاسخ به این مطلب توئیتری عبدالله‌بن‌زاید گفت: «ای بیچاره که به ما بهتان میزنی، وقتی فخرالدین پاشا از شهر مدینه منوره دفاع می‌کرد، جد تو کجا بود؟»
علاوه بر دو موضوع فوق رقابت‌های منطقه‌ای امارات و عربستان نیز بسیار مهم است؛ چرا که محمدبن‌زاید در سمت ولی‌عهد ابوظبی سعی دارد تا در جهان عرب، امارات را کشوری موفق و الگو معرفی کند در حالی که محمدبن‌سلمان نیز دقیقاً به دنبال این هدف است. این مسائل سبب خواهد شد که در آینده روابط دو کشور به مراحل تنش نیز وارد شود.

   محمدرضا فرهادی/ مدتی است که مقامات آمریکا به طرق گوناگون اتهاماتی را علیه ایران مطرح می‌کنند که آخرین این اظهارات از زبان نماینده ایالات متحده در سازمان ملل به بهانه حمله موشکی ارتش یمن به عربستان مطرح شد. اکنون باید به این پرسش پاسخ داد که راهبرد آمریکا از فشار به ایران در مجامع بین‌المللی چیست؟
با توجه به سخنان نیکی هیلی باید به اصل موضوع پرداخته شود و آن نیز هدف یا اهداف اعلامی و اعلانی اظهارات هیلی درباره ایران است. به طور کلی، آمریکا در منطقه یک راهبرد با دو بخش اصلی برای ایران دارد. راهبرد اصلی آمریکا مقابله با ایران در همه ابعاد (سخت‌افزاری، نرم‌افزاری، سیاسی و دیپلماتیک) است. این راهبرد واشنگتن نیز از دو بخش تشکیل شده است:
1ـ شکست ایران در عرصه جنگ‌های نیابتی: آمریکا از طریق عربستان و برخی کشورهای عربی به دنبال فایق آمدن بر ایران در این عرصه است که تاکنون نیز شکست خورده است. در این زمینه آنچه برای آمریکا از نظر راهبردی مطلوب نیست، نقش تأثیرگذار ایران در تحولات منطقه و همسویی و تشکیل ائتلاف با برخی کشورهای فرامنطقه‌ای، همچون روسیه و گروه‌های تأثیرگذار در منطقه است. موقعیت برتر ایران در معادلات منطقه اکنون مانع بزرگی بر سر راه اهداف آمریکا محسوب می‌شود.
2ـ فشار گسترده به ایران از طریق نهادهای بین‌المللی: برای این منظور نیکی هیلی مأمور جلب حمایت سازمان ملل علیه ایران است و تیلرسون نیز مأمور حمایت‌های اتحادیه اروپاست. بخش دوم راهبرد آمریکا نیز خود متشکل از سه محور است:
الف‌ـ محور نخست تشکیل ائتلاف‌های منطقه‌ای به منظور مقابله با نفوذ ایران است که یکی از نتایج سفر ترامپ به ریاض و تشکیل ناتوی عربی و امضای قرارداد تسلیحاتی با عربستان در راستای این محور بود. گفتنی است، تشکیل ناتوی عربی به منظور عادی‌سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی و تشکیل فرماندهی مستقل علیه ایران در منطقه با محوریت عربستان و رژیم صهیونیستی است. 
ب‌ـ محور دوم فشار بر ایران از طریق فضاسازی‌های موهوم و زیر سؤال بردن نقش ایران در سوریه و عراق و تضعیف حمایت از جریان مقاومت در منطقه است. در این محور نیز آمریکا با هدف قراردادن ارکان گوناگون، همچون حزب‌الله و حماس به سوی تقابل با ایران در بعد سخت‌افزاری و دیپلماتیک است؛ به گونه‌ای که وزیر دفاع آمریکا به تازگی اعلام کرد، آمریکا به دنبال تقابل نظامی با ایران نیست و مقابله با ایران صرفاً بر اساس راهکارهای سیاسی و دیپلماتیک است.
ج‌ـ محور سوم ادعاسازی با هدف تهدید نشان دادن توان موشکی ایران است. سناریوی اخیر نیکی هیلی نیز در همین راستا است.
اکنون به این پرسش نیز باید پاسخ داد که جوسازی رسانه‌ای آمریکا علیه ایران از سوی نیکی هیلی بنابر چه اصولی در راستای محور سوم صورت گرفته است؟
نیکی هیلی زمانی این سخنان را اظهار داشت که مهلت ترامپ به کنگره برای اظهار نظر درباره برجام به اتمام رسید و ترامپ نیز در همین اثنا سند امنیت ملی آمریکا را منتشر کرد. بنابراین، باید اظهارات نیکی هیلی را بر اساس سناریوی فراهم کردن مقدمات تحریم موشکی علیه ایران و زمینه‌سازی دولت ترامپ برای خروج از برجام و تهدید نشان دادن ایران اعلام کرد که این امر در راستای محور سوم نقشه آمریکا صورت گرفته است. همان‌گونه که هیلی در سخنان خود درباره نقش ایران و همکاری برخی کشورها (روسیه) با آمریکا برای وضع تحریم‌های جدید سخن گفت، این اقدام وی را باید در راستای تهدید نشان دادن توان موشکی و نقش ثبات‌زدای ایران در منطقه تعریف کرد. در سند امنیت ملی آمریکا نیز به تازگی ایران دشمن اصلی این کشور بیان شده بود. در این سند، سه دشمن برای امنیت ملی آمریکا تعریف شده است: اول ایران و کره شمالی، به ویژّه ایران که از آن به دشمن اصلی یا همان محور شرارت نام برده شده است. دوم کشورهای تجدیدنظرطلب (چین و روسیه که چالش‌های آینده آمریکا نام برده شده‌اند) و سوم گروه‌های تروریستی در منطقه، همچون داعش.

 شب‌ها از فکر فساد خوابم نمی‌برد
موشه یعلون، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی با اشاره به فساد گسترده در ارکان این رژیم گفت: «فساد برای اسرائیل از ایران، حماس و حزب‌الله خطرناک‌تر است؛ فساد در اسرائیل شب‌ها مانع خواب من می‌شود؛ دیگر نمی‌گویم ایران تهدید است، فساد تهدید است.»
واقعاً دغدغه اشتغال دارند؟!
مرکز پژوهش‌های مجلس، گزارشی نظارتی از اجرای قوانین مربوط به محیط کسب‌وکار که پنج سال و نیم از آن می‌گذرد، منتشر کرده است؛ بنابراین گزارش، دولت آقای روحانی از ابتدای تشکیل تاکنون، ۲۵ مورد از احکام قانون بهبود کسب و کار را مطلقاً اجرا نکرده است! این قوانین که مشخص نیست چرا دولت تن به اجرای آن نداده، مهم‌ترین و مؤثرترین احکام برای برقراری شفافیت اقتصادی، تسهیل فعالیت‌های اقتصادی و بهبود محیط کسب‌وکار کشور بوده است.
مهار تورم با برهم زدن بازار!
مشاور رئیس اتاق بازرگانی گفت: «دولت برای مهار تورم هزینه‌های سنگینی می‌پردازد؛ نظم بازار را برهم می‌زند، سبب افزایش واردات می‌شود، تولید داخلی را در معرض ورشکستگی قرار می‌دهد که قیمت‌ها افزایش پیدا نکند.» ابراهیم بهادرانی افزود: «تورم را باید با تعادل میان عرضه و تقاضا و رونق فعالیت‌های تولیدی در دراز مدت کنترل کرد. نرخ تورم را نمی‌توان به شکل دستوری با برهم زدن نظم بازار به  تحمیل کرد.»
یک قدم دیگر تا پارلمان اصلاحات
محسن رهامی درباره طرح پارلمان اصلاحات گفت: «پیدا کردن جایگزین و کاندیدای مناسب برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ و سیاست‌های مربوط آن یکی از اهداف پارلمان اصلاح‌طلبان است.» وی افزود: «پارلمان اصلاح‌طلبان منافی اختیارات تشکل‌های اصلاح‌طلب در شهرها و شهرستان‌ها نیست و به تصمیمات کلان و کشوری ورود می‌کند.»چندی پیش حمیدرضا شکوهی، عضو دفتر سیاسی حزب مردم‌سالاری گفته بود که رئیس دولت اصلاحات کلیات طرح «پارلمان اصلاحات» را تأیید کرده و اولین جلسه پارلمان اصلاحات خرداد ماه سال ۱۳۹۷ برگزار می‌شود.
نقش برخی از مدیران گمرک در قاچاق کالا
امیر خجسته، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس با بیان اینکه نمی‌شود قبول کرد که از مبادی رسمی، هزاران کانتینر کالای قاچاق وارد کشور شود، اظهار داشت: «هم‌اکنون حجم قاچاق از مبادی رسمی بالای 80 درصد است و بسیار حساب شده و سیستماتیک و البته با هماهنگی خود آقایان وارد کشور می‌شود، البته این کار مربوط به کارمندان گمرک نیست، چون همین‌ها اطلاعات را به ما داده‎اند؛ ولی برخی مدیران خود گمرک در این کار دست دارند.»
قصه شنود
در حالی که رئیس قوه مجریه در سخنانی عجیب و بی‌ربط، در نشست گزارش حقوق شهروندی از شنود انتقاد کرده که وی در سِمت رئیس شورای‌عالی اداری، فروردین امسال مصوبه‌ای را برای اجرا ابلاغ کرده که به استناد آن، رهگیری و شنود ارتباطات اینترنتی، تلفنی، کلامی و حضوری افراد در دستگاه‌های اجرایی در صورت ضرورت در چارچوب قوانین انجام شود. در همین باره محسنی اژه‌ای سخنگوی دستگاه قضایی درباره اظهارات رئیس‌جمهور اظهار کرد: «هیچ مواردی را سراغ ندارم که به صورت غیرمجاز کاری صورت گرفته باشد. بخش عمده شنودها به درخواست دولت که همان وزارت اطلاعات باشد، انجام می‌شود که البته قضات با همه آنها موافقت نمی‌کنند.» 

   حسن خدادی/
وجوب امر به معروف و نهی از منکر/ رهبر معظم انقلاب درباره وجوب فریضه امر به معروف و نهی از منکر می‌فرمایند: «دشمنان می‏خواهند بین دولت و ملت و مسئولین و آحاد مردم، جدایی ایجاد کنند. بر همین اساس، آحاد مردم و زن و مرد مسلمان امر به معروف و نهی از منکر را که دو فریضه‏ الهی و جزو ارزش‌هایی است که می‏تواند در این جهت، برای ملت ما وسیله‏ بسیار مفید و مؤثّر و پیش‏برنده‏ای باشد، فراموش نکنن.»
مخاطبان امر به معروف و نهی از منکر/ رهبر فرزانه انقلاب مخاطبان این فریضه را شامل همه مردم و کارگزاران می‌دانند و می‌فرمایند: «طرف امر به معروف و نهی از منکر فقط طبقه عامه مردم نیستند؛ حتی اگر در سطوح بالا هم هستند، شما باید به امر کنید، نه اینکه از او خواهش کنید، باید بگویید: آقا نکن؛ این کار یا این حرف درست نیست، امر و نهی باید حالا استحلاء باشد.»(19/4/۱۳۷۹)
وظایف مسئولان حکومت / امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه‏‌ای عمومی است. عده‌ای از افراد به ورود حکومت در این فریضه اعتقادی ندارند و با استناد به نظرات فلاسفه این ایده خود را بیان می‌کنند؛ در حالی که نظر رهبر معظم انقلاب به گونه دیگری است: «امیرالمؤمنین می‌فرماید من می‌خواهم مردم را به بهشت برسانم؛ این وظیفه‌ ما است. نهى از منکر باید بکنیم، امر به معروف باید بکنیم، وسایل عمل خیر و حسنات را در کشور فراهم کنیم، وسایل شُرور و آفات را از دسترس‌ها برداریم؛ این وظایف مسئولین حکومت است.»(۲۳/۲/۱۳۹۳)
شناخت معروف و منکر/ معروف‌شناسی و منکرشناسی را می‌توان دو ویژگی مهم در اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر دانست. چون تا زمانی که معروف را نشناسیم، نمی‌توانیم امر به معروف کنیم و به فریضه نهی از منکر هم زمانی می‌توان جامه عمل پوشاند که با آن آشنا باشیم: «آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهی می‏کند، هم عالم باشد و هم عامل.»(۲۲/۲/۱۳۸۲)
امر و نهی صادقانه/ گاهی اوقات این فریضه به درستی تشریح نشده و این کار از روی قلب انجام نمی‌شود که این نه تنها سبب لوث شدن این مهم می‌شود و از اثرگذاری آن هم کاسته می‌شود؛ بلکه مهم‌تر از همه از جانب خداوند نیز مورد لعن قرار می‌گیرد «کسی که مردم را به نیکی امر می‏کند، اما خود او به آن عمل نمی‏کند؛ مردم را از بدی نهی می‏کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می‏شود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا می‏شود و سرنوشت بسیار خطرناکی خواهد داشت.»(۲۵/۹/۱۳۷۹)
ترک امر به معروف و نهی از منکر سبب بر سر کار آمدن اشرار/ ترک احکام مجازات‌هایی دارد که امر به معروف نیز از این قاعده مستثنی نیست. رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌فرمایند: «باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته‏ها را بر شما مسلّط می‏کند؛ یعنی زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حَجّاج‌بن‌یوسف خواهد افتاد!»(همان)
نهی از منکر برای مردم با سلاح زبان/ امر به معروف، یک مرحله گفتن و یک مرحله‏ عمل کردن دارد. مرحله‏ عمل کردن، یعنی اقدام با دست و با زور که این مرحله امروز به عهده‏ حکومت است و باید با اجازه‏ حکومت انجام بگیرد. رهبر معظم انقلاب در موارد متعدد تأکید زیادی بر نهی از منکر به صورت زبانی دارند و آن را حتی مؤثرتر هم می‌دانند و تأکید دارند برخورد نکردن و کم‌کاری دستگاه‌ها مجوزی برای برخورد فیزیکی نیست. در یک حکومت قانونمند همه چیز بر مبنای قانون است و طبق بیانات رهبر معظم انقلاب و قانون، امر به معروف و نهی از منکر فقط به صورت زبانی برای مردم است: «بعضی خیال می‏کنند تا منکری دیده شد، باید با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحی داریم که از مشت کارگرتر است. آن چیست؟ سلاح زبان. زبان از مشت خیلی کارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است؛ مشت کاری نمی‏کند»(۱۵/۸/۱۳۷۰)

چهار درگیری احتمالی 2018 آمریکا مربوط به ایران است
 اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا، پیش بینی کرد که در سال جدید میلادی (۸۱۰۲) آمریکا هشت درگیری  درمناطق و موضوعات مختلف خواهد داشت که برای منافع ایالات متحده در سراسر جهان تاثیر مهمی خواهد داشت،  بر اساس این پیش بینی درگیری‌های دولت ترامپ به شرح ذیل است:
درگیری نظامی آمریکا، کره شمالی و کشورهای همسایه آن، درگیری مسلحانه بین ایران و آمریکا یا یکی از متحدان آمریکا به دلیل رفتار منطقه‌ای ایران و حمایت از نایبان منطقه‌ای خود، حمله سایبری گسترده به زیرساخت‌ها و شبکه‌های حیاتی ایالات متحده، رویارویی نظامی خواسته یا ناخواسته روسیه و ناتو به دلیل رفتار روسیه در اروپای شرقی، رویارویی نظامی چین و یکی از مدعیان جنوب شرقی آسیا بر سر مناطق بحری مورد منازعه، حمله گسترده تروریستی در خاک آمریکا به دست تروریست‌های خارجی یا داخلی آمریکا، افزایش خشونت در سوریه به دلیل افزایش تنش میان طرف‌های خارجی درگیر (آمریکا، روسیه و ایران) و افزایش خشونت و ناپایداری در افغانستان به دلیل فعالیت طالبان و سقوط 
دولت حاکم.
گاردین: ایران نقشه خاورمیانه را تغییر خواهد داد
یک روزنامه انگلیسی با اشاره به نفوذ گسترده نظامی و سیاسی ایران، نوشت: «این نفوذ نقشه خاورمیانه را به طرز محسوسی تغییر خواهد داد.»
روزنامه گاردین در مقاله‌ای به مرور حدود یک‌سال از دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا پرداخت و دوره ریاست‌جمهوری وی را با چندین کشمکش بین‌المللی نسبت به دوره‌های پیشین ریاست‌جمهوری آمریکا متمایز دانست. 
این روزنامه با بررسی کشمکش‌های ترامپ با کره شمالی و چین، درباره رویارویی آمریکا با ایران، تصریح کرد: «در خصوص پرونده ایران، ترامپ در تلاش برای رهایی از توافق هسته‌ای است که دولت سابق آمریکا با ایران امضا کرد؛ اما اروپا به ترامپ فشار می‌آورد که از این امر صرف‌نظر کند. ترامپ همچنین می‌کوشد ائتلاف جدیدی را در عرصه خاورمیانه به رهبری واشنگتن و عضویت اسرائیل و عربستان به منظور مقابله با نفوذ ایران ایجاد کند.»
روزنامه گاردین نوشت: «ایران نفوذ نظامی و سیاسی دارد که (پهنه گسترده‌ای) از هرات در افغانستان گرفته تا جنوب لبنان را در بر می‌گیرد و این همان چیزی است که نقشه خاورمیانه را به طرز محسوسی تغییر خواهد داد. این یکی از پیامدهای طولانی‌مدت حمله آمریکا به عراق به شمار می‌رود.»
صف‌آرایی‌های منطقه‌ای به نفع ایران
«الجزیره» نوشت: «در حالی که عملیات عادی‌سازی روابط دولت‌های عربی با اسرائیل تقریباً مسیر رو به جلویی را پیموده است، این نزدیکی به همان اندازه که می‌تواند دربردارنده زیان‌هایی برای ایران و محور مقاومت باشد، منافع و دستاوردهای بزرگی را نصیب آنها می‌کند. مهم‌ترین این دستاوردها، به این شرح است:
1ـ دولت‌های عربی که وارد این مسیر شده‌اند، اندک محبوبیت خود در جهان عربی اسلامی را نیز از دست می‌دهند، در مقابل ایران طی سال‌های اخیر، در دو جهان عربی و اسلامی از مقبولیت و اعتبار زیادی برخوردار شده است و در آینده به قهرمان تبدیل خواهد شد. 2ـ  نزدیکی بی‌سابقه‌ای را بین تهران و جنبش‌های بزرگ مقاومت فلسطین محقق کرده است. این مسئله به خوبی در تماس تلفنی سردار سلیمانی با نیروهای قسام نمایان می‌شود. 3ـ در مرحله پیشِ روی منطقه، صف‌آرایی‌ها به نفع ایران و بیشتر براساس موضع مخالف با عادی‌سازی خواهد بود، نه بر پایه مسائل طایفه‌ای.
در این شرایط، بعید نیست قدرت‌هایی که اختلافات شدیدی با ایران داشتند، با آن در یک جبهه واحد همراه شوند؛ مانند نزدیکی نسبی که بحران خلیج‌فارس بین قطر، ترکیه و ایران ایجاد کرده است. محور سعودی بیش از پیش اسیر بازی توزیع نقش‌ها در مراکز تصمیم‌گیری آمریکا خواهد شد و فشار وزارت خارجه آمریکا در پرونده یمن بیشتر و بیشتر می‌شود.»
طرح راهبردی محرمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران
کانال ۱۰ تلویزیون صهیونیست‌ها به نقل از چند مقام دولت آمریکا گزارش داده که نشستی با حضور نمایندگان ارشد همه شاخه‌های نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک کابینه اسرائیل، به صورت محرمانه در کاخ سفید و با حضور مشاور امنیت ملی دولت آمریکا و نمایندگان ارشد کاخ سفید، آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا، وزارت دفاع و وزارت خارجه آمریکا برگزار شده است. به گفته یک مقام ارشد دولت آمریکا در این گفت‌وگوها سندی تدوین شده که بدنبال فعالیت‌های مخفیانه و دیپلماتیک برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران و راه‌های سختگیرانه‌تر کردن اجرا و نظارت‌ها در چارچوب توافق هسته‌ای کنونی، بررسی چگونگی فعالیت‌های مخفیانه علیه برنامه هسته‌ای ایران، محدود کردن فعالیت‌های ایران در منطقه، مقابله با حمایت ایران از گروه‌هایی، مانند حزب‌الله، حماس و جهاد اسلامی، برنامه موشکی ایران و مسئله انتقال موشک‌های دقیق به حزب‌الله و سوریه، بررسی سناریوهای احتمالی درگیری در مناطقی که احتمال مشارکت ایران در آنجا می‌رود، با تأکید بر رویارویی با حزب‌الله و... است. یکی از این مقامات ارشد صهیونیست در این باره گفته است: «اسرائیل و ایالات متحده درباره روند و رخدادهای منطقه، به ویژه ایران کاملاً هم‌نظر هستند و درباره راهبرد و سیاست لازم در این زمینه به توافقاتی دست یافته‌اند. هم ما و هم آمریکایی‌ها از این نتایج و تعهدات داده شده درباره چالش‌ها و موقعیت‌های پیش رو خرسندیم.»

  امین پناهی/ در هر کشوری دولت مسئولیت مدیریت اقتصاد را در سطح کلان آن بر عهده دارد. مدیریت اقتصاد یعنی تعیین مشی‌های اقتصادی و ترسیم خطوطی که اقتصاد را بارور خواهد کرد. دولت یازدهم در آغاز فعالیت خود تلاش کرد تا با ایجاد ثبات در اقتصاد کشور از افسارگسیختگی جلوگیری کند؛ ثباتی که البته در نهایت به رکودی منجر شد که هنوز که هنوز است بعد از چهار سال‌و‌اندی دامن اقتصاد ایران را رها نکرده است. رکودی که بیشترین فشار خود را به طبقه پایین جامعه وارد کرده و قدرت خرید را از آنها ستانده و بسیاری را به زیر خط فقر سوق داده است. در دو انتخابات اخیر بیشترین شعارهای انتخاباتی رئیس‌جمهور و دیگر نماینده دولت معطوف به رونق اقتصادی بود که قرار بود کمک حال مردم و مستضعفان باشد، اما متأسفانه با آنکه در این دو دولت وزرایی توانمند در حوزه اقتصاد داشته‌ایم، رونق چندانی را شاهد نبوده‌ایم.
از سویی چندین سال است که از ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی رهبر معظم انقلاب به مثابه تنها راه برون‌رفت کشور از مشکلات اقتصادی می‌گذرد؛ سیاست‌هایی که خلاصه آن را می‌توان در نگاه به توان داخلی و حمایت از تولید داخلی دانست. اما هیچ‌یک از دولت‌های مورد مخاطب این دستور، از سوی رهبر معظم انقلاب به اجرای آن اهتمام جدی نورزیده‌اند. 
از سویی دیگر، مجلس شورای اسلامی که در جایگاه نظارت بر عملکرد دولت قرار دارد، بعضاً به دلیل ملاحظه‌کاری‌های سیاسی و جریانی آن‌طور که باید با پدیده‌هایی مانند فساد‌ اقتصادی، حقوق‌های نجومی و... برخورد نمی‌کند! بی‌تردید چنین حالتی نارضایتی‌هایی را در بین مردم به وجود می‌آورد و هر چند دولت باید خیلی پیشتر از این به مشکلات مردم رسیدگی می‌کرد، اما حالا باید فرصت را مغتنم شمرده و به فکر گره‌گشایی از این قبیل مشکلات باشد.
مسئولان دولتی باید مشکلات و عواملی را که سبب انتقاد و اعتراض گروه‌هایی از مردم شده احصا کرده و تدابیر لازم را برای رفع مشکلات اتخاذ کنند.
در این میان دولت باید چند رویکرد اساسی درباره اقتصاد اتخاذ کند و تمام تلاش خود را برای تحقق آنها به کار بندد؛
اول اینکه، باید به بازار و نوع نوسانات آن به خوبی و با درایت تمام و با نگاه به قدرت خرید مستضعفان و در اولویت قرار دادن آنها نظارت کند. این به آن معناست که در حال حاضر اجازه هیچ‌گونه گرانی در اقلام اساسی زندگی مردم داده نشود. هر چند ممکن است قانون در جایی اجازه برخی افزایش قیمت‌ها را به دولت داده باشد، اما این عمل باید با نگاه به توان خرید و ظرفیت جیب مردم اجرایی شود.
دوم اینکه، سیاست اقتصاد مقاومتی در تمام شئون اقتصادی کشور باید عملیاتی شده و جایگزین تمام سیاست‌های اقتصادی موجود که برگرفته از سیاست‌های اقتصادی غربی است، شود. این نسخه اقتصادی بومی علاوه بر آنکه روند اقتصادی را به نفع مردم تغییر می‌دهد، دولت را هم از نتایج اجرای آن در بخش اقتصاد کشور منتفع خواهد کرد.
سوم اینکه دولت باید تمام توان خود را به حمایت از صنایع داخلی و حمایت از تولیدات ملی معطوف کند. نگاه به توان داخلی کشور و پرداختن به آن علاوه بر آنکه می‌تواند صاحبان صنعت را برای توسعه حوزه کاری خود توانا کند، مشاغلی را برای جمعیت بیکار کشور ایجاد خواهد کرد و این اقدام علاوه بر آنکه قدرت خرید مردم را افزایش می‌دهد و آنها را برای انجام فعالیت‌های روزمره‌ خود تواناتر می‌کند، به رشد شاخص‌های اقتصادی نیز منجر خواهد شد و این‌‌‌گونه اقتصادی پویا و قابل اتکا برای مردم و دولت به وجود خواهد آمد.