علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: ما در گذشته سیاست‌های رفاهی هدفمند نداشتیم و در کنار آن سیاست‌های رفاهی مصرفانه را در دستور کار قرار دادیم و در بخشی از این اقدام‌ها 40 هزار میلیارد تومان پول هدفمندی را به افرادی دادیم که تفاوتی در زندگی آنها ایجاد نکرده و اثرگذاری معناداری نداشته است. با این کار بی‌عدالتی و فقر بین‌نسلی را دامن زده‌ایم.


محمدابراهيم ميانجي/ تنوع‌بخشی به منابع درآمدهای دولت، اِعمال یک سیاست استراتژیک در اقتصاد کشور و مدیریت کلان آن است. با تنوع‌بخشی به درآمدها، امکان دستیابی باثبات‌تر و انعطاف‌پذیرتری به اهداف و کارکردهای مدیریت مالی کشور فراهم می‌شود. در این میان، یکی از مواردی که می‌توان با تنوع‌بخشی به آن درآمد مناسبی برای دولت کسب کرد،‌ مالیات است. با توجه به تأکید سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بر کاهش اتکای بودجه کشور به درآمدهای نفتی، یکی از راهکارهای تحقق این موضوع، توجه به درآمدهای مالیاتی است. دولت در این زمینه افزون بر برنامه‌ریزی برای کاهش فرار مالیاتی، دریافت مالیات از سپرده‌های بالای بانکی را در دستور کار قرار داده است.

لزوم بازنگری
 در قانون مالیات‌ها
باید پذیرفت که بخش قابل توجهی از افرادی که مشمول پرداخت مالیات در کشور هستند، به شیوه‌های گوناگون از پرداخت مالیات فرار می‌کنند. باید با شناسایی زمینه‌های فرار مالیاتی و افرادی که در این زمینه اقدام غیر قانونی مرتکب می‌شوند (قانون‌دانان قانون‌گریز) بر تنوع مالیاتی افزود و با بازنگری در قانون مالیات‌ها، افزون بر مسدود کردن راه‌های فرار مالیاتی، زمینه تقویت نظام مالیاتی فراهم شود؛ چرا که انجام این مهم راهکار افزایش درآمد مالیاتی کشور است.

انواع مالیات
مالیات‌ها عموماً به دو گروه مالیات‌های مستقیم و مالیات‌های غیر مستقیم تقسیم می‌شوند که هر یک هم انواع گوناگونی دارد.  مالیات‌های مستقیم مالیات‌هایی هستند که به صورت مستقیم از درآمد یا دارایی اشخاص حقیقی یا حقوقی دریافت می‌شود و شامل انواع زیر است:  مالیات بر درآمد: شامل مالیات بر درآمد املاک، مالیات بر درآمد مشاغل، مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی و مالیات بر درآمد اتفاقی.
مالیات بر دارایی: شامل مالیات بر ارث و مالیات حق تمبر.
مالیات‌های غیر مستقیم: مالیات‌هایى هستند که پرداخت‌کننده آن مشخص و معین نبوده و تحقق مالیات به یک قسمت از فعالیت‌هاى اقتصادى و عملیات افراد بستگی داشته و قابلیت انتقال آنها بسیار زیاد باشد. این نوع مالیات‌ها عبارتند از:
مالیات بر واردات: مالیات بر حقوق گمرکی، مالیات بر سود بازرگانی، مالیات بر حق ثبت سفارش کالا، مالیات بر واردات اتومبیل و مالیات بر حق ثبت. مالیات بر مصرف و فروش: مالیات بر فرآورده‌های نفتی، مالیات بر تولید الکل طبی و بهداشتی، مالیات بر فروش سیگار، مالیات بر اتومبیل، مالیات بر نقل و انتقال اتومبیل و مالیات بر ارزش‌افزوده.

اخذ مالیات
 از سپرده‌های مردم
این اولین باری نیست که دولت موضوع اخذ مالیات از سپرده‌های مردم در بانک‌ها را مطرح می‌کند. سال گذشته علی طیب‌نیا، وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی دولت یازدهم به صراحت موافقت خود را با دریافت مالیات از سپرده‌های بانکی اعلام کرد. او معتقد بود، نرخ سود سپرده‌های بانکی با توجه به تورم بسیار بالا است و بنابراین پول بدون زحمتی که از این طریق برای صاحبانش به دست می‌آید، باید مشمول اخذ مالیات شود.
دولتمردان معتقدند، افرادی که سپرده‌های بالایی را در نظام بانکی دارند و آنها را به گردش درنمی‌آورند، باید مالیات بدهند. نرخ سود بانکی مدت‌ها است که در کشور به رقیبی برای سرمایه‌گذاری در کار و تولید تبدیل شده است. با اجرایی شدن این برنامه افزون بر کسب درآمد برای دولت، روند سرمایه‌گذاری در کار و تولید رو به رشد خواهد بود. 

اخذ مالیات از سپرده
 در سایر کشورها
مطالعه قوانین مالیاتی اعضای گروه ۲۰ نشان می‌دهد به جز عربستان همه کشورهای عضو این گروه‌ـ که هشت کشور صنعتی عضو آن بیش از نیمی از اقتصاد جهان را دارند‌ـ سود سپرده‌های بانکی در آنها یا مشمول مالیات تکلیفی است یا جزء درآمد مشمول مالیات محسوب می‌شود. در دیگر کشورهای غیر عضو گروه 20 نیز سوئیس 35 درصد، ایرلند 41 درصد، نیوزیلند 33 درصد و افغانستان 20 درصد از سپرده‌های بانکی مالیات اخذ می‌کنند.

مخالفان اخذ مالیات
 از سپرده‌های بانکی 
مسئولان دولتی کار ساماندهی اطلاعات سپرده‌های بانکی را آغاز کرده و جلساتی را هم با بانک‌های دولتی و خصوصی برگزار کرده‌اند تا به یک جمع‌بندی و اجماع برای اخذ اطلاعات لازم از حساب‌های بانکی برسند؛ چرا که یکی از مخالفان اصلی اخذ مالیات از سپرده‌های بانکی، بانک‌ها هستند. بانک‌ها نگرانند که این موضوع برای‌شان دردسرساز شده و به خروج بیش از گذشته منابع‌شان منجر شود. همه اینها در شرایطی است که اکنون هم نظام بانکی با مشکل خروج سپرده‌ها مواجه است و همین امر هم سبب شده است هر طرحی در این رابطه با شک و تردیدهای خاص خود در نظام بانکی همراه باشد.
قرار بر این است که از طریق بانک‌ها، اطلاعات مربوط به سپرده‌ها به سازمان مالیاتی ارائه شود. بانک‌ها نگران اجرای ناهماهنگ این موضوع هستند و دغدغه دارند که مبادا برخی از بانک‌ها اطلاعات سپرده‌ها را به سازمان مالیاتی ندهند و در مقابل، سپرده‌های بیشتری را جذب کرده و رقابتی نابرابر را رقم بزنند؛ به همین دلیل، همه بانک‌ها این نکته را مطرح می‌کنند که در صورت ارائه هماهنگ این اطلاعات به سازمان، مشکلی با اجرای این طرح ندارند.

کدام سپرده‌های بانکی
 باید مالیات بدهند؟
یک مقام مسئول در سازمان امور مالیاتی در این زمینه اذعان کرده است، دریافت سود از سپرده‌های بانکی هنوز به صورت جدی مطرح نشده است و هر اقدامی که قرار باشد انجام گیرد، باید تأیید مجلس را داشته باشد. وی گفته است: «قرار نیست دریافت مالیات از سپرده‌های بانکی بدون هیچ مقدمه‌ای اجرایی شود، بلکه به طور قطع نظام بانکی و سازمان امور مالیاتی، به صورت شفاف برنامه خود را اعلام خواهند کرد؛ بنابراین مردم نگران نباشند.» به گفته این مقام مسئول، به طور قطع دریافت مالیات از سپرده‌های بانکی، مشمول سپرده‌های خرد که جنبه پس‌اندازی برای گذران زندگی را دارد، نخواهد شد.
آن طور که از فحوای کلام مسئولان سازمان امور مالیاتی برمی‌آید، سپرده‌های بالای ۵۰۰ میلیون تومان در مرحله اول، مشمول دریافت مالیات می‌شوند و جای نگرانی برای سپرده‌گذاران خرد نیست. به همین دلیل اکنون سازمان امور مالیاتی، تفاهم‌نامه‌هایی را با بانک‌ها طراحی کرده که بتواند بر مبنای آن، شرایط را برای اجرای موفق این طرح فراهم کرده و شاید هم تضامین لازم را بگیرد. البته این موضوع باید مد نظر دولتمردان و دست‌اندرکاران مالیاتی کشور باشد که این نوع مالیات گرفتن نباید به ایجاد فشار مالیاتی به بخش تولید و مردم منجر شود. ضروری است معافیت‌های مالیاتی در این زمینه شامل سالمندان، معلولان و بازنشستگان شود و هدف متعالی این نوع مالیات، که همان حمایت از سرمایه‌گذاری در بخش واقعی تولید است، فراموش نشود.

 ابراهیم قاضی/ یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز اقتصادی، بدهی دولت به بانک‌ها و نحوه تسویه این بدهی‌ها است. در مرداد سال ۱۳۹۲ که دولت یازدهم بر سر کار آمد، بدهی بخش دولتی (دولت و شرکت‌های دولتی) به نظام بانکی (بانک‌ها و بانک مرکزی) مبلغ ۱۰۲ هزار میلیارد تومان بود؛ اما در طول عمر دولت یازدهم تا پایان خرداد امسال، بدهی بخش دولتی به نظام بانکی به حدود ۲۳۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. بدهی بخش دولتی به نظام بانکی در چهار سال اول دولت آقای روحانی ۱۲۴ درصد بیشتر شده است. 
این آمار نشان می‌دهد دولت روحانی بیشتر از کل دولت‌های پیش از خود بدهی به نظام بانکی ایجاد کرده است. یعنی در طول تاریخ از زمان جمع‌آوری آمارهای بانکی در کشور تا پیش از دولت یازدهم، مجموع دولت‌ها ۱۰۲ هزار میلیارد تومان بدهی به نظام بانکی ایجاد کرده بودند؛ اما دولت یازدهم یک تنه ۱۲۷ هزار میلیارد تومان بدهی به نظام بانکی ایجاد کرده است. دولت یازدهم با بجا گذاشتن ۲۳۰ هزار میلیارد تومان بدهی به نظام بانکی، میراثی نگران‌کننده برای دولت دوازدهم بجا گذاشته است که یکی از مشکلات عمده این بدهی‌ها، ایجاد اخلال در  اعطای تسهیلات بانک‌ها به متقاضیان و دیگری بدهی آنها به بانک مرکزی است.
دولت برای کاستن از بار سنگین بدهی خود به بانک‌ها از شیوه‌ استفاده از درآمد تسعیر دارایی‌های ارزی را در دستور کار قرار داده است. دولت در سال‌های گذشته از این طریق مبلغی بین هفت تا هشت هزار میلیارد تومان درآمد کسب نموده و آن را هزینه کرده است. دولت قصد دارد در بودجه سال 97 نیز از این روش استفاده کند تا از عایدات آن بتواند در کاهش بدهی خود به بانک‌ها استفاده نماید، این در حالی است که روی آوردن به این روش نوعی استقراض پنهان در بدهی‌های دولت محسوب شده و راه مناسبی برای تسویه بدهی‌های دولت نیست.
مطابق با اصول صندوق بین‌المللی پول برای محاسبه تسعیر نرخ ارز در بانک‌های مرکزی جهان اجازه محاسبه تسعیر نرخ ارز تا حد متعارفی داده شده است؛ اما این امر به این معنا نیست که دولت‌ها بتوانند آن را یک درآمد جدید تلقی کنند؛ زیرا در عمل پول جدیدی به سرمایه بانک‌ها تزریق نشده است.
حفظ ارزش پول ملی و کمک به رشد اقتصادی مهم‌ترین وظیفه‌ حاکمیتی بانک مرکزی است. همان‌طور که بانک مرکزی منتشر کننده‌ انحصاری پول ملی است، مسئول حفظ ارزش آن نیز می‌باشد. پس نمی‌تواند ارز در دسترس خود را به بالاترین قیمت بفروشد؛ بلکه باید، حجم بالایی از دارایی ارزی را نزد خود نگاه دارد تا در موقع لزوم با مداخلات هدفمند در بازار ارز، وظیفه حاکمیتی خود را به درستی انجام دهد.
از جمله پیامدهای منفی احتمالی این اقدام را می‌توان؛ افزایش پایه پولی، تزریق پول پرقدرت، کاهش توان مالی، نوسانات غیرقابل پیش‌بینی در تأمین مالی بودجه و بی‌ثباتی سیاست‌های مالی برشمرد که در صورت اجرایی شدن این سیاست دور از انتظار نیست.
دولت از محل مابه‌التفاوت نرخ محاسباتی ارز در بودجه سال 97 و نرخ مبادله‌ای، مبلغی معادل 7 هزار و 500 میلیارد تومان درآمد پنهان کسب می‌کند و ردیف متفرقه درآمدی از محل مابه‌التفاوت نرخ ارز ناشی از فروش نفت و گاز در لایحه بودجه سال 97 دیده شده است، این در حالی است که این ردیف متفرقه درآمدی فعلاً در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس حذف شده است، یعنی دولت نمی‌تواند، چنین درآمدی در بودجه سال آینده داشته باشد.

کسری بودجه مفهومی است که معمولاً در پایان سال بسیار شنیده می‌شود. این اصطلاح اقتصادی زمانی که درآمدهای دولت کفاف هزینه‌هایش را نده، به کار می‌رود. کسری بودجه به زبان ساده، عبارت است از هزینه‌هایی که درآمدی برای آن وجود ندارد یا اینکه دولتی بیش از درآمدش خرج کرده یا خواهد کرد. در اصطلاحات و تعاریف اقتصادی دو نوع کسری در بودجه وجود دارد: یکی کسری بودجه و دیگری کسری تراز بودجه.
کسری بودجه هنگامی رخ می‌دهد که دولت (یا هر نهاد دیگری) بیش از درآمد خود پول خرج کند. در برابر این کسری بودجه، مازاد بودجه وجود دارد که به کسری بودجه انباشته شده طی چند سال بدهی دولت گفته می‌شود. کسری دیگر، کسری تراز بودجه است. به معنای اینکه دولت باید درآمدها و هزینه‌هایش با هم برابر یا به ‌عبارت دیگر تراز باشد؛ اما مواردی وجود دارد که دولت بیش از درآمدهایش هزینه می‌کند بدون اینکه اعلام کسر بودجه کند. 
از جمله دلایل بروز کسری بودجه می‌توان به نبود مدیریت و ساماندهی صحیح هزینه‌ها و درآمدهای دولت اشاره کرد. برای محاسبه میزان کسری بودجه در اقتصاد ایران، اختلاف بین درآمدها و پرداخت‌های دولت اندازه‌گیری می‌شود. درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز، مالیات‌ها، فروش ارز، انحصارها و مالکیت دولت، فروش کالاها و خدمات، بهره دریافتی بابت وام‌های پرداختی دولت به خارج و غیره جزء درآمدهای دولت محسوب می‌شود.
معمولاً دولت‌ها برای تأمین کسری بودجه اقدام به استقراض از نظام بانکی، انتشار اوراق بهادار یا استقراض از خارج از کشور می‌کنند که تأمین کسری بودجه از طریق استقراض از نظام بانکی به معنای افزایش نقدینگی و به دنبال آن افزایش نرخ تورم خواهد بود. در ایران عمده‌ترین راه تأمین کسری بودجه، استقراض از نظام بانکی است. 
از سوی دیگر روی آوردن دولت به چاپ و انتشار اوراق بهادار (استقراض داخلی) به معنای افزایش تقاضای دولت برای اعتبارات است که اولین تأثیر آن در بازار پولی، افزایش نرخ بهره و به دنبال آن کاهش سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است. 
همچنین، تأمین کسری بودجه از طریق منابع خارجی می‌تواند به کسری در حساب جاری منجر شود.

سید فخرالدین موسوی/اعتراضات کوچک و پراکنده به دلیل مشکلات اقتصادی به ویژه از سوی مالباختگان مؤسسات مالی در ماه‌های اخیر در مناطق مختلف کشور رخ داده است که شاید شاخص‌ترین نمونه آن که به فضای رسانه نیز کشیده شد در نمایشگاه مطبوعات تهران رخ داد؛ این اعتراضات امتداد یافت، تا آنکه در روز پایانی هفته گذشته و در مشهد یکی از همین تجمعات به شکل عجیبی از سوی برخی از رسانه‌ها و شبکه‌ها در فضای مجازی پوشش داده شد و جریاناتی قصد رادیکال کردن فضا و سوءاستفاده از این تجمع و متعاقب آن چند تجمع در چند شهر دیگر را در دستور کار خود قرار دادند و بلافاصله  سران کاخ سفید و نمایندگان کنگره آمریکا وارد ماجرا شده و از ادامه اعتراضات حمایت و مسائل مطلوب خود را مطرح کردند. شبکه‌هایی چون بی‌بی‌سی فارسی و صدای آمریکا و... هم پای کار آمده و تلاش خود برای نیل به اهداف خود را آغاز کردند؛ اما واکنش رسانه جریان‌های سیاسی و برخی چهره‌ها در این میان جالب توجه بود؛ روزنامه‌های نزدیک به دولت در ادعای تعجب‌برانگیز اعلام نارضایتی مردم را کار جریان منتقد دولت دانستند! چنانچه روزنامه «آرمان» در این باره می‌نویسد: «تجمعی که در مشهد و چند شهر دیگر برگزار شد، اگرچه بی‌مجوز بودند و به همین خاطر واکنش‌هایی را برانگیخت، اما نکته قابل تأمل این است کسانی در پس این تحرکات قرار داشته‌اند که در سپهر سیاسی ایران به معنای تام و تمام، ناکامان بوده‌اند و از زمانی که با از دست دادن اقبال مردمی‌ ـ به دلیل رو شدن دست‌های‌شان، خالی بودن انبان تجربه و دانش‌شان ‌ـ جایگاه خود را از دست رفته می‌بینند، تلاش می‌کنند از آبی که گل‌آلود کرده‌اند ماهی خود را صید کنند. آنها به هزار زبان فریاد می‌زنند که سهمی ویژه می‌خواهند و باید حتی اگر رأی مردم را ندارند، باز هم سهمی در قدرت داشته باشند.»
اما روزنامه‌های منتقد دولت در واکنش به اظهارات اسحاق جهانگیری که مدعی شده بود اعتراضات از سوی  منتقدان دولت سازماندهی شده به موضوعات قابل توجهی اشاره کرده است. «وطن امروز» با تیتر «به جای «تکرار» توهمات انتقاد مردم را بشنوید»؛ نوشت اتفاقات مشهد و چند شهر دیگر، فضای رسانه‌ای کشور‌ـ به ویژه فضای مجازی‌ـ را تحت تأثیر قرار داده است. تحلیل‌های مختلفی در این باره منتشر می‌شود به ویژه آنکه رسانه‌های بیگانه و ضد انقلاب تفسیر‌های غلط و غیرواقعی از این تجمعات می‌دهند که همه اینها نشان می‌دهد رسانه‌های رسمی به ویژه رسانه ملی باید به میدان بیایند و ضمن نشان دادن آنچه در واقعیت رخ داده است، جلوی تفاسیر غلط و غرض‌ورزانه رسانه‌های ضدانقلاب را بگیرند... باید بدانیم تفاوتی بین مردم معترضی که در تجمعات اعتراضی مشهد و چند شهر دیگر شرکت کرده بودند با مردمی که در راه‌پیمایی ۹ دی ۸۸ و ۲۲ بهمن هر سال شرکت می‌کنند، نیست. این مردم همان مردمند با این تفاوت که ضمن پایبندی به نظام و رهبری، از دولت به دلیل عدم تحقق وعده‌هایش گله‌مندند. این همان نکته است که رهبر معظم انقلاب سال گذشته در دیدار مردم آذربایجان بعد از راه‌پیمایی ۲۲ بهمن مطرح کردند که «مسئولان، این حضور مردمی را به حساب گلایه نداشتن آنها از فعالیت‌های ما مسئولان نگذارند، مردم گله‌مندند، مردم با تبعیض و کم‌کاری و بی‌اعتنایی به مشکلات میانه‌ای ندارند.» روزنامه «خراسان» نیز در سرمقاله خود آورده است؛ « احساس ناامیدی از اینکه در ظاهر قرار نیست گشایشی در حل مسائل آنها صورت بگیرد، احساس تبعیضی که می‌گوید مشکلات موجود فقط مربوط به آنهاست و نه برای «از ما بهتران» و  احساس بی‌پناهی که می‌گوید ملجأ و پناهگاهی ندارند که حرف آنها را «بفهمد و پیگیری» کند یا حداقل «بشنود و همدردی» کند.» «کیهان» هم با تیتر «فتنه‌گران دیروز گرای تحریم می‌دادند امروز چوب لای چرخ اقتصاد می‌گذارند» به دولت توصیه کرده است باید تلاش کند با فاصله از جریان فتنه و سیاست‌زدگی‌ها به مشکلات و مطالبات اقتصادی مردم رسیدگی کند. واقعیت ماجرا هم چیزی جز این نیست؛ در عین حالی که باید بسیار مواظب بود که دشمنان این ملت و انقلاب؛ جریانات کینه‌جو و زخم‌خورده از ملت بزرگ ایران از مطالبات و خواست مردم  سوءاستفاده نکرده و به دنبال اهداف شوم خود نباشند؛ شرایط اقتصادی و سختی‌ها یک واقعیت است که باید با کار و تلاش مضاعف و توصیه به تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب در مرتفع کردن آن کوشید. دولت، مجلس و نیروهای انقلابی و همه نهادها و دستگاه باید در کنار مردم برای پیشرفت کشور تلاش کنند و با انکار و سخنان دور از واقعیت عده‌ای از مسئولان و به تعبیر دقیق‌تر گفتار درمانی مشکلات برطرف نخواهد شد. مردمی که امروز از مشکلات معیشتی و گرانی ناراضی هستند، همان مردمی‌اند که سال 57 در جریان مبارزات انقلاب اسلامی علیه رژیم شاهنشاهی ایستادند، در هشت سال جنگ تحمیلی جانانه مقاومت کردند، تحریم‌ها را ز سر گذراندند و حماسه 9 دی را خلق کردند و انقلاب متعلق به آنان است. آنها  امروز نیز آماده‌اند برای حل مشکلات اقتصادی؛ اگر برخی مسئولان همراه باشند.

 مهدی فرهادی/ وزارت دفاع آمریکا فرمانده اصلی در فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی است. در ده سال گذشته فرمانده قرارگاه سایبری در آژانس امنیت ملی آمریکا بوده است که به نوعی در همه نیروهای زمینی، هوایی، دریایی و زمینی ارتش آمریکا نقش فعالی دارد.
ارتباط مایکروسافت و وزارت دفاع بسیار گسترده است و مایکروسافت به راحتی سورس برنامه‌ها و اطلاعات فنی را که جزء اسرار شرکت‌ها هستند، در اختیار این وزارت‌خانه قرار می‌دهد. برنامه‌نویسان وزارت دفاع از دانش فنی مایکروسافت برای نوشتن برنامه‌های خود استفاده می‌کنند، بدون اینکه سورس کد اصلی برنامه‌ها به اشتراک گذاشته شود. البته در متن اولیه قرارداد آمده است که وزارت دفاع می‌تواند تا حد نیاز برای رسیدن به مأموریت‌های برون‌مرزی خود به سورس برنامه‌ها دسترسی داشته باشد؛ اما در نهایت مایکروسافت با این بند از قرارداد مخالفت کرد و بنابراین لایه‌های اصلی را در اختیار نخواهد گذاشت.
کارشناسان نظامي Nsa از امکانات فنی اینترنت برای اهداف نظامی بهره می‌گیرند و اعتقاد دارند، اگر تاکنون نبردهاي نظامي در زمين، دريا و هواوفضا رقم مي‌خورد، با ورود به قرن بيست‌ويکم بايد منتظر نبرد در فضاي سايبر به منزله پنجمين بستر نبردهاي نظامي باشيم. آژانس امنيت ملي آمريکا زير نظر وزارت دفاع ايالات متحده آمريکا اداره مي‌شود. اين سازمان در سال 1952 تأسيس شد و کارکنان آن بالغ بر 100 هزار نفر هستند. اين افراد در آمريکا و ايستگاه‌هاي شنود مستقر در خارج مشغول به فعاليتند. وظيفه اصلي اين نهاد امنيتي نظارت بر مخابرات و فعاليت‌هاي ماهواره‌اي و کشف رمز در ايالات متحده آمريکا و دیگر نقاط جهان است. فرماندهي سايبري آمريکا United States Army Cyber Command جزئي از آژانس امنيت ملي آمريکا مشهور به«NSA» است.