آمار مقدماتی گمرک از تجارت خارجی هشت ماهه نخست سال جاری، حاکی از آن است که در این مدت حدود ۳۲۸ تن فندک جیبی و اجزای آن از کشور‌های گوناگون وارد ایران شده است. براساس واردات این حجم فندک به کشور، یک میلیون و ۴۹۹ هزار و ۳۴۴ دلار ارز از کشور خارج شده که بالغ بر ۶ میلیارد و ۱۱۴ میلیون و ۹۶۹ هزار و ۴۴۷ تومان در آمار گمرک به ثبت رسیده است. گفتنی است، فندک‌ها که به نوعی یک جایزه برای خرید هر پاکت سیگار است، در تشویق مردم به خریدن سیگار و اعتیاد نقش دارد.


دکتر حسن خجسته/  رسانه‌ها با توجه به ایدئولوژی یا اصولی که بر آن حاکم است، شیوه‌های گوناگونی برای ارائه خبر به مخاطب دارند که در ادامه به برخی از مهم‌ترین این رویکردها پرداخته شده است.
تجویزی: اولین نوع این نسبت‌شناسی یک‌سویه از بالا به پایین و تجویزی است. مبتنی بر مصلحت مخاطب و صاحب رسانه و قدرت است که این رسانه‌ها را رسانه‌های پدرسالار هم می‌گویند. در واقع از یک‌سو مصلحت عامه مدنظر است که در همه مراودات جهان مراعات می‌شود؛ اما در نظام‌های دیکتاتوری، مصلحت شخص مدنظر است. باید توجه داشت که مصلحت‌سنجی همه جا است. برای نمونه زمانی گفته نمی‌شد تهران روی گسل است؛ اما بعد گفته شد. اینجا هم موضوع تولید رضایت مطرح است که مصلحت‌اندیشی می‌شود.
تعاملی: دومین نوع نسبت‌شناسی رسانه و مخاطب، مشتری‌مداری است، رویکرد تعاملی دوسویه و مبتنی بر تولید رضایت، یعنی اصالت با رضایت است و مصلحت معنا ندارد، هر چه مخاطب بخواهد تولید و پخش می‌کند. یک مشکل این است که چون اینجا اصل رضایت مهم است، این رسانه‌ها را تبدیل به رسانه‌های زرد می‌کند.
رضایت و مصلحت: سومین نسبت را رسانه‌های دوست‌محور می‌نامیم. ارتباطات در این رسانه‌ها تا حدی دوطرفه است و رویکرد مبتنی بر رضایت و مصلحت دارند. مثلاً رسانه‌های مسئولانه برای مصلحت تولید فشار اجتماعی می‌کنند صدا و سیما چنین رسانه‌ای تعریف شده است. باید به این مسئله توجه داشت که مخاطب مدعی است، هر چند که ادعایش غلط باشد. در اینجا تولید رضایت مشکل اصلی است.
برای ایجاد رضایت در مخاطبان و تأثیرگذاری بر آنها باید دست به اقداماتی زد که در ادامه به بحث و بررسی پیرامون برخی از انها می‌پردازیم:
اول: شناخت مخاطب برای تولید پیام 
طیف‌شناسی مخاطبان: این بسیار مهم است که یک رسانه طیف‌های گوناگون مخاطب خود را بشناسد و متناسب با آنها تولید پیام کند. یک مبنا در طیف‌شناسی مخاطب بر اساس عمل به وظیفه است. در یک منحنی می‌توان این طیف‌بندی را انجام داد و بر اساس تحلیل داده‌ها روی منحنی، می‌شود عمده مخاطب را شناخت و بر آن اساس تولید پیام کرد؛ یعنی می‌بینیم که کدام گروه بزرگ‌ترین جمعیت در بین مخاطبان است و بر اساس آن عمل می‌کنیم، البته منحنی در یک وضعیت نمی‌ماند و متناسب با تغییر رفتار مخاطب، منحنی هم جابه‌جا می‌شود.
از حیث مخاطب‌شناسی، سه آسیب رایج وجود دارد: 
۱ـ جذب شدن به‌ جای جذب کردن؛ تئوری جذب و شعار جذب حداکثری در معنای درست آن، از اصول تربیتی و تبلیغی دین است؛ اما گاه آنچه در پوشش نظریۀ جذب رخ می‌دهد، صِرفِ «مجذوب شدن» است؛ یعنی تغییر خود برای نزدیک شدن به مخاطبی که هیچ تغییری برای او رخ نداده یا پیش‌بینی نشده است! 
۲ـ یکسان‌پنداری مخاطب از نظر جغرافیایی؛ یکی از آفات همۀ فعالیت‌های رسمی و گاهی غیر رسمی کشور، کلیشه‌های یکسان ملی است. سیاست‌زدگی و نخبه‌گرایی در همه موضوعات، وقتی در کنار مرکززدگی و برج‌ عاج‌نشینی نخبگان و مدیران و سیاسیون قرار می‌گیرد، نتیجه‌ای جز نگاه صرفاً توریستی و غیر محتوایی به جغرافیای فرهنگی ندارد. راه حل این مشکل، دستیابی به فهمی مردم‌شناسانه از هویت‌های بومی است.
۳ـ یکسره‌پنداری مخاطب از نظر نقاط قوّت و ضعف؛ باوجود اینکه همه معتقد هستیم که مخاطبان ممکن است دارای نقاط قوت و ضعف باشند؛ اما در فعالیت‌های تربیتی و رسانه‌ای برای مخاطبان، بیشتر گرفتار پیش‌فرض‌های مطلق هستیم.


امروزه جاسوسی اقتصادی دیگر یک فعالیت پنهانی یا مرموز نیست که دولت‌ها از آن آگاهی نداشته باشند؛ اما از آنجا که اکنون اقتصاد به مثابه یک صحنه نبرد شکل گرفته، جاسوسی در این حوزه نیز به عنوان یک اصل پذیرفته شده مورد تأیید همگان است.
یکی از مفاهیم مهم مرتبط با جاسوسی اقتصادی، اطلاعات اقتصادی است. به گفته سازمان اطلاعات امنیتی کانادا، اطلاعات اقتصادی سیاست یا اخبار اقتصادی مربوط به تجارت است که شامل اطلاعات فناورانه، اطلاعات مالی، اطلاعات تجاری اختصاصی و اطلاعات دولتی می‌شود؛ اطلاعاتی که به دست آوردن آنها از سوی ذی‌نفعان خارجی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، می‌تواند به بهره‌وری نسبی یا به موقعیت رقابتی بهتر اقتصاد کشور در حال جمع‌آوری اطلاعات کمک ‌کند.
کسانی که کار جاسوسی اقتصادی انجام می‌دهند، به طور خاص، این نوع از اطلاعات را هدف قرار داده‌اند. در ژاپن، وزارت صنعت و تجارت بین‌الملل، شرکت‌های خارجی دارای فناوری پیشرفته را که احتمال دارد، محصولات مهمی در آینده نزدیک تولید کنند، شناسایی می‌کند. این وزارتخانه اطلاعات حیاتی را در اختیار شرکت‌های ژاپنی قرار می‌دهد و آنها را به سمت خرید شرکت‌های خارجی از طریق شرکت‌های پوششی، عملیات استخدام با هویت جعلی یا با شیوه‌های آشکار هدایت می‌کند. در یک نمونه دیگر، شرکتی در آمریکا یک قرارداد مناقصه مربوط به ساخت دستگاه‌های الکترونیکی بین‌المللی را از دست داد.
اندکی بعد، این شرکت باخبر شد که یک سازمان اطلاعاتی اروپا به نحوی اطلاعات مربوط به قیمت‌گذاری آن را شنود کرده است. آن سازمان اروپایی این اطلاعات مهم را به شرکت دیگری داده است که این شرکت در نهایت آن مناقصه را برده است.
آژانس امنیت ملی آمریکا هیچ وقت با بوئینگ یا دیگر شرکت‌های آمریکایی تماس برقرار نمی‌کند، بلکه این کار را از طریق سازمان سیا انجام می‌دهد که وظیفه تمرکز بر اطلاعات دولت آمریکا را به عهده دارد؛ اطلاعات تجاری به وزارت تجارت داده می‌شود. این کار را بخش اطلاعات C.I.A انجام می‌دهد. این اطلاعات به شرکت‌های آمریکایی کمک می‌کند تا قراردادهایی را از طريق رانت اطلاعاتي و سرقت اطلاعات مناقصه‌هاي بين‌المللي به خود اختصاص بدهند.
از زمان پایان جنگ سرد، شکل جاسوسی اقتصادی خارجی به طور چشمگیری با افزایش تنوع روبه‌رو بوده است. بر اساس گزارشی که در سال 1994 درباره دستاورد خارجی شرکت‌های آمریکایی دارای فناوری حساس و فعالیت‌های جاسوسی علیه آنها به کنگره ارائه شد، اعلام شد که سازمان جاسوسی یکی از متحدین، یک عملیات جاسوسی ترتیب داده است که طی آن به یک کارمند دولت آمریکا پول پرداخت شده تا اسناد محرمانه مربوط به اطلاعات نظامی آمریکا را به دست آورد. سپس معلوم شد که اتباع آن کشور، در آمریکا، در حال به سرقت بردن یک فناوری مهم آمریکایی بودند که در تولید لوله‌های توپ مورد استفاده قرار می‌گرفت. 
جیمز وولسي، رئیس سابق سازمان سیا از سال 1993 تا سال 1995 بوده است. به نظر او سرویس‌های آمریکایی فقط در یک سری موارد خاص فعالیت‌های اقتصادی شرکت‌های دیگر را زیر نظر می‌گیرند و عملیات شنود و جاسوسی انجام می‌دهند.
او می‌گوید اگر دوستان اروپایی ما در جذب بازارهای جهان سوم از روش‌های نادرست استفاده نمی‌کردند و بر اساس لیاقت‌شان سهمی در بازار را در اختیار می‌گرفتند، دیگر لازم نبود ما به جمع‌آوری اطلاعات درباره آنها بپردازیم.
در سال 1994 کشور برزیل یک مناقصه بین‌المللی ترتیب داد. هدف این طرح پوشش کامل راداری در منطقه آمازون بود. این معامله راهبردی ارزشی معادل ۱/۴ میلیارد دلار داشت. در این مناقصه رقیب شرکت آمریکایی رایتئون، شرکت فرانسوی تامسون بود.
سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا به یک شرکت آمریکایی کمک کردند که یک شرکت اروپایی را از میدان به در کند و یک قرارداد بزرگ ۱/۴ میلیارد دلاری را نصیب خود سازد.
جالب اینکه شرکتی که این قرارداد را به دست آورد خود یکی از سازندگان و طراحان شبکه اشلون نیز بوده است.
برای نمونه در مذاکرات حساس اقتصادی آمریکا با ژاپن در سال 1995 بر سر واردات خودرو‌‌های لوکس مذاکرات شرکت‌‌های ژاپنی با ایستگاه سیا در توکیو و تیم‌‌های شنود ملی سازمان امنیت ملی آمریکا شنود می‌شد و در اختیار مذاکره‌کنندگان تجاری این کشور قرار می‌گرفت.
بر اساس اسناد منتشر شده انگلیس، جاسوسان آلمان در زمان جنگ جهانی دوم تحت پوشش کارکنان شرکت زیمنس فعالیت می‌کردند. آژانس امنیت ملی آمریکا یکی از سازمان‌های دولتی آمریکا است که زیر نظر وزارت دفاع آمریکا اداره می‌شود. این سازمان در نوامبر سال 1952 و با دستور هری ترومن، رئیس‌جمهور وقت، تشکیل شد و وظیفه رسمی آن نظارت بر فعالیت‌های مخابراتی، ارتباطاتی و ماهواره‌ای و کشف رمز در آمریکا است. «جیمز بامفورد» نویسنده‌ای که به مدت 25 سال درباره آژانس امنیت ملی تحقیق کرده، می‌گوید: «در نظر آنهایی که از همه چیز مطلع هستند، حروف اختصاری NSA به معنای No Such Agency (چنین سازمانی وجود ندارد!) است و آنهایی که در داخل سازمان هستند، حروف اختصاری NSA را به صورت Never Say Anything (هیچ‌گاه چیزی نگو!) تفسیر می‌کنند.»
گفتنی است، NSA مخفف عبارت National Security Agency (آژانس امنیت ملی آمریکا) است.
شرکت‌های امنیتی رایانه‌ای صهیونیستی معمولاً یک دفتر مرکزی در آمریکا دارند، در حالی که تحقیق بر روی نرم‌افزارها و تهیه آنها در سرزمین‌های اشغالی انجام می‌گیرد. شرکت‌های صهیونیستی معمولاً دوره زندگی کوتاهی دارند و پس از مدتی یک شرکت بزرگ‌تر آنها را به قیمتی گزاف خریداری می‌کنند. این امر سبب می‌شود از یک سو صاحبان صهیونیست آن پول کلانی به دست آورند و از سوی دیگر مدیران صهیونیست و نرم‌افزارهای تولید موساد در شرکت مادر ادغام می‌شوند. برای نمونه شرکت «آر‌اس‌ای» (RSA) در سال 2005 یک شرکت صهیونیستی به نام «کیوتا» (Cyota) را به مبلغ 145 میلیون دلار خریداری کرد.


 ابوذر احمدی/ مرکز مطالعات سیاست اجتماعی «تائوب» (Taub) رژیم صهیونیستی طی گزارشی که خلاصه آن در روزنامه «جروزالم‌پست» منتشر شد، اعلام کرد، وضعیت این رژیم در سال 2017، تصویری کلی و ناامیدکننده از وضعیت اجتماعی‌ـ اقتصادی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را ترسیم می‌کند.
در این گزارش که به سرپرستی پروفسور «آوی ویس»، مدیر اجرایی این مرکز و استاد اقتصاد دانشگاه «بار ایلان» تهیه شده است، چشم‌اندازی تاریک برای اقتصاد کلان رژیم صهیونیستی در بلندمدت فرض شده و برآورد شده است، این رژیم با چالش‌های جمعیتی مواجه شود که احتمالاً نرخ رشد اقتصادی را کاهش خواهد داد؛ از جمله کاهش جمعیتی که در سن اشتغال هستند، افزایش گروه‌های جمعیتی که نرخ اشتغال آنها به نسبت پایین است و مهارت‌های آنها با بازار کار مدرن سازگار نیست (ارتدوکس‌های افراطی و عرب‌ها).
فقر و نابرابری حوزه مهم دیگری است که در این گزارش به آن پرداخته و تأکید شده است هزینه‌های زندگی در رژیم صهیونیستی، بالاترین نرخ را میان کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) دارد؛ به ‌گونه‌ای که این نابرابری در امر آموزش جامعه چندپاره صهیونیستی گسترش یافته تا جایی که بر تعداد ساعات آموزشی برای دانش‌آموزان یهودی به ویژه سفاردی‌ها و حریدیم‌ها تأثیرات منفی داشته است.
این در حالی است که شورای ملی کودکان رژیم صهیونیستی طی گزارش سالیانه خود اعلام کرده است از هر سه کودک صهیونیستی، یک نفر زیر خط فقر زندگی می‌کند. جالب توجه و تأمل‌برانگیز آنجا بود که بر اساس این گزارش، دو میلیون و 851 هزار و 911 کودک در این رژیم زندگی می‌کنند که 33 درصد از جمعیت آن را تشکیل می‌دهند. بین سال‌های 1970 و 2016، تعداد کودکان در جامعه صهیونیستی حدود دو برابر شده است که این میزان برای کودکان مسلمان چندین برابر بوده است.
تکان‌دهنده‌ترین آمار این گزارش مربوط به فقر کودکان است که نشان می‌دهد حدود دو کودک از هر سه کودک ارتدوکس افراطی یهودی در فقر به سر می‌برند و 62 درصد از کودکان عرب زیر خط فقر زندگی می‌کنند.
اما آنچه در این میان حائز اهمیت است و تحلیل و برآوردی از گزارش‌های سالیانه مراکز اجتماعی رژیم صهیونیستی را در پی دارد، این است که رژیم جعلی صهیونیستی نه تنها با بحران‌ها و چالش فزاینده اقتصادی و امنیتی روبه‌رو است؛ بلکه از فقر و شکاف‌های عمیق اجتماعی و جمعیتی رنج می‌برد؛ به گونه‌ای که تصویر مبهمی از وضعیت زندگی در جامعه موزائیکی صهیونیستی را ترسیم می‌کند. 
شکاف‌های داخلی جامعه صهیونیستی در سایه شکست سطوح سیاسی و امنیتی این رژیم، سال(2017) پرتنش و نفس‌گیری را برای سران جانی صهیونیستی رقم زد؛ به گونه‌ای که بنا بر اعتراف منابع داخلی رژیم صهیونیستی، ادامه حیات برای این رژیم در سال‌های آتی با ابهامات بسیار زیادی روبه‌رو است. در این زمینه «تامیر پارادو»، رئیس سابق سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی(موساد) به دولت آشوب زده نتانیاهو هشدار می‌دهد، «بزرگ‌ترین تهدید برای اسرائیل، ایران و راکت‌های حماس نیست؛ بلکه آشوب‌های داخلی است.»
در پایان باید گفت، چالش‌ها و بحران‌های فزاینده داخلی جامعه صهیونیستی می‌‌تواند زمینه‌‌ لازم را برای گسترش و بروز تضادهای درونی و در بهترین شرایط، درگیری‌های داخلی و مهاجرت دسته‌جمعی یهودیان از اراضی اشغالی برای این رژیم فراهم کرده باشد. به هر تقدیر دور نیست روزی که ادامه‌‌ نارضایتی‌‌های عمومی در جامعه صهیونیستی، به تقویت طرفداران ایده‌‌های مخالف، مانند فراصهیونیسم منجر شده و در یک مطالبه عمومی یهودی پروژه‌‌ استثماری «صهیونیسم» به چالش کشیده شود و برای همیشه به زباله‌دان تاریخ سپرده شود. ان‌شاءالله

تولیدکننده جوان سمیرمی در گفت‌وگو با صبح صادق

 اکبر کریمی/ سمیرم، شهرستانی با 65 هزار نفر جمعیت در جنوب غربی استان اصفهان قرار دارد. این شهر منطقه‌ای کوهستانی، با آب‌وهوای معتدل است و از نظر منابع آبی، بهترین شهرستان اصفهان محسوب می‌شود. وجود این ویژگی‌های مناسب طبیعی، امروزه شهرستان سمیرم را به یکی از قطب‌های تولید سیب درختی و محصولات جانبی آن تبدیل کرده است.
یکی از محصولات جانبی سیب که طی چند سال اخیر، تولید آن در سمیرم نیز رو به گسترش گذاشته، سرکه است. سرکه سیب خواص ضد باکتریایی، ضد ویروسی و ضد قارچی دارد و منافع درمانی آن مورد تأیید طب سنتی و جدید است. این محصول از قدیم جزو مصارف خانواده‌های ایرانی بوده است.
یاسر صاعدی، جوان 30 ساله سمیرمی، یکی از تولیدکنندگان این محصول با ارزش است. او که هدف اولیه‌اش تولید سرکه برای مصرف خانواده بود، امروز به یکی از تولیدکنندگان فعال سرکه سیب در این شهرستان تبدیل شده است.

افزایش سودآوری با فرآوری محصول سیب
در سمیرم اکثر باغداران محصولات‌شان را به واسطه‌گران می‌فروشند. مرغوب و صادراتی بودن محصول سیب سمیرم موجب شده تا واسطه‌گران این عرصه، محصولاتی را از باغداران خریداری کنند که دارای شرایط استاندارد صادراتی باشد. سیب‌های خارج از این شرایط که کوچک یا بزرگ‌تر از حد معمول باشند را اصطلاحاً سیب درجه سه می‌نامند که واسطه‌گران یا شرکت‌های فرآوری‌کننده آنها را، با قیمت‌هایی نازل می‌خرند. میزان سیب‌های درجه سه هر باغ به طور میانگین 30 تا 40 درصد محصول را تشکیل می‌دهد و فروش این میزان محصول با قیمت‌های پیشنهادی، برای باغدار به‌صرفه نیست. به همین دلیل تنها راه‌حل برای افزایش ارزش محصول، به‌کارگیری روش‌های فرآوری و تبدیلی است.
امروزه محصولاتی چون؛ کمپوت، سرکه، مربا و... از جمله محصولاتی هستند که از سیب تهیه می‌شوند و علاوه بر ایجاد اشتغال پایدار و مطمئن، سودآوری بیشتری در کشور دارند. یاسر با بهره‌گیری از این راه‌حل و فرآوری محصول باغ پدری توانسته است ارزش محصول را در مقایسه با خام‌فروشی آن، به بیش از 10 برابر افزایش دهد.
او می‌گوید: «ما ده هکتار باغ سیب در شهرستان سمیرم داریم که حدود 3000 اصله نهال بارور در آن وجود دارد. از این باغ سالیانه حدود هشت تن سیب درجه سه به دست می‌آید. سال 92 وقتی استقبال همسایگان و فامیل را برای خرید سرکه تولیدی‌ام دیدم، تصمیم گرفتم آن را با هدف فروش تولید کنم.»
صاعدی در سال اول که تولید سرکه را با 500 کیلو سیب شروع کرده بود، در سال دوم به دو تن و در پاییز سال گذشته آن را به هشت تن سیب رساند.
در سمیرم از آبان ماه تا پایان سال معمولاً فعالیت کشاورزی وجود ندارد و این زمان بهترین فرصت برای فرآوری محصولات باغی است. این تولیدکننده جوان نیز تولید سرکه را در آبان ماه که شروع ایام فراغت است، انجام می‌دهد و با این کار برای خود شغل موقت سودآوری دست و پا کرده است.

مراحل تولید سرکه سیب
برای تهیه سرکه، ابتدا سیب‌ها باید کاملاً شسته شوند. جدا کردن سیب‌های ناسالم و خراب از سیب‌های سالم مرحله بعدی کار است که پس از آن سیب‌ها داخل دستگاه خردکن ریخته می‌شود.
اگر میزان سیب موجود برای تولید سرکه کم باشد، می‌توان آن را برش زد و هسته آن را با دست جدا کرد. با این کار نیازی به دستگاه خردکن نیست. یاسر در دو سال اول فعالیتش تقریباً هیچ هزینه اولیه‌ای برای تولید سرکه سیب نکرده بود. او در این مدت تمامی مراحل تهیه سرکه را به صورت کاملاً دستی انجام می‌داد و تنها در سال سوم، به دلیل بالا رفتن حجم تولید و برای سرعت بخشیدن به خرد کردن و هسته‌گیری سیب، دستگاه خردکن خریداری کرد.
پس از مرحله خرد کردن، سیب‌ها داخل دبه‌های پلاستیکی ریخته می‌شود. دبه‌ها باید در محکمی داشته باشند تا هوا داخل آنها نفوذ نکند.
صاعدی به سیب‌های ریخته شده در دبه‌ها تنها مقدار کمی نمک اضافه کرده و در آنها را محکم می‌کند و جلوی آفتاب می‌گذارد. پس از گذشت 40 روز، در دبه‌ها باز شده و محتوای داخل آن هم زده شده و مجدداً در آنها بسته می‌شود. مرحله بعدی باز کردن دبه‌ها زمانی است که سیب‌ها تبدیل به سرکه شده‌اند و زمان جدا کردن تفاله سیب از آب سرکه است. این مدت زمان، حدود پنج ماه است. در این مدت دبه‌ها باید جای گرمی نگهداری شوند. جدا کردن آب سرکه از تفاله به شکل دستی یا با دستگاه فشار انجام می‌شود. از آنجا که یاسر رشته مکانیک خوانده، با الگوبرداری از دستگاه‌های فشاردهنده موجود در بازار، این دستگاه را برای خود طراحی کرده است.
او می‌گوید: «در طول دوره تشکیل سرکه سیب، کپک سفید رنگی روی سرکه ایجاد می‌شود و پشه‌های ریزی روی آب سرکه دیده می‌شوند که این موارد طبیعی است و برای تبدیل شدن به سرکه لازم است.»
محصول به دست آمده، سرکه خام است که برای درمان انواع بیماری‌ها، از جمله درمان امراض پوستی، گوش‌درد، گلودرد، گرفتگی بینی، عفونت دهان و... استفاده می‌شود. برای مصرف خوراکی سرکه، آن را تا دمای نزدیک به 100 درجه می‌جوشانند. سرکه‌های خام یا خوراکی را در ظروف شیشه‌ای نگهداری می‌کنند و در آنها را محکم می‌بندند، به طوری که هوا در آنها نفوذ نکند.
صاعدی نیز برای حفظ کیفیت محصول سرکه، آن را در بطری‌های شیشه‌ای یک لیتری ریخته و به مشتریانش در شهرهای اصفهان و تهران می‌فروشد.
ارزش غذایی و دارویی سرکه سیب نیز مانند سرکه انگور، به ازای هر سال گذشت زمان، بالاتر می‌رود. به همین دلیل گران‌تر نیز به فروش می‌رسد.
زمان فعالیت این تولیدکننده جوان برای تولید سرکه، ماه هشتم هر سال است. او در این ماه به کمک دوستانش این کار را انجام می‌دهد و به ازای تلاش یک ماهه، مبلغ 12 میلیون تومان درآمد کسب می‌کند.
برای تهیه گزارش از فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی در استان خود با شماره تلفن 09193472981  تماس بگیرید.

دانسته‌ها و بایسته‌های حقوقی‌ـ ۶۸

 شهریار اقتصاد / هرگاه مورد معامله به صورت کلی فی‌الذمه باشد، آیا باید افراد کلی معین باشد؟
مورد معامله باید معین باشد؛ یعنی مردد نباشد. ممکن است مورد معامله معلوم باشد، ولی معین نباشد. برای نمونه فروشنده دو دستگاه ماشین پیکان دارد که هر دوی آن را خریدار دیده و بر اوصاف و وضعیت آن آگاهی پیدا کرده است، فروشنده یکی از این دو دستگاه را به خریدار می‌فروشد؛ ولی معین نمی‌کند که مورد معامله کدام یک از آن دو است. با اینکه در این مثال مورد معامله، یعنی هر یک از آن دو معلوم است؛ ولی چون معین نیست، معامله باطل خواهد بود. 
هرگاه مورد معامله به‌ صورت کلی فی‌الذمه یا کلی در معین معامله شود، تردید در افراد آن خدشه‌ای به صحت عقد وارد نخواهد کرد. اموال مثلی فقط می‌توانند به‌صورت کلی در معین یا کلی فی‌الذمه مورد معامله قرار گیرند و از این نظر تفاوتی بین افراد کلی از نظر اوصاف یا ارزش وجود ندارد؛ در هر صورت زمانی که مالی به‌صورت کلی معامله می‌شود، فرد یا مصداقی که باید ناقل به منتقل‌الیه تسلیم کند، به ضرورت مردد است. 
اما اگر درباره معامله مردد بین افراد از دو جنس باشد، معامله باطل خواهد بود. مانند آنکه فردی به ‌خریدار بگوید یک تن گندم یا یک تن جو به ‌مبلغ یکصد هزار ریال می‌فروشد که این معامله به ‌علت تردید و معین نبودن و اینکه افراد گندم و جواز برای اوصاف و ارزش برابر نیست، باطل خواهد بود. 
آیا مورد معامله باید هنگام معامله موجود باشد؟
باید بین مورد معامله به‌ صورت کلی فی‌الذمه و کلی در معین و عین خارجی تفاوت قائل شد.
به این شرح که: اگر مورد معامله به ‌صورت عین خارجی یا کلی در معین معامله شود، باید مورد معامله هنگام معامله موجود باشد، والّا معامله باطل خواهد بود. بنابراین اگر کسی خانه‌ای را که هنوز نساخته است بفروشد، معامله باطل خواهد بود؛ ولی همین شخص می‌تواند در قبال گرفتن مبلغی در برابر دیگری تعهد کند که خانه‌ای را با مشخصات معینی برای او ساخته و به‌او تحویل دهد که در این‌صورت این معامله بیع نیست؛ بلکه یک قرارداد به‌ معنای اعم مستفاد از ماده 10 قانون مدنی خواهد بود. 
حال اگر مورد معامله کلی فی‌الذمه باشد، لازم نیست که افراد آن هنگام معامله وجود داشته باشند؛ بلکه لازم است هنگام اجرا تعهد و مفاد عقد وجود داشته باشد، بنابراین اگر کسی ده تن برنج از محصول سال آینده خود را بفروشد، معامله صحیح خواهد بود. 
منظور از جهت معامله که در ماده 217 قانون مدنی آمده است، چیست؟ 
مقصود از جهت انگیزه‌ای است که ذهن را به ‌سوی خود می‌کشاند و سبب طلب می‌شود. 
هدف غیر مستقیمی است که به ‌خاطر رسیدن به آن شخص به کار اداری دست می‌زند. 
جهت معامله که داعی یا انگیزه نامیده می‌شود، در حقوق ایران عبارت است از غرض و هدف اصلی و غیر مستقیمی که معامله‌کننده از انعقاد قرارداد داشته است. مانند آنکه شخصی اتومبیلی را می‌فروشد، برای آنکه از پول آن خانه‌ای خریداری کند. خرید خانه در این مثال جهت معامله اتومبیل محسوب می‌شود. 
علت معامله چیست؟ 
مقصود از علت، غرض و هدف بلافاصله و مستقیمی است که متعهد را به تعهد وادار می‌کند؛ به ‌گونه‌ای که هرگاه اشتیاق رسیدن به آن مقصود برای متعهد نبود، هیچ‌ گاه خود را ملزم به تعهد نمی‌کرد. در مثال سؤال قبل می‌توان علت معامله را ـ که همان هدف مستقیمی است که شخص از تشکیل معامله انتظار دارد ـ  روشن کرد که به ‌دست آوردن ثمره معامله در فروش اتومبیل است.