دکتر ساسان شاه‌ویسی در گفت‌وگو با صبح‌صادق
مجتبی برزگر/ بودجه سال ۹۷ یکی از موضوعاتی است که این روزها محور گفت‌وگوها و مباحث فراوانی است. پیشتر این موضوع در قالب‌های گوناگون بررسی شد؛ اما در این شماره خبرنگار هفته‌نامه صبح‌صادق با دکتر ساسان شاه‌ویسی، کارشناس مسائل اقتصادی کشور در زمینه بررسی تطبیقی بودجه سال 97 با شاخصه‌های اقتصاد مقاومتی و مسائل کلان کشور گفت‌وگو کرده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:* در ابتدا مقدمه‌ای درباره مقایسه تطبیقی بودجه سال 97 با شاخصه‌های اقتصاد مقاومتی و مسائل کلان کشور بفرمایید.

اگر تنظیم بودجه سال آینده کل کشور در چارچوب اقتصاد مقاومتی باشد، به طور قطع ما را از رکود خارج می‌کند و می‌تواند سطح معیشت مبتنی بر رفاه عادلانه را حاکم کند. رویکردهای برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت مبتنی بر درآمد هزینه است که شامل اجرای برخی طرح‌های مشخص در مقاطع معین می‌شود که منسوخ شده و ناکارآمدی آن به اثبات رسیده است. متأسفانه، در حال حاضر آنچه نص صریح اسناد ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب به منزله سیاست‌های کلی و در حوزه اقتصاد مقاومتی و بخش مالی است، در لایحه بودجه سال آینده دیده نمی‌شود. از سویی شفافیت مالی و اصلاح مالی در سیاست‌گذاری‌ها مهم است و از همه مهم‌تر متعادل کردن بودجه و برنامه‌های پنج‌ ساله و به ویژه برنامه ششم است که باید جهت‌گیری حرکت کلی آن را معین کرد. براساس اقتصاد مقاومتی، اقتصاد ما باید درون‌زا باشد، در واقع کارکردها و قابلیت‌های تولید ملی صیانت از نیروهای انسانی باشد و دانشی کردن بنیان‌های اقتصادی نیز صورت گیرد. در لایحه پیشنهادی بودجه رویکردهای دانش‌بنیانی به‌درستی تألیف و تقویم نشده است. در این لایحه، هنوز تنظیم بودجه بر اساس عملکردها و واقعیات اقتصاد ایران نیست که منظور هم واقعی‌کردن درآمدها و هم واقعی کردن هزینه‌هاست. سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی اصرار دارد که درآمدهای بدون نفت و نفتی با کارکرد بنیادین اقتصادی در بودجه لحاظ شود. اگر قرار باشد ۱۱۱ هزار میلیارد تومان درآمدهای نفتی داشته باشیم، این اندازه صرف‌نظر از نرخ دلار و برابری نرخ نفت پیشنهادی ۵۰ دلار به بیش از نیمی از بودجه  تخصیصی امسال خواهد رسید که بیان‌کننده وابستگی بیشتر درآمدهای دولتی به نفت است. بحث دیگر هم ساماندهی سیاست‌های مالی و مالیاتی و انتشار بدهی است، صرف‌نظر از سازوکاری که اوراق می‌تواند برای دولت درآمد داشته باشد، یک بدهی بلندمدت است و درعین حال تورم مزمن را با خودش حمل می‌کند و از سویی رقیب قدرتمند بخش خصوصی و مردمی اقتصاد خواهد بود. برداشت دولت از سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی عیار تدوین بودجه براساس اقتصاد مقاومتی است که این برداشت، روند قابل قبولی ارائه نمی‌کند. بودجه کارکردهای خود را دارد که شامل صادرات، نرخ رشد صادرات، نرخ رشد اقتصادی، اشتغال، نرخ تورم و جذب سرمایه‌گذاری می‌شود؛ اما باید از بودجه سالیانه استانداردسازی، مردمی کردن اقتصاد، واردات راهبردی و درون‌زا کردن اقتصاد ملی را مطالبه کنیم. اینکه ما به اقتصاد بین‌المللی وصل باشیم، الزام راهبردی است؛ اما این رویکرد باید مبتنی بر درون‌زایی باشد که عموماً برون‌گرایی نسبت به درون‌گرایی اقتصاد ملی متقدم شده است. متأسفانه، خروج از رکود تورمی مطرح شد؛ اما دچار رکود مزمن شدیم و امروز هم لایحه بودجه سعی دارد رکود را به رونق تبدیل کند، البته این بار با تورمی کردن شدید اقتصاد. نرخ ارز 3500 تومان تعیین شده است که اثر فزاینده در ارزش پول ملی و نرخ تورم دارد؛ اما با نرخ واقعی ارز و نرخ مبادله‌ای تناسب چندانی ندارد. آیا قرار است 60 هزار میلیارد بودجه عمرانی برای سال آینده پیش‌بینی کنیم و صرفاً ۱۵ هزار میلیارد آن را تخصیص دهیم؟ مهم‌ترین چالش بر اثر فاصله گرفتن از سند چشم‌انداز بیست ساله و الزامات سیاست کلی که کارکردهای آن تعریف شده است و همچنین مشخصاً مطالبات مردم و رهبری در محاسبات بودجه، این است که بحران تحقق اهداف و فاصله‌دار شدن دهک‌های درآمدی را بیشتر خواهد کرد.

* روح کلی حاکم بر بودجه ۹۷ چقدر با شاخصه‌های اقتصاد مقاومتی مطابقت دارد؟
اقتصاد کلان برآیند عرضه و تقاضای کل بوده و زمانی از ثبات برخوردار است که با موقعیت مالی پایدار، نرخ تورم پایین، نرخ بیکاری در نزدیکی بیکاری طبیعی و... ظاهر شود. جنبه‌های ثبات کلان اقتصادی تاب‌آوری، می‌تواند در کسری مالی دولت، نرخ تورم و بیکاری و همچنین بدهی خارجی بیان شود. در واقع، بودجه دولت سیاست‌های مالی دولت است که از ابزارهای اصلی آن در بی‌اثر کردن مخاطرات به شمار می‌رود. موقعیت مالی پایدار و مناسب اجازه می‌دهد مالیات و مخارج برای مقابله با اثرات منفی مخاطرات تعدیل شوند. بیکاری و تورم افزون بر سیاست‌های مالی تحت تأثیر سیاست‌های پولی و سیاست‌های طرف عرضه بوده و در ارتباط با تاب‌آوری اقتصادی هستند؛ زیرا یک اقتصاد یا نرخ تورم و بیکاری بالا در مواجهه با مخاطرات، هزینه بالایی را متحمل می‌شود؛ در حالی که اقتصاد با سطوح پایین تورم و بیکاری در مقابل مخاطرات تاب‌آوری بیشتری داشته و هزینه رفاهی کمتری را متحمل خواهد شد. کشوری با بدهی بالای خارجی در مقابل مخاطرات نمی‌تواند منابع چندانی را برای مقابله با مخاطرات صرف کند؛ بنابراین در بی‌اثر کردن مخاطرات توانایی چندانی نخواهد داشت. بر اساس این، برخورداری دولت از موقعیت مالی بهتر، داشتن ابزارهای لازم به منظور افزایش اشتغال، کاهش نرخ تورم و همچنین برخورداری از تراز مثبت خارجی، می‌تواند به تاب‌آور شدن اقتصاد در شرایط بروز بحران منجر شود؛ اما باید به این نکته توجه کرد که ثبات کلان اقتصادی تنها به مفهوم ثبات‌بخشی به اقتصاد از سوی دولت از طریق اعمال سیاست‌های پولی و مالی مناسب نیست و در بسیاری از مواقع به‌کارگیری رفتار یا سیاستی اشتباه از سوی دولت (به جز سیاست‌های پولی و مالی) به بی‌ثباتی منجر می‌شود؛ از این رو در بسیاری از موارد تنظیم اقدامات و سیاست‌های دولت با در نظر گرفتن این نکته که نرخ تورم، نرخ ارز، بیکاری و... تغییر نکند، خود به ثبات در اقتصاد منجر می‌شود. یادآوری این موضوع مهم است که ثبات اقتصاد کلان به مفهوم ثابت بودن اقتصاد در یک نقطه و تغییر نکردن نرخ بیکاری، تورم و نرخ ارز نیست؛ بلکه ثبات به مفهوم منطقی بودن نوسانات این متغیرهاست که تحت تأثیر و سیاست‌های منطقی و با ثبات دولت است. در صورتی که بی‌ثباتی و فضای بی‌اعتمادی بر جامعه حاکم باشد، فعالیت‌های اقتصادی مختل می‌شود و نابازارها به وجود می‌آید. اختلال فعالیت‌های اقتصادی به این معنا است که متغیرهای اقتصادی واکنش منظم و طبیعی (مطابق تئوری) نسبت به تغییرات در دیگر متغیرها از خود نشان نمی‌دهند. در نتیجه ابزارهای سیاست‌گذاری و تنظیم فعالیت‌های اقتصادی، قدرت اثرگذاری خود را از دست می‌دهند. در فضای عدم اطمینان، فعالان اقتصادی افق بلندمدتی را برای خود متصور نیستند، در نتیجه سرمایه‌گذاری در تولید که نیازمند اطمینان از آینده و ثبات در فضای کلان اقتصادی است، کمرنگ می‌‌شود هر چند که شرایط مساعد در زمینه نرخ سود و منابع مالی لازم برای سرمایه‌گذاری مهیا باشد. در چنین فضایی منابع مالی به صورت نقد یا به سمت انواع دارایی‌های با قابلیت نقدینگی بالا جریان یافته و همین امر سبب افزایش تقاضا و قیمت برای چنین دارایی‌هایی خواهد شد. چنین وضعیتی نه تنها بر فضای فعالیت‌های اقتصادی تأثیر می‌گذارد که در مرحله اول زندگی و آسایش افراد را تهدید کرده و احساس ناامنی را افزایش می‌دهد؛ بلکه سبب می‌شود بسیاری از افراد متخصص و نخبه که می‌توانند در دیگر کشورها فعالیت کنند، به خارج از کشور مهاجرت کرده و به این ترتیب سرمایه انسانی در داخل کشور کاهش می‌یابد.

* از زمانی که موضوع اقتصاد مقاومتی مطرح و اصول کلی آن اعلام شده، دولت‌ها در برنامه‌ریزی‌های کلان چه میزان به این مهم توجه کرده‌اند؟
بررسی سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب در تاریخ 29 بهمن ماه 1392 در قالب 24 بند ابلاغ کردند. نشان می‌دهد این سیاست‌ها فقط برای شرایط کنونی کشور نیست؛ بلکه تدبیر بلندمدتی برای اقتصاد کشور و رسیدن به اهداف بلند اقتصادی است. نکته دیگر اینکه همه قوا و دستگاه‌ها درباره سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی وفاق دارند. گفتنی است، محورهای حاکم بر سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی عبارتند از: حفظ ماهیت و هویت اقتصاد، توانمندسازی و افزایش کارایی مدیریت و نظام اداری، اصلاح زمینۀ فعالیت فعالان اقتصادی، احترام به محصولات ساخت داخل، تأکید بر فعالیت‌های دانش‌بنیان، پایین آوردن درجۀ آسیب‌پذیری کشور در جریان مبادلات با خارج، سلامت اقتصادی، جلب مشارکت عموم مردم، تقویت توانمندی و بازدهی نیروی کار، استفاده از حداکثر ظرفیت‌های تولید و حمایت از تکمیل زنجیره‌های تولید دارای مزیت و حمایت از فعالیت‌ها و بخش‌های آسیب‌پذیر، جلوگیری از تعطیل شدن واحدهای تولیدی کشور، توجه به زندگی مردم جامعه، تقویت روحیۀ خودباوری وخوداتکایی و حداکثر کردن استفاده از امکانات و تجهیزات موجود در کشور.
اما متأسفانه نگاه حاکم بر بخش اقتصادی دولت اجازه نمی‌دهد که به اقتصاد مقاومتی توجه شود و همچنان چشم امیدها به غرب، اروپا و... است!

* با توجه به همزمانی اجرای برنامه ششم توسعه، برنامه بودجه ۹۷ با اصول این برنامه چقدر مطابقت و همخوانی دارد؟
تدوین بودجه سنواتی باید مبتنی بر برنامه ششم توسعه کشور با رویکرد اقتصاد مقاومتی و ایجاد ظرفیت اقتصادی و رشد بهره‌وری از طریق اصلاحات نهادی پیگیری شود که به همین منظور در چارچوب تبیین سیاست‌های اجرایی آن براساس مبانی و ادبیات موضوع و ترتیبات اصلاحی کارکرد نهادها در کشور، مطالعاتی انجام شده و با مشخص کردن سهم هر یک از برنامه‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت، می‌توان اصلاح ساختارها و نهادها را در بهبود روند توسعه‌ای کشور شناسایی و ارزیابی کرد و روند کاهش آسیب‌پذیری کشور و افزایش درجه استحکام و تاب‌آوری اقتصاد ملی را براساس شاخص‌های مرتبط و مناسب رصد کرد. از سویی، نظام برنامه‌ریزی و به ویژه ساختار تنظیم و تصویب بودجه و نظام بودجه‌ریزی کشور با وجود برخی اصلاحاتی که در سال‌های اخیر در آن صورت گرفته، کماکان مشکلات فراوانی دارد که لاینحل ماندن آنها صدمات جبران‌نا‌پذیری در تحقق برنامه‌های مورد نظر دولت در کشور دارد. حکمرانی خوب برای اقتصادی که می‌خواهد از جنبه‌ مقاومت اقتصادی سریع، بجا و روان عمل کند، کاملاً حیاتی و ضروری است. حکمرانی ابعاد گسترده‌ای دارد؛ برای نمونه مقررات اقتصادی و نیز رعایت حقوق مالکیت از جمله مصادیق آن است. بدون رعایت سازوکار حکمرانی‌ خوب، کوچک‌ترین شوک نامطلوب به بی‌نظمی اقتصادی و اجتماعی منجر شده و موجبات سلب آسایش مردم را فراهم می‌کند. در این وضعیت اثرات آسیب‌پذیری اقتصادی، خود را بیشتر نمایان می‌کند. شاخص آزادی اقتصادی در جهان، شامل متغیری است که بر ساختار قانونی و امنیت اقتصادی ناشی از رعایت حقوق مالکیت تمرکز دارد. این متغیر به منزله یکی از عوامل تعیین‌کننده حکمرانی مطلوب قابل استفاده است. این شاخص، مشتمل بر نشانگرهای ذیل است:
۱ـ استقلال دستگاه قضایی و قضاوت؛
۲ـ استقلال دادگاه‌ها (و بی‌طرفی آنها)؛
۳ـ صیانت از حقوق مالکیت معنوی؛
۴ـ میزان دخالت نظامیان در قانون‌گذاری؛
۵ـ یکپارچگی نظام حقوقی و قانون‌گذاری.
معمولاً کشورهای آسیب‌پذیر از این شاخص امتیاز کمتری کسب می‌کنند؛ اگرچه برخی کشورها، نظیر سنگاپور در حکمرانی مطلوب رتبه نسبتاً بالایی دارند. توسعه اجتماعی یکی دیگر از اجزای مهم مقاومت اقتصادی به شمار می‌آید. این شاخصه نشان می‌دهد، روابط اجتماعی در جامعه تا چه حد توسعه یافته است که این توسعه‌یافتگی سبب می‌شود دستگاه اقتصادی کشور بدون واهمه از ناهنجاری‌های اجتماعی، بتواند برنامه‌های اقتصادی خود را اجرا کند.

بُسربن‌ارطاه‌ـ ۳

به فرمان معاویه، بُسربن‌ارطاه از راه مکه و مدینه مأمور حمله به یمن شد؛ بنابراین در آغاز سال  چهلم هجری، بسر را با سه هزار سپاهی از شام گسیل کرد تا به یمن بتازد. هدف اصلی از این اقدام، تعقیب و کشتار و غارت شیعه و هواخواهان امیرالمؤمنین(ع) و ارعاب مردم و اخذ بیعت از آنان بود.
با ورود بسر به مدینه، ابوایّوب انصاری، عامل امام علی(ع)، گریخت و بسر با مردم و به ویژه انصار به درشتی تمام سخن گفت و آنان را به دلیل کوتاهی کردن در ماجرای قتل عثمان نکوهید و به نام معاویه از مردم بیعت ستاند؛ سپس خانه‌های انصار را به آتش کشید و پس از گماشتن ابوهریره در مدینه، به مکه رفت. به گفته واقدی، بسر طی یک ماه اقامت در مدینه، هر که را متهم به شرکت در شورش بر عثمان بود، کشت.
جنایات بسر به همین جا ختم نشد، با نزدیک شدن بسر به مکه، قُثَم‌بن‌عباس، عامل حضرت علی(ع)، شهر را ترک کرد و بسر پس از گماشتن شیبة‌بن‌عثمان حجبی، به رغم فرمان معاویه، جمعی از خاندان ابی‌لهب را در مکه از میان برد و به سوی طائف رفت.
او از آنجا گروهی را برای کشتار شیعه حضرت علی(ع) به تَباله در یمن فرستاد؛ اما بعداً آنان را امان داد؛ هر چند به روایت ابن‌اعثم کوفی، مردم تباله همگی از پای درآمدند.
بسر در سَراة نیز جمعی دیگر از یاران حضرت علی(ع) را به قتل رساند و در راه صنعا، دو پسر خردسال عبیدالله‌بن‌عباس را که نزد بنی‌کنانه به سر می‌بردند، سر برید. سپس در نَجران و مناطقی دیگر از یمن، چون اَرحَب و جُرف و جَیسان، بسیاری از قبیله همدان و بنی‌سعد و دیگر شیعیان حضرت علی(ع) را به طرز فجیعی کشت و زنان آنان را به اسارت گرفت.
بسر، یمن را جولانگاه خونریزی خود کرده بود و چون به صنعا رسید، عبیدالله‌بن‌عباس و سعیدبن‌نمران به کوفه گریختند و جانشین عبیدالله پس از چندی مقاومت کشته شد. شماری از ایرانیان یمن (ابنا) که به روایتی، به دو پسر عبیدالله پناه داده بودند، به قتل رسیدند. پس از آن، وائل‌بن‌حجر که در ظاهر از یاران امام علی(ع) بود، در رفتاری خیانتکارانه، بسر را به حضرموت که جمعی از عثمانیه در آنجا بودند، فراخواند که به دنبال آن بسیاری از یاران حضرت علی(ع) کشته شدند.
امام علی(ع) در خطبه‌ای دو کارگزار خود در یمن را سرزنش کرد و از کوتاهی و ناتوانی در مقاومت علیه بسر به آنها خرده گرفت و با سخنانی عتاب‌آمیز مردم را به مقابله با دشمن برانگیخت. 
جاریة‌بن‌قدامه‌سعدی به دستور آن حضرت، با دو هزار سپاهی از بصره به سرعت به طرف صنعا حرکت کرد. وهب‌بن مسعود‌خثعمی نیز با دو هزار سپاهی از کوفه، در حجاز به او پیوست. جاریه شتابان خود را به یمن رساند و در تعقیب بسر به حضرموت تاخت. از این رو بسر به سرزمین بنی‌تمیم در یمامه گریخت. این نشان از این دارد مقاومت و استقامت در برابر دشمن، نتیجه بخش است و شاید اگر این مقاومت زودتر انجام می‌گرفت از بسیاری از جنایات بسر جلوگیری می‌شد و سر عتاب امیرالمؤمنین(ع) به فرمانداران خود نیز همین است.
بعد از شهادت امام علی(ع)، جاریه پس از چندی توقف در جرش به مکه و مدینه رفت و از مردم به نام حسن‌بن‌علی(ع) بیعت گرفت و به کوفه بازگشت. بسر نیز بدون دادن تلفات، از راه سماوه به شام رفت.
شمار کسانی را که بسر در رفت و بازگشت به قتل رساند ۳۰ هزار نفر یا بیشتر دانسته‌اند. 

آیت‌الله شیخ‌مرتضی تهرانی

خداوند در سوره نحل فرموده است: «من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ماکانوا یعملون.»
در این آیه کریمه به بیان تساوی مرد و زن در سیر به سوی حق تعالی و کمالات الهی و انسانی تصریح شده و به آن دو مژده داده شده است که اگر این حرکت را آغاز کنند، خدای متعال به آنها حیات طیبه عطا می‌کند؛ اما این عطا از سوی حق تعالی در برابر کار و عملی است که انجام می‌دهند. انجام دادن آن کار مقید به یک قید است و آن قید ایمان به خدای متعال است. اگر همان عمل و کار را انسانی که قلب او خالی از ایمان است انجام دهد، موفق به دریافت عطای خدای متعال، یعنی حیات طیبه نمی‌شود.
شایسته بودن کار یک ویژگی است که با تفسیرهای مختلف تغییر می‌کند و انسان‌ها در تفسیر جمله کار شایسته با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند. انسان برای رسیدن به حیات طیبه باید بداند که به کدام یک از این نظرها عمل کند و کدام یک از این نظرها معیار صحیح است. 
حق تعالی به صورت صحیح در قرآن کریم در سوره بقره آیه 216 فرموده است: «و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی أن تُحِبّوا شیئاً و هو شَرٌّ لکم»، خدای متعال در قرآن کریم اعمالی را به عنوان عمل صالح مورد اشاره قرار داده و اعمالی را هم نکوهش کرده است. حق تعالی به همه بندگان خود اعلام کرده است که غیر از معیارهایی که در کتاب و کلام خود در اختیار آنها گذاشته است، بندگان او به هیچ قیمتی حق ندارند از معیارهای الهی تجاوز کنند و خودشان مصداق کار شایسته و صالح و کار ناشایست و شر را تعیین کنند. به موجب همین آیه کریمه، اگر کسی مدعی شد بندگی خدا خود را پذیرفته است، چنانچه بخواهد کاری انجام دهد که در قیامت بتواند از خدای خود درخواست پاداش خوب کند، حتماً باید در تشخیص کار خوب از خدای خود یا از کسانی که از قرآن کریم یا از فرمایشات معصومین(ع) اطلاع دارند، معیارها را سؤال کند. حدیثی از امام صادق(ع) نقل شد که آن حضرت فرمودند: «آنچه ما خاندان به عنوان کار خوب یا کار بد برای مسلمین نقل می‌کنیم، از خودمان نیست، بلکه ما از پدران‌مان و آن بزرگواران هم از جدمان نقل می‌کنند. آن بزرگوار هم از وحی حق تعالی نقل می‌کند و احکام، اختراع ایشان نیست.»
تنها کتاب آسمانی مورد اعتماد و تنها کتاب آسمانی که سالم به دست امت آن باقی مانده قرآن کریم است. کتاب‌های آسمانی دیگر سالم نیست و معلوم نیست که متن آن همان متنی باشد که بر پیامبران آن زمان مانند حضرت عیسی(ع) یا موسی(ع) نازل شده بود. 
پس یکی از نکاتی که مورد اختلاف بین علمای اسلام و شیعه نیست، این است که ما نمی‌توانیم با تشخیص خود یا دیگران که مستند به کلام حق تعالی و اولیای او نباشد، ادعا کنیم که این کار خوب و صالح و شایسته است. یکی از محرمات فقهی این است که انسان بدون اطلاع، بگوید این عمل از دید حق تعالی صالح است، 
دین مقدس اسلام به اندازه‌ای دارای کمال است که خدای متعال اعلام فرموده، بعد از این دین، آیین دیگری که الهی و مورد قبول حق تعالی باشد خلق نکرده است؛ بنابراین دین مقدس اسلام انتها ندارد و اعتبارش تمام نمی‌شود. اعتبار کتاب مقدس آن هم دائمی است و انتها ندارد و همیشه حجیت دارد و قابل تمسک است، البته شیطان به عزت حق تعالی قسم یاد کرده و کمر بسته است که بندگان خدای متعال را گمراه کند. 

ممنوعیت پذیرش
 خواسته‌های نفسانی
خدای متعال به صورت اجمالی به بندگان خود فرموده است: «گمان نکنید هر چیزی را که شما خوب دانستید اگرچه با پیشنهاد شیطان‌تان باشد، خوب است و هر چیزی را که بد دانستید که ترک کنید بد است، اگرچه با پیشنهاد شیطان‌تان باشد. شما حق اینکه از سوی نفس اماره چیزی را بپذیرید، ندارید، در حالی که نفس اماره به جای اینکه مطیع حق تعالی و خدای خود باشد، مقلد شیطان باشد. اگر انسان این وضعیت را در زندگی خود دنبال کند و پشت سر بگذارد، شکی نیست به جای اینکه سعادتمند شود، جهنمی می‌شود؛ زیرا شیطان جلودار است و او را به هر جایی که ضلالت و گمراهی است، می‌برد. چیزهای بد را تزیین می‌کند و در چشم فرد خوب نشان می‌دهد و چیزهای خوب را تقبیح می‌کند و به چشم او زشت جلوه می‌دهد که انجام ندهد. در قرآن کریم خدای متعال می‌فرماید؛ «انها لکبیره» نماز برای انسان‌هایی که روح‌شان پاکیزه نیست و آلوده است، سنگین است. «الا علی الخاشعین.» خاشعین کسانی هستند که روح‌شان، پاکیزه است و آن را آلوده نکرده‌اند.
برای اینکه انسان گرفتار نشود و احساس ضعف در مقابل نفس و غرایز خود نکند از اول باید خود را کنترل کند. به فرموده امیرالمؤمنین(ع) انسان باید در کارهای جایز نفس خود را ریاضت دهد که در مواردی که باید جلوی نفس را بگیرد، مرتکب خلاف نشود، یعنی قدرت داشته باشد که جلودار نفس خود باشد. 
این تفکر که جوان باید از عمر خود لذت ببرد، او را به جهنم خواهد برد؛ اما اگر کسی برخلاف این نظر تصمیم بگیرد که به نفس خود، به موجب خواسته‌ها و پیشنهادهای آن، لذت ندهد و تصمیم بگیرد که نفس همیشه از او ناراضی باشد، تنها در مدت کوتاهی تحمل سختی خواهد کرد. با جا افتادن این برنامه در وجود انسان و در کارهای او ادامه مسیر راحت است. خدای متعال انسان را خلق کرده و برای انسان، کسب کمالات انسان الهی را هدف قرار داده است. 

اختیار، از بزرگ‌ترین نعمت‌ها 
خدای متعال به انسان اختیار داده است تا مانند فرشته‌ها تک‌بعدی نباشد. فرشتگان به خدای خود عرض کردند: «اگر تسبیح و تقدیس و عبادت می‌خواهی ما برایت انجام می‌دهیم، چرا می‌خواهی انسان خلق کنی؟ خدای متعال جواب کامل داد؛ اما این جواب قابل فهم برای فرشتگان نبود. حق تعالی فرمود: «انی اعلم مالا تعلمون.» من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید. شما قادر به درک این نیستید که این مخلوق من تا کجا می‌تواند خود را برساند. «انی جاعل فی الارض خلیفه.» منظور از ارض، کره خاکی نیست، بلکه منظور ما سوی ‌الله است. جانشین، موجودی است که بندگان حق تعالی قادر به شناخت آن هستند، در حالی که فرشتگان چنین توانایی ندارند.»
عقل می‌گوید که خلفای حق تعالی باید دارای صفات خاصی متناسب با شرایط زمان و افراد جامعه خود باشند. مرتباً افراد جامعه بیشتر می‌شوند، فکرشان قوی‌تر می‌شود و ادیان آسمانی توسعه پیدا می‌کنند؛ تا جایی که حکمت حق تعالی اقتضا می‌کند که آیینی تحویل پیامبر(ص) خود بدهد که با طولانی شدن زمان و افزایش رشد فکری مردم و توسعه علوم، کمبودی وجود نداشته باشد. ائمه(ع) به این دنیا آمدند و در میان مردم از بیان واقعیت‌ها کوتاهی نکردند. 


 آیت‌الله محمود محمدی‌عراقی/قرآن گرانبهاترین و پرارزش‌ترین داشته مسلمانان است. در قرآن کریم درمان همه دردهای فردی و اجتماعی نهفته است. آنچه اهمیت دارد، درک و فهم پیام قرآن برای عمل به آن است، اگر بتوانیم زیبایی‌های قرآن را به جوانان بشناسانیم، جاذبه‌های دنیوی در برابر جاذبه‌های قرآنی رنگ می‌بازند.
مسجد بهترین مکان برای دفاع از ارزش‌های انقلاب است و کارکردهای گوناگون سیاسی، دینی و اجتماعی دارد. تکریم مسجد از اهمیت بالایی برخوردار است، تا جایی که خداوند مسجد را خانه خود(بیتی) نامیده و حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) را مأمور پاکسازی مسجد کرد.
 یکی از افتخارات حضرت مریم(س) خادم بودن او در مسجد بود که این امر باید به عنوان افتخار بزرگی در جامعه مطرح شود. از نظر قرآن و اسلام، یکی از کارکردهای مسجد برگزاری نماز است که این کارکرد اصلی به شمار می‌آید؛ ولی نماز جماعت تنها کارکرد مسجد نیست؛ بلکه کارکردهای اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و تربیتی می‌تواند داشته باشد که اگر اینها محقق شد، می‌توان گفت آن مسجد تراز اسلامی است.
یکی دیگر از کارکردهای مسجد کارکرد سیاسی است. همان‌طور که امام(ره) فرمودند، مسجد سنگر است. این جمله بیان‌کننده کارکرد دفاعی مسجد است؛ زیرا از این سنگر است که می‌توان از ارزش‌های انقلاب دفاع کرد؛ همان‌طور که امام(ره) حرکت انقلابی را از مسجد شروع کردند.
مسجد مکانی برای آموزش معارف اسلام است. در جامعه اسلامی سزاوار نیست پس از اقامه نماز مسجدها تعطیل شوند؛ بلکه باید مساجد همواره جایگاه فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی باشد. مسجد یک رسانه اسلامی است و بالا بردن بصیرت و هوشیاری جامعه اسلامی یکی از مهم‌ترین کارکردهای آن به شمار می‌آید.
امروز دشمنان، جوانان را با شبهات نسبت به مسائل اعتقادی مورد هجوم قرار می‌دهند و با استفاده از سریع‌ترین رسانه‌ها، فضای مجازی و ماهواره‌ها شبهه‌افکنی می‌کنند که در اینجا بهترین پایگاه پاسخگویی مسجد است.


آیت‌الله حائری شیرازی(ره) می‌گوید: اگر عکس امام راحل را روی کاغذی ببینید، احترامش می‎کنید؛ اگر روی همان کاغذ، عکس صدام و هیتلر را ببینید، پاره می‎کنید. کاغذ، کاغذ است، امّا اگر عکس ظالم روی آن بود، توی آشغال هم بیفتد، دلت نمی‎سوزد؛ ولی اگر عکس امام(ره) باشد، موقع خواب، پایت را هم به طرفش دراز نمی‎کنی. دل، حالت این کاغذ را دارد؛ عکس هر چیزی در او افتاد، ارزش همان را پیدا می‎کند. خاک، خاک است، پس خاک کربلا چرا قُرب دارد؟ سایه امام حسین(ع) بر او افتاده است که محترم شده است.