امام سجاد(ع) در دعاى شريف مكارمالاخلاق به پيشگاه خداوند عرض میکنند: «و استقلال الخير و ان كثر من قولى و فعلى و استكثار الشر و ان قل من قولى و فعلى».
یعنی بارالها! موفقم بدار تا كارهاى خوبى را كه قولاً و عملاً انجام مىدهم كم بشمارم، هر چند بسيار باشد و بدىهايى را كه با زبان و عمل از من صادر مىشود بزرگ بشمارم، هر چند ناچیز باشد. خير آن چيزى است كه تمام انسانها به آن رغبت و علاقه دارند؛ مانند عقل و عدل و فضل. امام سجاد(ع) در عبارت دعا از خيرى نام برده كه آن را با زبان و عمل انجام مىدهد و چنين خيرى مىتواند واجبات دينى و اعمال خوبى باشد كه مكلف آنها را براى خدا بجا مىآورد و مىتواند كارهاى نيكى باشد كه شخص مسلمان، طبق تأديب دينى و بر اساس كرامت نفس و بزرگوارى طبع با زبان و عمل، آنها را به نفع مردم انجام مىدهد که دعاى امام سجاد (ع) مىتواند حاوى اين هر دو معنا باشد.
به خودت اتکا نکن!
اولياى گرامى اسلام همواره تذكر مىدادند و مسلمانان را به اين نكته اساسى متوجه میکردند كه بشر هر قدر در راه بندگى و اطاعت خداوند مجاهده و كوشش کند، قادر نيست حق بندگى او را ادا کرده و مراتب عبوديت خود را آنطور كه بايد و شايد ابراز کند؛ از اين رو به موازات عباداتى كه مردم انجام مىدهند، لازم است به تقصير و نارسايى خود در پيشگاه مقدس الهى اعتراف کنند.
از رسول اكرم(ص) نقل شده كه خداوند فرموده است: «كسانى كه اهل عمل و عبادتند، براى نيل به عدل و پاداش من به اعمال خود اتكا نکنند؛ زيرا اينان هر قدر خود را به تعب اندازند و در تمام عمر عبادت كنند باز هم مقصرند و اعمالشان نارسا و كوتاه است و با عبادتى كه انجام مىدهند، به كنه عبادتم نمىرسند و براى نيل به كرامت من شايستگى ندارند.»
فقط انسانها نيستند که نمیتوانند حق بندگى خداوند را ادا کرده و آنطور كه شايسته و سزاوار است او را عبادت و اطاعت کنند؛ بلكه فرشتگان نيز با آنكه از غرايز حيوانى و شهوات نفسانى منزه و مبرا هستند، از بندگى و عبوديتى كه شايسته مقام مقدس ربوبى است، عاجز و ناتوانند.
يك مرد اعرابى از حضرت على(ع) پرسيد: درجات محبين چيست؟ حضرت فرمودند: پايينترين درجه براى كسى است كه طاعت خود را كوچك تلقى كند و معصيت خود را بزرگ ببيند و چنين گمان داشته باشد كه در دنيا و آخرت هيچ كس جز او مورد مؤاخذه حضرت بارىتعالى نيست. مرد اعرابى از شنيدن اين كلام بيهوش شد.
شاد کردن مؤمنان
در روايات اسلامى اعمال نيك با زبان و كار، به عناوين گوناگونی، از قبيل ايثار، مواسات، ادخال سرور، عمل معروف، خير و احسان آمده است.
به رسول اكرم(ص) عرض شد: كدامين مرد نزد شما محبوبترند؟ فرمودند: آنانكه وجودشان براى مردم نافعتر است. عرض شد: كدام عمل افضل و برتر است؟ فرمودند: دل مؤمن را شاد كردن. عرض شد: سرور مؤمن در چيست؟ فرمودند: گرسنگیاش را با غذا برطرف کردن، غصه و اندوهش را گشودن و دينش را ادا كردن. سپس فرمودند: هر كس براى حاجت برادرش با او برود، اجرش همانند يك ماه روزه گرفتن و اعتكاف کردن است. كسى كه به منظور اعانت با مظلومى برود خداوند در روزى كه قدمهاى مردم لرزان است، قدم او را ثابت نگاه مىدارد.
در مكتب آسمانى اسلام برآوردن حاجات، حل مشكلات، حمايت از مظلومان و هر نوع خدمت به مردم با مال و جاه، زبان و قلم، به هر وسيله و هر شكل كه باشد، رحمتى است كه حضرت بارىتعالى شامل حال خدمتگزاران میکند.
درباره كوچك شمردن عمل خير روايات بسيارى رسيده است، از آن جمله اين حديث شريف است:
حضرت رضا(ع) فرمودهاند: عمل معروف، تكميل نمىشود مگر با سه وصف: زود انجام دادن، كوچك شمردن و پنهان داشتن. با عجله در كار خير آن را گوارا مىسازى، با كوچك شمردنش آن را بزرگ مىنمايى و با پنهان داشتن آن را تتميم کردهای.
مصیبت کوچک شمردن معصیت
حضرت علىبنالحسين(ع) و دیگر ائمه معصوم در پناه خداوند مصون از لغزش هستند، هرگز با زبان و عمل مرتكب كار بد نمىشوند و دامن پاكشان آلوده نمىشود. اينكه امام(ع) در جمله دعاى «استكثار الشر و ان قل من قولى و فعلى» ذكر كرده و شر را به گفته و عمل خود ارتباط داده است، به منظور رعايت ادب در سخن است. ایشان نخواستهاند كار بد را به زبان و عمل مردم مستند کنند. در واقع، امام(ع) با بيان اين جمله مىخواهند مسلمانان را متوجه کنند كه اگر شرّى را قولاً يا عملاً مرتكب شديد، هر چند به نظرتان كوچك بيايد، آن را بزرگ بشمريد و مهم تلقى کنید؛ زيرا كوچك شمردن كار بد، آدمى را در گناه جرى و جسور کرده و در معاصى، لاابالى و بىپروايش میکند و اين حالت روانى در زمينه گناه، خطرى بسيار بزرگ است و مىتواند انسانها را به راه سقوط و تباهى سوق دهد. از اين رو، اولياى گرامى اسلام ضمن روايات بسيارى اين مطلب را به مسلمانان تذكر داده و زيان كوچك شمردن گناه را خاطرنشان کردهاند.
امام صادق(ع) فرمودند: «بپرهيزيد از گناهانى كه به نظرتان كوچك مىآيد، چه اين قبيل گناهان بخشوده نخواهد شد.» راوى حديث مىگويد به حضرت عرض كردم: گناه كوچك شمرده شده چيست؟ فرمودند: شخص، گناهى را مرتكب مىشود و مىگويد خوشا به حال من اگر غير از اين گناهى نمىداشتم.
رسول اكرم (ص) فرمودند: چهار چيز است در گناه كه از اصل گناه بدتر و مذمومتر است: كوچك شمردن گناه، مباهات کردن به گناه، خوشحال شدن از گناه و ادامه دادن به گناه.
جمع کردن هیزم گناه!
كسى كه گناه را كوچك مىشمرد و بىپروا آن را مرتكب مىشود، بايد بداند با دو خطر بزرگ مواجه است: اول آنكه با عمل نارواى خويش به حريم رفيع بارىتعالى اسائه ادب مىكند و احترام نهى او را رعايت نمیکند. دوم آنكه وقتى گناه را كوچك تلقى کرد، در ادامه آن بيباك مىشود و به تكرار آن اصرار مىورزد و معاصى صغيره چون به هم پيوست، كبيره مىشود و عذاب بزرگ الهى را در پى خواهد داشت.
رسول گرامى(ص) براى آنكه خطر اصرار در معاصى صغيره و گرد آمدن آنها را به طور محسوس به مسلمانان بفهمانند، در يكى از سفرها با عمل بسيار ساده و قابل درك عموم، مطلب را آنطور كه بايد براى اطرافيان روشن کردند.
امام صادق(ع) فرمودند: رسول اكرم(ص) به سرزمينى خشك كه در آن گياهى نمىروييد، نزول کردند. سپس به اصحاب خود فرمودند: برويد هيزم جمع كنيد و بياوريد. عرض كردند: در اين زمين چيزى نمىرويد و هيزمى يافت نمىشود. فرمودند: برويد و هر كدام هر چه يافتيد با خود بياوريد. رفتند، تجسس نمودند و در گوشه و كنار زمين بوتههاى كوچك خار يافتند، آنها را كندند، حضور حضرت آوردند و روى هم انباشتند و توده خارى شد. رسول اكرم(ص) فرمودند: گناهان اينطور جمع مىشود، سپس تذكر دادند كه از گناهان كوچك بپرهيزيد كه هر چيز طالبى دارد و طلبكننده معاصى، گناهان را ثبت مىكند.
گويى پيشواى اسلام خواستند با دستور جمعآورى هيزم در آن بيابان بدون گياه، اصحاب خود را متوجه کنند كه گناهان صغيره كه آنها را حقير میشمارید، همانند بوتههاى كوچك خار هستند كه در اين بيابان به نظر نمىآمدند، شما در طلبشان رفتيد، آنها را گرد آوردید و اکنون به صورت توده بزرگ خار درآمده است. طالب گناهان كه فرشتگان الهى هستند، گناهان صغيره شما را مىنويسند و مجموعشان به صورت گناهى بزرگ در مىآيد.
*برگرفته از جلد دوم کتاب شرح دعای مکارمالاخلاق اثر معظمله