هیچ وقت از خودمون پرسیدیم 
قیمت یه روز زندگی چنده؟ 
ما که قیمت همه چیز رو با پول می‌سنجیم 
تا حالا شده از خدا بپرسیم:
قیمت یه دست سالم چنده؟ 
یه چشم بی‌عیب چقدر می‌ارزه؟ 
چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودن‌مون پرداخت کنیم؟ 
قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟ 
و خیلی سؤال‌ها مثل این...
ما همه چيز رو مجانی داريم و شاكر نيستيم
خدایا! برای تمام نعمت‌هایت سپاس...


پیامبر اکرم(ص) فرمود: «منْ اُلْهِمَ الصِّدْقَ فی کَلامِهِ وَ الاْنْصافَ مِنْ نَفْسِهِ وَ بِرّ والِدَیْهِ وَ وَصلَ رَحِمِهِ، اُنْسِی ءَلَهُ فی اَجَلُهُ وَ وُسِّعَ عَلَیْهِ فی رِزْقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقْلِهِ وَ لُقِّنَ حُجِّتَهُ وَقْتَ مُساءَلَتِهِ»؛
به هر کس راستگویی در گفتار، انصاف در رفتار، نیکی به والدین و صله رحم الهام شود؛ اجلش به تأخیر می‌افتد، روزی‌اش زیاد می‌شود، از عقلش بهره‌مند می‌شود و هنگام سؤال [مأموران الهی] پاسخ لازم به او تلقین می‌گردد.
اعلام‌الدین، ص ۲۶۵

به بهانه دهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر

 مهدی امیدی/ دهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در حالی از سوم بهمن آغاز می‌شود که این جشنواره مطابق با فضای حاکم بر هنرهای تجسمی، در جهت «هنر برای هنر» کار می‌کند.
هنرهای تجسمی، یکی از عرصه‌هایی است که جریان‌های غیر انقلابی طی سال‌های اخیر آن را تسخیر کرده‌اند؛ به گونه‌ای که امروز، وضعیتی مشابه آنچه پیش از انقلاب در این حوزه جریان داشت، غالب شده است. در آن دوران هنر، محلی برای خودنمایی تازه به دوران رسیده‌های بورژوامسلک بود. بي‌هويتي، پوچ‌گرایی، ابتذال و مردم‌گريزي، اصلی‌ترین ویژگی‌های هنرهای تجسمی در آن زمانه بود. این هنرها در گالری‌های سرد و ساکت منجمد شده بودند و نسبتی با گذشته و حال جامعه نداشتند؛ اما پیروزی انقلاب اسلامی این فضا را نیز شعله‌ور کرد. دمیده شدن روح انقلاب در کالبد هنرهای تجسمی سبب شد تا فضایی متفاوت در این عرصه رقم بخورد. برای اولین بار هنرهای تجسمی از گالری‌ها و دیوار نمایشگاه‌ها بیرون آمدند و به متن جامعه راه یافتند. در شرايطي كه تا آن موقع، هنرهاي تجسمي به قشر خاصي محدود مي‌شدند، به لطف انقلاب، نسل جديدي از هنرمندان جوان در دل مبارزات و جنگ روييدند كه سبب آشتي نسبي مردم با اين‌گونه هنرها شدند. در اثر اين اتفاقات، برای نمونه نقاشي با نقش بستن بر معابر و خيابان‌ها، پيوندي نو با جامعه پيدا كرد. برخلاف دوران پیش كه محتوای بیشتر آثار، به مناسبات غیراخلاقی، افسردگي و بيهودگي آلوده بود، با پيروزي انقلاب، مضاميني عالي و متعالي، همچون ازخودگذشتگي، شهادت، اتحاد مردم، عدالت‌خواهي و آزادي و آزادگي تجلي يافت؛ اتفاقي كه با درگرفتن جنگ تحميلي بيشتر خود را نشان داد. هنر از نمادهایی چون مجسمه «هیچ» پرویز تناولی به آثاری درباره شهدا و قیام مردم رسید.
با این حال، طی سال‌های اخیر، این فضا باز هم رو به عقب حرکت کرده است و باز هم گالری‌ها به اشغال آثاری درآمده‌اند که خالی از رنگ و رنج مردم و عاری از روح معنویت هستند. 
مسعود شجاعی طباطبایی، کاریکاتوریست مطرح کشورمان در این باره می‌گوید: «طی سال‌های اخیر، شاهد هجمه جریان متضاد با ارزش‌های انقلاب اسلامی به هنرهای تجسمی هستیم، به طوری که برخی از گالری‌ها و نگارخانه‌های ما تبدیل به مستعمره فکری غرب شده‌اند. در برخی از حراجی‌های هنری هم به‌ طور علنی آثاری عرضه می‌شود که ضد دین هستند.»
جشنواره هنرهای تجسمی فجر هم که رویدادی دولتی برای این عرصه محسوب می‌شود، در تسخیر این جریان قرار دارد. این جشنواره با اینکه به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، حداقل نسبت را با این تحول عظیم تاریخی دارد. نه تنها هیچ بخشی با مضامینی، چون مقاومت، مدافعان حرم و مبارزه با استکبار وجود ندارد؛ بلکه در میان آثار پذیرفته شده نیز حداقل اثری با چنین موضوعاتی دیده می‌شود. این در حالی است که امروز همه جشنواره‌های معتبر هنری در سطح جهان، با هدف جریان‌سازی در راستای منافع ملی خود کار می‌کنند. اگر دوسالانه کاریکاتور ایران، اعتبار و نفوذ بالایی در بین کاریکاتوریست‌های جهان دارد، به این علت است که این جشنواره در کنار هنر، اهداف ارزشی و انقلابی هم دارد. 
نکته تأمل‌برانگیز این است که حتی متولیان و برگزارکنندگان این جشنواره نیز به رویکرد خود معترف هستند. جمشید حقیقت‌شناس، دبیر هنری دهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در نشست خبری این جشنواره گفته بود: «در این چند ساله سعی کرده‌ایم رویکرد زیباشناسانه و هنرمندانه به مفهوم ذات هنر داشته باشیم تا رویکرد ارزشی.»
این سخن با واکنش سیداحسان باقری، مدیر خانه عکاسان ایران روبه‌رو شد و او در یادداشتی درباره این حرف‌های دبیر هنری جشنواره تجسمی فجر نوشت: «سال‌هاست قرار است در جشن پیروزی این انقلاب که در واقع پیروزی حاکمیت ارزش‌های فرهنگی و دینی این مرزوبوم بوده است، جشنواره‌های هنری داشته باشیم و هنر زاییده این ارزش‌ها را به نظاره بنشینیم؛ اما ظاهراً هنوز بعد از گذشت این همه سال اصل قضیه فراموش شده و این جشنواره‌ها هدف خویش را همچنان گم کرده و به شعارهای نمایشی غربی که در خود غرب نیز به آن عمل نمی‌شود، چنگ می‌زنند! چطور می‌شود در سالگرد پیروزی انقلاب ـ بخوانید پیروزی ارزش‌ها ـ جشنواره هنر برگزار کرد و آنگاه از رویکرد زیباشناسانه و هنرمندانه به مفهوم ذات هنر دم زد؟! و از توجه به ارزش‌ها تبری جست؟ چطور می‌شود با بودجه‌ای که از خزانه بیت‌المال به نهادی همچون وزارت فرهنگ و ارشاد داده می‌شود تا هنر برخاسته از ارزش‌های این مرز و بوم را حمایت کند، دم از هنر برای هنر زد؟ در کجای جهان حکومتی حاضر می‌شود هزینه‌های یک جشنواره هنری را از جیب مردم بپردازد و برگزارکنندگان جشنواره داد بزنند که ما به ارزش‌های مورد احترام مردم بی‌توجهیم؟!»
این در حالی است که طی سال‌های اخیر نسل جدیدی از هنرمندان متعهد در عرصه تجسمی ظهور کرده‌اند. با این حال، نهادهای خصوصی و دولتی و جشنواره‌هایی که این مراکز برگزار می‌کنند، علاقه چندانی به توجه به این هنرمندان ندارند.

حسین کارگر/ فیلم «کمدی انسانی» به کارگردانی محمدهادی کریمی تازه‌ترین محصول سینمای ایران با رویکرد انقلابی است؛ اما باز هم ما با یک فیلم ناقص درباره وقایع منتج به انقلاب روبه‌رو هستیم که نمی‌تواند تصویر و شناخت دقیقی از فضای اجتماعی سال‌های پیش از انقلاب نمایش دهد. فیلم «کمدی انسانی» قرار بوده در بستر روایتی تاریخی و یک بیوگرافی ورزشی، هم به برخی از مظالم رژیم پهلوی و گروهک‌های تروریستی بپردازد و هم مفهوم امید را به شکل نمادین به تصویر بکشد! اما نتیجه، مغشوش و بی‌سرانجام است.
دوران پهلوی و سال‌های منتهی به انقلاب، پر از ناگفته‌های شگفت‌انگیز و بیشتر تلخ و تراژیک است که می‌توان و باید درباره آن فیلم‌هایی ساخت؛ اما تازه‌ترین فیلم اکران شده درباره این بخش از تاریخ کشورمان نیز قدرت بیان حق مطلب را ندارد، حتی هر نوع دسته‌بندی و درجه‌گذاری درباره آن، با چند مصداق، نقض می‌شود. برای نمونه، یکی از زمینه‌های دراماتیک این فیلم، ورزشی است. چون شخصیت محوری فیلم، یک بوکسور است. طبق قاعده، ویژگی قابل انتظار از یک درام ورزشی آن هم با محوریت ورزش بوکس(مشت‌زنی) هیجان و تحرک بالا است؛ ولی این فیلم از چنین ظرفیتی استفاده نکرده و ما با اثری کشدار با ضرباهنگی کند و خسته‌کننده مواجه می‌شویم.
«کمدی انسانی» درونمایه‌ای سیاسی هم دارد. به این ترتیب که بخشی از واقعیت‌های اجتماعی تاریخ معاصر ایران را در چند دهه نمایش می‌دهد. تقابل دستگاه امنیتی و نظامی طاغوت با مخالفان خود، بخشی از کشمکش تراژیک فیلم است. ضمن اینکه به فعالیت‌های گروهک‌های تروریستی مانند سازمان منافقین نیز اشاراتی دارد. هر چند که جهت‌گیری تاریخی فیلم درست و متعهد به حقیقت است؛ اما تحلیل عمیقی درباره جریان‌ها و تحولات سیاسی در فیلم وجود ندارد.
مشکل اساسی فیلم «کمدی انسانی» این است که این اثر، ترکیبی از چند ایده زیبا و جذاب است که به جای درام، تبدیل به مجموعه‌ای از نمادها شده‌اند؛ بنابراین، مخاطب در طول تماشای آن به جای دیدن و چشیدن داستانی جاندار و پرکشش، باید دائم به کشف و شهود مفاهیم از دل این نمادها بپردازد. معمولاً هم کارگردان این نوع فیلم‌ها، نتیجه و پیام فیلم را به مخاطب واگذار می‌کنند تا کار خودشان را راحت کنند!
باز هم ضعف در شخصیت‌پردازی، کار دست یک فیلم داد! آن هم فیلمی که شاکله قصه آن را زندگی یک فرد از آغاز تا انتها پدید آورده است؛ ولی قهرمان این فیلم، فاقد بعد و عمق است و رفتارها و عقایدش چندان ملموس و محسوس نیست. او هنگام مبارزه ورزشی، ورزیده و استوار است؛ اما خارج از حیطه ورزش، مردی ضعیف و سست به نظر می‌رسد، حتی ظاهر و چهره‌اش نیز بیش از حد اتو کشیده است. قهرمان فیلم، بی‌هویت است و حتی این بی‌هویتی نیز دلیل و بار دراماتیک خاصی هم ندارد.
نکته مثبت فیلم این است که برخلاف جو غالب در سینمای اجتماعی سال‌های اخیر ما که سیاهی و ناامیدی را نوعی ژست روشنفکرانه تصویر و تصور می‌کنند، «کمدی انسانی» بدون شعارزدگی، نشانه‌هایی از امید و زندگی متعالی را هر چند به صورت نمادین نمایش می‌دهد. این اثر، فیلمی درباره معنویت، مبارزه و زندگی است. هر چند که جرقه‌ای است که به شعله تبدیل نمی‌شود و بدون گرما و تأثیرگذاری لازم و کافی است.

 خاطره سردار سلیمانی از نقش شهید باقری در فتح خرمشهر
کتاب «ملاقات در فکه»، شامل زندگینامه شهید حسن باقری به کوشش سعید علامیان منتشر شد. به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، علامیان درباره چگونگی نگارش و روش کارش در این اثر می‌نویسد: «تابستان سال 1386 مؤسسه شهید حسن باقری از نگارنده دعوت کرد تا پژوهش در زندگی و تدوین مجموعه خاطرات حسن باقری را به عهده بگیرم. این کار تا اوایل سال 1394 ادامه داشت. سردار فتح‌الله جعفری، رئیس مؤسسه، در ابتدای کار، نوار مصاحبه‌هایی را که در سال‌های 1362، 1375 و 1383 با خانواده، دوستان، همکاران روزنامه و فرماندهان انجام شده بود در اختیارم گذاشت. در این سال‌ها توفیق داشتم با 45 راوی که اغلب از فرماندهان عالی‌مقام سپاه و ارتش بودند، گفت‌وگو کنم. همچنین اسناد بی‌شماری از نوشته‌های حسن باقری، شامل یادداشت‌ها، نامه‌ها و گزارش‌های روزنامه جنگ را مطالعه کردم. در نهایت، خاطرات شفاهی 170 راوی و اسناد مرتبط، به تألیف سه جلد کتاب مجموعه خاطرات حسن باقری در دو هزار صفحه انجامید.» یکی از بخش‌های مهم این کتاب، خاطرات قاسم سلیمانی از شهید حسن باقری در عملیات الی بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر است. 
حضور نمایش‌های غیراخلاقی در جشنواره تئاتر فجر
جشنواره تئاتر فجر امسال هم آثاری با مضامین مشکل‌دار را پذیرفته و حتی دبیر جشنواره از کارگردان یکی از نمایش‌ها دلجویی کرده است. به گزارش فارس، از مدتی پیش برخی از کارگردانان نمایش‌های ثبت شده در جشنواره از جمله جابر رمضانی، کارگردان نمایش «نمی‌تونیم راجع بهش حرف بزنیم» و مصطفی کوشکی با نمایش «رومئو و ژولیت» به دلایل مختلف انصراف دادند. یکی از این کارگردان‌ها حسین کیانی بود که با نمایش «روز عقیم» و اعتراض به دخالت نهادهای نامرتبط با حوزه هنر و بازبینی‌ها، نامه‌ای سرگشاده برای فرهاد مهندس‌پور، دبیر جشنواره فجر نوشت و او را به عبارتی تهدید به انصراف کرد. پس از این اتفاق نیز مهندس‌پور در نامه‌ای از او دلجویی و عنوان کرد که مسئله فرهنگ با حذف و نادیده‌انگاری میانه‌ای ندارد؛ در حالی که کسانی که این نمایش را تماشا کرده‌اند، شاهد هستند که این نمایش به لحاظ محتوایی دچار مشکلات بسیاری است و مغایر با ارزش‌های فرهنگی است! حال چگونه شده اثری که درباره زنان روسپی عهد پهلوی و نشئگی و مستی این زنان در آن به وضوح نمایش داده می‌شود، در جشنواره‌ای مردمی قابل ارائه شده و برای حضور این نمایش، رئیس جشنواره از کارگردان آن دلجویی کرده و شروط‌ کیانی را برای اصلاح نکردن نمایشش قبول می‌کند!

همکاری چهار خواننده
 برای خلق یک سرود انقلابی
نماهنگ ایران با حضور چهار خواننده کشور برای دهه فجر آماده می‌شود.
این نماهنگ با صدای رضا صادقی، حامد همایون، مهدی یغمایی و حجت اشرف‌زاده و به همت مرکز مأوا و بسیج صداوسیما در حال تولید است و همزمان با دهه فجر منتشر خواهد شد.
ضبط موسیقی این نماهنگ به پایان رسیده است و کار تصویربرداری و تولید نماهنگ نیز به کارگردانی برادران بوشهری تا دهه فجر به پایان خواهد
 رسید.
این قطعه بر اساس شعری از قاسم صرافان و با آهنگ‌سازی بهنام کریمی ساخته شده است.

«مهران مدیری»
 مجری برنامه «هفت» شد
مدیر شبکه سه سیما از اجرای سری جدید برنامه تلویزیونی «هفت» به مجری‌گری مهران مدیری خبر داد.
علی‌اصغر پورمحمدی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس گفت: «اجرای ویژه‌برنامه هفت در طول مدت جشنواره فیلم فجر برعهده «مهران مدیری» گذاشته شده است.»وی در پاسخ به این پرسش که اجرای ویژه‌برنامه «هفت» با مهران مدیری است یا سری جدید هم به ایشان سپرده خواهد شد؟ عنوان داشت: «فعلاً بر اساس توافق صورت گرفته اجرای ویژه‌برنامه هفت در طول مدت جشنواره فیلم فجر به ایشان سپرده شده و برای بعد از آن هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده است.»

آمارسازی مسئولان جشنواره موسیقی فجر
در حالی پایگاه اینترنتی فروش بلیت جشنواره از فروش کامل بلیت‌های برخی اجراها خبر می‌دهد که در این کنسرت‌ها صندلی‌های خالی بسیاری به چشم می‌خورد. به گزارش فارس، با توجه به شرایط تبلیغات و البته نوع جدول‌بندی این دوره جشنواره، انتظار استقبال چندانی از سوی مخاطبان موسیقی نمی‌رفت؛ تا اینکه یکی از پایگاه‌های اینترنتی فروش بلیت، از فروش کامل صندلی‌های این‌ کنسرت‌ها خبر داد؛ اما وقتی مخاطبان به سالن می‌رفتند با تعداد بسیاری صندلی‌های خالی مواجه می‌شدند! به نظر می‌رسد این اقدام که هنوز معلوم نیست از سوی پایگاه اینترنتی بلیت‌فروشی صورت گرفته یا از سوی ستاد جشنواره، برای فرار رو به جلو و عادی نشان دادن شرایط فروش و پوشاندن ضعف اساسی جشنواره در حوزه تبلیغات و اطلاع‌رسانی باشد. 
شب شعر با شعار «لبیک یا خامنه‌ای» در لبنان برگزار شد
شب شعر «مسند الولایة» با شعار «لبیک یا خامنه‌ای» و «هرگز تو را رها نخواهیم کرد، ای حسین(ع)» در لبنان برگزار شد. این شب شعر را جمعیت ابداع در لبنان برگزار کرد و در آن 13 شاعر لبنانی، اشعاری را در اعلام وفاداری به مقام ولایت فقیه قرائت کردند. این مراسم دومین شب شعر برگزار شده جمعیت ابداع در حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر است. انجمن ادبا و شعرای لبنان، انجمن زنان شاعر فاطمی و رايزني فرهنگي ايران در لبنان، در برگزاری شب شعر «مسند الولایة» با این جمعیت همکاری کردند. بنابر اعلام اين خبر، مجموعه قصاید قرائت شده در این شب شعر در جزوه‌ای با نام «قصیده‌های مسند الولایت؛ در محضر ولایت فقیه» چاپ و توزیع شد.


موعود!
می‌دانم که نیافتنت 
گناه چشم‌های ماست
با طلوعت، صبح صادق را معنا کن
تا روشن‌ترین کلمات ایمان، 
بر دفتر ذهن جهان بروید
بیا! تا کفش‌های خاکی «عبودیّت» ما، 
به شهر آسمانی «یقین» برسد
مخواه که رد گام‌های ما 
در سنگلاخ معصیت و گمراهی سنگ شود
بیا و کتاب زمان را ورق بزن
بیا و از صفحه بینش ما 
خطوط جمالت را محو کن
بیا و چراغ عرفان را 
بر سر کوچه‌های تاریک «منطق» ما بیاویز
بیا و حدود زندگانی ما را 
تاکرانه‌های «رحمت» الهی گسترش بده
مولا! تقویم دنیا آخرین برگ‌های خود را 
ورق می‌زند
پس کی شب تنهایی جهان، 
به سپیده‌دم ظهورت پیوند خواهد خورد؟

   دکتر یدالله جوانی/ عده‌ای در داخل کشور،‌ تلاش می‌کنند تا جریان انقلاب و نیروهای حزب‌اللهی را، ‌مخالف فضای مجازی معرفی کرده، این‌گونه القا کنند که اینها معتقد به بستن فضای مجازی بر روی مردم هستند. به یقین چنین اتهامی به نیروهای انقلابی،‌ بی‌اساس بوده و کذب محض است. هیچ نیروی انقلابی و حزب‌اللهی، چنین نگاهی ندارد. در داخل کشور نسبت به فضای مجازی، ‌دو دیدگاه و دو نوع طرز تفکر وجود دارد:
الف‌ـ در یک دیدگاه، اعتقاد بر این است که با توجه به ویژگی‌ها و مختصات فضای مجازی، این فضا باید از سوی دولت به صورت صحیح و منطقی مدیریت شود.
ب‌ـ در دیدگاه دیگر، اعتقاد بر این است که فضای مجازی مدیریت‌بردار نیست و مردم باید بتوانند آزادانه و به دلخواه خود، ‌از این فضا بهره‌برداری کنند. در این دیدگاه، ‌هر نوع اعمال محدودیت در فضای مجازی، ‌نقض حقوق شهروندی تلقی شده و با آن مخالفت می‌شود. آقای روحانی رئیس‌جمهور کشور در نخستین «اجلاس ملی گزارش پیشرفت‌ها و راهکارهای رفع موانع تحقق حقوق شهروندی»، پس از گزارش آذری‌جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: «وزیر جوان کابینه دوازدهم فعالیت‌های ارزشمندی را در زمینه ارتباطات داشته است. فکر می‌کنم بخش مهمی از حقوق شهروندی مردم در زمینه ارتباطات، ‌دسترسی به ارتباطات آسان، ارزان، ‌امن و با حفظ حریم خصوصی است.» آقای روحانی با اشاره به اینکه آقای جهرمی در جایی است که فشار زیادی وجود دارد و ایستادگی کردیم برای اینکه مردم بتوانند ارتباط سهلی داشته باشند، ‌گفت: «وزیر ما همین‌ جا به مردم قول می‌دهد که دستش روی دکمه فیلترینگ نخواهد رفت.»
یک برداشت و آن هم برداشت اولیه از سخنان رئیس‌جمهور، آن است که در فضای مجازی، هیچ محدودیتی را نباید اعمال کرد. در این دیدگاه،‌ وظیفه اصلی دولت در حوزه فضای مجازی، ‌ایجاد زیرساخت‌ها، تجهیزات،‌ امکانات و سازوکارهای ارتباطات سهل و آسان برای مردم است. در این دیدگاه محتوای انتشار یافته در فضای مجازی،‌ نیاز به مدیریت (رصد،‌ کنترل و در صورت لزوم محدودسازی) ندارد.
حال سؤال این است که کدام یک از دو دیدگاه صحیح است؟
برای دستیابی به پاسخ صحیح، باید به دو نکته اساسی توجه داشت:
۱ـ محتوای انتشار یافته در فضای مجازی، از سوی چه کسانی تولید می‌شود. مدیریت اصلی و کلان فضای مجازی به لحاظ سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و محتوا در دست چه کسانی است؟
۲ـ رویکرد مسئولان در نظام جمهوری اسلامی در حوزه فضای مجازی، باید معطوف به مصالح و منافع جامعه و مردم باشد، یا معطوف به رضایت آنها؟
در پاسخ به پرسش اول باید گفت، مدیریت کلان فضای مجازی در دست آمریکایی‌هاست و محتوای این فضا را هم، آنان مدیریت می‌کنند. بیشترین تولیدات در فضای مجازی، در راستای اهداف، سیاست‌ها و راهبردهای کسانی است که این فضا را مدیریت می‌کنند. اما در خصوص نکته و سؤال دوم باید گفت، در کشور دو دیدگاه و رویکرد کاملاً متفاوت وجود دارد. نوع نگرش‌ها و دیدگاه‌ها در خصوص مدیریت یا عدم مدیریت محتوایی فضای مجازی، متأثر از این دو رویکرد است. در یک رویکرد، مصالح و منافع جامعه و مردم بر رضایت آنان ترجیح دارد و در رویکرد دیگر، اولویت با رضایت است.   ادامه در صفحه‌آخر
کسانی که بر آزاد گذاشتن فضای مجازی بدون هیچ‌گونه اعمال مدیریت محتوایی تأکید دارند، رویکرد آنان معطوف به جلب رضایت مردم است.اما کسانی که معتقد به اعمال مدیریت محتوا در فضای مجازی هستند، رویکردشان معطوف به مصالح و منافع جامعه و مردم است. حال کدام یک از این رویکردها، عقلانی و مدبرانه است؟ برای رسیدن به پاسخ صحیح، یک مثال راه‌گشاست. پزشک در تجویز دارو، منافع بیمار را بر رضایت او ترجیح می‌دهد، یا رضایت او را بر منافعش مقدم می‌دارد؟ یا چرا پدر و مادر وقتی کودک خردسال کارد برنده را برمی‌دارد، به زور و برخلاف رضایت کودک، کارد را از دستش می‌گیرند؟ پاسخ روشن است.
پزشک و پدر و مادر، همواره منافع را بر رضایت ترجیح می‌دهند. آیا در فضای مجازی، همه محتواها با منافع و مصالح جامعه و مردم در سنین و سطوح مختلف، همسویی دارد؟ آیا همه محتواها برای مردم و به ویژه جوانان اعم از دختر و پسر مفید است؟ اگر نیست که به یقین همین‌طور است؛ چرا برخی از مسئولان معتقد به کنترل و اعمال مدیریت محتوایی نیستند؟ دلیل آن روشن است.
آنان رضایت مردم را به دلیل رأی‌شان بر منافع مردم ترجیح می‌دهند! از این گروه مسئولان و نخبگان سیاسی، باید پرسید که آیا شما، در خانواده خود و برای تربیت فرزندان خود هم، رضایت آنان را بر منافع‌شان ترجیح می‌دهید؟ جالب است بدانیم که آقای اوباما رئيس‌جمهور پیشین آمریکا، با صراحت اعلام کرد من و همسرم، تا دخترمان به سن ۱۸ سالگی نرسد، به او اجازه عضویت در فیس‌بوک را نمی‌دهیم! چرا آقای اوباما و همسرش در قبال فرزندشان چنین رویکردی دارند؟ چون آنان منافع و مصالح فرزندشان را، بر رضایتش ترجیح می‌دهند. به راستی چرا برخی از مسئولان در جمهوری اسلامی، همان نگاهی را که به فرزندان خود دارند و منافع فرزندان‌شان را بر رضایت آنان ترجیح می‌دهند، به جوانان جامعه ندارند؟ پاسخ روشن، ولی تلخ است؛ چون این قبیل مسئولان و نخبگان سیاسی، رأی آنان را در رضایت‌شان می‌بینند.

سالروز نیاز به استراحت!

 ۲۶ دی‌ ماه ۱۳۵۷
ـ سلام جناب کیسینجر‌ عزیز! خواستم دم ِرفتن هماهنگ باشیم، همونطور که گفته بودی از سه روز پیش همه‌جا گفتم پانکراسم رگ به رگ شده و خسته‌ام!
+ سلام پَه پَه، خوب کردی! باور کردن؟
ـ بله بله! از دیروز هم عمداً دست به قلوه و کج راه می‌رم تا برنامه رفتن رِ طبیعی جلوه بدم. فقط شما حواست هست دیگه؟ خونه و ماشینِ رِ اونجا اوکی کردی؟
+ آفرین! خوب پیش رفتی! فعلاً دادم یه اتاق دلباز تو کاج پادشاهی مصر واست آماده کردن! جاگیر که شدی، تک بزن!
ـ مرسی که حواست به روحیه‌ ملوکانه‌ ما هست. به امید دیدار تا فردا!
بهمن ‌ماه ۱۳۵۷
ـ سلام کیسینجرجان! ای بابا شما کجا موندید؟ قرار بود همدیگر رِ زیارت کنیم که!
+ سلام... نشد دیگه!
ـ اون هواپیمایی هم که ما رِ تا اینجا رسوند، خیلی کوچیک بود! نزدیک بود چمدان جواهرات فرح رِ به خودش ترجیح بدم! خوب شد یکی از خدمه‌‌ پرواز را پرت کردیم بیرون چمدان جا شد وگرنه بدون فرح اینجا سخت می‌گذشت! خب حالا هماهنگی‌ها رِ کی انجام می‌دی که من بیام اونجا پیش شما؟
+ آفرین! حقا که پادشاه با درایتی هستی! منم چک کردم، اما هیچ پولی جا نذاشتی کلک. نگران نباش، چند روز دیگه خبرت می‌کنم. تو فعلاً اونجا خوش بگذرون، تا بعد!
اردیبهشت ۱۳۵۸
کیسی‌جان درود! دست‌مان به کرواتت، از مصر و مراکش ما رِ انداختند بیرون، هر چه به این در و آن در می‌زنیم هیچ کس به ما جا نمی‌دهد، چشم ‌سفید‌ها! یعنی جواب آن همه خوش‌خدمتی ما تو ایران یک پنت هاوس نقلی در لندن یا پاریس نبود؟!
+ ............
ـ حرص‌مان بیشتر از فرانسه گرفته! شنیده‌ایم خمینی در آنجا اقامت دارد آن‌وقت ما؟! به زور در پاناما که معلوم نیست کجای نقشه‌ است جای‌مان داده‌اند!
+ ...........
ـ دلم عجیب گرفته کیسی جان! فقط امیدم به شما و کشورتان است! بی‌زحمت یک صحبتی با جیمی (کارتر) بکن دست ما رِ در واشنگتنی، نیویورکی، شیکاگویی، جایی بند کن خلاصه!
 +پول مول چقد مونده واست؟
ـ چیز زیادی نمونده.
 +اوکی بای!
۲۷ تیر ماه ۱۳۵۹
ـ سلام کیسینجر! شاید این آخرین مکالمه ما باشد! دفعه‌ قبل که قطع کردی هر چه زنگ زدم مشغول بودی! خواستم بگم فرحِ ناقلا 200 چمدان‌مان رِ در زیر زمین قایم کرده بود! بگذریم...
آن جیمی نامرد که به ما جا نداد، آخر سر مجبور شدیم برگردیم مصر! اینجا حداقل هزینه دوا و درمان‌مان کمتر در می‌آمد!
خواستم این دم رفتن برایت وصیت کنم...
+ تق!... بوق... بوق... بوق...
ـ الو کیسی جان صدامو داری؟؟ الو الوو
الوووو....
شادی عسکری