صبح صادق در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی، دستاوردها، آسیبها و چشمانداز روشن آن را تبیین میکند
عزیز غضنفری/ در آستانه آغاز چهل سالگی انقلاب اسلامی قرار گرفتهایم و مناسب است به این بهانه از راههای پرفرازونشیبی که در این سالها رفتهایم و از آنچه به آرزوی دست یافتنش نشستهایم سخن بگوییم. انقلاب اسلامی هر چند خود بزرگترین حادثه زمانه بود؛ اما با این وجود نقطه شروع تحولات خیرهکنندهای در محیط سیاسی ایران، منطقه و نظام بینالملل شد که تا هم اینک نیز از انقلاب اسلامی و آثار و پیامدهای آن سخن گفته میشود. انقلاب اسلامی ایران در این چهل سال عملکردها و دستاوردهایی نیز به همراه داشته است.
انقلاب مردم ایران از روزی که حادث شد تا امروز، در بستری از چالشها و موانع به پیش رفته است، اما در عین حال کارنامهای نیز برای ارائه و ارزیابی در اختیار میگذارد. انقلاب اسلامی راههای فراوانی را طی کرده و عملکردهایی نیز داشته، اما هنوز راههای طی نشده فراوانی نیز پیش رو دارد. در نوشتار پیش رو ابتدا از دستاوردها و کارکردهای انقلاب به اختصار نام میبریم و در ادامه به مسیر و قلهای که در پیش داریم و به الزاماتی که برای حرکت و رسیدن به مقصد نیازمندیم، نگاهی هر چند مجمل خواهیم انداخت تا در پرتو آن به راههای نرفته نیز بیندیشیم.
الفـ راههای رفته
1ـ ایجاد نظم معنوی و اخلاقی در جهان
شاید یکی از مهمترین پیامدهای انقلاب اسلامی پیریزی سازوکارهای دینی و هویتی جدید در ساخت نظام بینالملل بود. به نظر میرسد انقلاب اسلامی حاصل یک تغییر پارادایم از مدرنیته به نظم مبتنی بر اخلاق و عقلانیت بود. مؤلفههایی نظیر اسلام، معنویت، تشیع، روحانیت، مبارزه با فساد، استبداد و استکبار و... توانسته است مجموعهای از اخلاقیات را در محیط سیاسی ایران و در سطحی دیگر در منطقه و نظام بینالملل به وجود آورد. انقلاب اسلامی درست زمانی رخ داد که بشر از بازگشت معنویت به پیکره سیاست و اجتماعیات ناامید شده بود.
شاید نگاهی کوتاه به برخی نظریات در این زمینه برای درک بهتر موضوع راهگشا باشد. میشل فوکو، فیلسوف مشهور فرانسوی و نظریهپرداز پسامدرنیسم که در جریان انقلاب اسلامی ایران به تهران و قم سفر کرد و از نزدیک تحولات مربوط به انقلاب اسلامی را دید، معتقد بود؛ زبان، شکل و محتوای انقلاب اسلامی ایران امری عارضی، اتفاقی و تصادفی نیست؛ بلکه در حقیقت این رهبری مذهبی بود که با تکیه بر موضع مقاومت و «انتقاد از استبداد» که خاستگاهی اساسی در تفکر شیعه دارد، توانست در دل ایرانیان نفوذ کند. به بیان وی، ملت ایران قصد تجربه معنویتگرایانه در سیاست داشتند؛ همان موضوعی که فوکو از آن به «روح انقلاب ایران» یاد میکند.
مبتنی بر این قبیل تحلیلها گزاف نیست اگر گفته شود، اساسیترین نمود و نماد انقلاب اسلامی در گستراندن روح اخلاق و معنویت بود، آن هم در شرایط و زمانی که اساساً جایگاه دین و معنویت در سپهر سیاست به کلی انکار میشد.
2ـ نظامسازی معطوف به مردمسالاری دینی
دادن حق انتخاب به مردم برای تعیین سرنوشت خود و جامعه از امتیازات و نقاط قوت انقلاب اسلامی محسوب میشود؛ چرا که در طول تاریخ ایران که همواره قدرتهای استبدادی مستقر بودهاند، اساساً رأی و نظر مردم کمترین جایگاه واقعی را نداشت، اما اینک بر اساس ترتیبات قانونی پیشبینی شده در نظام جمهوری اسلامی همه مسئولان کشور با نقش مستقیم و غیر مستقیم مردم تعیین میشوند و رهبری نظام که خود با همین سازوکار دموکراتیک به این جایگاه رفیع دستیافته، اذعان دارد که من صادقانه مردمسالاری دینی را پذیرفتهام. جمهوری اسلامی با همه سختیها و هزینههایی که قواعد و لوازم مردمسالاری برایش داشته، اما در عین حال ذرهای و لحظهای از این «اساس مطلوب» خود را بینیاز ندانسته است. اما نکته مهم این است که از یک سو باید مؤلفههای مردمسالاری روز به روز تقویت شوند و از دیگر سو با اتخاذ روشها و سازوکارهای مناسب نهادی و ساختاری نقایص این موضوع برطرف شده و اصلاحات لازم در آن اعمال شود.
3ـ استقلال و عزت ملی
استقلال سیاسی یکی از مهمترین موضوعات مربوط به حاکمیت و سیاست خارجی هر کشوری است. در استقلال سیاسی آنچه مهم است، وابسته نبودن به قدرتهای بیرونی و تصمیمگیری مبتنی بر مصالح و منافع مردم است. بر این اساس، استقلال سیاسی به معنای مستقل بودن هیئت حاکمه یک کشور از نفوذ بیگانگان و اتخاذ تصمیمات سیاسی بر اساس منافع ملی کشور است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ایران در طول تاریخ خود، کمتر طعم استقلال سیاسی را چشیده بود و عمدتاً به قدرتهای استکباری خارجی به ویژه انگلیس و بعد هم آمریکا وابسته بود. بررسی و رصد شاخصه استقلال در روندهای تاریخی کشور ایران در دورههای مختلف سلسله شاهان گذشته قصه پر غصه و اسفباری است که تمایل به مرور تاریخ ایران بزرگ در برخی مقاطع خاص را به تنفر تبدیل میکند. در ذیل تنها به گوشهای از پایمال شدن استقلال و عزت ملت ایران در آن دوران اشاره میشود:
ـ انعقاد معاهده گلستان و ترکمنچای پس از جنگ ایران و روسیه و جدا شدن بخشی از ایران؛
ـ انعقاد معاهده پاریس و جدایی افغانستان از ایران؛
ـ امضای قرارداد ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ و تقسیم ایران به دو حوزه نفوذ روسیه و انگلیس بدون اجازه دولت مرکزی ایران؛
ـ امضای قرارداد رژی؛ انحصار خرید توتون و تنباکو برای انگلیسیها؛
ـ امضای قرارداد رویترز و واگذاری منابع روزمینی و زیرزمینی به مدت ۲۵ سال به انگلیسیها؛
نداشتن استقلال سیاسی و وابستگی به قدرتهای غربی صرفاً پیامدهای هویتی و ایدئولوژیک برای ملت ایران در بر نداشت؛ بلکه بیکفایتی و خودباختگی حکام مقهور قدرت غرب، پیامدهای ناخوشایند امنیتی و اقتصادی را برای کشور به بار آورد. از دوره احمدشاه قاجار و آغاز جنگ اول جهانی که به ایران تهاجم نظامی شد و به روایت مستندات قطعی تاریخی بیش از 9 میلیون نفر از جمعیت ایران جان خود را از دست دادند تا دوره محمدرضاشاه پهلوی، ایران همواره عرصه تاختوتاز قدرتهای خارجی بوده است و این در حالی بود که سران رژیمهای شاهنشاهی انگیزه، اجازه و توان مقابله با ظالمانی که علیه ملت ایران ظلم میکردند را نداشتند.
اما اینکه امروز جمهوری اسلامی ایران از حیث استقلال سیاسی و امنیت در چه جایگاهی قرار دارد، به توضیح و تحلیل نیاز ندارد. مردم به چشم خود مشاهده میکنند که همه تصمیمات کشور در داخل کشور گرفته میشود. این را نیز باید اضافه کرد که استقلال آنگونه که امروزه عدهای مطرح میکنند، به معنای قطع روابط با جهان و عدم نقشآفرینی در مناسبات سیاسی و اقتصادی جهان نیست؛ بلکه مقصود اصلی در استقلال؛ یعنی اینکه فرآیند تصمیمسازیها، تصمیمگیریها و اعمال اقدامات بر اساس شرایط و اقتضائات داخلی صورت گیرد و نه اجبار و تحمیل و خواست قدرتهای خارجی. موارد و نشانگانی نظیر؛ استقلال در تعیین سرنوشت سیاسی مردم، استقلال در حفظ تمامیت ارضی کشور، ترسیم خطوط کلی نظام از سوی رهبر معظم انقلاب پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، توانمندی منطقهای و ارتقای ایران در جایگاه یک قدرت معتبر جهانی، رویکرد توامان در وابسته نبودن به بیگانه و ارتباط با دول جهان با حفظ سه اصل عزت، حکمت و مصلحت و توانمندی در رشد علمی و استقلال در بومیسازی فناوریهای نوین مورد نیاز انقلاب برخی از مظاهر و تجلیات استقلال واقعی ملت ایران پس از انقلاب اسلامی است.
4ـ امنیت پایدار در منطقهای پرتنش
حوزه امنیت که با توانمندی دفاعی و اقتدار نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران گره خورده است، موضوع مطلوب دیگری در ساختار نظام اسلامی است که در رویکردی مقایسهای با رژیم طاغوت اساساً قابل قیاس نیست و باید آن را با کشورهای توسعهیافته و در رقابت نزدیک با مدعیان امنیت و اطلاعات در جهان مقایسه کرد.
پیشرفتهای نظامی در کشور به ویژه در صنایع دفاعی، به گونهای است که علاوه بر تأمین تمامی نیازمندیهای نیروهای مسلح در حوزههای گوناگون، ایران به یکی از صادرگنندگان تجهیزات نظامی تبدیل شده است. اقتدار منطقهای انقلاب اسلامی همه تهدیدات نظامی علیه ایران را از اعتبار ساقط کرده و همگان میدانند که انقلاب اسلامی دیگر آن ایرانی نیست که هر وقت اراده کردند اشغالش کنند و یا علیه دولت قانونیاش کودتا ترتیب دهند؛ در هر حال امنیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه پرآشوب و پر تنش غرب آسیا در سایه رویکرد انقلابی تأمین شده است و برای استمرار امنیت راهی جز اتخاذ رویکردهای انقلابیگری باقی نمانده است.
5ـ دستاوردهای خیرهکننده علمی در سالهای سخت تهدید و تحریم
عقبماندگی ایران در بخش علمی و فناوری در دوران پیش از انقلاب، برای ایرانیانی که از سابقه فرهنگی و تمدنی دیرینه خود مطلع بودند، بسیار آزاردهنده بود؛ اما انقلاب اسلامی توانست، از دام نمیتوانیم و نداشتن اعتمادبهنفس برهد. غلبه بر این عقبماندگی، عبور از مرزهای دانش و دستیابی به پیشرفتهترین فناوریها با هدف ایجاد تمدن نوین اسلامی، از افتخارات انقلاب اسلامی است. در سالهای اخیر رهبر معظم انقلاب با تمرکز بر تولید علم در ایران و مطرح کردن موضوعاتی چون جنبش نرمافزاری و جهاد علمی و حمایت همهجانبه از این موضوع مهم زمینههای خوبی را برای پیشرفت در عرصه علوم و فنون نوین نظیر سلولهای بنیادین، نانو، هستهای، هوافضا، موشکی و... در سطح کشور مهیا کردند و زمینههای کسب رتبههای برتر جهان و متوسط سرعت رشد علمی یازده برابر جهان را فراهم آوردند. یکی از علل تشدید فشارهای غربیها بر ایران در توافقاتی مانند برجام همین رشد تحیربرانگیز علمی و مهار پیشرفتهای انقلاب اسلامی است.
6ـ تفسیر مترقیانه از آزادی
یکی از مزیتهای مهم در جمهوری اسلامی ایران، در زمینه آزادی، توجه به ابعاد متعالیتر این موضوع است که همانا آزادگی انسان به معنای کلی و توجه دادن فرد به رهایی از قیود مادّی است. این خوانش از آزادی هنر و کارویژه انقلاب اسلامی بود. این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است و اندیشمندان غربی منتقد مدرنیته، در سالهای پس از جنگهای جهانی، فقدان این بُعد از آزادی را در وقوع بحرانهای دوره مدرن مؤثر دانستند. آنان با تشکیل مکاتب فکری انتقادی سعی کردند از ارزشهای انسانی در مقابل سیطره تکنیک دفاع کنند و البته هنوز نتوانستهاند پاسخ مناسبی به فراموش شدن ابعاد روحی و معنوی انسان در سایه سیطره فناوری ارائه دهند و شکلگیری انواع عرفانهای غیرالهی، ماسونی و شیطانپرستی در غرب، نتیجه همین خلأ است. در حالی که جمهوری اسلامی ایران، زمینه توجه به ابعاد متعالی آزادی و رهایی انسان از سیطره تکنیک و عقل مادی را فراهم کرد.
بـ امیدهای آینده
1ـ پیشرفت در اقتصاد
اوضاع اقتصادی جامعه و بررسی شاخصها نشان میدهد که در عرصههای گوناگون نظیر صنعت و معدن، نفت و گاز، سدسازی، راه و حملونقل و برخی از امور زیربنایی و زیرساختی اقدامات اساسی صورت گرفته است؛ اما با این حال تا رسیدن به وضعیت مطلوب و پایدار در اقتصاد، راههای طی نشده فراوانی وجود دارد. باید اذعان کرد که کاستیها و نارضایتیهای کنونی در بخش اقتصادی و معیشتی این خطر را به همراه دارد که عملکرد و کارکرد ناموفق و نارضایت بخش نظام در حوزه اقتصادی، به پشتوانه تئوریک و دینی نظام خدشه وارد کند و در حقانیت ارزشهای بنیادین شبهه و تردید به وجود آورد.
اهمیت مسائل اقتصادی از این نظر است که اولاً، با نیازهای اولیه افراد جامعه برای زنده ماندن و زندگی کردن ارتباط دارد. ثانیاً، فراگیرترین نیازها و مطالبات اجتماعی است. ثالثاً، اکنون کانون نارضایتی جامعه است؛ (وقایع اخیر کشور خاستگاه اقتصادی داشت و این یک زنگ خطر است)؛ رابعاً، این ناکارآمدی اقتصادی اثر فرساینده روی دیگر هنجارها و ارزشهای مطلوب جمهوری اسلامی ایران در حوزه فکری و فرهنگی و سبک زندگی دارد. خامساً، تمرکز فشارها و تهدیدهای دشمن در مقابله با جمهوری اسلامی ایران نیز در اقتصاد متمرکز شده است؛ لذا محوریت اقتصاد و حل مسائل معیشتی مردم باید در اولویت همه سطوح جامعه قرار بگیرد.
2ـ فرهنگ اسلامیـ ایرانی مبنای هویت ملی
از خدمات انقلاب اسلامی در گسترش اخلاق و فضیلتهای معنوی در داخل ایران و حتی در سطح منطقه نباید بیتفاوت گذشت؛ اما در عین حال هنوز با جامعه و نظام فرهنگی ایدهآل فاصله داریم و اینجا یکی از جاهایی است که امید داریم در آن سامان پیدا کند. از آنجا که فرهنگ و هویت اسلامیـ ایرانی روح جامعه انقلابی است و در حقیقت نقش موتور محرکه را در جامعه ما بر عهده دارد، لازم است در حفظ و تقویت آن در جامعه کوشید و از دیگر سو اجازه نداد افکار و اندیشههایی که روح انقلاب را از انقلاب جدا میکنند، بر مقدرات فرهنگی کشور تسلط یابند. واقعیت آن است که مؤلفههای ملی و دینی هویت ایرانی، در طول تاریخ این مرز و بوم، به میزان چشمگیری در یک راستا نقشآفرین بودهاند؛ اما امروز بر اثر برخی اقدامات نادرست داخلی و تبلیغات سهمگین بخش خارجی تصور مغایرت بین اسلامیت و ایرانیت در رفتار برخی از نسلهای جدید جامعه به وجود آمده است؛ بنابراین از آفاتي كه به شدت جامعه را تهديد ميكند، تهاجم فرهنگي است؛ چرا كه تا زماني كه فرهنگ ملي در جامعه حاكم است، نظام سلطه جهاني در پيشبرد اهداف خود در عرصه استحاله فرهنگي توفيقي به دست نميآورد. اشاعه اسلام غیر سیاسی، اسلام التقاطی و اسلام لیبرالیستی، از جمله آفاتی است که در کمین انقلاب اسلامی است و باید با هوشیاری و تدبیر با این فکر به مقابله برخاست. پیشنهاد میشود به طور مشخص و با قید فوریت، نظام در بخش فرهنگی نحوه مواجهه با اقتضائات جهانی شدن و روشهای نوین اطلاعرسانی را در دستور کار قرار دهد.
3ـ ترویج روحیه جهادی در مدیریت کشور
درباره اقتصاد مسائل گوناگونی را میتوان بیان کرد؛ اما یک نقطه کانونی در اقتصاد، مسئله مدیریت عالی و ارشد اقتصاد است. در حوزه اقتصاد همواره از وجود ظرفیتهای مثبت روزمینی و زیرزمینی صحبت شده است، اما این ظرفیتها کمتر فعلیت یافتهاند. بر اساس تجارب جمهوری اسلامی ایران طی این 40 سال این سؤال مطرح است که چه کسی یا کسانی تاب تحمل بار سنگین حل مسائل اقتصادی و به حرکت درآوردن لوکوموتیو اقتصاد کشور را دارند؟چه جریان یا کسانی میتوانند همه ظرفیتها و استعدادها را برای شکوفایی اقتصاد فعال کنند؟
بیتردید و مبتنی بر تجارب متعدد و متنوع در چهار دهه از عمر نظام اسلامی، ایجاد تغییر و تحول در حوزه اقتصاد به مثابه پاشنه آشیل نظام و دولتهای جمهوری اسلامی به بیان رهبر معظم انقلاب نیازمند شناخت و احصای دردها و آسیبها در این ساحت و مهمتر از آن نسخهپیچی درست و متعهدانه و مجربانه برای درمان است؛ یعنی از نظر مدیریتی و نیز از نظر سیاسی باید ظرفیتی شانه زیر بار این مسئولیت بدهد تا بتواند همه ظرفیتها را بسیج کند و حداکثر اعتماد نظام را جلب کند. باید کسانی بیایند برای تغییر در اقتصاد که قادر باشند نیروهای توانمند را به کار گیرند و ضمن بهرهگیری از تجارب غربیها و دیگر ملتها، شخصاً روحیه توسعهگرایی نداشته باشند.
تجربهها و الزامات
1ـ راهی که در مسیر انقلاب پشت سر گذاشتهایم و برتریهایی که به آن دست یافتهایم باید برای مردم و کارگزاران تولید اعتمادبهنفس کند تا اینگونه به امیدهای آینده انقلاب و راههای طی نشدهای که پیش روی کشور است، دست یابیم. انقلاب اسلامی در استقرار نظم مبتنی بر اخلاق و معنویت، استقلال سیاسی، امنیت و مردمسالاری، آزادی مترقیانه که زیر بنای سطوح دیگر توسعه و کارکردهای دیگر نظام سیاسی است، به مراحل قابل قبول و کارنامهای قابل دفاع رسیده است. باید مبتنی بر همین تجارب موفق، در دیگر حوزهها که با عدم یا ضعف موفقیت روبهرو بودهایم، ورود علمی و متعهدانه داشته باشیم و پنجه در پنجه مشکلات بیندازیم.
2ـ باید مراقبت کرد نظام اسلامی در دام توسعه ناموزون یا عدم هماهنگی انواع توسعه گرفتار نشود. اگر به این مهم توجه نشود، جامعه به سمت عدم تعادل سوق پیدا خواهد کرد. در این بخش تأکید بر آن است که همه ابعاد پیشرفت باید در حد و اندازهای که دارند مورد توجه قرار گیرند.
3ـ دمیدن بر اختلافات درونی برای کشور چالشهای مضاعفی به وجود میآورد و امکانات و فرصتهای کشور را هدر میدهد. این موضوع باید کنترل شود و تنها در جلسات کارشناسی برای رسیدن به بهترین راهحل انجام شود و به عرصه عمومی جامعه کشیده نشود. اساساً کارکرد احزاب و گروههای سیاسی در جهان سیاست، مدیریت حلوفصل اختلافات و کاستن از سطوح منازعه است و نه دامن زدن به آنها. مردم باید حاکمیت را گوش شنوای خود و احزاب را مدافعان راستین حقوق خود بپندارند.
4ـ از ديگر چالشهاي انقلاب در اوضاع فعلی، ايجاد خوشبيني افراطي نسبت به دشمنان درجه يك انقلاب با زدن اتهاماتی مانند توهم توطئه به نیروهای ارزشی است؛ خسارتهای نظام اسلامی از چنین خوشبینیها و اعتماد کردنها به دشمن، بسیار خسارتآمیز بوده است. در موضوع برجام اگر طرف مقابل به تعهدات خود پایبند نیست و مدام نقض پیمان میکند، بخشی از علل ماجرا به ایجاد روحیه خوشبینی و اعتماد به دشمن متخاصم برمیگردد.
5ـ از ديگر آفاتي كه انقلاب را تهديد ميكند، نفي كامل دستاوردهایی است كه تاکنون داشتهایم و در عين حال سياه جلوه دادن وضعيت موجود و آینده و بزرگنمايي مشكلات جامعه بوده است. امروز متأسفانه ایجاد روحیه سیاهنمایی و القای روحیه ناامیدی به یکی از مشکلات کنونی کشور تبدیل شده است. دهه فجر انقلاب فرصت مغتنمی است تا مصادیق امیدواری که به فرموده رهبر معظم انقلاب کم هم نیستند، یادآوری شوند.