مهدي سعيدي/ انقلاب اسلامي اتفاقي در 22 بهمن ماه سال 1357 نبود که با سقوط رژيم پهلوي پايان يابد؛ بلکه سرآغاز انقلابي بود که براي تحقق کامل آن بايد فرآيند چند مرحلهاي را گذراند و بر موانع و مشکلات آن فائق آمد. کمال و نهايت انقلاب اسلامي زماني حاصل خواهد شد که اهداف و آرمانهاي انقلاب و مطالبات ملت که خود را در شعارهايش تجلي داده بود، محقق شود. در رأس اين شعارها، استقلال، آزادي، عدالت، برابري، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض قرار دارد که تا تحقق کامل آن هنوز فاصله بسيار است.
در اين ميان، وظيفه جامعه و به ویژه اقشار آگاه و مسئول و انقلابي، «فريضه مطالبهگري» است. پرسشگري و مطالبهگري جلوه سياسي فريضه امر به معروف و نهي از منکر است که اگر در جامعه اسلامي به فرهنگ عمومي بدل شود، خواهد توانست به مثابه موتوري قدرتمند در مسير تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي عمل کند. بر اين حقيقت بارها در کلام رهبر حکيم انقلاب اسلامي تأکيد شده است. از نگاه معظمله، «همه همت ما بايد اين باشد که اين روحيه مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمينههاي گوناگون را در نسل جوان کشورمان گسترش بدهيم. اگر اين شد، ممکن است به همه آن مطالبات نتوان پاسخ داد، ليکن يقيناً آينده خوب و يک افق روشن با چنين مطالباتي جلوي چشم است.» (17/7/۱۳۸۶) روحيه مطالبهگري است که ميتواند مانع آن شود که آفات دنياگرايي، کاخنشيني و اشرافيت، عافيتطلبي، منفعتگرايي و... بر بدنه انقلاب و مسئولان عارض شود و انقلاب را به منجلاب محافظهکاري و ارتجاع و انحطاط بکشاند.
روحيه مطالبهگري يکي از مهمترين خصوصيت انديشه انقلابيگري است و در نظام اسلامي ايدهآل بزرگترين انقلابيون، پيشگامان مطالبهگري در جامعه هستند. اينان آنچنان دغدغه رفع مشکلات ملت و تحقق آرمانهاي انقلاب و اسلام را دارند که با تيزبيني و هوشياري عيبها، نقصها، تنبليها و کاهليها را ميبينند و با پرسشگري و ايستادگي تا تحقق آرمانها و رفع فسادها پيش ميروند؛ از این رو يکي از مهمترين نشانههاي سلامت جامعه اسلامي را بايد در دست داشتن پرچم مطالبهگري از سوی انقلابيون دانست. اين پرچم همواره بايد در دست انقلابيون برافراشته باشد و پيشگامي در تحول و اصلاح و تغيير بايد به نام نيروهاي ارزشي ثبت شود! نبايد اجازه داد انقلابينمايان و ضدانقلابیون و آنان که از اصلاح، افساد را طلب ميکنند، ميداندار اين عرصه شده و با شعارهاي پرطمطراق و دروغين افکار عمومي را فريفته و انقلاب را در مسير انحراف و ارتجاع و استحاله و براندازي قرار دهند.
رهبري از رسانه ملي چنين طلب دارند که «صداوسيما بايد برخورد با عوامل داخلي و خارجي ايجاد ناامني، استقرار عدالت، لزوم تربيت معنوي جامعه و تلاش براي رفاه و آبادي و پيشرفت علمي را به عنوان مطالبات حقيقي مردم از حکومت مطرح کند تا مردم بدانند حکومت در برابر آنها چه وظايفي دارد.»
نکته اساسي در اين ميان آن است که بخش عمدهاي از مشکلات اساسي امروز جامعه که اقشار گوناگون با آن درگير بوده و تاکنون مرتفع نشدهاند، مشکلاتي است که رهبري معظم انقلاب اسلامي سالهاست مطالبهگر تحقق آن بودهاند. مطالبات ديروز رهبري، همان فهرست مشکلات امروز جامعه است که اگر در ميان مردم حاضر باشيم، آنها را از لسان ايشان خواهیم شنيد.
معظمله در آغاز سال 1384 فرمودند: «اينکه ما هر سالي را به نامي و با شعاري موسوم ميکنيم و سال را با اين نام و با اين شعار آغاز ميکنيم، صرفاً يک عمل تشريفاتي نيست. البته اسمها مهم نيست؛ مهم مسماست؛ ليکن اين نامگذاريها به ما و ملت و مسئولان نشان ميدهد که چه ميخواهيم و دنبال چه هستيم يا بايد به دنبال چه باشيم. ... اين شعارها در واقع مطالبات ملت از ما مسئولان است.» (1/1/۱۳۸۴)
کافي است مروري بر رهنمودهاي رهبر حکيم و فرزانه انقلاب در پيامهاي نوروزي ايشان در بيش از 35 سال گذشته بيندازيم تا معلوم شود چه محورهايي مورد تأکيد معظمله بوده است.
رهبر معظم انقلاب در سال 1370 که اوج دوران سازندگي کشور بود، مجاهدت عمومي براي سازندگي کشور را محور بياناتشان قرار دادند. در سال 1371، در آستانه انتخابات مجلس چهارم بر وحدت و يکپارچگي کشور تأکيد ورزيدند.
کمک به طبقات محروم و تلاش براي تحقق عدالت در سال 1372، وجدان کارى و انضباط اجتماعي در سال 1373 و انضباط اقتصادى و مالى در سال ۱۳۷۴ شعار سالهاي دوران سازندگي بود. در سالهاي 1375 تا 1377 رهبري بر مبارزه با اسراف و زيادهروي و ضرورت صرفهجويي و کنار گذاشتن اسراف تأکيد داشتند. سال 1378 مصادف شد با صدمين سال تولد بنيانگذار جمهوري اسلامي و به همين دلیل سال را به نام حضرت امام(ره) نامگذاري کردند تا فرصتي براي بازخواني انديشه و مشي و مرام ايشان در جامعه فراهم آيد و مسئولان کشور خود را با خصوصيات حضرت امام(ره) تطبيق دهند. سال 1379 سالي بود که هم آغاز و هم پايان آن به نام غدير مزين شده بود، از این رو فرصتي بود تا حکومت علوي به مثابه الگويي براي دولت جمهوري اسلامي مورد توجه قرار گيرد. بنابراین اين سال به نام سال اميرالمؤمنين عليبنابيطالب(ع) نامگذاري شد تا شعار عدالت بار دیگر بازخواني شود. سال 1380 هم در تداوم سال گذشته به نام سال رفتار علوي بود تا ارزشهاي علوي به رفتارهاي عملي جامعه اسلامي بدل شود. در اين سال، بر اقتدار ملي و اشتغالآفريني نيز تأکيد ويژه شد.
تقارن فروردین و اسفندماه سال ۱۳۸۱ با ماه محرم موجب شد سال به نام عزّت و افتخار حسينى مزين شود که ميتوانست پيامآور استقامت و ايستادگي در برابر زيادهخواهي استکبار جهاني باشد. در سال 1382 بر نهضت خدمترساني به مردم تأکيد شد تا با اولويت يافتن کار و خدمت رسيدگي به محرومان محوريت يابد و کارآمدي نظام مشاهده و ملموس باشد. سال ۱۳۸۳ سال پاسخگويى سه قوه به ملت ايران بود تا موجب زنده ماندن روح پرسشگري در جامعه باشد و مسئولان را به فرهنگ پاسخگويي ملزم کند.
انتخاب عنوان همبستگى ملى و مشارکت عمومى براي سال 1384 در آستانه انتخابات رياستجمهوري نهم، سال پيامبراعظم(ص) (۱۳۸۵)، اتحاد ملى و انسجام اسلامى(۱۳۸۶) و نوآوري و شکوفايي(۱۳۸۷) بخشي از شعارهاي مورد تأکيد رهبري در زمانه دولت نهم بود.
از سال 1388 تا به امروز تأکيد رهبري بر شعارهاي اقتصادي، به طور کامل مشهود و برجسته است و هر سال به يکي از مؤلفههاي مورد نياز کشور در عرصه پيشرفت اقتصادي تأکيد ورزيده و تحقق آن از مسئولان مطالبه شده است.
سال 1388 سال اصلاح الگوى مصرف، سال 1389 سال همت مضاعف و کار مضاعف، سال 1390 سال جهاد اقتصادي، سال 1391 سال توليد ملى، حمايت از کار و سرمايه ايرانى، سال 1392 سال حماسه سياسي و حماسه اقتصادي، سال 1393 سال اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملي و مديريت جهادي، سال 1394 سال دولت و ملت، همدلي و همزباني، سال 1395 سال اقتصاد مقاومتي؛ اقدام و عمل و سال 1396 سال اقتصاد مقاومتي؛ توليد و اشتغال!
مطالبات رهبري تنها به نامگذاري سالها و تعيين جهتگیریهای ساليانه خلاصه نمیشود، کافي است به ديدارهاي معظمله با دستگاهها و نهادهاي گوناگون فرهنگي، اقتصادي، سياسي، نظامي و...، حتي تشکلهاي مختلف صنفي و اقشار گوناگون اجتماعي نگاهی بيندازيم تا با مطالبات رهبري در طول سالهاي اخير بيشتر آشنا شويم. مطالباتي که در واقع مطالبه جامعهاي است که در چهل سالگي انقلاب اسلامي منتظرند تا به طور کامل تحقق يابند.