علی‌اکبر ولایتی مشاور امور بین‌الملل مقام معظم رهبری در مراسم تأسیس مجمع تقریب وحدت اسلامی عراق، ضمن تأکید بر ضرورت احیای ارزش‌های اصیل اسلامی، درباره هدف آمریکایی‌ها مبنی بر تجزیه جامعه اسلامی هشدار داد و گفت‌: آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها و رژیم‌های متحجر در منطقه تلاش می‌کنند تا خاورمیانه جدید را محقق سازند و واقعیت این خاورمیانه، تجزیه جوامع اسلامی است. آمریکایی‌ها امروز تلاش دارند تا با حضور در شرق فرات، سوریه را تقسیم کنند.

صبح صادق فاز جدید تحرکات دیپلماتیک خارجی و فضاسازی‌های داخلی را رمزگشایی می‌کند

   محمد سیروس/ خداوند متعال در آیه 76 سوره شریفه نساء، طاغوت‌ها و هموارکنندگان راه آنان را از اولیای شیطان برمی‌شمارد و در آیه 121 سوره شریفه انعام، کسانی را که در آیات و احکام الهی مجادله می‌کنند، به دوستان شیطان می‌افزاید تا نشان دهد هر کسی می‌تواند از دایره ولایت الهی خارج و به ولایت شیطان داخل شود. همچنین در آیه 120 سوره شریفه بقره به مؤمنان ابلاغ می‌کند، هرگز یهود و نصاری از شما راضی نخواهند شد تا به طور کامل، تسلیم خواسته‌های آنها شوی و از آیین (تحریف‌یافته) آنان، پیروی کنی. 
طاغوت اکبر زمان ما و هموارکنندگان راه آن کیستند؟ مجادله‌کنندگان بر سر احکام الهی که به صراحت در مصحف شریف قرآن کریم بیان شده، چه کسانی هستند؟
پیروان حق و رهبر بزرگ و پیشوای حکیم آنان که در مقابل طاغوت اکبر زمان و هموارکنندگان راه آن و همچنین مجادله‌کنندگان بر سر احکام الهی ایستاده‌اند، کدامند؟ 
ساختار و موضوع مورد منازعه میان دو جریان چیست و موارد مواجهه و تجربیات منبعث از آن چه بوده‌اند؟
خوانندگان ارجمند در ادامه با بررسی موضوع «مذاکرات موشکی» پاسخ پرسش‌های فوق را خواهند یافت.  

طرح موضوع
آغازین روزهای چهلمین بهار آزادی از سلطه‌ طاغوت اعظم یا همان شیطان بزرگ را در حالی پشت سر می‌گذاریم که توطئه‌ها و نقشه‌های شوم «یهود و نصاری و منافقین امت» اعم از داخلی و خارجی، اَشکال پیچیده‌تری یافته و هر روز بر شدت آن افزوده می‌شود. در این سو امام خامنه‌ای در مقام پیشوای امت مسلمان ایران، در حالی که در سال 1392 جریانی بر کشور حاکم شد که معتقد بود با مذاکره می‌توان مشکلات اقتصادی کشور را برطرف کرده و این تئوری را در اذهان جامعه تئوریزه کرد، به آن تفکر مجال داد تا بخت خود را بیازماید؛ اما چند نکته را به تکرار فرمودند: 1ـ به مذاکرات خوش‌بین نیستم؛ 2ـ به دشمن و لبخندش اعتماد نکنید و مواظب مکرش باشید و در نوشتن جزئیات توافق دقت کنید؛ 3ـ مسئله دشمن با ما موضوع هسته‌ای نیست، آنها با اصل نظام ما مشکل دارند؛ 4ـ مذاکرات هسته‌ای بهانه است و آنها پس از هسته‌ای به سراغ مسائل دیگری، همچون «موشک، قدرت منطقه‌ای، حقوق بشر و ...» خواهند رفت.   
حال پنج سال پس از بیانات و پیش‌بینی‌های حکیمانه امام دوراندیش امت، دشمن که حقوق مصرّح در توافق «برجام» را با زورگویی نداده و بارها نقض عهد کرده و خیالش راحت است که با سیاست معطل‌سازی، برجام و نتیجه‌دهی آن برای جمهوری اسلامی را مشروط به مذاکرات دیگر کرده و به تاریخ سپرده است، ساز «مذاکرات موشکی و قدرت منطقه‌ای» را کوک می‌کند. طرح موضوع مذاکرات موشکی و منطقه‌ای اواسط سال جاری و با پدیدار شدن زوال کامل دولت خودخوانده تروریست‌های ساخته آمریکا، رژیم صهیونیستی، اروپا و برخی کشورهای منطقه، جدی‌تر پیگیری شد. آخرین بار این موضوع در دستور کار نشست امنیتی مونیخ قرار گرفت و اتحادیه اروپا خواستار طرح جدی این موضوع با اتهام به ایران شد.

هدف جبهه دشمن
دشمن از ابتدای انقلاب اسلامی توطئه‌های زیادی را در همه ابعاد برای نابودی عزم انقلابی ملت بزرگ ایران با هزینه‌های گزاف اجرا کرد که هریک می‌توانست به اضمحلال کامل یک کشور در ابعاد کشورهای دارای حق وتوی عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد بینجامد. بدیهی است که هر توطئه‌ای برای تضعیف یکی از ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی طراحی می‌شد؛ اما تحقق مجموعه اهداف دشمن نابودی کلیت نظام بوده است.
یکی از اندیشکده‌های معروف آمریکا، در زمان ریاست‌جمهوری «باراک اوباما»-رئیس‌جمهور سابق آمریکا پروژه «نرمال‌سازی ایران» را پیشنهاد کرد. بر اساس این پروژه، آمریکا باید سلسله‌اقداماتی را درباره ایران اجرا کند.
اولین مورد آن بحث هسته‌ای و از بین بردن دستاوردها و پیشرفت هسته‌ای ما بود؛ به گونه‌آی که مقامات آمریکایی با اجرای برجام تأکید کردند واشنگتن توانست بدون شلیک حتی یک گلوله برنامه هسته‌ای ایران را از بین ببرد. محدودکردن و توقف فعالیت‌های موشکی، قطع حمایت ایران از محور مقاومت، پذیرفتن اینکه ایران نباید قدرت منطقه‌ای باشد، پذیرفتن شروط غرب در مسئله حقوق بشر و در نهایت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی.
بر اساس این، دومین هدف تهی کردن ایران از قدرت، بحث موشکی است. آمریکا برای نیل به این هدف افزون بر حفظ مشکلات برجام و افزودن بر تحریم‌ها، به تقسیم کار روی آورد و مباحث موشکی و قدرت منطقه‌ای را به شرکای استراتژیک خود در اروپا سپرد. اکنون طرف اصلی درباره این دو موضوع اساسی سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان هستند که مجری اصلی پیشبرد راهبرد آمریکا و صهیونیست‌ها شده‌اند.

مواضع مسئولان، شخصیت‌ها 
و جریان‌های داخلی
با اینکه امام امت کوچک‌ترین بحث و مذاکره درباره موضوع موشکی را ممنوع و حرام اعلام کرده‌اند و اکثریت ملت ایران در نظرسنجی‌های بین‌المللی، مهر تأیید بر آن زده‌اند؛ اما متأسفانه برخی از مسئولان در دولت و مجلس و بدنه فکری جریان غربگرا (اصلاح‌طلبان) با همان دلایلی که مردم را به سمت برجام سوق دادند، در مصاحبه‌ها و اظهارنظرها و مطالب رسانه‌های همسو با غرب به دنبال تئوریزه کردن مذاکرات موشکی هستند. آنها با وقاحت تمام بار دیگر موضوع احتمال وقوع جنگ را مطرح می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که باید با مذاکره برد‌ـ برد با اروپا بحث موشکی را هم همچون هسته‌ای واگذار کنیم تا جنگی رخ ندهد!  
اگرچه ماجرا از سخنرانی و توئیت کذایی یکی از مسئولان ارشد کشور مبنی بر «پایان یافتن عصر موشک و آغاز گفتمان» و همچنین برخی از مسئولان دولتی آغاز شد؛ اما در این زمینه و در آخرین اظهار نظر طیف غربگرای داخلی، «سیدعلی خرم» فعال اصلاح‌طلب در روزنامه «شرق»، ضمن نافهم و نامعقول خواندن دونالد ترامپ، نتیجه می‌گیرد که او همه ‌چیز را برای روشن‌کردن «آتش جنگ» با ایران فراهم کرده است! خرم با اینکه ترامپ را در همه موضوعات و سیاست‌هایش از جمله موضوع «کره ‌شمالی» ناکام و شکست خورده معرفی می‌کند، با کمال تعجب ایران را در مقایسه با کره‌شمالی، از نظر حمایت بین‌المللی حلقه‌ای ضعیف‌تر می‌داند و تنها بازیگری را که ایران می‌تواند برای مهار ترامپ روی آن حساب کند، اتحادیه اروپا معرفی می‌کند! این دیپلمات سابق در انتها ـ با تخفیف ـ ساده‌انگارانه پیشنهاد می‌دهد که ایران به سمت اعتمادسازی موشکی با اروپا برود و ضمن پذیرش محدودیت‌هایی در بخش موشکی، در یک معامله برد‌ـ برد، نیروی هوایی خود را به منزله قدرت جایگزین برای قدرت موشکی کشور از اروپا دریافت کند.
چندی پیش هم احمد نقیب‌زاده، فعال اصلاح‌طلب طی مقاله‌ای در روزنامه «آرمان امروز» که با عنوان «اروپایی‌ها خواهان مذاکرات موشکی» منتشر شد، نوشت: «مواضع اروپایی‌ها تا حدی خردمندانه به‌نظر می‌رسد! هم می‌خواهند که هیاهوی آمریکایی‌ها را ساکت کنند و هم نمی‌خواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیر قابل بازگشت تبدیل شود. البته ‌ایران هم در موقعیت خوبی قرار دارد و به اهداف خودش رسیده و قادر است که ‌این برنامه‌ها را در همین نقطه کنونی متوقف کند. برد بیش از دو هزار کیلومتر در برنامه‌های ایران نیست. بهتر است که ما هم با آغاز مذاکره «خطر جنگ و تحریم» را از سر بگذرانیم. اگر مذاکره نکنیم، ممکن است اروپایی‌ها مواضع تند و تیز آمریکایی‌ها را در این مورد همراهی کنند.» او همچنین در ادامه مطلب خود تأکید می‌کند: «عربستان هم از مذاکرات احتمالی در این زمینه خشنود خواهد شد»!

تحلیل
واقعیت تلخ برخلاف مدعیات غرب‌گراهای وطنی این است که خطر «جنگ و تحریم» در مذاکرات هسته‌ای اعتبار یافت و دشمن را شرطی کرد که ایران در صورت وقوع یک تهدید معتبر عقب خواهد نشست؛ این یکی از نتایج فضاحت‌بار و پنهان برجام است. حلقوم‌هایی که پنج سال پیش با همین ادبیات در صف مدافعان برجام مشاهده شدند، این روزها نیز تأکید دارند که دستاوردهای برجام تنها در صورت ادامه مذاکرات و برای نمونه مذاکره در مسئله موشکی هویدا خواهد شد! و برای جلوگیری از جنگ و تحریم باید وارد مذاکره و معامله مثلاً برد‌ـ برد با غرب شویم. گزاره‌ای غلط که هدفی جز درانداختن ایران اسلامی به ورطه هولناک خلع سلاح و البته بی‌دستاوردی نخواهد داشت.
با مطالعه آیات الهی که در ابتدای گزارش آمد، پاسخ سه پرسش در مقدمه گزارش به خوبی روشن خواهد شد.

از خصایص یهود در قرآن کریم 
الف‌ـ عقاید و باورهای یهود: 1ـ دشمنی با مؤمنان (مائده/82)، 2ـ اذیت و آزار مؤمنان (آل عمران/186)، ۳ـ عقیده یهود و نصاری درباره خودشان که خود را فرزندان خدا و دوستان (خاص) او می‌دانند (مائده/18)، 4ـ عقیده یهود درباره خداوند که معتقدند دست خدا (با زنجیر) بسته است (مائده/64)، 5ـ طغیان و سرکشی (اسراء4 و5)، 6ـ قساوت و سنگدلی (بقره/74)، 7ـ ایمان نداشتن به نبوت (بقره/55)، 8ـ کفران نعمت (بقره/61)، 9ـ کشتار انبیاء (بقره/61)، 10ـ انداختن نارسایی‌ها و مشکلات به گردن رهبری (اعراف/131)، 11ـ فراموش کردن خدمات دیگران (ابراهیم/6)، 12ـ اذیت و آزار پیشوا و رهبری (صف/5)، 13ـ عهدشکنی (مائده/13) و 14ـ تحریف کلام خداوند (مائده/13).
ب‌ـ کارشکنی‌ها و فعالیت‌های تخریبی علیه مسلمانان: 1ـ تفرقه‌افکنی بین مؤمنان (توبه/107)، 2ـ پناه دادن به عناصر ضد الهی (توبه/107)، 3ـ آواره کردن شهروندان (منافقون/8)، 4ـ سیاست محاصرة اقتصادی (منافقون/7)، 5ـ ناخرسندی از مسلمانان مگر با پیروی از یهود و نصاری (بقره/120).

نتیجه‌گیری
مردم غیور و مسلمان ایران با تبعیت از امام و پیشوای خود هر ساله با حضور معجزه‌وار در همه‌پرسی‌های جاری در طول انقلاب اسلامی، با حضور پرشکوه در راه‌پیمایی‌ها و انتخابات گوناگون پیام خود را به مسئولان داخلی و همچنین همه جهانیان اعلام می‌دارند. امام امت نیز بارها از مدیران کشور خواسته‌اند به جای معطل نگه‌داشتن کشور و امید داشتن به دست بیگانگان، به ظرفیت‌ها و نیروهای داخلی تکیه کنند؛ اما برخی از مسئولان هر بار که سخن می‌گویند با فرافکنی و ایجاد فضاهای کاذب و مشغول‌سازی اذهان عمومی و رسانه‌ها به موضوعات حاشیه‌ای و بی‌ربط، زمان را به‌ گونه‌ای مدیریت می‌کنند که فرصت چانه‌زنی  بیابند. این مسئولان باید بدانند عمر خدمت کوتاه است و اشتباهات‌شان هزینه‌های جبران‌ناپذیر به ملت و کشور تحمیل خواهد کرد و نحوه عمل‌شان در تاریخ خواهد ماند و با قضاوت آیندگان مواجه خواهند شد.


   مهدي سعيدي/ اين روزها موضوع ائمه جمعه به يکي از محورهاي خبري مورد توجه افکار عمومي تبدیل شده است. اقدامات جالب و ستودني حجت‌الاسلام والمسلمين «سيدمحمدعلي آل‌هاشم» امام جمعه تبريز با استقبال گسترده مردمي روبه‌رو شده و ده‌ها مطلب در تمجيد رفتار و شخصيت ايشان انتشار يافته است. آقاي آل‌هاشم را مي‌توان يک امام جمعه مردمي و مورد پسند عموم جامعه دانست که توانسته است با کنار گذاشتن برخي موانع مادي و معنوي از فاصله امام و مأموم بکاهد و حقيقت نماز را ـ که وحدت و همدلي و همزباني امت اسلامي است ـ تجلي بخشد. تواضع و ساده‌زيستي، سخن گفتن با زبان مردم، برداشتن ميله‌ها ميان صفوف مردم و مسئولان، تردد در شهر با وسايل نقليه عمومي و شرکت در تجمعات مردمي نمونه‌اي از اقدامات تحسين‌برانگیز اين سيد بزرگوار است. وي به ورزشگاه رفته، در جمع جوانان تبریزی تيم مورد علاقه آنان را تشویق می‌کند، از مشکلات مردم سخن مي‌گويد، با غم‌هاي مردم غمگين و با شادي آنها شاد مي‌شود و در اين مدت کم توانسته است خود را به مثابه وجدان عمومي مردم آذربایجان معرفي کند!
ايشان امروز در آذربايجان پا جاي پاي بزرگاني، چون شهيد محراب آيت‌الله قاضي، شهيد محراب آيت‌الله مدني، مرحوم آيت‌الله مشکيني، مرحوم آيت‌الله ملکوتي و آيت‌الله شبستري گذاشته و توانسته است محبوبيت خود را روز به روز افزون بخشد و حاصل آن حضور بيشتر اقشار گوناگون مردم با گرايش‌هاي فکري‌‌ـ سياسي و نسل‌هاي مختلف به ویژه جوانان در نماز جمعه و ايجاد شور و نشاط مضاعف در اين مراسم سياسي‌ـ الهي است.
پيرو اين تحولات، خبر انتصاب حجت‌الاسلام والمسلمين سيد محمدحسن ابوترابي به امامت جمعه شهر تهران در هفته گذشته و برگزاري اولين نماز جمعه به امامت ايشان، بار ديگر اخبار مربوط به ائمه جمعه را در صدر قرار داده است. اين خبر واکنش‌هاي مثبت افکار عمومي را به ویژه در فضاي مجازي در پی داشته و با استقبال اقشار گوناگون همراه شده است. ابوترابي چهره‌اي معتدل و مورد اعتماد در ميان جريان‌هاي سياسي است، ضمن آنکه به خاندان بزرگي تعلق دارد که چهره‌هاي محبوبي در آن حاضر بوده‌اند و اين پشتوانه خانوادگي به کمک امام جمعه تهران آمده است. وي سال‌ها نايب‌رئیس مجلس شوراي اسلامي بوده و نسبت به مسائل سياسي روز از اشراف لازم برخوردار است؛ هرچند ممکن است تحليل‌هايش مورد پسند همه گرايش‌هاي سياسي نباشد.
آقاي ابوترابي براي موفقيت در نماز جمعه تهران به ظاهر از فرصت‌هاي ممتازي برخوردار است. انتخاب وي به امامت نماز جمعه پايتخت که پرجمعيت‌ترين نماز در کشور به حساب مي‌آيد، خرسندي يک جريان سياسي را ـ که مدت‌هاست به بهانه‌هاي گوناگون از حضور در اين مراسم سياسي‌‌ـ عبادي سر باز زده است ـ فراهم آورده است و بايد منتظر بود که آيا چهره‌هاي شناخته شده اين جريان در شرايط جديد، حاضر به همراهي با صفوف نمازگزاران هستند يا خير؟! اين شرايط مي‌تواند کار را براي موفقيت آقاي ابوترابي هموار کند و فضاي رسانه‌اي مناسب‌تري را در اختيار وي بگذارد.
اين استقبال هرچند به مثابه فرصتي براي آقاي ابوترابي به شمار مي‌آيد، اما مي‌تواند به تهديدي براي ايشان نيز بدل شود. اين حمايت نبايد سبب شود که امام جمعه پايتخت ناخواسته وام‌دار يک جريان سياسي شده و با محذوريت‌هايي مواجه شود که از انجام وظايف شرعي و قانوني خود باز ماند. برای نمونه، يکي از انتظارات از ائمه جمعه آن است که با کلام نافذ و قول سديد، از آرمان‌هاي بحق نظام اسلامي در برابر دشمنان اين ملت حمايت کند و به واقع صداي رساي نمازگزاران و نظام اسلامي باشد؛ اما تعلقات يک جناح سياسي که از روحيه انقلابي‌گري فاصله دارد، چندان با دشمن‌ستيزي و استقامت و ايستادگي همخوانی نداشته و از چنين سخناني استقبال نمي‌کند! نمونه ديگر آن است که امام جمعه بايد سخنگوي مطالبات بر حق نمازگزاران و توده‌هاي ملت از مسئولان کشور باشد؛ از این رو طبيعي است که مردم از آقاي ابوترابي انتظار داشته باشند تا بهنگام، مشکلات اقتصادي و فرهنگي جامعه را که مردم کوچه و خيابان با آن روبه‌رو هستند، در تريبون نماز جمعه منعکس کند! اين نگاه انتقادي نيز به نظر مي‌رسد چندان مطلوب جريان حامي دولت نخواهد بود.
به نظر مي‌رسد، حمايت جریان‌های سياسي از ائمه جمعه به تنهايي کفايت نمي‌کند و ذات مردمي بودن نماز جمعه اقتضا دارد که امام جماعات ارتباط خود با توده‌هاي مردم را روز به روز افزايش دهند و به صداي مردم و انقلاب بدل شوند. به واقع، رمز موفقيت ائمه جمعه قدم گذاشتن در مسيري است که آقاي آل‌هاشم اين روزها پيشگام آن شده است.

 حمایت اصلاح‌طلبان از احمدی‌نژاد
پس از موضع‌گیری‌های ساختارشکن و عجیب محمود احمدی‌نژاد، اصلاح‌طلبان درباره حمایت یا سکوت درباره اقدامات رئیس‌جمهور اسبق نیز دچار تردید شده‌اند! دکتر صادق زیباکلام در توئیتر خود به رفتارهای احمدی‌نژاد اشاره کرد و متعاقب آن پرسشی را فراروی اصلاح‌طلبان گذاشته که موضع اصلاح‌طلبان چه باید باشد؟ وی در توئیت خود نوشته است: «موضع‌گیری‌های اخیر آقای احمدی‌نژاد اصلاح‌طلبان را با یک پرسش اخلاقی مواجه ساخته، آیا گذشته را می‌بایستی فراموش کرد؟ و احمدی‌نژاد امروز را باور کرد؟ با درنظر گرفتن گذشته، چقدر حرف‌های امروز او صادقانه و چقدر از روی فرصت‌طلبی و پوپولیسم است که او استادانه به کارگیری کرده است؟»
شعار بود یا بلوف!
حجت‌الاسلام سلیمی گفت: «نفس حضور مردم در انتخابات، نوعی رفراندوم است.» نماینده مردم محلات در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «همه کسانی که در انتخابات شرکت کرده‌اند قانون اساسی و چارچوب‌های نظام را قبول دارند و این خود بهترین رفراندوم است.» سلیمی در ادامه گفت: «اگر هم بناست رفراندومی صورت بگیرد اول از همه خود آقای رئیس‌جمهور باید استعفا دهند تا تیمی بی‌طرف از سوی رهبری تشکیل شود و با تدوین سازوکاری، رفراندوم برگزار شود.» وی تصریح کرد: «آیا آقای روحانی خود، حاضر است به منظور برگزاری رفراندوم از مقام ریاست‌جمهوری استعفا دهد؟ »
امام(ره) مخالف حزب بود
فاطمه طباطبایی، همسرمرحوم حجت‌الاسلام سیداحمد خمینی و عروس حضرت امام(ره) گفت: «امام(ره) با تشکیل حزب توسط روحانیون موافق نبودند. هنگامی که در پاریس حضور داشتند برخی از روحانیون از جمله آیت‌الله بهشتی که همواره رویکرد تشکیلاتی داشتند و با همراهی آیت‌الله هاشمی، باهنر و موسوی‌خوئینی‌ها قصد تشکیل حزب داشتند. این پیشنهاد توسط آقای خوئینی‌ با امام(ره) مطرح شد و امام(ره) در پاسخ عنوان کردند که با تشکیل حزب توسط روحانیون موافق نیستند. دلیل اصلی این مسئله نیز آن بود که همواره در همه مناقشات سیاسی و اجتماعی روحانیون بین گروه‌های دیگر داوری می‌کردند. به همین دلیل نیز اگر روحانیون یک طرف دعوای سیاسی در کشور قرار می‌گرفتند، مشخص نبود که چه کسی قرار است در این دعوا نقش داوری ایفا کند.»
مهم‌تر از امنیت
فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی گفت: «در سال 88 در پروازی، بمبی جاسازی شده بود که کشف شد و موضوع جمع شد. به هر حال این رخنه و نفوذ انجام شد و حتماً نباید از زیر دست نیروهای امنیتی عبور کنند. این بمب دست‌ساز بود و تایمر داشت و وقتی هواپیما را بازرسی کردیم، متوجه وجود آن شدیم.» سردار موسوی گفت: «سعی ما بر این است، تا هم امنیت را تأمین کنیم و هم دیده نشویم؛ زیرا احساس امنیت مهم‌تر از خود امنیت است. همکاران من زحمت می‌کشند و به روزترین آموزش‌ها را در آموزشگاه‌های سپاه حفاظت هواپیمایی ارائه می‌دهند.»
هوشیاری رهبری 
جیم دبلیو دین، ستون‌نویس چندین رسانه گفت: «در سالروز انقلاب اسلامی مردم ایران یک‌سال دیگر امتناع خود از پذیرش امپریالیسم آمریکایی را جشن گرفتند.» وی برخلاف عقیده برخی از منتقدان در داخل ایران که حمایت دفاعی منطقه‌ای ایران را لطمه‌ای به ساختار کشور در عرصه اقتصادی می‌دانند با این نظر مخالف است. به اعتقاد او زمانی که آمریکا، اسرائیل و کشورهای سنی منطقه با استفاده از داعش برای تسلط به غرب عراق به این کشور حمله کرده و از سوی دیگر با استفاده از شبه‌نظامیان تروریست سعی در تقسیم سوریه داشتند، رهبری ایران با هوشیاری متوجه شد که تمام این مناطق جبهه جنگی برای خود ایران است.

سرلشکر قاسم سلیمانی در مراسم سالگرد شهید مغنیه
سرلشکر سلیمانی گفت: «هر موشکی که از فلسطین شلیک می‌شود، می‌توان در آن اثر انگشت عماد مغنیه را دید. آنها می‌دانند، اما باید با جدیت بدانند که قصاص خون عماد مغنیه شلیک موشک و کشتن یک نفر نیست، قصاص این خون‌ها نابودی رژیم صهیونیستی است و این یک امر حتمی است.»
سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه در مراسم دهمین سالگرد شهادت حاج‌عماد مغنیه در سخنانی اظهار داشت: «این جلسه اولین جلسه علمی پیرامون شهیدی است که حضورش و شهادتش در عالم اسلامی برای دشمن رعب‌آور و برای دوست نشاط‌آور بود.»
وی با بیان اینکه دوره مهمی از زندگی‌اش را نزد شهید مغنیه گذرانده، اظهار داشت: «امروز روز شهادت اسطوره زمانه است، به راستی، من نمی‌شناسم در مجموعه کسانی که شهید شدند یا در معرض شهادت‌ هستند، اسطوره‌ای مثل مغنیه باشد. کسی که شهادتش بهت بزرگی در عالم اسلامی به وجود آورد. من پس از ارتحال امام(ره) در بین شخصیت‌های غیرروحانی ندیدم شخصیتی مانند عماد که با شهادتش در عالم اسلامی اندوهی به وجود آورد.»
سرلشکر سلیمانی گفت: «او در جنگ چریکی متخصص بود؛ اما آنچه دشمن را در مقابلش شکست می‌داد، تعلق خاطر به چیزی بالاتر بود. انسانی که تعلقاتش والاست، وقتی خبر مرگ کسی را به او بدهند، لبخند می‌زند.» فرمانده نیروی قدس سپاه یکی دیگر از ویژگی‌های عماد مغنیه را تواضع او دانست و افزود: «حاج رضوان قبل از تأسیس حزب‌الله، حزب‌الله تأسیس کرد و وقتی که شخصیت‌های لبنان ترور می‌شدند، عماد 19 ساله به فکر حفاظت از شخصیت‌های لبنان افتاد. او خالق بسیاری از پیروزی‌ها بود.»
وی گفت: «حاج رضوان مرد غافلگیری بود و همواره برای دشمن شگفتی‌های جدید می‌آفرید. کسی که هواپیمای بدون سرنشین دشمن را می‌گرفت و اطلاعات آن را به صورت بر خط می‌فهمید، عماد مغنیه بود. در گذشته نیز عملیات انصاریه برگرفته از فکر حاج رضوان به وقوع پیوست.»
فرمانده نیروی قدس سپاه اظهار داشت: «حاج رضوان معتقد بود برای به زانو درآوردن دشمن باید همه قابلیت‌های جهادی جهان اسلام را احیا کنیم. کسی که گروه‌های فلسطینی را با مرکز مقاومت اتصال داد و یاسر عرفات را برای اولین بار به ایران آورد، عماد مغنیه بود. او حماس را قدرت بخشید و جبهه خلق برای آزادی فلسطین را فعال کرد و این تفکر توانست غزه را به یک دژ تسخیرناپذیر تبدیل کند.»
وی تصریح کرد: «او در عراق هم فعال بود و امروز حتی دشمن از او با مدح یاد می‌کند و من این حالت را تنها در امام دیده بودم. 25 سال تمام نقشه‌های دشمن را ناکام گذاشت و خیلی‌ها برای دستگیری او فعالیت کردند. او دشمن را با خود می‌کشاند، اما در نهایت شکست‌شان می‌داد.»
سرلشکر سلیمانی با بیان اینکه عماد مغنیه مانند شمشیر فرود می‌آمد و همچون شبه ناپدید می‌شد، گفت: «او با وجود این خصوصیات، تبعیت عجیبی از آیت‌الله نصرالله داشت و این را برای خود به صورت یک الزام در آورده بود و محال بود رهبری حرفی بزند و عماد به آن عمل نکند.»


 کمیته پیگیری تشکیل شود!
به دستور رئیس‌جمهور، کمیته چهارنفره‌ای از اعضای دولت مأمور رسیدگی و پیگیری وضعیت برخی از بازداشتگاه‌ها شدند. بر اساس این، وزرای کشور، اطلاعات، دادگستری و معاون حقوقی رئیس‌جمهور مأموریت یافتند جزئیات امر را رسیدگی و پیگیری دقیق کرده و گزارش بررسی‌های خود، از جمله قصور یا تقصیر احتمالی را به رئیس‌جمهوری ارائه کنند. کمیته پیگیری در این شرایط شاید دلایلی داشته باشد که به نوعی برای رئیس‌جمهور مهم بوده، ولی چرا جناب روحانی در حوادث مهم‌تر، از این نوع دستورات صادر نمی‌کند؟ آن هم موضوعاتی که به عموم مردم برمی‌گردد و حواشی سیاسی هم ندارد. 
امضای ابلاغیه قالیباف 
به دست جهانگیری
با وجود آنکه مسئولان دولت فعلی در ایام انتخابات، ادعای آقای قالیباف را تکذیب می‌کردند، در بخش‌نامه معاون اول رئیس‌جمهور همان ادعا، یعنی ایجاد ۲۰۰ هزار فرصت شغلی به ازای مصرف یک میلیون تن محصول در صنایع تکمیلی پتروشیمی تأیید شده است. این شعار یکی از برنامه‌های قالیباف بود که دولتمردان اجرای آن را محال می‌دانستند.

معطلی بیخود
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «دولت در وضعیتی قرار گرفته که می‌گویند شما خیلی اصلاح‌طلب نیستی، به همین خاطر می‌خواهد جمله‌ای بگوید که اصلاح‌طلب شود.» علی آقامحمدی گفت: «برجام یک معطلی بیخودی بوده است؛ یعنی دولت نباید این اندازه به برجام تکیه می‌کرد. ببینید شما به مذاکرات رفتید و یک چیزی گرفتید و یک چیزی دادید؛ اما آنچه گرفتید، دیگر این موضوع خیلی مهمی نیست، ولی وقتی این را خیلی بزرگ می‌کنیم، طرف مقابل می‌گوید به به چقدر امکانات برده است. ولی این را هم که بگوییم هیچ کاری نکرده، غلط است؛ بالاخره کارهای زیادی کرده، ولی کار اصلی که باز شدن تجارت و بانک بود، اتفاق نیفتاد.»


نکته: دیشب که داشتم کامنت‌های(نظرات) زیر یک پست (مطلب) رو می‌خواندم، دیدم یه کامنت از پیج(صفحه) شهید محمدرضا دهقان‌امیری هست، وقتی به تاریخش نگاه کردم، دیدم که تاریخ این کامنت به پیش از شهادت‌شون برمی‌گرده، یعنی خودشون این کامنت رو گذاشته بودن. شهید مدافع حرم نوشته بود: «فردای روزی که دشمن بعثی خرمشهر را گرفت، جسد بی‌جان و عریان دختری را به تیرکی بسته و در آن سوی کارون مقابل چشمان رزمنده‌های‌مان گذاشته بودند! تکاوران نیروی زمینی ارتش با تقدیم سه شهید بالاخره آن جسد را پایین آوردند...! سه شهید برای جسد یک دختر مسلمان ایرانی... حال چه بر سر غیرت شما آمده است که برای انتشار تصاویر دختران مسابقه می‌گذارید؟!»
نظر: در روزهای اخیر جریان ضد انقلاب با ارائه یک تصویر نادرست از حجاب اسلامی سعی کرد با واژه‌سازی، بی‌حجابی را در جامعه ترویج بدهد، اینکه جریان ضد انقلاب از آمریکا پول می‌گیرد تا این کار را بکند شکی در آن نیست؛ زیرا به دلیل ترویج موضوع آزادی‌های یواشکی یکی از افراد مفسد در آمریکا جوایزی را دریافت کرد؛ اما اینکه برخی از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی موضوع حجاب را بهانه‌ای قرار دهند برای تخریب نظام اسلامی و با این بهانه چادر و حجاب را از سر دختران و زنان ایرانی می‌کشند، جای تعجب دارد. برخی فراموش کرده‌اند که آنچه در داخل کشور مورد هجمه قرار داده‌اند و تصاویر دختران فریب‌خورده را به بهانه حجاب اجباری منتشر می‌کنند، برنامه 38 ساله نظام سلطه است برای بی‌حیایی در کشور.


رسول سنائی‌راد/ چسبندگی و وابستگی نیروهای مخالف نظام (اپوزیسیون) به بیگانگان، پایین بودن هزینه جاسوسی یا کمتر قبیح دانستن آن، همچنین عدم آگاهی کافی بخش نخبگانی جامعه از این مسئله و حرفه‌ای بودن سرویس‌های جاسوسی کشورهای دشمن و رقیب از یک سو و باقی ماندن شبکه‌های نفوذ و جاسوسی دولت‌های انگلیس، آمریکا و رژیم صهیونیستی از رژیم گذشته از سوی دیگر موجب شده تا نه تنها برخی از اطلاعات راهبردی کشور در اختیار بیگانگان قرار گیرد؛ بلکه در مواردی شاهد فجایعی چون ترور دانشمندان هسته‌ای یا ایجاد اختلال و خرابکاری در تأسیسات راهبردی و مسیر پیشرفت‌های فناورانه و علمی کشورمان نیز باشیم.
بدیهی است، سرویس‌های دشمن که ضربه به روند قدرت‌یابی و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران را هدف‌گذاری کرده‌اند، تنها با بهره‌گیری از مزدوران روسیاه و بدنامی چون منافقین، گروهک تروریستی امثال ریگی و تکفیری‌ها، نمی‌توانند اهداف‌شان را برآورده کنند؛ بلکه شخصیت‌های موجه و علمی که امکان نفوذ را به محافل و اماکن راهبردی مقدور سازند، یا مشاوره‌های ظاهراً علمی آنان محاسبات مسئولان را تغییر دهد و امکان جمع‌آوری اطلاعات در سطوح بالا و اماکن حساس را داشته باشند، کارایی بسیار بیشتر و هزینه بسیار پایین‌تری برای سرویس‌ها دارند.
نفوذی‌هایی چون؛ کلاهی در حزب جمهوری اسلامی، کشمیری در نخست‌وزیری، قطب‌زاده در صداوسیما، افضلی در نیروی دریایی، اشتری در وزارت دفاع، درّی‌اصفهانی در تیم مذاکرات هسته‌ای و… نمونه‌هایی از نفوذی‌ها و جاسوسانی هستند که ضربه‌های مهلکی به نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد ساخته، ولی جملگی دارای توان نخبگی، علمی و ظواهر موجه بوده و حتی بعضاً به تدین نیز تظاهر می‌کرده‌اند.
چنین تجاربی نه تنها باید دست‌اندرکاران گزینش و حراست را نسبت به رعایت ملاحظات امنیتی حساس کرده باشد؛ بلکه باید سایر مسئولان و اصحاب اندیشه و تریبون را در قضاوت نسبت به کسانی که در معرض اتهام جاسوسی دستگیر می‌شوند نیز محتاط کرده و حداقل تا قطعی نشدن حکم محکومیت یا برائت به صبر و سکوت وادار سازد.
اما برخلاف این تجارب تلخ در مسئله خودکشی یکی از متهمان پرونده جاسوسی با پوشش فعالیت‌های زیست‌ محیطی، همچنان شاهد برخی مواضع احساسی و بعضاً اعتراضی برخی شخصیت‌های سیاسی و رسانه‌ای بودیم که اگرچه بخشی از آن نسبت به نحوه حادثه، یعنی خودکشی متهم این پرونده بود، اما بخش دیگر برای تردیدآفرینی نسبت به ماهیت جاسوسی این پرونده و ارتباط متهم با این پرونده بود؛ چرا که سوابق علمی و اجتماعی او را مانع آلودگی‌ وی به چنین خیانتی تلقی می‌کردند.
حال آنکه انتظار می‌رود در مواجهه با این نوع پرونده‌ها حداقل تا صدور حکم قطعی به نفع امنیت و منافع ملی جانب احتیاط نگه داشته شده و برعکس برای جلوگیری از فرو ریختن قبح و زشتی‌ جاسوسی و وطن‌فروشی و دلگرم نگه داشتن مجموعه امنیتی و قضایی درگیر با این پرونده، مواضعی علیه اصل جاسوسی و خیانت به کشور اتخاذ شود.
سربازان گمنام امام زمان، پس از ماه‌ها تعقیب و مراقبت و بررسی‌های حرفه‌ای، یک شبکه گسترده جاسوسی و جمع‌‌آوری اطلاعات را کشف کرده‌اند که در پوشش فعالیت‌های زیست‌محیطی و به‌کارگیری افراد موجه علمی‌ـ دانشگاهی نه تنها توجیهاتی را برای حفظ وابستگی کشور در اقلام راهبردی به خارج، [به بهانه کاهش منابع آبی] و ضرورت استفاده از محصولات تراریخته به خورد مسئولان می‌داده‌اند (تحمیل اشتباه محاسباتی) و سلامت مردم را گروگان منافع بیگانه می‌ساخته‌اند؛بلکه با استقرار لوازم جاسوسی و رصد در محدوده‌های فعالیت موشکی و نظامی، اطلاعات سرّی کشور را در اختیار بیگانگان قرار می‌داده‌اند؛ اطلاعاتی که در شرایط خطر می‌تواند امکان وارد ساختن ضربات مهلک و جنایتکارانه علیه توان دفاعی کشورمان را به دشمنان داده یا بهانه‌های لازم را برای فشار و محدودسازی کشور در این عرصه‌ها دنبال کند.
ضمن اینکه استفاده از پوشش سازمان‌های غیر دولتی (NGO) در عرصه زیست‌محیطی موجب بی‌اعتبارسازی این قبیل فعالیت‌ها نیز شده و همزمان، هم سبب ظلم و خیانت به محیط زیست و هم بدنام‌سازی فعالان این عرصه می‌باشد.
سال‌ها فعالیت این متهم به جاسوسی در محافل علمی، نحوه تهیه مکان برای فعالیت‌ها، شیوه شبکه‌سازی با اغفال برخی دانشجویان یا فعالان زیست‌‌محیطی، ارتباطات با سرویس‌های بیگانه و حتی نحوه خودکشی حرفه‌ای در زندان، ویژگی‌هایی است که تنها از یک شخصیت علمی برنمی‌آید، شایسته بود برخی فعالان سیاسی و رسانه‌ای‌ از شتاب‌زدگی در قضاوت‌ها خودداری می‌کردند.