عبدالله عبادی/ سلفیت در مراکش خود یک جریان اجتماعی، دینی و خطابی است که در ظاهر امر سعی در تغییر ارزشها و تجدید اخلاق براساس ویژگیهای جامعه دارد، اما حقیقت این جریان چیز دیگری است؛ کسب منافع دنیوی از اهداف اصلی این جریان است.
این جریان در مراکش در ابتدای کار با بینظمی و بیبرنامگی روی کار آمد، اما کمکم شاهد ایفای نقشهای مشخص و برنامهریزی دقیق در این جریان شدیم.
چرا مراکش؟
یکی از ویژگیهای برجسته مراکش در جهان عرب، اخلاقگرایی صوفیانه در این دیار است. در نوشتههای تاریخی و برخی کتب معاصر اشاره شده که وقتی «ایوبیان» بر مصر سیطره یافتند و فاطمیان را برانداختند، برای تثبیت پایههای حکومت خود و تجهیز معنوی افراد در مواجهه با تبشیریهای مسیحی، به علمای اخلاق در مراکش متمسک شدند و لذا برخی از آنها را به سرزمین خود دعوت کرده و به نحوی ایشان را مسئول اخلاقمند کردن جامعه کردند. البته نباید از نیتهای سیاسی و اهداف دنیوی ایوبیان غافل شد، ولی مهم این است که این صفت اخلاقی و زهد چنان در اهل مراکش ریشهدار بوده و به آن مشهور بودهاند که موضوع دعوت مصریها از علمای اخلاق و پارسایان مراکشی تا امروز هم ادامه داشته است.
اخلاق مراکشی که تا حدود بسیاری ریشه در بافت اجتماعیـ تاریخی این دیار و آمیختگی عقیدتی آن با مذهب «مالکبنانس» دارد؛ دارای چند ویژگی ممتاز است که با سلفیگری خاص آن دیار نیز عجین شده و در فضای کنونی جهان عرب، این مدل از سلفیگری آمیخته با اخلاق و تصوف، میتواند تلطیفکننده فضای سلفیگری متعصبانه در برخی کشورهای عربی باشد.
ترویج سلفیت
در مراکش زیر پرچم قرآن و سنت
سلفیها که با داشتن پدرخواندهای چون عربستان منبع مالی عظیمی در اختیار دارند، برای نشر عقاید خود در مراکش برنامههای متنوعی را تدارک میبینند که مهمترین آن راهاندازی جمعیت تبلیغی قرآن و سنت نبوی در این کشور است.
پایگاه اطلاعرسانی fikercenter در این باره نوشته است: «این جمعیت در سال ۱۹۷۶ میلادی به ریاست «محمد الغراوی» تأسیس شد، او تا سال ۲۰۰۸ م در مدارس مختلفی که وابسته به این جمعیت بود، تدریس میکرد، کمکم این مدارس با استقبال زیاد مردم مواجه شد و حکومت برای سیطره بر آنها مجبور به ادغام آنها در مؤسسات دینی و آموزشی شد.
بعدها این مدارس با عنوان «دور القرآن»(قرآنسرا) شناخته شدند و در دهه 70 میلادی «ابن باز»، رئیس مرکز و مفتی اعظم عربستان به صراحت اذعان کرد که قرآنسراهای مراکش با هدف ترویج عقاید سلفی تأسیس شدهاند.
این مراکز به لحاظ اجتماعی، رنگ و صبغه فرقهای به خود گرفتهاند؛ به طوری که سلفیها در حفظ و تضمین استقلال اجتماعی این مدارس بر اساس روابط اجتماعی حاکم در جامعه و برپایه دیدگاه دینی خود اقدام میکنند و در بیشتر موارد نیز بهدلیل صدور احکامی خارج از عرف جامعه از سوی حکومت متوجه نقد و خردهگیری شدهاند.»
مهمترین رخدادی که میتوان در این زمینه به آن اشاره کرد، تصریحات محمد الغراوی، رئیس جمعیت تبلیغی قرآن و سنت مراکش مبنی بر جایز دانستن ازدواج با دختران ۹ ساله بود؛ موضوعی که بهشدت از سوی حکومت و وزارت اوقاف و امور اسلامی محکوم و به موضوعی جنجالبرانگیز تبدیل شد، تاجایی که به دستور حکومت فعالیت جمعیت مذکور به حالت تعلیق درآمد و بسیاری از قرآنسراها با دخالت مأموران حکومتی در مراکش تعطیل شدند.
این در حالی است که بهدلیل صدور احکام جاهلانه از سوی شیوخ سلفی در این مراکز به اصلاح قرآنی و باز شدن فضایی برای تأویل و تفسیر به رأی از آموزههای قرآن و اسلام، کمکم جامعه مراکش به ویژه قشر جوان این کشور به سمت تبلیغات افراد سودجویی چون گروهکهای تندرو تروریستی جذب شدهاند؛ استقبال و پیوستن جوانان مراکشی به گروه تروریستی داعش از مهمترین پیامدهایی بوده که جمعیت تبلیغی قرآن و سنت مراکش با آموزههای ناصحیح خود به آن دامن زده و ضعف عملکرد مراکز قرآنی در این کشور را بیش از پیش به منصه ظهور رسانده است. چنانکه بر اساس مستندات حکومتی، بسیاری از جوانان مراکشی، خانوادهها و همسران خود را در شرایط بسیار بدی ترک کرده و به گروه تروریستی داعش پیوستهاند.
در سال 2016 و با گسترش دامنه فعالیتهای الغراوی، دولت مراکش با هدف کنترل اقدامات وی اقدام به بستن تعدادی از مراکز قرآنی وابسته به وی کرد. شیخ محمد الغراوی رئیس این جمعیت با سخنرانی در میان جمعی از پیروانش خواستار بازگشایی این مراکز شد تا جلوی جنایت، مواد مخدر و گسترش تشیع گرفته شده و افکار روشنگرایانه ترویج شود!
الغراوی از کسانی که قدرت و مسئولیتی داشتند خواست تا برای بازگشایی مراکز قرآنی میانجیگری کنند و با نام بردن از عبدالمجید الدمناتی عضو ارشد حزب اتحاد قانونی و معاون شهردار مراکش گفت که وی نیز به مدت طولانی در این مراکز قرآنی تعلیم دیده است.
وی با بیان اینکه این جمعیت و شاخههای آن در کاهش جنایت و جلوگیری از گسترش تشیع نقش مهمی داشتهاند، مدعی شد: «آمار جنایت و استعمال مواد مخدر پس از بسته شدن مراکز قرآنی بالا رفته و این مراکز تفکر روشنگرایانه را تبلیغ میکند و جلوی افکار ویرانگر و خطرهای امنیتی را میگیرد!»
این مبلّغ سلفی همچنین با یادآوری مشارکتش در همهپرسی قانون اساسی مراکش در سال 2011 گفت: «ما از نخستین کسانی بودیم که از طرح پادشاه برای قانون جدید در سراسر مغرب حمایت کردیم و با توجه به موضع سلفیها نسبت به مشارکت سیاسی، شرکت آنان در همهپرسی غیر منتظره و با هدف برقراری ثبات در کشور صورت گرفت که آثار خوبی هم در پی داشت.»