اگر حق با شماست، 
به خشمگین شدن نیازی نیست؛
و اگر حق با شما نیست، 
هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید!
صبوری با خانواده عشق است،
صبوری با دیگران احترام.
صبوری با خود اعتماد به نفس است
و صبوری در راه خدا، ایمان.
اندیشیدن به گذشته اندوه
و اندیشیدن به آینده هراس می‌آورد.
به حال بیندیش تا لذت را به ارمغان آورد.
در جست‌وجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛
زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمی‌ماند.
آنچه خوب است، همیشه زیباست...


در حدیث معراج آمده است که پیامبر(ص) فرمود:  گفتم: ای حبیب من جبرئیل، چرا [او] در آسمان «منصوره» و در زمین «فاطمه» است؟ گفت: بدین سبب در زمین «فاطمه» نامیده شده که شیعیان خود را از جهنم رهایی می‏‌بخشد و دشمنانش از محبت وی بی‏‌بهره خواهند بود و در آسمان از آن رو «منصوره» است که خداوند فرموده است: «در آن روز (قیامت) مؤمنان به‌ جهت یاری خدا که هر فردی را بخواهد یاری دهد، خرسند می‏‌شوند»؛ منظور از این یاری همان نصرتی است که فاطمه به دوستان خویش خواهد کرد. معانی‌الاخبار، ج٢، ص۴٣٠

نگاهی به سریال «رنج پنهان»

 مهدی امیدی/ «رنج پنهان» جدیدترین سریال سیما درباره تاریخ انقلاب اسلامی است که برخی از جریان‌های سیاسی دهه 50 را روایت می‌کند. 
طی سال‌های اخیر، رویکرد اصلی و غالب سریال‌های انقلابی تلویزیون درباره گروهک‌های چپ‌گرا و مارکسیست بوده که نشان می‌دهد یکی از سیاست‌های مشخص صداوسیما پرداختن به این جریان‌هاست. روندی که با «ارمغان تاریکی» شروع شد و در پی آن آثار دیگری همچون؛ «پروانه»، «نفس»، «آسمان من» و... ساخته و پخش شدند تا نوبت به «رنج پنهان» رسید. اغلب این سریال‌ها بر مبنای یک الگوی دراماتیک ثابت شکل گرفتند؛ جوانانی که هدف‌شان مبارزه با رژیم شاه است، اما به دلیل ضعف فکری و فریب خوردن، تحت تأثیر ایدئولوژی التقاطی سازمان‌های مسلحانه قرار می‌گیرند و به آنها می‌پیوندند. معمولاً وابستگی و کشمکش‌های عاطفی هم بین اعضای این سازمان‌ها پیش می‌آید و مرکز داستان نیز، خانه‌های تیمی هستند. جوانان پرشور و انقلابی در این سریال‌ها به موازات اینکه ایمان و عزم‌شان در مقابله با شاه بیشتر می‌شود، اما با دیدن رفتارهای غلط سران سازمان‌ها، رفته‌رفته به آنها بدبین می‌شوند و ساز جدایی می‌زنند. این چارچوب روایی، پیشتر در سریال‌هایی که درباره سازمان‌های چریکی دوران انقلاب ساخته شده بودند، اتفاق افتاده بود و در «رنج پنهان» نیز تقریباً تکرار شده است. در واقع، موضوع تازه‌ای در این سریال نمی‌توان دید. رویکرد صداوسیما در افشاگری سازمان‌هایی که برخی از آنها امروز هم با حمایت دولت‌های غربی فعال هستند و علیه مردم ایران خط و نشان می‌کشند، سیاست درستی است. اما این بار به دلیل ضعف نظارت، انحرافاتی در روایت جدید تلویزیون از انقلاب و سازمان‌های مسلحانه رخ داده است؛ انحرافاتی که خواسته یا ناخواسته، برخی از واقعیات تاریخی درباره انقلاب و همچنین رژیم شاه را تحریف کرده است.
بزرگ‌ترین انحراف «رنج پنهان» در روایت تاریخ، محدود کردن ظلم و ستم سلطنت به مأموران آن رژیم است. در این سریال می‌بینیم که بازجوی ساواک (با بازی بهنام تشکر) به طور خودسرانه اقدام به بازداشت و بازجویی و شکنجه مردم می‌کند و دستگاه حاکم، یا نقشی در این مسائل ندارد، یا مخالفت می‌کند. برای مثال، در قسمت بیستم این سریال این اتفاق افتاد که بازجوی ساواک دستور داد یکی از انقلابی‌ها به اتهام فراری دادن یک زن از بیمارستان محل کارش بازداشت شود. اما نیروی بالادستی او در ساواک، مخالفت و تأکید می‌کند که سندی علیه فرد مدنظر موجود نیست. اما بازجو در نهایت به حکم شخصی خودش اقدام می‌کند. به طور کلی، بیشتر فجایع در این سریال به شخص این بازجو برمی‌گردد و گویی مسئولان عالی و در رأس آنها شاه هیچ خطایی نداشتند. این درحالی است که برخلاف آنچه این سریال نمایش می‌دهد، بیشتر جنایاتی که در آن دوران رخ می‌داد، نه تنها به دستور مقامات بلندپایه ساواک، بلکه با اطلاع شخص محمدرضا پهلوی بود. 
علاوه بر این، مظالم اجتماعی و اقتصادی عصر طاغوت در «رنج پنهان» نیز مانند بسیاری دیگر از سریال‌های انقلابی صداوسیما پنهان مانده است. همه انقلابیون در این سریال دلیل مبارزه خود را دفاع از عدالت معرفی می‌کنند، اما هم اعضای سازمان و هم نیروهای متدین انقلابی در این سریال، هیچ یک چالش یا رنجی در زندگی خود ندارند. برای نمونه فیاضی یک استاد دانشگاه و حقوقدان است، یوسف فرزند یک پزشک متمول است و داماد او که از جرگه انقلابی‌هاست هم دانشجوی پزشکی است که هیچ معضل و مشکلی ندارد. اصولاً وقتی شخصیت‌های انقلابی می‌گویند که برای عدالت قیام کرده‌اند، باید بی‌عدالتی حاکم بر جامعه آن دوران هم نمایش داده می‌شد تا مخاطب تصمیم آنها برای قیام علیه سلطنت را درک کند. همچنان که در کلام همه بزرگان انقلاب تأکید شده است که انقلاب اسلامی به دلیل قیام مستضعفان بود. از جمله حضرت امام خمینی(ره) که فرمودند: «گروه‌هایى که در سرتاسر این کشور این انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم [بودند] و همان‌هایى که مستضعف هستند و کاخ‏نشین‌ها آنها را استضعاف مى‏کنند...» (صحیفه امام، ج‏14، ص 261) اما در «رنج پنهان» نه استضعافی دیده می‌شود و نه مستضعفی. سازندگان سریال «رنج پنهان» بیش از آنکه در پی افشای حقایق و مظالم رژیم پهلوی باشند، به دنبال طعنه زدن به نظام کنونی بودند! این نشان‌دهنده ضعف ساختار هدایتی و نظارتی در صداوسیماست.


در یکی از کشورهایی که در جوار کره زمین است، دولت برای انتخاب کابینه‌اش دستورالعمل ویژه‌ای دارد. دولت ‏مذکور خیلی سفت و سخت به این دستورالعمل پایبند است و ویژگی‌های ذکر شده را در افراد مدنظرش جست‌وجو می‌کند ‏و به هیچ عنوان کوتاه نمی‌آید. بندهایی از این دستورالعمل را با هم می‌خوانیم:‏
ـ افراد ریز و تیزبین در کابینه جایی ندارند. آنها مشکلات ریز را هم می‌بینند و سبب می‌شوند افراد دیگر کابینه که ریزبین ‏نیستند، غصه بخورند. طبیعتاً جوانان چون سوی چشم بیشتری دارند از مصادیق این بند هستند‌؛ به ویژه اگر دهه شصتی ‏باشند، باید از آنها دوری جست و سالمندان را وارد کار کرد. ‏
‏ـ بحران، جهان‌دیده می‌خواهد، موی سفید می‌خواهد و هیکل شدید! در انتخاب مدیر بحران سن و سال از همه چیز ‏مهم‌تر است و باید به سالمندان توجه ویژه داشت. ‏
‏ـ کسانی که زیاد در بین مردم رفت‌و‌آمد دارند و از حال و روز آنها باخبرند، آدم‌های احساسی و دل‌رحمی هستند. آنها در ‏برخورد با مردم، بیشتر از آنچه که باید، توجه می‌کنند و چارچوب به‌هم‌زن هستند. آنها با رفت‌وآمدهای خود بین مردم ‏هم پول بیت‌المال را هدر می‌دهند و هم ترافیک را سنگین‌تر می‌کنند. افراد سالمند دیگر این کارها را کرده‌اند و حوصله ‏ترافیک و صحبت با مردم را ندارند که آنها بهترین گزینه هستند.‏
ـ هر کسی با ساعت کارکرد مفید دولت در روز آشنا نیست که هر کسی هم نباید آشنا شود. سیاست کار پرفشاری است و هر ‏یک ساعت آن معادل یک روز کار در معدن است. پس کسانی که توانایی یک ساعت کار سیاسی در روز را دارند، الماسانی ‏گرانبها هستند که نباید بیرون از کابینه خاک بخورند و از آنجایی که الماس هر چه قدیمی‌تر باشد قیمت بالاتری دارد، باز ‏هم افراد سالمند در اولویت هستند.‏
مهدی پیرهادی


 آرش فهیم/ اعتراض نامتعارف احمد نجفی بار دیگر مسئله مافیاسالاری و بی‌عدالتی در اکران سینما را مطرح کرد؛ مسئله‌ای که سال‌هاست گریبان سینمای ایران را گرفته و به زخمی تبدیل شده که روز به روز نه تنها بهبود نمی‌یابد که گسترده‌تر هم می‌شود.
موضوع از این قرار است که در طول سال، بین 70 تا 100 فیلم سینمایی در ایران ساخته می‌شود، اما توزیع و اکران این فیلم‌ها به شدت ناعادلانه است، به طوری که تعداد اندکی از فیلم‌ها حجم فراوانی از فضای اکران را به خود اختصاص می‌دهند و بخش اعظم محصولات سینمایی محکوم به نمایش در چند سالن محدود و انگشت‌شمارند. مدافعان وضع موجود، منطق بازار و قوانین مربوط به عرضه و تقاضا را عامل عدم توازن در اکران می‌دانند؛ یعنی می‌گویند، یک‌سری از فیلم‌ها به دلیل برخورداری از طیف وسیع‌تر مخاطب، باید امکان بیشتری برای دیده شدن داشته باشند و در مقابل، دیگر فیلم‌ها چون تماشاگر انبوه ندارند، در حد ظرفیت خودشان به سینما می‌رسند. تا اینجای کار، مشکل چندانی به نظر نمی‌رسد، اما قضیه وقتی بغرنج می‌شود که با یک مرور ساده به فیلم‌هایی که در طول سال به اکران می‌رسند، می‌توان به این نتیجه رسید که فیلم‌هایی که امکان نمایش گسترده پیدا می‌کنند، محصول چند شرکت خاص هستند! برای نمونه، جدول نمایش سینماهای تهران در اسفند امسال، گویای آن است که حدود 400 سالن تنها به سه فیلم اختصاص یافته است. سرمایه‌گذاران این سه فیلم هم در تمام طول سال، بیشتر سالن‌ها را در اختیار دارند. به همین دلیل هم می‌توان گفت که برخلاف مدعیان، هیچ منطق اقتصادی در توزیع آثار سینمایی وجود ندارد؛ بلکه واقعاً ما شاهد حاکمیت یک مافیا در سینما هستیم. مافیاسالاری در سینما وقتی گویاتر می‌شود که می‌بینیم برخی از فیلم‌ها با گذشت چند سال از ساخت‌شان هنوز در نوبت اکران هستند. اما یک فیلم به محض ساخته شدن روی پرده می‌رود. وقتی نام تهیه‌کننده یا سرمایه‌گذار این فیلم را نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم که دیگر محصولات او نیز پیشتر به طور وسیع و بدون هیچ تأخیری، ده‌ها سالن سینما را تسخیر کرده بود.
این چند نفر که به نظر برخی از سینماگران، حتی در تولید آثار هم نقش دارند، تعیین‌کننده ذائقه سینمایی مردم هستند و بخشی از تخیل و خاطره و فکر مردم را هدایت می‌کنند. به همین دلیل هم مبارزه با مافیاسالاری و تغییر موازنه اکران سینما به سود آثار مستقل و ارزشی، یک نیاز فرهنگی مهم محسوب می‌شود.

مایه‌های سیاسی نودمین مراسم اسکار
نودمین دوره مراسم اسکار با اقبال و جنجال‌های کمتری نسبت به دوره‌های پیش برگزار شد. آن‌طور که رسانه‌های آمریکایی گزارش داده‌اند میزان مخاطب پخش زنده این مراسم نسبت به سال‌های پیش کاهش چشمگیری داشت. یکی از دلایل این مسئله را می‌توان در قابل پیش‌بینی بودن برندگان این مراسم و همچنین تکرار در اتفاقات دانست. چون طبق معمول هر سال، بیشتر همان فیلم‌ها و کسانی برنده جوایز شدند که طی ماه‌های گذشته در دیگر جوایز و محافل سینمایی آمریکا نیز مورد توجه قرار گرفته بودند. بیشتر جوایز نودمین دوره مراسم اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم به «شکل آب» اختصاص یافت که فیلمی با درونمایه دگرباشانه هم محسوب می‌شود. مضمونی که این دوران به شدت مورد علاقه جشنواره‌ها و مراسم سینمایی غربی است. این فیلم به ماجرای رابطه عاطفی یک زن با موجودی افسانه‌ای که آن هم از جنس مؤنث است، می‌پردازد. فیلمی که از سوی بسیاری از منتقدان داخلی چندان جدی گرفته نشد. این‌بار تقریباً همه منتقدان کشور ما با هر گرایش سیاسی و فکری، با مراسم اسکار دچار چالش شدند. حتی شبه‌روشنفکران نیز اذعان دارند که اهدای جایزه بهترین فیلم به «شکل آب» نه به دلیل ساختار و تکنیک برتر این فیلم، بلکه به خاطر حمایت آن از دگرباشی به آن اعطا شده است. همچنین فیلم «مرا با نام خودت صدا بزن» نیز که جایزه فیلمنامه اقتباسی را گرفت، دارای چنین مضمونی است. همچنین فیلم «دانکرک» که جوایز بهترین تدوین، صداگذاری و تدوین صدا را دریافت کرد، یک فیلم آشکارا جنگ‌طلبانه است که تاریخ را هم به سود انگلیس و فرانسه تحریف می‌کند. این فیلم به نبرد دانکرک در دوران جنگ جهانی دوم می‌پردازد و ماجرای تحقیر انگلیس و فرانسه در آن جنگ را تبدیل به یک حماسه و پیروزی کرده است. با این حال فیلم «سه بیلبورد خارج از ابینگ میزوری» که به اعتقاد بسیاری، مستحق جایزه بهترین فیلم بود، تنها جوایز بهترین بازیگر زن و نقش مکمل مرد را گرفت. فیلمی که به موضوع مهم این روزهای سینمای جهان، یعنی افشاگری علیه آزار جنسی می‌پردازد. فیلمی که نگاهی انتقادی به جامعه امروز آمریکا هم دارد. به همین دلیل هم قابلیت‌های این اثر آنچنان که شایسته آن بود در این دوره از مراسم اسکار مورد توجه قرار نگرفت.
 فیلم‌های اکران نوروز معرفی شدند
در حالی که همچنان آیین‌نامه اکران ابلاغ نشده؛ اما شش فیلم با سرگروه‌های سینمایی قراردادهایی ضمنی منعقد کردند.
با توجه به ابلاغ نشدن آیین‌نامه اکران به صنوف سینمایی با تصمیم‌گیری صورت گرفته از میان 16 فیلم سینمایی اعلام شده، بالاخره قرارداد شش فیلم با سرگروه‌های سینمایی مشخص شد.  «به وقت شام» به سرگروهی پردیس کوروش، «لاتاری» به سرگروهی استقلال، «لونه زنبور» به سرگروهی سینما ایران، «مصادره» به سرگروهی سینما جوان، «فیلشاه» به سرگروهی پردیس آزادی، «خرگیوش» به سرگروهی پردیس زندگی در اکران نوروز 97 به نمایش درمی‌آید. براساس تصمیم‌های اتخاذ شده سینما «ماندانا» برای اکران اول عید در سرگروه باقی خواهد ماند تا وضعیت سرگروهی یک سینمای دیگر به جای چارسو مشخص شود. 
 آخرین وضعیت تولید سریال «شهید حججی»
قرار بر این بود که سریال شهید حججی در روز سالگرد این شهید پخش شود؛ اما با توجه به بررسی‌ها، وضعیت فعلی و زمانی که به سرعت می‌گذرد و به سالگرد شهید نزدیک می‌شود، ممکن است تولید سختی را پشت سر بگذاریم. دستیار کارگردان و برنامه‌ریز سریال شهید حججی گفت: «همسر شهید حججی نظرات و گفت‌وگوهایی دارند که باید به آنها توجه و وارد متن شود. همچنین جلب‌نظر برخی نهادهای نظامی درباره متن سریال شهید حججی و برای ساخت آن جدی است.» سیدرسول صانعی گفت: «متن سریال شهید حججی که در دست بررسی در سازمان صداوسیما قرار دارد برای نحوه ساخت به مشکل خورده است.»
 سینما سنگر در اردوهای راهیان نور
غرفه‌های جشنواره مردمی فیلم عمار همانند سال‌های گذشته در مناطق و یادمان‌های راهیان نور، از 15 اسفند تا پنجم فروردین سال آینده، فیلم‌های این جشنواره را برای زائران به نمایش می‌گذارند. سینما سنگر جشنواره عمار امسال در موزه دفاع مقدس خرمشهر، پادگان دوکوهه، پادگان شهید کلهر، یادمان اروندکنار و یادمان شهدای هویزه دایر می‌شود. آثار جشنواره عمار، به تناسب موضوعاتی که دغدغه علاقه‌مندان در آن فضا بوده شامل فیلم، مستند، نماهنگ و انیمیشن و در موضوعات اقتصاد مقاومتی، نقد درون گفتمانی، دفاع مقدس و شهدای انقلاب است. بر این اساس، علاوه ‌بر اکران فیلم و ثبت‌نام اکران‌کننده، مجموعه‌های موضوعی فیلم جشنواره عمار برای پخش در شبکه نمایش خانگی و استفاده شخصی به همراه محصولات فرهنگی هم در این غرفه‌ها به فروش می‌رسد.

احسن‌الحال یعنی طلوع دیدار
احسن‌الحال یعنی سایه یک غمگسار
احسن‌الحال یعنی یار و یار
احسن‌الحال یعنی در جوار دوست، لیل و نهار
احسن‌الحال یعنی تمام!! شب‌های تار
احسن‌الحال یعنی به یمن جانان بچرخد
به مراد، روزگار
و ببارد محبت از در و دیوار
احسن‌الحال یعنی نماز دیدار به اقامه یار
احسن‌الحال یعنی تو، مهدی جان، گل همیشه بهار
احسن‌الحال یعنی زمین از حس تو سرشار
احسن‌الحال یعنی با تو آرام و قرار
احسن‌الحال یعنی نام شما و اعتبار
احسن‌الحال یعنی خداحافظ جمعه‌های انتظار...
احسن‌الحال یعنی چهره به چهره، چشم در چشم یار...