سردار سرلشکر جعفری مطرح کرد
فرمانده کل سپاه سال ۹۶ را نمایشگاهی از شکست‌های زنجیره‌ای آمریکایی‌ها و متحدان کاخ سفید در سطوح داخلی و منطقه‌ای و پیروزی‌های بزرگ ملت ایران در جبهه مقاومت اسلامی توصیف کرد.
سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دیدار نوروزی فرماندهان، مسئولان، کارکنان حوزه مرکزی و رده‌های مستقل سپاه در تهران که در ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد، با تبریک سال نو و اظهار امیدواری نسبت به تلاش توأم با معرفت، معنویت و بصیرت عمیق‌تر در اجرای خالصانه مأموریت‌های محوله در سال ۱۳۹۷ اظهار داشت: «سال ۹۶ با تمام تلخی‌ها و شیرینی‌های خود درس‌های بزرگی را فراروی مردم و مسئولان کشور قرار داد.» 
وی افزود: «یکی از رخدادهای عبرت‌انگیز سال گذشته برنامه‌ریزی و بهره‌برداری دشمن از اعتراضات مردم به مشکلات اقتصادی و معیشتی بود که سوء‌استفاده منافقان، صهیونیست‌ها و بدخواهان داخلی و خارجی را به همراه داشت.»
فرمانده کل سپاه تأکید کرد: «بصیرت سیاسی مردم سبب شد به سرعت نقشه دشمن، آشکار و با جداسازی صفوف خود از نیات پلید آنان حتی آنهایی که در روز اول برای اعتراض و نشان دادن نارضایتی از ضعف دستگاه‌های مسئول در رفع مشکلات اقتصادی به خیابان آمده بودند، چند روز بعد با حضور حماسی خود علیه آشوبگران و فتنه‌گران به صحنه بیایند و مقتدرانه در مقابل آنها بایستند.»
وی بصیرت سیاسی مردم را عامل اصلی خاموش شدن فتنه دی ماه و شورشیان درویش‌نما دانست و یادآور شد: «حاصل فتنه‌ها و آشوب‌های اخیر با الطاف الهی به نفع انقلاب، نظام و ملت ایران شد و با نمایش اقتدار و امنیت ملی کشور در این صحنه و در آستانه راه‌پیمایی بزرگ تعیین‌کننده ۲۲ بهمن ماه فصل نوینی در تاریخ انقلاب اسلامی رقم خورد.»
سرلشکر جعفری با اشاره به تحولات اخیر منطقه و پیروزی‌های جبهه مقاومت اسلامی برابر جنگ‌های نیابتی و تروریستی، تصریح کرد: «شکست قاطع داعش و فروپاشی خلافت خودخوانده آنها در عراق و سوریه و متعاقباً پاکسازی تدریجی شهرها از وجود تروریست‌ها و نیز خنثی شدن فتنه توطئه همه‌پرسی استقلال کردستان عراق با حمایت‌ها و نقش‌آفرینی‌های درست و بموقع جمهوری اسلامی ایران و هوشمندی دولت‌ها و ملت‌های این دو کشور ادامه پیروزی‌های انقلاب اسلامی و امت اسلامی در شرایط بسیار خطیر و سرنوشت‌ساز امروز را در معرض دید همگان قرار داد.»
فرمانده کل سپاه سال ۹۶ را نمایشگاهی از شکست‌های زنجیره‌ای آمریکایی‌ها و متحدان کاخ سفید در سطوح داخلی و منطقه‌ای و پیروزی‌های بزرگ ملت ایران در جبهه مقاومت اسلامی توصیف و تأکید کرد: «سال ۹۶ سال پیروزی انقلاب اسلامی و نمایش بصیرت مردم ایران بود و اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی را بیش از پیش تثبیت کرد.»
وی در ادامه تجارب و موفقیت‌های سال گذشته را دستمایه پیشرفت‌ها و پیروزی‌های ملت ایران و امت اسلامی در سال ۹۷ خواند و گفت: «رهنمودهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی و سخنرانی معظم‌له در حرم رضوی دروازه ورود سپاه و همه دلسوزان و علاقه‌مندان به انقلاب و پیشرفت کشور و نقشه راه آنها بوده و باید در فرصت‌های مناسب مورد تجزیه، تحلیل و اقدام عملیاتی قرار گیرد.»
فرمانده کل سپاه تأکید رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) مبنی بر اینکه کلید حل مشکلات در دست بیگانه نیست و در کشور هیچ مشکل غیرقابل حلی وجود ندارد و آنچه مهم است، این است که همه باید سخت کار کنند، افزود: «سال 97 سال سخت‌کوشی است و با وجود تلاش دشمن در القای ناامیدی، با نگاه متکی به توانمندی‌های بومی و ملی و مدیریت انقلابی و جهادی در به‌کارگیری ظرفیت‌ها و نیروهای موجود، به فضل الهی بر مشکلات فائق خواهیم آمد، هر چند فهم و درک این واقعیت و باور توانمندی‌های درونی برای برخی بسیار سخت است.»
وی در پایان توصیه‌های رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) را موضوعی ملی و راهبردی ـ که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را شامل می‌شود ـ دانست و با تأکید بر جایگاه و نقش جوانان در حل مشکلات کشور، گفت: «جوانان را باید سرمایه‌های واقعی کشور بدانیم و با میدان دادن به آنها اطمینان داشته باشیم آینده را بهتر از ما می‌سازند و این همان واقعیتی است که دشمن را به شدت ناراحت، عصبانی و منفعل کرده است.»

با حکم حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاجی‌صادقی  معاون هماهنگ کننده و معاون سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه  منصوب شدند.
به گزارش صبح صادق حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی نماینده ولی فقیه در سپاه با صدور حکمی سردار سرتیپ دوم پاسدار سید قاسم قریشی را به سمت  معاون هماهنگ کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه منصوب کرد.پیش از این سردار سرتیپ پاسدار محمد حسین سپهر معاون هماهنگ کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه بود.
همچنین حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاجی‌‌صادقی، سردار سرتیپ دوم پاسدار دکتر یدالله جوانی را به سمت معاون  سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه منصوب کرد.
پیش از این سردار سرتیپ دوم پاسدار رسول سنايي راد معاون سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه بود. 

دکتر یدالله جوانی/ سال ۱۳۹۷، چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است. با توجه به نظریه چرخش انقلاب‌ها و اظهارنظرهایی که در خصوص انقلاب اسلامی با توجه به پاره‌ای از مسائل کشور انجام می‌شود؛ بررسی وضعیت انقلاب در چهل سالگی بسیار مهم است. آیا انقلاب اسلامی دچار بازگشت به عقب شده و حرکت آن به سمت آرمان‌ها متوقف شده است؟ یا اینکه انقلاب اسلامی با حفظ ماهیت، بر اساس مبانی، اصول و شعارهای اصلی، حرکتش به سمت آرمان‌ها و اهداف بی‌وقفه ادامه دارد؟
دشمنان خارجی و عده‌ای هم در داخل کشور با انگیزه‌های مختلف، از ختم انقلاب در چهل سالگی آن سخن می‌گویند. مهم‌ترین دلیل طرفداران این دیدگاه، تعمیم دادن نظریه «چرخش انقلاب‌ها» یا ترمیدور کرین برینتون به انقلاب اسلامی است. بر اساس این نظریه، هر انقلابی یک مسیر جبری را پس از طی مراحلی پیموده و در نهایت، اصول حاکم بر آن انقلاب به اصول حاکم بر شرایط پیش از انقلاب تغییر جهت می‌دهد. کرین برینتون با بررسی وضعیت، مراحل و سرنوشت چهار انقلاب فرانسه، روسیه، انگلیس و آمریکا، این نظریه را در کتاب معروف خود با عنوان «کالبدشکافی چهار انقلاب»، در سال ۱۹۳۸ میلادی منتشر کرد. برینتون بر اساس نظریه جامعه‌شناختی خود و به استناد فراز و فرودهای انقلاب‌های مورد بررسی، معتقد است تمامی انقلاب‌ها سرنوشتی مشابه دارند. نظریه ترمیدور انقلاب‌ها، به یک نظریه غالب در علوم اجتماعی و علوم سیاسی تبدیل شده و برخی از نظریه‌پردازان غربی، از آن به یک قاعده برای تحولات اجتماعی یاد می‌کنند. رهبر معظم انقلاب درباره این نظریه می‌فرمایند: «در قوانین علوم اجتماعی درباره انقلاب‌ها می‌گویند، انقلاب‌ها همچنانی که یک فرازی دارند، یک فرودی هم دارند. مثل یک سنگی که شما پرتاب می‌کنید تا وقتی قدرت بازوی شما پشت سر این سنگ است برخلاف جاذبه زمین حرکت می‌کند، اما وقتی این قدرت از جاذبه زمین کمتر شد، این سنگ به سمت جاذبه طبیعی زمین برمی‌گردد. آن قوانین می‌گویند، تا وقتی شور و انگیزه انقلابی در مردم هست، انقلاب‌ها به سمت جلو حرکت می‌کنند، اوج می‌گیرند، بعد هم به تدریج این شور و هیجان و این عامل حرکت به پیش، کم می‌شود و در مواردی تبدیل به ضد خودش می‌شود، انقلاب‌ها سقوط می‌کنند و برمی‌گردند پایین.»
سؤال اصلی در این بحث، آن است که آیا انقلاب اسلامی از این قاعده پیروی می‌کند و فرجامی جز سقوط و پایان یافتن ندارد. آیا انقلاب اسلامی هم دچار ترمیدور شده، انقلاب فرزندان خود را می‌خورد و با منزوی شدن نیروهای انقلابی، دوران آرمان‌گرایی انقلابی پایان یافته و ارزش‌های پیش از انقلاب بر جامعه حاکم می‌شود؟
برای پاسخ به این پرسش بسیار مهم، باید توجه داشت که هیچ یک از نظریه‌‌های مطرح و معروف مربوط به انقلاب‌ها تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، از جمله نظریه کرین برینتون، قادر به تبیین و تحلیل انقلاب بزرگ ملت ایران نبودند. ناتوانی نظریه‌های موجود انقلاب‌ها برای تحلیل و تبیین انقلاب اسلامی، به ماهیت متفاوت این انقلاب با انقلاب‌های پیشین برمی‌گردد. حضرت امام خمینی(ره) درباره این واقعیت می‌فرمایند: «شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب‌ها جدا است، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منّان بر این ملت مظلوم غارت‌زده عنایت شده است.» مبتنی بر چنین نگاه عارفانه و واقع‌بینانه است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی، با عباراتی چون «معجزه قرن» و «انفجار نور»، انقلاب اسلامی را توصیف می‌کنند.
بنابراین وقتی اصل وقوع انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت دینی و اسلامی، با نظریه انقلاب کرین برینتون قابل تحلیل و تبیین نیست، نمی‌تواند در سرنوشت نیز تابع آن نظریه باشد و از این جهت هم یک استثنا است.
رهبر فرزانه انقلاب در این باره می‌فرمایند: «انقلاب‌های بزرگ دنیا که در تاریخ دویست سال اخیر ما اینها را می‌شناسیم، بنا بر همین تحلیل، همه با آن نظریه (ترمیدور) قابل انطباق هستند. اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعه‌شناختی به کلی استثنا است. در انقلاب اسلامی پادزهر فرود انقلاب، در خود این انقلاب گذاشته شده است. بارها عرض کرده‌ایم که تجسم انقلاب در جمهوری اسلامی و در قانون اساسی جمهوری اسلامی است. نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداوم‌بخش انقلاب را گذاشته‌اند. پایبندی به مقررات اسلامی و مشروعیت بخشیدن به قانون، مشروط بر اینکه بر طبق اسلام باشد و مسئله رهبری. من چند سال قبل در مقایسه بین نظام جمهوری اسلامی و نظام شوروی سابق، که آمریکا‌یی‌ها و غربی‌ها توانستند نظام شوروی را مضمحل کنند و طمع کرده بودند که همان جریان را نسبت به انقلاب اسلامی انجام بدهند، گفتم که تفاوت‌های این دو نظام، تفاوت‌هایی است که نمی‌توانند محکوم به یک قانون باشند. در نظام جمهوری اسلامی، اساس حرکت بر پایبندی به مبانی است. آن چیزی که به عنوان مبدأ مشروعیت این نظام محسوب می‌شود، یعنی ولایت الهی که منتقل می‌شود به فقیه، مشروط است به پایبندی بر احکام الهی. آن کسی که در رتبه رهبری نشسته است، اگر نسبت به آرمان‌های اسلامی، نسبت به قوانین اسلامی از لحاظ نظری یا عملی، بی‌قید شود، از مشروعیت می‌افتد و دیگر اطاعت او بر کسی واجب نیست؛ بلکه جایز نیست. این در خود قانون اساسی، یعنی در خود سند اصلی انقلاب، ثبت شده است.
بنابراین، شما اگر امروز به امواج دشمنی و کینه‌ورزی دشمنان انقلاب اسلامی نگاه کنید، می‌بینید که مهم‌ترین آماج دشمنی آنها با همین دو سه اصلی است که مربوط به این عامل تضمین‌کننده و نگه ‌دارنده انقلاب است؛ لذا این انقلاب شکست‌خوردنی نیست. این انقلاب فرودآمدنی نیست. این انقلاب از سیر و حرکت خود بازنمی‌ایستد؛ چون جامعه ما یک جامعه مؤمن و دینی است و دین و ایمان اسلامی در اعماق دل مردم، از همه قشرها نفوذ دارد. مردم به معنای حقیقی کلمه به دین معتقدند.»
آری، ملتی که در راه خدا قیام می‌کند و در این مسیر ولایت الهی را پذیرفته، خداوند به او ثبات قدم عطا می‌کند و او را از همه تنگناها و تنگه‌های سخت و خطرناک عبور می‌دهد. در چهل سال گذشته، ملت ایران بر همین مبنا و اساس، بر توطئه‌هایی چون؛ کودتاها، غائله تجزیه‌طلبی، تروریسم داخلی مورد حمایت بیگانه، جنگ تحمیلی، تحریم‌ها و جنگ اقتصادی، فتنه‌های بزرگی چون فتنه ۸۸ و جنگ‌های نیابتی و گروهک‌های تروریستی تکفیری در منطقه، غلبه کرده است. اکنون شعارهای اصلی انقلاب و ارزش‌های بنیادین انقلاب، پس از چهل سال، نه تنها فراموش نشده، بلکه مورد توجه جدی نظام، رهبری و توده‌های مردم است. دلیل اصلی دشمنی‌های نظام سلطه با محوریت آمریکا علیه جمهوری اسلامی، پایبندی نظام و مردم به همین شعارها و ارزش‌ها است. شعارها و ارزش‌هایی چون؛ استقلال، آزادی، مردم‌سالاری، اعتمادبه‌نفس ملی، خودباوری ملی، عدالت، استکبار‌ستیزی، حمایت از مستضعفان و تحقق و پیاده‌ شدن احکام دین و شریعت، مورد توجه جدی نظام و مردم است. اگرچه مشکلات و نارسایی‌هایی وجود دارد و مردم از رفتار برخی از مسئولان گله دارند؛ لکن مردم نسبت به اصل انقلاب، شعارهای اصلی انقلاب، آرمان‌ها و اهداف انقلاب، با گذشت چهل سال از زمان پیروزی انقلاب، همچنان وفادار و معتقد هستند. بر اساس همین واقعیت، رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات نوروزی در حرم مطهر رضوی، وضعیت انقلاب اسلامی در چهل سالگی را این‌ چنین توصیف فرمودند: «چهل سالگی انقلاب دوران پیری انقلاب نیست، دوران عقبگرد انقلاب نیست، دوران پختگی و نشاط انقلاب است. انقلاب در چهل سالگی، بحمدالله با قدرت، با حفظ شعارها و با برافراشته بودن پرچم‌های اصلی، همچنان دارد به پیش می‌رود.»


   علی حیدری/ رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز سال نو در اجتماع باشکوه زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی با اشاره به استحکام و نشاط انقلاب اسلامی در چهل‌ سالگی آن، سخنان مهمی ایراد کردند. یکی از مواردی که در کنار تبیین مسائل کلان کشور به پربسامدترین کلیدواژه سخنان ایشان در آغاز سال جدید تبدیل شد، تأکید و تکرار هدفمند واژه «جوان» بود که امام خامنه‌ای بیش از 40 بار این واژه را در سخنان خود به کار بردند.   
بی‌شک این تأکید و تکرار از سوی رهبر فرزانه انقلاب جنبه شعاری و توصیفی ندارد؛ بلکه همانطور که بارها خود بر آن تأکید کرده‌اند، حکایت از باور قلبی و ایمان معظم‌له به همت، اراده و قدرت معنوی جوانان دارد که در عرصه‌های مختلف می‌توانند نقش‌آفرین و تأثیرگذار باشند. 
دوره جوانی مقطعی مهم و تعیین‌کننده در زندگی بشر است که شالوده شخصیت، تفکر و نگرش انسان به زندگی و پیرامون او را شکل می‌دهد. اگر مراحل مختلف زندگی انسان را به رودخانه‌ای تشبیه کنیم که در مسیر حرکت خود شرایط متفاوتی را پشت سر می‌گذارد، این فراز و فرودها شباهت زیادی به زندگی انسان دارد. از دوران آرام کودکی تا دوره شورانگیز نوجوانی تا برهه پر از هیجان و انرژی جوانی تا دوران پختگی پیری و کهنسالی. 
در میان این مقاطع که مجموع آن زندگی یک انسان را شکل می‌دهد، دوران جوانی دورانی بسیار مهم و تأثیرگذار در زندگی است و در واقع دوره شکوفایی، جوشش و تکامل معنوی هر فرد خواهد بود. در دوران جوانی نه تنها انسان به کمال جسمانی و عقلانی نائل می‌شود؛ بلکه تلاش برای رشد فکری، معنوی و روحی نیز در این دوران که آن را تا چهل سالگی می‌دانند میسر است و اگر انسان در این مقطع برای رشد معنوی خود کاری بکند پس از آن حتی اگر قوای جسمانی‌اش تحلیل برود، ولی روحش مسیر تعالی را می‌پیماید و قدرت رشد و پیشرفت را خواهد داشت و اگر غیر از این باشد، امیدی به او نیست و توانایی کسب فضایل و رشد در او وجود نخواهد داشت.
با این تفاسیر، تأکید بر نقش جوانان در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... در جامعه اسلامی اهمیت ویژه‌ای می‌یابد، به ویژه اینکه انقلاب اسلامی بر پایه و محور جوانان شکل گرفت و تداوم آن نیز در برهه‌های سخت و دشواری که پشت سر گذاشته بدون حضور مؤثر جوانان تقریباً ناممکن بود. از دوران مبارزه و پیروزی تا تثبیت نظام و از دفاع نظامی از مرزهای آبی و خاکی کشور تا نقش‌آفرینی در عرصه‌های جهاد اقتصادی و فرهنگی. در یک جمله؛ مسیر پر فراز و نشیب طی شده در طول چهار دهه گذشته جز با ایمان و خودباوری مردان و زنان به ویژه جوانان میسر نبود.
امروز هم در شرایط حساس و پیچ تاریخی که نظام اسلامی یکی از مهم‌ترین مقاطع خود را پشت سر می‌گذارد، حضور باورمند جوانان از جبهه‌های علمی، فرهنگی و اقتصادی گرفته تا میدان‌های دفاعی و نظامی تنها راه رسیدن به اهداف والای انقلاب اسلامی است که بروز و ظهور استعدادها و توانمندی‌های آنان جز با اعتماد و میدان دادن به آنها میسر نخواهد شد. موضوعی که در سال‌های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی تجربه شده و نتایج خوبی برای ملت بزرگ ایران داشته است. امروز نیز باید با پرهیز از برخوردهای شعاری و با تأسی از رهبر فرزانه انقلاب عرصه ظهور و بروز جوانان را فراهم کرد و میوه شیرین آن را چید؛ همو که معتقد است: «جوانان ما در همه میدان‌ها سرمایه‌ امید کشورند؛ جوانان خیلی با ارزشند. در صنایع برتر، جوان‌ها هستند که مشغول فعّالیتند؛ در مسائل فرهنگ و هنر، جوان‌ها هستند که مشغول فعّالیتند؛ در نظامی‌گری و فرماندهی، جوان‌ها هستند که نقش‌آفرینی می‌کنند؛ در مدیریّت هم هر جا جوان‌ها باشند، مدیریّت، مدیریّت با‌ نشاط‌تری خواهد بود و توصیه‌ ما این است که در مدیریّت‌های مختلف، جوان‌ها بیشتر به کار گرفته بشوند و بیشتر مورد استفاده قرار بگیرند.»

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حاجی‌صادقی در گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق دراولین شماره سال۹۷
علی حیدری - فتح الله پریشان/ در روزهای پایانی سال گذشته، احکام انتصاب نماینده ولی‌فقیه در سپاه و رئیس دفتر عقیدتی‌ـ سیاسی فرمانده معظم کل قوا در رسانه‌ها منتشر شد و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی به سمت نماینده ولی‌فقیه در سپاه منصوب شد. در اولین شماره از هفته‌نامه صبح صادق به منزله ارگان رسمی نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه بر آن شدیم تا در گفت‌و‌گویی با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حاجی‌صادقی کمّ و کیف برنامه‌ها و نیز اقداماتی که قرار است در دوران پیش‌رو در این حوزه در سپاه اتفاق بیفتد، جویا شویم که ایشان در نخستین روزهای کاری سال 97 با آغوش باز پذیرای ما شد و با سعه صدر پاسخگوی پرسش‌های ما بود. در آغاز گفت‌وگو در پاسخ به پرسش‌‌ها مبنی بر اشاره به سوابق خود، از سر تواضع به ذکر جملات کوتاهی در این باره بسنده کرد و گفت: «سال 53 طلبه شدم. تا دوران پیروزی انقلاب طلبه ساده‌ای بودم. در این سال‌ها در حد جابه‌جا کردن رساله امام(ره) فعالیت انقلابی داشتم و در سال‌های 56 و 57 اعلامیه امام(ره) را توزیع می‌کردم. از متنعمین انقلاب هستم و نه زجر کشیده‌های انقلاب که سال‌ها تبعید و زندان و زندگی مخفیانه داشتند. بعد از انقلاب توفیق شد در کنار درس از سال 59 وارد سپاه خرمشهر شوم، روحانی سپاه خرمشهر بودم، البته نه به صورت مداوم تا اینکه سال 61 با هدایت استاد و مرادم شهید میثمی وارد کادر سپاه شدم و تا امروز توفیق دارم در خدمت عزیزان باشم. مسئولیت‌هایم را از نمایندگی سپاه ناحیه شروع کردم و قدم به قدم تا قرارگاه پیش رفتم. در دورانی فرمانده سپاه قم بودم، مسئولیت دفتر نمایندگی در دانشگاه امام حسین(ع) را بر عهده گرفتم و چند سالی هم در پژوهشکده سابق که امروز پژوهشگاه امام صادق(ع) است، در خدمت عزیزان بودم تا اینکه توفیق شد در خدمت حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی در کسوت جانشین باشم و این ادامه داشت تا هفته‌های اخیر. در کنار اینها درس را در حوزه و دانشگاه ادامه دادم و با لطف الهی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید محلاتی شدم و در سطح دانشیاری فعالیت علمی دارم. 10 عنوان کتاب نوشته‌ام که برخی به عربی هم ترجمه شده و برخی هم منبع واحدهای درسی است. 50 مقاله هم در این مدت نوشته‌ام.» دکتر حاجی‌صادقی روی این نکته هم تأکید کرد که: «این کمترین، بدهکار به انقلاب و متنعم از آن هستم. جا مانده از کاروان راه‌یافتگان و واصلان به منزل شهادت هستم؛ چرا که در دورانی این مسیر برای من هم فراهم شده بود تا به مقصد برسم که نتوانستم از این نعمت شهادت در دوران دفاع مقدس توشه برگیرم.» وی معتقد است؛ « انقلاب اسلامی تولد جدید اسلام ناب و اسلام زنده‌کننده انسان‌ها است؛ از این رو انقلاب به گردن ما حق حیات و هدایت دارد و من هرچه نگاه می‌کنم سراسر وجودم بدهی به انقلاب است. امید دارم اگر از «منهم من قضی نحبه» نبودیم از «منهم من ینتظر» باشیم.» در ادامه حاصل این گفت‌وگو را می‌خوانید:



* همانطور که مستحضر هستید شرایط امروز پیچیدگی‌ها و حساسیت‌هایی دارد؛ لذا نمایندگی ولی‌فقیه که تریبون و پیشانی سپاه است، چه رسالتی دارد و مطابق با این رسالت‌ چه اولویت‌هایی را باید در دستور کار خود قرار بدهد؟ 
در ابتدا، آغاز سال جدید و بهار طبیعت را تبریک عرض می‌کنم. اما در پاسخ به این پرسش باید بگویم اساس کار این است که نمایندگی ولی‌فقیه متعلق به سپاه است. سپاه پاسداران سنگرنشین خط مقدم پاسداری از انقلاب است. حقیقتاً سهم سپاه بعد از رهبری در ماندگاری انقلاب بیش از همه است. سپاه که می‌گویم، بسیج هم همراه آن است و این اهمیت نهادی است که نمایندگی در آن وجود دارد. سنگرنشینی سپاه هم برای انقلاب به آن هویت دینی و آن ماهیت اعتقادی و سیاسی‌اش است. در واقع، انقلاب به سپاه و سپاه به پاسداران خویش وابسته است. هویت و اقتدار سپاه به موشک‌هایش نیست، بله اقتدارش بالاتر از آن است. به لطف الهی سپاه امروز به لحاظ اقتدار آماده‌تر از همیشه است و به دستور قرآن؛ «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه...»،‌ آنچه شرع برای دفاع اجازه می‌دهد را دارد و بنا ندارد که همه آنچه را دارد وسط بیاورد و نشان دهد، بلکه فقط برخی مواقع یک گوشه‌هایی را به نمایش درمی‌آورد تا دشمن بفهمد چه خبر است. البته تصور بنده این است که آنها از خیلی چیزهای دیگر هم خبر دارند و می‌دانند که سپاه از نظر توانمندی‌های نظامی چه قدرتی دارد. اما من معتقدم که قدرت سپاه و هویت سپاه به اینها نیست. هویت سپاه به اقتدار نظامی و برد موشک‌ها نیست؛ بلکه به میزان پاسداران و نیروی انسانی است و اقتدار نیروی انسانی آن هم به میزان ایمان آنها است و رویکرد مجموعه نمایندگی مثل گذشته پاسداری از این موضوع است. 
مجموعه کارهایی که در گذشته انجام شده را ارج می‌نهیم، ما سر سفره تلاش و مجاهدت‌های بزرگانی چون؛ شهید آیت‌الله محلاتی، مرحوم آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی(ره)، مرحوم آیت‌الله فاکر، شهید میثمی، جناب حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی‌عراقی، آیت‌الله موحدی‌کرمانی که نقش بسزایی داشتند و به ویژه در دوران برادر عزیز و بزرگوارمان جناب حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی نشسته‌ایم و فقط هم از خدا می‌خواهم که بتوانیم راه اینها را ادامه بدهیم. 

* جهت‌گیری شما برای ادامه فعالیت‌های نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه چیست؟
جهت‌گیری را آقا معلوم فرمودند که چه کنیم.

* همانطور که اشاره کردید در حکم انتصاب جناب‌عالی رهبر معظم انقلاب سه رویکرد؛ ارتقای معنویت، بصیرت دینی و روحیه جهادی را بیان فرمودند، در این باره توضیح دهید. 
آقا سه مأموریت اصلی را در کنار سیاست‌ها بیان کردند که البته بنده یک مورد چهارمی را به آن اضافه کردم که ما باید بفهمیم که روح آن سه مأموریت است. سه مأموریت ارتقای معنویت، تقویت بصیرت دینی و تقویت روحیه جهادی و انقلابی و چهارمی که همه اینها در دل آن به دست می‌آید ولایتمداری است. من از روز اول هم گفتم این چهار مؤلفه باید محور جهت‌گیری‌های ما باشد. رهبر معظم انقلاب در حکم فرمودند که راهکار چه باید باشد. یک جهت‌گیری پیوند مجموعه سپاه با نهاد روحانیت است که آقا مشخص کرده‌اند از طریق حوزه‌های علمیه و روحانیون آگاه عامل و اثرگذار و یک جهت‌گیری دیگر اولویت دادن بصیرت دینی بر همه بصیرت‌های دیگر است. بنده معتقدم که بصیرت دینی همه بصیرت‌ها را در دل خود دارد. کل را بنگریم، جزء پیش ما است. همان نگاهی که می‌گوید «چون که صد آمد نود هم پیش ماست.» به نظر می‌آید که ضرورت داشته باشد با پاسداران و بسیجیان و مخاطبان خود وارد این بحث بشویم که یک بازخوانی از درون خود نسبت به دین داشته باشیم. یک جهت‌گیری دیگری که من ابلاغ کردم که زیرمجموعه‌ها به آن توجه داشته باشند، اثربخشی است. به همه دوستان عرض می‌کنم چه کار فرهنگی، چه نشر و... در همه نشریات و خبرنامه‌ها، کلاس‌ها و نشست‌ها برای ما شاخص اصلی و ثمره خارجی‌اش اثربخشی است. آمارها و شکل‌ها ما را به جایی نمی‌رساند، انتظار آقا از کارهای فرهنگی، عقیدتی و تبلیغی ما اثربخشی است. 
اصل صمیمیت، اخوت و یکپارچگی سپاه و بسیج آخرین اصلی است که در مراسم معارفه هم عرض کردم.

* راهکار شما برای این امور چیست؟ 
در این زمینه من چند راهکار اصلی را مدنظر دارم. اندیشه‌ورزی، اولین اصل است؛ بحث‌ها باید با اندیشه‌ورزی و تفکر و بینش درست انجام شود که من به دوستان زیرمجموعه تأکید کرده‌ام که در این جهت کار کنند. همان هیئت‌های اندیشه‌ورزی که آقا می‌فرمایند. بیش از اینها به این توجه کنیم که این هیئت‌ها سراغ چه می‌خواهند بروند. دو اصل در اینجا داریم؛ یکی آرمان‌ها را خوب فهمیدن و شناختن آرمان‌ها و دوم واقعیت‌ها را خوب درک کردن. ما اگر بخواهیم واقعیت‌ها را سکوی حرکت به سوی آرمان‌ها قرار دهیم، هم باید آرمان‌ها را بشناسیم و هم واقعیت‌ها را، بعد نسخه بدهیم که چطور از واقعیت به آن آرمان برسیم. پس ابتدا باید یک اندیشه راهبردی و تفکر صحیح باشد؛ لذا این اصل اول است. اصل دوم که قابل توجه است، اصل صمیمیت، خوش‌بینی و یکپارچگی جبهه انقلاب در درون سپاه و بسیج است. سپاه یک نهاد واحد است با فرماندهان شایسته. من همه فرماندهان یا لااقل قریب به اتفاق آنها را، هم خوب می‌شناسم و هم با آنها کار کرده‌ام و به آنها اعتقاد دارم. من فرماندهان را می‌شناسم. من با فرمانده فعلی سپاه از زمان جنگ کار کرده‌ام، یک جمله خوبی ایشان دارد در جلسه معارفه که می‌گوید رفاقت ما در دوران دفاع مقدس و در فاو شکل گرفته است. اینها به این سادگی از هم گسسته نمی‌شود. ما همدیگر را باور داریم. از سویی چون خودم هم فرماندهی کرده‌ام، مشکلات فرماندهان را درک می‌کنم؛ لذا این تعامل و هم‌افزایی که در حکم آقا آمده را می‌توانم برقرار کنم. این تعامل به معنای زینت‌المجالس بودن نیست، به معنای اثرگذار بودن است. 
اصل سوم هم که باید به آن توجه شود، اساس را بر هدایت گذاشتن است، نه بر برخورد. اصالت برای ما کار آخوندی است. اصالت برای همه ما این است که همه بچه‌های سپاه خوبند و هیچ مشکلی ندارند، اما اگر یک در ده هزار ضرورت پیدا کرد، برخورد شود. روی این پافشاری دارم که ما نیامده‌ایم مچ‌گیری، ما نظارت‌مان خدمتگزاری به سپاه و بسیج است، یک نوع مراقبت است و نگهداری. 
شما در نظر بگیرید که حجاب در واقع محدودکننده است، اما حفاظت‌کننده هم است. ما اگر مطلبی و نکته‌ای می‌گوییم در جهت صیانت و حفاظت است. البته آنچه درجه اول برای ما مهم است هدایت است و بعد صیانت. برای ما اصل بر خوش‌گمانی و دوستی است، همه بچه‌های سپاه خوب هستند و اگر جایی اشتباهی وجود دارد، خطا است نه انحراف و فساد. البته به همه دوستان عزیز پاسدار عرض می‌کنم قبل از هر چیزی شما باید خودتان از پاسداری پاسداری کنید.
این را هم به عنوان آخرین اصل اشاره می‌کنم. تدابیری که آقا می‌فرمایند عملیاتی و بر اساس راهبردهای قرآن و دین است. اصل را این می‌دانم که باید گیرنده‌های‌مان را نسبت به ولایت بالا ببریم. اگر آقا در سال 97 در صحبت‌های آغازین روی امیدبخشی عنایت دارند، چون می‌دانند دشمن می‌خواهد روی این موضوع کار کند، یا وقتی می‌گویند از کالای ایرانی حمایت کنیم، به خودمان اجازه ندهیم کوچک‌ترین چیزی که این اصل را خدشه‌دار می‌کند را استفاده کنیم، ولو به این قیمت باشد که آسیبی هم در این زمینه ببینیم. حالا اگر کالایی بود که هیچ مشابه داخلی نداشت آن موقع بحث فرق می‌کند.

* به نظر شما چرا رهبر معظم انقلاب بر این سه محور تأکید دارند؟
اینکه چرا آقا از بین شاخصه‌ها و محورها بر این سه اصل تأکید فرمودند، این نکته اصلی است. این مهم است. به نظرم می‌آید آقا خوب می‌دانند استراتژی دشمن چیست. آقا می‌دانند نقشه دشمن این است که انقلاب را به دست انقلابیون بشکند، یا لااقل انقلابیون را نسبت به انقلاب بی‌تفاوت کند و کاری کند که انقلابیون انگیزه لازم را برای ادامه انقلاب نداشته باشند. دشمن دنبال خلوت کردن سنگر انقلاب است. سه برنامه دارند، همه اینها هم در قرآن اشاره شده و این سه محوری که آقا تعیین کرده‌اند ریشه‌های قرآنی دارند که با سند این را می‌گویم.
دشمن می‌خواهد یک عده را با شبهه علمی از سنگر خارج کند، یک عده را گرفتار شبهه علمی می‌کند که در مبانی علمی و فکری خود تردید کنند. قرآن در برابر این امر موضوع بصیرت را مطرح می‌کند؛ لذا آقا هم نسخه بصیرت دینی را داده‌اند. 
گروه دومی که دشمن می‌خواهد آنها را از این جبهه خارج کند به وسیله گرفتار دنیا کردن و اسیر مادیات و آلوده کردن به دنیا است؛ لذا در تاریخ هم داریم که کسی که آلوده دنیا شد، دیگر حسینی نمی‌شود. در رکاب امام حسین(ع) ممکن است شعار دهد، اما آنجا که حسین(ع) جان بخواهد جان نمی‌دهد. امام حسین(ع) تعبیری دارند که «ان الناس عبید الدنیا ...» چون آقا می‌دانند دشمن دنبال این است؛ لذا تکیه بر معنویت می‌کنند.«جاهدوا باموالهم» در اینجا فقط پول دادن نیست، بالاتر از اینها است؛ یعنی بتواند از مال دنیا بگذرد، مثل کسی که از جان می‌گذرد، گرفتار دنیا نبودن محور دوم حکم آقا است.
بقیه در صفحه۰۱


سومین محور هم این است که دشمن اگر نتوانست فکر را بگیرد و گرایش به آخرت و معنویت را بگیرد، روحیه جهادی و تحرک را بگیرد، دینداری منهای روحیه جهادی و انقلابی و یک دینداری سکولار و آرام، اما قرآن می‌گوید «و جاهدوا باموالهم و انفسهم... آقا هم در محور سوم روی روحیه انقلابی‌گری و روحیه جهادی تأکید می‌کنند؛ لذا نسخه آقا برای این سه امر است. 

* در دنیای امروز برخی القا می‌کنند که شاید ذائقه مردم عوض شده و جوان‌ها به لحاظ اعتقادی و اخلاقی کم آوردند؛ در حالی که رهبر فرزانه انقلاب تعابیر زیبایی دارند که مفهوم آن، این است این نسل از نسل اول انقلاب قوی‌تر است. به نظر می‌رسد در این خصوص تأکیدات رهبری معطوف به راهبردهای دشمن است، نظر شما چیست؟
بله این معطوف به ضعف جبهه خودی نیست؛ معطوف به تلاش دشمن است. اگر بصیرت دینی جوان امروز دانشگاهی خود را با گذشته مقایسه کنیم، این بصیرت نسبت به گذشته بیشتر است، احساسی نیست، قبلاً احساسی‌تر بود، امروز عقلانی‌تر شده است. مبتنی بر یک بصیرت است. حتی من می‌گویم احساسات هم بیشتر شده است. چیزی که در مراسم‌های مذهبی در هر سال شاهد آن هستیم. من امسال در ایام اعتکاف به مسجد مقدس جمکران سری زدم. به حال خودم غبطه خوردم. مدعی هستیم نسل انقلابیم، اما اینها چه کرده‌اند. لذا نسبت به گذشته بهتر شده است. اما از هیچ چیز نباید غافل شد؛ چرا که دشمن، دشمن است. مسلمانانی که در رکاب پیغمبر(ص) در 10 سال حکومت مدینه‌النبی که در 70، 80 جنگ در کنار پیامبر شرکت کردند با خدعه دشمن مقابل اسلام ایستادند. 
پس یک بحث این است که وضع ما چگونه است، می‌گوییم که خوب است. اما یک بحث این است که در کنار وضعیت خوب باید نسبت به دشمن هوشیار باشیم؛ زیرا زبیری که سیف‌الاسلام است و هزاران زبیر دیگر مسلمان نماز شب‌خوان بودند که خالق جمل و همراه آن شدند. 
آقا دارند نگاه می‌کنند دشمن کجا را می‌خواهد بزند و لذا ما را مقابل دشمن مأمور می‌کنند. حکم آقا در واقع یک حکم جهادی است و نوع دستور جهادی است. بنابراین نوع بحث آقا حفظ سپاه و بسیج در برابر تهاجم نرم، سخت و فتنه‌انگیز دشمن است.

* اشاره کردید که رهبر معظم انقلاب راهکارها را هم مطرح کرده‌اند. آنجا که تأکید کرده‌اند تحقق این مؤلفه‌های سه‌گانه که ضرورت جامعه امروز ما است، باید چگونه شکل بگیرد، یکی از راهکارها این است که باید ارتباط و تعامل با حوزه برقرار باشد. نمایندگی خودش مولود حوزه است؛ اما این سؤال در ذهن‌ها ایجاد می‌شود که نگاه شما در بهره‌گیری از حوزه‌های علمیه چگونه است؟ آیا  رویکرد جدیدبه منزله  جذب نیروهای جدید از حوزه است یا اینکه تعامل و بهره‌مندی از  ذخایر معرفتی و دینی حوزه علمیه رقم ‌خواهدخورد یا هر دو با هم؟
نهاد روحانیت نهاد سنگرنشین اسلام ناب از آغاز تا امروز بوده است. روحانیت سه ویژگی برجسته دارد یا بهتر بگویم سه رسالت دارد؛ زبان گویای دین مبین است. در واقع دین خدا صامت نیست که هرکسی یک قرائتی داشته باشد. دین خدا سخنگو دارد: پیامبر، ائمه و روحانیت. دیگر اینکه بعد از ائمه، اینها مدافع دین هستند. روحانیت سنگرنشین دفاع از دین است و در هر کجایی که دین در خطر باشد وارد می‌شود، سوم هم راهبری دینی است، یعنی هدایت در مسیر دین. این رسالت نهاد روحانیت است. سپاه هم که نهاد سنگرنشین انقلاب است، زمانی می‌تواند سنگرنشین واقعی انقلاب باشد که با نهاد روحانیت پیوند عمیق داشته باشد.

* در واقع سنگرنشینی انقلاب به سنگرنشینی اسلام پیوند می‌خورد؟
بله، کسی که سنگرنشینی اسلام ناب و دفاع از آن را بر عهده دارد و مبین آن است، اگر سپاه به آنجا وصل شد می‌تواند عمل کند. دستور آقا هم همین است. قبلاً این دستور را داشتند؛ ولی این بار تعبیرها و تأکید‌ها ویژه است. این به ما این تکلیف را می‌رساند. من روز دوم مسئولیت جدیدم خدمت مراجع رسیدم و این را عرض کردم و الآن هم در این رسانه می‌گویم. افتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این است که با روحانیتی که آقا فرمودند، آگاه، عامل و اثرگذار است و با  مراجع ارتباط عمیق دارد. ما در نمایندگی ولی‌فقیه خود را سفیران این مجموعه می‌دانیم. آنچه ما در این دوره جدید خواهیم داشت و پیگیری می‌کنیم، این است که آنچه از دوره گذشته بوده است،‌ بلکه بیشتر پیگیری می‌کنیم که این نهادها به هم وصل شود و این دشمن را عصبانی خواهد کرد. این هم دستوری است که آقا دادند. دشمنان انقلاب می‌خواهند سنگرنشینان انقلاب را متفرق کنند، یکی از اهداف آنها این است که نهاد روحانیت نسبت به سپاه تفکیک شود و دچار اختلاف باشند که آقا می‌خواهد اینها با هم متصل و یکی باشند. در این مسیر از توان معرفتی و دین‌شناسی روحانیت استفاده می‌کنیم و از سوی دیگر باید اطلاع‌رسانی سپاه به روحانیت برای درک دقیق واقعیات انجام شود.
* همان‌طور که مستحضر هستید از عوامل موفقیت هر سازمانی، روح تعاون و تعامل و همکاری در بخش‌های مختلف است، با توجه به اینکه در مراسم معارفه جنابعالی شاخصه‌های این تعامل در ارتباط عاطفی بین شما و فرمانده محترم کل سپاه مشخص بود و در واقع یک نقبی زده شد به خاطرات دفاع مقدس و اینکه فرمانده کل سپاه فرمودند حضرتعالی گزینه مطلوب برای شرایط فعلی سپاه هستید، در راستای رسالت نمایندگی در سپاه چه افقی برای همکاری بیشتر در بین سه رکن فرماندهی، حفاظت و نمایندگی و حتی سایر رده‌های نیروهای مسلح مثل ارتش، ناجا، وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح می‌بینید؟
افق را بسیار خوب می‌بینیم. در معارفه عرض کردم وقتی هدف ‌الله و رهبر روح‌الله باشد و حزب هم حزب‌الله باشد‌ـ که این را اول جنگ می‌گفتیم‌ـ دیگر من‌گرایی و ماگرایی نداریم. اگر همه به خدا دعوت کنیم و در لوای ولایت باشیم، مشکل نداریم. نگاهم این است که به لطف الهی همانند نمایندگان قبلی آقا در سپاه به این مهم توجه داریم. امروز شاید ویژگی‌ای که در این دوران بیشتر خود را نشان دهد، این است که یک طلبه‌ای این مسئولیت را برعهده گرفته که در سطوح مدیریتی مختلف سپاه حضور داشته و مسئولیت‌ها را از نزدیک لمس کرد؛ بنده در همه سطوح و در فرماندهی سپاه بوده‌ام و مشکلات فرماندهان را درک می‌کنم، لذا افق هم‌بستگی بین سه مجموعه را خوب می‌بینم و عاجزانه از خدا می‌خواهم که کمک کند تا از پس نفس خود بر آییم که اگر این محقق شود، از پس دیگر کارها به خوبی بر می‌آییم. نسبت به بیرون هم خیلی وضع خوب است. البته یک امتیازی هم که امروز ما داریم، این است که در رأس دفتر عقیدتی‌ـ سیاسی فرماندهی کل قوا، حاج آقای سعیدی هستند که همه ما عقیدتی‌ـ سیاسی‌های نیروهای مسلح به ایشان اعتقاد داریم و ایشان در سپاه بودند. کما اینکه فرماندهی سردار باقری و آن پیوندی که با همه نیروهای مسلح دارند، خیلی مهم است. لذا با تمام این مسائل که گفتم، این نوید را می‌دهم که آینده انسجام در سپاه و در مجموعه نیروهای مسلح بیش از گذشته خواهد بود.

* با توجه به اینکه مرجعیت سیاسی و تعیین خط‌مشی‌ها و مسئولیت ارتقای بینش سیاسی بر عهده نمایندگی است، ‌خالی از لطف نیست در آغاز دوره جدید نظر جنابعالی را درباره نسبت سپاه و سیاست که برخی‌ها با نگاه منفی به آن می‌نگرند، جویا شویم.
اینکه می‌گویند سپاه سیاسی نباشد، یعنی دین نداشته باشد، اینکه نمی‌شود. یعنی می‌شود یک مسلمان دین داشته باشد و سیاسی نباشد! سیاست بخشی از هدایت کلی است که دین متکفل آن شده است و اگر این جزء را پاک کنیم دین را پاک کرده‌ایم؛ اما باید سیاست را دقیق معنا کنیم.
سیاست برای ما یک وقت دفاع از دین و جبهه انقلاب است که در اینجا از همه سیاسی‌تر هستیم. در سنگرنشینی اسلام و انقلاب در دفاع از ارکان انقلاب از همه سیاسی‌تر هستیم؛ هرچه هم بگویند این کار را نکنید، دست بر نمی‌داریم و از ملامت ملامتگران باکی نداریم. 
اما آن چیزی که ما خرجش نمی‌شویم، جایی است که جناح‌بندی باشد. اصل وجود سپاه برای دفاع از انقلاب است، اگر سپاه سیاسی نباشد که باید جمع کنیم برویم؛ چون که دیگر سپاه کارکردی ندارد. انقلاب سیاسی است. سپاه نفهمد و دشمن را نشناسد، دیگر به درد انقلاب نمی‌خورد. اصلاً خیلی از نیرنگ‌های دشمن به ما و انقلاب سیاسی است؛ اما اینکه به سمت جناح‌بندی نروید، این مسئله است. تازه آن جناح‌بندی هم تعریف دارد. برای نمونه ما در برابر جناح آمریکایی نمی‌توانیم سکوت کنیم، مرزها برای ما جبهه انقلاب است و هر کس در این جبهه باشد، یار می‌دانیم و اصولگرا و اصلاح‌طلب هم ندارد. جبهه انقلاب برای ما مهم است. اگر اصولگرا یا اصلاح‌طلبی در جبهه انقلاب نبود برای ما فرق نمی‌کند. او در مقابل ما است.

* به عنوان سؤال پایانی، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اول فروردین در مشهد بر حضور و نقش جوانان تأکید ویژه داشتند و فرمانده محترم سپاه نیز در سخنرانی نوروزی‌شان بر جوان‌گرایی در سپاه اشاره کردند. نگاه جنابعالی به این موضوع در سپاه و نقش دادن به جوانان برای بروز و ظهور استعدادهای آنها چگونه است؟
ما در هیچ کاری نباید افراط و تفریط کنیم. ما ضمن ارج نهادن به تجربه و سوابق خوب همرزمان گذشته، باید آنها را در کارهای متناسب با خودشان در فعالیت‌های انقلابی و جهادی داشته باشیم. در بخش‌های مختلف این باید باشد. دوستان معاونت روحانیون را خواستم و گفتم بروید به این سمت که مسئولیت‌هایی که می‌توان آنها را به جوان‌ترها سپرد، به آنها بسپارید. با کمال میل دنبال این هستیم، منتهی با تدبیر. جوان را اگر با مدیریت و برنامه‌ریزی وارد میدان کنیم و به کار بگیریم، این درست است وگرنه به جوان ظلم کرده‌ایم. در گذشته هم همین بود که نمایندگی در مجموعه سپاه جوانگراتر از دیگر جاها بوده است تا امروز. باید از حاج آقا سعیدی قدرشناسی کنم که در دوران مسئولیت ایشان، در بخش‌هایی که جوان‌گرایی کردیم، جوان‌ها فوق‌العاده درخشیدند و خوشحال شدیم.

صبح صادق با بررسی دلایل و زمینه‌های طرح شعار سال، از الزامات تحقق حمایت از کالای ایرانی رمزگشایی می‌کند


 علی قاسمی/ نوروز سال 78  اولین سالی بود که رهبر حکیم انقلاب نامی مشخص را برای سال برگزیدند و از آن تاریخ به بعد معظم‌له هر سال شعاری برای جهت‌دهی به افکار عمومی و نگاه ویژه مسئولان به یک موضوع مهم و اساسی آن برهه زمانی را مد نظر قرار می‌دهند. در این میان برخی تشکیک می‌کنند که انتخاب صرف یک شعار برای یک سال ثمری ندارد، پس از نظر آنها چه خوب است که این اتفاق نیفتد. رهبر معظم انقلاب در جواب این نوع نگاه در حرم رضوی در تاریخ 1/1/97 فرمودند: «اوّلاً این را عرض بکنم؛ بعضی‌ها می‌گویند «شما شعار سال معیّن می‌کنید، فایده‌ای ندارد‌؛ عمل که نمی‌کنند، چرا بی‌خودی شعار سال معیّن می‌کنید؟ بنده قبول ندارم این حرف را. شعار سال با دو منظور مطرح می‌شود: یکی جهت دادن به سیاست‌های اجرایی و عملکرد مسئولین دولتی و مسئولین حکومتی است، یکی توجیه افکار عمومی است؛ یعنی افکار عمومی توجّه پیدا کنند به اینکه چه مسئله‌ای امروز برای کشور مهم است؛ امروز برای کشور مسئله‌ کالای ایرانی یک مسئله‌ مهمّی است. دولتی‌ها هم البتّه ممکن است در سال‌های مختلف، بعضی‌های‌شان این شعارهایی را که ما هر سال معیّن می‌کنیم قبول نداشته باشند، امّا آنهایی که قبول دارند تلاش می‌کنند، عمل می‌کنند، به قدر توان خودشان کار می‌کنند؛ البتّه اگر کار، بهتر و جامع‌تر انجام بگیرد، نتایج بیشتری به دست می‌آید. بنابراین، این‌جور نیست که این شعارها بی‌فایده باشد؛ نخیر، شعارها اتّفاقاً بافایده است.»  

زمینه‌های طرح
 شعار سال 97
نگاه کاوشگرانه و کارشناسی به اوضاع کلی اقتصاد کشور حاکی از این امر است که اقتصاد ایران در سال‌های اخیر با افت و خیزهایی مواجه بوده و دچار یک سری نابسامانی‌هایی شده و برخی از عوامل مزمن ساختاری از گذشته هم مزید بر علت شده تا اقتصاد ایران در وضع مطلوب قرار نگیرد و در واقع نتوانسته‌ایم به جایگاه یک الگوی خوب برای داخل و دیگر بلاد اسلامی دست یابیم. اما عواملی که سبب شده کار به این جا ختم شود، عوامل داخلی و خارجی فراوانی است که یکی از عوامل دخیل و تأثیر‌گذار ضعف حس همگانی در بهره‌گیری از کالای ایرانی است. برای حل این معضل به عزمی ویژه و انقلابی و جهادگونه، چه از سوی مسئولان و چه از سوی مردم نیاز است. همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد نداشتن فرهنگ مصرف کالای ایرانی و بی‌کیفیتی کالاها علت اصلی مصرف کالای خارجی است و تأسف‌بارتر از اینکه بسیاری از تولیدکنندگان داخلی برخلاف بسیاری از کشورهای جهان، کالای خود را با نام و نشان کالاهای خارجی در بازار عرضه می‌کنند و به نوعی می‌توان گفت مجبورند برای فروش اجناس خود با برند غیرایرانی وارد بازار شوند که این موضوع نشان‌دهنده فرهنگ‌سازی نکردن مناسب برای استفاده از کالای ایرانی و همچنین بی‌اطمینانی به تولید داخل است. با این شرایط خرید کالای ایرانی و حمایت از تولید داخل، یک امر کاملاً عقلانی است و رهبر معظم انقلاب نیز بارها روی آن تأکید کردند که متأسفانه مورد غفلت واقع شد، تا اینکه شعار سال 97 را به این امر مهم اختصاص دادند.

نگاه استفاده‌کنندگان
 به کالای ایرانی
بررسی‌های صورت گرفته و آمار به دست آمده از مصرف‌کنندگان ایرانی نشان می‌دهد، دیدگاه ایرانیان در خصوص کالای ایرانی متفاوت است، برخی کاملاً معتقد به خرید کالای ایرانی هستند و از نظر آنها، این کار تنها راه برای ارتقای کیفیت تولیدات ملی است. برخی دیگر معتقد به خرید کالای ایرانی هستند، اما تنها کالاهای با کیفیت و رقابتی با قیمت مناسب را خریداری می‌کنند و گروه آخر کسانی هستند که به برند حساس هستند. گروه آخر که عموماً شامل جوان‌ترها و طبقه مرفه می‌شود، کالاهای خارجی و به ویژه آنهایی را که با برندهای معروف عرضه می‌شوند، ترجیح می‌دهند.
این نگاه سوم تا جایی رشد کرده است که عده‌ای حتی خرید کالای با کیفیت پایین از یک برند خارجی را به خرید کالای با کیفیت تولید داخل ترجیح می‌دهند. با این حال داده‌های آماری حاصل از نظرسنجی‌ها گویای این است که بسیاری از ایرانیان به جز بخشی از صنایع پوشاک، خودرو، لوازم الکترونیکی خانگی آشپزخانه ـ که البته برند ایرانی برخی از لوازم برقی آشپزخانه مثل اجاق گاز، آبمیوه‌گیری و چرخ‌گوشت با استقبال مواجه شده ـ معتقد به تولیدات داخلی هستند. صنایع غذایی، لباس، کفش، فرش، صنایع دستی و مبلمان و... برخی از محصولات خوب ایرانی هستند که علاوه بر مصرف داخلی، حتی به اروپا و آمریکا صادر می‌شوند. در این وضعیت اگر کیفیت خدمات پس از فروش بسیاری از تولیدات داخلی ارتقا پیدا کند، دیدگاه مردم در خصوص کیفیت کالاهای داخلی متفاوت خواهد شد.

الزامات تحقق
 شعار سال
۱ـ اصلاحات رویکردی
1ـ۱ـ فرهنگ‌بنیان کردن اقتصاد؛ بیشتر آسیب‌ها و مشکلات موجود در حوزه اقتصادی کشور ناشی از دید و درک نادرست ما از موضوع اقتصاد است. در ابتدا باید نگاه به فرهنگ کار تغییر یابد و برای همه تولیدکنندگان و متولیان امر تولید تبیین شود که کار و سرمایه از دیدگاه اسلام ارزشمند است. همچنین سرمایه و سرمایه‌گذار احترام دارد، اقتصاد دارای فرمول است و باید در چارچوب فرمول‌های اقتصادی، قوانین سرمایه‌گذاری را مشروع کرد. این موضوع باید در کشور فرهنگ‌سازی شود. در مرحله بعد با بهره‌گیری از ظرفیت‌های فرهنگی و رسانه‌ای خرید محصولات داخلی در بین مردم ‌فرهنگ‌سازی شود. لازمه این کار این است که محصولات تولیدی ما کیفیت لازم را داشته باشند تا مردم هم برای استفاده از آن استقبال کنند در غیر این صورت تولیدکننده خارجی با کیفیت بهتر و قیمت کمتر آن را وارد بازار خواهد کرد.
۲ـ۱ـ دانش‌بنیان کردن اقتصاد؛ از آنجا که نیروی انسانی متخصص، ماهر، توانمند و فرهیخته کارآمد، از عوامل کلیدی و انکارناپذیر در رشد اقتصادی، توسعه پایدار و تولید ثروت ملی محسوب می‌شود، دانشگاه‌ها باید با تغییر رویکرد به فکر تربیت نیروهای مورد نیاز بخش‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور باشند. دانشگاه‌ها باید با ایجاد بسترهای لازم برای آموزش مهارت‌های حرفه‌ای در تولید فکر و اندیشه و متخصص در جهت کارآفرینی گام بردارند. دولت هم فرصت را مغتنم شمرده و از دانش‌آموختگانی که شرایط لازم را برای تولیدات دانش‌بنیان دارند، ضمن حمایت همه‌جانبه از آنها، با سرعت فضای کسب‌و‌کار و مجوزهای لازم را برای‌شان فراهم کند.
۳ـ۱ـ استانداردسازی کالاهای تولید داخل؛ با اینکه در فرایند این سال‌ها سازمان استاندارد تلاش‌ فراوانی را برای ارتقای کیفیت کالاها انجام داده و با اقدامات خوب‌شان بخشی از انتظارات دولت و مردم را برآورده و بخش عظیمی از کالا و خدمات دارای استاندارد می‌باشند، اما با طرح شعار خرید کالای ایرانی وظیفه نظارتی این سازمان دوچندان شده است. این سازمان در کنار تولیدکنندگان داخلی باید نقش مشاور و راهنمای تولیدکنندگان را ایفا کند. اگرچه نیره پیروزبخت، رئیس سازمان استاندارد کشور، ایمنی مواد غذایی، ارتقای کیفی استاندارد خودروها، بهینه‌سازی مصرف انرژی در تجهیزات انرژی‌بر، پیوست استاندارد در خصوص کالاها و خدمات و استانداردسازی مصالح ساختمانی و ایمنی ساختمان را مهم‌ترین اولویت‌های این سازمان در سال جدید معرفی کرده است؛ اما با این حال با استانداردسازی می‌توان خریداران را تشویق و ترغیب به خرید کالای ایرانی کرد. 
۴ـ۱ـ رقابتی کردن فضای اقتصاد؛ یکی از وظایف مهم دولت‌ها زمینه‌سازی برای ایجاد فضای رقابت آزاد در همه زمینه‌ها، شامل تولید، توزیع، قیمت، کمیت، کیفیت، بخش دولتی، بخش خصوصی و... است. رقابتی شدن اقتصاد موجب مشتری‌محوری، افزایش کیفیت کالا و محصول و همچنین کاهش قیمت تمام شده محصول می‌‌شود که ثمرات بسیار بالایی دارد. با عنایت به محاسن متعدد فضای رقابت باید چرخه تولید را از انحصار عده‌ای خارج و آن را به تولید رقابتی تبدیل کرد تا تلاش، دقت و به‌کارگیری علم در تولید جای خودش را پیدا کند. در دنياي امروزي و مدرن، رقابت يك عامل پويا است. فناوری‌هاي نوين، محصولات جديد، مرزبندي‌هاي جديد بازار، فرآيندهاي توليدي جديد و مفاهيم جديد مديريتي و...، همگی از مزيت‌های رقابت به شمار می‌آید. تجربيات كشورهاي پیشرفته نشان مي‌دهد، آنها از طريق رقابت بر محدوديت‌هاي موجود در منابع خود غلبه کردند. با اینکه رهبر معظم انقلاب در بند بیست‌وسوم ابلاغیه سیاست‌های کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی «جلوگیری از ایجاد انحصار در چرخه تولید و تجارت تا مصرف» را بیان فرموده بودند؛ اما برای تحقق این ایده مهم باید اقدامات مؤثری از سوی مسئولان صورت بگیرد؛ چرا که نمود کیفیت کالای ایرانی تنها در فضای رقابتی به دست می‌آید.
۵ـ۱ـ اعتمادسازی؛ سرمايه اجتماعي يکي از مفاهيمي است که در چند سال اخير مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته و مؤلفه‌ای مانند اعتماد يکي از اصلي‌ترين مؤلفه‌هاي سرمايه اجتماعي است. در تولید کالای با کیفیت باید این باور در بین جامعه به وجود بیاید که مردم با اعتمادشان بدانند با خرید کالای ایرانی سبب بهبود وضعیت اقتصادی می‌شوند. 
۲ـ اقدامات عملیاتی
۱ـ۲ـ مبارزه هدفمند با پدیده قاچاق کالا؛ یکی از مهم‌ترین چالش‌های تولیدکنندگان، قاچاق کالا است که رقم‌های ذکر شده در این سال‌ها بسیار خیره‌کننده است. قاچاقچی به دلیل اینکه حق گمرکی برای کالای وارداتی نمی‌پردازد، برایش ارزان‌تر تمام می‌شود که این کار ضربه اساسی به تولید داخلی وارد می‌کند. پدیده قاچاق کالا یک پدیده چندوجهی شامل وجوه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و... است که مهم‌ترین وجه آن اقتصادی محسوب می‌شود. از جنبه اقتصادی، قاچاق کالا و ارز سبب خروج اقتصاد از مسیر سالم، شکل‌گیری اقتصاد زیرزمینی، کاهش تولید ناخالص ملی، افزایش بیکاری، کاهش سرمایه‌گذاری و تغییر الگوی مصرف و... می‌شود. امروز این پدیده افزون بر اینکه یک تهدید جدی بر سر راه تجارت آزاد است، هزینه‌های زیادی را نیز به بدنه اقتصادی کشور تحمیل می‌کند. افزون بر این بسیاری از کالاهایی که به صورت قاچاق وارد کشور می‌شوند، کالاهای مصرفی بوده و عمدتاً جزء کالاهای اساسی و مورد نیاز مصرف‌کننده نبوده، بلکه قاچاقچیان سودجو با تبلیغات و ایجاد نیاز کاذب در مصرف‌کننده به مصرف این کالاها در داخل کشور دامن می‌زنند. ضمن اینکه بیشتر این کالاها به دلیل نظارت نکردن مراجع قانونی، کیفیت پایینی دارند و استانداردهای لازم را ندارند. برآورد کارشناسی این است که بین ۱۵ تا ۱۸ میلیارد دلار قاچاق در کشور صورت می‌گیرد که در صورت مبارزه جدی با آن، هم وضعیت تولید ملی بهتر می‌شود و هم با این رقم می‌توانیم اشتغال بسیار بالایی را ایجاد کنیم.
۲ـ۲ـ مدیریت واردات؛ واردات به منزله یکی از مباحث اصلی حوزه تجارت همیشه مورد بحث گروه‌ها و جریان‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور بوده است و دیدگاه‌ها و اختلاف‌نظرهای بسیاری بر نحوه اجرا و تصمیم‌گیری آن نیز حاکم است. شاید یکی از دلایلی که تاکنون نتوانسته‌ایم از ظرفیت‌های قانونی برای مدیریت واردات بهره لازم را ببریم، همین تعارض منافع و دیدگاه‌ها در تصمیم‌گیری‌ها و اعمال قانون بوده است. با این حال، بررسی روند واردات در ۱۸ سال گذشته گویای آن است که واردات تا سال ۱۳۸۹ روندی صعودی داشته و از حدود ۱۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۷ به بیش از ۶۴ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۹ رسید. پس از تشدید تحریم‌ها و بروز محدودیت‌های ارزی در کشور روند کاهشی واردات از سال ۱۳۸۹ آغاز شد تا اینکه بالاخره در سال ۱۳۹۴ به حدود ۴۱ میلیارد دلار رسید که تقریباً معادل میزان واردات در سال ۱۳۸۵ بود؛ ولی در سال 95 کل واردات به 7/42 میلیارد دلار رسید. هرچند آمار واردات سال 96 نهایی نشده است؛ ولی به نظر می‌رسد روند به همین منوال باشد. برای نمونه، در سال 1394، حدود 5560 ردیف کالای وارداتی به کشور وارد شده است که تنها 200 قلم نخست و عمده واردات، حدود 60 درصد ارزش واردات را تشکیل می‌دهند. حال اگر از طریق ابزارهایی مانند اعمال سیاست‌های تشویقی برای تولید داخل، تغییر اصلاح الگوی مصرف و اعمال محدودیت در واردات بتوان واردات این 200 قلم کالا را مدیریت کرد، به معنای مدیریت حدود 60 درصد از واردات به ارزش 7/24 میلیارد دلار است. 
۳ـ۲ـ اصلاح نظام بانكي؛ یکی دیگر از زمینه‌هایی که سبب تحقق شعار سال خواهد شد، اصلاح نظام بانکی است؛ چون در حال حاضر نظام بانکي قادر نيست فعالان اقتصادي را ارزشيابي کرده و منابع را در جهت اهداف اقتصادي هدايت کند. از سویی، بالا بودن نرخ سود تسهيلات و بی‌توجهی به بخش‌هاي توليدي در سرمايه‌گذاري‌ها سبب شده است سرمايه بانک‌ها در فعاليت‌هاي سوداگرانه و غير اقتصادي هزینه شود. به نظر می‌رسد، برای تحقق شعار سال اصلاحاتی سریع بر بخش بانکی صورت بگیرد تا منابع بانک‌ها به سمت تولید تخصیص یابد.
۴ـ۲ـ ارتقای بهره‌وری؛ بهره‌وري موضوعي است كه از ابعاد گوناگون به آن نگريسته شده و هر روز كاربرد و اهميت آن بيش از پيش روشن مي‌شود. با توجه به محدوديت منابع و نامحدود بودن نيازهاي انساني، افزايش جمعيت و رقابت شديد و بي‌رحمانه در اقتصاد جهاني، بهبود بهره‌وري نه يك انتخاب، بلكه يك ضرورت است. با بهره‌وری بالا می‌توانیم هزینه تولید را پایین بیاوریم و تنها در همین صورت است که هزینه تولید کالای ایرانی کاهش می‌یابد و زمینه برای کالای ایرانی مهیا می‌شود.
در نهایت باید گفت، توجه و حمایت از تولید ملی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین مؤلفه‌هایی است که سبب بهبود وضعیت اقتصادی کشور می‌شود؛ چرا که با به گردش درآمدن چرخ‌های تولیدی کشور، بسیاری از مسائل و بحران‌های فعلی اقتصادی جامعه از بن‌بست خارج خواهد شد. گسترش و رونق تولید کشور موجب می‌شود فرصت‌های شغلی جدیدی به‌ وجود آید؛ در غیر این صورت خرید هر کالای خارجی زمینه نابودی فرصت‌های شغلی را فراهم می‌کند که افزایش کیفیت کالاهای تولید داخلی مهم‌ترین عامل در ترغیب مردم به مصرف کالای داخلی است. افزون بر این، برای تحقق حمایت از تولید داخلی و اقبال جامعه به سمت تولیدات ملی، باید اسطوره ذهنی کیفیت کالای خارجی با اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی در باور افراد جامعه بشکند. این امر مستلزم انقلاب در ساختارهای اقتصادی و اصلاح در رویکردهای ذهنی و فرهنگی جامعه ایرانی است.


دکتر حمید قنبری در گفت‌وگو با صبح صادق

 حسن ابراهیمی/ در یکی از روزهای اسفندماه سال گذشته با هماهنگی‌های صورت گرفته با دانشکده شهید محلاتی قم زائر حضرت معصومه(س) شدیم. به بهانه مصاحبه با رئیس این دانشکده یک دل سیر بی‌بی را زیارت کردیم و البته یه وعده ناهار هم مهمان حضرتش بودیم. زمانی که وارد دانشکده شدیم استقبال گرمی از ما شد و صد البته زمانی که خدمت دکتر حمید قنبری رئیس دانشکده شهید محلاتی رسیدیم، او را انسانی خوش‌برخورد و خوش‌اخلاق یافتیم، به قول معروف انسانی کاملاً خاکی که دیدارش لذت‌بخش بود. وی که علاوه بر دروس حوزوی دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی نیز دارد، با اشاره به اینکه به پاسدار بودن خود در کنار داشتن تحصیلات حوزوی افتخار می‌کند، از تاریخچه دانشکده، وظایف آن و تغییراتی که قرار است در این مجموعه اتفاق بیفتد برای‌مان گفت. بنا را بر این گذاشتیم با توجه به اهمیت موضوع در اولین شماره سال جدید به صورت مبسوط مصاحبه دکتر قنبری را منتشر کنیم که مصادف شد با تغییرات در نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه و دکتر قنبری به عنوان مشاور و مسئول دفتر نماینده ولی‌فقیه در سپاه منصوب شد. اما از آنجا که بخش عمده مطالب مطرح شده در این گفت‌وگو ناظر به سیاست‌های اصولی و ساختاری دانشکده شهید محلاتی است، برای بهره‌مندی مخاطبان در این شماره منتشر می‌شود.

*‌ لطفاً از تاریخچه تأسیس و راه‌اندازی دانشکده برای‌مان بگویید.
مجموعه دانشکده در سال 1361 با نفس گرم شهید محلاتی نماینده امام در سپاه تأسیس شد. وظیفه اصلی آن در آن زمان تربیت مربی عقیدتی‌ـ سیاسی برای سپاه بود. با توجه به اینکه سپاه یک نهاد انقلابی و دینی و مدافع انقلاب و دستاوردهای نظام است، مهم‌ترین نکته‌ای که می‌تواند به این پاسداری و صیانت از پاسداری کمک کند این است که در بحث‌های اعتقادی و سیاسی سپاه را حفاظت کنیم. در سال 1366 دانشکده به تصویب وزارت علوم رسید و به عنوان مرکز تربیت مربی عقیدتی‌ـ سیاسی سپاه به فعالیت خود ادامه داد. در آن زمان فقط در رشته تربیت مربی عقیدتی‌ـ سیاسی فعالیت می‌کرد و هرچه زمان می‌گذشت با توجه به گسترش مأموریت‌های سپاه و مجموعه نمایندگی و به طبع مأموریت‌های مجموعه دانشکده خیلی بیشتر می‌شد و لازم بود که کار توسعه پیدا کند. 

*این توسعه به چه معنا بود؟
مأموریت‌هایی مانند آموزش‌های روحانیون در سپاه از دوره‌های بدو خدمت تا سایر دوره‌های عالی کاربردی، عالی راهبردی، مقدماتی رسته‌ای و... دوره‌های عرضی و... اینها کلاً در مجموعه شهید محلاتی انجام می‌شود؛ مأموریت‌های جدیدی که به این مجموعه واگذار شد. 
چند سال پس از آن برابر مصوبه دفتر عقیدتی‌ـ سیاسی ستاد کل نیروهای مسلح، آموزش بدو خدمت روحانیون کل نیروهای مسلح هم به مجموعه شهید محلاتی واگذار شد. 
به جز این در مجموعه سپاه همه پاسداران باید دوره‌های رسته‌ای را طی کنند، دوره‌های مقدماتی رسته‌ای، دوره‌های عالی‌رسته‌ای، دوره‌های راهبردی و... این آموزش و این مأموریت برای کارکنان نمایندگی در سپاه به این دانشکده واگذار شد، ما حتی دوره‌های رسته‌ای مثل عقیدتی، تبلیغات، اداری و... را هم برگزار می‌کنیم.
بر این اساس به توسعه نیاز داشتیم. لازمه این کار این بود که هم برای روحانیون مرکزی ایجاد شود که انجام شد و در دوره‌‌های قبل این اقدامات صورت گرفت. مرکز آموزش‌های رسته‌ای هم ایجاد شد، در طول این سال‌ها به جز دوره‌های رسته‌ای، دوره‌های عرضی را هم برای مجموعه نیروهای معاونت‌های ستاد نمایندگی برگزار می‌کنیم.
همه این اقدامات به صورت متمرکز در مجموعه شهید محلاتی انجام می‌شود. به غیر از این طبیعتاً برای دوره‌های دانشگاهی و تحصیلی قبلاً فقط مربی تربیت می‌کردیم، ولی با توجه به گسترش مأموریت‌های نمایندگی در حوزه‌های تبلیغات، سیاسی و سایر معاونت‌ها دوره‌های تحصیلی و دانشگاهی هم به ما محول شد و برای این منظور در طول سال‌های گذشته از مقطع کارشناسی تا مقطع دکتری نه فقط در تربیت مربی، بلکه در سایر رشته‌های مورد نیاز دیگر هم دانشجو تربیت کرده‌ایم که تاکنون بیش از سه هزار نفر فارغ‌التحصیل در رشته‌های مختلف داریم.

*در دیگر حوزه‌های نیروهای مسلح چه فعالیت‌هایی دارید؟
در سال 1390 در اشراف فرماندهی معظم کل قوا بررسی و ابلاغ شد که ما برای ارتش، ناجا و وزارت دفاع به غیر از اینکه برای روحانیون دوره اجرا می‌کنیم، دوره‌های تربیت مربی را هم اجرا کنیم. از سال 1392 دانشجو از ارتش و ناجا در سطح ارشد و دکتری داشتیم.

* شما ظاهراً یک مجموعه زیر نظر دانشگاه علمی‌ـ کاربردی هم دارید، همین‌طور است؟
بله، پس از تأسیس دانشگاه علمی‌ـ کاربردی برای افزایش مهارت‌ها، دانشکده شهید محلاتی هم به این سمت رفت که یک مرکزی را در ذیل و در کنار مجموعه در ساختار پیش‌بینی کند و یک مرکز علمی‌ـ کاربردی را حدود 10 سال پیش تأسیس کرد که به طور میانگین سالیانه چهارصد نفر دانشجو را آموزش می‌دهد.

*با توجه به مطالبی که گفتید، حجم مأموریت‌ها و کارهای دانشکده افزایش پیدا کرده، برای ادامه این روند چه برنامه‌هایی دارید؟
حجم مأموریت‌های مجموعه شهید محلاتی به شدت افزایش یافته است؛ لذا باید چند کار انجام شود. اول به دنبال ارتقا باشیم که ما این امر را دنبال کردیم؛ اینکه از دانشکده به دانشگاه تبدیل شویم. گردش کار و مکاتبات انجام شده است و مستندات ما آماده شده و برای ستاد کل نیروهای مسلح ارسال شده است. در این امر هیئت امنا، ستاد نمایندگی، وزارت علوم ستاد کل نیروهای مسلح و... دخیل هستند. کارها تا سطح ستاد نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه پیش رفته است. به نظر ما در ستاد کل و وزارت علوم هم با استقبال روبه‌رو می‌شود. 

*اگر دانشگاه شکل بگیرد، چند دانشکده خواهد داشت؟
سه دانشکده. حداقل دانشکده در دستورالعمل‌های وزارت علوم هم سه دانشکده است تا بتوانیم دانشگاه بشویم. حداقل‌ها برای اولین گام در نظر گرفته شده، اگرچه ما علاوه بر این سه دانشکده سه مرکز هم داریم. مرکز تربیت و تعالی، مرکز آموزش روحانیون و مرکز آموزش‌های عرضی به علاوه مرکز علمی کاربردی که در کنار ماست و جزو دانشگاه محسوب نمی‌شود.

*علت اینکه دنبال چنین ارتقایی هستید، چیست؟ 
اینجا با نفس گرم شهید محلاتی تأسیس شد، افتخار داریم در کنار حرم حضرت معصومه(س) هستیم و همجواری با دو شهید گمنام داریم که مایه برکت و افتخار ما است، دیگر افتخار ما وجود 26 دانشجوی شهید این مرکز در دفاع مقدس و یک دانشجوی شهید مدافع حرم است. به علاوه اینکه بودن در قم این زمینه را فراهم کرده که از علما در قم بهره کافی و وافی را ببریم. این دلایل معنوی بود که در کنار اینها مجموعه شهید محلاتی از کادر علمی با تجربه خوبی برخوردار است. 35 سال است که تأسیس شده و کادر اجرایی و علمی آن شکل گرفته و در حوزه‌های تخصصی خود قدرتمند شده و انس گرفته و می‌توانند مجموعه را خوب اداره کنند. بحمدالله درصد جوانی این کادر و درصد تحصیلاتی آن بالا است و حداقل 40 درصد مجموعه کارکنان دانشکده تحصیلات ارشد به بالا دارند. اینجا حداقل 40 نفر عضو هیئت علمی یا مدرس داریم که موجب افتخار ما هستند. در بین اینها که مورد تأیید وزارت علوم هستند، از مربی تا استادیار، دانشیار و استاد تمام حضور دارند. با وجود اینکه ما مجموعه کوچکی هستیم، عموم استادان ما توانسته‌اند ارتقا پیدا کنند و به راحتی می‌توانیم با این امکانات خود را به عنوان دانشگاه مطرح کنیم.
از نظر فضای پژوهشی ظرفیت‌های بسیاری داریم؛ از جمله کتابخانه غنی 50 هزار جلدی. سالن مطالعه ویژه استادان و سالن مطالعه ویژه دانشجویان.
سه نشریه داریم؛ یکی علمی‌ـ پژوهشی است که جزء نشریات برتر کشور است و با عنوان «انسان‌پژوهی دینی» منتشر می‌شود. نشریه دیگر که یک سال است شروع به انتشار آن کردیم، «اندیشنامه ولایت» است که در آن فقط دیدگاه امامان انقلاب در حوزه‌های گوناگون، به ویژه در بعد سیاست منتشر می‌شود و یک نشریه هم «جلوه‌ اندیشه» است که دانشجویی است و صفر تا صد آن را خود دانشجویان انجام می‌دهند.

*قرار است در دانشگاه شهید محلاتی چه رشته‌هایی تدریس شود؟ 
یکی از عوامل و مؤلفه‌های مهم برای ارتقای یک مرکز و دانشکده به دانشگاه، داشتن رشته‌های متعدد و متنوع در مقاطع گوناگون است.
در طول سالیان گذشته، رشته‌های متعددی داشتیم. البته بیشتر آنها داخلی بود و همین الآن خیلی‌ها درگیر همین مدارک داخلی هستند که مورد تأیید وزارت علوم نیست؛ از این رو در سال 92 تعدادی رشته‌ طراحی شد و برای تصویب به وزارت علوم فرستاده شد؛ اما متأسفانه به دلیل فرآیند بسیار و طولانی که شاید به اندازه تأسیس و ایجاد یک دانشگاه از ما وقت گرفت، تصویب این رشته‌ها تا چهارماه پیش طول کشید (چیزی حدود پنج سال). فرآیند این کار در نمایندگی، بعد سپاه و ستاد کل وقت‌گیر است. امروز سه رشته کارشناسی، هفت رشته کارشناسی‌ارشد با 14 زمینه و در مجموع 21 رشته زمینه مصوب شد؛ سه رشته سال گذشته و مابقی همین مدت چهار ماه پیش مصوب شده است. در سطح کارشناس مربی‌گری عقیدتی‌ـ سیاسی، تربیت مروج سیاسی و مدیریت فرهنگی و هنری را داریم.
در سطح کارشناسی‌ارشد رشته‌های علوم قرآن و حدیث، اخلاق اسلامی، فقه و حقوق اسلامی با چهار زمینه را داریم، رشته فلسفه و کلام اسلامی و تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی از دیگر رشته‌های این سطح هستند. در رشته تربیت مربی علوم سیاسی در سطح کارشناسی‌ارشد هم شش زمینه داریم، رشته آخر هم توسعه و ترویج فرهنگ دینی با چهار زمینه است. در حال حاضر، دنبال مجوز اجرا هستیم که فرآیند طولانی دارد. برخی را شروع کردیم و آزمون اختصاصی برگزار کردیم. مابقی را هم احتمال قوی از تیر ماه نام‌نویسی کرده و آزمون انجام می‌شود و این مجموعه از مهرماه دانشجوی وزارتی خواهد داشت.

*در این رشته‌ها محتوا همان چیزی است که در دیگر دانشگاه‌ها تدریس می‌شود؟ 
خیر. بسیاری از این رشته‌ها در دیگر دانشگاه‌ها وجود ندارد. اگر هم باشد، بین 40 تا 70 درصد محتوای متفاوتی دارد؛ چرا که نگاه ما در طراحی رشته‌ها مأموریت‌های سپاه و دیگر نیروهای مسلح و ساختار و سازمان بوده است. از سویی، نگاه ما برای منابع توجه منابع اصیل اسلامی بوده و نیز بیانات امام و رهبر معظم انقلاب، البته این رشته‌ها کاملاً بومی است و با وزارت علوم توافق شده که محتوای رشته‌ها متناسب با شرایط زمان قابل تغییر و انطباق باشد. در هر رشته دروس ویژه سازمانی وجود دارد و مباحث حفاظت و ولایت فقیه هم مطرح می‌شود.
در رشته‌های مختلف هم به دیگر نیازها توجه شده، برای نمونه در علوم سیاسی به مبانی اعتقادی توجه شده و در رشته عقیدتی به شناخت مسائل سیاسی.

*با این تغییرات از نظر فضای آموزشی با مشکل مواجه نمی‌شوید؟
خیر، چون قبلاً با انتقال به اینجا تمام مشکلات رفع شده است. ما بیش از 50 هکتار فضا داریم که با این فضا قادر خواهیم بود 20 دانشکده تأسیس کنیم که خوابگاه هم داشته باشیم.
در حال حاضر، همزمان 2100 صندلی کلاسی داریم. افزون بر این، چهار سالن داریم که 650 صندلی دارند. 
چهار کارگاه رایانه و قرآنی داریم که به سیستم‌های پیشرفته با حدود 120 نفر صندلی مجهز هستند. 1300 نفر هم ظرفیت خوابگاهی داریم.
به منظور استفاده از فناوری‌های آموزشی ما سامانه یکپارچه سادا را خریداری کردیم. این سامانه همه ویژگی‌های آموزشی، پژوهشی و... را دارد. حتی می‌توانیم دوره‌های غیر دانشگاهی مانند دوره‌های عرضی را هم در این سامانه ارائه کنیم که الآن از آن بهره‌برداری می‌شود.
ما 90 درصد زیرساخت آموزش مجازی را آماده کرده‌ایم که بخشی از آموزش‌ها از فصل بهار به صورت مجازی با صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌تواند اجرا شود.
در حوزه اتوماسیون می‌توانم مدعی باشم که دانشکده از معدود جاهایی است که صد درصد اتوماسیون را اجرا می‌کند. از امضای الکترونیکی تا انتقال نامه و...، همه بر این اساس است. امروز تنها در مواردی که منع حفاظتی دارد یا صورت مالی می‌خواهد، از کاغذ استفاده می‌کنیم.
امکانات آشپزخانه ما همه مجموعه‌های مربوط به نمایندگی در قم را پشتیبانی می‌کند، در حوزه امکانات ورزشی هم فضای خوبی مهیا شده و بیشتر امکانات از جمله سالن‌های ورزشی، زمین پینت‌بال، گود زورخانه و... یا آماده بهره‌برداری است یا در آینده نزدیک بهره‌برداری می‌شود؛ از این رو از نظر امکانات کاملاً مهیای دانشگاه شدن هستیم.

*نکته آخر شما را می‌شنویم.
همه اینها که عرض شد، به معنای این نبوده که بنده در این چند سال انجام داده باشم. همه دوستان از بدو تأسیس تا امروز پیگیری کرده‌اند که این ظرفیت‌ها در طول این سالیان ایجاد شده است. اگر اراده و همت جمعی مجموعه گذشته و همکاری‌های مجموعه نمایندگی نبود، نمی‌توانستیم به اینجا برسیم. البته این مجموعه آماده جهش بلندی به سمت رفع یک نیاز مهم از سپاه و نیروهای مسلح است.

نگاهی به برنامه‌های نوروزی سیمای جمهوری اسلامی ایران

 مهدی امیدی/  حتی قبل از آغاز پخش برنامه‌های نوروزی تلویزیون، با یک مرور ساده بر اسامی این برنامه‌ها بیشترین موضوعی که به چشم می‌خورد، نام‌های تکراری بود؛ دورهمی، مردان آهنین، کلاه قرمزی، پایتخت، دیوار به دیوار و... عنوان‌هایی بودند که سال‌های قبل نیز در فهرست برنامه‌های نوروزی سیما دیده می‌شدند. حتی برنامه‌های سال تحویل نیز همچون سال‌های گذشته با حضور سلبریتی‌ها رقم خورد. در دورانی که لازمه فرهنگ، کشف و معرفی الگوهای کارآمد و اصلاح‌گر است، این برنامه‌ها افرادی را برای صحبت با مردم دعوت کردند که اغلب‌شان گرفتار سبک زندگی لاکچری و مصرف‌زدگی و سطحی‌گرایی هستند.
البته استفاده از قالب‌های امتحان پس داده و مطمئن در برنامه‌سازی، به خودی خود هیچ ایرادی ندارد، به شرطی که این قالب‌ها نوسازی و با محتوای به روز و جدید غنی شوند. به خصوص اینکه ایام نوروز به دلیل تعطیلات طولانی مدت، یک مقطع زمانی مهم فرهنگی محسوب می‌شود. صداوسیما و دیگر رسانه‌ها و مراکز فرهنگی با بهره از این زمان، هم می‌توانند بر جامعه تأثیر بهتری بگذارند و هم اینکه مخاطب بیشتری را جذب کنند. اما کارنامه رسانه ملی در این زمینه چگونه بود؟

پایتخت؛ زشت و زیبا 
«پایتخت 5»، با پشتوانه و سابقه غنی فصل‌های قبلی این سریال، باز هم توانست با استقبال گسترده مردم مواجه شود و مخاطب را به تماشای خودش راضی کند. این سریال در سه فصل اول خود توانست فراتر از یک سریال تلویزیونی، به یکی از برنامه‌های فرهنگی محبوب نزد مردم ایران تبدیل شود؛ محبوبیتی که فقط به طنازی شخصیت‌ها و جنبه سرگرم‌کننده آن محدود نیست، بلکه نمایش بی‌پیرایه زندگی واقعی مردم، عامل اصلی نفوذ این مجموعه در دل‌هاست. «پایتخت» از معدود محصولات سینما و تلویزیون ایران در سال‌های اخیر است که توانسته با تمرکز بر یک زیست‌ـ بوم خاص و دستمایه قرار دادن فرهنگ و آداب آن، تصویری عام و ملی از فرهنگ و سبک زندگی نمایش دهد؛ یعنی با اینکه محور داستان در این سریال، گروهی از آدم‌های اهل مازندران با لهجه، رفتار و برخی خصلت‌های اخلاقی مردم این خطه از سرزمین ما هستند و حتی موسیقی آن نیز ملهم از نواهای مازنی است، اما همه ملت ایران فضای جاری بر این سریال را با ذائقه و روحیات خود نزدیک می‌بینند. شخصیت‌هایی چون؛ نقی، هما، ارسطو، بابا پنجعلی، فهیمه، رحمت، بهتاش و... در عین خاص و متفاوت بودن، اما طوری قالب‌گیری و اجرا شده‌اند که باورمان نمی‌شود آنها ساختگی‌اند و تصور می‌کنیم که با آدم‌هایی واقعی مواجه هستیم. پایتخت، با تکیه بر قدرت شخصیت‌هایی که در سه فصل اول قوام یافته بودند، به دل مردم راه یافت. سیروس مقدم، کارگردان مجموعه «پایتخت» در سال 93 و پس از پخش موفقیت‌آمیز سری سوم و به اوج رسیدن محبوبیت این سریال گفته بود که «پایتخت» ادامه نخواهد یافت تا خاطره خوش آن در ذهن مردم تثبیت شود. چون در همه جای دنیا تجربه شده که یک فیلم و سریال، با افزایش فصل‌ها دچار ضعف و نزول می‌شود. با این حال، علاقه فراوان عموم مردم به این سریال از یک سو و نیاز تلویزیون به آثار پرمخاطب از سوی دیگر باعث شدند تا سری چهارم و در پی آن سری پنجم این سریال نیز تولید و پخش شود. هر چند که در روایت و داستان‌پردازی، این سریال کمی افت پیدا کرد، اما به دلیل همان پشتوانه قبلی و همچنین تکیه بر ارزش‌های مذهبی و اخلاقی، این سریال در فصول چهارم و پنجم، همچنان درخشان و تماشایی است. به ویژه اینکه از چند ماه قبل اعلام شده بود که «پایتخت 5» با سرمایه‌گذاری «سازمان اوج» قرار است به مسائل منطقه و داعش نیز بپردازد. این اخبار، اشتیاق مردم برای دیدن یک سریال پرماجرا و در ارتباط با نبردی سخت و دهشتناک را بالاتر برده بود. در حوزه جلوه‌های ویژه و جذابیت‌های بصری، سریال «پایتخت» مثبت ارزیابی می‌شود. صحنه‌های بالن‌سواری و به ویژه گیر افتادن پایتختی‌ها در طوفان و وسط دریا، نسبت به صحنه‌های مشابه در سینما و تلویزیون کیفیت بهتری داشت. همچنین پرداختن به بخشی از وقایع جنگ با داعش در سوریه نیز یک اتفاق مثبت در این سریال بود. اما برخی اشتباهات هم به این سریال آسیب زد. برای نمونه، تبلیغ جاذبه‌های گردشگری ترکیه آن هم به شکلی گلدرشت که توی ذوق می‌زد، در روایت «پایتخت 5» سکته ایجاد کرد. استفاده از صدای یک خواننده ترک هم نوعی کج‌سلیقگی بود، چون با فضای حاکم بر این سریال تناسب نداشت؛ «پایتخت» در همه فصول آن متکی به بازنمایی جلوه‌های فرهنگ بومی و سنتی ایرانی بوده است و قرار گرفتن آهنگ‌های نسبتاً مبتذل ابراهیم تاتلیس، برخلاف مشی دراماتیک این سریال است. حضور عوامل یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای بدنام هم ضربه‌ای بزرگ به اعتبار سریال «پایتخت 5» است. یکی دیگر از شاخصه‌های منحصربه‌فرد سری‌های قبلی «پایتخت» جلا دادن به سبک زندگی اسلامی و ایرانی در بستر طنز بود. در این فرم، سبک زندگی مدنظر، زیبا و جذاب به نظر می‌رسید، اما در فصل پنجم این مجموعه کمتر شاهد چنین جلوه‌ای بودیم. 

دورهمی‌های خسته‌کننده
سایر سریال‌هایی که نوروز امسال به نمایش درآمدند، فقط دورهمی چند بازیگر از نسل‌ها و سبک‌های مختلف بودند که به دلیل فقدان داستان و سوژه‌های جدید، با حداقل استقبال و رضایت مردم نیز همراه شدند.
«تعطیلات رؤیایی»، مجموعه نوروزی شبکه دو برخلاف عنوانش، سریالی بسیار عصبی و تلخ بود، طوری که بیشتر لحظات آن را درگیری و دعوا بین آدم‌ها تشکیل داده بود. بدون اینکه هیچ منطق و واقعیتی در این داستان وجود داشته باشد. 
«دیوار به دیوار2» که از شبکه سوم سیما پخش می‌شد نیز هیچ موضوع و دغدغه خاصی نداشت. در طول این سریال فقط شاهد گرد هم آمدن چند خانواده و رد و بدل شدن گفت‌وگوهایی بی‌عمق و معنا بین آنها بودیم. موضوعی که در سریال «هیئت مدیره» نیز جریان داشت. در این سریال که طی ایام نوروز از شبکه پنج به نمایش درآمد، همه اتفاقات درون یک ساختمان رخ می‌داد و کمتر از این محدوده خارج می‌شد. هر چند که برخی از آداب آپارتمان‌نشینی در این سریال آموزش داده می‌شد، اما مشکل این بود که کشش داستانی به قدری پایین بود که از تأثیرگذاری آن می‌کاست.
«کلاه قرمزی» نیز همچنان برنامه‌ای جذاب و دیدنی است که حتی بزرگسالان را هم جذب می‌کند، اما از این ظرفیت برای تأثیرگذاری فرهنگی و تربیتی استفاده چندانی نمی‌شود. «دورهمی» هم که دیگر برنامه پرمخاطب سیما در نوروز امسال بود، به جز برخی لحظات، از محتوای نسبتاً تأمل‌برانگیز روزهای آغاز خود فاصله گرفته است. یکی از اتفاقاتی که در این برنامه در حال تبدیل شدن به یک کلیشه است، تلاش مردم برای جایزه گرفتن حتی به قیمت تحقیر خودشان است. 


  حسین عبداللهی‌فر/ با طرح استعفای نجفی از شهرداری تهران، زمزمه خروج معاون اول از دولت و حضور در بهشت نیز افزایش یافت. اصلاح‌طلبان به دو دلیل به استقبال این خبر رفتند؛ یکی اینکه خواسته آنها در خروج وی از دولت محقق می‌شود و دیگر اینکه از نظر برخی راه پاستور از بهشت می‌گذرد. 
البته شخص جهانگیری در نخستین اظهارنظرهایش در سال جدید ناخرسندی خود از این‌گونه گمانه‌زنی را آشکار کرد و به محمدعلی ابطحی گفت: «عده‌ای دوست ندارند من در دولت باقی بمانم و آمال و آرزوهای‌شان را در قالب دروغ ۱۳ مطرح می‌کنند.» نکته جالب این است که ابطحی به عنوان مخاطب این سخن  نیز اذعان می‌کند که البته من قبلاً هم گفته بودم و در این دیدار هم گفتم که بهتر است آقای جهانگیری از دولت خارج شود. 
پرسشی که در این زمینه مطرح می‌شود، این است که چرا اصلاح‌طلبان بر خروج جهانگیری اصرار دارند و طرح این بحث راهبردی است یا تاکتیکی؟
اصرار اصلاح‌طلبان بر کناره‌گیری جهانگیری از سمت معاون اولی از یک سو می‌تواند راهبردی باشد، چراکه این بحث ارتباط مستقیمی با انتخابات 1400 دارد و از نگاه بسیاری از اصلاح‌طلبان، جهانگیری می‌تواند بهترین نامزد آنها باشد؛ اما مشکل این است که جهانگیری درون قدرت در واقع باید پاسخگوی بسیاری از مشکلات فعلی باشد، امری که توانایی او در رقابت را کاهش می‌دهد. این در حالی است که اصلاح‌طلبان تنها راه موفقیت خود را در فاصله از دولت فعلی دانسته و قصد دارند نقدهای خود را از همین ابتدای سال جدید تشدید
 کنند. 
واقعیت این است که اصلاح‌طلبان متوجه خطای خود در حمایت از روحانی شده‌اند. حمایتی که انکار آن زیر سؤال بردن پایگاه اجتماعی آنهاست و تأکید بر آن، مانع دستیابی به قدرت می‌شود؛ زیرا ادامه این حمایت آنها را شریک در قدرت و پاسخگو می‌کند؛ چراکه نمی‌خواهند سهم خود را در مشکلات کشور پذیرا باشند، آن هم در شرایطی که افق روشنی در حل مشکلات ندارند؛ از این رو به جای کمک به دولت و بیرون آوردن یک کاندیدای موفق از درون دولت، تنها راه خروج از این وضعیت را فاصله گرفتن از دولت می‌دانند. 
اما مشکل اینجاست که حضور جهانگیری در دولت هم شراکت آنها را نشان می‌دهد و هم یکی از نامزدهای آنها را در موقعیت پاسخگویی قرار می‌دهد. از همین رو، اصلاح‌طلبان بر سر دوراهی سختی قرار دارند که یک راه آن اصرار بر خروج جهانگیری است. این مسیر خود متضمن خطر بزرگی است؛ زیرا کناره‌گیری جهانگیری ممکن است سبب خوشنامی وی نشده، بلکه ممکن است وی را متهم کند که برای رسیدن به قدرت حاضر به ترک دولت شده و عامل برخی شکست‌ها نیز معرفی شود. راه دوم عبور از جهانگیری است. واقعیت این است که در ذهن اصلاح‌طلبان نام‌هایی مانند عارف، محسن هاشمی و... نیز وجود دارد؛ اما طی کردن این راه با مشکلات عدیده‌ای مواجه است که از تأیید صلاحیت شروع می‌شود و با افزایش اختلافات ادامه یافته و با شکست در رقابت انتخاباتی پایان می‌گیرد.
همه این شواهد نشان می‌دهد، تلاش برای بیرون کشیدن جهانگیری از دولت برای اصلاح‌طلبان می‌تواند راهبردی باشد؛ اما اهداف تاکتیکی نیز بر این بحث مترتب است که از جمله آنها می‌تواند فشار به روحانی برای تمکین به برخی خواسته‌های آنها ‌باشد. خواسته‌هایی که تحقق آنها می‌تواند تا حدودی به تحقق وعده‌های اصلاح‌طلبان و بهبود موقعیت آنها کمک کند. در حال حاضر، در رأس این مطالبات جلوگیری از بسته شدن تلگرام و رفع حصر سران فتنه
 قرار دارد.

 رسول سنائی‌راد/ تعطیلی یا کاهش ظرفیت تولید واحدهای تولیدی که بیکاری یا کاهش سطح درآمد شاغلان را به دنبال دارد، حاصل سوء مدیریت در واردات به ویژه قاچاق کالاهای خارجی و همچنین ترجیح کالای خارجی از سوی مردم است که می‌توان آن را در عبارت «نداشتن تعصب نسبت به تولید داخلی و اقتصاد ملی» خلاصه کرد.
از این رو وقتی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی «ضرورت حمایت از کالای داخلی» را در پیام نوروزی مطرح کردند، در توضیح مسئله تأکید فرمودند: «باید به جنس داخلی و مصرف داخلی تعصب داشته باشیم. اگر تعصب به اقتصاد ملی داشته باشیم، بسیاری از کارها اصلاح می‌شود.»
جالب است که همین جامعه وقتی دشمنی و تهدید را نسبت به جغرافیا یا سرنوشت سیاسی کشورش می‌بیند، با تمام غیرت و تعصبش وارد عرصه دفاع و موضع‌گیری می‌شود و حتی جوانانش در هواداری از تیم‌های ورزشی مورد علاقه‌شان در رقابت‌های ورزشی تعصب به خرج می‌دهند،‌ اما چرا در اقتصاد ملی و حمایت از کالای داخلی چنین غیرت و تعصبی دیده نمی‌شود؟
در پاسخ به پرسش فوق می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1ـ وجود فساد و خیانت در بین برخی مسئولان و مدیران دولتی که به جای حمایت از تولید داخلی و اقتصاد ملی منافع حقیر و کثیف‌شان را در واردات و قاچاق کالای خارجی و ضربه به تولید داخلی جست‌وجو کرده و در مواردی مدعی حمایت از حقوق مصرف‌کننده نیز می‌شوند. 
2ـ باور نداشتن به جنگ اقتصادی و نداشتن حساسیت کافی نسبت به پیامدهای آن بر سرنوشت کشور که در ضعف مراکز فرهنگ‌سازی، ‌اطلاع‌رسانی و سواد عمومی جامعه ریشه دارد. 
3ـ وجود خودکم‌بینی یا خودباختگی نسبت به بیگانه که اعتماد نسبت به کالای داخلی را از بین برده و در مقابل به کالای خارجی نوعی اعتبار مضاعف بخشیده و لذا مصرف آن را مرجح می‌کند.
4ـ غلبه فرهنگ لوکس‌گرایی و تجمل و استفاده از علایم تجاری و برند خارجی به منزله یک شاخصه فرهنگی و اجتماعی برای نمایش سطح ثروتمندی و طبقه اجتماعی که در واقع مصرف نه برای نیاز اقتصادی، بلکه برای نمایش کلاس و طبقه اجتماعی محسوب می‌شود. 
5ـ کم‌توجهی و خیانت برخی تولیدکنندگان داخلی به رعایت حقوق مصرف‌کننده و بی‌دقتی در فرآیند تولید که کیفیت محصولات را بی‌اعتبار کرده و اعتماد را از خریداران سلب می‌کند.
6ـ سودجویی و منفعت‌طلبی حریصانه برخی تولیدکنندگان که تولیدات خود را گران‌تر از حد متعارف ارائه داده و خریدار را به سمت کالای خارجی می‌رانند. 
بنابراین تعصب به کالای ایرانی و سرنوشت‌ اقتصادی کشور افزون بر عوامل اقتصادی به عوامل اجتماعی و فرهنگی پیوند خورده است که باید برای تحقق شعار سال، یعنی «حمایت از کالای ایرانی» در مرکز توجه و اهتمام تمامی علاقه‌مندان به سرنوشت کشور و نظام قرار گرفته و ارتقا پیدا کند تا خود به حل بسیاری دیگر از مسائل و مشکلات کمک کند. مشکلاتی مانند افزایش قیمت ارز خارجی و کاهش ارزش پول ملی، بیکاری و حتی گرانی به شکل‌گیری و تقویت چنین تعصبی پیونده خورده و در شرایطی که دشمنان این کشور اقتدار ملی‌مان را هدف گرفته‌اند و جنگی ترکیبی را برای فرسایش این اقتدار سازمان داده‌اند تا با کاهش این اقتدار نه تنها حوزه نفوذ منطقه‌ای ما را کنترل و سیر نفوذشان علیه ایران اسلامی را اعمال کنند، بلکه دوباره ما را به درون حلقه وابستگی و اطاعت و دنباله‌روی بکشانند،‌ تعصب به اقتصاد ملی و کالای ایرانی تعصبی مقدس به شمار می‌آید.