۳36 روز از اقامت اجباری و بازداشت خانگی «آیت‌الله عیسی قاسم» رهبر نهضت اسلامی بحرین، ۶۶۳ روز از محاصره امنیتی منطقه الدراز (محله سکونت آیت‌الله عیسی قاسم) و ۹۱ هفته از ممنوعیت برگزاری نماز جمعه شیعیان می‌گذرد. رژیم آل‌خلیفه منزل این عالم برجسته را با حفاظ‌ها و بلوک‌های سیمانی به کلی به محاصره نیروهای امنیتی درآورده و منزل ایشان را از مناطق و منازل اطراف جدا کرده است.


  قاسم غفوری/ تجاوز گسترده ائتلاف آمریکایی‌ـ عربستانی به یمن وارد چهارمین سال خود شده است و هر روز اخبار جدیدی از جنایات ائتلاف علیه مردم این سرزمین منتشر می‌شود. هر چند عربستان تلاش دارد تا خود را فاتح این نبرد معرفی کند، اما روند تحولات از واقعیتی دیگر حکایت دارد و آن، ناکامی‌های گسترده ائتلاف در برابر اراده مردم یمن است. یمنی‌ها در کنار مقاومت زمینی به تقویت توان موشکی خود دست‌ زده‌اند که در چندین پاسخ موشکی به تجاوزات سعودی به موشکباران مناطق حساس این رژیم، از جمله در جده و ریاض اقدام کرده‌اند. یمنی‌ها تأکید کرده‌اند، سال جدید سال ارتقای توان موشکی و پاسخ‌های قاطع‌تر به تجاوزات ائتلاف سعودی‌ـ آمریکایی خواهد بود. هر چند محافل رسانه‌ای و سیاسی دشمنان یمن سعی دارند این را یک فضای تبلیغاتی عنوان کرده و با فرافکنی مبنی بر نقش ایران در تقویت توان موشکی یمن از اهمیت دستاوردهای موشکی یمنی‌ها بکاهند، اما رفتار عملی ائتلاف و نیز روند تحولات نشان‌دهنده عمق هراس آنها از مقاومت یمن است. 
بخشی از این هراس را در افزایش استخدام مزدور برای ادامه جنگ می‌توان مشاهده کرد. هنوز زمان زیادی از انتشار رشوه‌های سنگین سعودی به پاکستان برای اعزام نیرو به جنگ یمن نمی‌گذرد که منابع خبری اعلام کردند دولت امارات تصمیم دارد برای تقویت عملیات نظامی خود در یمن از نیروهای اوگاندایی استفاده کند.
پایگاه خبری انگلیسی «میدل‌ایست‌آی» در این باره به نقل از یک منبع یمنی، نوشت: «محمد‌بن‌زاید، ولی‎عهد ابوظبی تصمیم دارد برای امضای تعداد توافقات به اوگاندا سفر و با رئیس‌جمهور این کشور دیدار کند.
 وی قرار است در این سفر با رئیس‌جمهور این کشور درباره به‌کارگیری ۱۰ هزار نظامی اوگاندایی و اعزام آنها به یمن به منظور جنگ با نیروهای ارتش یمن و انصارالله رایزنی کند.» منبع یمنی تأکید کرد، علت جذب نیروهای اوگاندایی، ترس امارات از خروج «مزدوران» سودانی عضو ائتلاف سعودی از یمن است. پایگاه قطری «العربی الجدید» به تازگی در گزارشی در این زمینه نوشت: «درخواست‏ها برای خروج نیروهای نظامی سودان از خاک یمن افزایش یافته است که این مسئله بیان‌کننده نگرانی‌های ناشی از تلفات این نیروها و یا ضعف دستاوردهای سیاسی است. در همین حال مغرب نیز آرام آرام در حال کاستن از نیروهای خود در جنگ یمن است و عملاً ائتلاف سعودی در حال فروپاشی است. مسئله‌ای که سعودی با سوق دادن محور نشست اخیر اتحادیه عرب در ظهران به مسئله یمن سعی در پنهان‌سازی آن داشته است.»
بعد دیگر هراس سعودی از آینده جنگ یمن را در سفر بن‌سلمان، ولی‌عهد سعودی به آمریکا، فرانسه و اسپانیا می‌توان مشاهده کرد که محور آن را خریدهای تسلیحاتی آن هم با عنوان ادامه جنگ یمن تشکیل داد. در همین حال سعودی تلاش کرده است بازی سیاسی در سازمان ملل را راهکاری دیگر برای فرار از شکست در یمن قرار دهد. 
در همین چارچوب، جلسه شورای امنیت سازمان ملل، محملی برای ادامه حمایت غربی‌ها از متجاوزان سعودی و اتهام‌زنی به ایران و انقلابیون یمن بود.
در ابتدای نشست که با هدف بررسی آخرین وضعیت یمن برگزار شد، «کارن پیرس» نماینده انگلیس اعضای شورا را خطاب قرار داد و به عاملان حمله به یمن، یعنی عربستان و امارات به منزله حامیان مالی ارسال کمک‌های بشردوستانه اشاره و از آنها تمجید کرد. » کارن پیرس سپس دامنه اتهام‌زنی‌ها را به مرزهای ایران هم کشاند و گفت: «نشست کارشناسی سازمان ملل به این نتیجه رسیده که در بازه زمانی پس از تصویب تحریم تسلیحاتی یمن، قطعات مرتبط با موشک با مبدأ ایران، به یمن وارد شده است که این به معنای نقض قطعنامه ۲۲۱۶ شورای امنیت از سوی ایران است.»
«نیکی هیلی» نماینده آمریکا نیز گفت: «لازم است ایران و حوثی‌ها درک بهتری از جدیت ما در قبال اقدامات ثبات‌زدای خودشان داشته باشند؛ اینکه ما به دنبال صلح هستیم، به این معنا نیست که چشم‌مان را به روی کارهایی که آنها برای تشدید جنگ می‌کنند، می‌بندیم.» مواضع نمایندگان انگلیس و آمریکا به خوبی نشان‌دهنده هراس ائتلاف آمریکایی‌ـ سعودی در برابر مقاومت یمن است که آنها را به موضع‌گیری و پرونده‌سازی در فضای جهانی علیه مقاومت یمن سوق داده است و این خود سندی بر تزلزل شدید موقعیت سعودی در برابر اراده ملت یمن است. 





 رضا اشرفي/ حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد به گونه‌اي به معناي اختلاف با اتحاديه اروپا است. البته اين به معناي مطلق نيست؛ زيرا هر طور كه نگريسته و تفسير شود، كشورهاي ليبرال به واسطه زيربناهاي ارزشي و هنجاري در دو عرصه داخلي و بين‌المللي اشتراكات انكارناپذیری با يكديگر دارند. اتفاقاً به همين واسطه است كه برخي از حضور ترامپ در كرسي رياست‌جمهوري آمريكا و بعضي از مواضع آن تعجب مي‌كنند.
 ديدگاه ترامپ درباره ناتو و پير و ناكارآمد خواندن آن، مخالفت پيدا و پنهان رئيس‌جمهور فعلي آمريكا با «اتحاديه» اروپا و حمايت از برگزيت و حتي تأكيد بر اينكه ديگر كشورهاي اروپايي بايد دست به چنين كارهايي بزنند، حمايت ترامپ از ملي‌گرايان تندروی اروپايي در انتخابات‌هاي گوناگون اروپايي و همچنين حس مشترك اين دست از افراط‌گرایان و ضد اتحاديه‌گرايان با ترامپ، تنها چند نمونه از اختلافات آمريكا با اتحاديه اروپا است. 
به ویژه آنکه ساختار سياسي آمريكا با برخي از عملكردهاي اروپايي، همچون استقلال ارز منطقه‌اي يورو كه مي‌تواند در مقابله با دلار آمريكايي باشد، با اين اتحاديه مشكل و زاويه دارد؛ اما تا پيش از ترامپ كمتر رئيس‌جمهوري تا اين اندازه با ارزش‌هاي سياسي ليبرال‌محور اروپا زاويه داشته است. تا حدي كه آنگلا مركل، ‌صدراعظم آلمان به طور مستقيم به آمريكا هشدار داد كه واشنگتن بايد به ارزش‌هاي غربي در سطوح گوناگون احترام بگذارد.  
به ویژه آنکه برخي از سياست‌هاي دولت ترامپ با سياست‌هاي روسيه در حوزه اروپا هماهنگ‌تر است. در اين زمينه مي‌توان به گرايش‌های سياسي ضد اتحاديه‌گرايي برخي از احزاب اروپايي اشاره كرد كه در فرانسه،‌ آلمان،‌ ايتاليا، انگليس،‌ اتريش، هلند و... به قدرت رسيده يا به آن نزديك شده‌اند. به هر رو، روسيه از اروپايي ضعيف حمايت مي‌كند؛ زيرا راحت‌تر مي‌تواند سياست‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي خود را دنبال كند. در همین حال، سیاست‌های ترامپ در قالب اقتصادی از جمله در اعلام تعرفه برای ورود کالاهای اروپایی به آمریکا و لغو بسیاری از توافقات تجارت آزاد میان اروپا و آمریکا و فضاسازی‌های منفی ترامپ در صحنه جهانی عملاً هزینه‌های مادی و معنوی بسیاری برای اروپا به همراه داشته است. 
البته باید در نظر داشت که برخی از کشورهای اروپایی، مانند فرانسه و انگلیس به بهانه تهدید بودن آمریکا برای امنیت اروپا و جهان رویکرد تقویت توان نظامی خود را در پیش گرفته‌اند و بودجه نظامی آنها افزایش چشمگیری داشته‌ است. 
با وجود اين، اختلافات دولت ترامپ و اتحاديه اروپا را نمي‌توان به معناي جدايي آنها دانست؛ اما به هر حال زمينه‌هاي شكاف وجود دارد و روسيه به همراه ديگر كشورهاي ضد هژمون مي‌توانند در اين زمينه سرمايه‌گذاري سياسي لازم را داشته باشند؛ به ویژه آنکه اروپا از نظر اقتصادي به روسيه و همچنين چين نيازمند است؛ در حالي كه ترامپ قصد دارد وارد جنگ اقتصادي با چين و ديگر كشورها، حتي اروپا شود. 
در چنين شرايطي، برخي از كشورهاي اروپايي با اشراف به اين مسئله كه بايد شكاف‌هاي داخلي غرب را به هر شكل پر كنند، به دنبال اختلافات آمريكايي‌ـ روسي يا شايد بتوان گفت غربي‌ـ شرقي هستند. تازه‌ترين نمونه اين مسئله را مي‌توان در ديدگاه اخير ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اروپا مشاهده كرد. وي در اقدامي تحريك‌آميز كه مي‌تواند گسترش ناتو به شرق را در خود داشته باشد، تأكيد كرده است: «اتحادیه اروپا باید آغوش خود را برای پذیرش اعضای جدید از سمت منطقه بالکان غربی باز کند.» اين موضوع مي‌تواند روسيه را حساس كند، به ويژه كه بسياري از كشورها در شرق اروپا و حوزه خارج نزديك روسيه، هويت سياسی‌ـ اجتماعي روسي دارند. 
از سوی ديگر، ديده مي‌شود كه سناريوهاي خاصي از سوي اروپا در حال پياده‌سازي است كه مي‌تواند آمريكا را در مقابل روسيه قرار داده و با سرپوش گذاشتن اختلافات در حوزه غرب،‌ دولت آمریکا را به اروپا نزديك كند. آن چيزي كه ترور اسكريپال و دخترش در انگليس نام گرفت، نمونه بارز اين مسئله است؛ زيرا به راحتي آمريكا را به نفع لندن و حتي اروپا وارد كارزار كرد. همچنين بهانه استفاده از سلاح شيميايي در دوماي سوريه كه در هيچ كجا به تأييد علمي و ميداني نرسيد، رفتار همساني را بين آمريكا، انگليس و فرانسه ايجاد كرد كه سبب‌ساز حمله موشكي موضعي، مقطعي و دست چندمي شد.
درست است كه اين حمله ارزش سياسي و ميداني نداشت؛ اما به هر حال توانست فرانسه و انگليس را در كنار آمريكا و در مقابل روسيه، ‌ايران و ديگر كشورهاي ضدهژمون قرار دهد. به ویژه آنکه منبع اصلي ادعاي حمله شيميايي را فرانسه مستندسازي كرد و مورد استقبال انگليس قرار گرفت تا دولت هيجاني ترامپ را وارد حمله موشكي به سوريه كند. فرانسه و انگلیس که برای حل بحران‌های داخلی به ویژه در حوزه اقتصادی با چالش‌های بسیاری مواجه هستند، برآنند تا با حضور در معادلات نظامی جهان منابع اقتصادی جدیدی را کسب کنند. همراهی آنها با آمریکا در غرب‌ آسیا و مقابله با روسیه در حالی فضای امنیتی را بر این کشورها حاکم می‌کند و اولویت شهروندان‌شان را از اقتصاد تغییر می‌دهد که می‌تواند مؤلفه‌ای برای اقدامات آنها به منظور فروش سلاح در جهان باشد. کشورهای عربی با ادعای ایران‌هراسی و نیز جنگ یمن اقدام به خریدهای گسترده تسلیحاتی از کشورهای غربی می‌کنند که در این میان سهم فرانسه و انگلیس از دیگر کشورها بیشتر بوده است. جالب توجه در رفتار کشورهای عربی آن است که آنها در توجیه رقابت تسلیحاتی خود نامی از حمایت از فلسطین علیه رژیم صهیونیستی نمی‌برند و ایران و یمن را محور بهانه‌های خود قرار داده‌اند. 
در نهایت، از اين منظر و با توجه به اينكه با شكست داعش و تروريست‌ها در منطقه،‌ شكست سناريوها و منافع غربي را به همراه داشته، در آينده بايد منتظر سناريوهاي بيشتري از اين دست در منطقه باشيم كه البته لزوماً به معناي جنگ جديد نيست؛ اما به هر شكل غرب به سمتي پيش مي‌رود كه فشار به قدرت‌هاي ضد هژمون منطقه‌اي و بين‌المللي را افزايش دهد. اکنون میان برخی کشورهای اروپایی و آمریکا با محوریت مقابله با ملی‌گرایی داخلی، رویارویی با روسیه، تقابل با اسلام با محوریت جبهه مقاومت به مؤلفه همگرایی مبدل شده و برآنند تا راهکاری واحد را برای مقابله با این وضعیت اجرا کنند. هر چند که دامنه اختلافات میان طرفین نشان می‌دهد، خارج از این محورها اختلافات به قوت خود باقی است و هر روز می‌تواند زمینه‌ساز چالش در مناسبات طرفین شود. 

  محمد رضا مرادی/ روز یک‌شنبه 26 فروردین ماه بیست‌ونهمین نشست اتحادیه عرب در ظهران عربستان برگزار شد. این نشست در برهه زمانی خاصی برگزار شد و موضوعات مهمی، مانند ایران، حمله به سوریه، مسئله فلسطین و جنگ یمن بر فضای نشست سایه انداخته بود. در واقع، عربستان از این نشست به دنبال آن بود تا به نوعی در موضوعات فوق به اهداف خود برسد و با استفاده از امتیاز میزبانی بتواند کشورهای عربی را با خود همراه کند؛ اما بررسی این نشست نشان‌دهنده شکست عربستان در این مسیر بود.
شاید بتوان مهم‌ترین هدف عربستان در نشست ظهران را بررسی معامله قرن درباره فلسطین دانست. طبق این مسئله، آمریکا به دنبال انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی از تل‌آویو به قدس است و در این مسیر کشورهای عربی به صورت پنهانی با این طرح موافقت کرده‌اند. افزون بر این، در قالب این طرح عربستان به عنوان پیشرو در جهان عرب به دنبال عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی است و به تازگی محمد‌بن‌سلمان، ولی‌عهد سعودی در مصاحبه با نشریه آمریکایی «آتلانتیک» از حق موجودیت رژیم صهیونیستی دفاع کرد؛ به همین دلیل عربستان سعی داشت در این نشست کشورهای عربی را مجاب کند تا در مسیر عادی‌سازی روابط با این رژیم گام بردارند و ایران را به منزله تهدید نخست جهان عرب جایگزین رژیم صهیونیستی کند. در این مسیر پادشاه اردن، ملک سلمان و دبیر کل اتحادیه عرب نیز مواضعی علیه ایران اتخاذ کردند؛ اما در نهایت در بیانیه پایانی برخلاف پیش‌بینی عربستان، مسئله فلسطین آن‌گونه که ریاض انتظار داشت، پیش نرفت و کشورهای عربی از طرح آمریکا درباره فلسطین برائت جستند.
این مسئله سبب شد تا ملک سلمان مجبور به حمایت ظاهری از مسئله فلسطین شده و حتی اعلام کند، کشورش مبلغ 200 میلیون دلار برای کمک به فلسطینی‌ها اختصاص داده است. ملک سلمان حتی بیست‌ونهمین کنفرانس اتحادیه عرب را «کنفرانس قدس» نامید تا همه بدانند فلسطین همچنان در قلب و جان امت عرب باقی مانده است. این مسئله شکست بزرگی برای عربستان بود؛ چرا که این کشور به دنبال مهیا کردن زمینه برای عادی‌سازی روابط جهان عرب با رژیم صهیونیستی بود. در بیانیه پایانی نیز شکست مأموریت عربستان در این زمینه کاملاً مشخص است؛ چرا که بر محوری بودن مسئله فلسطین برای کل امت عربی و هویت عربی قدس شرقی اشغالی به منزله پایتخت دولت فلسطین تأکید شده است.
مسئله مهم دیگر در نشست ظهران به حملات اخیر سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه به بهانه استفاده دمشق از سلاح شیمیایی در دوما برمی‌گردد. در این مورد نیز عربستان به دنبال آن بود که زمینه را برای محکومیت سوریه و دفاع از حملات ائتلاف سه‌جانبه آمریکا، انگلیس و فرانسه به دمشق مهیا کند؛ اما این مسئله نیز به شکست دیگری برای ریاض تبدیل شد. درباره سوریه اعضای نشست نه تنها حملات ائتلاف سه‌جانبه آمریکا، انگلیس و فرانسه به این کشور را تأیید نکردند؛ بلکه بر راه‌حل مسالمت‌آمیز تأکید کردند. اعضای اتحادیه عرب در بیانیه پایانی بر ضرورت حل سیاسی بحران سوریه بر اساس بیانیه ژنو یک و دیگر قطعنامه‌های مرتبط شورای امنیت، از جمله قطعنامه 2254 تأکید کرد. در کل نشست اتحادیه عرب به عرصه‌ای برای نمایش شکست عربستان و اتحادیه عرب تبدیل شد. اتحادیه عرب در 22 مارس سال 1954 میلادی در شهر اسکندریه مصر در همان سالی شکل گرفت که سازمان ملل متحد هم تأسیس شد. اتحادیه عرب با این هدف تشکیل شد تا ابزار قدرتمندی برای جهان عرب در متحد کردن اعراب و برآوردن خواسته‌ها و آرمان‌های جامعه عربی در وحدت اقتصادی، نظامی، اجتماعی و جغرافیایی عربی باشد؛ اما این اتحادیه با وابستگی خود به سیاست‌های رژیم صهیونیستی و آمریکا نشان داده که سازمانی شکست خورده است. نشست ظهران بار دیگر ناکارآمدی این سازمان را نشان داد. عربستان نیز در نشست ظهران با توجه به هزینه‌های زیادی که متحمل شده بود، نتوانست در مسئله فلسطین و سوریه حمایت جهان عرب از طرح‌های خود را کسب کند؛ به همین دلیل نشست ظهران را می‌توان اوج شکست‌های ریاض در منطقه دانست.



نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ ۱۰
  عبدالله عبادی/ سومالی در شرق قاره آفریقا و در مجاورت تنگه راهبردی باب‌المندب قرار دارد. مردم سومالی مسلمان و شافعی مذهب هستند. از آنجا که کانون جهانی مذهب شافعی که مذهب عامه مردم سومالی می‌باشد، مصر است؛ علمای مصر در طول تاریخ همواره مورد احترام مردم این سرزمین بوده‌اند، همچنین مساجد و مدارس مذهبی در شهرها و طریقت‌های صوفیه نقش مهمی در رشد تعالیم اسلام داشته است.
در اوایل و اواسط قرن بیستم جریانات سلفی در سومالی و شاخ آفریقا جایگاه و حضور چندانی نداشت، ولی سیاست‌های مذهبی عربستان سعودی و تلاش علمای وهابی برای نشر و ترویج اندیشه‌های ابن‌تیمیه و محمد‌بن‌عبدالوهاب در سراسر جهان اسلام به ویژه در دهه 1960 موجب پایه‌گذاری کانون‌های سلفی در سومالی شد.
جریان وهابیت به رهبری سازمان رابطه العالم اسلامی از اوایل دهه 1960 آرام آرام راه خود را در کشورهای شرق آفریقا به ویژه سومالی باز کرد.
مبلّغان وهابی سپس با سوءاستفاده از نبودن رقبای جدی و در حالی که آزادی‌خواهان مسلمان کشورهای این قاره در کنار سایر مبارزان اعم از پیروان مسیحیت و آیین‌های سنتی در دهه 1960 توجه خود را معطوف به استقلال سرزمین‌های خود از چنگال استعمارگران کرده بودند و در مناطق مختلف آفریقا نفوذ یافته بودند، در این بین شرق آفریقا و به ویژه سومالی و کشورهای اطرافش با توجه به پیشینه عمیق اسلامی و حضور جمعیت بسیاری از مسلمانان مورد توجه وهابیت قرار گرفت و رفته رفته با سرمایه‌گذاری سنگین عربستان به یکی از پایگاه‌های اصلی وهابیت در قاره آفریقا تبدیل شد. اقدامات تبلیغی عربستان در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ با موجی از خشونت و افراطی‌گری همراه بود و مبلّغان وهابی با بدعت‌آمیز نامیدن بسیاری از اعمال عبادی پیروان شافعی این کشور حملات تبلیغاتی شدیدی را علیه طریقت‌های متصوفه که بدنه اصلی اسلام در سومالی را تشکیل می‌دهند، آغاز کردند.
از سوی دیگر وهابیون که با ورود تدریجی مذهب اهل‌البیت(ع) و استقبال مسلمانان سومالی از این مکتب مواجه شده بودند، حملات تندی را علیه تشیع در این کشور و دیگر کشورهای این منطقه آغاز کردند.
انتقادات شدید وهابیت علیه تمامی مذاهب اسلامی که با زیر سؤال بردن مبانی اعتقادی مسلمانان همراه بود، با واکنش تند رهبران مسلمانان مواجه شد و حتی به بروز درگیری‌هایی خشن بین دو طرف و کشته و زخمی شدن برخی از مسلمانان منجر شد، تقابل و رویارویی اندیشه‌های مبتنی بر وهابیت و اندیشه‌های مبتنی بر اهل‌البیت سبب شد رهبران وهابی با اطلاع از تنفر عمیق مسلمانان نسبت به آیین وهابیت تلاش کنند تا از طریق اقدامات خیریه و انسان‌دوستانه نظیر حفر چاه آب، ایجاد مساجد و مدارس، ساخت کلینیک، اعزام پزشکان و درمان رایگان بیماران، برگزاری دوره‌های مختلف حفظ و قرائت قرآن کریم و... وجهه خود را باز یافته و با ارائه چهره‌ای خوشایند از خویش نزد مسلمانان به صورت نرم به مقابله با افکار و اندیشه‌های اهل‌البیت(ع) بپردازند. این راهبرد سال‌هاست که ادامه دارد، در ادامه به برخی از تلاش‌های وهابیون برای نفوذ در مردم سومالی اشاره می‌شود.
1ـ اعزام چشم پزشکان: در سال 2015 سازمان رابطه العالم اسلامی در اجرای راهبرد نفوذ هرچه بیشتر در مردم فقیر سومالی اقدام به اعزام تیمی از چشم پزشکان به موگادیشو کرد. این تیم طی اقامت خود در این کشور توانست بیش از 500 بیمار را که از بیماری‌های مختلف چشمی من‌جمله آب مروارید رنج می‌بردند، با انجام عمل جراحی مداوا کند.
 
نمایی از کلینیک سعودی
 در سومالی
2ـ حمایت از دولت‌ها و سازمان‌های سیاسی: در ششم جولای 2015 شریف حسن شیخ آدم فرماندار ایالت جنوبی سومالی و مشاور خاص حسن شیخ محمود رئیس‌جمهور سابق این کشور با عبدالله محسن‌الترکی رئیس سازمان رابطه العالم اسلامی در ریاض دیدار کرد. در این دیدار فرستاده دولت سومالی با توجه به وضعیت حاکم بر کشورش از رئیس بزرگ‌ترین سازمان وهابی جهان خواست تا با ارسال کمک‌های غذایی و دارویی به حمایت از مردم این کشور بشتابد.
 
ملاقات شریف حسن شیخ آدم
 با محسن الترکی
3ـ برگزاری مسابقات قرآن کریم: هر ساله و با آغاز ماه مبارک رمضان نهادهای وابسته به رژیم وهابی سعودی اقدام به برگزاری مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم در بین دانش‌آموزان و جوانان مستعد سومالیایی کرده و در پایان با ارائه جوایز ارزشمند و اعطای مدرک نفرات برگزیده را برای برگزاری مسابقات جهانی قرآن کریم به عربستان دعوت می‌کنند. در سال 2015 این مسابقات با 114 شرکت‌کننده ‌ـ به تعداد سوره‌های قرآن کریم ‌ـ در سومالی برگزار شد و به نفرات برتر مدارک قرآنی اعطا شد.
4ـ احداث اردوگاه‌های موقت توزیع مواد غذایی و کمک‌های جنسی در مناطق قحطی‌زده و بحرانی: یکی از اقدامات مهم وهابیون در چند دهه گذشته احداث اردوگاه‌های موقت در مناطقی از کشورهای شرق آفریقاست که با مشکلاتی نظیر قحطی، خشکسالی، سیل و درگیری‌های داخلی مواجه هستند. مهم‌ترین این کمپ‌ها در نزدیکی کنیا قرار دارد، زیرا جنگ داخلی به محوریت الشباب سبب شده هزاران نفر از مردم مناطق شمالی و مرکزی این کشور از ترس اقدامات این جنبش خانه و کاشانه خود را ترک کنند و به مناطق جنوبی و هم‌مرز با کنیا هجوم برند، از سوی دیگر سومالی طی یکی دو دهه گذشته با خشکسالی‌های متعدد در مناطق مرکزی مواجه شده و این موضوع سبب شده تا مردم برای به دست آوردن مواد غذایی راهی مناطق سرسبز که بیشتر در نزدیکی مرزهای کنیا واقع می‌باشد، هجوم برند، این دو عامل سبب شده تا مسئولان وهابی با احداث اردوگاه‌های موقت در مناطق مرزی اقدام به توزیع مواد غذایی، لباس و دارو بین آوارگان کنند.




خبرگزاری ایرنا/ نماینده آمریکا در سازمان ملل می‌گوید: «یکی از اهداف آمریکا از حضور نظامی در سوریه، جلوگیری از بسط نفوذ ایران در منطقه و توقف «مشکل‌سازی» ایرانیان در غرب آسیا است.»«نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل در مصاحبه با برنامه پربیننده «در پیشگاه ملت» شبکه خبری سی.‌بی.‌اس نیوز از حملات موشکی مشترک آمریکا، انگلیس و فرانسه تمجید کرد و آن را گامی دیگر در جهت تحقق اهداف سه‌گانه «دونالد ترامپ» در سوریه خواند. نماینده آمریکا در سازمان ملل، در انتها به یکی دیگر از اهداف مدنظر آمریکایی‌ها در سوریه اشاره کرد که عبارت است از جلوگیری از بسط نفوذ ایران در غرب آسیا.
در مهار ایران در سوریه امتیازاتی بزرگ به دست آورده‌ایم
خبرگزاری مهر/ سارا سندرز، سخنگوی کاخ سفید در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی «رویترز» به پرسش‌های مجری برنامه درباره تهاجم ائتلاف غرب به سوریه پاسخ داد و مدعی شد آمریکا در مهار آنچه «اقدامات بد ایران در سوریه» خواند، موفق بوده است. سخنگوی کاخ سفید در ادامه ادعایش را علیه کشورمان تکرار کرد و گفت: «مسئله دیگری که باید انجام دهیم، مهار ایران است. باید اطمینان حاصل کنیم که اقدامات بدی که ایران بخشی از آنها بوده است، تداوم نیابد و افزایش پیدا نکند. در این زمینه نیز امتیازات بزرگ و بسیار مهمی به دست آورده‌ایم.»
ایران به حمایت از حوثی‌ها پایان دهد
خبرگزاری فارس/ نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل در نشست شورای امنیت درباره یمن گفت: «لازم است ایران و حوثی‌ها درک بهتری از جدیت ما در قبال اقدامات ثبات‌زدای خودشان داشته باشند؛ اینکه ما به دنبال صلح هستیم، به این معنا نیست که چشم‌مان را به روی کارهایی که آنها برای تشدید جنگ می‌کنند، می‌بندیم.» نیکی هیلی گفت: «رسیدن به صلح پایدار یمن، مستلزم توقف دخالت‌های ایران در این کشور و رعایت تحریم تسلیحاتی مصوب همین شورا از سوی ایرانیان است؛ ما قبلاً در واشنگتن نشان داده بودیم که موشک‌های یافت‌شده در عربستان، از ایران آمده است. پنل بی‌طرف و مستقل کارشناسی سازمان ملل هم گفته‌های ما و نقض مفاد قطعنامه ۲۲۱۶ از سوی ایران را تأیید کرد.»
آمریکایی‌ها نمی‌توانند پایبندی خود به برجام را اعلام کنند
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان/ سوزان رایس، مشاور امنیت ملی دولت پیشین آمریکا اذعان کرد: «هم‌اکنون ایرانی‌ها می‌توانند با صداقت تمام پایبندی خود به مفاد برجام را اعلام کنند، اما آمریکایی‌ها قادر به انجام چنین کاری نیستند.» همین امر به آنها اجازه خواهد داد (در صورت فروپاشی برجام،) بدون هیچ محدودیتی فعالیت‌های هسته‌ای خود را از سر بگیرند. رایس در ادامه از توافق هسته‌ای ایران دفاع کرد و گفت: «در واقع، توافق هسته‌ای در حال اجرا است.» وی در ادامه درباره خروج ترامپ از برجام هشدار داد و گفت: «این اقدام دولت آمریکا را منزوی خواهد کرد.» 
سناتور آمریکایی: ترامپ درصدد پاره کردن برجام است
 سناتور ارشد جمهوریخواه و عضو کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا در مصاحبه با فاکس‌نیوز، ابتدا از مواضع سیاست خارجی دونالد ترامپ در زمینه‌هایی چون داعش، کره شمالی، ایران و روسیه قدردانی کرد.«لیندسی گراهام» این سناتور آمریکایی در بخش مربوط به ایران گفت: «او (ترامپ) درصدد پاره کردن توافق هسته‌ای ایران است، توافقی که آن را وحشتناک می‌خواند و خواهان رسیدن به توافقی بهتر است.»
وی افزود: «ما نمی‌توانیم سوریه را به روس‌ها و ایرانی‌ها تحویل دهیم؛ چرا که سوریه به یک اردوگاه نظامی برای ایرانی‌ها تبدیل خواهد شد و شما هرگز نخواهید توانست به طور کامل داعش را نابود کنید، مگر آنکه از ایرانی‌ها و اسد خلاص شوید.»