محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس با انتقاد از عملکرد شورای شهر تهران و افزایش اختلافات و حاشیه حول آن با تأکید بر اینکه سهم‌خواهی را برای جریان‌های سیاسی آفت می‌داند، گفت: اعضای شورای شهر تهران باید به عقبه گفتمانی خود توجه داشته باشند و در مسیری حرکت نکنند که باعث بی‌اعتمادی مردم به این گفتمان شود.


گزارش خبری‌ـ تحلیلی صبح صادق از نحوه مواجهه آمریکا با توافق هسته‌ا‌ی
 امین پناهی/  خروج از برجام یا ماندن بر سر آن را می‌توان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های دولت آمریکا پس از تصدی دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا دانست؛ فردی که در تبلیغات انتخاباتی خود چنین می‌گفت که اگر انتخاب شود برجام را پاره خواهد کرد، اما اکنون پس از 15 ماه از تصدی  پست ریاست‌جمهوری آمریکا هنوز هیچ تصمیم جدی‌ای در این باره اتخاذ نکرده است.
ترامپ برای اولین بار چند ماه پس از شروع دوره ریاست‌جمهوری‌اش درباره برجام سخنرانی می‌کند و در حالی که همه منتظرند تصمیم خود را در این باره بیان کند، اما او به یکسری صحبت‌ها علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌پردازد و اظهارنظر درباره برجام را عملاً به کنگره می‌سپرد. هر چند او به گزارش‌های رسمی، از جمله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توجهی ندارد و پایبندی ایران به مفاد برجام را تأیید نمی‌کند. این در حالی است که نیکی هیلی تلاش می‌کند تا آژانس را به تأیید پایبند نبودن ایران به برجام مجبور کند، هر چند این تلاش‌ها مدتی تأیید آژانس بر فعالیت‌های ایران را به تعویق می‌اندازند، اما نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد.
در عین حال ایالات متحده آمریکا در برجام باقی می‌ماند و روز به روز تلاش می‌کند تا چنین القا کند که که آمریکا هیچ‌چیزی در قبال توافق اتمی به ‌دست نیاورده ‌است. او بارها از توافق اتمی انتقاد کرده و آن را «مایه شرمساری»، «بدترین توافق»، یا «توافقی یک‌طرفه» توصیف می‌کند. او در 22 دی ماه 96 بار دیگر تعلیق تحریم‌های هسته‌ای ایران را برای مدت چهار ماه تمدید می‌کند و اعلام می‌کند که شاید این آخرین باری باشد که این تعلیق تحریم‌ها تمدید می‌شود. 
اما سؤال اینجاست که در طول این دوره 120 روزه دولت‌های غربی طرف توافق به دنبال چه چیزی بوده و تمدید توافق را مشروط به چه چیزی خواهند کرد؟ البته این روزها بار دیگر شاهد آن هستیم که ترامپ در گفت‌وگوهایی که با همتایان اروپایی خود دارد تلاش می‌کند تا نظر آنها را همسو با خود برای سیاست‌هایی که در قبال ایران پیش گرفته است، جلب کند. خواسته اصلی ترامپ ایجاد فضایی است که طی آن بتواند ایران را به مذاکرات جدید مجبور کند.

رؤیای برجام‌های جدید
در واقع، دولت‌های غربی پس از آنکه در برجام توانستند صنعت هسته‌ای ایران را بدون هیچ هزینه‌ای به ورطه تعطیلی بکشانند، حالا تمام تلاش خود را برای کشاندن جمهوری اسلامی ایران پای میز مذاکره درباره توانمندی موشکی و موضوعات منطقه‌ای، یا به بیان بهتر برجام دو و سه و... به کار گرفته‌اند. باید گفت این یک تحلیل نیست؛ بلکه چیزی است که سران کشورهای غربی آن را به صراحت اعلام کرده‌اند. شاهد آن بودیم که این صحبت‌ها برای اولین بار از سوی امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه مطرح شد. او همچنین در جهت لزوم ریشه‌کنی ناامنی گزینه روی میز خود را تحریم‌های جدید می‌داند. هر چند این صحبت‌ها در همان زمان با واکنش دستگاه دیپلماسی کشورمان روبه‌رو می‌شود، اما ادامه این صحبت‌ها نشان‌دهنده آن است که پرداختن به این موضوع رویه جدید دولت‌های غربی است. در واقع، طرف‌های غربی مذاکرات می‌کوشند تا اجرای کامل برجام را مشروط به مذاکرات جدید درباره موضوع موشکی ایران و احتمالاً متوقف کردن این صنعت و مانیتورینگ آن و همه آن چیزی که در موضوع هسته‌ای انجام شد، در موضوع موشکی نیز انجام دهند.
اما باید دانست که برخلاف آنچه دولت‌های غربی تصور می‌کنند بین دید مردم ایران نسبت به فناوری هسته‌ای که آن هم با اما و اگرهایی همراه بوده و است، نوع نگاه‌شان به صنعت موشکی متفاوت است و قطعاً خود مردم اجازه آنکه دیپلمات‌های ایرانی بر سر موشک‌ها مذاکره کنند را نخواهند داد. 
از سوی دیگر پس از عقد قرارداد برجام و عدم پایبندی آمریکا در اجرای مفاد آن و عدم اجازه به دولت‌های اروپایی برای همکاری با ایران مردم نسبت به دولتمردان آمریکا و سیاست‌های اعلامی آنها بی‌اعتمادتر شده‌اند. نکته جالب توجه آن است که بسیاری از کسانی که مدافع برجام و سیاست‌های دولت در مذاکره با گروه 1+5 بودند، حالا به این نتیجه رسیده‌اند که برجام هیچ کارکرد مؤثری برای مردم نداشته است و تنها موجبات از بین رفتن صنعت هسته‌ای ایران را فراهم آورده است. 
البته، در کنار همه اینها محمدجواد ظریف در سخنرانی‌هایش در محافل مختلف درباره توان دفاعی کشور هم آب پاکی را روی دست طرف‌های غربی می‌ریزد و اعلام می‌کند با توجه به تجربه تلخی که از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران داریم، نمی‌توانیم توان دفاعی خود را توسعه ندهیم و این یعنی هرگونه مذاکره بر سر موضوعات دفاعی اقدامی نشدنی است.
اما یک نکته مهم در این باره آن است که کشورهای حوزه خلیج‌فارس که جمعیت و قوای نظامی بسیار ناچیزی نسبت به ایران دارند، در بخش نظامی و خرید تسلیحات چند ده برابر ایران هزینه می‌کنند و انبارها را پر از سلاح می‌کنند، پس در چنین شرایطی اگر کسی از توافق بر سر موضوعات موشکی و دفاعی کشور حرفی به میان آورد به معنای آن است که یا دشمن را نشناخته، یا هیچ غیرتی بر روی ملت و ملیت خود ندارد.
این در حالی است که رئیس‌جمهور در روز ارتش بار دیگر تأکید کرد که به هیچ عنوان از حق خود برای ساخت و خرید سلاح و تقویت بنیه دفاعی کشور کوتاه نخواهیم آمد و برای فعالیت‌های نظامی منتظر اجازه هیچ کشوری نخواهیم بود.

گزینه‌های پیش‌روی ترامپ
با توجه به آنکه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است که به هیچ عنوان پای میز مذاکره نخواهد رفت، دو راه پیش روی غرب و به ویژه دونالد ترامپ وجود خواهد داشت؛
اولین راهی که ترامپ می‌تواند انتخاب کند، خروج از برجام است که در آن صورت از منافع عظیم آن بی‌بهره خواهد ماند. هر چند ایران بارها اعلام کرده به دنبال سلاح هسته‌ای نیست؛ اما فعالیت نکردن آزمایشگاه‌ها و نیروگاه‌های هسته‌ای ایران سوپاپ اطمینانی برای آمریکا در عدم دستیابی به علوم پیشرفته هسته‌ای است.
از سویی، وزیر خارجه آمریکا گفته است: «با توجه به عدم اصلاح برجام بعید به نظر می‌رسد که ترامپ در ۱۲ مه در برجام بماند.» این به معنای آن است که با توجه به آنکه جمهوری اسلامی اراده‌ای برای از سر‌گیری مذاکرات ندارد، احتمالاً ترامپ از برجام خارج خواهد شد.
البته در مقابل او سخنان محمدجواد ظریف نیز قابل توجه است. وزیر خارجه کشورمان در واکنش به احتمال خروج ترامپ گفته است: «دولت ترامپ هیچ وقت در برجام نبوده است. آنها در ۱۵ ماه گذشته سعی کردند مطمئن شوند که ایران از منافع اقتصادی برجام بهره‌مند نشود. اگر ما تصمیم به خروج از برجام بگیریم، این موضوع توسط برجام و در نگاه جامعه بین‌المللی کاملاً قابل توجیه خواهد بود.» در واقع ظریف پیش‌دستی کرده و موضوع خروج ایران را از برجام مطرح می‌کند که البته خود این موضوع می‌تواند برگ برنده ایران در مقابل غرب باشد.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که برجام تنها یک توافق بین ایران و آمریکا نیست؛ بلکه یک توافق با امضای هفت کشور است. این به معنای آن است که به جز ایران و آمریکا کشورهای دیگری نیز از این توافق سود می‌برند. کشورهای اروپایی که البته در بازی جدید آمریکا نقش پلیس خوب را بازی می‌کنند، شاید خیلی مایل نباشند که منافع‌شان را که حاصل برجام است، از دست بدهند. منافعی همچون فروش هواپیما و ورود کالاهای لوکس و بازار برخی محصولات که می‌توانند آنها را به قیمت گزاف در ایران به فروش برسانند؛ از این رو تلاش می‌کنند دولت آمریکا را برای ماندن در این توافق قانع کنند، اما ترامپ در این میان با کسب امتیازاتی از این دولت‌ها می‌پذیرد که در توافق باقی بماند.

مقابله به مثل برجامی
در جریان انتخابات آمریکا زمانی که ترامپ گفته بود در صورت پیروزی برجام را پاره خواهد کرد، رهبر معظم انقلاب فرمودند: «اگر آنها برجام را پاره کنند ما آن را آتش خواهیم زد.» و این یعنی اینکه اگر آمریکا از برجام خارج شود، جمهوری اسلامی هم در آن باقی نخواهد ماند؛ چرا که باقی ماندن بر این توافق بیش از پیش به ضرر ایران خواهد بود، یعنی در حالی که طرف غربی دیگر به مفاد آن پایبند نیست، اما برای ایران محدودیت‌هایی ایجاد خواهد کرد که نتواند به فعالیت‌های هسته‌ای خود ادامه دهد.
هر چند دولت آمریکا به خوبی می‌داند که ماندن در برجام برایش پر سودتر از خروج از آن است. البته نه آنکه بخواهد به صراحت چنین چیزی را اعلام کند؛ بلکه به احتمال زیاد سخنرانی پیش روی ترامپ تقریباً عاقبت برجام را همچنان در هاله‌ای از ابهام نگاه خواهد داشت.
حال باید منتظر بود و دید که ترامپ درباره برجام چه تصمیمی خواهد گرفت...







  فتح‌الله پریشان/ دونالد ترامپ روز ۲۲ دی‌ ماه هنگام تعلیق تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران، طبق تعهدات کشورش در برجام به کشورهای اروپایی‌ و کنگره آمریکا ضرب‌‌الاجلی 120 روزه داد تا آنچه وی از آن به عنوان «معایب برجام» نام می‌برد و اهم آنها شامل؛ محدود شدن برنامه موشکی، دسترسی نامحدود بازرسان خارجی به همه اماکن نظامی ایرانیان و همیشگی شدن محدودیت‌های غنی‌سازی است را «اصلاح» کنند. او به کشورهای اروپایی هشدار داد در صورتی که توافق را مطابق میل او اصلاح نکنند، این آخرین باری است که تعلیق تحریم‌ها علیه ایران را تمدید می‌کند. 
پس از این تهدید ترامپ، تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) که مدتی بعد ایتالیا نیز به آنها اضافه شد، با نقش‌آفرینی‌های کم و زیاد به عنوان کشورهای اروپایی طرف ایران در توافق برجام، فعالیت‌های مختلفی را از گفت‌وگو با مقامات آمریکایی و ایرانی تا افزایش لحن تهدیدآمیز به ویژه در بازی سیاسی پاریس علیه تهران برای اصلاح این توافق آغاز کردند. حال کمتر از دو هفته به این موعد باقی‌مانده و این سؤال مهم مطرح می‌شود که آینده برجام چه می‌شود؟ 
تحلیل وضعیت گفت‌وگوها که آخرین آن در سطح بالایی در قالب سفر مکرون به واشنگتن انجام شد و با تحلیل محتوای مصاحبه وی در رسانه‌ها به همراه تفسیر «زبان بدن» وی که با ایما و اشاره درصدد القای ناکارآمدی سفرش به آمریکا در متقاعدسازی ترامپ را مخابره می‌کند، آغازکننده فضای تحلیلی سنگینی در رسانه‌ها شده که اگر برجام رد شود، فرجام نامشخصی رقم خواهد خورد که هیچ گزینه‌ای را هم نباید دور از ذهن داشت. اعلام اینکه در مدت باقی‌مانده آنجلا مرکل نیز به آمریکا سفر و برای حفظ برجام با ترامپ مذاکره خواهد کرد، در کنار دمیدن بر این فضا، به نوعی واقعی‌نمایی تهدیدات آمریکا و تغییر در مؤلفه‌های محاسباتی مسئولان ایرانی را با بزرگنمایی و آخر دنیا تحلیل کردن نقض و رد برجام دنبال می‌کند. 
با کمی تأسف واقع‌نمایی رسانه‌ای تهدیدات ترامپ، به تحلیل واقعی برخی رسانه‌ها و سیاسیون داخلی واداده تبدیل شده و عده‌ای با بازخوانی نشانگانی مثل تکمیل شدن حلقه تصمیم‌گیران تندرو ضد ایرانی اطراف ترامپ و بازخوانی نتایج سفر مکرون می‌خواهند چنین القا کنند که این بار فرق می‌کند و ترامپ قصد ندارد مانند گذشته پس از کش‌وقوس‌هایی که بیشتر برای کسب‌وکار اقتصادی از اعراب و صهیونیست‌هاست، تعلیق صرفاً روی کاغذ تحریم‌های ایران را در راستای عمل به تعهدات برجامی‌اش امضا کند.
به گزاف نیست اگر گفته شود، هدف نظام سلطه که مجموعه‌ای از آمریکا و اروپایی‌ها را در این تحلیل شامل می‌شود، به ثمر نشستن همین نحوه نگاه در داخل بوده است. باید گفت نفوذ در باور برخی مسئولان و برخی از جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای که امروز به بوق یأس‌پراکنی تبدیل شده‌اند، نتیجه داده و اگر جلوی تحلیل‌های یک سویه و رطب و یابس بافی‌های بی‌سر و ته آنها با منطقی استوار و ارائه نشانگانی از توانمندی‌های ایرانی در داخل و منطقه و همچنین ضعف‌ها و نقاط آسیب‌پذیر غرب تحلیل نشود، بیم آن وجود دارد که به اشتباه محاسباتی در مسئولان تصمیم‌گیر نیز تعمیم پیدا کند.
این در حالی است که اولاً، مفاد برجام کاملاً روشن است و ایران به اذعان آژانس بین‌المللی اتمی و همچنین شورای امنیت سازمان ملل در پایبندی به برجام نمره کامل می‌گیرد. اما هم طرف اروپایی به دلیل ملاحظه خطوط قرمز واشنگتن و هم آمریکایی‌ها از روی قلدری تاکنون به تعهدات خود در برجام عمل نکرده‌اند. ثانیاً، این تهدیدات پوشالی برای انقلاب اسلامی تازگی ندارد و همزاد آن بوده و اگر موفقیتی هم به دست آورده در شرایط سخت بوده است. ثالثاً، پس از 16 ماه سیاست صبر و انتظار قطعاً مسئولان دیپلماسی خارجی ما باید فهمیده باشند که نمی‌توان با نقشه اروپایی‌های تابع آمریکا به مصاف ترامپ و تغییر فکر او رفت. اروپایی‌ها همان چیزی را در لفافه و زرورق دیپلماسی می‌گویند که آمریکا آشکار می‌گوید؛ لذا برجام منهای آمریکا برجام منهای ایران خواهد بود.



 مناطق آزاد چپاول
در حال حاضر، مناطق آزاد به کانالی برای خروج ارز تبدیل شده‌اند و تأثیرات نامطلوب این معضل، بیشتر دامنگیر کشور خواهد شد؛ چرا که از طریق این مناطق، ارزها از کشور خارج شده و بازار با اخلال مواجه خواهد شد. مشکل اساسی‌تر این است که نظام ارزی در مناطق آزاد تفکیک نشده و طبق قانون، ورود و خروج ارز از سرزمین اصلی به مناطق آزاد تابع قوانین داخلی کشور است. با وجود این، برخی بانک‌ها و صرافی‌ها از طریق شعب مناطق آزاد خود، ورود و خروج ارز را از نظارت بانک مرکزی خارج می‌کنند. طبق اطلاعات سامانه سنا، در نیمه اول سال ۹۵، از طریق بانک مرکزی رقمی معادل ۱۵۴۴ میلیارد و ۴۵۲ میلیون تومان به چهار صرافی در مناطق آزاد ارس، ماکو و پرویزخان اختصاص و واریز شده است.

منظور ترامپ کدام کشور بود؟
اظهارات دونالد ترامپ درباره اینکه برخی کشورها یک هفته بدون آمریکا دوام نمی‌آورند، موجب خشم هم‌پیمانان این کشور در منطقه شده است. روزنامه «واشنگتن‌پست» در این باره نوشت: «ترامپ به کشور یا کشورهای مشخصی اشاره نکرد؛ اما بسیاری این اظهارات را تحقیر هم‌پیمانان واشنگتن در منطقه، یعنی عربستان و امارات می‌دانند که با ایران اختلاف دارند.» عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان هم گفت که نظام قطر بدون حمایت آمریکا ظرف یک هفته سقوط خواهد کرد.

نصرالله الگویی برای اصولگراها
ناصر ایمانی از نیروهای فعال جریان اصولگرا گفت: «اصولگرایان به مسائل سیاسی ایدئولوژیک می‌نگرند، با وجودی که دولت در اختیار اصولگرایان نیست و در مجلس هم اکثریت کرسی‌ها در اختیار غیراصولگرایان است، باز مشاهده می‌کنیم اصولگراها دچار از هم‌گسیختگی سیاسی هستند و نمی‌توانند با خودشان بنشینند صحبت کنند، چه رسد به اینکه با نحله‌هایی از جریان مقابل روابطی را برقرار کرده و در مقام گفت‌وگو برآیند. اصولگرایان باید یک پروژه تحقیقاتی بگذارند و روی مسئله حزب‌الله و شخص سیدحسن در صحنه سیاسی لبنان مطالعه سیاسی‌ـ اجتماعی کنند. او فردی کاملاً ایدئولوژیک است، خط مشی فکری کاملاً منبعث از اسلام دارد؛ اما در صحنه سیاسی بسیار پیچیده لبنان کاملاً عمل‌گرایانه نسبت به قضایا رفتار می‌کند.»

احیای نژادپرستی در آمریکا
رفتارهای عجیب آمریکایی‌ها در موضوعات داخلی و بین‌المللی از رفتارهای نژادپرستانه آمریکا در عصر حاضر حکایت دارد که پایان عصر بردگی و نژادپرستی است؛ ادعاهای برتری نژادی بیش از گذشته از سوی ملت‏ها مذموم و غیر قابل تحمل است و نمی‏‌تواند ذائقه ملت‏ها را تغییر دهد، بنابراین مقاومت در برابر پایگاه نژادپرستی، یعنی رژیم صهیونیستی تا نابودی آن پیش خواهد رفت، کما اینکه دیگر میوه جهان سرمایه‏‌داری یعنی «آپارتاید» به همین روال نابود شد.

واژه‌سازی علیه هنر
به تازگی، عبارت «سینمای ارگانی» مد و رایج شده است. همۀ این کنش و واکنش‌ها و جریان‌های وابسته به این شکل خاص از واژگان‌سازی، تلاش می‌کند سینما را به ناحق از مسیر اصلی‌اش منحرف کند. محمد خزائی، تهیه‌کننده «به وقت شام» در این زمینه گفت: «سینمای ارگانی یا سینمای دولتی پول و کمک از دولت می‌گیرد و این کمک به معنای این نیست که محتوا و ساختار اثر القای اندیشه یا سیاست اجباری حقنه شده دولت یا حاکمیت باشد؛ ولی این شعارها و برچسب‌ها زمینه تشکیک و مناقشه را فراهم می‌آورد. الآن در برخی رسانه‌ها به صورت اشتباهی مطرح می‌شود که به سینمای دولتی، سینمای ارگانی، نباید کمک کنند.»





  علی حیدری/یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در تربیت انسان «امید» است که نقش سازنده‌ای در رشد مادی و معنوی انسان ایفا می‌کند. امید از شناخت به مبدأ و معاد سرچشمه می‌گیرد و اصل و اساس همه حرکت‌ها و تلاش‌های انسان و منشأ اصلاح امور جامعه برای رسیدن به سعادت است و اگر نباشد منشأ فساد و تباهی و شقاوت خواهد شد. به عبارت دیگر، امید را می‌توان حالتی روحی و روانی دانست که برانگیزاننده و محرک به کار و اقدام بوده و عامل مستقیم رفتارهای و تلاش‌های انسانی است.
در پرتو امید، صبر و انتظار معنا می‌یابد و شیرینی وصال و دیدار، خستگی انتظار را از تن می‌زداید. امید به آینده روشن، به انتظار زیبایی می‌بخشد و آن را قابل تحمل و بلکه دلنشین می‌کند. انتظار زمینه‌ساز تقویت معنوی و تکامل روحی فرد است. صبر برای وعده‌ای که محقق خواهد شد و شرط تحقق آن بسترها و زمینه‌هایی است که فراهم آوردن آن به طور طبیعی روح و جان انسان را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. 
در این میان انتظار فرج در خود روح امید و نیروبخشی دارد و از احساس سردرگمی، بیهودگی و نومیدی جلوگیری می‌کند. آینده روشن را در پیش چشمان منتظر به تصویر می‌کشد و قوت و توان مضاعف برای رسیدن به آن در وجود انسان به وجود می‌آورد. در این میان آنها که از انتظار می‌هراسند، به دنبال ناامید کردن مردم هستند و پرتو نومیدسازی، ایمان و باور قلبی منتظران را نشانه رفته‌اند، اما منتظران واقعی راه را می‌شناسند و از راهی که برگزیده‌اند باز نمی‌گردند...






نکته: زمان طاغوت می‌خواستند در منطقه بهارستان تهران، اطراف ساختمان مجلس شوراى ملّى را بسازند و برای این اقدام بايد ۳۵ خانه خراب می‌شد، به اطلاع صاحبان خانه‌ها رساندند كه خانه شما را مترى فلان قیمت می‌خریم. هر كس اعتراض دارد، بنويسد تا رسيدگى شود. چون قیمت پیشنهادی خوب بود، هيچ‏كس به‌ جز مرحوم آیت‌الله حسینعلی راشد اعتراض نكرد. اين جريان خيلى بر مسئولان گران آمد و گفتند: فقط یک آخوند، اعتراض كرده! بعد مرحوم راشد را دعوت به صحبت كردند و آماده شدند تا به بهانه این اعتراض او را تحقیر کنند.
نزد ایشان آمدند، بعد از سلام و احوال‏پرسى پرسيدند، اعتراض شما چيست؟ 
گفت: حقيقت اين است که اين خانه را من سال‌ها قبل و به قيمت خيلى كم خریده‌ام و در اين مدت‌زمان طولانى مخروبه شده و به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد داده‌اید، زياد است! من راضى نيستم از بیت‌المال مردم پول بيشترى براى خانه‌ام بگيرم...! بهت و تعجّب همه را فراگرفت و يكى از اعضاى كميسيون كه از اقلیت‌های دينى بود، از جا برخاست و مرحوم راشد را بوسيد و گفت: «اگر اسلام اين است، من آماده‌ام براى مسلمان شدن...»
نظر: یکی از راه‌های پیشرفت و اعتلای کشور در زمانی که با دشمنان متعدد خارجی و مشکلات داخلی در زمینه‌های اقتصادی مواجه هستیم، حفظ حریم و حدود بیت‌المال است. اگر به این موضوع درست توجه شود، اتفاقات مهمی در کشور صورت می‌گیرد که کوچک‌ترین آن تقویت اعتماد عمومی نسبت به نظام است. استفاده صحیح از منابع عمومی همچنین باعث رضایتمندی مردم و کاهش دغدغه‌ها و نگرانی‌ها نسبت به آینده و همچنین افزایش امید است. اگر نگاهی به سیره امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) داشته باشیم، از نحوه برخورد با برادرش عقیل تا حساسیت نسبت به میهمانی عثمان‌بن‌حنیف الگوهای آموزنده‌ای برای طی این مسیر وجود دارد.




 انتقاد از شورای شهر
الیاس حضرتی، نماینده مردم تهران گفت: «قطعاً از شورای ۲۱ نفره اصلاح‌طلب تهران انتظار نمی‌رود که فرد غیر اصلاح‌طلبی را به عنوان گزینه شهرداری معرفی کند. شورا باید وقت خود را به جلسات، بازدیدها، دعوت از سرمایه‌گذاران و سازندگان و حل مشکلات آلودگی و حمل‌ونقل و ایجاد آرامش و فضای امن در شهر تهران اختصاص دهد. حتی پیشنهاد می‌کنم رختخواب خود را هم به شهرداری بیاورد؛ زیرا فرصت‌های از دست رفته بسیاری است که باید به آنها پرداخته شود. این در حالی است که در میان اصلاح‌طلبان تاکنون ‌چنین فردی ‌دیده نشده است.»

 پیش‌بینی رهبری
 اثبات شد
مهدوی‌آزاد، کارشناس بی‌بی‌سی می‌گوید: «امروز پس از سه دهه، صحبت‌های آقای خامنه‌ای مبنی بر «قابل مذاکره نبودن آمریکا» اثبات شده است. اکنون نگاه روحانی که روزی به دنبال برجام‌های 2 و 3 بود، با نگاه فرماندهان سپاه در خصوص مذاکره با آمریکا یکسان است و  هرگز حاضر به مذاکره مجدد نیست.»


ایران دست نمی‌کشد
«سوزان مالونی» کارشناس اندیشکده بروکینگز درباره فشار بر ایران برای عقب‌نشینی از سوریه گفت: «تهران به این آسانی حاضر به دست کشیدن از این پیروزی نیست که به سختی آن را به دست آورده
 است. 
واگذاری سوریه در عرصه‌های دیپلماتیک نه تنها برای ایران ممکن نیست؛ بلکه می‌تواند پذیرش ضعف و دعوتی برای از بین بردن معماری نفوذ ایران قلمداد شود که اکنون به اوج خود
 رسیده است.»

دکتر یدالله جوانی/ روز یک‌شنبه هفته گذشته ساعت پنج بعدازظهر در حین حفاری در محدوده حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، جسدی کشف شد. با توجه به نزدیکی محل حفاری به محل دفن رضاخان، بلافاصله عکس‌هایی از این جسد در فضای مجازی با عنوان جسد رضاخان انتشار یافت. جریان سلطنت‌طلب که هر از چندگاهی در فضای سیاسی کشور فعال می‌شود، این فرصت را مغتنم شمرده، با پشتیبانی رسانه‌ای بیگانه و استفاده از فضای مجازی، تحریک افکار عمومی و جلب نظر جوانان به رضاخان به عنوان خادم ملت و کشور را در دستور کار قرار داد.
سالیانی است که غربی‌ها در راستای انقلاب‌زدایی از ایران و بدبین کردن جوانان نسبت به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، با سیاه‌نمایی از وضعیت کشور و برجسته‌سازی مشکلات، به تطهیر رژیم گذشته روی آورده، رضاخان را پرچمدار توسعه و پیشرفت ایران معرفی می‌کنند. در داخل کشور هم کسانی به طرق گوناگون، رضاشاه را فردی خدمتگزار به کشور و مردم معرفی کرده، او را عامل پیشرفت ایران معرفی می‌کنند. نتیجه این نوع تبلیغات در سال‌های اخیر، موجب شده است تا بخشی از مردم و به ویژه جوانان از واقعیات مسائل تاریخی، به دور مانده و قضاوت‌های نادرست داشته باشند.
برخی از شعارها در اغتشاشات و ناآرامی‌های دی ماه ۹۶ و همچنین بخشی از مطالب منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی به دنبال اعلام خبر کشف جسدی که کالبد مومیایی شده رضاخان خوانده شد، نشان می‌دهد که صاحب‌نظران منصف و حقیقت‌گرا، باید بیشتر به بازخوانی واقعیت‌های تاریخی برای مردم همت گماشته، از گرفتار شدن عده‌ای به قضاوت‌های ناصحیحی تاریخی جلوگیری کنند.
جدای از این که جسد کشف شده متعلق به چه کسی است؛ با توجه به فضاسازی‌های سیاسی‌ـ تبلیغی به ویژه در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، پاسخ به این پرسش مهم است که بر اساس منطق قرآن و آموزه‌های دینی، رضاخان مستحق لعن و نفرین است، یا به زعم عده‌ای باید از او تعریف و تمجید کرد و به روح او درود فرستاد؟
برای رسیدن به یک قضاوت درست تاریخی، باید چگونگی دست‌یابی رضاخان به قدرت سیاسی را بررسی کرد. رضاخان چگونه به قدرت رسید؟ مردم ایران در به قدرت رسیدن او چه نقشی داشتند؟ در پشت صحنه کودتای رضاخان در سوم اسفند ۱۲۹۹ که منجر به سقوط رژیم قاجار و بنیان منحوس رژیم پهلوی شد، کدام قدرت خارجی و با کدامین اهداف قرار داشت؟
کسانی که از خدمات رضاشاه می‌گویند و او را ستایش می‌کنند، به طور کلی نقش انگلیس در کودتای رضاخانی را نفی کرده، رضاشاه را عامل به ثبات رساندن کشور و برقرار کردن امنیت در آن دوران ناامنی و بی‌ثباتی معرفی می‌کنند. صادق زیباکلام که نقش مؤثری در تطهیر رژیم پهلوی از جنایت‌ها و خیانت‌های بی‌شمار دارد، در مناظره با خسرو معتضد در دانشگاه هنر اصفهان، ضمن اجتناب‌ناپذیر دانستن کودتای رضاخانی در آن وضعیت هرج‌ومرج‌گونه، با صراحت می‌گوید: «معتقدم که در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، روح دولت انگلستان خبر نداشت که چنین کودتایی اتفاق می‌افتد!»
البته نکته جالب توجه آنکه، آقای زیبا‌کلام در این مناظره با تأکید بر اینکه نباید به سخن مورخ استناد کرد، می‌گوید: «مورخ به طور ناخودآگاه دروغ می‌گوید.» آیا زیباکلام خود مصداق این گزاره‌ای که می‌گوید، نیست؟ آیا او با یک دروغ تاریخی به دنبال تحریف تاریخ معاصر و تطهیر رژیم پهلوی نیست؟برای قضاوت در این زمینه، باید به اسناد تاریخی و عقل تحلیلگر رجوع کرد. آیا از نظر عقلی می‌توان پذیرفت که رضاخان بدون پشتوانه مردمی و بدون حمایت یک قدرت خارجی در آن شرایط ایران، از طریق کودتا به قدرت برسد؟

درباره چگونگی دست‌یابی رضاخان به قدرت، سه دیدگاه وجود دارد:
۱ـ انگلیس نقشی در کودتا نداشت
تعداد بسیار کمی از پژوهشگران جدید، مانند «محمدعلی کاتوزیان»، «پیترآوری» و «صادق زیباکلام» می‌گویند، انگلیس هیچ نقشی در کودتای رضاخانی نداشت. این افراد به دلایل یا انگیزه‌های خاص معتقدند، رضاخان نظامی ماهری بود که توانست با تکیه بر اراده نظامی خود، قدرت را به دست گرفته و از تجزیه ایران جلوگیری کند.
۲ـ انگلیس نقش غیرمستقیم در کودتا داشت
عده‌ای هم مانند «نیکی کدی» و «جان فوران» معتقدند، انگلیس در طراحی کودتا نقشی نداشت، ولی به صورت غیر مستقیم و از طریق واداشتن احمدشاه به اخراج افسران بریگاد قزاق، به رضاخان در کودتا کمک کرد.
۳ـ انگلیس عامل اصلی کودتا بود
بسیاری از مورخان و پژوهشگران قدیم و جدید، با استناد به اسناد تاریخی و به ویژه اسناد منتشر شده در انگلیس، معتقدند انگلیس به دلیل شکست در اجرای قرارداد ۱۹۱۹، درصدد بود با طراحی و اجرای کودتا در ایران از طریق یک نیروی سرسپرده، به مطامع سیاسی و اقتصادی خود دست یابد. طبق بسیاری از اسناد به جا مانده، کودتا به دست رضاخان و با همدستی سیدضیاء‌الدین طباطبایی و برنامه‌ریزی افسر انگلیسی «آیرون ساید» طراحی و اجرا شد. درباره انتخاب رضاخان برای فرماندهی کودتای نظامی، اردشیر ریپورتر عامل و جاسوس انگلیس در ایران نقش مهمی داشت.
با وجود دلایل تاریخی بسیار مبنی بر نقش انگلیس در کودتا، انگلیسی‌ها به دلایل گوناگون، تلاش کردند نقش خود را پنهان کنند. بر همین اساس، رضاخان پس از کودتا، تلاش کرد تا خود را به تنهایی عامل اجرای کودتا معرفی کند. عبدالله مستوفی به نقل از شهید مدرس گفته است، این حربه ابزاری به منظور مصون ماندن انگلیس از اقدامات مداخله‌گرانه در آینده و مخدوش شدن چهره‌اش در میان مردم بود. مستوفی می‌گوید: «در یکی از همین روزها به دیدار سیدحسن مدرس رفته بودم. سید مخصوصاً از این شرایط خیلی عصبی بود و می‌گفت، انگلیسی‌ها حاضر بودند دو میلیون خرج کنند تا این وصله (کودتا) را از خود بِکَنند. این مرد (رضاخان) به رایگان تمامی این گناهان را به گردن گرفت و آنها را در این مخمصه بین‌المللی فارغ کرد که در آینده دولت ایران نتواند گله‌گذاری در این زمینه بنماید.»
در حالی‌که رضاخان با این کودتا زمینه سلطه ۵۷ ساله آمریکا و انگلیس را بر ایران فراهم کرد و با وجود دلایل بسیار عده‌ای نقش انگلیس را در کودتا نفی و تلاش می‌کنند از رضاخان یک چهره ملی و خدمتگزار کشور و مردم بسازند. این جماعت از ساختن راه، کشیدن خط ‌آهن، ساختن مدرسه و دانشگاه، نوسازی ارتش و امثالهم، به عنوان خدمات رضاخان یاد می‌کنند. بسیار روشن است که هر حکومتی از این نوع کارها می‌کند، کما اینکه الآن رژیم سعودی در عربستان، همین نوع کارها را در عین وابستگی به آمریکا و انجام جنایات و خیانت‌های بی‌شمار انجام می‌دهد.
بهترین نوع نگاه واقع‌بینانه نسبت به رضاخان را، در کلام حضرت امام خمینی(ره) می‌توان یافت. امام(ره) چهار سال پیش از مشروطه چشم به جهان گشودند و هنگام کودتای رضاخانی در سوم اسفند ۱۲۹۹، هجده ساله و در عنفوان جوانی به سر می‌بردند. بنابراین، ایشان دوران آشفتگی ایران و ناامنی را از نزدیک شاهد و ناظر بودند و چنانکه خود می‌فرمایند، در برابر خان‌هایی که منطقه را ناامن کرده بودند، ایستادگی کرده‌اند. دوران رضاخانی که دوران سرکوب آزادی‌خواهان، به ویژه روحانیت، کشف حجاب و مبارزه با ارزش‌های دینی و اسلامی است، دوران تکوین اندیشه‌های سیاسی حضرت امام خمینی(ره) نیز به حساب می‌آید. نخستین واکنش رسمی و آشکار امام(ره) به حکومت رضاخانی، سه سال پیش از سقوط دولت رضاخان با صدور یک اعلامیه انقلابی بود. حضرت امام(ره) در این اعلامیه، مردم و روحانیون را به قیام برای خدا و مبارزه با بدعت‌ها و ظلم‌های رضاخانی دعوت کرد. در دیدگاه امام(ره)، رضاخان عامل و مزدور انگلیسی‌ها بود که در ابتدای کار با ریاکاری مردم را فریب داد و پس از استحکام پایه‌های قدرتش، طبق نقشه بیگانه با دین، مذهب، روحانیت و حتی مظاهر و شعائر دینی مبارزه کرد.
ایشان رضاخان را این‌گونه توصیف می‌کنند: «ابتدا با ظاهری مقدس و علاقه به اسلام، علاقه به روضه‌‌خوانی حضرت سیدالشهداء، این‌طور علاقه را به او نشان دادند و او هم خوب عمل کرد… ابتدا با این سلاح وارد شد در کشور ما، یعنی آوردندش در کشور با قلدری، آنها را که در مراکز قدرت بودند کنار گذاشتند. آنها را با قلدری و نقشه شکست داد… نقشه دوم این بود که اسلام را هرچه می‌تواند قیچی کند… روحانیون را منزوی کردند و از هر جا هم که یک صدایی از آنها بلند می‌شد و یک قیامی می‌کردند آن را خفه می‌کردند.»
نکته کلیدی در نگاه امام(ره) نسبت به رضاخان، وابستگی او به انگلیس برای اجرای نقشه‌های اجانب است. آن عزیر سفر کرده در این زمینه می‌فرمایند: «در این عصر که من درک کردم و گمان دارم هیچ یک از آقایان درک نکرده‌اید، ابتلای رضاخان است که انگلیسی‌ها آن وقت رضاخان را آوردند و کودتا درست کردند و مسلط کردند.» اما نکته بسیار ظریف در نگاه تیزبین رهبر کبیر انقلاب اسلامی نسبت به رضاخان، خیانت‌های وی به کشور و ملت ایران است.
حضرت امام(ره) ضمن مقایسه رضاخان و پسرش با پادشاهان قجری، معتقد بودند شاهان قجر در این مملکت جنایت کردند، ولی رضاخان و محمدرضا شاه، با قرار دادن منابع کشور در اختیار بیگانگان و اجرای نقشه‌های آنان در راستای مبارزه با اسلام و مظاهر و شعائر دینی، به کشور و مردم خیانت کردند. امام(ره) در بیانی این خیانت دودمان پهلوی را، این‌گونه توصیف می‌کنند: «ایران در این مدتی که خودمان یادمان هست… این است که از آن اولی که رضاخان آمد در ایران کودتا کرد تا حالایی که بحمدالله غلبه حاصل شده در طول این پنجاه سال که شاید سخت‌ترین ایام بود بر ملت ایران، اینها اگر جنایتکارتر از همه سلاطین سابق نبودند، خیانتکارتر بودند. ممکن است کسی بود آغامحمدخان قاجار هم مثل آنها جنایتکار بوده، اما آغامحمدخان قجر مثل اینها خیانتکار نبود، در تاریخ نیست که محمدخان قجر برای مملکت، منابع مملکت خودش را داده باشد، جنایتکار بود؛ اما خیانتکار نبود.»