محمدبن‌سلمان، ولی‌عهد عربستان سعودی، در دیدار با سران سازمان‌های یهودی آمریکا تشکیلات خودگردان فلسطین را عامل شکست مذاکرات سازش معرفی کرد و گفت: در چند دهه اخیر، فلسطینی‌ها بارها تمام پیشنهادهایی که به آنها شده را رد کرده‌اند. فلسطینی‌ها یا آنچه [اکنون] به آنها پیشنهاد شده را می‌پذیرند و به میز مذاکره بازمی‌گردند، یا ساکت می‌شوند. موضوع فلسطین جزء اولویت‌های اصلی حکومت سعودی یا افکار عمومی عربستان نیست.

 رضا اشرفي/ شرق آسیا این روزها دورانی مهم را سپری می‌کند که شاید تا پیش از این چندان مشابه آنها دیده نشده است. یکی از این امور مربوط به شبه‌قاره کره است. رهبر کره شمالی به همراه ۹ مقام ارشد این کشور در دیداری بی‌سابقه پس از عبور از مرز دو کره با رئیس‌جمهور کره جنوبی دیدار و گفت‌و‌گو کرد. «کیم جونگ اون» رهبر جوان کره شمالی به همراه مقامات ارشد این کشور با عبور از مرز مشترک دو کره با «مون جائه این» رئیس‌جمهور کره جنوبی اولین دیدار رسمی خود را برگزار کرد. «کیم جونگ اون» نخستین رهبر کره شمالی است که از سال ۱۹۵۳، یعنی پایان جنگ دو کره، از کره جنوبی دیدار می‌کند. 
اما اتفاق مهم دیگر در روابط میان هند و چین بوده است. نارا ندرا مودی، نخست‌وزیر هند در سفری کم سابقه به کشور همسایه شرقی و رقیب قدیمی، یعنی چین رفته است. پکن و دهلی‌نو دو رقیب در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی در منطقه به شمار می‌روند و سفر نخست‌وزیر هند به چین با وجود این رقابت‌ها و اختلافات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. 
نخست‌وزیر هند در سفر خود به چین، طی توقف ٢٤ ساعته در شهر «ووهان»، با «شی جی پینگ» رئیس‌جمهور چین دیدار و درباره روابط فی‌مابین گفت‌وگو کرد. این گفت‌وگوها در حالی صورت می‌گیرد که علاوه بر اختلافات تاریخی میان دو کشور، در ماه‌های اخیر مناقشه دو طرف بر سر یک منطقه مرزی واقع در رشته کوه‌های «هیمالیا» بالا گرفته بود. 
یکی از اولین و در عین حال اساسی‌ترین اختلافات دهلی نو و پکن به اختلاف در مناطق مرزی دو کشور مربوط است. بر همین اساس نیز در جریان دیدار اخیر رهبران چین و هند دو طرف توافق کردند برای جلوگیری از بروز تنش‌های مرزی تماس مداوم میان نیروهای نظامی برقرار شود. 
بررسی آنچه در شبه‌جزیره کره و نیز مناسبات هند و چین می‌گذرد نشان می‌دهد که کشورهای این منطقه به دنبال پایان دادن به چالش‌های پیش ‌رو هستند تا در کنار اهداف اقتصادی زمینه را برای مقابله با بحران‌سازی خارجی در منطقه فراهم کنند. دخالت‌ها و اختلاف‌افکنی‌هایی که از سوی کشورهایی مانند آمریکا در روابط این کشورها صورت گرفته از یک ‌سو براقتصاد آنها تأثیر منفی داشته و از سوی دیگر رقابت منطقه‌ای را ایجاد کرده و می‌رود منطقه را به انبار باروت مبدل کند. 
اما رقابت هند و چین تنها به حوزه اقتصادی باقی نماند و همزمان با افزایش فاصله اقتصادی میان آنها، دو کشور رقابت‌های خود را طی یک دهه گذشته در مسائل سیاسی منطقه تشدید کرده‌اند. اگر اختلاف مرزی هند با چین به مناطق شرقی هند مربوط است، اما در حوزه سیاسی مناطق غربی هند به میدان رقابت با چین تبدیل شده است. هند به شدت نسبت به افزایش تمایل چین برای نفوذ در پاکستان و افغانستان نگرانی دارد و نزدیکی پکن به اسلام‌آباد و کابل را در راستای محدودسازی خود ارزیابی می‌کند.
هندی‌ها پاکستان را مهم‌ترین رقیب و دشمن خود در سیاست خارجی می‌دانند؛ لذا دهلی نو نگران است که در صورت اتحاد استراتژیک میان پکن و اسلام‌آباد در آینده، در محاصره رقبای متحد شرقی و غربی قرار گرفته و فرصت تنفس برای دهلی نو محدود شود. اکنون چين و پاکستان دو متحد قوی که در راستای تقويت مناسبات تجاری و اقتصادی خود گام برمی‌دارند، پروژه «دالان اقتصادی چين‌ـ پاکستان» را به سرعت پیش می‌برند و قرار است این طرح اقتصادی با احداث شبکه‌های حمل‌ونقلی مدرن، تولید نیروگاه‌های انرژی و ایجاد مناطق ویژه اقتصادی، زیرساخت‌های کشور پاکستان را به‌ سرعت مدرن کند و اقتصاد آن کشور را قوت ببخشد.
هندی‌ها به این تحرکات چین در پاکستان به دیده تهدید نگاه می‌کند. البته ریشه این بدبینی‌ها به مواضع چین در مقابل پاکستان برمی‌گردد و از دهه 1960 که موضوع عضویت هند در گروه تأ‌مین‌کنندگان هسته‌ای به صورت جدی مطرح شد، چین همواره اعلام کرده اگر قرار باشد هند به عضویت سازمان منع سلاح هسته‌ای یا گروه تأ‌مین‌کنندگان هسته‌ای درآید، پاکستان نیز باید عضو همین سازمان‌های مشابه شود. پیوند سیاسی چین و پاکستان متأثر از اختلافات دو کشور با هند حتی سبب شد تا در تابستان 2017 همزمان با اوج اختلافات اسلام‌آباد با واشنگتن، وزیر خارجه چین اعلام کند که همان اهمیتی که اسرائیل برای آمریکا دارد، ‌پاکستان نیز دارای همان اهمیت برای چین است.
بر این اساس به نظر می‌رسد جدای از اختلافات تاریخی و مرزی پکن با دهلی نو، اما برای چین نزدیکی به پاکستان در مقابل نزدیکی بیشتر آمریکا به هند تفسیر می‌شود و در این شرایط چین تلاش دارد تا بخشی از رقابت‌ بین‌المللی خود با ایالات متحده را از طریق حمایت از پاکستان نشان دهد.
در دوران ترامپ سیاست آمریکا در شرق آسیا به جای رویکرد تعاملی در قالب تنش‌آفرینی و برهم‌زدن همگرایی‌های منطقه‌ای تدوین و اجرا شد. بحران‌سازی در روابط کره‌شمالی با کره‌جنوبی و دیگر کشورهای منطقه، دامن زدن به اختلافات چین و ژاپن، تحریک کشورهای حاشیه دریای چین علیه پکن، تقویت تسلیحاتی تایوان و میزبانی از رئیس این منطقه، دامن زدن به اختلافات میان هند و چین، حمایت از رفتارهای غیرانسانی بودائیان میانمار علیه مسلمانان و تحریک هند و پاکستان که به تشدید اختلافات مرزی طرفین منجر شد، از جمله رفتارهای بحران‌ساز آمریکا در شرق آسیا بوده است.
مجموعه این رفتارها درحالی صورت گرفت که آمریکا همزمان تلاش کرده با ادعای آمادگی برای مذاکره با کره‌ شمالی و نیز حمایت از ژاپن و کشور حتی همسایه دریای چین و نیز تقویت موضع هند در برابر پاکستان، به باج‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی در منطقه بپردازد که محور آن را فروش تسلیحات نظامی تشکیل می‌داد؛ فرآیندی که از یک سو زمینه‌ساز هزینه‌های نظامی سنگین برای کشورهای این منطقه و نیز تشدید اختلافات امنیتی و مرزی این کشورها شده که حاصل آن نابسامانی‌های اقتصادی و تهدید سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در شرق آسیا می‌شود. براین اساس، کشورهای منطقه برای مقابله با این فرآیند و تهدیدهای احتمالی آن در قالب روابط دوجانبه و اتحادیه‌های منطقه‌ای برای حل اختلافات گام برداشته‌اند. رویکرد دو کره برای حل اختلافات و پایان دادن به شش دهه التهاب جنگ، تأکید ژاپن بر همگرایی با چین و کره شمالی، اقدامات چین و هند برای حل اختلافات مرزی برای توسعه اقتصادی با سفر مودی به پکن، گام‌های هند و پاکستان برای حل اختلافات و نیز تأکید اتحادیه آسه‌آن بر همکاری‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی، برگزاری رزمایش نظامی مشترک پیمان شانگهای با حضور هند و پاکستان از جمله اقدامات منطقه‌ای برای مقابله با رفتارهای بحران‌ساز آمریکا در منطقه قلمداد می‌شود.
حرکت دو کره و هند و چین را می‌توان اقداماتی درونی برای مقابله با این وضعیت دانست که نشئت گرفته از بلوغ سیاسی منطقه برای مقابله با طراحی‌های مخالفان ثبات منطقه‌ است و این رفتارها ارتباط چندانی با جنجال‌سازی‌ها و اعمال فشارهای آمریکا ندارد.

  محمد رضا مرادی/ مایک پمپئو وزیر خارجه جدید آمریکا روز شنبه هشتم اردیبهشت ماه در سفري سه روزه به خاورمیانه وارد رياض شد. پمپئو پس از حضور در عربستان ضمن دیدار با عادل الجبير همتاي سعودي خود، در ضيافت شامي با حضور محمد‌بن‌سلمان ولي‌عهد عربستان شرکت کرد. وزير خارجه آمريکا پس از سفر به عربستان، براي گفت‌و‌گو با بنيامين نتانياهو نخست‌وزير رژيم صهيونيستي به سرزمين‌هاي اشغالي رفت و از آنجا راهي اردن شد. اما چرا پمپئو به این سرعت خاورمیانه را برای سفر انتخاب کرد و مهم‌تر اینکه اردن، عربستان و سرزمین‌های اشغالی برای این سفر انتخاب شد.
معامله قرن: شاید بتوان اولین و بدیهی‌ترین پاسخ به این پرسش را در قالب طرح معامله قرن درباره فلسطین مطرح کرد. دونالد ترامپ به تازگی در قالب طرح معامله قرن از انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس خبر داد. این امر با هدف انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به قدس در حال انجام است. ترامپ برای اجرایی شدن این موضوع به حمایت کشورهای عربی نیاز دارد و عربستان و امارات در این زمینه به صورت پنهانی موافقت خود را اعلام کرده‌اند. روز 24 اردیبهشت همزمان با روز «یوم النکبه» نیز قرار است این انتقال صورت بگیرد. از این رو پمپئو در سفر خود به اردن و عربستان به عنوان دو کشور مهم و تأثیرگذار در موضوع فلسطین سفر کرد تا مقدمات این انتقال فراهم شود و کشورهای عربی روند عادی‌سازی روابط با صهیونیست‌ها را تشدید کنند.
تشکیل ارتش عربی: یکی از مهم‌ترین مسائل مطرح شده در هفته‌های اخیر به اعلام خروج نظامیان آمریکایی از سوریه و جایگزینی آن با یک ارتش عربی متشکل از عربستان، امارات، اردن و مصر برمی‌گردد. اینکه این ارتش تا چه میزان امکان اجرایی شدن دارد، بحث دیگری است. اما نکته مهم این است که دونالد ترامپ به دنبال آن است تا هزینه حضور خود را در منطقه متوجه کشورهای عربی کند. او به تازگی اعلام کرده است که آمریکا طی 17 سال گذشته هفت تریلیون دلار در خاورمیانه بدون هیچ دستاوردی هزینه کرده است. بنابراین پمپئو در سفر به منطقه به دنبال پیگیری این موضوع بود. همچنین ترامپ گفته بود که در صورت قطع حمایت آمریکا برخی از دولت‌های عربی منطقه طی اندک زمانی سقوط خواهند کرد. در همین راستا مقامات آمریکایی به خبرنگاران گفتند که پمپئو در پی دادن تضمین به رهبران عربستان سعودی مبنی بر تعهد واشنگتن در دفاع از متحدان خود در خاورمیانه است.
برجام: موضوع دیگر درباره دلایل سفر پمپئو به منطقه به برجام و برنامه هسته‌ای ایران مرتبط است. رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که قرار است پیش از اعلام تصميم ترامپ در موضوع برجام (۱۲ مه /۲۲ ارديبهشت‌)، آمريکا با متحدان خود در منطقه درباره برجام رايزني و گفت‌وگو کند؛ يعني آنها را در جريان تازه‌ترين‌ها درباره توافق هسته‌اي با ايران قرار دهد، از جمله احتمال خروج آمريکا از برجام و بازگشت تحريم‌ها عليه ايران.
طبق گزارش وال‌استريت ژورنال، اگرچه دولت آمريکا اعلام کرده است که تاکنون در خصوص ماندن يا رفتن از برجام تصميم نگرفته، اما به نظر مي‌رسد پمپئو در سفر به خاورميانه قرار بود تصميم ترامپ در موضوع توافق هسته‌اي که احتمالاً خروج از آن باشد را به اطلاع متحدان خاورميانه‌اي خود برساند.
مایک پمپئو در سفر خود به خاورمیانه قصد داشت روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با صهیونیست‌ها را تشدید کند. افزون بر آن وی در این سفر که چند روز پس از ترور صالح الصماد، رئیس فقید شورای عالی سیاسی یمن صورت گرفت، به صورت همه‌جانبه از ریاض دفاع کرد و علیه ایران و محور مقاومت مواضع تندی اتخاذ کرد. به نظر می‌رسد با آمدن پمپئو به وزارت خارجه آمریکا باید شاهد تشدید افراطی‌گری در منطقه بود.

  قاسم غفوری/ هر چند مسائلی مانند کره شمالی، مناسبات اروپا و آمریکا با سفر مقامات فرانسه و آلمان به واشنگتن از محورهای محافل رسانه‌ای و سیاسی جهان است؛ اما همچنان غرب آسیا (خاورمیانه) اصلی‌ترین مسئله در تحولات جهانی به شمار می‌آید که دامنه آن نه تنها بر منطقه، بلکه بر سراسر جهان تأثیرگذار است. 
یکی از نکات مهم در این عرصه اقدامات صورت گرفته برای معرفی ایران و عربستان به منزله محور بحران‌های منطقه است. محافل رسانه‌ای و سیاسی جهان تلاش بسیار دارند تا چنین القا کنند که رویکرد دو کشور برای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه موجب نابودی منطقه شده و تا زمانی که دو کشور به مصالحه نرسند، این روند ادامه دارد. از یک سو ادعا می‌کنند که ایران شیعه با تحریک شیعیان جهادی در منطقه و سعودی با به کارگیری جهادی سنی زمینه‌ساز بحران‌های منطقه شده‌اند و از این رو طرفین باید مسئولیت‌پذیر شوند و به این اقدامات پایان دهند. 
این فضای تبلیغاتی در حالی صورت می‌گیرد که درباره آن چند نکته مهم مشاهده می‌شود. نخست آنکه، محور تنش‌های منطقه مداخلات خارجی است که برای رسیدن به منافع بیشتر سیاست تفرقه‌اندازی را اجرا می‌کنند. کشورهایی که برای منافع خود نه تنها درگیری میان شیعه و سنی، بلکه ایجاد تروریسم برای کشتار و نابودی کل منطقه را بارها و بارها اجرا کرده‌اند. دوم آنکه، جمهوری اسلامی همواره تأکید دارد که آمریکا و رژیم صهیونیستی دشمن اصلی منطقه هستند و آنانی که با آنها همکاری می‌کنند و حتی بخشی از گروه‌های تروریستی، فریب‌خورده همین رژیم‌ها هستند؛ از این رو ایران دشمنی با منطقه ندارد و محور مبارزاتی آن با آمریکا و رژیم صهیونیستی و چند کشور غربی است که ریشه بحران‌های منطقه هستند. 
سوم آنکه، جهانیان اذعان دارند جمهوری اسلامی ایران محور امنیت و ثبات منطقه است و حضورش در معادلات صرفاً به ایجاد و پایداری امنیت منجر شده است. حمایت‌های ایران از مقاومت موجب شده است تا فلسطین و لبنان در برابر ارتش صهیونیستی به پیروزی دست یابند یا کشورهایی مانند عراق و سوریه در برابر تروریسم فرو نپاشند؛ چنانکه اگر ایران نبود، اکنون جهان نه با پس‌ماندهای تروریسم، بلکه با امارت داعش در سوریه و عراق مواجه بود. 
با توجه به این حقایق می‌توان گفت، مروجان دیدگاه معرفی ایران و عربستان به منزله محور بحران‌های منطقه چند انحراف مهم را ترویج می‌کنند. اولاً، ایران همواره آمریکا و صهیونیست‌ها را دشمن اصلی می‌داند نه کشورهای منطقه را، حال آنکه مروجان آن تفکر سعی در پنهان‌سازی این مسئله دارند. ثانیاً، متهم‌سازی ایران و سعودی آدرس غلط دادن به مخاطبان است؛ چرا که عملاً پنهان‌کننده نقش بحران‌ساز آمریکا و صهیونیست‌ها و شرکای‌شان در بحران‌هاست که زمینه‌ساز استمرار جنایات آنها می‌شود. ثالثاً، تغییر رفتار ایران، یعنی تن دادن به زیاده‌خواهی‌های آمریکا و شرکایش در منطقه و بحرانی‌تر شدن اوضاع است. 
ایران همواره به دنبال کمک به امنیت منطقه بوده و حضور نداشتن آن در منطقه برابر با تقویت دخالت بیگانگان و حتی تروریسم در منطقه خواهد بود. بر اساس این، راهکار پایان بحران‌های منطقه نه تغییر رفتار، بلکه جدیت بیشتر در مقابله با آمریکاست که ریشه همه بحران‌های منطقه است و هر کشوری که به دنبال ثبات منطقه است، باید در کنار جبهه مقاومت برای تحقق این مهم تلاش کند. آنچه در لوای رفتارهای غرب در قبال غرب آسیا مشاهده می‌شود، آن است که از یک سو به دنبال آن هستند تا نقش بحران‌ساز خود در عرصه منطقه و جهان را به حاشیه رانده و چنان وانمود کنند که بحران‌ها ریشه درون اسلامی دارد و نه تنها غرب نقشی در آن ندارد، بلکه به دنبال حل بحران است. از سوی دیگر آنها با متهم‌سازی ایران طرح تقسیم مسئولیت‌ بحران‌های منطقه میان ایران و عربستان را اجرا می‌کنند . حال آنکه واقعیت امر آن است که در مرحله نخست آمریکا و شرکای اروپایی آن در کنار رژیم صهیونیستی و در مرحله بعدی سعودی به عنوان مجری بخشی از سیاست‌های منطقه‌ای نظام سلطه ریشه بحران‌های غرب آسیا هستند که محاکمه و بازخواست آنها زمینه‌ساز برقراری ثبات و امنیت در منطقه می‌شود. 

نفوذ آل‌سعود در جهان اسلام‌ـ 12

  عبدالله عبادی/ کشور کنیا در شرق آفریقا قرار دارد. پیشینه حضور اسلام را در قرن نخست و تشیع را در قرن سوم قمری در شهرهای ساحلی این کشور دانسته‌اند. مسلمانان بیش از 25 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. از اوایل دهه ۷۰ (قرن اول هجری قمری) و در زمـان خلافت عبدالملک مروان خلیفه اموی، اولین مهاجرت سازمان یافته مسلمانان بـه شرق آفریقا صورت گرفت و به‌ تدریج به دیگر مناطق آفریقا راه یافت و با ورود به سواحل شرق آفریقا، به سواحل کنیا رسید. امروز ۸۰  درصد مردم شهرهای ساحلی کنیا مسلمان هستند و اسلام در آفریقا دین بومی و سنتی آفریقا محسوب می‌شود. 
روابط سیاسی عربستان و کنیا از دهه 1960 که دهه استقلال آفریقا می‌باشد، آغاز شد و طی چند سال اخیر نیز رشد چشمگیری داشته است. درباره سفر مقامات رسمی دو کشور می‌توان به سفر «دنیل آراپ موی» رئیس‌جمهور سابق کنیا در سال‌های 1979 و 1983 اشاره کرد که موجب شد افزون بر روابط سیاسی، روابط اقتصادی نیز بین دو کشور افزایش یابد، در سال 2012 نیز «آموای کیباکی» رئیس‌جمهور کنیا از ریاض دیدن کرد و چندین موافقت‌نامه اقتصادی، از جمله تسهیل صدور چای کنیا به عربستان و ورود گردشگران عربستانی به کنیا به امضا رسید.
هرچند روابط سیاسی و اقتصادی بین دو طرف در سطح بالایی قرار دارد و عربستان نهمین شریک تجاری کنیا به شمار می‌آید، اما در پس پرده، رهبران مذهبی عربستان سعی دارند از طریق کنیا در دیگر کشورهای شرق و شاخ آفریقا نفوذ کنند؛ از این رو کنیا یکی از سرپل‌های نفوذ وهابیت به رهبری عربستان در شرق آفریقا است.
فقر حاکم بر جوامع آفریقایی به ویژه کنیا سبب شده تا بسیاری از سازمان‌ها و نهادهای اسلامی این کشور از بدو استقلال به نوعی به سازمان‌های مذهبی عربستان وابسته باشند؛ از این رو پیشینه ورود مبلّغان وهابی به کنیا به سال 1969 بازمی‌گردد.
 مقامات مذهبی عربستان در راستای اقدامات تبلیغی خود و برای توسعه آیین ضاله وهابیت در بین مسلمانان این کشور و با سوءاستفاده از فقر و محرومیت فرهنگی‌ـ اجتماعی مسلمانان کنیا، از اولین سال‌های دهه 1970 به تدریج زمینه حضور گسترده خود در کنیا را فراهم آوردند.
این فرآیند در دهه‌های 1980 و 1990 با توزیع گسترده دلارهای نفتی عربستان بین سازمان‌ها و مؤسسات مختلف اسلامی این کشور و از جمله شورای عالی امور اسلامی کنیا به اوج خود رسید. در حال حاضر نیز بیش از 50 درصد از 420 مسجد در سراسر کنیا تحت نظارت سازمان رابطه العالم اسلامی و دیگر نهادهای مذهبی عربستان قرار دارد و مساجد دیگر نیز معمولاً کمک‌های نقدی و جنسی از این سازمان دریافت می‌کنند.
نزدیک به نیمی از شیوخ و ائمه جمعه و جماعات کنیا از سازمان رابطه العالم اسلامی حقوق ماهیانه دریافت می‌کنند و مسجد جامع نایروبی نیز در حال حاضر تحت سلطه فکری وهابیت قرار دارد، از مجموع 1650 مدرسه و مؤسسه اسلامی کوچک و بزرگ در شهرهای مختلف کنیا، دست‌کم نیمی از آنها را مؤسسات وابسته به عربستان به صورت مستقیم و غیر مستقیم اداره می‌کنند و رادیو سلامه نیز در دست شیوخ وابسته به عربستان می‌باشد.
شعبه رسمی سازمان رابطه العالم اسلامی در نایروبی که در سال 1970 تأسیس شد، یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های تبلیغی عربستان در منطقه شرق آفریقا به شمار می‌رود و مدیر آن در دهه 1980 شیخ‌محمد سالم بالالا، مشاور و وزیر دارایی کنیا بود. دولت عربستان از طریق عمال وابسته به خود نفوذ چشمگیری در شورای عالی مسلمانان کنیا و شورای ائمه جمعه و جماعات این کشور (یکی از مهم‌ترین سازمان‌های اسلامی کنیا پس از شورای عالی اسلامی امور مسلمانان) دارد.
شورای ائمه جمعه و جماعات که طی یک دهه اخیر اکثر شیوخ مسلمان این کشور در شهرهای مختلف را تحت پوشش خود قرار داده است با سازمان رابطه العالم اسلامی کنیا رابطه گسترده‌ای داشته و بخشی از هزینه‌های آن را وهابیون و عمال آنها تأمین می‌کنند‌.
عموم مسلمانان شافعی‌مذهب کنیا همواره دیدگاهی منفی نسبت به وهابیت داشته و آن را موجب تفرقه و چنددستگی مسلمانان کشور می‌دانند، بسیاری از شیوخ و ائمه جمعه و جماعات کنیا نیز دخالت‌های سازمان رابطه العالم اسلامی در امور داخلی مسلمانان و عزل و نصب امامان مساجد کشور را صرفاً یک‌سویه و بر ضد مذهب تشیع دانسته و این امر را موجب به خطر افتادن وحدت مسلمانان این کشور تلقی می‌کنند، علما و روحانیون وابسته به وهابیت اگرچه در زمره داعیان و مبلّغان این آیین به شمار می‌روند، ولی قلباً اعتقادی به وهابیت نداشته و صرفاً به انگیزه کسب درآمد و به دست آوردن دلارهای عربستان در زمره پیروان وهابیت جای گرفته‌اند. تلاش برای نفوذ هرچه بیشتر در سازمان‌های اسلامی، به ویژه شورای مسلمانان کنیا، احداث مساجد و مدارس دینی، کمیته مساجد اکثر شهرهای کنیا و چاپ کتب و نشریات دینی، تلاش برای نفوذ هرچه بیشتر در بین انجمن‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های کنیا و مبارزه آشکار و پنهان با اقدامات شیعیان از جمله اقدامات اصلی و بنیادی عربستان سعودی در کنیا محسوب می‌شود.
 علمای وابسته به وهابیون هر از چند گاهی اتهاماتی را نیز متوجه شیعیان کرده و با ایراد تهمت‌های نابجا و نشر اکاذیب تلاش می‌کنند دیدگاه مسلمانان کنیا را نسبت به مذهب اهل‌البیت‌(ع) و شیعیان مخدوش کنند. عوامل وهابی همچنین تلاش می‌کنند از ایجاد ارتباط صمیمانه بین شیوخ و ائمه جمعه و جماعات شهرهای مختلف کنیا با نمایندگی سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کنند، با وجود این آنان تاکنون نتوانسته‌اند به اهداف خود در کنیا دست یابند و بسیاری از مسلمانان به صورت علنی و پنهانی از وهابیت انتقاد می‌کنند و تنفر خود را از وهابیون و تفکرات  دینی خاص آنان درباره آداب و مناسک اسلامی ابراز می‌دارند.
گفته می‌شود در حال حاضر عربستان دارای سه دبیرستان مجهز و پیشرفته در مومباسا بوده و طی یک دهه گذشته ده‌ها دبیرستان و مدرسه ابتدایی را در مناطق مسلمان‌نشین کنیا احداث کرده و در اختیار آموزش و پرورش این کشور قرار داده است.

 برجام باید اصلاح شود
خبرگزاري مهر: جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا گفت: «ما هیچ ارتباطی با حمله‌ای که دیروز علیه مواضعی در حومه حماه سوریه صورت گرفت، نداریم.» متیس همچنین درباره برجام گفت: «نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم؛ ولی بخش‌هایی از برجام وجود دارد که به طور قطع باید اصلاح شود.» متیس در پاسخ به این پرسش که آیا رژیم صهیونیستی معتقد است که ایران برجام را نقض کرده، گفت: «در دیدار اخیرش با آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی درباره مجموعه گسترده‌ای از موضوعات صحبت کردیم، اما این یکی از آن موضوعات نبود.»
 مذاکره با ایران بر سر توافق هسته‌ای جدید
خبرگزاري ايرنا: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در نشست خبری مشترک با محمد بوهاری، همتای نیجریه‌ای خود گفت: «مذاکره بر سر توافق هسته‌ای جدید با ایران را بعید نمی‌دانیم و درباره برجام در زمان مناسب تصمیم‌گیری می‌کنیم.» او مدعی شد: «ایران با اتمام زمان برجام تا هفت سال آینده آزاد است که به سمت ساخت سلاح هسته‌ای پیش برود.» ترامپ همچنین ضمن تأیید ادعاهای نتانیاهو در نمایش مضحک تبلیغاتی‌اش افزود: «وضعیت فعلی قابل قبول نیست و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. اتفاقی که امروز افتاد، نشان می‌دهد که حق با من بود!»
اگر برجام اصلاح نشود، از آن خارج می‌شویم
خبرگزاري ايسنا: وزیر خارجه آمریکا در سفر به عربستان سعودی با وزیر خارجه این کشور در یک نشست خبری مشترک حضور یافت و به خروج از برجام تهدید کرد.
«مایک پمپئو» ادعا کرد: «ایران امنیت و ثبات منطقه را کاملاً از طریق شبه نظامیانش و حمایت از سازمان‌های تروریستی و تجهیز حوثی‌های یمن به سلاح، متزلزل کرده است و این کشور بزرگ‌ترین حامی تروریسم در منطقه است؛ از این رو ما از فعالیت‌های تروریستی‌اش در منطقه چشم‌پوشی نخواهیم کرد.» وی افزود: «ما به کار با شرکای خود برای اصلاح برجام ادامه خواهیم داد و همان‌طور که رئیس‌جمهور ما گفته است، اگر نتوانیم توافق هسته‌ای با ایران را اصلاح کنیم، از آن خارج خواهیم شد.»
توافق جان کری وحشتناک است
خبرگزاري تسنيم: رئیس‌جمهور آمریکا بار دیگر از وزیر خارجه اسبق این کشور بابت مشارکت آمریکا در توافق هسته‌ای ایران و گروه ۵+۱ انتقاد کرد و این توافق هسته‌ای را «وحشتناک» خواند. ترامپ گفت: «نمی‌توانم به کشورهای دیگر اجازه بدهم از ما سوءاستفاده کنند. نمی‌توانم. داریم توافق‌های تجاری امضا می‌کنیم و این آدم‌ها در واشنگتن به ما می‌گویند، «این کار را نکن.» من به آنها می‌گویم که نگاه کنید، توافق‌های وحشتناکی در اینجا و آنجا داریم.» وی اضافه کرد: «بنابراین ما مجبوریم درباره این توافقات بار دیگر مذاکره کنیم.»
استقبال از نمایش تبلیغاتی نتانیاهو علیه ایران
خبرگزاري فارس: همان‌طور که انتظار می‌رفت، نمایش تبلیغاتی «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی درباره ایران با استقبال کاخ سفید مواجه شد. سخنگوی کاخ سفید با صدور بیانیه‌ای ایران را به «داشتن برنامه مخفی ساخت سلاح هسته‌ای» متهم کرد و گفت: «واشنگتن اطلاعات منتشر شده از سوی نتانیاهو را به دقت بررسی می‌کند.» در بخشی از این بیانیه آمده است: «ایالات متحده از اطلاعاتی که به تازگی اسرائیل منتشر کرده، مطلع است و به بررسی دقیق آنها ادامه می‌دهد. این اطلاعات جزئیات جدید و دقیقی درباره تلاش‌های ایران برای ساخت تسلیحات هسته‌ای قابل حمل با موشک، ارائه می‌کند.»