اکبر ادراکی/ داستان شکلگيري مطبوعات در اين سرزمين داستان پر ماجرايي است که از دوران قاجار کليد خورده است. از سال 1216 ه.ش كه نخستين روزنامه فارسيزبان در ايران به نام «كاغذ اخبار» از سوي ميرزاصالح شيرازي منتشر شد تا انقلاب مشروطه (1285 ه. ش) دوره تأسيس و تكوين مطبوعات ايران است. ناصرالدين شاه دستور انتشار چهار روزنامه در چهار قالب را صادر كرد كه روزنامههاي «دولتي»، «مصور»، «علميه» و «ملي» از آن دسته هستند. پس از مدتي در سال 1277 ه. ق به دستور ناصرالدين شاه، روزنامههاي مذكور متوقف شده و روزنامهاي به نام «ايران» منتشر شد.
در دوره پیش از مشروطه حدود 80 روزنامه در سطح كشور منتشر ميشد، اما پس از پيروزي نهضت مشروطه، به لحاظ كيفي و كمي با رشد مطبوعات مواجه هستيم. آزادي مطبوعات در دوران مشروطه به اوج خود رسيد و در سطح بالاتر مرزهاي ولنگاري آنارشسيم را درنورديد و به ابزاري براي ساختارشکني و حتي تهاجم به نهضت مشروطه بدل شد! در اين دوره برخي از مطبوعات به فحاشي، هتاكي و اهانت به رجال، نخبگان و علماي ديني و فرهنگي اقدام كردند!
مطبوعات و تنگناي استبداد
پس از کودتاي سوم اسفند 1299 سايه سياه استبداد در عرصههاي گوناگون کشور گسترده شد و شاهد سرکوب مطبوعات بوديم. روزنامههاي آزاد و مخالف همگي بدون استثنا تعطيل شده و روزنامهنگاران آزادانديش محبوس، تبعيد و اعدام شدند! در اين دوره هيچ روزنامهاي جرئت نداشت عليه حکومت کوچکترين انتقادي داشته باشد.
وظيفه سانسور مطبوعات در ابتداي امر بيشتر به عهده وزارت داخله (اداره کل نظميه و ادارات زير مجموعه آن) و وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه بود. از سال 1308 وزارت دربار با مسئوليت عبدالحسين تيمور تاش کانون اصلي سانسور مطبوعات و يگانه مرکز رسيدگي به توقيف جرايد شد. در اين مرحله اقتدار وزارت دربار بر سانسور کامل ميشود و همه رويههاي حل مسئله جرايد با وزير دربار بود. پس از برکناري و قتل تيمور تاش وظيفه نظارت بر امور مطبوعات به شهرباني واگذار شد و کليه مديران جرايد مجبور شدند، براي درج هرگونه مطلبي در آغاز اجازه بازرسي مطبوعات را کسب کنند.
در اين دوره، بسياري از جرايد به دليل چاپ شعر يا حديثي که احياناً از آن معناي مخالفي برداشت ميشد، تعطيل شدند. تعدادی نیز مسیر چاپلوسی را برگزیدند.
فضاي هرجومرج
با سقوط استبداد رضاخاني بار ديگر مطبوعات ايران توانستند تا مدتي در فضاي نسبتاً آزادتري انتشار يابند. يكي از ويژگيهاي مطبوعات اين دوره گسترش کمّی و تنوع فكري، سياسي و اجتماعي افراد فعال در عرصة مطبوعات است. شمار روزنامهها و مجلاتي كه در اين دوره منتشر ميشد، قابل مقايسه با گذشته نبود. مشخصة ديگر مطبوعات اين دوره انتقاديتر شدن آنها است. برخلاف سالهاي حكومت رضاشاه كه محتواي روزنامهها و مجلات را اغلب اخبار رسمي و مورد تأييد مقامات مسئول، آگهي و مطالب غير سياسي تشكيل ميداد، فضاي حاكم بر مطبوعات پس از شهريور 1320 فضاي انتقاد و حتي مخالف بود.
عملکرد مطبوعات با واکنش سفارتخانههاي گوناگون انگليس و روس همراه بود. افزون بر این، دربار و اعضاي خاندان سلطنت هم از مطالب برخي روزنامهها و نشريات بسيار ناراضي و خشمگين بودند. محتواي اسناد موجود، مستقيم يا غيرمستقيم، به اعتراض دربار عليه مطالب مطبوعات و شكايت از مسئولان برخي روزنامهها و نشريات مربوط ميشود. در اين سالها مسئولان اجرايي و قضايي همواره درگير پروندهها و دعواهايي بودند كه موضوع آنها اهانت به مقام سلطنت و توهين به اعضاي خاندان سلطنت در مطبوعات بود. اين دوران که مطبوعات از آزادي قابل ملاحظهاي برخوردار بودند، دولت مستعجلي بود که عمر آن با فرارسيدن دوران کودتا به پايان رسيد.
سايه کودتا و سيا بر سر مطبوعات
پس از كودتاي 28 مرداد 1332 سياست سانسور و تحديد مطبوعات با شدت و جديت بيشتري، همچون دوران پهلوي اول دنبال شد و فضاي سنگين و نفسگيري كه محصول حكومت كودتا بود، ادامة حيات را روزبهروز براي مطبوعات دشوارتر كرد و سرانجام با اجرا شدن قانون مطبوعات سال 1334 دوران خفقان پهلوي دوم شکل گرفت.
در اين دوره، مطبوعات در حيطه نظارت شديد بودند و روزنامهها روند دولتيتر شدن را دنبال ميكردند، ضمن اينكه مأموران ساواك مدام بر كار مطبوعات نظارت داشتند و حتي تيترها و مطالب روزنامهها، مستقيم يا از طريق تلفن از سوی آنها بررسي ميشد و در هر يك از اين دو نهاد نيز سازمان بزرگي به اين كار اختصاص داشت. مطبوعات اين دوره از نظر تعدد و تكثر نيز نسبت به دهه 20 رشد چنداني نداشتند و اين تعدد عمدتاً در حوزه نشريات عامهپسند و عوامگرا با محتواي مبتذل ديده ميشد و شاهد انتشار نشريات با محتواي غيراخلاقي و مخالف فرهنگ و سبک زندگي اسلامي و مروج اباحيگري و فحشا با الگوي غربي هستيم. ضمن اينكه در اين دوره شرط اعطاي امتياز به افراد، تأييد آنها از سوي ساواك بود و از سوي ديگر رژيم سعي ميكرد با دادن آگهيهاي دولتي، پرداخت وام و نيز اعزام مديران به خارج از كشور آنان را تطميع كند.
مطبوعات البته در آستانه انقلاب اسلامي توانستند از فضاي باز ايجاد شده بهره بگیرند و حتي در ماههاي پاياني سال 1357 با مردم و نهضت اسلامي همراه شوند. آزادي ديرهنگامي که چندان به کمک بقاي حکومت پهلوي نيامد و نتيجه عکس داد و خود به مثابه عاملي شتابزا براي پيروزي انقلاب اسلامي عمل کرد.
آزادي و قانونمندي
با پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام جمهوري اسلامي آزادي مطبوعات در کنار دیگر آزاديها مورد توجه قرار گرفته و در اصول متعدد قانون اساسي تصريح شده است. در اين اصول، رسالت، آزادي، حقوق و حدود مطبوعات و همچنين نحوه رسيدگي به جرايم مطبوعاتي بيان شده است. در بند دو اصل سوم قانون اساسي «بالا بردن آگاهيهاي عمومي در همه زمينهها با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانههاي گروهي» از وظايف دولت شمرده شده است. در اصل 24 قانون اساسي، آزادي مطبوعات تصريح شده است: «نشريات و مطبوعات در صورتي که مخل به قواعد اسلامي و نظام نباشند، آزادند.»
بر اساس این، آزادي مطبوعات طبق قانون اساسي حد و مرز دارد و فعاليت مطبوعاتي نبايد با قواعد و مباني اسلامي منافات داشته باشد و نيز مخل مباني نظام جمهوري اسلامي نباشد. در اصل 175 قانون اساسي نيز آمده است: «تأمين آزادي انتشار و بيان، بر طبق موازين اسلامي در رسانههاي گروهي(راديو و تلويزيون) ضرورت دارد.»
همچنين چگونگي رسيدگي به جرايم مطبوعاتي در اصل 168 قانون اساسي بيان شده است. مطابق اين اصل، سه شرط «علني بودن»، «حضور هیئت منصفه» و «محاکم دادگستري» براي رسيدگي به جرایم سياسي و مطبوعاتي الزامي است. در اين اصل آمده است: «رسيدگي به جرايم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هیئت منصفه و محاکم دادگستري صورت ميگيرد. نحوه انتخاب، شرايط، اختيارات هیئت منصفه و تعريف جرم سياسي را قانون بر اساس موازين اسلامي معين ميکند.»
در سالهاي اوليه، با توجه به فضاي سياسيـ اجتماعي ماههاي اول پيروزي انقلاب شاهد تکثر عجيب و غريبي از مطبوعات و نشرياتي بوديم که گروههاي سياسي گوناگون منتشر میکردند. به تدريج با قانونمند شدن کشور امر ساماندهي مطبوعات نيز دنبال شد و برخي مطبوعاتي که خلاف امنيت و منافع ملي قلم ميزدند، تعطيل شدند. در دوران دفاع مقدس و با توجه به شرايط خاص آن دوران، مطبوعات چندان رشد قابل ملاحظهاي نداشتند؛ اما پس از پايان جنگ تحميلي شاهد تحول قابل ملاحظهاي در عرصه رشد و تنوع و تکثر مطبوعات در کشور بوديم. مطابق با آماري که مدير کل مطبوعات و خبرگزاريهاي داخلي وزارت ارشاد در خرداد ماه سال 1394 اعلام داشت، تا آن تاريخ بيش از 7500 نشريه در سطح کشور مجوز فعاليت گرفتهاند.
رشد و توسعه فضاي مطبوعاتي در تراز نظام اسلامي همواره مورد تأکيد بزرگان و رهبري معظم انقلاب اسلامي بوده است. برای نمونه، معظمله در جمع دانشجويان و استادان دانشگاه صنعتي امير كبير در پاسخ به اين پرسش که «نظر شما درباره نشريات و مطبوعات چيست؟» ميفرمايند: «من مطبوعات را يك پديده ضروري و لازم و اجتنابناپذير براي جامعه خودمان و هر جامعهاي كه بخواهد خوب زندگي كند، ميدانم. براي مطبوعات هم سه وظيفه عمده قائلم: وظيفه نقد و نظارت، وظيفه اطّلاعرساني صادقانه و شفّاف، وظيفه طرح و تبادل آرا و افكار در جامعه. معتقدم كه آزادي قلم و بيان، حقِّ مسلّم مردم و مطبوعات است. در اين هم هيچ ترديدي ندارم و اين جزء اصول مصرّحه قانون اساسي است. معتقدم اگر جامعهاي مطبوعات آزاد و داراي رشد و قلمهاي آزاد و فهميده را از دست بدهد، خيلي چيزهاي ديگر را هم از دست خواهد داد. وجود مطبوعات آزاد، يكي از نشانههاي رشد يك ملت و حقيقتاً خودش هم مايه رشد است؛ يعني از يك طرف رشد و آزادگي ملت، آن را به وجود ميآورد؛ از طرف ديگر، آن هم به نوبه خود ميتواند رشد ملت را افزايش دهد. البته معتقدم در كنار اين ارزش، ارزشها و حقايق ديگري هم وجود دارد كه با آزادي مطبوعات و آزادي قلم، آن ارزشها نبايد پامال شود. هنر بزرگ اين است كه كسي بتواند هم آزادي را حفظ كند، هم حقيقت را درك كند، هم مطبوعات آزاد داشته باشد، هم آن آسيبها دامنش را نگيرد. بايد اينگونه مشي كرد.» (9/12/۱۳۷۹)