گزارش هشدارآمیز صبح صادق نسبت به چند و چون فیلتر یک پیام‌رسان خارجی
امین پناهی / فیلترینگ تلگرام را می‌توان یکی از جنجالی‌ترین اتفاقات دور دوم ریاست‌جمهوری آقای روحانی دانست. اتفاقی که یک شبه عملی نشد، بلکه مدتی بود بحث بر سر شدن یا نشدن آن بالا گرفته بود. در واقع، این اولین بار نبود که یک شبکه اجتماعی به دلیل همکاری نکردن با دولت جمهوری اسلامی ایران و پایبند نبودن به اصول اساسی کشور و حتی فتنه‌انگیزی و کمک به آشوبگری در کشور از دسترس خارج می‌شد؛ اما این اتفاق برای تلگرام یک تفاوت عمده با دیگر شبکه‌ها داشت که دچار چنین سرنوشتی شده بودند، آن هم اینکه تلگرام در طول چند سال اخیر توانسته بود آمار بسیار بالایی از کاربران در داخل کشور را جذب خود کند تا جایی که برخی این عدد را بالای 40 میلیون می‌دانند. در شرایطی که تلگرام سهم بسیار بزرگی از زندگی ایران را به خود اختصاص داده و تأثیرگذاری‌اش هم در مسئله‌های مهمی، چون انتخابات و اتفاقات دی ماه 96 مشهود است، دولت اقدام به مسدود کردن این پیام‌رسان می‌کند. هر چند دولت و شخص رئیس‌جمهور در این باره حتی حاضر به پذیرش مسئولیت فیلترینگ نیست و در بیانیه‌ای اعلام می‌کند: «سیاست دولت یازدهم و دوازدهم مبتنی بر ایجاد فضای امن مجازی بوده و نه امنیتی و تاکنون هیچ شبکه اجتماعی یا پیام‌رسان «توسط این دولت» مسدود نشده و نخواهد شد. فیلتر و مسدودسازی اخیر تلگرام نیز نه توسط دولت اجرا شده و نه مورد تأیید دولت است.» اما شاهد آن بودیم که بخش‌های زیر نظر دولت در روزهای پیش از شروع فیلترینگ با دستور معاون اول رئیس‌جمهور مکلف شدند که از تلگرام رخت بربندند و به پیام‌رسان‌های داخلی بپیوندند و این خود نشان از برنامه‌ریزی درون دولت برای اجرای فیلترینگ داشت.
آغاز فیلترینگ تلگرام
پس از آن و البته با شروع فیلترینگ بسیار از کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی به پیام‌رسان‌های داخلی منتقل شد و این آغاز حمایت مردم و البته صاحبان کانال‌هایی که عمدتاً نزدیک به جبهه انقلاب اسلامی بودند، از پیام‌رسان‌های داخلی بود؛ اما از یک سو فیلترینگ ناقص اعمالی بر تلگرام و از سوی دیگر عملکرد ضعیف پیام‌رسان‌های داخلی در سایه بی‌مهری‌های دولت سبب شد که کوچ نیروهای انقلابی از تلگرام به نوعی برای کانال‌های ضد انقلاب فضا ایجاد کند.
در واقع، داستان از آنجایی شروع می‌شود که دولت شیوه صحیحی در فیلترینگ تلگرام به کار نمی‌گیرد و اجازه می‌دهد کاربران بتوانند با نصب اپلیکیشن‌هایی فیلترینگ را دور زده و وارد تلگرام شوند و همین سبب می‌شود مردم از یک سو خیلی به حضور در پیام‌رسان‌های داخلی احساس نیاز نکنند و از سوی دیگر اگر هم بخواهند در آنها حضور یابند، با فضایی مواجه می‌شوند که با سرعت پایین و قطع و وصل‌های مکرر ظرفیت و توانایی رفع نیازهای آنها را ندارد؛ همین نکته سبب می‌شود افراد ناگزیر پس از مدت کوتاهی این پیام‌رسان‌ها را رها کرده و دوباره به سمت تلگرام بروند.
هر چند وزیر ارتباطات چندی پیش اعلام کرد: «درست است که بسیاری از فیلترشکن‌ها خدمات ظاهری خوبی به کاربر ارائه می‌دهند و به همین دلیل کاربران به استفاده از آنها علاقه‌مندند؛ اما بنا به گزارش‌هایی که مراکز معتبر منتشر می‌کنند، این نوع نرم‌افزارها استفاده ضد امنیتی دارند و نوعی باج‌افزارند... نباید اجازه داد فضای کشور پر از باج‌افزار شود و باید جلوی اینها گرفته شود. به همین دلیل این حرکت برای مسدود کردن فیلترشکن‌ها آغاز شده و طبق قانون هم بوده ‌است و مشکل مقرراتی درباره این مسئله وجود ندارد.»
هر چند انتظار می‌رفت این صحبت‌ها زمینه‌ساز مقابله جدی وزارت ارتباطات با فیلترشکن‌ها باشد؛ اما تنها سبب اختلال چند ساعته در برخی فیلترشکن‌ها می‌شود و دیری نمی‌پاید که در نهایت مردم به راحتی در حال استفاده از فیلترشکن و دسترسی آسان به تلگرام هستند.
تلگرام عرصه تاخت‌وتاز دشمن
از زمانی که شبکه اجتماعی تلگرام به پرکاربردترین پیام‌رسان در میان مردم ایران تبدیل شد، نیروهای انقلابی نیز پا به پای مردم در این فضا حضور پیدا کردند و با تلاش شبانه‌روزی توانستند سنگر خود را برای صیانت از اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حفظ کنند و جبهه منسجمی را در برابر دشمنی‌های دشمنان برون‌مرزی و البته ضد انقلاب داخلی به وجود آورند؛ اما در هفته‌های اخیر و در حالی که نیروهای انقلاب تصمیم گرفتند برای حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی از تلگرام خارج شوند، شاهد ایجاد خلأیی عمیق در فضای تلگرام بودیم. این در واقع نتیجه مدیریت نادرستی بود که بر فیلترینگ تلگرام اعمال شد. در نهایت بیش از آنکه شاهد فایده این عمل دولت باشیم، شاهد این هستیم که ضد انقلاب در فضای بی‌رقیب در حال تاخت‌وتاز است. به این معنا که با خروج نیروهای دغدغه‌مند انقلابی از تلگرام شاهد باز شدن فضا برای دشمنی هستیم که از هیچ حربه‌ای برای ضربه زدن به نظام اسلامی و منافع ملت ایران فروگذار نمی‌کند.
در سالی که بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب باید همه اعم از مردم و دولت حمایت از کالای ایرانی را سرلوحه فعالیت‌های خود قرار بدهند، دولت موظف است این کالایِ مجازیِ ایرانی را بیش از پیش حمایت کند. دانستن این موضوع که اگر به فرض همه کاربران ایرانی تلگرام که بیش از 40 میلیون هستند، بخواهند به پیام‌رسان‌های داخلی بپیوندند، به سرویس‌دهنده‌های مرکزی بسیار قوی نیاز بوده و هست، کار خیلی دشواری نبود. در واقع، این را حتی یک کارشناس معمولی شبکه هم می‌تواند درک کند که نتیجه هجوم حتی یک دهم این عدد به سرورهای یک پایگاه یا پیام‌رسان می‌تواند در آن اختلال ایجاد کند؛ اما با این‌حال هیچ تلاشی برای جلوگیری از این اختلالات نشد و مردم در برخی از این پیام‌رسان‌ها برای یک نام‌نویسی ساده ساعت‌ها در صف انتظار بودند و این یعنی هنوز ظرفیت مورد انتظار مردم در آنها ایجاد نشده است.
این در حالی است که شخص وزیر ارتباطات اعلام کرد تسهیلاتی برای پیام‌رسان‌های داخلی در نظر گرفته شده است تا آنها بتوانند بدون مشکل کار خود را پیش ببرند. تسهیلاتی از قبیل وام با قابلیت دریافت آسان و سرورهای رایگانی که قرار بود در اختیار پیام‌رسان‌ها قرار بگیرد؛ اما گویا این وعده نیز جامه عمل به تن نکرده و مدیران پیام‌رسان‌ها را از دستیابی به چنین تسهیلاتی ناامید کرده است.
وظیفه دولت در حمایت از پیام‌رسان‌ها
دولت بیش از دیگران وظیفه دارد از این پیام‌رسان‌ها حمایت کند، این‌گونه که از یک سو زیرساخت مورد نیاز برای فعالیت آسان این اپلیکیشن‌ها را فراهم کند و از سوی دیگر تلاش کند برای استفاده مردم از آنها اعتمادسازی کند. به عبارتی، باید کاری کند که مردم بفهمند بر اساس فتوای رهبر معظم انقلاب که فرمودند: «مسئولان باید امنیت و حریم داخلی مردم و کشور را حفظ کنند. تعرض به امنیت و حریم داخلی مردم «حرام شرعی» است و نباید انجام شود.» هیچ یک از دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور به اطلاعات مردم دسترسی نخواهند داشت و این به اقبال بیشتر مردم به پیام‌رسان‌های داخلی کمک شایانی خواهد کرد.
در حال حاضر، باید اقدام جدی و تأثیرگذاری از سوی دولت و مسئولان ذی‌ربط انجام پذیرد تا پیام‌رسان‌های داخلی بتوانند جای خود را در فضای حال حاضر جامعه پیدا کنند. از سوی دیگر، صاحبان این پیام‌رسان‌ها وظیفه دارند همه تلاش خود را برای برآورده کردن نیازهای کاربران خود به کاربندند.
باید بدانیم که اگر اقدام جدی و سریعی در این زمینه صورت نپذیرد، باید منتظر پیامدهای آن در آینده نه چندان دور باشیم.
اول اینکه ممکن است کاربران نسبت به پیام‌رسان‌های داخلی ناامید شده و حتی اگر نخواهند دوباره به تلگرام برگردند، به پیام‌رسان خارجی دیگری هجوم ببرند که این تمام رشته‌ها را پنبه خواهد کرد و تا محیط جدید شناخته شود، دشمن ضربات خود را وارد خواهد کرد.
دوم تا زمانی که تلگرام به راحتی و با نصب یک فیلترشکن که دستیابی به آن هم بسیار سهل‌الوصول است در دسترس باشد، می‌تواند به منزله منشأ فتنه‌گری‌های جدی دشمنان داخلی و خارجی مورد استفاده قرار بگیرد. این در حالی است که در غیاب نیروهای انقلابی در این فضا و حضور بیش از پیش ضد انقلاب تلگرام می‌تواند یک فضای خطرناک برای مسموم کردن فضای جامعه نظام اسلامی باشد.
سوم در صورتی که پیام‌رسان‌های داخلی با سرعت هر چه تمام‌تر تقویت نشوند و مشوق‌هایی برای مردم به منظور حضور در این فضاها در نظر گرفته نشود، بر اساس آنچه مدیر تلگرام ادعا کرده است بلاک چِین این پیام‌رسان به زودی وارد بازار می‌شود و در این صورت در فضای رقابتی به وجود آمده بسیار سخت می‌توان روی پیام‌رسان‌های داخلی مانور داد و مردم را مجاب کرد که به پیام‌رسان داخلی بپیوندند یا کسانی را که به این پیام‌رسان‌ها پیوسته‌اند، حفظ کرد.


مصطفی قربانی
واقعه‌ اخیر کازرون فارغ از هرگونه بحث و بررسی درباره‌ جزئیات آن، دارای پیام مهمی برای مسئولانی است که به نوعی مرجعیتی برای افکار عمومی دارند. در واقع، بخشی از شکل‌گیری این حادثه که گفته می‌شود ناشی از موضع‌گیری‌های تحریک‌آمیز برخی مسئولان محلی شهرستان بوده است، نشان می‌دهد که مسئولان در رویارویی با افکار عمومی باید نهایت دقت و مراقبت را در موضع‌گیری‌های خود داشته باشند و خواسته یا ناخواسته، آتش زیرخاکستر اختلافات محلی را شعله‌ور نکنند. اهمیت این موضوع در برهه‌ کنونی بیشتر به این سبب است که هرگونه سهل‌انگاری و غفلت در این زمینه می‌تواند در راستای راهبرد دشمن و تکمیل‌کننده‌ جورچین موردنظر آن برای فعال‌سازی شکاف‌های داخلی در ایران و بهره‌برداری از آنها در راستای به آشوب کشیدن فضای داخلی کشور باشد.
توضیح آنکه، ایران کشوری است که هم از نظر قومی، زبانی، مذهبی و فرهنگی از تنوع بالایی برخوردار است و از این جهت، پتانسیل‌ها و شکاف‌های نهفته‌ای برای منازعه در کشور وجود دارد و هم به دلیل برخی انتقاد و مشکلات، ناکارآمدی‌ها و نارسایی‌ها در سال‌های اخیر و همچنین شکاف توسعه میان مناطق گوناگون کشور پتانسیل اندکی برای اعتراض برخی گروه‌های قومی به نظام و دولت وجود دارد. بنابراین، در این بستر و این شرایط، هرگونه موضع‌گیری تحریک‌آمیز و ناشیانه مسئولان، اعم از مسئولان عالی یا مسئولان استانی و محلی، می‌تواند به فعال‌سازی شکاف‌های از قبل موجود کمک کند و در حالی که تلاش برای فعال‌سازی این شکاف‌ها و ایجاد دوقطبی‌های مخرب و امنیتی حول آنها، به طور جدی در راهبرد دشمنان نظام جای گرفته است، می‌تواند پیامدهای خسارت‌باری داشته باشد.
به عبارت دیگر، اگرچه مسائل مذکور ریشه‌ داخلی داشته و ابتدا به ساکن ممکن است فتنه‌انگیزی‌های دشمنان در آن نقش نداشته باشد، اما به محض طرح این مسائل، پتانسیل آن را دارد تا وارد حوزه‌های سیاسی و امنیتی شده و مورد توجه و سوءاستفاده‌ دشمنان قرار گیرد و فراتر از این، این خیال ‌خام را نزد دشمنان نظام و ملت ایران ایجاد می‌کند که مردم ایران در انتظار تغییر بوده و به تعبیر عامیانه، «عاشق چشم و ابروی» امثال آمریکا شده‌اند. 
این نکته به ویژه در مناطق قومی، چند فرهنگی و دارای زمینه‌های تاریخی بیشتر مصداق می‌یابد و مسئولان در مناطق مذکور باید بیش از دیگر مناطق در موضع‌گیری‌ها و بحث‌های خود به رعایت حساسیت‌ها دقت داشته باشند. البته حضور قاطبه مردم در راه‌پیمایی‌های چند روزه دی ماه گذشته برای خنثی‌سازی اغتشاشات ساختگی دی ماه ۹۶ نشان از همبستگی بالای ملی دارد، اما باید مراقب ترفند دشمنان بود. واقعیت آن است که حتی در مناطق پرتنوع از نظر قومی، مذهبی، زبانی و فرهنگی نیز پتانسیل منازعه جز نزد برخی گروه‌های اقلیت، آن هم در معدودی از مناطق کشور بالا نیست. اما نکته‌ مهم در این زمینه اینکه، ناشی‌گری‌ها و‌ رعایت نکردن ظرافت‌های لازم در موضع‌گیری‌ها می‌تواند مستمسکی شود برای اقلیت‌هایی که منتظر فتنه‌انگیزی و اردوکشی‌های خیابانی و مسلحانه هستند تا با بزرگنمایی و برجسته کردن برخی موضع‌گیری‌های غیردقیق و بعضاً تحریک‌آمیز برخی مسئولان، عده‌ای از مردم را با خود همراه کنند، زمینه‌های دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور را فراهم کنند و هزینه‌ها و خسارت‌هایی به بار آورند. 
نکته‌ پایانی اینکه، اگرچه عمده‌ مشکلات و ضعف‌های موجود در کشور ریشه‌ داخلی داشته و باید راه‌حل آنها را نیز در داخل کشور جست‌وجو کرد، اما هرگونه ناشی‌گری و‌ رعایت نکردن حساسیت‌های افکار عمومی در مواجهه با مسائل و مشکلات کشور نه تنها نمی‌تواند چاره‌ کار این مسائل باشد؛ بلکه می‌تواند با قرار دادن آنها در حوزه‌های سیاسی، واگرایانه و حتی امنیتی بر درجه‌ مزمن شدن آنها بیفزاید.