صبح صادق با بررسی تجارب گذشته و دلایل بی‌اعتمادی به غرب، راهبرد آینده جمهوری اسلامی را بررسی می کند
با خروج عهدشکنانه ترامپ از برجام، رئیس‌جمهور کشورمان در نطقی تلویزیونی ادامه برجام منهای آمریکا را پیشنهاد داد که بیشتر، رویکرد برجام اروپایی از سخنانش فهمیده شد. حال پرسش مهمی که در اذهان جامعه شکل گرفته، این است که آیا اروپا می‌تواند منافع اقتصادی مورد نظر ایران از برجام را تضمین و تأمین کند؟ برای رسیدن به پاسخ درست و منطقی، لازم است از دو منظر موضوع عملکرد و رفتار اروپایی‌ها نسبت به جمهوری اسلامی ایران را بررسی کرد؛ اول‌ـ مرور تجارب پیشین رفتار و عملکردهای اروپایی درباره جمهوری اسلامی ایران در سال‌های گذشته و در عرصه‌های مختلف؛ دوم‌ـ توجه به اینکه اساساً اروپایی‌ها در برجام با آمریکا چه نقشی را ایفا کردند و آیا می‌شود با اتکا به عملکرد گذشته، در برجام بدون آمریکا نیز به آنها اعتماد و روی حمایت‌های آنها حساب باز کرد؟ مطلب پیش رو که در دو بخش تنظیم می‌شود، درصدد است با نگاهی به راهبردهای رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان و همچنین تمهید نقطه‌نظرات کارشناسی، زاویه دید و زمینه صائبی را برای پاسخ درست به پرسش فوق از سوی مخاطبان عزیز فراهم کند.

تجربه عبرت‌آموز گذشته؛ همراهی اروپا با آمریکا در بزنگاه‌ها  
در بخش اول، مبتنی بر مستندات موجود از سابقه و لاحقه روابط اروپایی‌ها با جمهوری اسلامی ایران به ویژه در سال‌های 1383 تا 1385 و همچنین بر اساس تحلیل و تبیین حکیمانه رهبر معظم انقلاب در دوم خرداد 97 در جمع رؤسای قوا و مسئولان و کارگزاران نظام که به مثابه نقشه راه باید مد نظر تمامی مسئولان کشور قرار بگیرد، می‌توانیم به تصویر روشنی از عملکرد اروپایی‌ها در آینده مواجهه آنها با برجام و تمهید شرایط تأمین منافع ملت ایران دست یابیم. رهبر معظم انقلاب در این باره به شش تجربه بسیار مهم اشاره کردند و بر اساس آنها راهبردهای پیش روی مسئولان نظام را تعیین کردند.
در موضوع تجربه عملکردی، بهترین استناد سخنان رهبر معظم انقلاب است، آنجا که فرمودند: «یک تجربه دیگر که این هم تجربه مهمّی است، تجربه همراهیِ اروپا با آمریکا در مهم‌ترین موارد است. ما بنای دعوا کردن با اروپایی‌ها را نداریم؛ با این سه کشور اروپایی بنای معارضه و مخالفت و بگومگو نداریم، امّا واقعیّت‌ها را باید بدانیم. این سه کشور نشان داده‌اند که در حسّاس‌ترین موارد با آمریکا همراهی می‌کنند و دنبال آمریکا حرکت می‌کنند.»
امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در همین بخش دو شاهد مثال را اینگونه مطرح کردند: «حرکت زشت وزیر خارجه فرانسه در جریان مذاکرات را همه یادشان هست؛ در بازی «پلیس بد و پلیس خوب» می‌گفتند او نقش «پلیس بد» را ایفا می‌کند؛ البتّه قطعاً با هماهنگی آمریکایی‌ها بود؛ یا برخورد انگلیسی‌ها در قبال حقّ خرید کیک زرد که مسلّم شده بود و قطعی شده بود و در برجام پیش‌بینی شده بود که ما از یک مرکزی و محلّی کیک زرد تهیّه کنیم و بخریم و بیاوریم، [امّا] انگلیسی‌ها جلویش را گرفتند؛ یعنی اینها با آمریکا همکاری می‌کنند، همراهی می‌کنند؛ تاکنون این جور بوده. این هم یک تجربه است؛ این را فراموش نکنیم. اینها در مقام حرف یک چیزهایی می‌گویند امّا در مقام عمل، تا الآن ما ندیده‌ایم‌ـ یعنی به نظر من تا الان ما این را مشاهده نکرده‌ایم؛ بنده یادم نمی‌آید‌ـ که اینها به معنای واقعی کلمه ایستاده باشند و در مقابل آمریکا از حق دفاع کرده باشند.»
راهبردهای حال و آینده
حاصل تجارب عبرت‌آموز گذشته در عملکردها و رفتارهای سیاسی اروپایی‌ها در قبال جمهوری اسلامی ایران که به همراهی اروپا با آمریکا در مسائل مهم اشاره شد، بی‌اعتمادی است که امروز در بیانات رهبر معظم انقلاب ملاحظه و دلیلی می‌شود که ایشان به صراحت به متولیان امر هشدار دهند که برای ادامه برجام با اروپایی‌ها چند پیش شرط را به عنوان راهبرد تنظیم رفتار مناسب در برابر آنها در کانون تصمیم‌گیری‌های امروز و فردای خود قرار دهند.
1‌ـ تعهد اروپا به طرح نکردن مباحث موشکی و حضور منطقه‌ای جمهوری اسلامی؛ «این را باید قول بدهند. اینکه در هر برهه‌ای از زمان یک چیزی بگویند و مسئله موشک را به شکل‌های مختلف مطرح کنند، اصلاً ‌قابل قبول نیست. بایستی سران این سه کشور قول بدهند و قبول بکنند که مطلقاً مسئله موشک را مطرح نخواهند کرد.» دلیل این تأکید رهبر معظم انقلاب را می‌توان در فرازی که به احصای تجارب می‌پردازند، یافت؛ آنجا که مسئله توانمندی موشکی و عمق راهبردی نظام را جزء مؤلفه‌های قدرت ملی و دفاعی می‌دانند که نه تنها جمهوری اسلامی ایران، بلکه «هیچ دولت عاقلی» نمی‌تواند از آنها صرف‌نظر کند. 
2ـ ضرورت مقابله اروپا با هرگونه تحریم علیه ایران؛ «حالا او می‌گوید من تحریم می‌کنم ایران را، اینها باید صریح در مقابل تحریم آمریکا بایستند. اگر بنا است معاهده‌ای وجود داشته باشد بین ما و اروپایی‌ها، این جزو شرایطش است.»
3ـ اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند؛ «یعنی حالا اگر چنانچه آمریکایی‌ها توانستند به فروش نفت جمهوری اسلامی لطمه بزنند، آنها بایستی به قدری که جمهوری اسلامی می‌خواهد [خریداری بکنند].»
4ـ تضمین مراودات مالی و بانکی با ایران؛ بانک‌های اروپایی باید دریافت و پرداخت و انتقال وجوه مربوط به تجارت دولتی و تجارت خصوصی با جمهوری اسلامی ایران را تضمین کنند. «اینکه گفتیم باید تضمین کنند، تضمین، [انجام] این چیزها است؛ اینها را باید تضمین کنند... ما به این کشورها اعتماد نداریم و این هم متّکی است به یک سابقه‌ای؛ لذاست که باید این تضمین‌ها به طور واقعی انجام بگیرد.»
5ـ آماده‌باش بازیافت فعالیت‌های تعطیل شده در صورت تعلل اروپا؛ «اگر اروپایی‌ها در پاسخگویی به این مطالبات تعلّل کردند، حقّ ما برای آغاز کردنِ فعّالیّت‌های تعطیل شده هسته‌ای محفوظ است. مسئولان سازمان هسته‌ای ما بایستی آماده باشند. من البتّه نمی‌گویم الان بروید 20 درصد را شروع کنید به غنی‌سازی کردن، امّا می‌گویم آماده باشید.» 
بازخوانی عملکرد اروپا در قبال تأمین منافع انتظاری از برجام
در بخش دوم این مطلب، به بازخوانی عملکرد اروپا در زمان اجرای برجام در چهار حوزه مهم اقتصادی خواهیم پرداخت که دولت به دنبال تحقق هر یک از این منافع مورد انتظار بود؛ یعنی انتظار و توقع طبیعی از انعقاد برجام، اساساً لغو تحریم‌ها به ویژه در حوزه‌های اقتصادی بود. به منظور ارزیابی تأمین منافع اقتصادی ایران باید شرایط را با قبل از برجام مقایسه کرد و نقش احتمالی اروپا در برآورده شدن این منافع را مورد بررسی قرار داد. در این صورت می‌توان تصمیم معقولانه‌تری درباره ادامه همکاری با اروپا و حفظ برجام اتخاذ کرد. 
منافع اقتصادی مورد انتظار ایران از قبَِل برجام در چهار دسته کلی قرار می‌گیرند:
1ـ افزایش فروش نفت: تحریم‌های نفتی آمریکا و اروپا در سال ۲۰۱۲ میلادی میزان صادرات نفت ایران را به حدود یک میلیون بشکه در روز کاهش داده بود، اما پس از اجرای توافق هسته‌ای، صادرات نفت ایران به بیش از دو برابر زمان تحریم‌ها رسید. پس از آنکه در اوایل سال ۲۰۱۶ میلادی توافقنامه هسته‌ای اجرایی شد و تحریم‌های بین‌المللی علیه صنعت نفت ایران برداشته شد، توانستیم به جایگاه گذشته خود در این صنعت دست یابیم. اکنون ایران بعد از عربستان سعودی و عراق بزرگ‌ترین صادرکننده نفت خام در میان اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است. صادرات نفتی ایران در ماه آوریل ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه در روز برآورد شده است؛ چین، هند و اتحادیه اروپا مشتریان اصلی ایران هستند. هر چند در ظاهر ایران منافع مورد انتظار خود را از افزایش فروش نفت و بازگشت به شرایط گذشته به دست آورده (همانطور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید)، اما یکی از موضوعاتی که باید به آن توجه ویژه داشت، سخت‌تر شدن انتقال درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت پس از روی کار آمدن ترامپ است.
 
2ـ تسهیل حضور سرمایه‌های خارجی: یکی از موتورهای محرکه برای رشد اقتصاد هر کشوری حضور سرمایه‌های خارجی است، که می‌تواند با عرضه نقدینگی به بخش‌های تولیدی موجب توسعه و رشد اقتصادی شود و از سوی دیگر میزان بیکاری در کشور را به طور چشمگیری کاهش دهد. شاید بتوان گفت، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای مورد انتظار تیم اقتصادی دولت پس از برجام تسهیل ورود سرمایه‌گذار خارجی به کشور بود، ولی در عرصه میدانی این هدف توفیق چندانی نیافت و میزان سرمایه‌گذاری خارجی با انتظارات بسیار متفاوت بود. آمریکایی‌ها با تهدیدهای پی در پی موجب افزایش ریسک سیاسی برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی در کشورمان شده و امنیت سرمایه‌گذاری را با خطر و چالش مواجه کردند. البته ساختارهای موجود و حاکم بر اقتصاد کشور نیز به گونه‌ای است که کار را برای حضور سرمایه‌گذار خارجی دشوار می‌کند؛ ساختارهایی که دولت تلاشی برای بهبود آنها نکرد. در مجموع می‌توان گفت، میزان جذب سرمایه‌گذاری خارجی در زمان اوج تحریم‌ها و پس از آن تفاوت چشمگیری نداشته است، ولی دولت به ‌دنبال بزرگنمایی از دستاوردهای برجام است. زمانی که سرمایه خارجی در کشور جذب و تخصیص پیدا کند، اثرگذار است، اما صرف امضای قرارداد مسئله‌ای را حل نمی‌کند. این مسئله در خصوص بسیاری از شرکت‌های که در ایران فعالند صدق می‌کند، برای نمونه شرکت توتال در بیانیه‌ای اعلام کرد که از زمان حضور و امضای قرارداد در ایران فقط 40 میلیون دلار در کشور سرمایه‌گذاری کرده است، ولی دولت با بزرگنمایی از قرارداد 5 میلیارد دلاری در پی انحراف افکار عمومی است. این هدف‌گذاری نادرست سبب شد تمرکز تیم اقتصادی دولت از توجه به داخل کشور منحرف شده و اوضاع واحدهای تولیدی و صنعتی داخلی با بحران رو‌به‌رو شود.
3ـ روان‌سازی مراودات مالی و بانکی: یکی از اصلی‌ترین منافع مورد انتظار ایران از برجام، تسهیل مراودات بانکی بوده و هست. هرچند پس از امضای برجام تعدادی از بانک‌های کوچک اروپا با ایران مراودات مالی داشتند؛ ولی به اذعان مقامات دولتی هنوز در برقراری ارتباط با بانک‌های بزرگ با مشکل مواجه هستیم. در واقع، گشایش‌هایی صورت گرفته؛ ولی هنوز به طور کامل با سراسر جهان ارتباطات بانکی برقرار نشده است. البته نباید از این مسئله غافل شد که بخش قابل اعتنایی از مشکلات بانکی به واسطه ناکارآمدی نظام بانکی کشور ایجاد شده است و ارتباطی به تحریم‌ها ندارد. پاشنه آشیل برجام بحث بانکی است که هنوز درست نشده است. اگر مشکل مبادلات بانکی حل شود، بسیاری از مسائل دیگر نیز برطرف خواهد شد. هنوز نمی‌توانیم آن گونه که باید و شاید با خارج تعامل داشته باشیم. برای ورود سرمایه‌گذار خارجی نیز مشکلاتی وجود دارد که مهم‌ترین مانع نارسایی‌های نظام بانکی است.
4ـ افزایش سطح تجارت خارجی (صادرات و واردات): یکی از اهداف دولت از انعقاد برجام بازگشت ایران به جامعه جهانی و دستیابی به سهم اقتصادی خود از کیک اقتصاد جهان بود که تا حدودی به سطح پیش از تحریم‌ها رسیده‌ایم، اما یک نکته در نمودار زیر نهفته است و آن غالب بودن واردات بر صادرات. زمانی که به آمارهای دولت در این زمینه مراجعه می‌کنیم درمی‌یابیم که متأسفانه بخش قابل توجهی از این افزایش مربوط به واردات کالاهای مصرفی است که مشابه داخلی آن وجود دارد.
 چرا اعتماد به اروپا سخت است؟
بی‌عملی اروپایی‌ها در برخی از بخش‌های چهارگانه فوق بی‌نیاز از هر گونه استدلالی است و صرف مراجعه به آمار و ارقام‌ها، حکایت از عامل مهم بی‌اعتمادی به اروپایی‌ها دارد. اروپایی‌ها نخواستند یا نتوانستند در برابر تحریم‌های غیرقانونی و حتی تهدید و تشرهای غیر رسمی آمریکا در قبال نقض برجام در گذشته و خروج از آن در شرایط کنونی بایستند؛ از این رو مرور تجارب گذشته و برخی دلایلی که در زیر مورد اشاره قرار می‌گیرد، اعتماد به اروپا را سخت می‌کند؛  
1ـ اشتراک نظر راهبردی اروپا و آمریکا درباره مهار ایران: اروپا و آمریکا بر سر مهار نفوذ ایران در منطقه و توانمندی‌های حوزه موشکی آن هم‌عقیده‌اند؛ اما اختلاف اروپایی‌ها با آمریکایی‌ها بر سر روش‌ها و تاکتیک‌ها است. اروپایی‌ها با ترامپ در زمینه اصلاح برجام موافق بودند، اما اعتقاد داشته و دارند که با حفظ ساختار کنونى توافق‌نامه هسته‌ای، در آینده‌ای نزدیک ایده اصلاح آن را مطرح کنند و در کنار آن و در قالبی جداگانه مذاکرات و احیاناً تحریم‌ها و اقدامات تنبیهی علیه برنامه موشکى و سیاست‌هاى منطقه‌اى ایران را مدیریت کنند.
2ـ محقق نشدن انتظارات از سوی اروپا در زمان حضور آمریکا در برجام: اروپا زمانى که هنوز ایالات متحده از توافق‌نامه هسته‌ای خارج نشده بود، نتوانست انتظارات دولت ایران را در دو حوزه جذب سرمایه‌های خارجی و تسهیل مبادلات بانکى و تجارى با بانک‌هاى درجه اول دنیا برآورده کند. بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که اروپا بتواند منافع مورد انتظار ایران از برجام را تحقق بخشد.
3- درهم‌تنیدگی اقتصاد اروپا و آمریکا: اگر صرفاً از نظر اقتصادی به موضوع بنگریم، پی بردن به سرنوشت برجام بدون آمریکا سخت نیست، چرا که میزان و حجم مراودات اقتصادی اروپا و آمریکا در قیاس با مراودات اروپا و ایران، قابل مقایسه نیست. بر اساس نمودار و جداول آماری تجارت بین آمریکا و اروپا و سهام‌دار بودن آمریکایی‌ها در شرکت‌های بزرگ اروپایی بسیاری از شرکت‌ها از جمله توتال و ایرباس، منافع بسیاری در ایالات متحده دارند و این منافع به اندازه‌ای است که حاضر نیستند به دلیل مناقشات سیاسی از آن بگذرند و خود را در معرض تحریم‌ها و جریمه‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا قرار دهند. 
4- اظهارات ناامیدکننده مقامات اروپایی: پس از خروج ایالات متحده از برجام، وزیر اقتصاد آلمان در اظهار نظری گفت: «دولت این کشور به لحاظ حقوقی نمی‌تواند به شرکت‌های آلمانی فعال در ایران در صورت اعمال تحریم‌های جدید آمریکا کمک کند.» به گفته وزیر خارجه آلمان معاف کردن شرکت‌های آلمانی از تحریم‌های آمریکا بسیار مشکل خواهد بود. زمانی که این اظهارات در کنار هم قرار می‌گیرند، می‌توان از آن استنباط کرد که اروپا به دنبال القای این موضوع به مذاکره‌کنندگان ایرانی است که منافع ژئوپلیتیک میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا به گونه‌ای است که این اتحادیه نه می‌خواهد و نه می‌تواند در مقابل آمریکا بایستد.
5-موضع‌گیری برخی از شرکت‌ها: برخی از شرکت‌ها از هم اکنون موضع خود را در برابر وضع تحریم‌های ایالات متحده مشخص کرده‌اند؛ از جمله شرکت «زیمنس» که از قطع همکاری‌های جدید سخن گفت. برخی نیز همانند توتال خود را در دایره تصمیمات آمریکا دیده‌اند و معافیت‌های ایالات متحده را تنها راه ادامه همکاری با ایران بیان کردند. این موضع‌گیری‌ها قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران و اتحادیه اروپا حاکی از اثرگذاری اندک این اتحادیه در مناسباتش با ایالات متحده است؛ به گونه‌ای که شرکت‌های اروپا تأثیرپذیری بیشتری از تهدیدهای ایالات متحده در مقابل توصیه‌های اتحادیه اروپا دارند. 
6- خروج آرام شرکت‌های اروپایی از برجام: غول‌های انرژی و حمل‌ونقل جهان از همین حالا می‌گویند که بازگشت تحریم‌های آمریکا دست آنها را می‌بندد و نمی‌توانند در بازار ایران بمانند. توتال فرانسه و مرسک تانکرز دانمارک نام های پرآوازه دنیای انرژی و حمل‌ونقل می‌گویند که تاب پرداخت جریمه به آمریکا را ندارند. 
نتیجه‌گیری
نحوه حفظ برجام با اروپا برای پیش‌بینی وضعیت اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. جمهوری اسلامی نیز به دنبال برهم زدن برجام نیست و با کشورهای اروپایی هم حرف و سخن روشن و مستدلی دارد؛ ضرورت تأمین منافع ملت ایران از طریق همین برجام و قطعنامه 2231. اگر اروپایی‌ها حاضر به پذیرش هزینه‌های ایستادگی در برابر آمریکا باشند و بتوانند همانند سال 1996 که تحریم‌های فرا سرزمینی ایالات متحده درباره کوبا را دور زدند، در قصه ایران عمل کنند، در چنین شرایطی ایران می‌تواند در برجام بماند و الا حق ایران برای گزینه‌های دیگر محفوظ خواهد بود. 
اما چه اروپا این قابلیت را داشته باشد و چه نه، درس و دستاورد بزرگ برجام، ضرورت تداوم راه استقلال کشور و اتکا به داشته‌ها و ساخت درونی قدرت است. باید وابستگی به درآمدهای نفتی را کاهش داد و به سمت درآمدهای پایدار از قبیل اقتصاد دانش‌بنیان و اقتصاد مقاومتی حرکت کرد. 


علی کارگر / پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام، کشورهای اروپایی با صدور بیانیه و موضع‌گیری‌های گوناگون اعلام کردند که خواهان ادامه برجام بدون حضور آمریکا هستند. این موضوع به فاصله چند دقیقه پس از موضع‌گیری رئیس‌جمهور آمریکا از سوی رئیس‌جمهور کشورمان نیز مطرح شد. 
این نوع موضع‌گیری‌ها سؤالاتی را به ذهن متبادر می‌کند؛
آیا آمریکا پیش از خروجش از برجام به تعهدات خود متوازن با تعهدات ایران عمل کرده بود؟ برجام چه حقی را برای مقابله با این نقض فاحش برای ایران قائل است؟
آیا ادامه برجام با اروپا، در شرایطی که تعهدات آمریکا به ایران بر اساس برجام از بین رفته، توافقی منطقی و به صرفه است؟ به بیانی دیگر، زمانی که بخش قابل توجهی از امتیازهایی که باید طرف غربی به ایران بدهد، با خروج آمریکا از برجام تعلیق شده است؛ آیا ایران نباید در تعهدات خود تجدید نظر کند؟
چه تضمینی وجود دارد که اروپا نیز پس از مدتی راه آمریکا را در پیش نگیرد و آیا اروپا اصلاً می‌تواند مسیری متفاوت با آمریکا اتخاذ کند؟!
این دسته از پرسش‌ها و ده‌ها پرسش دیگر سبب به وجود آمدن فضایی مبهم درباره ادامه برجام شده است. در غرب مرسوم است که در چنین شرایطی برای ابهام‌زدایی از افکار عمومی بیانیه‌های رسمی با عنوان «فکت‌شیت» منتشر می‌شود و با لحاظ کردن نکات مهم و محوری مسیر حرکت نظام را برای مردم همان کشور و دیگر نقاط جهان مشخص می‌کنند. اتفاقی که درباره برجام با انتشار فکت‌شیت آمریکایی نیز رخ داد. بیانات مهم رهبر معظم انقلاب برای ادامه برجام با اروپا را می‌توان فکت‌شیت ایرانی برجام تعریف کرد.
نکته بسیار مهم در تعیین شروط  هشت‌گانه این است که هیچ یک از موارد مطرح شده خارج از برجام نیست. برای نمونه، صدور قطعنامه در محکومیت آمریکا برای خروج از برجام است، با بند ح مقدمه برجام سازگار است. در این بند آمده است: «گروه 1+5 و ایران برعهده می‌گیرند که این برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا نمایند، و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف این برجام خودداری نمایند.» زمانی که آمریکا از برجام خارج می‌شود، حسن نیت اقتضا می‌کند متناسب با نحوه نقض برجام با آن مقابله شود؛ از این رو تلاش آمریکا برای اعمال تحریم‌های شورای امنیت نیازمند محکومیت آمریکا در همان سطح است! در برجام به صراحت اشاره شده، که برجام صرفاً یک توافق درباره برنامه هسته‌ای ایران است.
این فکت‌شیت افزون بر اینکه نقشه راه مسئولان و مردم در ادامه مسیر هسته‌ای را مشخص کرده، نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ایران به معنای واقعی کلمه به دنبال توافق سازنده بوده است و هرگز به دنبال بهانه‌ای برای خروج از آن نیست. بدیهی است در این شرایط ایران زمانی که با درخواست تضمین از طرف مقابل حاضر به ادامه برجام می‌شود، نشان از حسن نیت ایران در ادامه برجام دارد. گفتنی است، این حسن نیت به معنای اعتماد به اروپا نیست؛ اروپایی‌ها که در طول 15 سال گذشته بارها تعهدات خود را زیر پا گذاشته‌اند، باید برای ادامه اعتمادسازی کنند. بسیاری از شروط مطرح شده از جمله عملکرد بانکی، خرید نفت و... در راستای جلب اعتماد ملت و مسئولان ایران مطرح شده است.
نکته پایانی اینکه یکی از کاربردهای بسیار مهم در معرفی فکت‌شیت جلوگیری از بروز اختلافات داخلی درباره این موضوعات است. جریان‌های داخلی بر سر موضوع برجام چه در زمان پیگیری مذاکرات و حصول توافق و چه در زمان اجرای برجام همواره مواضع و نگاه‌های متفاوتی داشته‌اند که قطعاً در رقابت‌های سیاسی آینده مبنای برخی قضاوت‌ها قرار خواهد گرفت؛ ولی در حال حاضر که طرف مقابل تمام توان خود را بسیج کرده است که هر روز با یک ترفندی مانعی بر سر راه این نظام ایجاد کند، ادامه رقابت‌های داخلی بسیار زیانبار است و مسئولان باید در مطالبه کامل این شروط همه همت خود را به کار گیرند و مردم با چشمی باز بر عملکرد مسئولان نظارت کنند تا این شروط به سرنوشت شروط نه‌گانه رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) در امضای توافق هسته‌ای(برجام) مبتلا نشود!