رضا اشرفی/ انتخابات ریاستجمهوری ونزوئلا در حالی برگزار شد که بر اساس نتایج به دست آمده نیکولاس مادورو در سمت خود به عنوان رئیسجمهوری این کشور ابقا شده است.
میزان مشارکت در این انتخابات 01/46 درصد اعلام شده، در حالی که آمار نشان میدهد، مادورو ۵ میلیون و ۸۲۳ هزار و ۷۱۸ رأی به دست آورده است. پس از او، هنری فالکون از جناح مخالف یک میلیون و ۸۲۰ هزار و ۵۲۲ رأی به دست آورد. البته فالکون و یک نامزد دیگر مخالف به نام «خاویر برتوچی» اعلام کردند که این نتیجه را به رسمیت نمیشناسند. هر دوی آنها معتقدند، انتخابات به دلیل نقض مقررات مخدوش است، به طوری که فالکون خواستار رأیگیری مجدد در ماه اکتبر شد.
در این میان این انتخابات دارای بازتاب خارجی نیز بوده، چنانکه وزارت خارجه آمریکا انتخابات ریاستجمهوری ونزوئلا را «ساختگی» توصیف و اعلام کرد که این نتایج را به رسمیت نمیشناسد. «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا هم در توئیتر نوشت: «مردم ونزوئلا باید حاکمیت را در این کشور به دست گیرند.» اکنون آمریکا همزمان در حال بررسی اعمال تحریمهای نفتی علیه ونزوئلا است. ایالات متحده، کانادا، اتحادیه اروپا و حدود ۱۰ کشور آمریکای جنوبی پیروزی نیکولاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا در انتخابات را به رسمیت نشناختهاند. بنا به دستور دونالد ترامپ، شهروندان آمریکایی از خرید و فروش اوراق قرضه ونزوئلا منع شدهاند. نیکولاس مادورو در انتخابات روز یکشنبه که از سوی مخالفان تحریم شده بود، با کسب ۶۸ درصد آرا به پیروزی رسید. اما در نقطه مقابل ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه روز دوشنبه همزمان با واکنش منفی آمریکا و اتحادیه اروپا به انتخابات ریاستجمهوری ونزوئلا پیروزی نیکولاس مادورو را به وی تبریک گفت.
ونزوئلا با خصمانه نامیدن این اقدامات، میگوید واشنگتن از استقلال کاراکاس ناخرسند است و تلاش میکند بر منابع نفتی ونزوئلا مسلط شود.
چند روز مانده به انتخابات نیز آمریکا دهها مقام ونزوئلایی، از جمله مادورو را به اتهام نقضهای حقوق بشری، قاچاق مواد مخدر و نابودی دموکراسی تحریم کرده است، اما «کابیو» رئیس مجلس ونزوئلا مصون مانده بود و آمریکا در واقع از شخص بانفوذ و قدرتمندی حمایت میکرد تا به نوعی میان حلقه یاران نزدیک مادورو اختلاف بیندازد. در این میان دولت ونزوئلا در واکنش به مواضع آمریکا علیه انتخابات این کشور، کاردار آمریکا را فردی نامناسب اعلام کرد و به او 48 ساعت فرصت داد به آمریکا بازگردد.
مجموع این تحولات در ونزوئلا در حالی روی میدهد که چند سؤال اصلی مطرح است؟ نخست آنکه چرا با وجود مشکلات اقتصادی، مردم دوباره به مادورو رأی دادند و او را انتخاب کردند؟ و دیگر آنکه مادورو برای ادامه راه با چه چالشهایی مواجه خواهد بود؟
بررسی کارنامه ونزوئلا از زمان درگذشت هوگو چاوز تا به امروز نشان میدهد که این کشور با مجموعهای از چالشهای داخلی و خارجی مواجه است. در عرصه داخلی از یکسوم نابسامانی اقتصادی اعتراضهای مردمی را به همراه داشته، بهگونهای که بسیاری از سیاستهای داخلی و خارجی ونزوئلا تحت تأثیر موضوعات اقتصادی قرار گرفته است. در همین حال جریانهای مخالف دولت که رویکردی غربگرایانه دارند نیز با تحریک احساسات مردمی و بهرهگیری از نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی به قشونکشی خیابانی پرداخته که هم بر اقتصاد و هم بر امنیت ونزوئلا تأثیرگذار بوده است.
در همین حال آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی که دومینوی تغییرات در منطقه پس از درگذشت چاوز را در پیش گرفته و تغییرات صورت گرفته در برزیل و سرنگونی دولت «روسف»، و در آرژانتین حذف ساختار برجای مانده از دوران ریاستجمهوری خانم «فرناندز» نمودی از این رفتارها بوده که دامنه این بحرانسازی آمریکا به سمت نیکاراگوئه، اکوادور و بولیوی نیز کشیده شد. البته آمریکا بازی دیپلماتیکی را نیز آغاز کرد و آن رویکرد به اصطلاح همگرایی با کوبا بود که با سفر اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا به اوج رسید. آمریکا با این رویکرد تلاش کرد چهرهای مثبت از خود به نمایش بگذارد، در حالی که همزمان سرنگونسازی نظامهای برزیل و آرژانتین و نیز ایجاد اختلاف میان کشورهای آمریکای لاتین در قالب اتحادیههای مرکوسور و آلبا را اجرا میکرد. البته آمریکا هرگز به وعدههای خود برای برداشتن تحریمهای کوبا عمل نکرد و همچنان تحریمها ادامه دارد.
مادورو از نظر آمریکا، آخرین فرد از جبهه ضد امپریالیسم آمریکای لاتین است و در صورت سرنگونی نظام ونزوئلا رؤیاهای ضد آمریکایی در این منطقه نیز با او سرنگون خواهد شد، چنانکه در دهه 1970 با سرنگونی آلنده تا سالها حرکتهای ضد آمریکایی در آمریکای لاتین متوقف شد.
با تمام این تفاسیر روند تحولات ونزوئلا نشان میدهد که هر چند این کشور با بیثباتی سیاسی و برخی ناکارآمدیهای اقتصادی مواجه شده، اما همچنان مردم حاضر به پذیرش سلطه آمریکایی بر کشورشان نیستند و بر اساس این میتوان گفت پشتوانهای که موجب پیروزی مادورو در انتخابات شد، رویکردهای ضد آمریکایی وی بوده است. البته آمریکاییها تلاش دارند چنان وانمود کنند که حمایت روسیه از مادورو زمینهساز این پیروزی بوده، اما واقعیت آن است که نگاه مردم ونزوئلا همچنان نشئت گرفته از آرمانهای چاوزی است که استقلال و آزادی کشورش از آمریکا و اتحاد منطقه در برابر امپریالیسم اساس اقداماتش بوده است.
در این میان باید توجه داشت که مادورو برای ادامه کار همچنان به حمایتهای گسترده مردمی نیاز دارد که مقابله با چالشهای داخلی به ویژه در حوزه اقتصادی و تقویت ارتباط با کشورهای مخالف آمریکا مؤلفههای مهم در تحقق این امر خواهند بود، هر چند به یقین آمریکا برای رسیدن به اهداف خود علیه مادورو و ونزوئلا بیکار نخواهد ماند و افزایش فشارها را در پیش خواهد گرفت. تحریک بازندگان انتخابات به اعتراضهای خیابانی و نیز اعمال تحریمها و محدودیتها علیه ونزوئلا ابعاد این طراحی را تشکیل خواهد داد. در اصل سیاست آمریکا نه بر اساس تهدید نظامی، بلکه در قالب ابزارهای نرم براندازی است که در چارچوب اقتصادی و نیز ایجاد چند دستگی سیاسی و آوردن مردم به خیابانها صورت میگیرد تا شاید در لوای یک انقلاب رنگی دیگر بتواند بعد دیگری از دخالتهای خود در آمریکای لاتین را اجرا کند.