عبدالکریم پاک‌نیا
حمد و سپاس پروردگار متعال را که توفیق داد درباره مهم‌ترین موضوع زندگی بشر که رمز حقیقی سعادت انسان‌هاست، در تاریخ زندگی و سیره و سخن حضرت مجتبی(علیه‌السلام) که الگوی تمام‌عیار و سرمشق جاودانه برای انسان، در تمام اصل‌ها و نسل‌هاست، کاوش کرده و نقاط برجسته تربیتی‌ـ اخلاقی را در زوایای گفتار و رفتار آن حضرت یافته و با توضیحات لازم برای مربیان و والدین و به ویژه خانواده‌های جوان تقدیم کنم.
ضرورت طرح این موضوع، افزون بر اهمیتی که در خود مسئله تربیت می‌باشد، به نقطه نظرات شخصیتی برمی‌گردد که خود نمونه بارزی از یک انسان کامل و تربیت‌یافته در مکتب نبوی، علوی و فاطمی است و همچنین پرورش‌دهنده فرزندانی است که هر یک به نوبه خود به عنوان اسوه‌های عالی و تجلی ارزش‌های والای انسانی در تاریخ بشر می‌درخشند. همان شخصیتی که پیامبر اکرم(ص) درباره وی می‌فرماید: حسن پسر من است، او از من است، او نور چشم من و روشنایی قلب من می‌باشد، او میوه جان من است، او سید و آقای جوانان اهل بهشت است، او حجت خدا بر امت من می‌باشد. دستورات او دستورات من و سخن او سخن من است. کسی که از او پیروی می‌کند او از من است و کسی که با دستورات او مخالفت کند از من نیست. همچنین درباره او و پدر و مادرش فرمود: خداوند علی و همسرش فاطمه و فرزندانش را حجت‌های خویش بر آفریدگانش قرار داده است. آنان در میان امت من درهای دانش‌ هستند، هر که به آنان راه یافت، به راه راست هدایت یافته است. 
عظمت و شکوه شخصیت حضرت مجتبی(ع) به حدی است که گویندگان و نویسندگان و اندیشمندان نتوانسته‌اند، افق‌های فکر و اندیشه خود را درباره او به جایی برسانند و تاکنون هیچ یک از ساحل‌نشینان این دریای ژرف و بیکران نتوانسته‌اند، تصور کاملی از ابعاد وجودی آن بزرگوار ارائه دهند، حتی مخالفان و دشمنان آن حضرت در اسوه بودن آن حضرت در فضایل اخلاقی اتفاق‌نظر دارند. ابن حجر عقلانی از دانشمندان اهل سنت می‌نویسد: هنگامی که حسن‌بن‌علی از دنیا رفت یکی از دشمنان سرسخت آن حضرت در تشییع جنازه او گریه می‌کرد. حسین‌بن‌علی به او گفت: تو با آن همه اذیت و آزار و مخالفت که در مورد برادرم روا می‌داشتی باز هم گریه می‌کنی؟! او گفت: کسی که من با او دشمنی می‌کردم صبورتر و حلیم‌تر از این کوه‌ها بود. 
جایگاه تربیت
موضوع تربیت امروزه، نه تنها در جوامع و خانواده‌های مسلمان مورد توجه قرار گرفته و هر پدر و مادری آرزو می‌کند که فرزندان خود را طبق رهنمودهای صحیح و اصول و ارزش‌های الهی تربیت کرده و در نهایت فرزندی رشد یافته و کارآمد داشته باشد، بلکه اهداف عالی و اخلاقی تعلیم و تربیت از مهم‌ترین دغدغه‌های جهانی است. سازمان ملل متحد در بند 2 از ماده 26 اطلاعیه جهانی حقوق بشر، مقرر داشته است:
«تعلیم و تربیت باید به توسعه شخصیت انسان و تقویت و احترام به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی متوجه گردد و تفاهم و اغماض و مودت را بین کلیه ملل و دسته‌های نژادی و مذهبی به وجود آورد و موجب پیشرفت فعالیت‌های ملل متحد در راه حفظ صلح شود.»
تربیت چیست؟
تربیت عبارت از مجموعه روش‌ها و فنونی است که از آغاز تولد انسان، بلکه مدت‌ها قبل از تولد باید به کار گرفته شود، تا استعدادهای درونی بشر رشد و نمو لازم را یافته و در مسیر تکامل و تعالی قرار گیرد.
اساساً برای ساختن جامعه‌ای نمونه و تربیت انسان‌های کامل و سالم از نظر جسمی و روحی، اصول و روش‌هایی لازم است که انسان در پرتو آنها بتواند به دور از هرگونه انحراف، مسیر سعادت و کمال را بپیماید.
این روش‌ها تحت عناوین احکام و دستورات زندگی شناخته می‌شوند که برخی قبل از تولد و برخی دیگر بعد از آن و در طول رشد کودک اعمال می‌شود. انتخاب همسر، نحوه تشکیل خانواده، شرایط انعقاد نطفه، حالات و رفتار مادر در دوران بارداری، نامگذاری کودک، توجه به نیازهای روحی و جسمی او، حفظ شخصیت و احترام فرزند، نظارت بر انتخاب دوستان، شیوه تعلیم و تربیت و دقت در معاشرت‌های کودکان و نوجوانان و ده‌ها شیوه دیگر از جمله نکات ظریفی هستند که در حالات، ویژگی‌های شخصیتی و خوی و خصلت‌ها و انتخاب‌های یک کودک در آینده مؤثر می‌باشند.
در این میان آنچه اهمیت دارد، ارائه کامل‌ترین، سالم‌ترین و مطمئن‌ترین روش‌های تربیتی است که علاوه بر در برداشتن همه ابعاد و نیازهای زندگی انسان، او را به سعادت حقیقی و زندگی جاودانه و فلاح و رستگاری نزدیک کند و از وضع موجود به کمال مطلوب برساند.
این شیوه‌ها و اصول تربیتی اطمینان‌بخش را می‌توان از زندگی و رفتار و گفتار اسوه‌های حقیقی بشر و پیشوایان راستین الهی به دست آورد و انتخاب نمود و آن همان سیره تربیتی ائمه معصوم(علیهم‌السلام) و خاندان وحی است. 
در سیره تربیتی امام مجتبی(علیه‌السلام) مسائل تربیتی و نکات باریک روان شناختی قابل توجهی دیده می‌شود، که می‌تواند به عنوان الگو و روش صحیح تعلیم و تربیت کودکان مطرح شود و بهترین فنون پرورش کودکان برای والدین و مربیان است. اگر ما از نظر تربیتی به سیره و سخن آن امام معصوم نظری بیفکنیم و از این زاویه گفتار و رفتار آن حضرت را بررسی و ارزیابی کنیم، در سراسر زندگی آن بزرگوار شیوه‌های کارآمد تربیتی را خواهیم یافت و راه‌های تغییر از وضعیت موجود به یک وضعیت ایده‌آل و مطلوب را که به نوعی از اهداف تعلیم و تربیت محسوب می‌شود برای فرزندان و نسل جدید پیش رو خواهیم داشت.
بر اساس روش تربیتی امام مجتبی(علیه‌السلام) بعد از اینکه به زمینه‌ها و بسترهای مناسب در تعلیم و تربیت پرداخته شد؛ با ایجاد ارتباط عاطفی و برقراری محبت و صمیمیت بین مربی و متربی به کاهش تنش و فشارهای روانی فرزندان کمک شایان می‌شود.
در این شیوه مسائل اساسی و ریشه‌دار تربیت، عوامل و نقش‌آفرینان در این صحنه، شیوه‌های اصلاح رفتار و جلوگیری از لغزش‌ها، صفات و شرایط مربیان، راه‌های مقابله با مشکلات و حل آنان و بالاخره تربیت دینی و جهان‌بینی الهی در کودکان و نوجوانان، اهمیت ملجأ و پناهگاه در تربیت، نقش الگو و سرمشق در این زمینه، فرهنگ دعا و رابطه آن با تربیت فرزند، موانع و آفات تربیت، اهمیت خانواده و نقش بنیادی پدر و مادر و مربیان، از جمله مواردی است که در این کتاب بر اساس رهنمودها و نکات مهم در زندگی امام مجتبی(علیه‌السلام) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با توجه به نکات یاد شده امیدواریم با بهره‌گیری از این رهنمودهای ارزنده تربیتی، نسل جوان و نوجوان را که مهم‌ترین و عظیم‌ترین سرمایه جامعه‌مان می‌باشند به روش صحیح تربیت کرده تا در پرتو آن سعادت و سلامت آینده کشورمان را تضمین کنیم. ان‌شاءالله.

تحلیل صبح صادق بر چالش‌هايي که بر سر راه افزايش جمعيت وجود دارد

زهرا چیذری
هر چند هنوز پنجره جمعيت باز است و بحران جمعيت در کشور قابل حل شدن، اما با وجود سپري شدن چهار سال از ابلاغ سياست‌هاي جمعيت از سوي رهبر معظم انقلاب هيچ اقدام مثبت و قابل قبولي در اين حوزه صورت نگرفته است و با میزان رشد جمعيت ۲/۱ همچنان بر لبه پرتگاه سقوط جمعيت حرکت مي‌کنيم و طي سه دهه آينده به جمع پيرترين جوامع جهان مي‌پيونديم. در اين ميان کم‌رنگ شدن ارزش‌هاي خانواده با بالا رفتن سن ازدواج هم فرصت فرزندآوري زنان را تحت تأثير قرار مي‌دهد و موجب مي‌شود بحران جمعيت به شکلي جدي‌تر از پیش مطرح شود.
پيري جمعيت کشور مهم‌ترين چالشي است که میزان رشد فعلي جمعيت براي کشور به بار خواهد آورد. اما اگر به سراغ سياست‌هاي جمعيتي کشور برويد، هنوز هم آثار سياست‌هاي تحديد نسل و تنظيم خانواده را مي‌توانيد پيگيري کنيد. 
ترويج تفکرات فمینیستی براي دوري از مادري 
یکی از اصلی‌ترین راهکارهای غرب برای جدایی زن از خانواده و در پی آن پایین آمدن میزان باروری و تمایل زنان به مادر شدن، نفوذ تفکرات فمینیستی در جوامع مسلمان بود. این روند در کشور ما از اواخر دوره‌ قاجار شکل گرفت و در دوره‌ پهلوی اول و دوم به اوج خود رسید. این موضوع با طرح‌ مسئله‌‌ رشد فکری‌ زن‌ و بالا بردن‌ سطح‌ آگاهی‌ وی‌ در کشورهای‌‌ اسلامی آغاز شد، اما در نهایت اجرای این طرح به تغییرات مهمی در سبک زندگی خانواده و در نهایت کاهش‌ سطح‌ رشد جمعیت‌ انجامید.
اگرچه تغییر موقعیت‌ زن‌ و نقش‌ وی‌ در جامعه‌ تحت عنوان رشد زنان به جامعه‌ ما ارائه شد؛ اما‌ به‌ عقیده‌‌ پایه‌گذاران‌ سیاست‌های‌ جمعیتی،‌ به‌ معنای‌ جدا شدن‌ زن‌ از ‌ارزش‌های‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ با‌ ریشه‌ مذهبی‌ است و همین‌ امر یکی‌ از ابزارهایی است‌ که‌ موجب‌ می‌شود سطح‌ رشد جمعیت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ سیر نزولی‌ داشته‌ باشد.
بر اساس تحقیقات‌، اغلب زنانی‌ که به‌ بازار کار روی‌ می‌آورند، کاندیدای جدا شدن‌ از ارزش‌های‌ اجتماعی‌ خود هستند و راحت‌تر الگوهای‌ غربی‌ را می‌پذیرند و حتی سایر زنان جامعه را متقاعد می‌کنند بچه‌دار شدن‌ (زایمان‌) با آزادی‌ و استقلال‌ و تحقق‌ هویت‌شان‌ در تضاد است‌!
رها کردن جمعيت 83 درصدي زنان خانه‌دار
از سوي ديگر، نمي‌توان همه تقصيرها را به گردن اشتغال زنان انداخت. اگرچه انتظار مي‌رود دولت‌ها زمينه‌هاي لازم را براي حمايت از زنان شاغل فراهم کنند تا آنها هم بتوانند مادر شدن را تجربه کنند، اما آمار اشتغال زنان در کشور ما نشان مي‌دهد، اصل برنامه‌ها را بايد به سمت زنان خانه‌دار برد و حمايت از مادران خانه‌دار را پیگیری کرد؛ چرا که آمارها نشان مي‌دهد در جامعه ایران تنها ۳/۱۶ درصد زنان 15 تا 64 ساله مشارکت اقتصادی دارند. بنابراین باید سیاست‌گذاري‌هاي کشورمان در حوزه جمعيت و خانواده رويکردهاي متفاوت و متناسب با فضاي خود را داشته باشد. بديهي است اگر ما جامعه هدف‌مان را به درستي انتخاب کنيم، به سراغ جامعه 83 درصدی زنان خانه‌دار خواهيم رفت و  مباحثي همچون بيمه زنان خانه‌دار از جمله اموري است که بايد مورد توجه قرار بگيرد و مي‌تواند نقش مثبتي در تصميم خانواده‌ها براي فرزندآوري داشته باشد. 
بحران ازدواج 
شايد نگران‌کننده‌ترين بخش در مباحث جمعيتي افزايش تأمل‌برانگیز سن ازدواج در ميان جوانان باشد. بر اساس آمارهاي ارائه شده از سوي سازمان ثبت احوال میانگین سن ازدواج مردان به  ۵/۲۸ و سن زنان به 24 سال رسيده است. اين در حالي است که مطابق با توصيه‌هاي پزشکي حداکثر سن ايمن براي باروري زنان 35 سالگي است و برخي پزشکان معتقدند بعد از اين سن بارداري و فرزندآوري با چالش‌هايي مواجه مي‌شود. اما فاصله بین سن 24 تا 35 سالگی که 11 است با فاصله‌گذاری ۵/۳ تا 5 سال بین فرزندان، نهایتاً‌ یک زن ایرانی می‌تواند دو فرزند به دنیا بیاورد. از سوي ديگر اما سن ازدواج در کشور همه ساله با افزايش بيشتري مواجه بوده است و اين افزايش مي‌تواند سيماي آينده جمعيت را با چالش‌هاي جدي‌تري مواجه کند. با اين اوصاف اما تنها چالش جمعيت گريبانگير جامعه ايراني نخواهد بود و بالا رفتن سن ازدواج به همراه بحران طلاق که از هر 3 تا 4 ازدواج گريبانگير يکي از آنها مي‌شود، ‌موضوعاتي هستند که مي‌تواند آينده خانواده را هم در کشور ما با چالش مواجه کند و ما را به بحراني دچار کند که غرب در آن دست و پا مي‌زند؛ بحرانی به نام‌ بحران خانواده. 
قوانين کاغذي 
براي گريز از بحران‌هايي چون بحران خانواده و بحران جمعيت در کشورمان قانون کم نداريم؛ ‌قوانيني که مهجور مانده‌ و به اجرا نزديک نشده‌اند. 
برای نمونه مصوبه بیمه زنان خانه‌دار سال 81  تصویب شد، اما از آن سال از جمعیت 20 میلیونی زنان خانه‌دار تنها 100 هزار نفر برای این بیمه نام‌نویسی کردند. مهم‌ترين دليل استقبال کم‌رنگ از بيمه زنان خانه‌دار هم يک موضوع بود؛ بسیاری از زنان خانه‌دار درآمدی ندارند تا به عنوان حق بیمه پرداخت کنند. این‌گونه بود که اين مصوبه عملاً شکست خورد.
قانون تسهیل ازدواج جوانان هم مصوبه‌اي 13‌بندي است که در سال 84 تصویب شد، اما تاکنون آیین‌نامه اجرایی آن بیرون نیامده و همین هم موجب شده تا سال به سال به جاي تسهيل ازدواج جوانان با سخت‌تر شدن شرايط و کاهش آمار ازدواج مواجه باشيم. 
جمعيت بالقوه‌اي که مي‌تواند بالفعل شود
اما امروز 3 ميليون زوج نابارور،‌ حدود 12 ميليون جوان در آستانه خروج از سن مناسب باروري و همچنين جوانان مطلقه‌اي که در سال نخست يا پنج ساله نخست ازدواج‌شان از يکديگر جدا مي‌شوند، تنها فهرستي از آسيب‌هاي اجتماعي پيرامون ما نيستند؛ بلکه جمعيتي هستند که بي‌صدا از حوزه باروري و افزايش جمعيت خارج مي‌شوند. با کمک به سه ميليون زوج نابارور براي درمان يا تسهيل ازدواج 12 ميليون جوان و اضافه شدن حدود شش میلیون خانواده به کشور بخش عمده‌اي از عقب‌ماندگي‌ها در حوزه جمعيت جبران و نگراني‌هاي ناشي از پيري جمعيت برطرف مي‌شود، اما اين امر نيازمند عزمي جدي است.