حضرت آیت الله العظمی خامنه ای: حیات مبارک امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)، الگو و نمونه‌ حیات جامعه‌ انقلابی ماست و خطوط اصلی انقلاب، همان است که امام ترسیم فرموده است. دشمنان خام‌طمع و کوردل که گمان کردند با فقدان امام خمینی، دوران جدید با مشخصاتی متمایز از دوران امام خمینی (قدّس‌سرّه) آغاز شده است، سخت در اشتباهند. امام خمینی، یک حقیقت همیشه زنده است. نام او پرچم این انقلاب، و راه او راه این انقلاب، و اهداف او اهداف این انقلاب است. امت امام و شاگردان او که از سرچشمه‌ فیاض آن موجود ملکوتی سیراب شده و عزت و کرامت اسلامی و انسانی خود را در آن جسته‌اند، اکنون شاهد آنند که ملتهای دیگر، حتّی ملتهای غیرمسلمان، نسخه تعالیم انقلابی آن قائد عظیم را مایه‌ نجات خود دانسته و آزادی و عزت خویش را در آن یافته‌اند.


 فتح‌الله پریشان/ یکی از ویژگی‌های رهبران بزرگ جامعیت شخصیت آنهاست. جامعیت، به معنای برخورداری شخصیت از کمالات و صفاتی است که در شرایط معمولی فراهم آمدن آنها در یک شخصیت واحد، دشوار و نادر است و از این رو، متضاد و غیرقابل اجتماع به نظر می‌رسند؛ به گونه‌ای که هر چقدر ابعاد این شمولیت گوناگونی بیشتر داشته و شعاع و طیف‌های بیشتری از برجستگی‌ها و سرآمد بودن‌ها در عرصه‌ها و رشته‌های مختلف را پوشش دهد، آن جامعیت، اعتماد و مرجعیت بیشتری به دنبال خواهد داشت. 
در اعتقادات مکتب شیعه، چهارده معصوم(ع) جامع‌ترین و کامل‌ترین انسان‌ها از سیر ازلی تا ابدی حیات و جلوه انسان کامل در زندگی دنیوی و اخروی هستند. اما در مرتبه دون عصمت و در برخی روزگاران نیز می‌شود انسان‌هایی با جامعیت نسبی در شخصیت و کمال جست‌وجو کرد. بی‌شک در عصر و زمانه ما یکی از آن انسان‌های جامع، امام خمینی(ره) بوده است. امام معصوم نبود، اما تالی تلو ائمه معصوم(ع) بود و به بیان رهبر معظم انقلاب تا نزدیکی‌های مرز عصمت عزیمت کرد و از این رو، می‌توان ادعا کرد حضرت امام خمینی(ره) از جهت جامعیت شخصیت و کمال، پس از انبیای الهی و ائمه معصوم(ع)، بی‌شک از شخصیت‌های نادر، بلکه بی‌نظیر بوده‌است.
تضاد صفات کمالی به دوگونه است: تضاد کیفی و تضاد کمّی. مقصود از تضاد کیفی، تضاد ناشی از نوع صفات است. مثلاً عبادت با شجاعت یا سخاوت با حسابگری و حکمت در مصرف، به نظر جمع‌ناپذیر می‌رسد؛ دلیل آن کیفیت هر یک از این دو خصلت است. مقصود از تضاد کمّی، تضادی است که از کثرت و فراوانی مقدار، با توجه به محدودیت گنجایش موصوف که ظرف نفس آدمی است، ناشی می‌شود و امکان محدودی در رابطه با دستیابی به صفات کمالی و توانایی‌های ارزشی مثبت فراهم می‌کند. تضاد در میان صفات کمالی گاهی در حدی از شدت است که اجتماع دو صفت را کاملاً ناممکن می‌کند و گاهی با وجود امکان، به حد بالایی از ندرت و کاستی می‌رساند؛ تا آنجا که امکان اجتماع آن دو صفت، منحصر به افراد معدودی می‌شود که گاهی از انگشتان یک دست نیز کمترند.
نگاهی به زمینه‌های تربیتی، خانوادگی، محیطی و اجتماعی و پرورش مهذبانه امام(ره)، حکایت از هندسه و زاویه دیدی در ایشان دارد که همان نگاه ائمه معصوم(ع) به جهان و عالم خلقت است. جامعیت علمی، عقلی، نقلی و توانمندی مدیریتی بی‌نظیر امام را کمتر فقیهی داشته است.
همه این دستاوردها در انقلاب و نظام اسلامی از حرکت تحولی امام(ره) ابتدا در خود و سپس در تربیت شاگردان مؤثر در گره‌گشایی از حیات دینی و اخروی مردم، تعمق در عمق جریان‌ها و افراد به ویژه در ساحت فعالیت سیاسی در چارچوب مکتبی برآمده از نگاه اسلامی، ایستادگی و پایمردی در برابر استبدادها و استعمارهایی که در فکر و تمنای اسارت انسان‌ها در هر کجای دنیا هستند، آمریکاستیزی به مثابه طاغوت عصر و زمانه، دارا بودن روح شجاعت فردی در عین حکمت و سیاست اجتماع بین، تلفیق زیبای مصلحت‌اندیشی عدالت‌گرانه با امنیت قوام‌بخش نظام اسلامی و صدها ویژگی دیگری نشئت می‌گرفت که قطره ‌قطره در وجود ایشان جمع شد و دریای جامعیت امام خمینی را ساخت تا قیام و نهضتی بزرگ بیافریند در تداوم انقلاب ائمه(ع) و بسترسازی برای جاری کردن روح خدا در کالبد بی‌روح دنیای مادیت.

اعلام خطر 
برای عزت!

  فرهاد مهدوی/ عزت همواره یکی از شاخصه‌های قدرت ایران بوده است و تاریخ ایران مملو از پیرایه‌های عزت‌خواهانه است؛ این عزت‌طلبی حتی در داستان‌ها، حکایت‌ها و اشعار ادبا و حکما موج می‌زند، به گونه‌ای که ابوالقاسم فردوسی، حافظ مرزهای ادبیات فارسی در بحث عزت می‌گوید: «مرا مرگ بهتر از آن زندگی که سالار باشم کنم بندگی» اما هرچه زمان می‌گذرد کلیدواژه زیبای عزت در دوره حاکمان فاسد و بی‌لیاقت قاجاریه و پهلوی‌ها رنگ و رونق خود را از دست می‌دهد و ضمن اینکه از مردم ایران تصویری نادرست منعکس می‌شود، سرزمین و حیثیت ملی نیز مورد تعرض‌ قرار می‌گیرد.
عزت ایرانی به گونه‌ای مورد تهدید قرار می‌گیرد که حضرت امام خمینی(ره) با انتشار اخبار مربوط به این مصوبه در چهارم آبان 1343 خورشیدی در حضور علما و مردم قم، به تصویب لایحه کاپیتولاسیون به شدت انتقاد می‌کنند. ایشان در سخنانی دخالت‌های غیرقانونی دولت آمریکا در ایران را محکوم کردند و فرمودند: «... عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند... آقا من اعلام خطر می‌کنم.» این روحیه حضرت امام(ره) که 14 سال قبل از انقلاب اسلامی در رفتار و گفتار ایشان سبب یک خروش ملی می‌شود، در تمام لحظات انقلاب در حال درخشش بوده است. زمانی که نیروهای انقلابی برای پیش‌برندگی انقلاب مکنت مالی و اقتصادی نداشتند و حتی پشتوانه بین‌المللی قدرت‌های بزرگ یا کشورهای اسلامی برای حمایت از سرمایه‌های انقلاب همراه و پشتیبان آنها نبود، حاضر نشدند در مذاکرات و پیام‌هایی که به تهدید و تطمیع آمیخته بود وقعی نهاده و عزت انقلاب را بر میز مذاکره تقسیم کنند. تاریخ انقلاب اسلامی به روشنی گواه است که در تمام مراحل انقلاب برای رسیدن به اهداف، کوچک‌ترین حرکتی که عزت انقلاب را زیر سؤال ببرد در تدابیر و فرامین امامین انقلاب رخ نداده است و همین پرچم عزت‌خواهی انقلاب سبب شده است از خلوص انقلاب که حرکت در مسیر تعالی انسان بوده است، کاسته نشود.
یکی از دستاوردهای دیگر عزت‌خواهی ملت ایران «ثبات قدم» و پایداری در رسیدن به هدف بوده است؛ اگر به شعارهای اولیه و ارزش‌های انقلاب توجه شود این نکته نیز به خوبی استنباط می‌شود که ثبات قدم و ایستادگی در این مسیر از ابتدای انقلاب تاکنون در موضوعات اصیل وجود داشته و هیچ‌گاه در مراودات و مصوبات و رویکردهای نظام اخلالی در آن به وجود نیامده است.
اکنون در دهه چهارم انقلاب اسلامی شاخصه عزت به گونه‌ای در جهان نمود داشته است که دشمنان را به شکست و عقب‌نشینی از ایران و منطقه واداشته است. ایادی استکبار در تکاپو برای خاموش کردن چراغ پرفروغ آن به انواع حیله‌های بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت روی آورده‌اندتا قله‌های عزت‌آفرین مردم را در موضوعات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی به گونه‌ای مورد تهدید قرار دهند که مردم را وادار به تغییراتی در نگرش به انقلاب کند؛ آنها این برنامه را دنبال می‌کنند که انقلاب را از درون از خمیرمایه‌های عزت‌آفرین از طریق نفوذی‌های خود تهی کنند. امام(ره) در دهه 40 برای پایکوب شدن عزت ملت ایران و اسلام اعلام خطر کردند و اکنون نیز همین راهبرد امام در حفظ بن‌مایه‌های عزت‌آفرین باید سرلوحه رفتار نیروهای انقلاب و مسئولان باید قرار گیرد.

صبح صادق از منطق حفظ نظام در اندیشه امام خمینی(ره) رمز گشایی می‌کند


  دکتر یدالله جوانی/ در اندیشه حضرت امام خمینی(ره)، حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. عبارت مصطلح نقل شده از آن عزیز سفر کرده مبنی بر اینکه؛ حفظ نظام از اوجب واجبات است؛ نشان می‌دهد که صیانت از جمهوری اسلامی در رتبه اول تکالیف دینی و شرعی قرار دارد. هرچند برخی عبارت مذکور را یک عبارت استنتاجی از بیانات امام(ره) دانسته، بیان چنین جمله‌ای را از ناحیه حضرت امام رد می‌کنند، لکن گزاره‌های فراوانی در سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی وجود دارد که از وجوب و اهمیت این وجوب در موضوع حفظ نظام حکایت دارد. ایشان در عبارتی می‌فرمایند: «حفظ نظام جمهوری اسلامی... از اهم واجبات عقلی و شرعی است.»(صحیفه امام، ج 19،‌ ص 153) یا در عبارت دیگری می‌فرمایند: «آحاد مردم یکی‌یکی‌شان تکلیف دارند برای حفظ جمهوری اسلامی... از نماز اهمیتش بیشتر است، برای اینکه این حفظ اسلام است.»
عبارت‌های مشابه در کلام حضرت روح‌الله فراوان است و همگی بر این نکته دلالت دارد که،‌ مسلمانان به منزله یک تکلیف شرعی و عقلی، موظف به حفظ نظام جمهوری اسلامی هستند و این تکلیف، ‌در رتبه اول قرار دارد. در این موضوع، پرسش اصلی این است که این نوع نگاه در اندیشه حضرت امام(ره)، دارای چه منطق و مبنایی است؟ پاسخ را می‌توان با تأمل در برخی از عبارت‌های ایشان به دست آورد. برای نمونه ایشان می‌فرمایند، حفظ جمهوری اسلامی از نماز اهمیتش بیشتر است، ‌برای اینکه این حفظ اسلام است. در واقع حضرت امام بر حفظ اسلام تمرکز داشته، حفظ اسلام را در عصر حاضر، از طریق حفظ نظام جمهوری اسلامی میسر می‌دانند. واقعیت آن است که با انقلاب اسلامی، اسلام ناب محمدی(ص) حیاتی دوباره یافت و چهره واقعی دین اسلام به مثابه دین حیات‌بخش و عدالت‌گستر آشکار شد. تا پیش از انقلاب اسلامی، اسلام مطرح در میان مسلمانان، ‌در واقع همان اسلام آمریکایی بی‌خطر برای طاغوت‌های زمان و سلطه‌گران از یک سو، و بی‌خاصیت برای محرومان، مظلومان و مستضعفان جهان از سوی دیگر بود. با انقلاب اسلامی بود که اسلام ناب به عنوان یک دین کامل، جامع، رهایی‌بخش، تعالی‌بخش، مقابله‌کننده با ظالمان و ستمگران،‌ حمایت‌کننده از مظلومان و مستضعفان، جان دوباره‌ای پیدا کرد و بر اساس همین اسلام ناب، در ایران نظام سیاسی با عنوان جمهوری اسلامی استقرار یافت. بدیهی است که قدرت‌های شیطانی چنین اسلامی را تحمل نخواهند کرد و برای نابودی و خارج کردنش از صحنه برنامه‌ریزی می‌کنند. خارج کردن اسلام ناب از صحنه، با نابود کردن و ساقط کردن جمهوری اسلامی میسر است. با این منطق حفظ جمهوری اسلامی، یک تکلیف عقلی و شرعی تلقی شده،‌ زیرا حفظ جمهوری اسلامی، در واقع حفظ اسلام است. رهبر کبیر انقلاب اسلامی بر مبنای همین منطق می‌فرمایند:
«امروز ما مواجه با همه قدرت‌ها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرح‌ریزی می‌کنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست بدهند و نابود کنند و این یک تکلیف الهی است برای همه که اهمّ تکلیف‌هایی است که خدا دارد؛ یعنی، حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر‌ـ ولو امام عصر باشدـ اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می‌کند برای اسلام، همه انبیا از صدر عالم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند.»
در عبارتی دیگر حضرت امام (ره)، رابطه حفظ اسلام با حفظ جمهوری اسلامی مستقر در ایران را به عنوان یک رابطه حقیقی معنادار، چنین بیان می‌دارند:
«اگر خدای نخواسته، خدای نخواسته اسلام در ایران سیلی بخورد، بدانید که در همه دنیا سیلی خواهد خورد و بدانید که به این زودی دیگر نمی‌تواند سرش را بلند کند. این الان یک تکلیف بسیار بزرگی است که از همه تکالیف بالاتر است.»(همان، ج17، ص 383).
از نظر حضرت امام(ره)،‌ دشمنان با اصل و اساس اسلام مخالف هستند. حفظ  اسلام، اکنون در گرو حفظ جمهوری اسلامی است. بنابراین اگر کسی بخواهد از اسلام دفاع کند باید از نظام جمهوری اسلامی که پرچمدار واقعی اسلام ناب محمدی(ص) است، دفاع کرده و تهدیدات ناشی از توطئه‌های دشمنان را خنثی کند. نکته‌ای که در این میان قابل توجه است، وجود پاره‌ای از مشکلات، فسادها،‌ تبعیض‌ها،‌ فقر و محرومیت‌ها در لایه‌هایی از جامعه در عصر جمهوری اسلامی است. 
عده‌ای با برجسته‌سازی این مشکلات، به دنبال القای این مطلب هستند که چگونه حفظ این وضعیت و شرایط و نظامی که این شرایط را پدید آورده است، ‌یک تکلیف دینی تلقی می‌شود؟ در پاسخ باید گفت، پدید‌آیی این اشکالات در سال‌های اخیر، نتیجه عمل کردن به اسلام و آموزه‌های انقلابی نیست. این مشکلات ریشه در عملکرد برخی از مسئولان یا دستگاه‌هایی دارد که اسلامی و انقلابی عمل نکردند. آرمان انقلاب اسلامی که برگرفته از آموزه‌های دینی و اسلام ناب است، تمدن‌سازی اسلامی و رسیدن به حیات طیبه است. بنابراین باید با حفظ نظام اسلامی، تلاش کرد تا بر مبنای آموزه‌های اسلامی، فساد، تبعیض، بی‌عدالتی، فقر، محرومیت و هر منکر دیگری را ریشه‌کن کرد، و راه رشد و تعالی و گسترش عدالت در تمامی حوزه‌ها را هموار ساخت. تجربه چهل‌سال گذشته، نشان می‌دهد که در عصر جمهوری اسلامی، هر جا بر اساس آموزه‌های اسلامی و انقلابی که جوهره نظام را تشکیل می‌دهد عمل شده است، پیشرفت‌ها و موفقیت‌های چشمگیری به دست آمده است. همان‌طور که با نظام اسلامی ملت ایران به قدرت اول منطقه دست یافته، ‌در علوم و فنون جدید پیشرفت کرده، سطح زندگی‌اش از جهات مختلف بهبود یافته و اکنون ملت ایران از استقلال سیاسی کامل برخوردار است و سرنوشت خود را، خودش در چهارچوب مردم‌سالاری دینی تعیین می‌کند، به یقین با حفظ همین نظام، ملت تمامی مشکلات و نارسایی‌های موجود را می‌تواند رفع کند. دشمنان با نابودی یا تضعیف این نظام، به دنبال بازگرداندن سلطه خود بر ایران و پایان دادن به استقلال و عزت ایرانیان هستند.



 علی قاسمی/ تحریم یکی از ابزارهای قوی در سیاست خارجی آمریکا است که این کشور از آن برای تغییر رفتار و حتی تغییر در حاکمیت کشورها استفاده می‌کند. تحریمی که نظام سلطه و با همراهی کشورهای همسو با آن علیه ایران انجام داده‌اند، به قدری گسترده است که به اذعان کارشناسان صاحب فن، رتبه اول تحریمی در کل جهان را ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی کسب می‌کند. این روند رو به تزاید به قدری فراوان است که تحریم و مفاهیم مرتبط با آن واژگانی آشنا هستند و به نوعی با اقتصاد ایران کاملاً عجین شده است.
 هر چند تحریم‌ها یک سری اخلال‌هایی را در نظام اقتصادی کشور، سطح رفاه، میزان سرمایه‌گذاری و... ایجاد کرده است؛ اما آثار و برکات این تحریم‌های ناجوانمردانه با همه سختی‌ها و مرارت‌ها نقش سازنده‌ای در پیشبرد و خودکفایی کشور ایفا کرده است. در این فرآیند پیچیده، آنچه اهمیت دارد، نحوه مواجهه ما با تحریم‌های ظالمانه است. بسیاری از سازمان‌ها و نهادها و برخی از مسئولان با تحلیل درست از این وضعیت با ابتکار عمل و توجه به ظرفیت‌های اقتصادی و با روحیه جهادی و انقلابی توانستند با متانت و آرامش این فرآیند را به خوبی مدیریت کنند و به دستاوردهای خیره‌کننده‌ای در بعضی از سطوح که دشمن هم به ذهنش خطور نمی‌کرد، دست یابند و سدهای مستحکم را بشکنند. حال که بار دیگر با خروج آمریکا از برجام به نحوی تحریم‌ها در حال رجعت است، مدل الگویی امام راحل می‌تواند نقشه راه حرکت کشور و مسئولان باشد.
 امام(ره) با آرامش و اطمینان قلبی که داشت با کمال خونسردی تحریم‌ها را تحفه آسمانی معرفی کردند. امام خمینی(ره) در این باره می‌فرمایند: «شما امروز خودتان بحمد‌الله قدرت در دست دارید و خودتان تمام رشته‌ها را در دست دارید و با همه توطئه‌هایی که آنها کردند، همه را خود شماها خنثی کردید و همین تحریم اقتصادی برای شما یک تحفه آسمانی بود که فکرهای متفکران ما را به راه انداخت و بحمدالله رو به خودکفایی می‌روند.»(صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۷۶)
 امام راحل همچنین با ادبیاتی مشابه تحریم‌ها را تحفه الهی تحلیل می‌کنند و می‌فرمایند: «این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفه‌ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی از دشمن نجات یابد.»(صحیفه امام، ج21، صفحه 433) با این استناد دوگانه که از بیانات امام راحل صورت گرفت، می‌توان برداشت کرد رفتار شجاعانه ملت و مسئولان، ایستادگی ملت در برابر زیاده‌خواهی‌ها و نترسیدن از تشر دشمن سبب می‌شود که این تهدید به فرصت طلایی برای کشور تبدیل شود و استقلال و خودکفایی را برای کشور به ارمغان آورد. با این شرایط آنگاه تحریم‌ها مسرت‌بخش هم خواهد بود که امام خمینی(ره) رهبر فقید و بنیانگذار جمهوری اسلامی(اعلی‌الله مقامه الشریف) می‌فرمایند: «باعث مسرت است که ملت مسلمان ایران با همه این تحریم‌ها و مشکلات مقابله کرد و به جای دست دراز کردن به سوی سایر کشورهای پیشرفته برای کمک، شروع به ساخت همه چیزهای مورد نیاز خود نمود.»
در پایان باید گفت، با توجه به تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر رجوع به منظومه فکری حضرت امام خمینی(ره) برای حفظ انقلاب، بدون تردید در وضعیت کنونی کشور، رجوع به فرامین حضرت امام(ره) درباره نحوه برخورد با فشارهای دشمنان بسیار مفید است و لازمه این کار باز نشر و عنایت‌های ویژه به راهبردهای امام در بین سطوح گوناگون جامعه با شیوه‌های متفاوت است.