دکتر یدالله جوانی/ در اندیشه حضرت امام خمینی(ره)، حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. عبارت مصطلح نقل شده از آن عزیز سفر کرده مبنی بر اینکه؛ حفظ نظام از اوجب واجبات است؛ نشان میدهد که صیانت از جمهوری اسلامی در رتبه اول تکالیف دینی و شرعی قرار دارد. هرچند برخی عبارت مذکور را یک عبارت استنتاجی از بیانات امام(ره) دانسته، بیان چنین جملهای را از ناحیه حضرت امام رد میکنند، لکن گزارههای فراوانی در سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی وجود دارد که از وجوب و اهمیت این وجوب در موضوع حفظ نظام حکایت دارد. ایشان در عبارتی میفرمایند: «حفظ نظام جمهوری اسلامی... از اهم واجبات عقلی و شرعی است.»(صحیفه امام، ج 19، ص 153) یا در عبارت دیگری میفرمایند: «آحاد مردم یکییکیشان تکلیف دارند برای حفظ جمهوری اسلامی... از نماز اهمیتش بیشتر است، برای اینکه این حفظ اسلام است.»
عبارتهای مشابه در کلام حضرت روحالله فراوان است و همگی بر این نکته دلالت دارد که، مسلمانان به منزله یک تکلیف شرعی و عقلی، موظف به حفظ نظام جمهوری اسلامی هستند و این تکلیف، در رتبه اول قرار دارد. در این موضوع، پرسش اصلی این است که این نوع نگاه در اندیشه حضرت امام(ره)، دارای چه منطق و مبنایی است؟ پاسخ را میتوان با تأمل در برخی از عبارتهای ایشان به دست آورد. برای نمونه ایشان میفرمایند، حفظ جمهوری اسلامی از نماز اهمیتش بیشتر است، برای اینکه این حفظ اسلام است. در واقع حضرت امام بر حفظ اسلام تمرکز داشته، حفظ اسلام را در عصر حاضر، از طریق حفظ نظام جمهوری اسلامی میسر میدانند. واقعیت آن است که با انقلاب اسلامی، اسلام ناب محمدی(ص) حیاتی دوباره یافت و چهره واقعی دین اسلام به مثابه دین حیاتبخش و عدالتگستر آشکار شد. تا پیش از انقلاب اسلامی، اسلام مطرح در میان مسلمانان، در واقع همان اسلام آمریکایی بیخطر برای طاغوتهای زمان و سلطهگران از یک سو، و بیخاصیت برای محرومان، مظلومان و مستضعفان جهان از سوی دیگر بود. با انقلاب اسلامی بود که اسلام ناب به عنوان یک دین کامل، جامع، رهاییبخش، تعالیبخش، مقابلهکننده با ظالمان و ستمگران، حمایتکننده از مظلومان و مستضعفان، جان دوبارهای پیدا کرد و بر اساس همین اسلام ناب، در ایران نظام سیاسی با عنوان جمهوری اسلامی استقرار یافت. بدیهی است که قدرتهای شیطانی چنین اسلامی را تحمل نخواهند کرد و برای نابودی و خارج کردنش از صحنه برنامهریزی میکنند. خارج کردن اسلام ناب از صحنه، با نابود کردن و ساقط کردن جمهوری اسلامی میسر است. با این منطق حفظ جمهوری اسلامی، یک تکلیف عقلی و شرعی تلقی شده، زیرا حفظ جمهوری اسلامی، در واقع حفظ اسلام است. رهبر کبیر انقلاب اسلامی بر مبنای همین منطق میفرمایند:
«امروز ما مواجه با همه قدرتها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرحریزی میکنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست بدهند و نابود کنند و این یک تکلیف الهی است برای همه که اهمّ تکلیفهایی است که خدا دارد؛ یعنی، حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفرـ ولو امام عصر باشدـ اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا میکند برای اسلام، همه انبیا از صدر عالم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند.»
در عبارتی دیگر حضرت امام (ره)، رابطه حفظ اسلام با حفظ جمهوری اسلامی مستقر در ایران را به عنوان یک رابطه حقیقی معنادار، چنین بیان میدارند:
«اگر خدای نخواسته، خدای نخواسته اسلام در ایران سیلی بخورد، بدانید که در همه دنیا سیلی خواهد خورد و بدانید که به این زودی دیگر نمیتواند سرش را بلند کند. این الان یک تکلیف بسیار بزرگی است که از همه تکالیف بالاتر است.»(همان، ج17، ص 383).
از نظر حضرت امام(ره)، دشمنان با اصل و اساس اسلام مخالف هستند. حفظ اسلام، اکنون در گرو حفظ جمهوری اسلامی است. بنابراین اگر کسی بخواهد از اسلام دفاع کند باید از نظام جمهوری اسلامی که پرچمدار واقعی اسلام ناب محمدی(ص) است، دفاع کرده و تهدیدات ناشی از توطئههای دشمنان را خنثی کند. نکتهای که در این میان قابل توجه است، وجود پارهای از مشکلات، فسادها، تبعیضها، فقر و محرومیتها در لایههایی از جامعه در عصر جمهوری اسلامی است.
عدهای با برجستهسازی این مشکلات، به دنبال القای این مطلب هستند که چگونه حفظ این وضعیت و شرایط و نظامی که این شرایط را پدید آورده است، یک تکلیف دینی تلقی میشود؟ در پاسخ باید گفت، پدیدآیی این اشکالات در سالهای اخیر، نتیجه عمل کردن به اسلام و آموزههای انقلابی نیست. این مشکلات ریشه در عملکرد برخی از مسئولان یا دستگاههایی دارد که اسلامی و انقلابی عمل نکردند. آرمان انقلاب اسلامی که برگرفته از آموزههای دینی و اسلام ناب است، تمدنسازی اسلامی و رسیدن به حیات طیبه است. بنابراین باید با حفظ نظام اسلامی، تلاش کرد تا بر مبنای آموزههای اسلامی، فساد، تبعیض، بیعدالتی، فقر، محرومیت و هر منکر دیگری را ریشهکن کرد، و راه رشد و تعالی و گسترش عدالت در تمامی حوزهها را هموار ساخت. تجربه چهلسال گذشته، نشان میدهد که در عصر جمهوری اسلامی، هر جا بر اساس آموزههای اسلامی و انقلابی که جوهره نظام را تشکیل میدهد عمل شده است، پیشرفتها و موفقیتهای چشمگیری به دست آمده است. همانطور که با نظام اسلامی ملت ایران به قدرت اول منطقه دست یافته، در علوم و فنون جدید پیشرفت کرده، سطح زندگیاش از جهات مختلف بهبود یافته و اکنون ملت ایران از استقلال سیاسی کامل برخوردار است و سرنوشت خود را، خودش در چهارچوب مردمسالاری دینی تعیین میکند، به یقین با حفظ همین نظام، ملت تمامی مشکلات و نارساییهای موجود را میتواند رفع کند. دشمنان با نابودی یا تضعیف این نظام، به دنبال بازگرداندن سلطه خود بر ایران و پایان دادن به استقلال و عزت ایرانیان هستند.