امام خمینی(ره) فرمودند: ما باید ایران را به کشوری مستقل از نظر سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل کنیم که از اتّکا به آمریکا و شوروی و انگلیس، این قدرت‌های سیری‌ناپذیر جهانی، رها شود. ما باید هویت اصیل خود را به دنیا اعلام کنیم. متأسفانه بعضی از روشنفکران نمی‌توانند از وابستگی به شرق و غرب رها شوند. امیدواریم این افراد جدا شده از ملت، در سایۀ تحول فرهنگی اسلامی موجود، آگاه شوند و اصالت خود را بازیابند.

حجت‌الاسلام دکتر سیدحمید روحانی در گفت‌وگو با صبح‌صادق
مجتبی برزگر/ «نزدیک به سه دهه از رحلت جانسوز حضرت امام خمینی(ره) می‌گذرد، اما میراث ماندگار حضرت امام(ره)، تا ابد خواهد درخشید و برای حق‌طلبان نجات‌بخش خواهد بود. مکتب حضرت امام(ره) و خطوط اصلی فکری ایشان، به منزله نقشه راه انقلاب اسلامی، می‌تواند نیروهای متفرق در مسیرهای گوناگون را، در مسیری واحد به حرکت درآورد. برای تحقق این امر یکی از بهترین راهبردها برای جلوگیری از تحریف یک  مکتب، بازخوانی مستمر و دقیق خطوط اصلی، اصول و مبانی آن مکتب است.» این جملات بخشی از صحبت‌های حجت‌الاسلام دکتر سیدحمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی ایران است که هفته‌نامه صبح صادق در آستانه سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) گفت‌وگویی با وی داشته است. در ادامه مشروح این گفت‌وگوی کوتاه را می‌خوانید.

* شجاعت امام(ره) و ایستادگی ایشان را در برابر تهدیدها و تحریم‌ها چگونه ارزیابی می‌کنید؟
امام(ره) فرزند قرآن و تربیت شده مکتب قرآن بودند و هر آنچه داشتند از قرآن و این مکتب الهی بود. آیه شریفه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» مصداق بارز بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی است؛ چرا که امام(ره) به علت ارتباط عمیقی که با خداوند متعال داشتند و از دریای لایزال الهی برخوردار بودند، هرگز در مقابل کسانی که به ظاهر قدرتمند و ابرقدرت بودند، کرنش نکردند. امام(ره) اصلاً توجهی به این هیاهوهای جهانی و بین‌المللی نداشتند و اینها را قدرت نمی‌دیدند. اینکه امام(ره) می‌فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، این جمله در حد یک شعار نبود؛ زیرا همه در صحنه عمل‌ هم بارها دیدند که امام(ره)، آمریکا و دیگر جهانخواران و زورمداران را قدرت نمی‌دیدند. اینکه امام در مقابل شاه آن طور فریاد می‌زد که ای بدبخت، بیچاره، چهل‌وپنج سال از عمرت می‌گذرد...! به این دلیل بود که شاه را قدرت نمی‌دید. این شجاعت و شهامت امام(ره) ریشه در قرآن و در ارتباط عمیق ایشان با پروردگار داشت که ایشان را فارغ از هر تزلزلی مصون داشته بود. امام(ره) به شدت در برابر قدرت‌های مادی ایستادگی می‌کردند، کوچک‌ترین تزلزلی نداشتند و هرگز در برابر آنها سازش نمی‌کردند؛ چراکه از قرآن و مکتب اصیل الهی الهام گرفته بودند و به صراحت ارتباط با زورمداران و ستمگران را رد می‌کردند. 

* امروز برخی جریان‌ها با تحریف امام(ره) درصدد ترسیم چهره‌ای از امام(ره) هستند که به نوعی ایستادگی ایشان در برابر دشمنان به ویژه آمریکا را زیر سؤال ببرند، لطفاً در این باره توضیح دهید.
 کسانی که راه‌شان از راه خدا جداست، انسان‌های مادی، جهانخواران، جاه‌طلبان و آنهایی که شهوت مقام کر و کورشان کرده، به شدت با اساس اسلام و آیین الهی سر ناسازگاری دارند. لذا می‌بینیم هر شخصیت الهی و مرد خدا در جهت پیشبرد حق و عدالت حرکت کند اینها سعی می‌کنند، کارشکنی کنند. از روزی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، دو خط آشکار در مقابل هم ایستادند و این جریان به اوج خودش رسید. خط مقاومت برگرفته از قرآن و مکتب عاشوراییان است و هرگونه سازش، تسلیم‌طلبی و بده بستان با ظالمان و ستمکاران را نهی می‌کند. پیامبر اکرم(ص) به طور صریح فرمودند؛ کسی که با ظالم همکاری کند، یا در مقابل ظالم ساکت بنشیند در ظلم او شریک است. بنابراین امام خط مقاومت و خط سازش‌ناپذیری را به ملت ارزانی داشتند و ملت هم در مقابل فشارها، تهدیدها و تحریم‌ها و آن همه جنایت ایستادند، در مقابل کسانی که به دنبال قدرت، مقام و شهرت هستند و امروز برایشان جز قدرت، مقام و منصب چیزی مطرح نیست، با تمام قوا تلاش می‌کنند خط امام(ره) را زیر سؤال ببرند و راه سازش و مذاکره را تقویت کنند؛ بزرگ‌ترین خطری است که آرمان‌های انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند. امروز خطر آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی، ایران اسلامی را تهدید نمی‌کند، اینها ناشی‌تر از آن چیزی هستند که به نظر ما خطرناک باشند. خطرناک آنهایی هستند که در درون نظام به اسم امام(ره) و به نام انقلاب و اصالت اسلام سعی می‌کنند سیاست سازشکارانه را در جامعه ما استواری ببخشند و خط امام(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی را کم‌رنگ کنند و خط سازش و تسلیم‌طلبی را رواج بدهند. 

* چه ویژگی‌هایی در رهبر معظم انقلاب وجود دارد که شما را به یاد امام راحل می‌اندازد؟
اولین ویژگی رهبر معظم انقلاب که بسیار امیدبخش و الهام‌بخش است اینکه راه مقاومت و خط مقاومت را با قوت دنبال می‌کنند و نسبت به انحراف از آن هشدار می‌دهند و در مقابل‌سازشکاران ملت را آگاهی می‌بخشند که راه مقاومت با راه استقامت را دنبال کنند. اینکه رهبر معظم انقلاب همانند امام(ره) در مقابل ابرقدرت‌ها با شجاعت و شهامت و با همه قدرت ایستاده‌اند و آنها را اصلاً قدرت نمی‌بینند؛ یعنی اهداف امام(ره) را دنبال می‌کنند و به هیچ وجه اجازه نمی‌دهند سازشکاران و عاشقان یقه‌چاک آمریکا به آرمان‌های اسلام و انقلاب ضربه بزنند. این مقاومت و شجاعت رهبر معظم انقلاب و این آگاهی و هوشیاری و بصیرت معظم‌له اجازه نمی‌دهد خط سازش بر خط مقاومت چیره شود و این موضوع اتفاق بسیار ارزشمندی است. ساده‌زیستی، خلوص و مردمی بودن رهبر فرزانه انقلاب، مبارزه ایشان با سرمایه‌داری، اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی جزء ویژگی‌های بارز الگوسازی حقیقی اسلام در میان جامعه و بشریت است. این شعارهایی که ایشان مطرح کردند و رهنمودهایی که درباره کالاهای ایرانی دادند در برابر کسانی است که می‌خواهند این خط را زیر سؤال ببرند. رهبر معظم انقلاب در برابر همه این توطئه‌ها ایستاده‌اند و راه امام(ره) و انقلاب را دنبال می‌کنند.  


عزیز غضنفری/تحلیل محتوای بیانات و مکتوباتی که از حضرت امام(رحمه‌الله‌علیه) به یادگار مانده نشان می‌دهد که موضوع عدالت در گفتمان و مکتب سیاسی امام جایگاه ممتاز و تعیین‌کننده‌ای دارد. تعریف و تفسیر امام از عدالت برخلاف تفاسیر تقلیل‌گرایانه برخی‌ها از عدالت، وسیع، فراگیر و همه‌جانبه است. از دیدگاه امام خمینی(ره) عدالت و قسط تمامی ابعاد وجود فرد و جامعه را در برمی‌گیرد. در بعد فردی عدالت انسان را از افراط و تفریط دور می‌کند و از ظلم به نفس باز می‌دارد و در مسیر حق و حقیقت قرار می‌دهد.
از دیدگاه ایشان عدل و قسط در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی مفهوم خاص، دقیق و همه‌جانبه‌ای دارد و تمام شئون حیات فردی و اجتماعی انسان را در بر می‌گیرد. تفسیر همه‌جانبه‌نگر امام از عدالت پاسخ به کسانی است که این روزها با سطحی‌نگری و بخشی‌نگری با این موضوع برخورد می‌کنند و همه درک و دریافت آنها از عدالت،‌ صرفاً عدالت قضایی است. 
از منظر حضرت امام(ره) اولین گام و بستر تحقق عدالت اجتماعی، تشکیل حکومت و به دست گرفتن قدرت سیاسی در جامعه است. به عبارتی، ایشان تحقق عدالت را در بستر حکومت اسلامی که در رأس آن پیامبر، امام یا نائب آن قرار گرفته باشد، شدنی می‌دانند: «رسول خدایی که سال‌های طولانی در سلوک بوده است، وقتی که فرصت پیدا کرد، یک حکومت سیاسی ایجاد کرد برای اینکه عدالت ایجاد بشود.»(صحیفه نور، ج 20، ص 11) 
منطق این فرمایش امام(ره) روشن است؛ چرا که تحقق هر ایده‌ای از جمله عدالت اجتماعی در هر مکتبی، به برنامه و سازوکار نیاز دارد. در مکتب سیاسی ایشان، راهکار لازم برای تحقق عدالت اجتماعی، تحقق نظام‌سازی مبتنی بر ولایت فقیه، اجرای دقیق احکام اسلام و پایبندی واقعی به آن است. اگر حکومت اسلامی و ولایت فقیه استقرار یابد و در پی آن قوانین اسلام عملی شود، حاصل آن، عدالت اجتماعی است. به همین دلیل امام(ره) بر اهمیت و ضرورت حفظ انقلاب تحت هر شرایطی تأکید می‌کردند.
اما نکته اساسی و بنیادین در اندیشه ایشان که توجه به آن نیازمند تأمل دقیق است و از بسیاری مسئله‌ها گره‌گشایی می‌کند، این است که عدالت اجتماعی در مکتب حضرت امام، نه یک هدف غایی و نهایی، بلکه هدفی متوسط است. به این معنا که در مکاتب غیر الهی اعم از لیبرالیسم و سوسیالیسم، به دلیل نگاه صرفاً مادی به انسان، هدف غایی و نهایی از همه برنامه‌ها از جمله تأمین عدالت اجتماعی، سر و سامان دادن به زندگی این جهانی و بعد حیوانی انسان است و آنان به کمال معنوی انسان و بعد ماوراءالطبیعه او که در واقع هویت اصلی او را تشکیل می‌دهد، توجهی ندارند. درحالی که در مکتب حضرت امام(ره)، تمامی این امور، هدفی متوسط برای رسیدن انسان به کمال مطلوب معنوی او است؛ رسیدن به حدی که خدامحوری در همه حالات زندگی‌اش موج بزند. حضرت امام در این باره می‌فرمایند: «انبیا نیامده‌اند حکومت درست کنند، حکومت را می‌خواهند چه کنند؟ این هم هست، اما نه این است که انبیا آمده‌اند که دنیا را اداره کنند، حیوانات هم دنیا دارند، کار خودشان را اداره می‌کنند. البته بسط عدالت همان بسط صفت حق تعالی است برای اشخاصی که چشم دارند. بسط عدالت هم می‌دهند، عدالت اجتماعی هم به دست آنهاست، حکومت هم تأسیس می‌کنند، حکومتی که حکومت عادله باشد، لکن مقصد این نیست، اینها همه وسیله است که انسان برسد به یک مرتبه دیگری که برای آن انبیا آمده‌اند.» (نبوت از دیدگاه امام خمینی، 1389، ص171)


 محمد نوري/ رهبر معظم انقلاب در يك دهه گذشته (دهه پيشرفت و عدالت) عنايت خاصي به نامگذاري اقتصادي سال‌ها داشته‌اند؛ به گونه‌ای كه از ده سالِ دهه پيشرفت و عدالت، 9 سال با عناوين اقتصادي نامگذاري شده‌اند. در ادامه آن رويكرد، سال 97 از سوي معظم‌له به نام «حمايت از كالاي ايراني» مزین شده است تا گامی در راستای حمایت از اقتصاد ملی و رشد و شکوفایی اقتصاد کشور برداشته شود البته موضوع حمایت از تولید داخلي و كالاي ايراني و اجتناب از وابستگی اقتصادی به خارج بحثی نیست که رهبر معظم انقلاب در سال‌های اخیر مطرح کرده باشند؛ بلکه معمار کبیر انقلاب اسلامي بر ضرورت حمایت از کار و توليد ایرانی تأکید کردند؛ چراكه يكي از راهبردهاي اصلي دشمنان انقلاب و نظام اسلامي از ابتداي پيروزي آن، ضربه زدن به اين نظام از طريق ايجاد وابستگي اقتصادي و مادي بوده است.
حضرت امام خميني(ره) خطر مرعوب شدن ملت‌ها در مقابل دیگر جوامع را مانعی برای استقلال اقتصادی ذکر کرده و ضرورت اعتمادبه‌نفس و باور به پیشرفت را خاطر نشان می‌کنند. ايشان در اين باره مي‌فرمايند: «ما تا بنای بر این [را] نگذاریم که خودمان هم یک آدمی هستیم، برای خودمان می‏‌توانیم کار کنیم، ما به آن نان جوی که خودمان درست کنیم، تا بنای بر این نگذاریم که همان نان جو را می‌‏خوریم و از خارج نمی‌‌خواهیم، نمی‌‌توانیم درست کنیم کار خودمان را. تا بنای بر این نگذاریم که همان منسوجاتی که خودمان درست می‌‏کنیم، کافی‌‏مان هست، منسوجات ما ترقی نمی‌‏کند و ما باز تابع غیر باید بشویم و دست‌مان پیش غیر دراز بشود.» (صحیفه امام، ج‏11، ص 222)
امام راحل با اين بيان، خودباوری و تأکید بر توانمندی‌های تولید داخلی را به مثابه راه‌حلی منطقی برای دستیابی به هدف سیاست جایگزینی واردات متعارف می‌دانند و با بیانی ساده، تولید مکفی داخلی و تأکید بر مصرف آن را راهی برای دستیابی به استقلال اقتصادی معرفی می‌کنند.
در دیدگاه حضرت امام(ره)، تکیه بر استعدادهای داخلی برای خودکفایی در اقتصاد اعم از بخش کشاورزی و صنعت، از ضروریات استقلال اقتصادی (که لازمه استقلال سیاسی و فرهنگی است) است. بنیانگذار جمهوری اسلامی چه پیش و به ویژه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بر آن پای می‌فشارند و در این مسیر خودباوری ملت ایران و جوانان آن و روحیه عزت‌طلبانه و شرافتمندانه آنان را به کمک می‌طلبند. برای ملتی که درس آزادگی را در مکتب حسین‌بن‌علی‌(ع) آموخته، شایسته نیست برای مایحتاج خویش با وجود شرایط طبیعی بسیار مناسب کشور، به ویژه در بخش کشاورزی و دیگر بخش‌ها، دست نیاز به سوی دشمنان خویش بگشاید.
در بخشی از وصیت‌نامه‌ سياسي‌ـ الهي حضرت امام(ره) درباره استفاده از کالای داخلی و پرهیز از کالای خارجی و غیرایرانی، چنين آمده است: «بر دولت‌ها و دست‌اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسل‌های آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمک‌های مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف‌ساز و خانه‌برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.» 
شاه بيت تأكيد حضرت امام(ره) در حمايت از كالاي ايراني و توليد داخل، قناعت به توليدات داخلي و مصرف كالاي ساخت داخل است كه بنيان مقاوم‌سازي اقتصاد بر آن استوار است؛ به گونه‌ای كه بارها خلف صالح ايشان، رهبر معظم انقلاب بر اين موضوع در بيانات‌شان با مردم و مسئولان تأكيد داشته و خواستار اقدام و عمل مناسب در اين زمینه شده‌اند. 


چرایی دشمنی آمریکا و غرب با جمهوری اسلامی ایران از منظر امام خمینی(ره)

 احمد امامی/ از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دشمنی آمریکا با نظام جمهوری اسلامی آشکار شد و این کشور در طول چهار دهه گذشته، با هدف مهار انقلاب اسلامی و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران، به شیوه‌های گوناگون، به رویارویی با ایران پرداخت. واکاوی سیاست‌های آمریکا نشان می‌دهد این کشور هیچ‌گاه هدف اصلی خود را کنار نگذاشته است و تنها، ناکامی در هدف اصلی، سبب شد تا به اهداف و راهبردهای میانی و حداقلی تغییر موضع دهد. چرایی دشمنی آمریکا با ایران، سؤالی است که بررسی آن می‌تواند تلاش‌های نافرجام و خواب‌های بی‌تعبیر شیطان بزرگ را بیشتر قابل فهم کند. در بررسی این موضوع، از میان روایت‌های گوناگون، چرایی این دشمنی را از دیدگاه معمار کبیر انقلاب اسلامی مرور می‌کنیم.
۱ـ از نگاه امام خمینی(ره)، یکی از مهم‌ترین دلایل دشمنی آمریکا با ایران، هویت انقلاب و نظام سیاسی برآمده از آن است. این هویت با «اسلام ناب محمدی(ص)» پیوند خورده است. امام معتقد بود که در «نهاد و سرشت آمریکا، کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی(ص) موج می‌زند»(صحيفه امام، ج ‏21، ص 195) «چرا كه اسلام و كتاب و سنت را خار راه خود و مانع از چپاولگرى‏شان مى‏دانند؛ چرا كه ايران با پيروى از همين كتاب و سنت بود كه در مقابل آنان به پاخاست و انقلاب نمود و پيروز شد.»‏(همان، ج ‏19، ص 28) حضرت امام(ره) در ماجرای سلمان رشدی و مواضع غرب، خطاب به «آنان که هنوز بر اين باورند و تحليل مى‏كنند كه بايد در سياست و اصول و ديپلماسى خود تجديدنظر نماييم و ما خامى كرده‏ايم و اشتباهات گذشته را نبايد تكرار كنيم و معتقدند كه شعارهاى تند يا جنگ سبب بدبينى غرب و شرق نسبت به ما و نهايتاً انزواى كشور شده است‏»، می‌فرمایند؛ اين يك نمونه است كه خدا مى‏خواست استكبار چهره واقعى خود را در دشمنى با اسلام نشان دهد تا ما از ساده‌انديشى به درآييم و «با تمام وجود درك كنيم كه مسئله اشتباه ما نيست؛ بلكه تعمد جهانخواران به نابودى اسلام و مسلمين است.» (همان، ج ‏21، ص 291) و «به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت‌ها و ارزش‌های معنوی و الهی‌مان نمی‌شناسند.»(همان، ج ‏21، ص 90)
۲ـ «استکبارستیزی» یکی از محورهای گفتمان انقلاب اسلامی و یکی از شاخصه‌های مکتب امام خمینی(ره) و از اصول نظام جمهوری اسلامی ایران است. در گفتمان انقلاب و امام که ملهم از مبانی قرآنی و آموزه‌های دینی است، آمریکا، «شیطان بزرگ» و محور نظام سلطه است و ماهیت این نظام، استکباری است و تعارض و دشمنی آمریکای مستکبر با نظام جمهوری اسلامی ایران، ذاتی و همیشگی است. دشمنی و خشم آمریکا علیه ایران از آنجا بیشتر قابل درک است که حضرت امام به مسئله «صدور انقلاب» و «انتقال فرهنگ مبارزه» اصرار داشتند و این اتفاق نیز رخ داد. حضرت امام نه تنها از؛ «صدور انقلاب به تمام جهان» و «انتقال نتيجه مبارزه و دفاع با ستمگران بدون كوچك‌ترين چشمداشتي به مبارزان راه حق» سخن می‌گفتند،(همان، ج ‏12، ص 148 و ج 20، ص 118) بلکه تأکید داشتند: «جمهورى اسلامى ايران براى هميشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و كشور ايران به ‌عنوان يك دژ نظامى و آسيب‌ناپذير نياز سربازان اسلام را تأمين و آنان را به مبانى عقيدتى و تربيتى اسلام و همچنين به اصول و روش‌هاى مبارزه عليه‏ نظام‌هاى كفر و شرك آشنا مى‏سازد.»(همان، ج ‏21، ص 92) امام(ره) ماهیت منازعه میان استکبار و جمهوری اسلامی ایران را «عقيدتی» می‌دانستن د و برای آن جغرافیا و مرز قائل نبودند و تأکید داشتند: «بايد در جنگ اعتقادى‏مان بسيج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به‌ راه اندازيم.»( همان، ج ‏21، ص 87)
۳ـ جمهوری اسلامی ایران، با سقوط رژیم دست‌نشانده پهلوی و اخراج آمریکا از ایران، حاکمیت خود را در منطقه راهبردی غرب آسیا و در کانون انرژی نفت و گاز جهان تثبیت کرد. با نگاه امام(ره) نیز باید گفت؛ چرا آمریکا عصبانی نباشد و دشمنی نکند؟ «استقلال»، «آزادی» و استقرار «جمهوری اسلامی» در ایران، موهبت‌های الهی هستند که ملت بزرگ ایران در سایه انقلاب شکوهمند اسلامی به آنها دست یافت، این ملت و نظام مردم‌سالار آنها، «‌مثل یک صاعقه بر سر آمریکا فرود آمد» و با «سقوط ارکان و کنگره‌هاي نظام ستم‌ شاه»، «‌شیشه حیات آمریکا را در این کشور شکسته است» و برای «قطع تمام وابستگی‌هاي سیاسی، نظامی، اقتصادي و فرهنگی خود از آمریکا به مبارزات قاطع خود علیه این جهانخوار بیرحم» ادامه داد و پیروز شد.(همان، ج ‏12، ص 32 و  ج 21، ص 94 و متن وصیت‌نامه) در جریان جنگ تحمیلی، پرده از چهره تزوير جهانخواران كنار زد و ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكست.(همان، ج 21 ص 94)
۴ـ تبدیل شدن جمهوری اسلامی ایران به الگویی برای مسلمانان جهان و مردم مظلوم و ستمدیده، دلیل دیگر این دشمنی است. از نگاه امام، «امروز همه مصيبت و عزاى آمريكا و شوروى شرق و غرب در اين است كه نه تنها ملت ايران از تحت‌الحمايگى آنان خارج شده است، كه ديگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت مى‏كند.»(همان، ج ‏21، ص 91) با تحلیل بیانات امام باید گفت که؛ نظام مردم‌سالاری دینی در ایران «از ابتدا با شعار «نه شرقى و نه غربى» براى استقلال و آزادى و جمهورى اسلامى بر پا خاست و پيروز شد»(همان، ج ‏15، ص 240) و به ‌عنوان مدلی جدید از حکومت و «راه سوم» از میان رژیم‌های سیاسی رایج بشری در جهان معرفی شد و این نظام جدید، مبانی و کارکردهای آنها را به چالش کشید و الگوی جدیدی از حکومت برای همه آزادگانی شد که به‌ دنبال استقلال و قطع سلطه قدرت‌های مستکبر از ملت و کشورشان هستند.  
۵ـ عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران و گسترش دامنه نفوذ معنوی و تأثیر گفتمان انقلاب اسلامی یکی دیگر از نگرانی‌های جدی غرب و دلیل دشمنی آمریکا با ایران است. بر اساس اصول 152 و 154 قانون اساسی، «دفاع‏ از حقوق‏ همه‏ مسلمانان» و «حمايت از مبارزه‏ حق‏‌طلبانه‏ مستضعفين‏ در برابر مستكبرين‏ در هر نقطه‏ از جهان»‏ ‏از سیاست‌های اصولی جمهوری اسلامی ایران است که ملهم از آموزه‌های دین اسلام و شعارها و آرمان‌های انقلابی ملت ایران است و ایران به آن پایبند بوده است. موج بیداری اسلامی که در سال‌های اخیر به راه افتاد، نتیجه همان تأثیر گفتمانی انقلاب و سیاست‌های اصولی نظام بود. با این حال، حوادث اخیر در منطقه غرب آسیا و به‌ ویژه در صحنه عراق و سوریه سبب شد مقامات آمریکایی به‌طور آشکار به یکی از دلایل دشمنی خود اذعان کنند. تحولات میدانی سوریه و عراق و پیروزی‌های جبهه مقاومت چنان خیره‌کننده و گیج‌کننده بود که مقامات آمریکا و هم‌پیمانانش چاره‌ای جز اعتراف به نفوذ انقلاب و اقتدار نظام جمهوری اسلامی نداشتند و این پیروزی‌ها در حالی به دست آمد که آمریکا در هر دو کشور حضور نظامی فعال دارد و در این جنگ نیابتی از تروریست‌های تکفیری بی‌دریغ حمایت می‌کند. این دلیل دشمنی آمریکا با ایران را حضرت امام بیان کردند و فرمودند: «امروز آمریکا و شوروى و فرانسه و ساير قدرت‏ها از اسلام احساس خطر كردند كه اگر جمهورى اسلامى پا بگيرد و باقى بماند، جاى پايى از آنها باقى نخواهد ماند و مى‏ترسند كه از همه منطقه دست‌شان كوتاه شود.» (همان، ج ‏18، ص 131)


  زهرا چیذری/  يکي از عوامل مهمي که موجب نارضايتي مردم از نظام طاغوت و همراهي آنان با حضرت امام خميني(ره) شد، سبک زندگي تجملي و خلق و خوي اشرافي‌گري در شاه و اطرافيان وي بود. اما امام خميني(ره) در شرايطي که مردم با احساس تبعيض و لمس بي‌عدالتي درگير بودند، پيام‌آور عدالت شدند و مردم را به سوي اسلام ناب محمدي فراخواندند. پيام حضرت امام (ره) نه در گفتار، بلکه در رفتار و سيره ايشان جاري بود؛ به همين دلیل بر دل مردم نشست و موجب شد تا معمار کبير انقلاب يکه و تنها و با دست خالي در برابر قدرت دست‌نشانده‌اي که حمايت اربابان آمريکايي‌اش را داشت، به پيروزي برسد. پاي صحبت‌هاي هر روايتگري که بنشينيد، براي‌تان از ساده‌زيستي و سبک زندگي به دور از اشرافي‌گري امام(ره) مي‌گويد؛ اما تا زماني که حسینیه جماران را از نزديک نبينيد و هوايي را که روزگاري امام امت در آن نفس مي‌کشيده، استشمام نکنيد، صحبت از سبک زندگي امام خميني(ره) نمي‌تواند مصداق حقيقي و مرز ساده‌زيستي ایشان را در ذهن شما تجسم کند. روايت‌هاي کساني که امام را از نزديک مي‌شناختند و با ايشان مراوده داشتند، بیان‌کننده زندگي ساده و بي‌پيرايه‌اي است که حضرت امام(ره) در تمام سال‌هاي زندگي خود در نجف اشرف و همچنین سال‌هاي تبعيد به آن پايبند بودند. 
حضرت امام(ره) ‌که خودشان آينه تمام‌نماي سبک زندگي اسلامي بودند، بر ساده‌زيستي و پرهيز از خوي اشرافي‌گري به ویژه در بين مسئولان و دولتمردان نظام تأکيد ويژه داشتند و خطاب به آنها مي‌فرمودند: «‌آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس‌جمهور ما خداى نخواسته، از آن خوى کوخ‏نشینى بیرون برود و به کاخ‏نشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا مى‏شود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخ‏نشینى پیدا کنند خداى نخواسته، و از این خوى ارزنده کوخ‏نشینى بیرون بروند، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم.» (صحیفه امام، ج‏17، ص ۳۷۶ و ۳۷۷)
معمار کبير انقلاب با اشرافي که بر آسيب‌هاي تجمل‌گرايي و نمايش ثروت در جامعه داشتند، مي‌دانستند ارزش شدن ثروت موجب بروز و ظهور شکاف‌هاي طبقاتي مي‌شود و همين شکاف‌هاي طبقاتي سرآغاز ظهور آسيب‌هاي اجتماعي نوپديد در جامعه است؛ به ویژه اگر رفتارهاي مسئولان و کارگزاران نظام اسلامي هم تأييدکننده رفتارهاي تجملاتي باشد؛ چرا که مردم از مسئولان و گروه‌هاي مرجع اجتماعي الگوبرداري مي‌کنند و از آنان تأثير مي‌پذيرند. به همين دلیل هم هست که کارگزاران حکومت اسلامي بايد ساده‌زيست باشند. برای نمونه، می‌توان به توجه ویژه حضرت امیر(ع) به موضوع ساده‌زیستی اشاره کرد؛ چرا که ایشان وقتي از حضور حاکم بصره بر سر سفره‌اي تجملاتي با خبر شدند، وي را توبيخ کردند. حضرت امام خميني(ره) نيز با تأسي از جد بزرگوارشان، هم خود الگوي ساده‌زيستي را انتخاب کرده بودند و هم خطاب به مسئولان نظام تأکيد مي‌کردند که «باید تمام ادارات از نخست‏وزیرى تا کوچک‌ترین اداره از تجمل‏پرستى و اسراف و کاغذبازى بپرهیزند و کار مردم را سریعاً انجام دهند.»(همان، ج‏6، ص 266)
امام همواره بر نقش مستضعفان و پابرهنگان در به ثمر رسيدن انقلاب تأکيد داشتند و انقلاب اسلامي ايران را متعلق به اين گروه مي‌دانستند؛ به همين دلیل هم تأکيد مي‌کردند: «خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه‌دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند. معاذ الله که این با سیره و روش انبیاء و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین(علیهم‌السلام) سازگار نیست.» (همان، ج‏۲۰، ص ۳۴۱)